کاربر:Salehi/صفحه تمرین۸: تفاوت میان نسخهها
(صفحه را خالی کرد) برچسب: خالی کردن |
(اصلاح ارقام) برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سیدمحمدرضا گلپایگانی'''، فقیه و استاد برجسته حوزه و مرجع تقلید مبارز. | |||
سیدمحمدرضا گلپایگانی، هشتم ذیالقعده ۱۳۱۶ق/ فروردین ۱۲۷۸ش در گوگد از توابع گلپایگان متولد شد. خاندان «موسوی»، «خوانساری» و «گلپایگانی» بیش از چهارصد سال به علم و تقوا و ورع معروفاند و در نواحی مذهبی ایران، عراق و حتی پاکستان به پاکدامنی و صلاح شهرت دارند و سیدمحمدرضا گلپایگانی نیز از همین خاندان است. نسب او از طریق سیداسدالله به میرکبیر خوانساری میرسد (تبیان). پدر وی، سیدمحمدباقر موسوی، عالمی معروف به زهد و تقوا بود (امامی، زندگینامه، ۱۹ ـ ۲۰). گلپایگانی در سهسالگی مادر خود هاجر و در نهسالگی پدر را از دست داد (همو، اندیشههای فقهی، ۸۰؛ انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۰۱). او در پنجسالگی به مکتب رفت و خواندن و نوشتن را آموخت؛ سپس برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه گلپایگان رفت و در درس محمدتقی گوگدی علوم اسلامی و ادبیات عرب و نزد سیدمحمدحسن خوانساری کتاب مطوّل را خواند (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۰۱ ـ ۱۱۰۴). وی در نوزدهسالگی به اراک رفت و در مدرسه آقاضیاءالدین، دروس سطح را به پایان برد و در سال ۱۲۹۸ در درس عبدالکریم حائری یزدی حاضر شد (همان، ۲/۱۱۰۱). | |||
در پی مهاجرت حائری یزدی به قم (← مقاله حائری یزدی، عبدالکریم)، گلپایگانی نیز بنا به دعوت استاد خود (امامی، اندیشههای فقهی، ۱۰۲) در ۱۳۰۱ به این شهر سفر کرد و تا وفات حائری یزدی در سال ۱۳۱۵ از درس وی بهره برد (واعظزاده خراسانی، ۱۷۲ ـ ۱۷۳). رابطه او و حائری یزدی بسیار صمیمانه بود؛ چنانکه حائری درخواست مردم اراک برای اعزام گلپایگانی برای اداره امور دینی اراک را نپذیرفت و تصریح کرد میخواهد او را در سطح مرجعیت جهانی پرورش بدهد (امامی، اندیشههای فقهی، ۱۰۲ ـ ۱۰۳). در سال ۱۳۰۲ که برخی علمای نجف برای اعتراض و مخالفت با حکومت عراق به قم مهاجرت کرده بودند، گلپایگانی توانست از حوزه درس میرزامحمدحسین نایینی و سیدابوالحسن اصفهانی نیز بهرهمند شود (کریمی جهرمی، ۳۶ و ۴۲). پس از آن وی چند ماهی به نجف رفت و از درس آقاضیاءالدین عراقی (اراکی) و محمدحسین غروی اصفهانی استفاده کرد. وی پس از بازگشت به قم، در حوزه درس محمدرضا مسجدشاهی حاضر شد و پس از استقرار سیدحسین بروجردی در قم در سال ۱۳۲۴ در درس وی نیز شرکت میکرد (انصاری قمی، آیتالله گلپایگانی، ۲۵ ـ ۳۲). وی از حائری یزدی اجازه اجتهاد و از مسجدشاهی و شیخعباس قمی اجازه روایت دریافت کرد (همو، اختران فقاهت، ۲/۱۱۱۴؛ مرکز بررسی اسناد، ۱/چهارده). | |||
گلپایگانی از سن جوانی در کنار تحصیل، به تدریس نیز مشغول بود و بیش از نیم قرن به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. در درس فقهِ وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از هشتصد نفر از فضلا و استادان شرکت میکردند (واعظزاده خراسانی، ۱۷۴). تدریس وی اخلاقمحور و با پیام تربیتی صورت میگرفت؛ ازجمله وی در طول مدت تدریس، نخست نماز تحیت مسجد به جا میآورد، سپس تدریس را آغاز میکرد (مرکز بررسی اسناد، ۱/شانزده). ازجمله کسانی که از حوزه درس وی بهره بردهاند، مرتضی حائری یزدی، مرتضی مطهری، حسینعلی منتظری، لطفالله صافیگلپایگانی (داماد وی)، سیدمحمد حسینی بهشتی، محمد مفتح، علیاکبر مشکینی، محمدتقی ستوده، علی احمدی میانجی، سیدعلی حسینی میلانی، حسن حسنزاده آملی و محمد واعظزاده خراسانی است (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۱۶). | |||
گلپایگانی از آغاز جوانی دارای روحیه ظلمستیزی بود و هنگام تحصیل در اراک با عالم مبارز آقانورالدین اراکی ارتباط نزدیک داشت. وی پس از هجرت به قم در ماجرای کشف حجاب در دوران رضاشاه پهلوی، بر سر این قانونِ ضد دین، با پلیس درگیر شد (امامی، زندگینامه، ۸۶). بروجردی برخی مسائل اجتماعی و سیاسی را با وی در میان میگذاشت؛ چنانکه در فروردین ۱۳۲۸ گلپایگانی و چند تن دیگر از علما ازجمله امامخمینی، درباره شایعه موافقت بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان برای تغییر برخی از اصول قانون اساسی مشروطیت، طلب توضیح و تفسیر کردند و بروجردی موضع خود را درباره این مسئله برای آنان اعلام کرد (← امامخمینی، ۱/۲۶؛ انصاری قمی، آیتالله گلپایگانی، ۶۳) و باعث لغو این طرح و بدعت نایب السلطنتی اشرف پهلوی گردید (صافی گلپایگانی، ۸)؛ همچنین وی به همراه چندتن از علما ازجمله امامخمینی عضو هیئت رسیدگى به امور طلاب و امتحانات حوزه علمیه از سوی بروجردی بود (امامخمینی، ۱/۲۷). | |||
مرجعیت گلپایگانی پس از رحلت بروجردی از سال ۱۳۴۰ شهرت گرفت (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۱۹؛ امامی، زندگینامه، ۴۸). با درگذشت بروجردی و پیام تسلیتِ محمدرضا پهلوی به سیدمحسن حکیم در عراق، که با هدف تضعیف مراجع تقلید در قم صورت گرفت (امامی، زندگینامه، ۸۷) (← مقالههای حکیم، سیدمحسن؛ مرجعیت امامخمینی)، نشستی در خانه مرتضی حائری یزدی برای اداره حوزه علمیه برگزار شد و امامخمینی، گلپایگانی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی و دیگران در آن حضور داشتند. در این جلسه حاضران بر تداوم حوزه علمیه و جلوگیری از پراکندگی طلاب حوزه تأکید کردند و پیشنهاد کردند گلپایگانی پرداخت شهریه را بر عهده بگیرد و وی با اعلام آمادگی فروش ملک شخصی خود، پرداخت نیمی از شهریه را بر عهده گرفت؛ ولی تاجران تهرانی مقیم قم اعلام همکاری کردند و شهریه ادامه یافت (همان؛ علمالهدی، ۱۰ ـ ۱۱؛ گلپایگانی، ۷). وی اگرچه در مقام فتوادادن، مراقبت شدید علمی داشت، اما از فتواهای ساده و مشکلگشا بهرهمند بود (واعظزاده خراسانی، ۱۷۵). | |||
