دانشنامه امامخمینی: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح نویسههای عربی) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۱۰
دانشنامه امام خمینی
امامخمینی
امامخمینی در تاریخ معاصر ایران و جهان شخصیتی است که افزون بر نقشآفرینی در حوزههای علمیه در جایگاه یک استاد برجسته در علوم عقلی و نقلی، و افزون بر هدایت و زعامت در جایگاه یک فقیه مسلّم و مرجع تقلید، مبارزهای پردامنه را از پایگاه دین و مرجعیت دینی، برای ازمیانبردن رژیم سلطنتی و استبدادی و سلطه استعمار در ایران و جایگزینی حاکمیت دین و حکومت اسلامی، هدایت و رهبری کرده است؛ مبارزهای دراز، نفسگیر و سراسر مردمی که به انقلابی فراگیر و پیروز انجامید و در پی آن با هدایت و رهبری ایشان و همراهی یاران و پشتیبانی همهجانبه ملت، بنیاد نظام جمهوری اسلامی در ایران گذاشته شد؛ نظامی که تلاش کرده است در ساختار خود دو ویژگی «جمهوریّت» و «اسلامیّت» را به هم پیوند دهد. خاستگاه اصلی تربیت و رشد علمی و عملی شخصیت امامخمینی پس از برخورداری از استعدادی ذاتی و نیز خانوادهای شناختهشده و روحانی، حوزه علمیه قم است که در آن از استادان بزرگی در علوم اسلامی بهره برده و خود افزون بر صدها شاگرد که در حوزههای علمیه قم و نجف تربیت کرده، دهها اثر علمی در موضوعهای مختلف فقه، اصول، فلسفه، عرفان، اخلاق و غیر آن برجای گذاشته است.
شخصیت جامع امامخمینی، از یک سو ریشه در پایبندی کامل به شرع و تهذیب نفس و سیر و سلوک عرفانی و دستیابی به حقایق هستی و دین، از راه سیر و سلوک عملی دارد، و از سوی دیگر، برخاسته از دهها سال تحصیل، مطالعه، تدریس و تلاش علمی و اجتهادی و اندیشهورزی در ابعاد اسلام و علوم مختلف اسلامی بهویژه در فلسفه و عرفان و نیز فقه است و آنچه بر این جامعیت افزوده است، تجربه عمری دراز، ارتباطات گسترده و رهبری نهضت اسلامی تا انقلاب اسلامی و از انقلاب تا پیروزی و دوران دهساله پس از پیروزی، با همه رویدادهای کوچک و بزرگ، و تلخ و شیرین این مقاطع تاریخی بوده است. شخصیتی در تراز امامخمینی را باید پس از اولیای عظیمالشأن(ع)، در ردیف سازندگان تاریخ و شخصیتهای نخست تاریخ اسلام به شمار آورد؛ شخصیتی که از نگاه زندگی شخصی و سیره، الگویی مثالزدنی در تاریخ است، از نگاه اندیشهورزی و دانش، خود، مکتبی بزرگ و پرلایه از دانشهای اسلامی با دوری کامل از تحجر و التقاط است، و از چشمانداز عمل و نقشآفرینی در جامعه و تاریخ، یک رهبر دینی بزرگ در تاریخ و در دوره معاصر است. تبیین و تفسیر چنین شخصیتی به مطالعه و بررسی دستکم یک قرن تاریخ، در کنار شناخت صدها شخص و شخصیت که در پیوند با ایشان بودهاند و صدها اثر علمی که به دست ایشان یا درباره ایشان نگاشته شده، نیازمند است. بیشک سخنگفتن از چنین شخصیتی، حتی در حجم یک دانشنامه بزرگ کاری آسان نیست و نمیتواند همه گستره و عمق وجودی این شخصیت را نشان دهد.
ابعاد زندگی، شخصیت، اندیشه و عمل امامخمینی فراوان است و هر یک نیازمند نگارشی جداگانه و مبسوط است تا افزون بر شناساندن خاندان، زندگی خانوادگی، تحصیل و تدریس، آثار و شاگردان، مراتب فقاهت و مرجعیت و سیره اخلاقی و رفتاری، به تبیین اندیشهها و دیدگاههای قرآنی و تفسیری، کلامی، فلسفی، عرفانی، اخلاقی و تربیتی، حدیثی و رجالی، اصولی، فقهی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این شخصیت پرداخته شود و گزارشی از تاریخ مبارزات سیاسی و رهبری نهضت اسلامی و پیروزی آن، برپایی نظام اسلامی و هدایت آن در دوران رهبری امامخمینی به دست داده شود؛ نیز مواضع ایشان در برابر گروهها و جریانهای مختلف فکری و سیاسی، نهادها و سازمانهای مختلف، شخصیتهای مختلف علمی، دینی، فرهنگی، سیاسی و مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی روشن شود و آنچه درباره ایشان در قالبهای مختلف گفتاری و نوشتاری منتشر شده گزارش گردد.
