حزب جمهوری اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''حزب جمهوری اسلامی'''، نخستین و فراگیرترین حزبِ تأسیس‌شده به‌ دست [[روحانیان]] در [[جمهوری اسلامی ایران]].
'''حزب جمهوری اسلامی'''، نخستین و فراگیرترین حزبِ تأسیس‌شده به دست [[روحانیان]] در [[جمهوری اسلامی ایران]].
==مقدمه==
حزب به معانی گوناگون ازجمله گروه، یا فرقه سیاسی که در امور اجتماعی و سیاسی، نظرهای خاص یک طبقه را پیگیری می‌کند، آمده است <ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۶/۷۸۲۳.</ref>. این واژه به معنای جمعیت سیاسی، مانند بسیاری از کشورهای جهان، در [[ایران]] نیز سابقه‌ای نسبتاً طولانی دارد؛ اما در واقع سابقه احزاب سیاسی به معنای واقعی کلمه، به [[انقلاب مشروطه]] می‌رسد <ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب و تشکل}}.


یکی از تشکل‌های مهمی که به همت گروهی از روحانیان مبارز و سرشناس در آغاز انقلاب اسلامی تأسیس شد و نقش مهمی در تشکل نیروهای مختلف اسلام‌گرا و تحولات سال‌های آغازین [[انقلاب اسلامی]] ایفا کرد، حزب جمهوری اسلامی بود <ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۸۷.</ref>. روحانیت سیاسی که خواهان [[حکومت اسلامی]] و حاکمیت [[فقه شیعی]] بر کشور بود، با استفاده از تجربه تاریخی روحانیت شیعه از [[صفویه]] تا [[مشروطه]]، به این نتیجه رسیده بود که داشتن تشکل سیاسی، برای به دست‌گرفتن قدرت سیاسی یا توان نظارت بر آن، ضروری است <ref>میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۴۲.</ref>؛ بر همین اساس، طی سال‌های ۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷، بسیاری از تشکل‌های سیاسی با محوریت [[اسلام]] و با حضور روحانیان به وجود آمدند که از آن جمله می‌توان به [[فداییان اسلام]]، [[حزب ملل اسلامی]] و [[هیئت‌های مؤتلفه اسلامی]] اشاره کرد <ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۶۹ ـ ۷۰.</ref>. در میان احزاب اسلام‌گرا حزب جمهوری اسلامی، فراگیرترین و گسترده‌ترین حزب در تاریخ ایران بود <ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۵۹ ـ ۱۶۰.</ref> که با هدف بسیج نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی، برای تحقق‌بخشیدن هرچه سریع‌تر، بهتر و گسترده‌تر آرمان‌های انقلاب اسلامی و سازمان‌دادن به آن، یک هفته پس از پیروزی انقلاب تأسیس شد <ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۱۸.</ref>. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، قرار بود نام حزب، برگرفته از [[قرآن کریم]] «حزب‌الله» باشد؛ اما پس از پیروزی، نام «جمهوری اسلامی» برای آن انتخاب شد <ref>جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۳۷۹؛ میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۴۳ ـ ۱۴۴.</ref>. به تعبیر [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، نخستین جریانی که پس از پیروزی، با ذکر نام جمهوری اسلامی، شعار [[استقلال]]، [[آزادی]]، حکومت اسلامی را به شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی تبدیل کرد، حزب جمهوری اسلامی بود <ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰.</ref>.
== مقدمه ==
حزب به معانی گوناگون ازجمله گروه، یا فرقه سیاسی که در امور اجتماعی و سیاسی، نظرهای خاص یک طبقه را پیگیری می‌کند، آمده‌است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۶/۷۸۲۳.</ref> این واژه به معنای جمعیت سیاسی، مانند بسیاری از کشورهای جهان، در [[ایران]] نیز سابقه‌ای نسبتاً طولانی دارد؛ اما در واقع سابقه احزاب سیاسی به معنای واقعی کلمه، به [[انقلاب مشروطه]] می‌رسد<ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب و تشکل}}.


==روند شکل‌گیری==
یکی از تشکل‌های مهمی که به همت گروهی از روحانیان مبارز و سرشناس در آغاز انقلاب اسلامی تأسیس شد و نقش مهمی در تشکل نیروهای مختلف اسلام‌گرا و تحولات سال‌های آغازین [[انقلاب اسلامی]] ایفا کرد، حزب جمهوری اسلامی بود.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۸۷.</ref> روحانیت سیاسی که خواهان [[حکومت اسلامی]] و حاکمیت [[فقه شیعی]] بر کشور بود، با استفاده از تجربه تاریخی روحانیت شیعه از [[صفویه]] تا [[مشروطه]]، به این نتیجه رسیده بود که داشتن تشکل سیاسی، برای به دست‌گرفتن قدرت سیاسی یا توان نظارت بر آن، ضروری است<ref>میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۴۲.</ref>؛ بر همین اساس، طی سال‌های ۱۳۲۰–۱۳۵۷، بسیاری از تشکل‌های سیاسی با محوریت [[اسلام]] و با حضور روحانیان به وجود آمدند که از آن جمله می‌توان به [[فداییان اسلام]]، [[حزب ملل اسلامی]] و [[هیئت‌های مؤتلفه اسلامی]] اشاره کرد.<ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۶۹–۷۰.</ref> در میان احزاب اسلام‌گرا حزب جمهوری اسلامی، فراگیرترین و گسترده‌ترین حزب در تاریخ ایران بود<ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۵۹–۱۶۰.</ref> که با هدف بسیج نیروهای مؤمن به انقلاب اسلامی، برای تحقق‌بخشیدن هرچه سریع‌تر، بهتر و گسترده‌تر آرمان‌های انقلاب اسلامی و سازمان‌دادن به آن، یک هفته پس از پیروزی انقلاب تأسیس شد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۱۸.</ref> پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، قرار بود نام حزب، برگرفته از [[قرآن کریم]] «حزب‌الله» باشد؛ اما پس از پیروزی، نام «جمهوری اسلامی» برای آن انتخاب شد.<ref>جاسبی، تشکل فراگیر، ۱/۳۷۹؛ میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۴۳–۱۴۴.</ref> به تعبیر [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، نخستین جریانی که پس از پیروزی، با ذکر نام جمهوری اسلامی، شعار [[استقلال]]، [[آزادی]]، حکومت اسلامی را به شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی تبدیل کرد، حزب جمهوری اسلامی بود.<ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰.</ref>
ضرورت تشکیل حزب و شکل‌گیری تشکیلات سیاسی با محوریت اسلام، پس از [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] و شکست [[دولت مصدق]] به دلیل تجربه‌هایی که از نبود تشکیلات در نهضت‌های پیش به دست آمد، در ذهن برخی از روحانیان برجسته مانند سیدمحمد حسینی بهشتی و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] شکل گرفته بود <ref>حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۱۶.</ref>؛ اما به دلیل شرایط سیاسی کشور، شرایط استقرار چنین حزبی به صورت علنی و گسترده آماده نشد <ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۳۴.</ref>. تابستان ۱۳۵۶ اعضای روحانی متشکل که شامل برخی روحانیان مبارز با بینش مترقی اسلامی بود {{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران}}، زمینه ایجاد شاخه سیاسی ـ اجتماعی و سپس تشکیل حزب نیرومند سیاسی را فراهم کرد <ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰.</ref>. در اوایل سال ۱۳۵۷، مراحل نخستین تدوین مرامنامه و اساسنامه برای تشکیل حزب انجام شد <ref>حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۴۲.</ref>؛ اما خطرهای ناشی از علنی‌کردن حزب در شرایط آن روز، نبود اتفاق نظرِ دست‌اندرکاران حزب در مخفی یا علنی‌بودن فعالیت‌های آن، اوج‌گیری انقلاب اسلامی و عدم جلب نظر [[امام‌خمینی]]، از مهم‌ترین موانع تشکیل رسمی حزب پیش از پیروزی انقلاب بود؛ بنابراین فعالیت آن در پوشش مبارزات عادی روحانیت ادامه یافت <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۶۱؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۶۶؛ حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۴۲.</ref>.


چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، [[سیدحسن طاهری خرم‌آبادی]]، به عنوان نماینده روحانیان مبارز تهران، برای مشورت با امام‌خمینی در زمینه تشکیل حزب به [[نجف اشرف]] رفت <ref>طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۲۰۲ ـ ۲۰۶؛ حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۴۲.</ref>. امام‌خمینی که اعتقاد داشت کار روحانیت فقاهتی، دینی و فراگیر است و با توده مردم سروکار دارد و لازمه تشکیل حزب محصورکردن دامنه مبارزه در یک حزب و بیرون از مصلحت است، در آن مقطع با تشکیل حزب مخالفت کرد <ref>طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۲۲۲.</ref>. این درخواست پس از [[هجرت امام‌خمینی به پاریس]] دو بار دیگر مطرح و با مخالفت ایشان روبه‌رو شد <ref>محتشمی‌پور، از ایران به ایران، ۲/۳۴۵ ـ ۳۴۶.</ref>. ایشان که در گذشته حزب را از دستاوردهای جوامع غربی به شمار می‌آورد که به جوامع اسلامی سرایت کرده است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۸۴ ـ ۳۸۵ و ۵/۲۷۴ ـ ۲۷۶.</ref>، تأسیس حزب به دست روحانیان را نوعی تنزل روحانیت از مقام و موقعیت خویش و مضر به حال کشور، ملت و خود روحانیت می‌دانست <ref>محتشمی‌پور، از ایران به ایران، ۲/۳۴۶؛ طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۲۲۲؛ درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۴.</ref>.
== روند شکل‌گیری ==
ضرورت تشکیل حزب و شکل‌گیری تشکیلات سیاسی با محوریت اسلام، پس از [[کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲]] و شکست [[دولت مصدق]] به دلیل تجربه‌هایی که از نبود تشکیلات در نهضت‌های پیش به دست آمد، در ذهن برخی از روحانیان برجسته مانند سیدمحمد حسینی بهشتی و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] شکل گرفته بود<ref>حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۳۸–۱۴۰؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۱۶.</ref>؛ اما به دلیل شرایط سیاسی کشور، شرایط استقرار چنین حزبی به صورت علنی و گسترده آماده نشد.<ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۳۴.</ref> تابستان ۱۳۵۶ اعضای روحانی متشکل که شامل برخی روحانیان مبارز با بینش مترقی اسلامی بود {{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران}}، زمینه ایجاد شاخه سیاسی ـ اجتماعی و سپس تشکیل حزب نیرومند سیاسی را فراهم کرد.<ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰.</ref> در اوایل سال ۱۳۵۷، مراحل نخستین تدوین مرامنامه و اساسنامه برای تشکیل حزب انجام شد<ref>حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۴۲.</ref>؛ اما خطرهای ناشی از علنی‌کردن حزب در شرایط آن روز، نبود اتفاق نظرِ دست‌اندرکاران حزب در مخفی یا علنی‌بودن فعالیت‌های آن، اوج‌گیری انقلاب اسلامی و عدم جلب نظر [[امام‌خمینی]]، از مهم‌ترین موانع تشکیل رسمی حزب پیش از پیروزی انقلاب بود؛ بنابراین فعالیت آن در پوشش مبارزات عادی روحانیت ادامه یافت.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۶۱؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۶۶؛ حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۴۲.</ref>


از سوی دیگر، رشد احزاب و موفقیت بیشتر آنها در اداره جامعه، به دلیل تشکیلاتی‌بودن، موجب اصرار روحانیان بر درخواست تشکیل حزب و دیدار اکبر هاشمی رفسنجانی با امام‌خمینی شد. وی در این دیدار ضمن اشاره به ضرورت تشکل برای اداره کشور، حزب مورد نظر روحانیت را مجموعه‌ای از افکار مختلف نیروهای اسلامی (و نه جناح فکری محدود) دانست و تأکید کرد تأیید ایشان می‌تواند تنها تا زمانی که حزب صلاحیت دارد، ادامه داشته باشد. بدین ترتیب امام‌خمینی در آن مقطع زمانی به واسطه شناخت و تأیید مؤسسان حزب، با تشکیل آن موافقت کرد <ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۱۶ ـ ۲۱۸.</ref>. به گفته طاهری خرم‌آبادی، امام‌خمینی حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم، به فعالیت حزبی اعتقادی نداشت و مخالف تأسیس حزب به دست روحانیان بود؛ اما حمایت مقطعی ایشان از تأسیس حزب جمهوری اسلامی، در واقع حمایت از افراد مؤسس حزب بود نه حمایت از حزب <ref>ورعی، تأملی در گسترش احزاب سیاسی، ۳۰۰.</ref>. مستند این ادعا، اظهار تأسف امام‌خمینی پس از انقلاب، از رشد دوباره احزاب در کشور مانند زمان مشروطیت است که آن را موجب اختلاف، تفرقه و شکستن قدرت مردم می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۷۵ ـ ۳۷۶؛ ۱۱/۴۹۰ و ۱۲/۲۵.</ref>. ایشان بر این باور بود که احزاب در ایران، با تقلید نادرست از نمایش احزاب در غرب، به دشمنی و اختلاف با یکدیگر روی آوردند و یکی از عوامل شکست نهضت مشروطیت نیز همین اختلافات بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷ ـ ۴۸.</ref>.
چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، [[سیدحسن طاهری خرم‌آبادی]]، به عنوان نماینده روحانیان مبارز تهران، برای مشورت با امام‌خمینی در زمینه تشکیل حزب به [[نجف اشرف]] رفت.<ref>طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۲۰۲–۲۰۶؛ حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۴۲.</ref> امام‌خمینی که اعتقاد داشت کار روحانیت فقاهتی، دینی و فراگیر است و با توده مردم سروکار دارد و لازمه تشکیل حزب محصورکردن دامنه مبارزه در یک حزب و بیرون از مصلحت است، در آن مقطع با تشکیل حزب مخالفت کرد.<ref>طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۲۲۲.</ref> این درخواست پس از [[هجرت امام‌خمینی به پاریس]] دو بار دیگر مطرح و با مخالفت ایشان روبه‌رو شد.<ref>محتشمی‌پور، از ایران به ایران، ۲/۳۴۵–۳۴۶.</ref> ایشان که در گذشته حزب را از دستاوردهای جوامع غربی به‌شمار می‌آورد که به جوامع اسلامی سرایت کرده‌است،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۸۴–۳۸۵ و ۵/۲۷۴–۲۷۶.</ref> تأسیس حزب به دست روحانیان را نوعی تنزل روحانیت از مقام و موقعیت خویش و مضر به حال کشور، ملت و خود روحانیت می‌دانست.<ref>محتشمی‌پور، از ایران به ایران، ۲/۳۴۶؛ طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۲۲۲؛ درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۴.</ref>