گلپایگانی از دیرباز با امامخمینی ارتباط صمیمی داشت که سابقه آن به سال ۱۲۹۸ در حوزه علمیه اراک، زمان حضور حائری یزدی در آنجا میرسد (گلپایگانی، ۷). این همدلی پس از رحلت بروجردی بیشتر شد و گلپایگانی برای حمایت از نهضت امامخمینی و جلوگیری از توطئههای رژیم پهلوی، همکاری جدی را با رهبری این قیام آغاز کرد (مرکز اسناد، ۱/۱۹، ۲۵ ـ ۲۶، ۳۴ و ۳۶). وی در جریان مخالفت امامخمینی با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در ۱۶ مهر ۱۳۴۱، همگام با دیگر مراجع اعلامیهای صادر کرد. او ضمن تلگرامی به محمدرضا پهلوی و اسدالله علم نخستوزیر وقت، مخالفت خود را با آن اعلام کرد و علمای استانهای مختلف، دراینباره خطاب به وی اعلامیه دادند (مرکز اسناد، ۱/۲۵ ـ ۲۶، ۲۸، ۳۴، ۳۶، ۴۴ و ۵۶) (← مقاله انجمنهای ایالتی و ولایتی). گلپایگانی در اول بهمن ۱۳۴۱ رفراندوم رژیم پهلوی برای تصویب لوایح ششگانه با عنوان انقلاب سفید (← مقاله انقلاب سفید) را تحریم کرد (همان، ۱/۵۷) و محمدرضا پهلوی که برای کاهش سطح مقاومتهای انقلابی، در این روز به قم رفته بود و قصد داشت با مراجع دیدار کند، با امتناع شدید گلپایگانی روبهرو شد (امامی، زندگینامه، ۱۱۱). | |||
در روز دوم فروردین ۱۳۴۲ که مصادف با ۲۵ شوال و سالروز شهادت امامصادق(ع) بود، از طرف گلپایگانی و با حضور وی در مدرسه فیضیه، مجلس عزاداری برگزار شد. مأموران رژیم پهلوی به این مجلس حمله کردند و فاجعه خونین فیضیه به وجود آمد و علمای سراسر کشور به این واقعه واکنش نشان دادند (همان، ۹۸ ـ ۹۹) (← مقاله حمله به مدرسه فیضیه). | |||
با مهاجرت علما و مراجع به تهران در اعتراض به بازداشت امامخمینی، گروهی از طلاب به خواست گلپایگانی و برای اعتراض، به تهران سفر کردند (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۲/۲۷۹). امامخمینی پس از آزادی، در سخنرانی ۲۰/۱/۱۳۴۳ از همراهی همه مراجع تقلید، اعم از مهاجران به تهران و فعال در قم تشکر کرد (۱/۳۰۵ ـ ۳۰۶). ایشان چند تن از شاگردان را نزد گلپایگانی فرستاد و درباره تشدید مبارزات و تغییر مخاطبِ اعلامیهها از درباریانی چون اسدالله علم به شخص محمدرضا پهلوی، نظر وی را جویا شد و گفته شده وی به امامخمینی پیام داد از حالا تا آخر عمر خود، با تمام نوشتهها، حرکتها و تصمیمهای ایشان موافق است و با ایشان هیچگونه مخالفتی نخواهد کرد (علمالهدی، ۱۰). | |||
محمدرضا پهلوی با تبعید امامخمینی در صدد شکستن استقلال حوزه علمیه و مهار آن بود؛ ولی گلپایگانی در حفظ و حراست از استقلال حوزه علمیه قم، نقش مهمی ایفا کرد و وی که شهریه به روحانیان مرتبط با رژیم را تحریم کرده بود با دسیسه و تحریک رژیم پهلوی، برخی روحانیان مرتبط با سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، به بهانه شهریه به خانه گلپایگانی حمله کردند (امامی، زندگینامه، ۱۱۱ ـ ۱۱۲؛ صافی گلپایگانی، ۸). در روزهای تبعید امامخمینی به ترکیه، گلپایگانی در نامهها و اعلامیههای خود این عمل رژیم پهلوی را محکوم کرد و توهین به روحانیت را تأثرآور دانست (مرکز اسناد، ۱/۶۶ و ۱۱۶) و فرزند خود سیدمهدی را برای دیدار با امامخمینی به ترکیه فرستاد (امامی، زندگینامه، ۱۰۸)؛ چنانکه در یکی از نامههای خود در سال ۱۳۴۴، تجدید ارادت صمیمانه دیرینه خود به ایشان را یادآور شده است (حاضری، ۲۳). همچنین در سندی از ساواک (خرداد ۱۳۴۶) به نقل از یکی از شنوندگان سخنرانی گلپایگانی، آمده است که اگر وی در زمان حضور (امام)خمینی در ایران فعالیتی نداشته به این دلیل بوده است که مبارزه ایشان به عنوان یک مرجع کفایت میکرد؛ اما اکنون که ایشان از ایران دور است، اگر لازم شود، وظیفه خود را نسبت به روحانیت ادا خواهد کرد. این سند همچنین به نظری از گلپایگانی درباره لایحه حمایت از خانواده، اشاره کرده که وی دلیل سکوت خود در برابر آن را تعهد دولت به اجرانکردن لایحه بدون موافقت او دانسته است و تا زمانی که دولت به قول خود وفادار باشد، مشکلی نیست؛ در غیر این صورت به وظیفه خود عمل خواهد کرد (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۳۸۳ ـ ۳۸۴). طبق همین سند، لایحه حمایت از خانواده، پیش از اجرا به نظر گلپایگانی رسیده و او سه مورد اساسی از این لایحه را مخالف با اسلام تشخیص داده است (همان، ۹/۳۸۴). | |||
بر اساس اسناد ساواک، تمامی حرکات گلپایگانی زیر نظر بود؛ ازجمله در سال ۱۳۴۶ در خانه وی، نمونه اعلامیه امامخمینی را که از مدرسه فیضیه جمعآوری شده بود، یافتند (مرکز بررسی اسناد، ۱/۴۳۵). در سندی دیگر از برخورد گلپایگانی با فردی روحانی که در جشن تاجگذاری پهلوی شرکت کرده بود، گزارش شده و ساواک از این برخورد اظهار ناراحتی کرده است (همان، ۱/۵۱۲ و ۵۲۹). گلپایگانی به علت همزمانی جشن نیمه شعبان با سالروز تولد محمدرضا پهلوی در ۴ آبان ۱۳۴۸، دستور برچیدن چراغانی و آذینبندی بیمارستان گلپایگانی در قم را داد و این امر سبب شد تا ساواک قم دستور دهد موقعیت وی را در میان مردم تضعیف کنند (همان، ۲/۶۲۲). همچنین گلپایگانی با اعتراض شدید به تغییر تاریخ هجری شمسی، آن را رواج آتشپرستی و تضعیف اسلام دانست (امامی، زندگینامه، ۱۳۳) (← مقاله تغییر تاریخ هجری). با درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، گلپایگانی نخستین جلسه ختم در ایران را در مسجد اعظم قم برگزار کرد (مرکز بررسی اسناد، ۳/۴۸۶). | |||
در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۷ به مناسبت برگزاری چهلم شهدای یزد و برخی دیگر از شهرهای ایران عوامل رژیم پهلوی به خانه گلپایگانی هجوم بردند و به زدن و شکستن و اهانتکردن و ایجاد ترس پرداختند و عدهای مجروح شدند و وی نیز دچار حمله قلبی گردید و به بیمارستان منتقل شد (مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۳۷۳). امامخمینی در سخنرانی خود در نجف، این حمله را بهشدت محکوم و از اینکه این حمله موجب انتقال گلپایگانی به بیمارستان شده ابراز ناراحتی کرد و عوامل رژیم را به عاملان چنگیز مغول تشبیه کرد و این عمل را جنونآمیز شمرد که دیکتاتورها در اواخر عمر خود مرتکب میشوند (۳/۳۸۳). در پی این حادثه، استادان حوزه علمیه با صدور اعلامیه، با گلپایگانی ابراز همدردی کردند (مرکز اسناد، ۳/۲۹۷). | |||
در پی زلزله مهیب طبس در شهریور ۱۳۵۷، بسیاری از انقلابیان برای کمکرسانی به زلزلهزدگان تلاش کردند (← مقاله طبس، زلزله). گلپایگانی نیز فرزند خود سیدمهدی را برای یاریرساندن به زلزلهزدگان فرستاد و وی در نزدیکی طبس بر اثر تصادف خودرو، جان خود را از دست داد (مرکز بررسی اسناد، ۳/۷۴۷ ـ ۷۴۹؛ گلپایگانی، ۶). در پی این حادثه، جعفر شریفامامی، نخستوزیر وقت، تسلیتنامهای خطاب به گلپایگانی فرستاد؛ ولی وی در پاسخ، مصیبتهایی را که دربار پهلوی بر ملت ایران تحمیل کرده است و رفتار دولت در پایمالکردن احکام دینی و از میانبردن شرف، عفت و حیثیت اجتماع را تأسفبارتر از مرگ فرزند خود دانست (مرکز بررسی اسناد، ۱/بیست و سه و بیست و چهار). | |||