ضرورت و هدف
افزایش تولید منابع علمی در زمینههای مختلف و فراوانی اطلاعات در موضوعهای گوناگون، در دوره معاصر، کار نگارش دائرةالمعارفها و دانشنامهها را اجتنابناپذیر کردهاست. امروزه درباره بسیاری از موضوعهای کوچک و بزرگ، دائرةالمعارف و دانشنامه نوشته شده یا در حال نگارش و نشر است. وظیفه دانشنامهها، افزون بر اطلاعرسانی، سالمسازی روند آن و پژوهشگری هم هست؛ بدین معنا که به وسیله دانشنامه میتوان از خطا و خلطهای علمی در همه دستگاههای مطالعاتی و پژوهشگری مربوط جلوگیری کرد و یا خطاهای آنها را برطرف ساخت؛ زیرا دانشنامه به عنوان کتاب مادر و مرجع، تنها و یا مهمترین منبع و داور است. از سوی دیگر، اسلامگرایی و احیای اندیشه دینی در سده اخیر و رشد روز افزون مطالعات اسلامی، به ویژه رشد اسلامخواهی و در برابر، ستیزهجویی با اسلام پس از انقلاب اسلامی ایران و فرصتهایی که در داخل کشور در راستای مطالعات اسلامی فراهم شده، موجب رویکرد به کار نگارش دائرةالمعارف و دانشنامهنگاری در موضوعهای گوناگون و گسترش آن شده است. تولید منابع مطالعاتی در غرب، ازجمله در قلمرو دانشنامهنگاری تا آنجا که به مسائل اسلامی و شخصیتهای آن برمیگردد، به دلیل عدم احاطه و اشراف کافی نویسندگان و دستاندرکاران آن به همه مسائل و جوانب موضوع و متأثر از گرایشهای کلی خود، خالی از اشکال نیست و نمیتواند بازگوکننده صادق و مورد اعتماد باشد. این امر در نگاه کلی گرچه لزوماً برخاسته از سوءنیت نیست، اما درباره انقلاب اسلامی ایران بهصورت عام و درباره شخصیت امامخمینی بهگونه خاص، در مواردی متأثر از انگیزههای غیر علمی و در فضای برساخته برخی رسانههای گروهی، دولتها، نهادها و جریانهای سیاسی است که رسالت خود را در رویارویی و مخالفت با انقلاب اسلامی و شخصیت و اندیشه امامخمینی تعریف کردهاند یا در چارچوب معیارها و شاخصهایی متفاوت به داوری نشستهاند. بخش عمدهای نیز برخاسته از خطای در مطالعات و تحلیل و نیز کمبود منابع عالمانه، اصیل و جامع و در دسترس است. این عوامل موجب راهیافتن خطاها و داوریهای نامنصفانه و تحریفها به مقالهها، کتابها و پایاننامههای فراوانی شده که درباره شخصیت امامخمینی یا مرتبط با آن نگاشته شده است.
واقعیت یادشده به معنای نادیدهگرفتن تلاشهای صادقانه و درخور ستایشی که بهویژه در داخل کشور برای شناختن و شناساندن شخصیت امامخمینی صورت گرفته نیست؛ اما این کوششها بهویژه در سنجش با نیازها و آنچه در بیرون کشور و بهویژه در غرب، در ترسیم نادرست چهره و اندیشه امامخمینی صورت گرفته، چشمگیر نیست. این واقعیت ضرورت وجود منابع معتبر و چندزبانه را مینمایاند و دانشنامه امامخمینی منبعی معتبر و بهنسبت جامع است که میتواند بسته به نوع نیاز به زبانهای دیگر برگردانده شود؛ کاری که مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی نیز از مدتی پیش، در چارچوب مقالههای این دانشنامه و برگردان آنها دستکم به دو زبان عربی و انگلیسی در دست انجام دارد.