==ساختار و اهداف==
از سوی دیگر، رشد احزاب و موفقیت بیشتر آنها در اداره جامعه، به دلیل تشکیلاتی‌بودن، موجب اصرار روحانیان بر درخواست تشکیل حزب و دیدار اکبر هاشمی رفسنجانی با امام‌خمینی شد. وی در این دیدار ضمن اشاره به ضرورت تشکل برای اداره کشور، حزب مورد نظر روحانیت را مجموعه‌ای از افکار مختلف نیروهای اسلامی (و نه جناح فکری محدود) دانست و تأکید کرد تأیید ایشان می‌تواند تنها تا زمانی که حزب صلاحیت دارد، ادامه داشته باشد. بدین ترتیب امام‌خمینی در آن مقطع زمانی به واسطه شناخت و تأیید مؤسسان حزب، با تشکیل آن موافقت کرد.<ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۱۶–۲۱۸.</ref> به گفته طاهری خرم‌آبادی، امام‌خمینی حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم، به فعالیت حزبی اعتقادی نداشت و مخالف تأسیس حزب به دست روحانیان بود؛ اما حمایت مقطعی ایشان از تأسیس حزب جمهوری اسلامی، در واقع حمایت از افراد مؤسس حزب بود نه حمایت از حزب.<ref>ورعی، تأملی در گسترش احزاب سیاسی، ۳۰۰.</ref> مستند این ادعا، اظهار تأسف امام‌خمینی پس از انقلاب، از رشد دوباره احزاب در کشور مانند زمان مشروطیت است که آن را موجب اختلاف، تفرقه و شکستن قدرت مردم می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۷۵–۳۷۶؛ ۱۱/۴۹۰ و ۱۲/۲۵.</ref> ایشان بر این باور بود که احزاب در ایران، با تقلید نادرست از نمایش احزاب در غرب، به دشمنی و اختلاف با یکدیگر روی آوردند و یکی از عوامل شکست نهضت مشروطیت نیز همین اختلافات بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷–۴۸.</ref>
از آنجا که پیش از پیروزی انقلاب و پیش از گرفتن موافقت امام‌خمینی، همه مقدمات تشکیل حزب، اساسنامه و ترکیب اعضای شورای مرکزی و مانند آن، آماده و پیش‌بینی شده بود <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۱۹.</ref>، هیئت مؤسس حزب، تشکیل‌یافته از [[محمدجواد باهنر]]، سیدمحمد حسینی بهشتی، [[سیدعلی خامنه‌ای]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] و اکبر هاشمی رفسنجانی، یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ۲۹/۱۱/۱۳۵۷ در اعلامیه‌ای موجودیت حزب را اعلام کردند <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۶۲؛ کیهان، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷، ۲.</ref>. پس از تشکیل دفتر مرکزی حزب در [[تهران]]، دفاتر حزب در بیش از ۱۴۰ شهر و بخش ایران نیز تشکیل شد <ref>حسینی بهشتی، عملکرد یک‌ساله، ۵۰.</ref>. از مهم‌ترینِ این دفاتر، دفتر [[خراسان]] بود که با مدیریت [[سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد]] اداره می‌شد <ref>جلالی عزیزیان، زندگینامه سیاسی شهید هاشمی‌نژاد، ۲۵۱.</ref>. نظریه‌پرداز و طراح اصلی حزب جمهوری اسلامی، حسینی بهشتی بود <ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۵۹.</ref>. وی در گزارشی که به مناسبت نخستین سالگرد تأسیس حزب ارائه کرد، مهم‌ترین دلایل تأسیس حزب را بهره‌گیری از تجربه‌های تاریخی نهضت‌های گذشته، نبود تشکیلات نیرومند با گرایش اسلامی، نبود تشکلی از میان روحانیت برای اداره و رهبری مبارزات، ضرورت‌داشتن تشکیلات سیاسی ـ اجتماعیِ مورد اعتقاد و اعتماد مردم و برخوردار از پایگاه مردمی برای تداوم مبارزه و انقلاب و آثار مثبت تشکل‌های اسلامی مانند مؤتلفه اسلامی ذکر کرد <ref>حسینی بهشتی، عملکرد یک‌ساله، ۵ ـ ۸.</ref>.


اساسنامه حزب چند روز پس از اعلام رسمی حزب به عنوان حزب جمهوری اسلامی، در روزنامه‌ها منتشر شد <ref>کیهان، ۲/۱۲/۱۳۵۷، ۳.</ref>. اعضای اصلی تهیه مرامنامه و اساسنامه نخستین حزب (پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از نام‌گذاری حزب)، عبارت بودند از: بهشتی، خامنه‌ای، باهنر، [[سیدمحمد موسوی خوئینی]]، هاشمی رفسنجانی و [[حبیب‌الله پیمان]] <ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰.</ref>. در اساسنامه که شامل ۴۴ ماده بود، تصریح شده بود که حزب، تشکیلاتی است عقیدتی ـ سیاسی که برای هدایت و سازماندهی نیروهای مسلمان با [[ایمان]] در جهت رسیدن به اهداف والای اسلامی تشکیل شده است <ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰.</ref>. ارکان حزب از عضو، حوزه، شورای بخش (مسئولان)، شورای ناحیه (گروه)، شورای شهرستان و شورای استان، آغاز و سپس به هیئت اجرایی، شورای مرکزی، شورای داوری، شورای فقها و کنگره به عنوان عالی‌ترین مرجع حزب می‌رسید <ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۴.</ref>. شورای مرکزی مسئولیت اساسی رهبری و برنامه‌ریزی حزب را عهده‌دار بود و در همه امور مربوط به حزب و فعالیت‌های حزبی، به طور مستقیم در برابر شورای فقها و کنگره مسئول بود <ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۵.</ref>. نخستین دبیرکل حزب، حسینی بهشتی بود و پس از [[شهادت]] او در ۷/۴/۱۳۶۰، باهنر و پس از شهادت او در ۸/۶/۱۳۶۰، خامنه‌ای، دبیرکلی حزب را بر عهده گرفتند <ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۳۹.</ref>.
== ساختار و اهداف ==
نخستین کنگره حزب در ۲۰/۲/۱۳۶۲، به مدت پنج روز با شرکت عناصر و مقامات مختلف کشور که عضو حزب بودند، برگزار شد. علت تأخیر در برگزاری کنگره نخست، انجام انتخابات دوره نخست [[مجلس شورای اسلامی]] و ریاست‌جمهوری و نیز حوادث تیر و شهریور ۱۳۶۰ بیان شد <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۹.</ref>. کنگره دوم هم در ۲۶/۶/۱۳۶۴ در تهران برگزار شد <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۰.</ref>.
از آنجا که پیش از پیروزی انقلاب و پیش از گرفتن موافقت امام‌خمینی، همه مقدمات تشکیل حزب، اساسنامه و ترکیب اعضای شورای مرکزی و مانند آن، آماده و پیش‌بینی شده بود،<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۱۹.</ref> هیئت مؤسس حزب، تشکیل‌یافته از [[محمدجواد باهنر]]، سیدمحمد حسینی بهشتی، [[سیدعلی خامنه‌ای]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]] و اکبر هاشمی رفسنجانی، یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ۲۹/۱۱/۱۳۵۷ در اعلامیه‌ای موجودیت حزب را اعلام کردند.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۶۲؛ کیهان، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷، ۲.</ref> پس از تشکیل دفتر مرکزی حزب در [[تهران]]، دفاتر حزب در بیش از ۱۴۰ شهر و بخش ایران نیز تشکیل شد.<ref>حسینی بهشتی، عملکرد یک‌ساله، ۵۰.</ref> از مهم‌ترینِ این دفاتر، دفتر [[خراسان]] بود که با مدیریت [[سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد]] اداره می‌شد.<ref>جلالی عزیزیان، زندگینامه سیاسی شهید هاشمی‌نژاد، ۲۵۱.</ref> نظریه‌پرداز و طراح اصلی حزب جمهوری اسلامی، حسینی بهشتی بود.<ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۵۹.</ref> وی در گزارشی که به مناسبت نخستین سالگرد تأسیس حزب ارائه کرد، مهم‌ترین دلایل تأسیس حزب را بهره‌گیری از تجربه‌های تاریخی نهضت‌های گذشته، نبود تشکیلات نیرومند با گرایش اسلامی، نبود تشکلی از میان روحانیت برای اداره و رهبری مبارزات، ضرورت‌داشتن تشکیلات سیاسی ـ اجتماعیِ مورد اعتقاد و اعتماد مردم و برخوردار از پایگاه مردمی برای تداوم مبارزه و انقلاب و آثار مثبت تشکل‌های اسلامی مانند مؤتلفه اسلامی ذکر کرد.<ref>حسینی بهشتی، عملکرد یک‌ساله، ۵–۸.</ref>


اعضای نخستین شورای مرکزی حزب به ترتیب الفبا عبارت بودند از: ابوالقاسم سرحدی‌زاده، اسدالله بادامچیان، اکبر هاشمی رفسنجانی، جلال‌الدین فارسی، جواد مالکی، حبیب‌الله عسکراولادی، حسن حسنی اجاره‌دار، حسن عباس‌پور، حسن غفوری‌فرد، (خانم) بنکدار، سیدمحمد حسینی بهشتی، سیدحسن آیت، سیدرضا زواره‌ای، سیدعلی خامنه‌ای، سیدکاظم موسوی بجنوردی، سیدمحمود کاشانی، سیدمصطفی میرسلیم، عباس شیبانی، عبدالله جاسبی، علی درخشان، علیرضا محجوب، غلامعلی حداد عادل، فرزاد (هاشم) رهبری، محمد هاشمی، محمدجواد باهنر، محمدحسین زورق، محمدصادق اسلامی، مسیح مهاجری، موسوی اردبیلی، مهدی عراقی و [[میرحسین موسوی]] <ref>نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۱۶۳ ـ ۱۶۴.</ref>. در سال ۱۳۶۲ با تشکیل نخستین کنگره، در حالی‌که تعدادی از اعضای نخست شورای مرکزی به شهادت رسیده بودند، سی نفر اعضای اصلی و ده نفر اعضای ذخیره شورای مرکزی انتخاب شدند که بیشتر آنان از شخصیت‌های باسابقه و فعال بودند <ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۶۲ ـ ۶۳.</ref>.
اساسنامه حزب چند روز پس از اعلام رسمی حزب به عنوان حزب جمهوری اسلامی، در روزنامه‌ها منتشر شد.<ref>کیهان، ۲/۱۲/۱۳۵۷، ۳.</ref> اعضای اصلی تهیه مرامنامه و اساسنامه نخستین حزب (پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از نام‌گذاری حزب)، عبارت بودند از: بهشتی، خامنه‌ای، باهنر، [[سیدمحمد موسوی خوئینی]]، هاشمی رفسنجانی و [[حبیب‌الله پیمان]].<ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰.</ref> در اساسنامه که شامل ۴۴ ماده بود، تصریح شده بود که حزب، تشکیلاتی است عقیدتی ـ سیاسی که برای هدایت و سازماندهی نیروهای مسلمان با [[ایمان]] در جهت رسیدن به اهداف والای اسلامی تشکیل شده‌است.<ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۰.</ref> ارکان حزب از عضو، حوزه، شورای بخش (مسئولان)، شورای ناحیه (گروه)، شورای شهرستان و شورای استان، آغاز و سپس به هیئت اجرایی، شورای مرکزی، شورای داوری، شورای فقها و کنگره به عنوان عالی‌ترین مرجع حزب می‌رسید.<ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۴.</ref> شورای مرکزی مسئولیت اساسی رهبری و برنامه‌ریزی حزب را عهده‌دار بود و در همه امور مربوط به حزب و فعالیت‌های حزبی، به‌طور مستقیم در برابر شورای فقها و کنگره مسئول بود.<ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۵.</ref> نخستین دبیرکل حزب، حسینی بهشتی بود و پس از [[شهادت]] او در ۷/۴/۱۳۶۰، باهنر و پس از شهادت او در ۸/۶/۱۳۶۰، خامنه‌ای، دبیرکلی حزب را بر عهده گرفتند.<ref>شادلو، اطلاعاتی دربارهٔ احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۳۹.</ref>
نخستین کنگره حزب در ۲۰/۲/۱۳۶۲، به مدت پنج روز با شرکت عناصر و مقامات مختلف کشور که عضو حزب بودند، برگزار شد. علت تأخیر در برگزاری کنگره نخست، انجام انتخابات دوره نخست [[مجلس شورای اسلامی]] و ریاست‌جمهوری و نیز حوادث تیر و شهریور ۱۳۶۰ بیان شد.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۹.</ref> کنگره دوم هم در ۲۶/۶/۱۳۶۴ در تهران برگزار شد.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۰.</ref>


