کاربر:Salehi: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
رسالهای از امامخمینی در موضوع علم اصول و وجه تمایز علوم؛ عربی. | رسالهای از امامخمینی در موضوع علم اصول و وجه تمایز علوم؛ عربی. | ||
ازجمله مسائل مقدماتی در [[علم اصول]]، تعیین «موضوع» آن است که از گذشته تاکنون صاحبنظران این رشته درباره آن به بحث و بررسی پرداختهاند.<ref> | ازجمله مسائل مقدماتی در [[علم اصول]]، تعیین «موضوع» آن است که از گذشته تاکنون صاحبنظران این رشته درباره آن به بحث و بررسی پرداختهاند.<ref>طوسی، العدة فی اصول الفقه، 1/7؛ حلی، نهایة الوصول الی علم الاصول، 1/68؛ میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول (قوانین)، 1/33 ـ 36؛ حائری اصفهانی، الفصول الغرویة فی الأصول الفقهیه، 11 ـ 12.</ref> دیدگاه صاحبنظران متأخر اصولی ابهام داشتن موضوع علم اصول است.<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 7؛ حائری، درر الفوائد، 33؛ عراقی، نهایة الافکار، 1/18.</ref> | ||
امامخمینی با نگارش رساله «فی موضوع علم الاصول» موضوع علم اصول را «الحجة بما هی حجة» دانسته، به شبهات مطرحشده درباره این مسئله اصولی پاسخ داده است؛<ref> | امامخمینی با نگارش رساله «فی موضوع علم الاصول» موضوع علم اصول را «الحجة بما هی حجة» دانسته، به شبهات مطرحشده درباره این مسئله اصولی پاسخ داده است؛<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، 191.</ref> اما پس از آشنایی با نظر [[سیدحسین بروجردی]]، از این نظر عدول کرده است (← ادامه مقاله). ایشان مطالب مورد نظر خود را ذیل دو عنوان سامان داده است: 1. موضوع علم اصول؛ 2. تمایز علوم. | ||
محمدکاظم خراسانی<ref> | محمدکاظم خراسانی<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 7.</ref> و به پیروی ایشان، عبدالکریم حائری یزدی،<ref>حائری، درر الفوائد، 33.</ref> موضوع علم اصول را عنوانی جامع میدانند که بر موضوعات پراکنده مسائل علم اصول منطبق میگردد؛ اما امامخمینی معتقد است در مسائل علم اصول باید پرسید آیا [[حجت]]، [[خبر واحد]] یا [[شهرت]] یا مانند آن است؟ یعنی «الحجة» موضوع قرار گیرد نه محمول و در واقع اینگونه سؤال میشود آیا حجت، متعین به تعیّن خبر واحد یا شهرت و مانند آنهاست؟ بنابر این «حجت» امری جامع میان موضوعات مسائل اصولی است و اصولیان از تعیّنات آن بحث میکنند. وقتی [[فقیه اصولی]] میداند که خداوند بر بندگانش در [[مسائل فقهی]] «حجت» دارد، از تعینات آن جستجو میکند؛ در نتیجه موضوع حجت به وصف لابشرطیت است و محمولات نیز همان تعینات آن هستند.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، 193 ـ 194.</ref> | ||
امامخمینی پس از اثبات دیدگاه خود درباره موضوع علم اصول، به مسئله تمایز علوم میپردازد و ایشان بر این عقیده است که چون اصولیان درباره چیستی موضوع علم اصول دچار تحیر شدهاند، اختلاف علوم را به اختلاف اغراض دانستهاند؛ تا هر مسئله و یا هر بابی از علوم به صورت علمی جداگانه بحث نشود؛ با اینکه اختلاف اغراض ممکن نیست، مگر با اختلاف علوم؛ زیرا اغراض بر علوم مترتب میشوند و از آثار متأخر علوم به شمار میآیند؛ از اینرو باید علوم، پیش از تحقق اغراض از یکدیگر متمایز باشند، وگرنه [[«دور»]] پیش خواهد آمد.