با ورود امامخمینی از فرانسه به ایران در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ (← مقاله بازگشت امامخمینی) گلپایگانی در ۱۶ بهمن در پیام تبریکی، بازگشت ایشان به ایران را از الطاف و نصرت الهی شمرد و بر پیوند دین و سیاست و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی تأکید کرد (امامی، اندیشههای فقهی، ۲۳۰). اعلامیهها، بیانیهها، پیامها و تلگرامهای گلپایگانی از آغاز نهضت انقلاب اسلامی تا پیروزی آن، در جلد نخست کتاب اسناد انقلاب اسلامی گردآوری شده است که فراوانی آنها، در همه حوادث انقلاب و حساسیت گلپایگانی درباره سرنوشت امامخمینی، قابل توجه است (مرکز اسناد، ۱۹، ۲۵ ـ ۲۶، ۲۸، ۳۴ ـ ۳۸، ۴۴ و...). | |||
امامخمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ به شهر قم بازگشت و گلپایگانی تا ورودی شهر به استقبال امامخمینی رفت (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۵۵). امامخمینی پس از استقرار در قم، نخستین بازدید خود را با حضور در خانه گلپایگانی آغاز کرد (امامی، اندیشههای فقهی، ۱۳۱). گلپایگانی همواره در جهت تقویت نهضت و تأیید مواضع امامخمینی و تثبیت موقعیت رهبری ایشان و فراخواندن مردم به پیروی از ایشان تلاش میکرد و با طرح مباحث مورد نیاز جمهوری اسلامی در درس خارج فقه، با شرکت در تمامی انتخابات و صدور پیامهای گوناگون مبنی بر مشارکت مردم در امور اجتماعی و سیاسی، حمایت مادی و معنوی از رزمندگان و تأیید دولت جمهوری اسلامی و اقدامات گوناگون دیگر، برای پشتیبانی از انقلاب اسلامی فعال بود (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۵۳ ـ ۱۱۵۵). وی در موضوع ولایت فقیه و اختیارات و شرایط ولی فقیه، مباحث فقهی و نظری خود را در حوزه علمیه ارائه کرد تا نهضت امامخمینی با تشکیل نظام مبتنی بر قوانین اسلام تقویت و تثبیت شود (صابری همدانی، ۱۴۵ ـ ۱۴۶؛ امامی، اندیشههای فقهی، ۲۵۵ ـ ۲۶۱)؛ چنانکه از موضع دلسوزی و غیرت دینی چندین بار نگرانی خود را از تحریکات ضد انقلاب، اختلافات برخی مسئولان، غائله سیدابوالحسن بنیصدر، عملکرد عوامل اجرایی و کسالت امامخمینی ابراز کرد (حاضری، ۲۳ ـ ۲۴). | |||
امامخمینی نیز با استقبال از تذکرات و مراقبتها و حمایتهای گلپایگانی، سلامتی و عزت آن مرجع را از پیشگاه خداوند خواستار شده است. ایشان در این نامهها با بیانی صمیمی، به نقش گلپایگانی و خدمات ارزنده وی اشاره کرده و تحمل بسیار وی در سختیها در طول مبارزات گذشته را یادآور شده است؛ همچنین به اهمیت راهنماییهای گلپایگانی برای مردم اشاره کرده و تذکر داده است ملت باید همچون گذشته از راهنماییهای وی بهرهمند شود؛ زیرا این راهنماییها، به آرامش، امنیت و برادری اسلامی جامعه کمک میکند (۶/۱۱۳؛ ۱۲/۱۸۹؛ ۱۳/۲۱۵ و ۱۴/۱۹۴). چنانکه با عنایت به لزوم توجه به دیدگاههای فقهی گلپایگانی در تصویب قوانین به رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی تذکر داد (۹/۳۲۱) و لطفالله صافی گلپایگانی داماد وی را به عضویت در فقهای شورای نگهبان منصوب کرد (← مقاله صافی، لطفالله). امامخمینی در ۳۱ مرداد ۱۳۵۸، در پاسخ به تلگرام گلپایگانی مبنی بر اعلام حمایت از سرکوب ضد انقلاب در کردستان، از وی تشکر کرد (۹/۳۱۸). همچنین در سال ۱۳۵۹ در پاسخ نامه حسینعلی منتظری درباره تشکیل شورای مدیریت حوزه علمیه قم، امور مهم حوزه را به نظرخواهی از گلپایگانی سپرد و بر زعامت او بر حوزه علمیه قم تأکید کرد (۱۴/۱۶۰). محمدرضا توسلی از اعضای دفتر امامخمینی گفته است امامخمینی در اواخر عمر خود با تاکید بر اینکه پرسشهای شرعی موجود را نمیتوان پاسخ نداد، از وی خواست که مطابق نظر گلپایگانی پاسخ دهد؛ چون ایشان میداند وی انسان محتاطی است و مطابق موازین پاسخ میدهد (شبیری زنجانی، ۴/۶۳۴). | |||
از سوی دیگر، گلپایگانی در مواردی دغدغههای خود در اجرای دستورهای شرع را صادقانه و صریح با امامخمینی در میان میگذاشت و ایشان نیز با احترام به نظر وی به آن پاسخ میداد (← ۱۵/۲۲۹ و ۱۷/۵۰۸ ـ ۵۰۹)؛ ازجمله وی در نامهای به امامخمینی از اختیاراتی که به مجلس شورای اسلامی درباره مصادره اموال سرمایهداران داده شده است، ابراز نگرانی کرد (← مقاله مصادره اموال) و ایشان در پاسخ، ضمن اشاره به انحصار اختیارات در حوزه تشخیص موضوع که به عهده عرف بوده و مجلس هم نماینده عرف میباشد، اظهار کرد در صورت خطای در حکم، نظارت شورای نگهبان وجود دارد. ایشان به گلپایگانی اطمینان داد به مسئولان اخطار کرده است اگر خلاف شرعی صورت بگیرد، سکوت نخواهد کرد و علمای شهرها نیز عهدهدار نظارت در امور خواهند بود و از ایشان خواست که به هر دو طرف قضیه توجه داشته باشد، هم به حفظ مالکیت سرمایهداران و هم مفتخواری عدهای اندک و فقر و استثمار عده زیادی از توده مردم. ایشان جلوگیری از سوء استفاده و ممانعت از پایمالکردن حق فقرا را وظیفه دانسته و اظهار کرد مایل نیست در میان مردم تهمت طرفداری از زمینخواران و سرمایهداران به علما و مراجع، شاهد پیدا کند (۱۵/۳۱۱ ـ ۳۱۲) (← مقاله هیئتهای هفتنفره)؛ همچنین امامخمینی در پاسخ به نامه دیگر گلپایگانی درباره نگرانی از سپردن مراکز کلیدی به افرادِ دارای نظریات التقاطی، اطمینان داد که چنین افرادی زمینه نفوذ نخواهند داشت و یادآور شد برخی احکام حکومتی را برای نظام اسلامی و سامانبخشیدن به امور مسلمانان و حفظ اسلام، نباید از نظر دور داشت و باید متوجه تغییرات عظیم عالم نسبت به صدر اسلام نیز بود (۲۰/۲۸۲). در مواردی نیز نامههای شخصی و بیان تبریک و تسلیت میان امامخمینی و گلپایگانی رد و بدل شده است (← ۱۳/۴۰۵؛ ۱۵/۲۳۱، ۲۶۷؛ ۱۶/۴۱۷ و ۲۰/۲۷۴). گفته شده گلپایگانی پس از درگذشت سیدکاظم شریعتمداری، تلگرام ناخوشایندی برای امامخمینی فرستاده است (رحیمیان، ۴۸). | |||