بودجه حزب از راه‌های مختلف مانند کمک افراد علاقه‌مند و مردم، حق عضویت‌ها و وجوهات شرعی که (با اجازه امام‌خمینی از سهم امام و به عنوان کمک به تبلیغات اسلامی و نه حزب) در اختیار روحانیان حزب قرار می‌گرفت <ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۱؛ دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۷.</ref>، تأمین می‌شد. اختصاص [[وجوه شرعی]] به تبلیغات اسلامی حزب، پس از بروز مشکلات مالی در حزب و گسترش هم‌زمان فعالیت‌های تشکیلاتی در شهرستان‌ها بود که موجب درخواست کمک از امام‌خمینی شد. ایشان با اعلام رضایت از عملکرد حزب، مبلغ پنج میلیون تومان از وجوهات را در اختیار حزب قرار داد و با صدور اجازه برای مصرف سهم امام معصوم(ع) در امور تبلیغی و فرهنگی حزب، تا حد زیادی مشکلات مالی حزب را برطرف کرد <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۲ ـ ۳۳۳؛ طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۳۲۸.</ref>. در روزگاری نیز حزب برای تأمین مخارج خود و به منظور جمع‌آوری کمک‌های مردمی، هفته کمک به حزب از ۲۱/۱۰/۱۳۶۳ ـ ۲۸/۱۰/۱۳۶۳ را اعلام کرد <ref>جمهوری اسلامی، ۲۰/۱۰/۱۳۶۳، ۱ و ۱۲.</ref>. حزب جمهوری اسلامی بر روی چند شاخه تمرکز ویژه داشت: واحدهای دانش‌آموزی، کارگری، امور خارج از کشور، دانشجویی، اصناف و روحانیان <ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۶.</ref>. نشریه رسمی حزب روزنامه جمهوری اسلامی بود که نخستین شماره آن در ۹/۳/۱۳۵۸ منتشر شد <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۲۷ ـ ۳۲۸.</ref>. دیگر نشریات حزب عبارت بودند از: مجله عروة الوثقی (نشریه دانش‌آموزی که ماهیانه و به طور منظم منتشر می‌شد)، صالحان سازنده (نشریه کارگری حزب)، حبل‌الله (نشریه شاخه کارمندان حزب)، اسلام و جهاد (واحد خارج از کشور حزب) و دو نشریه به زبان‌های انگلیسی و عربی <ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۹.</ref>.
اعضای نخستین شورای مرکزی حزب به ترتیب الفبا عبارت بودند از: ابوالقاسم سرحدی‌زاده، اسدالله بادامچیان، اکبر هاشمی رفسنجانی، جلال‌الدین فارسی، جواد مالکی، حبیب‌الله عسکراولادی، حسن حسنی اجاره‌دار، حسن عباس‌پور، حسن غفوری‌فرد، (خانم) بنکدار، سیدمحمد حسینی بهشتی، سیدحسن آیت، سیدرضا زواره‌ای، سیدعلی خامنه‌ای، سیدکاظم موسوی بجنوردی، سیدمحمود کاشانی، سیدمصطفی میرسلیم، عباس شیبانی، عبدالله جاسبی، علی درخشان، علیرضا محجوب، غلامعلی حداد عادل، فرزاد (هاشم) رهبری، محمد هاشمی، محمدجواد باهنر، محمدحسین زورق، محمدصادق اسلامی، مسیح مهاجری، موسوی اردبیلی، مهدی عراقی و [[میرحسین موسوی]].<ref>نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۱۶۳–۱۶۴.</ref> در سال ۱۳۶۲ با تشکیل نخستین کنگره، در حالی‌که تعدادی از اعضای نخست شورای مرکزی به شهادت رسیده بودند، سی نفر اعضای اصلی و ده نفر اعضای ذخیره شورای مرکزی انتخاب شدند که بیشتر آنان از شخصیت‌های باسابقه و فعال بودند.<ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۶۲–۶۳.</ref>


در کمتر از یک سال، حزب جمهوری اسلامی به حزب اکثریت در کشور تبدیل شد و به‌سرعت راهبری تمام ارکان حکومت را در دست گرفت و پس از خرداد ۱۳۶۰ و ممنوع‌شدن فعالیت احزاب دیگر، تنها حزب رسمی کشور شناخته شد <ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۴۴.</ref>. دامنه فعالیت حزب جمهوری اسلامی چنان گسترده شد که بیش از یک میلیون نفر در سراسر ایران، با تکمیل فرم مخصوص، به عضویت حزب درآمدند. این اقبال عمومی در تاریخ فعالیت احزاب در ایران، سابقه نداشت. هرچند این گستردگی و گسترش بی‌رویه دفاتر و شعب حزب، بعدها یکی از نقاط ضعف حزب به شمار آمد، جای هیچ تردیدی برای حضور مؤثر و کارآمد حزب در روند انقلاب و ساخت قدرت در جمهوری اسلامی باقی نگذاشت <ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۳.</ref>.
بودجه حزب از راه‌های مختلف مانند کمک افراد علاقه‌مند و مردم، حق عضویت‌ها و وجوهات شرعی که (با اجازه امام‌خمینی از سهم امام و به عنوان کمک به تبلیغات اسلامی و نه حزب) در اختیار روحانیان حزب قرار می‌گرفت،<ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۱۱؛ دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۷.</ref> تأمین می‌شد. اختصاص [[وجوه شرعی]] به تبلیغات اسلامی حزب، پس از بروز مشکلات مالی در حزب و گسترش هم‌زمان فعالیت‌های تشکیلاتی در شهرستان‌ها بود که موجب درخواست کمک از امام‌خمینی شد. ایشان با اعلام رضایت از عملکرد حزب، مبلغ پنج میلیون تومان از وجوهات را در اختیار حزب قرار داد و با صدور اجازه برای مصرف سهم امام معصوم (ع) در امور تبلیغی و فرهنگی حزب، تا حد زیادی مشکلات مالی حزب را برطرف کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۲–۳۳۳؛ طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۳۲۸.</ref> در روزگاری نیز حزب برای تأمین مخارج خود و به منظور جمع‌آوری کمک‌های مردمی، هفته کمک به حزب از ۲۱/۱۰/۱۳۶۳–۲۸/۱۰/۱۳۶۳ را اعلام کرد.<ref>جمهوری اسلامی، ۲۰/۱۰/۱۳۶۳، ۱ و ۱۲.</ref> حزب جمهوری اسلامی بر روی چند شاخه تمرکز ویژه داشت: واحدهای دانش‌آموزی، کارگری، امور خارج از کشور، دانشجویی، اصناف و روحانیان.<ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۶.</ref> نشریه رسمی حزب روزنامه جمهوری اسلامی بود که نخستین شماره آن در ۹/۳/۱۳۵۸ منتشر شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۲۷–۳۲۸.</ref> دیگر نشریات حزب عبارت بودند از: مجله عروة الوثقی (نشریه دانش‌آموزی که ماهیانه و به‌طور منظم منتشر می‌شد)، صالحان سازنده (نشریه کارگری حزب)، حبل‌الله (نشریه شاخه کارمندان حزب)، اسلام و جهاد (واحد خارج از کشور حزب) و دو نشریه به زبان‌های انگلیسی و عربی.<ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۹.</ref>


==مواضع و فعالیت‌ها==
در کمتر از یک سال، حزب جمهوری اسلامی به حزب اکثریت در کشور تبدیل شد و به‌سرعت راهبری تمام ارکان حکومت را در دست گرفت و پس از خرداد ۱۳۶۰ و ممنوع‌شدن فعالیت احزاب دیگر، تنها حزب رسمی کشور شناخته شد.<ref>شادلو، اطلاعاتی دربارهٔ احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۴۴.</ref> دامنه فعالیت حزب جمهوری اسلامی چنان گسترده شد که بیش از یک میلیون نفر در سراسر ایران، با تکمیل فرم مخصوص، به عضویت حزب درآمدند. این اقبال عمومی در تاریخ فعالیت احزاب در ایران، سابقه نداشت. هرچند این گستردگی و گسترش بی‌رویه دفاتر و شعب حزب، بعدها یکی از نقاط ضعف حزب به‌شمار آمد، جای هیچ تردیدی برای حضور مؤثر و کارآمد حزب در روند انقلاب و ساخت قدرت در جمهوری اسلامی باقی نگذاشت.<ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۶۳.</ref>
خط مشی کلی حزب جمهوری اسلامی، تأکید بر تداوم انقلاب، جلوگیری از توقف انقلاب در یک مرحله، التزام به حفظ و اتحاد و همبستگی روزافزون همه نیروهای مبارز مسلمان، خودداری از وابستگی به گروه‌های غیر معتقد به انقلاب و استفاده از همه شیوه‌های مبارزه بود <ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۳.</ref>. افزون بر این، مواضع خاص حزب درباره مشروعیت حکومت، [[ولایت فقیه]]، نقش روحانیت، آزادی‌های مدنی، تخصص و تعهد و سیاست خارجی، آن را از جریان‌های [[لیبرال]] و چپ متفاوت می‌ساخت <ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۴؛ جمعی از اعضا، مواضع ما، ۴۶ ـ ۶۶، ۸۵ و ۱۴۳.</ref>.


یکی از اولویت‌های حزب پس از تشکیل، تدوین مجموعه «مواضع ما» و برگزاری کلاس‌های آموزشی عقیدتی و سیاسی برای اعضا بود <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۸۵ ـ ۲۸۶؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۵.</ref>. ازجمله دستاوردهای این کلاس‌ها، تدریس و تشریح مجموعه «مواضع ما» بود {{ببینید|متن=ببینید|جمعی از اعضا}}.
== مواضع و فعالیت‌ها ==
خط مشی کلی حزب جمهوری اسلامی، تأکید بر تداوم انقلاب، جلوگیری از توقف انقلاب در یک مرحله، التزام به حفظ و اتحاد و همبستگی روزافزون همه نیروهای مبارز مسلمان، خودداری از وابستگی به گروه‌های غیر معتقد به انقلاب و استفاده از همه شیوه‌های مبارزه بود.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۳.</ref> افزون بر این، مواضع خاص حزب دربارهٔ مشروعیت حکومت، [[ولایت فقیه]]، نقش روحانیت، آزادی‌های مدنی، تخصص و تعهد و سیاست خارجی، آن را از جریان‌های [[لیبرال]] و چپ متفاوت می‌ساخت.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۴؛ جمعی از اعضا، مواضع ما، ۴۶–۶۶، ۸۵ و ۱۴۳.</ref>


حزب جمهوری اسلامی از آغاز تأسیس با قدرت نفوذ بالا در نیروهای مردمی از طریق مسجدها، روحانیت، بازار و حضور در نهادهای انقلابی مانند [[سپاه پاسداران]]، [[کمیته انقلاب اسلامی]]، [[دادگاه‌های انقلاب]] و [[شورای انقلاب]]، همچنین برخورداری از حمایت رهبر انقلاب و موفقیت در انتخابات مختلف، استفاده از حمایت همه‌جانبه برخی گروه‌های اسلام‌گرا مانند [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]، [[سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی]] و [[انجمن‌های اسلامی معلمان]] و رهبری حسینی بهشتی، موفق شد نقش محوری را در تحولات دوران گذار ایفا کند و در مقابله با برخی اقدامات دولت موقت، گروه‌های مخالف و معارض، [[سیدابوالحسن بنی‌صدر]] (رئیس‌جمهور) و غیر آن، به موفقیت برسد <ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۴؛ میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۴۵ ـ ۱۴۶.</ref> و دست بالا را در بیشتر انتخابات داشته باشد.
یکی از اولویت‌های حزب پس از تشکیل، تدوین مجموعه «مواضع ما» و برگزاری کلاس‌های آموزشی عقیدتی و سیاسی برای اعضا بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۸۵–۲۸۶؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۵.</ref> ازجمله دستاوردهای این کلاس‌ها، تدریس و تشریح مجموعه «مواضع ما» بود {{ببینید|متن=ببینید|جمعی از اعضا}}.


نخستین گردهمایی حزبی در سراسر کشور، در ۲/۱/۱۳۵۸ که با سالگرد واقعه [[حمله به مدرسه فیضیه]] در سال ۱۳۴۲ و نیز چهلم شهدای ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هم‌زمان بود، برگزار شد <ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۹؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۴۶.</ref>. پس از آن، اعلام راهپیمایی و گردهمایی از سوی حزب جمهوری اسلامی در روز کارگر و نیز سالگرد ۱۷شهریور، با استقبال بسیار مردم مواجه شد <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۷۴ ـ ۲۷۵ و ۳۴۶.</ref>. حزب جمهوری اسلامی در تعریف رابطه خود با احزاب مختلف، احزاب و جمعیت‌های سیاسی را به سه گروه اسلامی، غیر اسلامی و ضد اسلامی تقسیم کرده بود و ضمن تأیید رابطه برادرانه با تمام احزاب اسلامی در ایران و کشورهای دیگر، احزاب غیر اسلامی را که در موضع ضدیت با [[اسلام]] و جمهوری اسلامی نبودند، احزاب مجاز و قانونی شمرد و بیان کرد حزب جمهوری اسلامی با آنها هیچ خصومتی ندارد. حزب در عین حال تأکید کرد با احزاب ضد اسلامی، دشمنی و خصومت دارد و در موضع مبارزه است <ref>جمعی از اعضا، مواضع ما، ۶۷ ـ ۷۰.</ref>. افشاگری‌های روزنامه جمهوری اسلامی در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی که نقش مهمی در حذف جریان‌های مخالف و ضد دین داشت <ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۴.</ref>، در راستای همین سیاست حزب بود.
حزب جمهوری اسلامی از آغاز تأسیس با قدرت نفوذ بالا در نیروهای مردمی از طریق مسجدها، روحانیت، بازار و حضور در نهادهای انقلابی مانند [[سپاه پاسداران]]، [[کمیته انقلاب اسلامی]]، [[دادگاه‌های انقلاب]] و [[شورای انقلاب]]، همچنین برخورداری از حمایت رهبر انقلاب و موفقیت در انتخابات مختلف، استفاده از حمایت همه‌جانبه برخی گروه‌های اسلام‌گرا مانند [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]]، [[سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی]] و [[انجمن‌های اسلامی معلمان]] و رهبری حسینی بهشتی، موفق شد نقش محوری را در تحولات دوران گذار ایفا کند و در مقابله با برخی اقدامات دولت موقت، گروه‌های مخالف و معارض، [[سیدابوالحسن بنی‌صدر]] (رئیس‌جمهور) و غیر آن، به موفقیت برسد<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۴؛ میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۴۵–۱۴۶.</ref> و دست بالا را در بیشتر انتخابات داشته باشد.