در داخل کشور نیز در کنار برخی سودجوییها که در تحریف و یکجانبهنگری و برداشتهای شخصی و جریانی در معرفی شخصیت، اندیشه و عمل امامخمینی از سوی برخی افراد، جریانها و رسانهها صورت گرفته و میگیرد، برای علاقهمندان، بهویژه برای نسلهایی که خود از نزدیک امامخمینی را درک نکردهاند، منابع مطالعاتی جامع و معتبر، به اندازه نیاز وجود ندارد و این کاستی میتواند در کنار برخی عوامل دیگر مایه دلزدگی و دوری این نسل شود. آنچه هست مجموعه آثار علمی و عمومی امامخمینی، در کنار انبوهی از کتابها و مقالههای ارزشمند اما مختلف و پراکنده است که در طول زمان فراهم آمده است و گرچه هر دو بخش، منابع خوبی برای پژوهشگران توانا که مجال شناختن شخصیت امامخمینی و استخراج دیدگاههای ایشان را از این منابع داشته باشند، به شمار میرود، اما پاسخگوی همه نیازهای عموم علاقهمندان و پژوهشگران نیستند و منابعی آسانیاب نیز به شمار نمیروند؛ چنانکه حتی برداشت جامع و دقیق از منبع بزرگ و ارزشمندی مانند صحیفه امام که کتابی عمومی مینماید، با توجه به ماهیت آن که مجموعهای از اسناد، نامهها، پیامها، اجازات، سخنرانیها و نوشتههای امامخمینی در طول بیش از ۵۵ سال است، کار آسان و در دسترسی نیست؛ این در حالی است که در همان منابع پراکنده و مختلف نیز اطلاعات نادرست و تحریفهای ریز و درشت وجود دارد؛ امری که حتی در زمان حیات امامخمینی وجود داشت و اختصاص به افراد بدخواه و منحرف نداشته و ندارد و موجب واکنش ایشان شده است.
امامخمینی در سال ۱۳۶۱ در پاسخ به پرسش فرزند خود، سیداحمد خمینی، درباره برخی افراد که پس از پیروزی انقلاب به مسئولیتهای مهم نیز دست یافته و مطالبی را به امامخمینی نسبت میدهند، با تأسف خاطرنشان ساخته است در حالی که ایشان زنده است، بسیاری مطالبِ خلاف واقع، از سوی افراد یا برخی گروهها به ایشان نسبت داده میشود و کتابها و رسالههای فراوانی چاپ شده یا در دست چاپ است که به عمد یا اشتباه برای دروغپردازی و تاریخسازی بنا شده است؛ از همین رو امامخمینی همین جا ملاک اعتبار مطالبی را که به ایشان نسبت داده میشود، صدا و تصویر و دستخط خود، یا شهادت دو نفر عادل از اهل علم که خالی از گرایش به احزاب یا گروههای سیاسی باشند میشمارد و خاطرنشان میکند که قید گرایش سیاسی نداشتن برای این است که برخی افراد، «گرچه به حسب ظاهر موصوف به دیانت باشند»، برای اهداف خود دروغ را توجیه میکنند.
برآیند واقعیتهای یادشده این است که پژوهشگران بهویژه نسل جدید و جوان، نیازمند منابعی معتبر هستند که با دانایی، امانتداری و صداقت، مجموعه بزرگ اطلاعات و مطالب پراکنده را در موضوعهای مختلف، بهصورت مستند و گویا گزارش کنند؛ نسلی که نه تنها شناخت لازم درباره اندیشه و عمل امامخمینی که زمانی بزرگترین تحول را در جامعه ایرانی ازجمله در حوزه سیاست و فرهنگ آن پدید آورده و بیشک نقطه عطف بزرگی در تاریخ ایران و جهان اسلام رسم کرده، ندارد، بلکه در پی برخی رفتارها که به نام امامخمینی یا در تفسیر اندیشه و عمل ایشان و در راستای انقلاب اسلامی یا به نام آن صورت گرفته است، خواسته و ناخواسته چهرهای تحریفیافته و نادرست از ایشان در ذهن و دل بخش قابل توجهی از آنان شکل گرفته است. این نیاز برای طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در رشتههای علمی مختلف، از جمله تاریخ معاصر ایران، تاریخ معاصر تشیع، کلام، فلسفه و عرفان اسلامی، سیاست در جهان اسلام و نیز فقه اسلامی، بیشتر مشهود است و دردمندانه باید اذعان کرد و توجه داد که دیدگاههای علمی امامخمینی حتی در حوزههای تخصصی علوم حوزوی نیز کمتر شناختهشده است و امامخمینی از این منظر در غربت نسبی است و دانشنامه امامخمینی به هدف کمک به برآوردن این نیاز عمومی و تخصصی و به عنوان جامعترین کتاب مرجع در این باره شکل گرفته است.