پس از رحلت امامخمینی، گلپایگانی در پیامی، ایشان را با اوصافی مانند برگرداننده مجد و عظمت مسلمانان، فقیهی بزرگ و مرجع مسلّم ستود و ایشان را کسی خواند که در زهد و عبادت، شبزندهداری، خوف از خدا و حقگویی و حقیقتطلبی سرآمد و از آیات الهی بوده است. به اعتقاد او امامخمینی با فداکاریها و رهبری قاطع و استوار خویش توانست اسلام را در جهان معاصر زنده کند (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۵۶). گلپایگانی با وجود کسالت و هشدار نزدیکان درباره بروز خطر برای سلامتی وی، برای نماز بر پیکر امامخمینی به مصلای تهران رفت و بر پیکر ایشان نماز خواند (مقتدایی، ۲۱؛ حاضری، ۲۲ ـ ۲۳). وی که با همه فرزندان و نزدیکان خود در این نماز حاضر شده بود، اظهار کرد از زمان حضور حائری یزدی در قم با امامخمینی همراه و همگام بوده و خاطرات زیادی با ایشان داشته است و نمازخواندن بر پیکر ایشان را آخرین عهد لازم با ایشان برشمرد (علمالهدی، ۱۰). پس از درگذشت امامخمینی و تشکیل مجلس خبرگان رهبری برای انتخاب رهبر، به پیشنهاد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که عضو مجلس خبرگان بودند، نخست گلپایگانی برای رهبری مطرح شد و حدود چهارده نفر به وی رأی دادند (هاشمی رفسنجانی، ۱۵۰). | |||
سیدمحمدرضا گلپایگانی در شامگاه پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۷۲/ ۲۴ جمادیالثانی ۱۳۱۴ق در ۹۴سالگی در بیمارستان شهید رجایی تهران درگذشت. پیکر وی روز بعد با حضور مردم تهران و علما تشییع و به قم منتقل شد و در این شهر نیز پس از تشییع باشکوهی، در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) در کنار قبر استاد خود حائری یزدی به خاک سپرده شد (فاضلی، ۱۴۱؛ داودی، ۴). | |||
گلپایگانی افزون بر فعالیتهای حوزوی مانند تدریس و پاسخ به استفتائات، مؤسسات خیریه دینی و اجتماعی چندی را بنا نهاد که برخی از آنها عبارتاند از: دارالقرآن الکریم، بیمارستان گلپایگانی در قم، کتابخانه، مسجد، مدارس علمیه، مجمع اسلامی جهانی در لندن و مرکز معجم المسائل الفقهیه (انصاری قمی، آیتالله گلپایگانی، ۱۰۲ ـ ۱۱۰؛ امامی، اندیشههای فقهی، ۱۴۶ ـ ۱۴۹). از گلپایگانی افزون بر سیدمهدی دو فرزند پسر به نام سیدجواد ـ داماد سیدابوالقاسم خویی ـ و سیدمحمدباقر به جا مانده که هر دو از اهل علم هستند. صافی گلپایگانی از مراجع تقلید و سیدجعفر خوانساری فرزند سیداحمد خوانساری دامادهای وی هستند. | |||
گلپایگانی دارای آثار علمی فراوانی است که آن را حدود ۴۰ اثر شمردهاند، ازجمله: مجموعه استفتائات در سیزده جلد، حواشی بر آثار فقهی فقهای گذشته، همچون حاشیه بر عروة الوثقی اثر سیدمحمدکاظم یزدی، حاشیه بر وسیلة النجاة سیدابوالحسن اصفهانی، تعلیقه بر درر الاصول حائری یزدی (میرمحمدی، ۱۳۷ ـ ۱۳۸)، تقریر بحث ولایت فقیه با عنوان الهدایة الی من له الولایه نوشته صابری همدانی و تقریر الدرّ المنضود فی احکام الحدود نوشته علی کریمی جهرمی (همو، اندیشههای فقهی، ۱۴۰ ـ ۱۴۵ و ۲۶۱؛ انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۱۸ ـ ۱۱۲۰). | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | |||
* امامی، محمدمهدی، اندیشههای فقهی ـ سیاسی آیتالله العظمی گلپایگانی در عصر غیبت، انتشارات ائمه(ع)، ۱۳۸۳ش. | |||
* امامی، محمدمهدی، زندگینامه آیتالله العظمی گلپایگانی به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش. | |||
* انصاری قمی، ناصرالدین، اختران فقاهت، قم، دلیل ما، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش. | |||
* انصاری قمی، ناصرالدین، آیتالله گلپایگانی، فروغ فقاهت، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳ش. | |||
* تبیان، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۳/۱۲/۱۳۸۵ش. | |||
* حاضری، مهدی، مراجع رفیق، بررسی ارتباط مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی و امامخمینی، مجله حریم امام، شماره ۱۴۶، ۱۳۹۳ش. | |||
* داودی، رشید، بازخوانی زندگی سیاسی ـ اجتماعی آیتالله العظمی گلپایگانی، مجله حریم امام، شماره ۹۵، ۱۳۹۲ش. | |||
* رحیمیان، محمدحسن، گفتگو، ماهنامه یادآور، سال اول، شماره اول، خرداد ۱۳۸۷ش. | |||
* شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعهای از دریا، جلد ۴، قم، مؤسسه کتابشناسی شیعه، چاپ دوم، ۱۳۹۹ش. | |||
* صابری همدانی، احمد، خاطرات آیتالله صابری همدانی، تدوین سیدمصطفی سیدصادقی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | |||
* صافی گلپایگانی، لطفالله، سخنرانی، مجله حریم امام، شماره ۹۵، ۱۳۹۲ش. | |||
* علمالهدی، سیدجواد، بررسی شخصیت آیتالله گلپایگانی و ارتباط ایشان با امامخمینی، مجله حریم امام، شماره ۹۵، ۱۳۹۲ش. | |||
* فاضلی، اکبر، گلپایگان در گذر زمان، قم، کنگره بزرگداشت علمای گلپایگان، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
* کریمی جهرمی، علی، خورشید آسمان فقاهت و مرجعیت، قم، دارالقرآن کریم، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | |||
* گلپایگانی، سیدمحمد جواد، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۹۵، ۱۳۹۲ش. | |||
* مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | |||
* مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، حضرت آیتالله العظمی حاجسیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، تهران، ۱۳۸۵ش. | |||
* مقتدایی، مرتضی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۴۶، ۱۳۹۳ش. | |||
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | |||
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، مجموعه سخنرانیهای امامخمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش. | |||
* میرمحمدی، حمیدرضا، سیری در تاریخ و جغرافیای گلپایگان، قم، کنگره بزرگداشت علمای گلپایگان، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
* واعظزاده خراسانی، محمد، ضایعه درگذشت آیتالله العظمی گلپایگانی مرجع عالیقدر جهان تشیع قدس سره الشریف، مجله مشکوة، شماره۴۰، ۱۳۷۲ش. | |||
* هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، به اهتمام علی لاهوتی، دفتر نشر معارف انقلاب، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش. | |||
{{پایان}} | |||
غلامرضا گلی زواره |
نسخهٔ ۲۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۴۳
سیدمحمدرضا گلپایگانی، فقیه و استاد برجسته حوزه و مرجع تقلید مبارز.