مهم‌ترین نقاط اختلاف نظر اعضای حزب جمهوری با دولت موقت، اختلاف درباره نام و عنوان نظام سیاسی، اختلاف در تشکیل [[مجلس مؤسسان]]، مخالفت با پیش‌نویس قانون اساسی تدوین‌شده از سوی نیروهای ملی و اختلاف در اصل ولایت فقیه بود <ref>بشیریه، دیباچه‌ای بر جامعه­شناسی سیاسی ایران، ۳۷ ـ ۳۸.</ref>. همچنین آنچه سهم حزب جمهوری اسلامی را در معادله جریان‌های فکری ـ فرهنگیِ آغاز انقلاب آشکار می‌کرد، انقلاب فرهنگی بهار ۱۳۵۹ بود. حزب جمهوری اسلامی ازجمله فعال‌ترین گروه‌هایی بود که از پاییز و زمستان ۱۳۵۸ و از طریق انجمن‌های اسلامی و نهادهای انقلابی، به مقابله با فعالیت‌های گروه‌های چپ، ملی، نوگرا و عرف‌گرا پرداخت؛ گروه‌هایی که در دانشگاه‌ها بر ضد حاکمیت فقهی اسلام بر جامعه، تبلیغ و فعالیت می‌کردند <ref>میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۴۸.</ref>. حزب، موضوع انقلاب فرهنگی را از مقدمات و آغاز شکل‌گیریِ آن تا پایان، با جدیت دنبال و حمایت و تبلیغ کرد. از آخرین اقدامات حزب، حضور فعالانه در گردهمایی سه‌روزه حوزه، دانشگاه، انقلاب فرهنگی، در پایان اردیبهشت ۱۳۵۹ در [[قم]] بود <ref>میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۵۰؛ جمهوری اسلامی، ۲۸/۲/۱۳۵۹، ۱، ۲ و ۲۹/۲/۱۳۵۹، ۲.</ref>. پس از صدور فرمان امام‌خمینی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی در ۲۳/۳/۱۳۵۹ <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۳۱.</ref>، از هفت نفر عضو اولیه ستاد، دو نفر؛ محمدجواد باهنر و جلال‌الدین فارسی، به‌ترتیب مؤسس و عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بودند. پس از آن بعضی دیگر از سران حزب نیز به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمدند <ref>میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۵۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|شورای عالی انقلاب فرهنگی}}.
نخستین گردهمایی حزبی در سراسر کشور، در ۲/۱/۱۳۵۸ که با سالگرد واقعه [[حمله به مدرسه فیضیه]] در سال ۱۳۴۲ و نیز چهلم شهدای ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ هم‌زمان بود، برگزار شد.<ref>جمهوری اسلامی، ویژه‌نامه، ۹؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۴۶.</ref> پس از آن، اعلام راهپیمایی و گردهمایی از سوی حزب جمهوری اسلامی در روز کارگر و نیز سالگرد ۱۷شهریور، با استقبال بسیار مردم مواجه شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۷۴–۲۷۵ و ۳۴۶.</ref> حزب جمهوری اسلامی در تعریف رابطه خود با احزاب مختلف، احزاب و جمعیت‌های سیاسی را به سه گروه اسلامی، غیر اسلامی و ضد اسلامی تقسیم کرده بود و ضمن تأیید رابطه برادرانه با تمام احزاب اسلامی در ایران و کشورهای دیگر، احزاب غیر اسلامی را که در موضع ضدیت با [[اسلام]] و جمهوری اسلامی نبودند، احزاب مجاز و قانونی شمرد و بیان کرد حزب جمهوری اسلامی با آنها هیچ خصومتی ندارد. حزب در عین حال تأکید کرد با احزاب ضداسلامی، دشمنی و خصومت دارد و در موضع مبارزه است.<ref>جمعی از اعضا، مواضع ما، ۶۷–۷۰.</ref> افشاگری‌های روزنامه جمهوری اسلامی در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی که نقش مهمی در حذف جریان‌های مخالف و ضد دین داشت،<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۴.</ref> در راستای همین سیاست حزب بود.


==مشارکت در انتخابات==
مهم‌ترین نقاط اختلاف نظر اعضای حزب جمهوری با دولت موقت، اختلاف دربارهٔ نام و عنوان نظام سیاسی، اختلاف در تشکیل [[مجلس مؤسسان]]، مخالفت با پیش‌نویس قانون اساسی تدوین‌شده از سوی نیروهای ملی و اختلاف در اصل ولایت فقیه بود.<ref>بشیریه، دیباچه‌ای بر جامعهشناسی سیاسی ایران، ۳۷–۳۸.</ref> همچنین آنچه سهم حزب جمهوری اسلامی را در معادله جریان‌های فکری ـ فرهنگیِ آغاز انقلاب آشکار می‌کرد، انقلاب فرهنگی بهار ۱۳۵۹ بود. حزب جمهوری اسلامی ازجمله فعال‌ترین گروه‌هایی بود که از پاییز و زمستان ۱۳۵۸ و از طریق انجمن‌های اسلامی و نهادهای انقلابی، به مقابله با فعالیت‌های گروه‌های چپ، ملی، نوگرا و عرف‌گرا پرداخت؛ گروه‌هایی که در دانشگاه‌ها بر ضد حاکمیت فقهی اسلام بر جامعه، تبلیغ و فعالیت می‌کردند.<ref>میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۴۸.</ref> حزب، موضوع انقلاب فرهنگی را از مقدمات و آغاز شکل‌گیریِ آن تا پایان، با جدیت دنبال و حمایت و تبلیغ کرد. از آخرین اقدامات حزب، حضور فعالانه در گردهمایی سه‌روزه حوزه، دانشگاه، انقلاب فرهنگی، در پایان اردیبهشت ۱۳۵۹ در [[قم]] بود.<ref>میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۵۰؛ جمهوری اسلامی، ۲۸/۲/۱۳۵۹، ۱، ۲ و ۲۹/۲/۱۳۵۹، ۲.</ref> پس از صدور فرمان امام‌خمینی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی در ۲۳/۳/۱۳۵۹،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۳۱.</ref> از هفت نفر عضو اولیه ستاد، دو نفر؛ محمدجواد باهنر و جلال‌الدین فارسی، به‌ترتیب مؤسس و عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بودند. پس از آن بعضی دیگر از سران حزب نیز به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمدند<ref>میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، ۱۵۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|شورای عالی انقلاب فرهنگی}}.
نقش تأثیرگذار حزب جمهوری اسلامی در انتخابات مختلف سال‌های آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی غیر قابل انکار است:
# انتخابات خبرگان قانون اساسی: پس از تدوین پیش‌نویس قانون اساسی و تصویب لایحه قانونی انتخابات مجلسِ بررسی نهایی قانون اساسی ایران (مجلس خبرگان قانون اساسی) در ۱۴/۴/۱۳۵۸ در شورای انقلاب، اغلب احزاب و گروه‌های سیاسی از حضور در این انتخابات استقبال کردند <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۵۶۲ و ۵۶۸.</ref>. در آستانه انتخابات و پس از ائتلاف گروه‌های ملی‌گرا و [[سازمان مجاهدین خلق]] با عنوان ائتلاف گروه‌های پنج‌گانه، در حالی‌که نیروهای مذهبی مانند حزب جمهوری اسلامی و جامعه مدرسین، هر یک فهرستی جداگانه ارائه کردند <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۵۷۳.</ref>، امام‌خمینی با تأکید بر حضور روحانیان در مجلس خبرگان، خواستار وحدت همه نیروهای انقلابی و مذهبی شد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۲۶ ـ ۲۲۷ و ۲۳۸.</ref>. پس از این رهنمود، جلسه مشترک جامعه مدرسین، حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز، در حضور امام‌خمینی برای رسیدن به وحدت نظر تشکیل شد <ref>جمهوری اسلامی، ۲۰/۲/۱۳۶۲، ۸.</ref>؛ بر همین اساس حزب جمهوری اسلامی با تأسی به رهنمود امام‌خمینی، برای ائتلاف با گروه‌های دیگر اسلامی، فهرست مشترکی که شامل شخصیت‌های شاخص روحانی و انقلابی بود، منتشر ساخت <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۷؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۵۷۶.</ref>. امام‌خمینی نیز در بیان ویژگی نمایندگان مجلس خبرگان، بر اسلامی‌بودن آنان تأکید کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۴۶ و ۲۵۴.</ref>. این عوامل، نتیجه انتخابات را که در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ برگزار شد <ref>کیهان، ۱۱/۵/۱۳۵۸، ۱ و ۲.</ref>، به‌شدت تحت تأثیر قرار داد و موجب پیروزی روحانیان در این انتخابات شد <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۵۸۰.</ref>. پیروزی قاطع حزب جمهوری اسلامی در تهران و سراسر کشور، واکنش گروه‌های سیاسی مخالف و اتهام انحصارطلبی به حزب را در پی داشت <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۸.</ref>. مطرح‌شدن شبهه تقلب و انحصارطلبی [[شورای انقلاب]] و حزب جمهوری اسلامی در انتخابات مجلس خبرگان <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۸ ـ ۳۴۰.</ref>، موجب شد امام‌خمینی ضمن رد این شبهات، کسب اکثریت خبرگان توسط اعضای حزب جمهوری اسلامی را ناشی از وجهه مقبول آنان بداند و بر انتخاب آزادانه مردم تأکید کند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۲.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|مجلس خبرگان قانون اساسی}}.
# انتخابات ریاست‌جمهوری: در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، رقابت اصلی میان دو جریان معتقد به اسلام فقاهتی (حزب جمهوری اسلامی) و اسلام غیر فقاهتی میانه‌رو و لیبرال بود <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۶۹.</ref>. عدم موفقیت حزب در جلب نظر امام‌خمینی برای نامزدی حسینی بهشتی، به دلیل مخالفت کلی ایشان با حضور روحانیان در انتخابات ریاست جمهوری <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۴؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۶۳۱.</ref>، آشکارشدن ایرانی‌نبودنِ اصلیت جلال‌الدین فارسی، نامزد مورد حمایت حزب و استعفای او و نیز حمایت دیرهنگام از حسن ابراهیم حبیبی، نتیجه انتخابات ۵/۱۱/۱۳۵۸ را به نفع سیدابوالحسن بنی‌صدر نامزد مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز رقم زد <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۶۳۶ ـ ۶۳۷؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۶.</ref>. از همان آغاز اختلافات شدیدی میان بنی‌صدر و حزب درباره مسائل مختلف وجود داشت <ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۵۲؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۴۴؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۱۶۳ ـ ۱۶۵.</ref>. با وجود نصیحت و تأکید امام‌خمینی بر دوری مسئولان از اختلافات <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۵۴ ـ ۴۵۵.</ref>، اوج‌گیری رقابت و اختلاف میان حزب جمهوری اسلامی و بنی‌صدر، موجب بروز شایعات مختلف و ایجاد نگرانی در سطح جامعه شد <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۳۳؛ انقلاب اسلامی، ۲۸/۳/۱۳۵۹، ۱۲ و ۲۹/۳/۱۳۵۹، ۱ ـ ۲؛ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۱۸۰ ـ ۱۸۱ و ۱۹۲ ـ ۲۰۲.</ref>. موضع امام‌خمینی در این مقطع حتی پس از دریافت نامه از طرف رهبران حزب که در آن به شرح مبسوط مشکلات به‌وجودآمده پرداخته بودند، حمایت از رئیس‌جمهور منتخب مردم بود <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۳۶۱ ـ ۳۶۶.</ref>. پس از اوج‌گیری اختلافات و بروز غائله چهاردهم اسفند {{ببینید|متن=ببینید|چهارده اسفند}}، بهشتی در ۲۲/۱۲/۱۳۵۹، نامه‌ای محرمانه خطاب به امام‌خمینی نوشت و در آن، ضمن تشریح اختلاف میان مسئولان، این دوگانگی را اختلاف دو بینش شمرد و ادامه وجود این دو بینش در اداره جامعه را به صلاح ندانست. وی در این نامه ضمن اشاره به ضرورت وجود بینش واحد در کشور و حذف دیدگاه دوم، و آمادگی کامل صاحبان دیدگاه نخست برای اداره جامعه، تأکید کرد در صورتی که امام‌خمینی صاحبان بینش دوم را برای اداره جامعه اصلح بداند، روحانیان (صاحبان دیدگاه نخست) آماده‌اند به امور طلبگی خویش بپردازند و بیش از این شاهد تلف‌شدن نیروها در جریان این دوگانگی فرساینده نباشند <ref>←هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۴۰۴ ـ ۴۱۲.</ref>. امام‌خمینی پس از تشکیل جلسه‌ای چندساعته در روز ۲۵/۱۲/۱۳۵۹، با سیدابوالحسن بنی‌صدر، [[مهدی بازرگان]]، [[محمدعلی رجایی]] و چهار تن از اعضای حزب جمهوری اسلامی؛ بهشتی، خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی، بیانیه‌ای صادر کرد <ref>نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۲۰۳؛ جمهوری اسلامی، ۲۶/۱۲/۱۳۵۹، ۱ و ۲.</ref> و در آن ضمن توصیه أکید بر همکاری مسئولان در حل مشکلات کشور، ملاک و معیار عمل نهادها را قانون اساسی دانست و تخلف از آن را برای هیچ‌کس جایز نشمرد. ایشان همچنین برای رسیدگی به مسائل اختلافیِ مقامات جمهوری اسلامی، با تعیین هیئتی سه‌نفره و معتبردانستن رأی اکثریت این هیئت، تأکید کرد در صورت تخلف هر یک از مقامات، متخلف به مردم معرفی و مؤاخذه شود. افزون بر این، ایشان برای پیشگیری از توطئه و فسادانگیزی گروه‌های مخالف نظام در سخنرانی‌های مقامات کشور، رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس دیوان عالی کشور و رئیس مجلس شورای اسلامی را تا پایان [[جنگ تحمیلی]] از سخنرانی منع کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۱ ـ ۲۰۲.</ref>. این هیئت، با شرکت [[محمدرضا مهدوی‌کنی]] نماینده امام‌خمینی، [[شهاب‌الدین اشراقی]] نماینده بنی‌صدر و [[محمد یزدی]] نماینده حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد <ref>یزدی، خاطرات، ۵۰۶ ـ ۵۰۷؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۸.</ref>. برخی اقدام‌ها و اظهارنظرهای بنی‌صدر پس از این تاریخ، سرانجام موجب شد امام‌خمینی او را از فرماندهی کل قوا در ۲۰/۳/۱۳۶۰ برکنار کند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۲۰.</ref> و سپس مجلس شورای اسلامی رأی به عدم کفایت سیاسی داد که از سوی امام‌خمینی تنفیذ شد و وی از ریاست‌جمهوری خلع گردید {{ببینید|متن=ببینید|سیدابوالحسن بنی‌صدر}}. پس از برکناری بنی‌صدر، اقدامات مسلحانه و ترورِ مقامات جمهوری اسلامی و اعضای حزب جمهوری اسلامی ازجمله انفجار در محل حزب و شهادت بهشتی و بیش از هفتاد نفر از اعضا و همراهان حزب، به دست طرفداران بنی‌صدر ازجمله سازمان مجاهدین خلق آغاز شد و بنی‌صدر نیز به همراه [[مسعود رجوی]] از ایران به فرانسه گریخت {{ببینید|متن=ببینید|ترور؛ هفت تیر؛ سازمان مجاهدین خلق ایران}}. در دومین انتخابات ریاست‌جمهوری، به دلیل احتمال وقوع حادثه غیر مترقبه و خالی نبودن صحنه انتخابات از نامزدهای مورد نظر حزب، افزون بر محمدعلی رجایی که نامزد اصلی حزب بود، سه نفر دیگر ـ عباس شیبانی، سیدعلی‌اکبر پرورش و حبیب‌الله عسکراولادی ـ نامزد شدند؛ ولی نامزد اصلی حزب، محمدعلی رجایی بود <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۱؛ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۲۱۴ ـ ۲۱۵.</ref>. رجایی که بدون رقیب جدی، مورد تأیید حزب جمهوری اسلامی و دیگر گروه‌های همسو با حزب بود <ref>جمهوری اسلامی، ۱۸/۴/۱۳۶۰، ۸.</ref>، با اکثریت قاطع آرا رئیس‌جمهور شد. انتخاب محمدجواد باهنر (دبیرکل حزب جمهوری اسلامی)، به نخست‌وزیری نیز نشان از هماهنگی کامل رجایی که عضو حزب نبود، با حزب جمهوری اسلامی داشت <ref>نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۲۱۵ و ۲۱۷.</ref>. اما رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر نیز در انفجار ساختمان نخست‌وزیری در هشتم شهریور ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند {{ببینید|متن=ببینید|هشت شهریور}}. در دور سوم انتخابات ریاست‌جمهوری که در مهر ۱۳۶۰ برگزار شد، برخی از اعضای برجسته حزب جمهوری اسلامی تلاش کردند در دیدار با امام‌خمینی در ۱۹/۶/۱۳۶۰، نظر ایشان را مبنی بر ممنوعیت شرکت روحانیان در انتخابات ریاست جمهوری تغییر دهند. امام‌خمینی در این دیدار که با حضور سیدعلی خامنه‌ای، [[ابوالقاسم خزعلی]]، [[مهدی شاه‌آبادی]]، اکبر هاشمی رفسنجانی و [[سیداحمد خمینی]] انجام شد، تنها بر مبنای اضطرار و شرایط موجود کشور با این نظر موافقت کرد <ref>هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۷۷.</ref>. در این دوره از انتخابات، همه نامزدهای موجود به جز محمدرضا مهدوی کنی که نامزد جامعه روحانیت مبارز تهران بود، از اعضای حزب جمهوری اسلامی بودند. با پیروزی سیدعلی خامنه‌ای (دبیرکل حزب جمهوری اسلامی) در این انتخابات، دولت نیز همانند مجلس، کاملاً همسو با حزب جمهوری اسلامی شد <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۱ ـ ۲۷۲.</ref>. نامزد مورد حمایت حزب در دور چهارم ریاست‌جمهوری در ۲۵/۵/۱۳۶۴ نیز خامنه‌ای بود که همچنان از حمایت‌های جریان‌های معتقد به اسلام فقاهتی، برخوردار بود <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۲.</ref>.
# انتخابات مجلس: در نخستین دوره انتخابات [[مجلس شورای اسلامی]]، توصیه امام‌خمینی به حزب جمهوری اسلامی برای ارائه فهرست نمایندگان دارای صلاحیت اسلامی به مردم <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۹ ـ ۵۳۱.</ref> و داوطلب‌شدن جمع زیادی از روحانیان، موجب تشکیل ائتلاف بزرگ روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی و گروه‌های هم‌فکر دیگر در روزهای آخر تبلیغات انتخاباتی در تهران شد <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۷۱۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۶۵.</ref>. پیروزی حزب جمهوری اسلامی در مرحله نخست این انتخابات، موجب شد گروه‌های مخالف مانند سازمان مجاهدین خلق، وزارت کشور را متهم به تقلب در انتخابات و جانبداری از حزب کنند <ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۷۱۲.</ref>. جدی‌شدن این مخالفت‌ها، ورود شورای انقلاب به مسئله و تشکیل هیئت هفت‌نفره برای بررسی چگونگی انتخابات را سبب شد که در نتیجه بیش از پنجاه حوزه انتخاباتی ازجمله تهران، تأیید و تنها انتخابات پنج شهرستان کوچک باطل شد <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۵۴ ـ ۵۵.</ref>. مرحله دوم انتخابات مجلس نیز که در ۱۹/۲/۱۳۵۹ برگزار شد، با پیروزی چشمگیر ائتلاف حزب جمهوری اسلامی همراه بود <ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۱۰۱.</ref>. در انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی در فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۳، اگرچه حزب جمهوری اسلامی از موقعیت بهتری برخوردار بود، اما بروز برخی اختلاف‌ها، ائتلاف حزب با جامعه روحانیت مبارز تهران ـ که از نظر سیاسی ـ اقتصادی نزدیکی بیشتری داشتند ـ را در پی داشت و گروه‌های دیگر مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سازمان اصناف مسلمان، دفتر تحکیم وحدتِ انجمن‌های اسلامی دانشجویان، محافل کارگری (شوراها و انجمن اسلامی کارگران) و انجمن اسلامی معلمان از آنان حمایت می‌کردند، با پذیرش برخی اختلاف‌ها و انشعاب‌ها، فهرست‌های جداگانه‌ای ارائه کردند <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۷؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۷۳.</ref>. نتیجه این انتخابات، در هر دو دوره پیروزی حزب جمهوری اسلامی بود <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۸.</ref>.