<ref> | امامخمینی پس از اثبات دیدگاه خود درباره موضوع علم اصول، به مسئله تمایز علوم میپردازد و ایشان بر این عقیده است که چون اصولیان درباره چیستی موضوع علم اصول دچار تحیر شدهاند، اختلاف علوم را به اختلاف اغراض دانستهاند؛ تا هر مسئله و یا هر بابی از علوم به صورت علمی جداگانه بحث نشود؛ با اینکه اختلاف اغراض ممکن نیست، مگر با اختلاف علوم؛ زیرا اغراض بر علوم مترتب میشوند و از آثار متأخر علوم به شمار میآیند؛ از اینرو باید علوم، پیش از تحقق اغراض از یکدیگر متمایز باشند، وگرنه [[«دور»]] پیش خواهد آمد.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، 195.</ref> ایشان با نقد دیدگاهی که اختلاف علوم را به اختلاف اغراض میداند، معتقد است اختلاف علوم به اختلاف خود مسائل علوم است؛ مسائلی که بر حسب تعینات و تشخصات متشتتاند، ولی بر حسب [[موضوع]] و [[محمول طبیعی]]، مشترک هستند؛<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، 195.</ref> چنانکه موضوع هر علمی میان موضوعات مسائل آن مشترک است، محمولش نیز همین گونه است. ایشان اختلاف علوم را به اختلاف نفس مسائل از جهت محصل غرض بودن آنها میداند که در نتیجه، اختلاف آنها به اختلاف جهت محصل غرض است نه به اختلاف خود مسائل.<ref>امامخمینی، الرسائل العشره، 196.</ref> | ||
امامخمینی پس از نگارش این رساله، در کتاب انوار الهدایه، موضوع علم اصول را همان «الحجة فی الفقه» میداند،<ref> | امامخمینی پس از نگارش این رساله، در کتاب انوار الهدایه، موضوع علم اصول را همان «الحجة فی الفقه» میداند،<ref>امامخمینی، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، 1/271.</ref> اما در کتاب مناهج الوصول، از این نظر خود عدول کرده، بر این باور است که بیان موضوع واحدی برای علوم وجهی ندارد.(<ref>امامخمینی، مناهج الوصول الی علم الاصول، 1/39 ـ 42.</ref> | ||
تاریخ نگارش این رساله مشخص نیست، اما ناشر آن را از نخستین رسالههای مختصر فقهیـاصولی امامخمینی معرفی کرده که نگاشته دوران جوانی ایشان است.<ref> | تاریخ نگارش این رساله مشخص نیست، اما ناشر آن را از نخستین رسالههای مختصر فقهیـاصولی امامخمینی معرفی کرده که نگاشته دوران جوانی ایشان است.<ref>مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره تألیف امامخمینی ،2 ـ 3.</ref> این اثر را نخستین بار مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی پس از تحقیق در سال 1378ش/ 1420ق به مناسبت یکصدمین سال تولد امامخمینی در ضمن مجموعه الرسائل العشره از صفحه 191 ـ 205 منتشر ساخته است. این رساله در جلد 20 «موسوعة الامامالخمینی» در بخش «الرسالات الفقهیة و الاصولیه» در سال 1392ش/ 1434ق چاپ شده است. | ||
====== ==پانویس== ====== | ====== ==پانویس== ====== |
نسخهٔ ۱۲ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۱۱
کاربر:Salehi/صفحه تمرین۱؛ کاربر:Salehi/صفحه تمرین
==فی موضوع علم الاصول==
رسالهای از امامخمینی در موضوع علم اصول و وجه تمایز علوم؛ عربی.
ازجمله مسائل مقدماتی در علم اصول، تعیین «موضوع» آن است که از گذشته تاکنون صاحبنظران این رشته درباره آن به بحث و بررسی پرداختهاند.[۱] دیدگاه صاحبنظران متأخر اصولی ابهام داشتن موضوع علم اصول است.[۲]
امامخمینی با نگارش رساله «فی موضوع علم الاصول» موضوع علم اصول را «الحجة بما هی حجة» دانسته، به شبهات مطرحشده درباره این مسئله اصولی پاسخ داده است؛[۳] اما پس از آشنایی با نظر سیدحسین بروجردی، از این نظر عدول کرده است (← ادامه مقاله). ایشان مطالب مورد نظر خود را ذیل دو عنوان سامان داده است: 1. موضوع علم اصول؛ 2. تمایز علوم.