سیدمحمدرضا گلپایگانی، هشتم ذیالقعده ۱۳۱۶ق/ فروردین ۱۲۷۸ش در گوگد از توابع گلپایگان متولد شد. خاندان «موسوی»، «خوانساری» و «گلپایگانی» بیش از چهارصد سال به علم و تقوا و ورع معروفاند و در نواحی مذهبی ایران، عراق و حتی پاکستان به پاکدامنی و صلاح شهرت دارند و سیدمحمدرضا گلپایگانی نیز از همین خاندان است. نسب او از طریق سیداسدالله به میرکبیر خوانساری میرسد (تبیان). پدر وی، سیدمحمدباقر موسوی، عالمی معروف به زهد و تقوا بود (امامی، زندگینامه، ۱۹ ـ ۲۰). گلپایگانی در سهسالگی مادر خود هاجر و در نهسالگی پدر را از دست داد (همو، اندیشههای فقهی، ۸۰؛ انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۰۱). او در پنجسالگی به مکتب رفت و خواندن و نوشتن را آموخت؛ سپس برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه گلپایگان رفت و در درس محمدتقی گوگدی علوم اسلامی و ادبیات عرب و نزد سیدمحمدحسن خوانساری کتاب مطوّل را خواند (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۰۱ ـ ۱۱۰۴). وی در نوزدهسالگی به اراک رفت و در مدرسه آقاضیاءالدین، دروس سطح را به پایان برد و در سال ۱۲۹۸ در درس عبدالکریم حائری یزدی حاضر شد (همان، ۲/۱۱۰۱).
در پی مهاجرت حائری یزدی به قم (← مقاله حائری یزدی، عبدالکریم)، گلپایگانی نیز بنا به دعوت استاد خود (امامی، اندیشههای فقهی، ۱۰۲) در ۱۳۰۱ به این شهر سفر کرد و تا وفات حائری یزدی در سال ۱۳۱۵ از درس وی بهره برد (واعظزاده خراسانی، ۱۷۲ ـ ۱۷۳). رابطه او و حائری یزدی بسیار صمیمانه بود؛ چنانکه حائری درخواست مردم اراک برای اعزام گلپایگانی برای اداره امور دینی اراک را نپذیرفت و تصریح کرد میخواهد او را در سطح مرجعیت جهانی پرورش بدهد (امامی، اندیشههای فقهی، ۱۰۲ ـ ۱۰۳). در سال ۱۳۰۲ که برخی علمای نجف برای اعتراض و مخالفت با حکومت عراق به قم مهاجرت کرده بودند، گلپایگانی توانست از حوزه درس میرزامحمدحسین نایینی و سیدابوالحسن اصفهانی نیز بهرهمند شود (کریمی جهرمی، ۳۶ و ۴۲). پس از آن وی چند ماهی به نجف رفت و از درس آقاضیاءالدین عراقی (اراکی) و محمدحسین غروی اصفهانی استفاده کرد. وی پس از بازگشت به قم، در حوزه درس محمدرضا مسجدشاهی حاضر شد و پس از استقرار سیدحسین بروجردی در قم در سال ۱۳۲۴ در درس وی نیز شرکت میکرد (انصاری قمی، آیتالله گلپایگانی، ۲۵ ـ ۳۲). وی از حائری یزدی اجازه اجتهاد و از مسجدشاهی و شیخعباس قمی اجازه روایت دریافت کرد (همو، اختران فقاهت، ۲/۱۱۱۴؛ مرکز بررسی اسناد، ۱/چهارده).
گلپایگانی از سن جوانی در کنار تحصیل، به تدریس نیز مشغول بود و بیش از نیم قرن به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. در درس فقهِ وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از هشتصد نفر از فضلا و استادان شرکت میکردند (واعظزاده خراسانی، ۱۷۴). تدریس وی اخلاقمحور و با پیام تربیتی صورت میگرفت؛ ازجمله وی در طول مدت تدریس، نخست نماز تحیت مسجد به جا میآورد، سپس تدریس را آغاز میکرد (مرکز بررسی اسناد، ۱/شانزده). ازجمله کسانی که از حوزه درس وی بهره بردهاند، مرتضی حائری یزدی، مرتضی مطهری، حسینعلی منتظری، لطفالله صافیگلپایگانی (داماد وی)، سیدمحمد حسینی بهشتی، محمد مفتح، علیاکبر مشکینی، محمدتقی ستوده، علی احمدی میانجی، سیدعلی حسینی میلانی، حسن حسنزاده آملی و محمد واعظزاده خراسانی است (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۱۶).
گلپایگانی از آغاز جوانی دارای روحیه ظلمستیزی بود و هنگام تحصیل در اراک با عالم مبارز آقانورالدین اراکی ارتباط نزدیک داشت. وی پس از هجرت به قم در ماجرای کشف حجاب در دوران رضاشاه پهلوی، بر سر این قانونِ ضد دین، با پلیس درگیر شد (امامی، زندگینامه، ۸۶). بروجردی برخی مسائل اجتماعی و سیاسی را با وی در میان میگذاشت؛ چنانکه در فروردین ۱۳۲۸ گلپایگانی و چند تن دیگر از علما ازجمله امامخمینی، درباره شایعه موافقت بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان برای تغییر برخی از اصول قانون اساسی مشروطیت، طلب توضیح و تفسیر کردند و بروجردی موضع خود را درباره این مسئله برای آنان اعلام کرد (← امامخمینی، ۱/۲۶؛ انصاری قمی، آیتالله گلپایگانی، ۶۳) و باعث لغو این طرح و بدعت نایب السلطنتی اشرف پهلوی گردید (صافی گلپایگانی، ۸)؛ همچنین وی به همراه چندتن از علما ازجمله امامخمینی عضو هیئت رسیدگى به امور طلاب و امتحانات حوزه علمیه از سوی بروجردی بود (امامخمینی، ۱/۲۷).
مرجعیت گلپایگانی پس از رحلت بروجردی از سال ۱۳۴۰ شهرت گرفت (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۱۹؛ امامی، زندگینامه، ۴۸). با درگذشت بروجردی و پیام تسلیتِ محمدرضا پهلوی به سیدمحسن حکیم در عراق، که با هدف تضعیف مراجع تقلید در قم صورت گرفت (امامی، زندگینامه، ۸۷) (← مقالههای حکیم، سیدمحسن؛ مرجعیت امامخمینی)، نشستی در خانه مرتضی حائری یزدی برای اداره حوزه علمیه برگزار شد و امامخمینی، گلپایگانی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی و دیگران در آن حضور داشتند. در این جلسه حاضران بر تداوم حوزه علمیه و جلوگیری از پراکندگی طلاب حوزه تأکید کردند و پیشنهاد کردند گلپایگانی پرداخت شهریه را بر عهده بگیرد و وی با اعلام آمادگی فروش ملک شخصی خود، پرداخت نیمی از شهریه را بر عهده گرفت؛ ولی تاجران تهرانی مقیم قم اعلام همکاری کردند و شهریه ادامه یافت (همان؛ علمالهدی، ۱۰ ـ ۱۱؛ گلپایگانی، ۷). وی اگرچه در مقام فتوادادن، مراقبت شدید علمی داشت، اما از فتواهای ساده و مشکلگشا بهرهمند بود (واعظزاده خراسانی، ۱۷۵).