==حمایت‌های امام‌خمینی==
== مشارکت در انتخابات ==
عملکرد و مبارزات اعضای حزب جمهوری اسلامی در بسیاری از موارد، موجب حمایت و تأیید امام‌خمینی از آنان شد. ایشان پس از واقعه هفتم تیر۱۳۶۰ که پس از انتشار شایعات درباره انحصارطلبی حزب اتفاق افتاد، این حادثه را موجب تحول مردم و تطهیر چهره بهشتی و اعضای حزب از شایعات و تهمت‌ها دانست و ضمن اذعان به عدم شناخت کاملِ تمام اعضای حزب، بر شناخت نزدیک و اعتماد خود نسبت به اعضای مؤسس حزب جمهوری، ازجمله بهشتی، خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی تأکید کرد و شهدای این حزب را از عزیزترین افراد ملت و متعهدترین اشخاص شمرد که موجب منافع بسیاری برای نظام جمهوری اسلامی بوده‌اند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۴۸.</ref>.
نقش تأثیرگذار حزب جمهوری اسلامی در انتخابات مختلف سال‌های آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی غیرقابل انکار است:
# انتخابات خبرگان قانون اساسی: پس از تدوین پیش‌نویس قانون اساسی و تصویب لایحه قانونی انتخابات مجلسِ بررسی نهایی قانون اساسی ایران (مجلس خبرگان قانون اساسی) در ۱۴/۴/۱۳۵۸ در شورای انقلاب، اغلب احزاب و گروه‌های سیاسی از حضور در این انتخابات استقبال کردند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۵۶۲ و ۵۶۸.</ref> در آستانه انتخابات و پس از ائتلاف گروه‌های ملی‌گرا و [[سازمان مجاهدین خلق]] با عنوان ائتلاف گروه‌های پنج‌گانه، در حالی‌که نیروهای مذهبی مانند حزب جمهوری اسلامی و جامعه مدرسین، هر یک فهرستی جداگانه ارائه کردند،<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۵۷۳.</ref> امام‌خمینی با تأکید بر حضور روحانیان در مجلس خبرگان، خواستار وحدت همه نیروهای انقلابی و مذهبی شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۲۶–۲۲۷ و ۲۳۸.</ref> پس از این رهنمود، جلسه مشترک جامعه مدرسین، حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز، در حضور امام‌خمینی برای رسیدن به وحدت نظر تشکیل شد<ref>جمهوری اسلامی، ۲۰/۲/۱۳۶۲، ۸.</ref>؛ بر همین اساس حزب جمهوری اسلامی با تأسی به رهنمود امام‌خمینی، برای ائتلاف با گروه‌های دیگر اسلامی، فهرست مشترکی که شامل شخصیت‌های شاخص روحانی و انقلابی بود، منتشر ساخت.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۷؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۵۷۶.</ref> امام‌خمینی نیز در بیان ویژگی نمایندگان مجلس خبرگان، بر اسلامی‌بودن آنان تأکید کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۴۶ و ۲۵۴.</ref> این عوامل، نتیجه انتخابات را که در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ برگزار شد،<ref>کیهان، ۱۱/۵/۱۳۵۸، ۱ و ۲.</ref> به‌شدت تحت تأثیر قرار داد و موجب پیروزی روحانیان در این انتخابات شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۵۸۰.</ref> پیروزی قاطع حزب جمهوری اسلامی در تهران و سراسر کشور، واکنش گروه‌های سیاسی مخالف و اتهام انحصارطلبی به حزب را در پی داشت.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۸.</ref> مطرح‌شدن شبهه تقلب و انحصارطلبی [[شورای انقلاب]] و حزب جمهوری اسلامی در انتخابات مجلس خبرگان،<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۸–۳۴۰.</ref> موجب شد امام‌خمینی ضمن رد این شبهات، کسب اکثریت خبرگان توسط اعضای حزب جمهوری اسلامی را ناشی از وجهه مقبول آنان بداند و بر انتخاب آزادانه مردم تأکید کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۲.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|مجلس خبرگان قانون اساسی}}.
# انتخابات ریاست‌جمهوری: در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، رقابت اصلی میان دو جریان معتقد به اسلام فقاهتی (حزب جمهوری اسلامی) و اسلام غیر فقاهتی میانه‌رو و لیبرال بود.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۶۹.</ref> عدم موفقیت حزب در جلب نظر امام‌خمینی برای نامزدی حسینی بهشتی، به دلیل مخالفت کلی ایشان با حضور روحانیان در انتخابات ریاست جمهوری،<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۴؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۶۳۱.</ref> آشکارشدن ایرانی‌نبودنِ اصلیت جلال‌الدین فارسی، نامزد مورد حمایت حزب و استعفای او و نیز حمایت دیرهنگام از حسن ابراهیم حبیبی، نتیجه انتخابات ۵/۱۱/۱۳۵۸ را به نفع سیدابوالحسن بنی‌صدر نامزد مورد حمایت جامعه روحانیت مبارز رقم زد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۶۳۶–۶۳۷؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۶.</ref> از همان آغاز اختلافات شدیدی میان بنی‌صدر و حزب دربارهٔ مسائل مختلف وجود داشت.<ref>شادلو، اطلاعاتی دربارهٔ احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۵۲؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۴۴؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۱۶۳–۱۶۵.</ref> با وجود نصیحت و تأکید امام‌خمینی بر دوری مسئولان از اختلافات،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۵۴–۴۵۵.</ref> اوج‌گیری رقابت و اختلاف میان حزب جمهوری اسلامی و بنی‌صدر، موجب بروز شایعات مختلف و ایجاد نگرانی در سطح جامعه شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۳۳؛ انقلاب اسلامی، ۲۸/۳/۱۳۵۹، ۱۲ و ۲۹/۳/۱۳۵۹، ۱–۲؛ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۱۸۰–۱۸۱ و ۱۹۲–۲۰۲.</ref> موضع امام‌خمینی در این مقطع حتی پس از دریافت نامه از طرف رهبران حزب که در آن به شرح مبسوط مشکلات به‌وجودآمده پرداخته بودند، حمایت از رئیس‌جمهور منتخب مردم بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۳۶۱–۳۶۶.</ref> پس از اوج‌گیری اختلافات و بروز غائله چهاردهم اسفند {{ببینید|متن=ببینید|چهارده اسفند}}، بهشتی در ۲۲/۱۲/۱۳۵۹، نامه‌ای محرمانه خطاب به امام‌خمینی نوشت و در آن، ضمن تشریح اختلاف میان مسئولان، این دوگانگی را اختلاف دو بینش شمرد و ادامه وجود این دو بینش در اداره جامعه را به صلاح ندانست. وی در این نامه ضمن اشاره به ضرورت وجود بینش واحد در کشور و حذف دیدگاه دوم، و آمادگی کامل صاحبان دیدگاه نخست برای اداره جامعه، تأکید کرد در صورتی که امام‌خمینی صاحبان بینش دوم را برای اداره جامعه اصلح بداند، روحانیان (صاحبان دیدگاه نخست) آماده‌اند به امور طلبگی خویش بپردازند و بیش از این شاهد تلف‌شدن نیروها در جریان این دوگانگی فرساینده نباشند.<ref>←هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۴۰۴–۴۱۲.</ref> امام‌خمینی پس از تشکیل جلسه‌ای چندساعته در روز ۲۵/۱۲/۱۳۵۹، با سیدابوالحسن بنی‌صدر، [[مهدی بازرگان]]، [[محمدعلی رجایی]] و چهار تن از اعضای حزب جمهوری اسلامی؛ بهشتی، خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی، بیانیه‌ای صادر کرد<ref>نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۲۰۳؛ جمهوری اسلامی، ۲۶/۱۲/۱۳۵۹، ۱ و ۲.</ref> و در آن ضمن توصیه أکید بر همکاری مسئولان در حل مشکلات کشور، ملاک و معیار عمل نهادها را قانون اساسی دانست و تخلف از آن را برای هیچ‌کس جایز نشمرد. ایشان همچنین برای رسیدگی به مسائل اختلافیِ مقامات جمهوری اسلامی، با تعیین هیئتی سه‌نفره و معتبردانستن رأی اکثریت این هیئت، تأکید کرد در صورت تخلف هر یک از مقامات، متخلف به مردم معرفی و مؤاخذه شود. افزون بر این، ایشان برای پیشگیری از توطئه و فسادانگیزی گروه‌های مخالف نظام در سخنرانی‌های مقامات کشور، رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس دیوان عالی کشور و رئیس مجلس شورای اسلامی را تا پایان [[جنگ تحمیلی]] از سخنرانی منع کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۰۱–۲۰۲.</ref> این هیئت، با شرکت [[محمدرضا مهدوی‌کنی]] نماینده امام‌خمینی، [[شهاب‌الدین اشراقی]] نماینده بنی‌صدر و [[محمد یزدی]] نماینده حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۵۰۶–۵۰۷؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۵۸.</ref> برخی اقدام‌ها و اظهارنظرهای بنی‌صدر پس از این تاریخ، سرانجام موجب شد امام‌خمینی او را از فرماندهی کل قوا در ۲۰/۳/۱۳۶۰ برکنار کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۲۰.</ref> و سپس مجلس شورای اسلامی رأی به عدم کفایت سیاسی داد که از سوی امام‌خمینی تنفیذ شد و وی از ریاست‌جمهوری خلع گردید {{ببینید|متن=ببینید|سیدابوالحسن بنی‌صدر}}. پس از برکناری بنی‌صدر، اقدامات مسلحانه و ترورِ مقامات جمهوری اسلامی و اعضای حزب جمهوری اسلامی ازجمله انفجار در محل حزب و شهادت بهشتی و بیش از هفتاد نفر از اعضا و همراهان حزب، به دست طرفداران بنی‌صدر ازجمله سازمان مجاهدین خلق آغاز شد و بنی‌صدر نیز به همراه [[مسعود رجوی]] از ایران به فرانسه گریخت {{ببینید|متن=ببینید|ترور؛ هفت تیر؛ سازمان مجاهدین خلق ایران}}. در دومین انتخابات ریاست‌جمهوری، به دلیل احتمال وقوع حادثه غیر مترقبه و خالی نبودن صحنه انتخابات از نامزدهای مورد نظر حزب، افزون بر محمدعلی رجایی که نامزد اصلی حزب بود، سه نفر دیگر ـ عباس شیبانی، سیدعلی‌اکبر پرورش و حبیب‌الله عسکراولادی ـ نامزد شدند؛ ولی نامزد اصلی حزب، محمدعلی رجایی بود.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۱؛ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۲۱۴–۲۱۵.</ref> رجایی که بدون رقیب جدی، مورد تأیید حزب جمهوری اسلامی و دیگر گروه‌های همسو با حزب بود،<ref>جمهوری اسلامی، ۱۸/۴/۱۳۶۰، ۸.</ref> با اکثریت قاطع آرا رئیس‌جمهور شد. انتخاب محمدجواد باهنر (دبیرکل حزب جمهوری اسلامی)، به نخست‌وزیری نیز نشان از هماهنگی کامل رجایی که عضو حزب نبود، با حزب جمهوری اسلامی داشت.<ref>نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، ۲۱۵ و ۲۱۷.</ref> اما رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر نیز در انفجار ساختمان نخست‌وزیری در هشتم شهریور ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند {{ببینید|متن=ببینید|هشت شهریور}}. در دور سوم انتخابات ریاست‌جمهوری که در مهر ۱۳۶۰ برگزار شد، برخی از اعضای برجسته حزب جمهوری اسلامی تلاش کردند در دیدار با امام‌خمینی در ۱۹/۶/۱۳۶۰، نظر ایشان را مبنی بر ممنوعیت شرکت روحانیان در انتخابات ریاست جمهوری تغییر دهند. امام‌خمینی در این دیدار که با حضور سیدعلی خامنه‌ای، [[ابوالقاسم خزعلی]]، [[مهدی شاه‌آبادی]]، اکبر هاشمی رفسنجانی و [[سیداحمد خمینی]] انجام شد، تنها بر مبنای اضطرار و شرایط موجود کشور با این نظر موافقت کرد.<ref>هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۷۷.</ref> در این دوره از انتخابات، همه نامزدهای موجود به جز محمدرضا مهدوی کنی که نامزد جامعه روحانیت مبارز تهران بود، از اعضای حزب جمهوری اسلامی بودند. با پیروزی سیدعلی خامنه‌ای (دبیرکل حزب جمهوری اسلامی) در این انتخابات، دولت نیز همانند مجلس، کاملاً همسو با حزب جمهوری اسلامی شد.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۱–۲۷۲.</ref> نامزد مورد حمایت حزب در دور چهارم ریاست‌جمهوری در ۲۵/۵/۱۳۶۴ نیز خامنه‌ای بود که همچنان از حمایت‌های جریان‌های معتقد به اسلام فقاهتی، برخوردار بود.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۲.</ref>
# انتخابات مجلس: در نخستین دوره انتخابات [[مجلس شورای اسلامی]]، توصیه امام‌خمینی به حزب جمهوری اسلامی برای ارائه فهرست نمایندگان دارای صلاحیت اسلامی به مردم<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۹–۵۳۱.</ref> و داوطلب‌شدن جمع زیادی از روحانیان، موجب تشکیل ائتلاف بزرگ روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی و گروه‌های هم‌فکر دیگر در روزهای آخر تبلیغات انتخاباتی در تهران شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۷۱۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۶۵.</ref> پیروزی حزب جمهوری اسلامی در مرحله نخست این انتخابات، موجب شد گروه‌های مخالف مانند سازمان مجاهدین خلق، وزارت کشور را متهم به تقلب در انتخابات و جانبداری از حزب کنند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، ۲/۷۱۲.</ref> جدی‌شدن این مخالفت‌ها، ورود شورای انقلاب به مسئله و تشکیل هیئت هفت‌نفره برای بررسی چگونگی انتخابات را سبب شد که در نتیجه بیش از پنجاه حوزه انتخاباتی ازجمله تهران، تأیید و تنها انتخابات پنج شهرستان کوچک باطل شد.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۵۴–۵۵.</ref> مرحله دوم انتخابات مجلس نیز که در ۱۹/۲/۱۳۵۹ برگزار شد، با پیروزی چشمگیر ائتلاف حزب جمهوری اسلامی همراه بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۱۰۱.</ref> در انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی در فروردین و اردیبهشت ۱۳۶۳، اگرچه حزب جمهوری اسلامی از موقعیت بهتری برخوردار بود، اما بروز برخی اختلاف‌ها، ائتلاف حزب با جامعه روحانیت مبارز تهران ـ که از نظر سیاسی ـ اقتصادی نزدیکی بیشتری داشتند ـ را در پی داشت و گروه‌های دیگر مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سازمان اصناف مسلمان، دفتر تحکیم وحدتِ انجمن‌های اسلامی دانشجویان، محافل کارگری (شوراها و انجمن اسلامی کارگران) و انجمن اسلامی معلمان از آنان حمایت می‌کردند، با پذیرش برخی اختلاف‌ها و انشعاب‌ها، فهرست‌های جداگانه‌ای ارائه کردند.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۷؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۷۳.</ref> نتیجه این انتخابات، در هر دو دوره پیروزی حزب جمهوری اسلامی بود.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۸.</ref>