افزون بر این، هدف از تدوین دانشنامه امامخمینی در کنار ساماندهی علمی به اطلاعات پراکنده و فراوان، به انگیزه استفاده بهینه کاربَران، نشاندادن خطوط اصلی و سرنخها و منابع قابل مطالعه در این موضوع نیز هست و همزمان، از طریق توجهدادن مستقیم و غیر مستقیم به خطاهای مهم، روند اطلاعرسانی درباره امامخمینی را آسان و مطمئن میسازد. همچنین آنچه نیاز به وجود منبعی جامع، مستند و مورد اعتماد در شناخت امامخمینی را دوچندان کرده، ضرورت شناختن ابعاد مختلف شخصیت امامخمینی است که ایشان را نه تنها از سطح یک مبارز مصلح و رهبر سیاسی به یک رهبر دینی که در علم و عمل خود به ابعاد مختلفی از علوم اسلامی و اعمال ایمانی و توحیدی دست یافته است، بالا میبرد، بلکه با توجه به این حقیقت است که رهبری سیاسی و انقلابی امامخمینی همراستا و برخاسته از همان شخصیت توحیدی و الهی ایشان شکل گرفته است و این عنصری اساسی و حیاتی در شناخت امامخمینی و چگونگی تحلیل شخصیت و مواضع و عملکرد ایشان، ازجمله در دوران مبارزه، پیروزی و رهبری است. دیدن و ندیدن همین بعد اصلی شخصیت امامخمینی است که تفسیرهای درست و نادرست از ابعاد شخصیت و برخی عملکردهای ایشان را به دست میدهد و یک نمونه آن در نوع تحلیلی است که از پاسخ ایشان در سفر بازگشت به ایران که بیشک یکی از مهمترین مقاطع انقلاب به شمار میرود، میتوان به دست داد؛ آنجا که ایشان در هواپیما در پاسخ به این پرسش که در این لحظه چه احساسی دارد، بر خلاف توقع رایج، پاسخ میدهد هیچ احساسی ندارد! بر این اساس نفی «احساس خاص» از سوی امامخمینی در آن لحظه سرنوشتساز که میلیونها انسان شیفته و علاقهمند در انتظار بازگشت ایشان و دیدار و شنیدن سخن ایشان هستند، از موضع یک «مؤمن مجاهد» که همواره پایبند به الزامات ایمانی خود بوده است و از موضع یک «موحد عارف» که همه چیز را از دریچه توحید و برخاسته از خواست حضرت حقتعالی میبیند و هر چه غیر او باشد را شرک میشمارد، متفاوت از موضع یک رهبر سیاسی یا مصلح اجتماعی صرف است و در تحلیل و داوری درباره آن باید این سطح از نگاه معرفتی را در نظر گرفت.
در مجموع، دانشنامه امامخمینی میتواند منبع مستند و جامعی در اختیار خوانندگان و پژوهشگران باشد تا با ابعاد بسیاری از شخصیت فکری و علمی امامخمینی، در حوزههای مختلف علوم اسلامی آشنا شوند؛ ابعادی که بخشی مهم از هویت این شخصیت است و رفتارهای سیاسی و اجتماعی ایشان برخاسته از آنهاست؛ از این رو بسیاری از مدخلهای دانشنامه تنها برای گزارش دیدگاههای علمی و دانشی امامخمینی نیست، بلکه همزمان با این هدف، در واقع نمایاندن لایههای مختلف شخصیت فکری و ایمانی و نشاندادن خاستگاه رفتار و عملکرد امامخمینی است. البته در این سالها در برخی دائرةالمعارفها مقالههایی به امامخمینی اختصاص یافته است، اما افزون بر برخی اشکالات و کاستیهای محتوایی، چنین مقالههایی هیچگاه نمیتوانند و توقع نمیرود جای یک منبع جامع و گستردهای مانند این دانشنامه را پر کنند. بر این اساس میتوان گفت که هدف اصلی تدوین دانشنامه امامخمینی بهدستدادن آگاهیهای بنیادین، علمی و مستند درباره زندگی، شخصیت، اندیشه و عمل امامخمینی و نیز معرفی منابع موجود در قالب مقالههای دائرةالمعارفی است.