گلپایگانی از دیرباز با امامخمینی ارتباط صمیمی داشت که سابقه آن به سال ۱۲۹۸ در حوزه علمیه اراک، زمان حضور حائری یزدی در آنجا میرسد (گلپایگانی، ۷). این همدلی پس از رحلت بروجردی بیشتر شد و گلپایگانی برای حمایت از نهضت امامخمینی و جلوگیری از توطئههای رژیم پهلوی، همکاری جدی را با رهبری این قیام آغاز کرد (مرکز اسناد، ۱/۱۹، ۲۵ ـ ۲۶، ۳۴ و ۳۶). وی در جریان مخالفت امامخمینی با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در ۱۶ مهر ۱۳۴۱، همگام با دیگر مراجع اعلامیهای صادر کرد. او ضمن تلگرامی به محمدرضا پهلوی و اسدالله علم نخستوزیر وقت، مخالفت خود را با آن اعلام کرد و علمای استانهای مختلف، دراینباره خطاب به وی اعلامیه دادند (مرکز اسناد، ۱/۲۵ ـ ۲۶، ۲۸، ۳۴، ۳۶، ۴۴ و ۵۶) (← مقاله انجمنهای ایالتی و ولایتی). گلپایگانی در اول بهمن ۱۳۴۱ رفراندوم رژیم پهلوی برای تصویب لوایح ششگانه با عنوان انقلاب سفید (← مقاله انقلاب سفید) را تحریم کرد (همان، ۱/۵۷) و محمدرضا پهلوی که برای کاهش سطح مقاومتهای انقلابی، در این روز به قم رفته بود و قصد داشت با مراجع دیدار کند، با امتناع شدید گلپایگانی روبهرو شد (امامی، زندگینامه، ۱۱۱). در روز دوم فروردین ۱۳۴۲ که مصادف با ۲۵ شوال و سالروز شهادت امامصادق(ع) بود، از طرف گلپایگانی و با حضور وی در مدرسه فیضیه، مجلس عزاداری برگزار شد. مأموران رژیم پهلوی به این مجلس حمله کردند و فاجعه خونین فیضیه به وجود آمد و علمای سراسر کشور به این واقعه واکنش نشان دادند (همان، ۹۸ ـ ۹۹) (← مقاله حمله به مدرسه فیضیه). با مهاجرت علما و مراجع به تهران در اعتراض به بازداشت امامخمینی، گروهی از طلاب به خواست گلپایگانی و برای اعتراض، به تهران سفر کردند (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۲/۲۷۹). امامخمینی پس از آزادی، در سخنرانی ۲۰/۱/۱۳۴۳ از همراهی همه مراجع تقلید، اعم از مهاجران به تهران و فعال در قم تشکر کرد (۱/۳۰۵ ـ ۳۰۶). ایشان چند تن از شاگردان را نزد گلپایگانی فرستاد و درباره تشدید مبارزات و تغییر مخاطبِ اعلامیهها از درباریانی چون اسدالله علم به شخص محمدرضا پهلوی، نظر وی را جویا شد و گفته شده وی به امامخمینی پیام داد از حالا تا آخر عمر خود، با تمام نوشتهها، حرکتها و تصمیمهای ایشان موافق است و با ایشان هیچگونه مخالفتی نخواهد کرد (علمالهدی، ۱۰).
محمدرضا پهلوی با تبعید امامخمینی در صدد شکستن استقلال حوزه علمیه و مهار آن بود؛ ولی گلپایگانی در حفظ و حراست از استقلال حوزه علمیه قم، نقش مهمی ایفا کرد و وی که شهریه به روحانیان مرتبط با رژیم را تحریم کرده بود با دسیسه و تحریک رژیم پهلوی، برخی روحانیان مرتبط با سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، به بهانه شهریه به خانه گلپایگانی حمله کردند (امامی، زندگینامه، ۱۱۱ ـ ۱۱۲؛ صافی گلپایگانی، ۸). در روزهای تبعید امامخمینی به ترکیه، گلپایگانی در نامهها و اعلامیههای خود این عمل رژیم پهلوی را محکوم کرد و توهین به روحانیت را تأثرآور دانست (مرکز اسناد، ۱/۶۶ و ۱۱۶) و فرزند خود سیدمهدی را برای دیدار با امامخمینی به ترکیه فرستاد (امامی، زندگینامه، ۱۰۸)؛ چنانکه در یکی از نامههای خود در سال ۱۳۴۴، تجدید ارادت صمیمانه دیرینه خود به ایشان را یادآور شده است (حاضری، ۲۳). همچنین در سندی از ساواک (خرداد ۱۳۴۶) به نقل از یکی از شنوندگان سخنرانی گلپایگانی، آمده است که اگر وی در زمان حضور (امام)خمینی در ایران فعالیتی نداشته به این دلیل بوده است که مبارزه ایشان به عنوان یک مرجع کفایت میکرد؛ اما اکنون که ایشان از ایران دور است، اگر لازم شود، وظیفه خود را نسبت به روحانیت ادا خواهد کرد. این سند همچنین به نظری از گلپایگانی درباره لایحه حمایت از خانواده، اشاره کرده که وی دلیل سکوت خود در برابر آن را تعهد دولت به اجرانکردن لایحه بدون موافقت او دانسته است و تا زمانی که دولت به قول خود وفادار باشد، مشکلی نیست؛ در غیر این صورت به وظیفه خود عمل خواهد کرد (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۳۸۳ ـ ۳۸۴). طبق همین سند، لایحه حمایت از خانواده، پیش از اجرا به نظر گلپایگانی رسیده و او سه مورد اساسی از این لایحه را مخالف با اسلام تشخیص داده است (همان، ۹/۳۸۴).
بر اساس اسناد ساواک، تمامی حرکات گلپایگانی زیر نظر بود؛ ازجمله در سال ۱۳۴۶ در خانه وی، نمونه اعلامیه امامخمینی را که از مدرسه فیضیه جمعآوری شده بود، یافتند (مرکز بررسی اسناد، ۱/۴۳۵). در سندی دیگر از برخورد گلپایگانی با فردی روحانی که در جشن تاجگذاری پهلوی شرکت کرده بود، گزارش شده و ساواک از این برخورد اظهار ناراحتی کرده است (همان، ۱/۵۱۲ و ۵۲۹). گلپایگانی به علت همزمانی جشن نیمه شعبان با سالروز تولد محمدرضا پهلوی در ۴ آبان ۱۳۴۸، دستور برچیدن چراغانی و آذینبندی بیمارستان گلپایگانی در قم را داد و این امر سبب شد تا ساواک قم دستور دهد موقعیت وی را در میان مردم تضعیف کنند (همان، ۲/۶۲۲). همچنین گلپایگانی با اعتراض شدید به تغییر تاریخ هجری شمسی، آن را رواج آتشپرستی و تضعیف اسلام دانست (امامی، زندگینامه، ۱۳۳) (← مقاله تغییر تاریخ هجری). با درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، گلپایگانی نخستین جلسه ختم در ایران را در مسجد اعظم قم برگزار کرد (مرکز بررسی اسناد، ۳/۴۸۶).
در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۷ به مناسبت برگزاری چهلم شهدای یزد و برخی دیگر از شهرهای ایران عوامل رژیم پهلوی به خانه گلپایگانی هجوم بردند و به زدن و شکستن و اهانتکردن و ایجاد ترس پرداختند و عدهای مجروح شدند و وی نیز دچار حمله قلبی گردید و به بیمارستان منتقل شد (مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۳۷۳). امامخمینی در سخنرانی خود در نجف، این حمله را بهشدت محکوم و از اینکه این حمله موجب انتقال گلپایگانی به بیمارستان شده ابراز ناراحتی کرد و عوامل رژیم را به عاملان چنگیز مغول تشبیه کرد و این عمل را جنونآمیز شمرد که دیکتاتورها در اواخر عمر خود مرتکب میشوند (۳/۳۸۳). در پی این حادثه، استادان حوزه علمیه با صدور اعلامیه، با گلپایگانی ابراز همدردی کردند (مرکز اسناد، ۳/۲۹۷).