امام‌خمینی پس از آن در سال ۱۳۶۱ نیز با مقایسه حزب جمهوری اسلامی با دیگر احزاب، ضمن تأیید وجود برخی اشتباهات در حزب، وجهه حزب را اسلامی و انسانی دانست و مخالفت با سران حزب را مخالفت با اخلاق انسانی و اسلامی برشمرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۳ و ۱۶۶.</ref> و با توجه به تلاش دشمنان در بدنام‌کردن حزب جمهوری اسلامی، دقت در عضوگیری را ضروری دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۹ ـ ۱۷۱.</ref>. ایشان در همین سال در دیدار با اعضای حزب، با تقسیم احزاب به حزب الهی و حزب شیطانی، میزان برای تشخیص این احزاب را عقیده و هدف حزب دانست و ضمن تأکید بر مقدم‌بودن اصلاح [[نفس]] پیش از اصلاح دیگران، از اعضای حزب خواست برای وحدت و حضور مردم در صحنه تلاش کنند و توجه کنند این دعوت تنها دعوت به خدا باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۱ ـ ۱۹۴.</ref>.
== حمایت‌های امام‌خمینی ==
عملکرد و مبارزات اعضای حزب جمهوری اسلامی در بسیاری از موارد، موجب حمایت و تأیید امام‌خمینی از آنان شد. ایشان پس از واقعه هفتم تیر۱۳۶۰ که پس از انتشار شایعات دربارهٔ انحصارطلبی حزب اتفاق افتاد، این حادثه را موجب تحول مردم و تطهیر چهره بهشتی و اعضای حزب از شایعات و تهمت‌ها دانست و ضمن اذعان به عدم شناخت کاملِ تمام اعضای حزب، بر شناخت نزدیک و اعتماد خود نسبت به اعضای مؤسس حزب جمهوری، ازجمله بهشتی، خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی تأکید کرد و شهدای این حزب را از عزیزترین افراد ملت و متعهدترین اشخاص شمرد که موجب منافع بسیاری برای نظام جمهوری اسلامی بوده‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۴۸.</ref>


==گسترش اختلاف و ضعف==
امام‌خمینی پس از آن در سال ۱۳۶۱ نیز با مقایسه حزب جمهوری اسلامی با دیگر احزاب، ضمن تأیید وجود برخی اشتباهات در حزب، وجهه حزب را اسلامی و انسانی دانست و مخالفت با سران حزب را مخالفت با اخلاق انسانی و اسلامی برشمرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۳ و ۱۶۶.</ref> و با توجه به تلاش دشمنان در بدنام‌کردن حزب جمهوری اسلامی، دقت در عضوگیری را ضروری دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۹–۱۷۱.</ref> ایشان در همین سال در دیدار با اعضای حزب، با تقسیم احزاب به حزب الهی و حزب شیطانی، میزان برای تشخیص این احزاب را عقیده و هدف حزب دانست و ضمن تأکید بر مقدم‌بودن اصلاح [[نفس]] پیش از اصلاح دیگران، از اعضای حزب خواست برای وحدت و حضور مردم در صحنه تلاش کنند و توجه کنند این دعوت تنها دعوت به خدا باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۱–۱۹۴.</ref>
از نظر خاستگاه اجتماعی، حزب جمهوری اسلامی در واقع دربرگیرنده نیروهای سیاسی ـ اجتماعی مختلفی بود که علیه [[نظام پهلوی]] مبارزه کرده بودند و اعتماد همه آنان به مؤسسان حزب، موجب حضورشان در حزب جمهوری اسلامی شده بود <ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۲.</ref>؛ به همین دلیل حزب در واقع مجموعه منسجم فکری نبود، بلکه طیفی از نیروهای اسلام‌گرا را در خود جای داده بود که همه آنان در حمایت از حفظ انقلاب و خط امام‌خمینی و تلاش برای استقرار قوانین اسلام پای می‌فشردند؛ بر همین اساس پس از خارج‌شدن دشمنِ مشترک فکری‌شان از صحنه قدرت و فروکش‌کردن بحران‌های ناشی از تلاش‌های معارضان انقلاب، اختلاف میان اعضای حزب شدید شد و همین منجر به تجزیه و تقسیم حزب به جریان‌های مختلف و سرانجام توقف فعالیت آن گشت <ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۲؛ درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۸ ـ ۲۹۹.</ref>.
 