محمدکاظم خراسانی[۴] و به پیروی ایشان، عبدالکریم حائری یزدی،[۵] موضوع علم اصول را عنوانی جامع میدانند که بر موضوعات پراکنده مسائل علم اصول منطبق میگردد؛ اما امامخمینی معتقد است در مسائل علم اصول باید پرسید آیا حجت، خبر واحد یا شهرت یا مانند آن است؟ یعنی «الحجة» موضوع قرار گیرد نه محمول و در واقع اینگونه سؤال میشود آیا حجت، متعین به تعیّن خبر واحد یا شهرت و مانند آنهاست؟ بنابر این «حجت» امری جامع میان موضوعات مسائل اصولی است و اصولیان از تعیّنات آن بحث میکنند. وقتی فقیه اصولی میداند که خداوند بر بندگانش در مسائل فقهی «حجت» دارد، از تعینات آن جستجو میکند؛ در نتیجه موضوع حجت به وصف لابشرطیت است و محمولات نیز همان تعینات آن هستند.[۶]
امامخمینی پس از اثبات دیدگاه خود درباره موضوع علم اصول، به مسئله تمایز علوم میپردازد و ایشان بر این عقیده است که چون اصولیان درباره چیستی موضوع علم اصول دچار تحیر شدهاند، اختلاف علوم را به اختلاف اغراض دانستهاند؛ تا هر مسئله و یا هر بابی از علوم به صورت علمی جداگانه بحث نشود؛ با اینکه اختلاف اغراض ممکن نیست، مگر با اختلاف علوم؛ زیرا اغراض بر علوم مترتب میشوند و از آثار متأخر علوم به شمار میآیند؛ از اینرو باید علوم، پیش از تحقق اغراض از یکدیگر متمایز باشند، وگرنه «دور» پیش خواهد آمد.[۷] ایشان با نقد دیدگاهی که اختلاف علوم را به اختلاف اغراض میداند، معتقد است اختلاف علوم به اختلاف خود مسائل علوم است؛ مسائلی که بر حسب تعینات و تشخصات متشتتاند، ولی بر حسب موضوع و محمول طبیعی، مشترک هستند؛[۸] چنانکه موضوع هر علمی میان موضوعات مسائل آن مشترک است، محمولش نیز همین گونه است. ایشان اختلاف علوم را به اختلاف نفس مسائل از جهت محصل غرض بودن آنها میداند که در نتیجه، اختلاف آنها به اختلاف جهت محصل غرض است نه به اختلاف خود مسائل.[۹] امامخمینی پس از نگارش این رساله، در کتاب انوار الهدایه، موضوع علم اصول را همان «الحجة فی الفقه» میداند،[۱۰] اما در کتاب مناهج الوصول، از این نظر خود عدول کرده، بر این باور است که بیان موضوع واحدی برای علوم وجهی ندارد.([۱۱]
تاریخ نگارش این رساله مشخص نیست، اما ناشر آن را از نخستین رسالههای مختصر فقهیـاصولی امامخمینی معرفی کرده که نگاشته دوران جوانی ایشان است.[۱۲] این اثر را نخستین بار مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی پس از تحقیق در سال 1378ش/ 1420ق به مناسبت یکصدمین سال تولد امامخمینی در ضمن مجموعه الرسائل العشره از صفحه 191 ـ 205 منتشر ساخته است. این رساله در جلد 20 «موسوعة الامامالخمینی» در بخش «الرسالات الفقهیة و الاصولیه» در سال 1392ش/ 1434ق چاپ شده است.
==پانویس==
{{پانویس}}
منابع
- آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، 1385ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، 1387ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مناهج الوصول الی علم الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سوم، 1387ش.
- حائری اصفهانی، محمدحسین، الفصول الغرویة فی الأصول الفقهیه، قم، دار احیاء العلوم الاسلامیه، چاپ اول، 1404.
- حائری، عبدالکریم، درر الفوائد، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1418ق.
- حلی، علامه، حسنبنیوسف، نهایة الوصول الی علم الاصول، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امامصادق(ع)، چاپ اول، 1425ق.
- طوسی، محمدبنحسن، العدة فی اصول الفقه، قم، محمدتقی علاقبندیان، چاپ اول، 1417ق.
- عراقی، ضیاءالدین، علیبنآخوند کزازی، نهایة الافکار، تقریر محمدتقی بروجردی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1417ق.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب الرسائل العشره تألیف امامخمینی تهران، چاپ سوم، 1387ش.
- میرزای قمی، ابوالقاسم، القوانین المحکمة فی الاصول (قوانین)، قم، احیاء الکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1430ق.
فرجالله الهی مقدم
- ↑ طوسی، العدة فی اصول الفقه، 1/7؛ حلی، نهایة الوصول الی علم الاصول، 1/68؛ میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول (قوانین)، 1/33 ـ 36؛ حائری اصفهانی، الفصول الغرویة فی الأصول الفقهیه، 11 ـ 12.
- ↑ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 7؛ حائری، درر الفوائد، 33؛ عراقی، نهایة الافکار، 1/18.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، 191.
- ↑ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 7.
- ↑ حائری، درر الفوائد، 33.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، 193 ـ 194.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، 195.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، 195.
- ↑ امامخمینی، الرسائل العشره، 196.
- ↑ امامخمینی، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، 1/271.
- ↑ امامخمینی، مناهج الوصول الی علم الاصول، 1/39 ـ 42.
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه کتاب الرسائل العشره تألیف امامخمینی ،2 ـ 3.