در پی زلزله مهیب طبس در شهریور ۱۳۵۷، بسیاری از انقلابیان برای کمکرسانی به زلزلهزدگان تلاش کردند (← مقاله طبس، زلزله). گلپایگانی نیز فرزند خود سیدمهدی را برای یاریرساندن به زلزلهزدگان فرستاد و وی در نزدیکی طبس بر اثر تصادف خودرو، جان خود را از دست داد (مرکز بررسی اسناد، ۳/۷۴۷ ـ ۷۴۹؛ گلپایگانی، ۶). در پی این حادثه، جعفر شریفامامی، نخستوزیر وقت، تسلیتنامهای خطاب به گلپایگانی فرستاد؛ ولی وی در پاسخ، مصیبتهایی را که دربار پهلوی بر ملت ایران تحمیل کرده است و رفتار دولت در پایمالکردن احکام دینی و از میانبردن شرف، عفت و حیثیت اجتماع را تأسفبارتر از مرگ فرزند خود دانست (مرکز بررسی اسناد، ۱/بیست و سه و بیست و چهار).
با ورود امامخمینی از فرانسه به ایران در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ (← مقاله بازگشت امامخمینی) گلپایگانی در ۱۶ بهمن در پیام تبریکی، بازگشت ایشان به ایران را از الطاف و نصرت الهی شمرد و بر پیوند دین و سیاست و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی تأکید کرد (امامی، اندیشههای فقهی، ۲۳۰). اعلامیهها، بیانیهها، پیامها و تلگرامهای گلپایگانی از آغاز نهضت انقلاب اسلامی تا پیروزی آن، در جلد نخست کتاب اسناد انقلاب اسلامی گردآوری شده است که فراوانی آنها، در همه حوادث انقلاب و حساسیت گلپایگانی درباره سرنوشت امامخمینی، قابل توجه است (مرکز اسناد، ۱۹، ۲۵ ـ ۲۶، ۲۸، ۳۴ ـ ۳۸، ۴۴ و...).
امامخمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ به شهر قم بازگشت و گلپایگانی تا ورودی شهر به استقبال امامخمینی رفت (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۵۵). امامخمینی پس از استقرار در قم، نخستین بازدید خود را با حضور در خانه گلپایگانی آغاز کرد (امامی، اندیشههای فقهی، ۱۳۱). گلپایگانی همواره در جهت تقویت نهضت و تأیید مواضع امامخمینی و تثبیت موقعیت رهبری ایشان و فراخواندن مردم به پیروی از ایشان تلاش میکرد و با طرح مباحث مورد نیاز جمهوری اسلامی در درس خارج فقه، با شرکت در تمامی انتخابات و صدور پیامهای گوناگون مبنی بر مشارکت مردم در امور اجتماعی و سیاسی، حمایت مادی و معنوی از رزمندگان و تأیید دولت جمهوری اسلامی و اقدامات گوناگون دیگر، برای پشتیبانی از انقلاب اسلامی فعال بود (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۵۳ ـ ۱۱۵۵). وی در موضوع ولایت فقیه و اختیارات و شرایط ولی فقیه، مباحث فقهی و نظری خود را در حوزه علمیه ارائه کرد تا نهضت امامخمینی با تشکیل نظام مبتنی بر قوانین اسلام تقویت و تثبیت شود (صابری همدانی، ۱۴۵ ـ ۱۴۶؛ امامی، اندیشههای فقهی، ۲۵۵ ـ ۲۶۱)؛ چنانکه از موضع دلسوزی و غیرت دینی چندین بار نگرانی خود را از تحریکات ضد انقلاب، اختلافات برخی مسئولان، غائله سیدابوالحسن بنیصدر، عملکرد عوامل اجرایی و کسالت امامخمینی ابراز کرد (حاضری، ۲۳ ـ ۲۴).
امامخمینی نیز با استقبال از تذکرات و مراقبتها و حمایتهای گلپایگانی، سلامتی و عزت آن مرجع را از پیشگاه خداوند خواستار شده است. ایشان در این نامهها با بیانی صمیمی، به نقش گلپایگانی و خدمات ارزنده وی اشاره کرده و تحمل بسیار وی در سختیها در طول مبارزات گذشته را یادآور شده است؛ همچنین به اهمیت راهنماییهای گلپایگانی برای مردم اشاره کرده و تذکر داده است ملت باید همچون گذشته از راهنماییهای وی بهرهمند شود؛ زیرا این راهنماییها، به آرامش، امنیت و برادری اسلامی جامعه کمک میکند (۶/۱۱۳؛ ۱۲/۱۸۹؛ ۱۳/۲۱۵ و ۱۴/۱۹۴). چنانکه با عنایت به لزوم توجه به دیدگاههای فقهی گلپایگانی در تصویب قوانین به رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی تذکر داد (۹/۳۲۱) و لطفالله صافی گلپایگانی داماد وی را به عضویت در فقهای شورای نگهبان منصوب کرد (← مقاله صافی، لطفالله). امامخمینی در ۳۱ مرداد ۱۳۵۸، در پاسخ به تلگرام گلپایگانی مبنی بر اعلام حمایت از سرکوب ضد انقلاب در کردستان، از وی تشکر کرد (۹/۳۱۸). همچنین در سال ۱۳۵۹ در پاسخ نامه حسینعلی منتظری درباره تشکیل شورای مدیریت حوزه علمیه قم، امور مهم حوزه را به نظرخواهی از گلپایگانی سپرد و بر زعامت او بر حوزه علمیه قم تأکید کرد (۱۴/۱۶۰). محمدرضا توسلی از اعضای دفتر امامخمینی گفته است امامخمینی در اواخر عمر خود با تاکید بر اینکه پرسشهای شرعی موجود را نمیتوان پاسخ نداد، از وی خواست که مطابق نظر گلپایگانی پاسخ دهد؛ چون ایشان میداند وی انسان محتاطی است و مطابق موازین پاسخ میدهد (شبیری زنجانی، ۴/۶۳۴).
از سوی دیگر، گلپایگانی در مواردی دغدغههای خود در اجرای دستورهای شرع را صادقانه و صریح با امامخمینی در میان میگذاشت و ایشان نیز با احترام به نظر وی به آن پاسخ میداد (← ۱۵/۲۲۹ و ۱۷/۵۰۸ ـ ۵۰۹)؛ ازجمله وی در نامهای به امامخمینی از اختیاراتی که به مجلس شورای اسلامی درباره مصادره اموال سرمایهداران داده شده است، ابراز نگرانی کرد (← مقاله مصادره اموال) و ایشان در پاسخ، ضمن اشاره به انحصار اختیارات در حوزه تشخیص موضوع که به عهده عرف بوده و مجلس هم نماینده عرف میباشد، اظهار کرد در صورت خطای در حکم، نظارت شورای نگهبان وجود دارد. ایشان به گلپایگانی اطمینان داد به مسئولان اخطار کرده است اگر خلاف شرعی صورت بگیرد، سکوت نخواهد کرد و علمای شهرها نیز عهدهدار نظارت در امور خواهند بود و از ایشان خواست که به هر دو طرف قضیه توجه داشته باشد، هم به حفظ مالکیت سرمایهداران و هم مفتخواری عدهای اندک و فقر و استثمار عده زیادی از توده مردم. ایشان جلوگیری از سوء استفاده و ممانعت از پایمالکردن حق فقرا را وظیفه دانسته و اظهار کرد مایل نیست در میان مردم تهمت طرفداری از زمینخواران و سرمایهداران به علما و مراجع، شاهد پیدا کند (۱۵/۳۱۱ ـ ۳۱۲) (← مقاله هیئتهای هفتنفره)؛ همچنین امامخمینی در پاسخ به نامه دیگر گلپایگانی درباره نگرانی از سپردن مراکز کلیدی به افرادِ دارای نظریات التقاطی، اطمینان داد که چنین افرادی زمینه نفوذ نخواهند داشت و یادآور شد برخی احکام حکومتی را برای نظام اسلامی و سامانبخشیدن به امور مسلمانان و حفظ اسلام، نباید از نظر دور داشت و باید متوجه تغییرات عظیم عالم نسبت به صدر اسلام نیز بود (۲۰/۲۸۲). در مواردی نیز نامههای شخصی و بیان تبریک و تسلیت میان امامخمینی و گلپایگانی رد و بدل شده است (← ۱۳/۴۰۵؛ ۱۵/۲۳۱، ۲۶۷؛ ۱۶/۴۱۷ و ۲۰/۲۷۴). گفته شده گلپایگانی پس از درگذشت سیدکاظم شریعتمداری، تلگرام ناخوشایندی برای امامخمینی فرستاده است (رحیمیان، ۴۸).