== گسترش اختلاف و ضعف ==
از نظر خاستگاه اجتماعی، حزب جمهوری اسلامی در واقع دربرگیرنده نیروهای سیاسی ـ اجتماعی مختلفی بود که علیه [[نظام پهلوی]] مبارزه کرده بودند و اعتماد همه آنان به مؤسسان حزب، موجب حضورشان در حزب جمهوری اسلامی شده بود<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۲.</ref>؛ به همین دلیل حزب در واقع مجموعه منسجم فکری نبود، بلکه طیفی از نیروهای اسلام‌گرا را در خود جای داده بود که همه آنان در حمایت از حفظ انقلاب و خط امام‌خمینی و تلاش برای استقرار قوانین اسلام پای می‌فشردند؛ بر همین اساس پس از خارج‌شدن دشمنِ مشترک فکری‌شان از صحنه قدرت و فروکش‌کردن بحران‌های ناشی از تلاش‌های معارضان انقلاب، اختلاف میان اعضای حزب شدید شد و همین منجر به تجزیه و تقسیم حزب به جریان‌های مختلف و سرانجام توقف فعالیت آن گشت.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۳۹۲؛ درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۸–۲۹۹.</ref>
نارسایی و ضعف در حزب جمهوری اسلامی را می‌توان در دو دسته کلی عوامل درون‌حزبی و برون‌حزبی بررسی کرد. مهم‌ترین عوامل درون‌حزبی از این قرار بود:
نارسایی و ضعف در حزب جمهوری اسلامی را می‌توان در دو دسته کلی عوامل درون‌حزبی و برون‌حزبی بررسی کرد. مهم‌ترین عوامل درون‌حزبی از این قرار بود:
# اختلاف نظر در برداشت‌های فقهی (حمایت از فقه سنتی یا حمایت از فقه و اجتهاد پویا): موضوعاتی چون شکل‌گیری دولت، قوانین و مسائلی همچون اسلام فقاهتی و اسلام پویا، اختیارات و قلمرو [[ولایت فقیه]] و جایگاه احکام حکومتی که در جریان واگذاری زمین و قانون کار مطرح شد، آغاز اختلاف‌ها در این زمینه بود <ref>مجتبی‌زاده و لیالی، جریان­‌شناسی سیاسی، ۱۸۶.</ref>. حل معضل فقهی در تصویب قوانین مورد نیاز کشور و توجه به احکام ثانویه موجب شد مرکز اصلی بحث‌ها و اختلاف نظرها، مسئله ولایت فقیه و حوزه اقتدار آن باشد و از همین نقطه، بحث فقه سنتی و فقه پویا نیز شکل گرفت؛ بدین ترتیب اختلاف اساسی، چگونگی تنظیم رابطه با فقیه بود که از درون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی آغاز و به دولت و مجلس هم کشیده شد و منشأ تقسیم‌بندی جناح‌های وفادار به انقلاب و ایجاد شکاف میان آنان گردید <ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۷۷ ـ ۱۷۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی}}.
# اختلاف نظر دربرداشت‌های فقهی (حمایت از فقه سنتی یا حمایت از فقه و اجتهاد پویا): موضوعاتی چون شکل‌گیری دولت، قوانین و مسائلی همچون اسلام فقاهتی و اسلام پویا، اختیارات و قلمرو [[ولایت فقیه]] و جایگاه احکام حکومتی که در جریان واگذاری زمین و قانون کار مطرح شد، آغاز اختلاف‌ها در این زمینه بود.<ref>مجتبی‌زاده و لیالی، جریان‌شناسی سیاسی، ۱۸۶.</ref> حل معضل فقهی در تصویب قوانین مورد نیاز کشور و توجه به احکام ثانویه موجب شد مرکز اصلی بحث‌ها و اختلاف نظرها، مسئله ولایت فقیه و حوزه اقتدار آن باشد و از همین نقطه، بحث فقه سنتی و فقه پویا نیز شکل گرفت؛ بدین ترتیب اختلاف اساسی، چگونگی تنظیم رابطه با فقیه بود که از درون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی آغاز و به دولت و مجلس هم کشیده شد و منشأ تقسیم‌بندی جناح‌های وفادار به انقلاب و ایجاد شکاف میان آنان گردید<ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۷۷–۱۷۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی}}.
# اختلاف در قلمرو فعالیت‌های بخش خصوصی و دولتی در حوزه اقتصاد و تقدم هر یک <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۹؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۴۸.</ref>: تفاوت دیدگاه در قلمرو مسائل اقتصادی، شکاف درون حزب را که پس از سال ۱۳۶۰ حزب حاکم شناخته می‌شد، ظاهر ساخت. اختلاف عمده میان دو جناح حزب یعنی جریان مؤتلفه (راست)، با حضور افرادی چون حبیب‌الله عسکراولادی، اسدالله بادامچیان، سیدمرتضی نبوی، عبدالله جاسبی و سیدرضا زواره‌ای و جریان روشنفکر (چپ) با کسانی مانند میرحسین موسوی و دوستان وی ازجمله مسیح مهاجری، ابوالقاسم سرحدی‌زاده، سیدمحمدرضا بهشتی و جواد اژه‌ای بود <ref>هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۱۹۲؛ شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۵۴.</ref>. اختلافات میان این دو جناح (معتقدان به اولویت بخش خصوصی و دولتی)، نخستین بار در کنگره اول بروز کرد و بعدها سبب نارضایتی‌هایی شد که پس از کنگره اول در تحرک کمتر سیاسی و اعتراض‌های مختلف به اعضای شورای مرکزی و دیگر نهادهای حزب تجلی یافت <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۹ ـ ۲۸۰.</ref>.
# اختلاف در قلمرو فعالیت‌های بخش خصوصی و دولتی در حوزه اقتصاد و تقدم هر یک:<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۹؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۴۸.</ref> تفاوت دیدگاه در قلمرو مسائل اقتصادی، شکاف درون حزب را که پس از سال ۱۳۶۰ حزب حاکم شناخته می‌شد، ظاهر ساخت. اختلاف عمده میان دو جناح حزب یعنی جریان مؤتلفه (راست)، با حضور افرادی چون حبیب‌الله عسکراولادی، اسدالله بادامچیان، سیدمرتضی نبوی، عبدالله جاسبی و سیدرضا زواره‌ای و جریان روشنفکر (چپ) با کسانی مانند میرحسین موسوی و دوستان وی ازجمله مسیح مهاجری، ابوالقاسم سرحدی‌زاده، سیدمحمدرضا بهشتی و جواد اژه‌ای بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۱۹۲؛ شادلو، اطلاعاتی دربارهٔ احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۵۴.</ref> اختلافات میان این دو جناح (معتقدان به اولویت بخش خصوصی و دولتی)، نخستین بار در کنگره اول بروز کرد و بعدها سبب نارضایتی‌هایی شد که پس از کنگره اول در تحرک کمتر سیاسی و اعتراض‌های مختلف به اعضای شورای مرکزی و دیگر نهادهای حزب تجلی یافت.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۷۹–۲۸۰.</ref>
# تعدد تشکیلاتی درون حزب: این مسئله از موانع اساسی در رسیدن به اجماع لازم در میان رهبران و شورای مرکزی حزب بود؛ چنان‌که با وجود درخواست امام‌خمینی از همه گروه‌های اسلامی برای تفاهم و نزدیکی به حزب جمهوری اسلامی، در مهر ۱۳۶۰ <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۷۱.</ref> همچنان در پیروی از دستورهای شورای مرکزی حزب، اختلاف بسیاری وجود داشت <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۹؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۴۷.</ref>. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، به صورت جدی در ائتلاف و عضویت حزب قرار نگرفته، حاضر به انحلال تشکیلات خود نشدند. هیئت‌های مؤتلفه اسلامی از موضع یک تشکل، وارد حزب شده، مسئولیت شاخه بازار را بر عهده گرفت. خانه کارگر هم که مسئولیت بخش کارگری حزب را عهده‌دار بود، استقلال تشکیلاتی خود را حفظ کرد و دیدگاه‌هایی فراتر از اهداف حزب را دنبال کرد <ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۵۳ ـ ۲۵۴.</ref>. این اختلافات حتی در کنترل نشریات تبلیغی حزب، به‌خصوص روزنامه جمهوری اسلامی نیز مشکلاتی ایجاد کرد <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۹ ـ ۲۹۰.</ref>.
# تعدد تشکیلاتی درون حزب: این مسئله از موانع اساسی در رسیدن به اجماع لازم در میان رهبران و شورای مرکزی حزب بود؛ چنان‌که با وجود درخواست امام‌خمینی از همه گروه‌های اسلامی برای تفاهم و نزدیکی به حزب جمهوری اسلامی، در مهر ۱۳۶۰<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۷۱.</ref> همچنان در پیروی از دستورهای شورای مرکزی حزب، اختلاف بسیاری وجود داشت.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۹؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۴۷.</ref> سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، به صورت جدی در ائتلاف و عضویت حزب قرار نگرفته، حاضر به انحلال تشکیلات خود نشدند. هیئت‌های مؤتلفه اسلامی از موضع یک تشکل، وارد حزب شده، مسئولیت شاخه بازار را بر عهده گرفت. خانه کارگر هم که مسئولیت بخش کارگری حزب را عهده‌دار بود، استقلال تشکیلاتی خود را حفظ کرد و دیدگاه‌هایی فراتر از اهداف حزب را دنبال کرد.<ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۵۳–۲۵۴.</ref> این اختلافات حتی در کنترل نشریات تبلیغی حزب، به‌خصوص روزنامه جمهوری اسلامی نیز مشکلاتی ایجاد کرد.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۹–۲۹۰.</ref>
# گرفتارشدن به شرایط دشوار سیاسی: حزب جمهوری اسلامی پس از تشکیل، درگیر سخت‌ترین و پیچیده‌ترین شرایط نبرد سیاسی کشور شد. این حزب از آغاز آماج حمله‌های تند گروه‌های مخالف خارج از چارچوب نظام و نیز گروه‌های داخل نظام مانند مهدی بازرگان و بنی‌صدر قرار گرفت. اگرچه طبیعت سیاسی یک حزب، تلاش برای رسیدن به قدرت و مدیریت سیاسی کشور است، اما اعلام این هدف از سوی برخی رهبران حزب و تلاش برای کسب قدرت، خوشایند بسیاری از گروه‌ها که اعتبار حزب را با توجه به شهرت و نفوذ رهبران حزب در حکومت می‌دانستند، نبود <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۶۵؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۴۴ ـ ۱۴۹.</ref>. افزون بر این موارد، گسترش بی‌رویه دفاتر و افزایش نیروها و در نتیجه ضعف سازماندهی و آموزش ایدئولوژی و سیاسی، نبود فرصت کافی و اشتغال‌ها و مسئولیت‌های فراوان رهبران، کاهش منابع اقتصادی که به دلیل کاهش حق عضویت افراد و نیز قطع حمایت‌های مالی امام‌خمینی اتفاق افتاد، شهادت بعضی از رهبران حزب در جریان هفتم تیر و هشتم شهریور، نبود دقت لازم در عضوگیری و واردشدن افراد با مواضع مختلف و شکل‌گیری تفکرات گوناگون در حزب، موجب تشتت آرا و چندگانگی شد <ref>مجتبی‌زاده و لیالی، جریان­‌شناسی سیاسی، ۱۸۶؛ دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۷۳؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۵۲.</ref>.
# گرفتارشدن به شرایط دشوار سیاسی: حزب جمهوری اسلامی پس از تشکیل، درگیر سخت‌ترین و پیچیده‌ترین شرایط نبرد سیاسی کشور شد. این حزب از آغاز آماج حمله‌های تند گروه‌های مخالف خارج از چارچوب نظام و نیز گروه‌های داخل نظام مانند مهدی بازرگان و بنی‌صدر قرار گرفت. اگرچه طبیعت سیاسی یک حزب، تلاش برای رسیدن به قدرت و مدیریت سیاسی کشور است، اما اعلام این هدف از سوی برخی رهبران حزب و تلاش برای کسب قدرت، خوشایند بسیاری از گروه‌ها که اعتبار حزب را با توجه به شهرت و نفوذ رهبران حزب در حکومت می‌دانستند، نبود.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۶۵؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۹۹–۲۰۰؛ حسینی بهشتی، یادنامه، ۱۴۴–۱۴۹.</ref> افزون بر این موارد، گسترش بی‌رویه دفاتر و افزایش نیروها و در نتیجه ضعف سازماندهی و آموزش ایدئولوژی و سیاسی، نبود فرصت کافی و اشتغال‌ها و مسئولیت‌های فراوان رهبران، کاهش منابع اقتصادی که به دلیل کاهش حق عضویت افراد و نیز قطع حمایت‌های مالی امام‌خمینی اتفاق افتاد، شهادت بعضی از رهبران حزب در جریان هفتم تیر و هشتم شهریور، نبود دقت لازم در عضوگیری و واردشدن افراد با مواضع مختلف و شکل‌گیری تفکرات گوناگون در حزب، موجب تشتت آرا و چندگانگی شد.<ref>مجتبی‌زاده و لیالی، جریان‌شناسی سیاسی، ۱۸۶؛ دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۷۳؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۵۲.</ref>
بیان اختلاف‌های درونی و چگونگی رفع آن، مهم‌ترین محور سخنرانی رهبران حزب در کنگره دوم در سال ۱۳۶۴ بود؛ چنان‌که بر خلاف کنگره نخست که نهادهای تشکیلاتی را به رسمیت شناخت، این کنگره بر توقف تدریجی فعالیت‌های تشکیلاتی حزب صحه گذاشت و خامنه‌ای دبیرکل حزب، پیشنهاد هاشمی رفسنجانی را برای توقف فعالیت‌های حزب با هدف خروج از بحران و حل آن را مفید دانست <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۰.</ref>. از منظر بیرونی نیز، مهم‌ترین دلیل ضعف و زوال حزب جمهوری اسلامی را می‌توان در ضعف جایگاه تحزب در فرهنگ عمومی کشور به طور کلی که تاکنون نیز مانعی جدی برای تشکیل و ادامه فعالیت حزب به معنای واقعی بوده است <ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۵۷؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۲۰۳.</ref> و سپس در نارضایتی امام‌خمینی از رویه و عملکرد حزب جستجو کرد <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۰؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۵۶.</ref>.
بیان اختلاف‌های درونی و چگونگی رفع آن، مهم‌ترین محور سخنرانی رهبران حزب در کنگره دوم در سال ۱۳۶۴ بود؛ چنان‌که بر خلاف کنگره نخست که نهادهای تشکیلاتی را به رسمیت شناخت، این کنگره بر توقف تدریجی فعالیت‌های تشکیلاتی حزب صحه گذاشت و خامنه‌ای دبیرکل حزب، پیشنهاد هاشمی رفسنجانی را برای توقف فعالیت‌های حزب با هدف خروج از بحران و حل آن را مفید دانست.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۸۰.</ref> از منظر بیرونی نیز، مهم‌ترین دلیل ضعف و زوال حزب جمهوری اسلامی را می‌توان در ضعف جایگاه تحزب در فرهنگ عمومی کشور به‌طور کلی که تاکنون نیز مانعی جدی برای تشکیل و ادامه فعالیت حزب به معنای واقعی بوده‌است<ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۵۷؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۲۰۳.</ref> و سپس در نارضایتی امام‌خمینی از رویه و عملکرد حزب جستجو کرد.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۰؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۵۶.</ref>
 