موضوع و قلمرو
دانشنامه امامخمینی، چنانکه عنوان آن نشان میدهد، شخصیتمحور است و با توجه به ضرورتها و اهداف، موضوع و قلمرو کلی آن عبارت است از: نشاندادن زندگی و شخصیت فردی و خانوادگی، شخصیت حوزوی و علمی، آثار، اماکن، نهادها و مؤسسهها، اشخاص و اعلام و رویدادهای مرتبط با امامخمینی و آثار درباره ایشان، تبیین و تدوین دیدگاههای علمی ایشان در حوزههای مختلف علوم اسلامی، نیز گزارش سیر مبارزات و رهبری سیاسی ایشان در دوران مبارزه، پیروزی و ده سال رهبری انقلاب و نظام اسلامی ایران. از این رو دانشنامه امامخمینی نه در گزینش مدخلهای آن و نه در پرداختن به آنها محدود به مباحث و مسائل انقلاب و نظام اسلامی نیست؛ چنانکه شامل همه مسائل انقلاب و نظام نیز نمیشود؛ هرچند بخش عمده مدخلهای آن با توجه به نقش نخست امامخمینی مربوط به مسائل و تاریخ انقلاب و نظام اسلامی نیز هست و این نکته مهمی است که باید در مطالعه این دست مقالهها مورد توجه باشد.
بر اساس آنچه در ضرورت نگارش و تدوین دانشنامه امامخمینی اشاره شد و بر پایه مدخلها و محتوای مقالهها و منابع آنها این دانشنامه هر چند در بیشتر مقالههای خود در شمار دائرةالمعارفهای عمومی جای میگیرد و تنظیم محتوای آن به گونهای است که عموم اهل مطالعه بتوانند از آن بهره ببرند، اما بخشی از مدخلهای آن نیز به اقتضای طبیعت موضوع و دانش مرتبط با آن، تنها برای متخصصان آن رشته کارآیی دارد و در این باره میتوان به بیشتر مدخلهای فلسفه، عرفان و اصول فقه و برخی مدخلهای فقهی اشاره کرد؛ ولی نقطه مشترک هر دو بخش این است که این دانشنامه از نظر سطح علمی در شمار منابع و مراجع تخصصی و کاملاً مستند به شمار میرود و تمام گزارههای آن دستکم به یک منبع مستقیم مستند شده است.
دانشنامه امامخمینی در مجموع تلاشی گسترده و طاقتفرسا از سوی چندصد نفر از عالمان، پژوهشگران، نویسندگان، مدیران و مجریان در بخشهای مختلف مدیریت علمی و اجرایی، نگارش، ارزیابی، بازنویسی، بررسیها و بازبینیهای فردی و گروهیِ چندباره و ویرایش علمی و فنی و خدمات حروفزنی و تصاویر است که در دو مرحله دانشنامه مکتوب و دانشنامه اینترنتی (ویکی امامخمینی) طراحی شده است. دانشنامه مکتوب امامخمینی طی بیش از پانزده سال فعال و نیمهفعال و نیز چند سال رکود و توقف، در راستای شناساندن نسبی «زندگی، شخصیت، اندیشه و عمل» امامخمینی، با مدیریت و سرویراستاری آیت الله سیدضیاء مرتضوی سامان یافته و در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسیده است. این دانشنامه دارای ۸۶۲ مدخل، ازجمله مدخل گسترده و جامع ویژه امامخمینی و بیش از ۵۰۰ مدخل ارجاعی، ازجمله برخی عنوانهای مترادف است و افزون بر مجموعه تصاویر پایانی که شامل ۲۶۴ صفحه تصویر برگزیده است، بیش از یکسوم مقالههای آن مصور است. این دانشنامه با بیش از ۳میلیون و ۳۷۰هزار کلمه، در ۶۸۰۰صفحه کوشیده است ابعاد مختلف زندگی شخصی، ویژگیهای شخصیتی، دیدگاهها و عملکرد امامخمینی و مسائل پیرامونی و افراد مرتبط با ایشان را در حوزههای مختلف به شکل مستند، با تکیه بر منابع فراوان نشان دهد؛ نیز بخشهای اندیشهای را افزون بر مستندسازی علمی، با دیدگاههای دیگران بسنجد و پیشینه و ابعاد مختلف آن و تمایزهای قابل توجه آن را بنمایاند.