پس از رحلت امامخمینی، گلپایگانی در پیامی، ایشان را با اوصافی مانند برگرداننده مجد و عظمت مسلمانان، فقیهی بزرگ و مرجع مسلّم ستود و ایشان را کسی خواند که در زهد و عبادت، شبزندهداری، خوف از خدا و حقگویی و حقیقتطلبی سرآمد و از آیات الهی بوده است. به اعتقاد او امامخمینی با فداکاریها و رهبری قاطع و استوار خویش توانست اسلام را در جهان معاصر زنده کند (انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۵۶). گلپایگانی با وجود کسالت و هشدار نزدیکان درباره بروز خطر برای سلامتی وی، برای نماز بر پیکر امامخمینی به مصلای تهران رفت و بر پیکر ایشان نماز خواند (مقتدایی، ۲۱؛ حاضری، ۲۲ ـ ۲۳). وی که با همه فرزندان و نزدیکان خود در این نماز حاضر شده بود، اظهار کرد از زمان حضور حائری یزدی در قم با امامخمینی همراه و همگام بوده و خاطرات زیادی با ایشان داشته است و نمازخواندن بر پیکر ایشان را آخرین عهد لازم با ایشان برشمرد (علمالهدی، ۱۰). پس از درگذشت امامخمینی و تشکیل مجلس خبرگان رهبری برای انتخاب رهبر، به پیشنهاد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که عضو مجلس خبرگان بودند، نخست گلپایگانی برای رهبری مطرح شد و حدود چهارده نفر به وی رأی دادند (هاشمی رفسنجانی، ۱۵۰).
سیدمحمدرضا گلپایگانی در شامگاه پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۷۲/ ۲۴ جمادیالثانی ۱۳۱۴ق در ۹۴سالگی در بیمارستان شهید رجایی تهران درگذشت. پیکر وی روز بعد با حضور مردم تهران و علما تشییع و به قم منتقل شد و در این شهر نیز پس از تشییع باشکوهی، در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) در کنار قبر استاد خود حائری یزدی به خاک سپرده شد (فاضلی، ۱۴۱؛ داودی، ۴).
گلپایگانی افزون بر فعالیتهای حوزوی مانند تدریس و پاسخ به استفتائات، مؤسسات خیریه دینی و اجتماعی چندی را بنا نهاد که برخی از آنها عبارتاند از: دارالقرآن الکریم، بیمارستان گلپایگانی در قم، کتابخانه، مسجد، مدارس علمیه، مجمع اسلامی جهانی در لندن و مرکز معجم المسائل الفقهیه (انصاری قمی، آیتالله گلپایگانی، ۱۰۲ ـ ۱۱۰؛ امامی، اندیشههای فقهی، ۱۴۶ ـ ۱۴۹). از گلپایگانی افزون بر سیدمهدی دو فرزند پسر به نام سیدجواد ـ داماد سیدابوالقاسم خویی ـ و سیدمحمدباقر به جا مانده که هر دو از اهل علم هستند. صافی گلپایگانی از مراجع تقلید و سیدجعفر خوانساری فرزند سیداحمد خوانساری دامادهای وی هستند.
گلپایگانی دارای آثار علمی فراوانی است که آن را حدود ۴۰ اثر شمردهاند، ازجمله: مجموعه استفتائات در سیزده جلد، حواشی بر آثار فقهی فقهای گذشته، همچون حاشیه بر عروة الوثقی اثر سیدمحمدکاظم یزدی، حاشیه بر وسیلة النجاة سیدابوالحسن اصفهانی، تعلیقه بر درر الاصول حائری یزدی (میرمحمدی، ۱۳۷ ـ ۱۳۸)، تقریر بحث ولایت فقیه با عنوان الهدایة الی من له الولایه نوشته صابری همدانی و تقریر الدرّ المنضود فی احکام الحدود نوشته علی کریمی جهرمی (همو، اندیشههای فقهی، ۱۴۰ ـ ۱۴۵ و ۲۶۱؛ انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۱۸ ـ ۱۱۲۰).
پانویس
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامی، محمدمهدی، اندیشههای فقهی ـ سیاسی آیتالله العظمی گلپایگانی در عصر غیبت، انتشارات ائمه(ع)، ۱۳۸۳ش.
- امامی، محمدمهدی، زندگینامه آیتالله العظمی گلپایگانی به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- انصاری قمی، ناصرالدین، اختران فقاهت، قم، دلیل ما، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- انصاری قمی، ناصرالدین، آیتالله گلپایگانی، فروغ فقاهت، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳ش.
- تبیان، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۳/۱۲/۱۳۸۵ش.
- حاضری، مهدی، مراجع رفیق، بررسی ارتباط مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی و امامخمینی، مجله حریم امام، شماره ۱۴۶، ۱۳۹۳ش.
- داودی، رشید، بازخوانی زندگی سیاسی ـ اجتماعی آیتالله العظمی گلپایگانی، مجله حریم امام، شماره ۹۵، ۱۳۹۲ش.
- رحیمیان، محمدحسن، گفتگو، ماهنامه یادآور، سال اول، شماره اول، خرداد ۱۳۸۷ش.
- شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعهای از دریا، جلد ۴، قم، مؤسسه کتابشناسی شیعه، چاپ دوم، ۱۳۹۹ش.
- صابری همدانی، احمد، خاطرات آیتالله صابری همدانی، تدوین سیدمصطفی سیدصادقی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- صافی گلپایگانی، لطفالله، سخنرانی، مجله حریم امام، شماره ۹۵، ۱۳۹۲ش.
- علمالهدی، سیدجواد، بررسی شخصیت آیتالله گلپایگانی و ارتباط ایشان با امامخمینی، مجله حریم امام، شماره ۹۵، ۱۳۹۲ش.
- فاضلی، اکبر، گلپایگان در گذر زمان، قم، کنگره بزرگداشت علمای گلپایگان، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- کریمی جهرمی، علی، خورشید آسمان فقاهت و مرجعیت، قم، دارالقرآن کریم، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- گلپایگانی، سیدمحمد جواد، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۹۵، ۱۳۹۲ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، حضرت آیتالله العظمی حاجسیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، تهران، ۱۳۸۵ش.
- مقتدایی، مرتضی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۴۶، ۱۳۹۳ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، کوثر، مجموعه سخنرانیهای امامخمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
- میرمحمدی، حمیدرضا، سیری در تاریخ و جغرافیای گلپایگان، قم، کنگره بزرگداشت علمای گلپایگان، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- واعظزاده خراسانی، محمد، ضایعه درگذشت آیتالله العظمی گلپایگانی مرجع عالیقدر جهان تشیع قدس سره الشریف، مجله مشکوة، شماره۴۰، ۱۳۷۲ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، به اهتمام علی لاهوتی، دفتر نشر معارف انقلاب، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
غلامرضا گلی زواره