== اعلام تعطیلی ==
حزب که در آغاز با موافقت و حمایت امام‌خمینی تشکیل شد، بعدها در سیر عملکرد خود، نارضایتی امام‌خمینی را موجب شد. گسترش و توسعه تشکیلات حزب در سراسر کشور، به گونه‌ای که ائمه جمعه و جماعات شهرهای مختلف را نیز دربر می‌گرفت، از نظر امام‌خمینی که روحانیان را مرجع رسیدگی به مشکلات مردم می‌دانست، خوشایند نبود<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۰.</ref>؛ افزون بر این، بروز اختلافات شدید درون‌حزبی موجب شد امام‌خمینی دربارهٔ مواضع پیشین خود دربارهٔ تشکیل حزب بازنگری کند؛ چنان‌که ایشان در جلسه‌ای با رهبران حزب، موضوع انحلال حزب جمهوری را مطرح کرد و به تعبیری از آنان خواست فتیله حزب را پایین بکشند.<ref>محتشمی‌پور، چندصدایی، ۷۰.</ref> رهبران حزب نیز به عدول حزب جمهوری اسلامی از اهداف و آرمان‌های اولیه خود پی برده، مقاومت در برابر امام‌خمینی را به صلاح ندانستند و بر همین اساس در کنگره دوم، پیشنهاد توقف فعالیت‌های حزب را مطرح کردند.<ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۹.</ref>


==اعلام تعطیلی==
سرانجام در خرداد ۱۳۶۶، سیدعلی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی دو تن از مؤسسان و بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی، طی نامه‌ای به امام‌خمینی ضمن برشمردن خدمات حزب، ادامه کار آن را در شرایط روز جامعه، بهانه‌ای برای ایجاد اختلاف و دودستگی و موجب خدشه در شوحدت و انسجام ملت دانستند و با درخواست از ایشان برای ارائه رهنمود در این مورد، تصمیم شورای مرکزی بر تعطیلی و توقف فعالیت‌های حزب را به اطلاع ایشان رساندند. ایشان در پاسخ ضمن موافقت با این تصمیم، بر علاقه خود به مؤسسان حزب جمهوری تأکید کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۵–۲۷۶.</ref>؛ بدین ترتیب فعالیت بزرگ‌ترین و فراگیرترین حزب سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی متوقف شد.<ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۷۹.</ref>
حزب که در آغاز با موافقت و حمایت امام‌خمینی تشکیل شد، بعدها در سیر عملکرد خود، نارضایتی امام‌خمینی را موجب شد. گسترش و توسعه تشکیلات حزب در سراسر کشور، به گونه‌ای که ائمه جمعه و جماعات شهرهای مختلف را نیز دربر می‌گرفت، از نظر امام‌خمینی که روحانیان را مرجع رسیدگی به مشکلات مردم می‌دانست، خوشایند نبود <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۰.</ref>؛ افزون بر این، بروز اختلافات شدید درون‌حزبی موجب شد امام‌خمینی درباره مواضع پیشین خود درباره تشکیل حزب بازنگری کند؛ چنان‌که ایشان در جلسه‌ای با رهبران حزب، موضوع انحلال حزب جمهوری را مطرح کرد و به تعبیری از آنان خواست فتیله حزب را پایین بکشند <ref>محتشمی‌پور، چندصدایی، ۷۰.</ref>. رهبران حزب نیز به عدول حزب جمهوری اسلامی از اهداف و آرمان‌های اولیه خود پی برده، مقاومت در برابر امام‌خمینی را به صلاح ندانستند و بر همین اساس در کنگره دوم، پیشنهاد توقف فعالیت‌های حزب را مطرح کردند <ref>درویشی، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور، ۲۹۹.</ref>.


سرانجام در خرداد ۱۳۶۶، سیدعلی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی دو تن از مؤسسان و بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی، طی نامه‌ای به امام‌خمینی ضمن برشمردن خدمات حزب، ادامه کار آن را در شرایط روز جامعه، بهانه‌ای برای ایجاد اختلاف و دودستگی و موجب خدشه در شوحدت و انسجام ملت دانستند و با درخواست از ایشان برای ارائه رهنمود در این مورد، تصمیم شورای مرکزی بر تعطیلی و توقف فعالیت‌های حزب را به اطلاع ایشان رساندند. ایشان در پاسخ ضمن موافقت با این تصمیم، بر علاقه خود به مؤسسان حزب جمهوری تأکید کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۵ ـ ۲۷۶.</ref>؛ بدین ترتیب فعالیت بزرگ‌ترین و فراگیرترین حزب سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی متوقف شد <ref>دارابی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، ۱۷۹.</ref>.
پس از تصمیم قطعی توقف فعالیت‌های حزب، هیئتی سه‌نفره مأمور رسیدگی به کار فروش و ارائه راه حل مناسب برای تعیین تکلیف دارایی و امکانات حزب شد.<ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۴۴.</ref> با این حال، این حزب همچنان قانونی و ثبت‌شده و دارای اموال است و فعالیت مجدد آن محتمل است.<ref>هاشمی رفسنجانی، حقیقت‌ها، ۸۴.</ref> فعالیت نشریه‌های دیگر حزب ازجمله عروة الوثقی از پیش متوقف شده بود<ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۴۴–۲۴۵.</ref>؛ ولی روزنامه جمهوری اسلامی که از آغاز به سردبیری میرحسین موسوی، به صورت نیمه‌مستقل اداره می‌شد<ref>حسینی بهشتی، عملکرد یک‌ساله، ۲۸؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۲۷.</ref> و در ادامه مسیح مهاجری جایگزین موسوی شده بود، در قالب یک روزنامه مستقل به فعالیت خود ادامه داد. این روزنامه در دوره جدید به مدیریت مهاجری و صاحب امتیازی سیدعلی خامنه‌ای منتشر می‌شود.


پس از تصمیم قطعی توقف فعالیت‌های حزب، هیئتی سه‌نفره مأمور رسیدگی به کار فروش و ارائه راه حل مناسب برای تعیین تکلیف دارایی و امکانات حزب شد <ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۴۴.</ref>. با این حال، این حزب همچنان قانونی و ثبت‌شده و دارای اموال است و فعالیت مجدد آن محتمل است <ref>هاشمی رفسنجانی، حقیقت‌ها، ۸۴.</ref>. فعالیت نشریه‌های دیگر حزب ازجمله عروة الوثقی از پیش متوقف شده بود <ref>اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۴۴ ـ ۲۴۵.</ref>؛ ولی روزنامه جمهوری اسلامی که از آغاز به سردبیری میرحسین موسوی، به صورت نیمه‌مستقل اداره می‌شد <ref>حسینی بهشتی، عملکرد یک‌ساله، ۲۸؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۲۷.</ref> و در ادامه مسیح مهاجری جایگزین موسوی شده بود، در قالب یک روزنامه مستقل به فعالیت خود ادامه داد. این روزنامه در دوره جدید به مدیریت مهاجری و صاحب امتیازی سیدعلی خامنه‌ای منتشر می‌شود.
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}


==پانویس ==
== منابع ==
{{پانویس}}
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* اسماعیلی، خیرالله، حزب جمهوری اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* اسماعیلی، خیرالله، حزب جمهوری اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
خط ۷۰: خط ۷۲:
* انقلاب اسلامی، روزنامه، ۲۸/۳/۱۳۵۹.
* انقلاب اسلامی، روزنامه، ۲۸/۳/۱۳۵۹.
* ۲۹/۳/۱۳۵۹ش.
* ۲۹/۳/۱۳۵۹ش.
* بشیریه، حسین، دیباچه‌ای بر جامعه­شناسی سیاسی ایران، تهران، نگاه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
* بشیریه، حسین، دیباچه‌ای بر جامعهشناسی سیاسی ایران، تهران، نگاه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
* جاسبی، عبدالله، تشکل فراگیر، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* جاسبی، عبدالله، تشکل فراگیر، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* جلالی عزیزیان، حسن، زندگینامه سیاسی شهید هاشمی‌نژاد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* جلالی عزیزیان، حسن، زندگینامه سیاسی شهید هاشمی‌نژاد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
خط ۸۴: خط ۸۶:
* حسینی بهشتی، یادنامه شهید مظلوم آیت‌الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، تهیه و تنظیم سیدفرید قاسمی، قم، قدس ـ حرّ، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
* حسینی بهشتی، یادنامه شهید مظلوم آیت‌الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، تهیه و تنظیم سیدفرید قاسمی، قم، قدس ـ حرّ، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
* دارابی، علی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
* دارابی، علی، جریان‌شناسی سیاسی در ایران، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
* درویشی سه‌تلانی، فرهاد، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور (۱۳۵۷ ـ ۱۳۶۸)، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* درویشی سه‌تلانی، فرهاد، سیره عملی امام‌خمینی در اداره امور کشور (۱۳۵۷–۱۳۶۸)، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، تهران، همشهری، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، تهران، همشهری، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* شادلو، عباس، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، تهران، نشر عباس شادلو، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* شادلو، عباس، اطلاعاتی دربارهٔ احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، تهران، نشر عباس شادلو، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا کنون، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* طاهری خرم‌آبادی، سیدحسن، خاطرات آیت‌الله سیدحسن خرم‌آبادی، تدوین محمدرضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* طاهری خرم‌آبادی، سیدحسن، خاطرات آیت‌الله سیدحسن خرم‌آبادی، تدوین محمدرضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
خط ۹۴: خط ۹۶:
* کیهان، روزنامه، ۲/۱۲/۱۳۵۷.
* کیهان، روزنامه، ۲/۱۲/۱۳۵۷.
* کیهان، روزنامه، ۱۱/۵/۱۳۵۷ش.
* کیهان، روزنامه، ۱۱/۵/۱۳۵۷ش.
* مجتبی‌زاده، علی و محمدعلی لیالی، جریان­‌شناسی سیاسی، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
* مجتبی‌زاده، علی و محمدعلی لیالی، جریان‌شناسی سیاسی، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
* محتشمی‌پور، سیدعلی‌اکبر، از ایران به ایران، قم، کوثر النبی(ص)، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
* محتشمی‌پور، سیدعلی‌اکبر، از ایران به ایران، قم، کوثر النبی (ص)، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
* محتشمی‌پور، چندصدایی در جامعه و روحانیت، تهران، خانه اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* محتشمی‌پور، چندصدایی در جامعه و روحانیت، تهران، خانه اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* میرسلیم، سیدمصطفى، جریان‏شناسى فرهنگى بعد از انقلاب اسلامى ایران، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* میرسلیم، سیدمصطفی، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* نعمتی زرگران، مرتضی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاه‌ها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* نعمتی زرگران، مرتضی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاه‌ها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* ورعی، سیدجواد، تأملی در گسترش احزاب سیاسی.
* ورعی، سیدجواد، تأملی در گسترش احزاب سیاسی.
* مروری بر دیدگاه‌های امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه مقالات امام‌خمینی و حکومت اسلامی (نهادهای سیاسی و اصول مدنی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* مروری بر دیدگاه‌های امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه مقالات امام‌خمینی و حکومت اسلامی (نهادهای سیاسی و اصول مدنی)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، حقیقت‌ها و مصلحت‌ها، به کوشش مسعود سفیری، تهران، نی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، حقیقت‌ها و مصلحت‌ها، به کوشش مسعود سفیری، تهران، نی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* هاشمی رفسنجانی، کارنامه‌ و خاطرات‌، سال ۱۳۶۰‌، عبور از بحران‌، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف‌ انقلاب، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
* هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۰، عبور از بحران، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
* هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۴، امید و دلواپسی، به اهتمام سارا لاهوتی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۴، امید و دلواپسی، به اهتمام سارا لاهوتی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال‌های ۱۳۵۷ ـ ۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال‌های ۱۳۵۷–۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* یزدی، محمد، خاطرات آیت‌الله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* یزدی، محمد، خاطرات آیت‌الله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
پروین‌سادات قوامی، «[https://books.khomeini.ir/books/10004/387/ حزب جمهوری اسلامی]»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۳۸۷.
پروین‌سادات قوامی، «[https://books.khomeini.ir/books/10004/387/ حزب جمهوری اسلامی]»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۳۸۷.
[[رده:مقاله‌های نیازمند بازنگری]]
[[رده:مقاله‌های نیازمند بازنگری]]
۲۱٬۳۲۴

ویرایش