حسین نوری همدانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، نوری همدانی همراه گروه زیادی از علما و فضلای حوزه قم در آبان 1356 در اعلامیهای این مصیبت را به امامخمینی تسلیت گفت<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/69.</ref>. نوری همدانی مطابق گزارش 10/10/1356 مردم را به بزرگداشت چهلم درگذشت سیدمصطفی خمینی تشویق و از برگزاری جشن عید غدیر منع کرد و از پخش شیرینی در خانه خود امتناع ورزید<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/115.</ref>. پس از اهانت رژیم پهلوی در 17 دی 1356 در روزنامه اطلاعات به امامخمینی و آغاز اعتراضِ مردم قم و روحانیان از 18 دی با حضور در بیت مراجع و علما، در بعد از ظهر 19 دی مردم در خانه نوری همدانی تجمع کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/152 ـ 155 و 171 ـ 172.</ref>. در این تجمع نخست داماد وی، سیدحسین موسوی تبریزی در اعتراض به رژیم سخنرانی کرد؛ سپس نوری همدانی با دفاع از شخصیت امامخمینی در پاسخی غیر مستقیم به محمدرضا پهلوی شعر «مه فشاند نور و سگ عو عو کند // هر کسی بر طینت خود میتند» را خواند<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/516؛ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/414.</ref> و پس از سخنرانی، با تظاهرات مردم همراه شد و به خیابان آمد<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/414؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.</ref>. همراهی وی با مردم بر شور تظاهرات افزود. نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم برای برهمزدن تظاهرات به سمت مردم تیراندازی کردند و بر اثر این تیراندازی شش تن به شهادت رسیدند و نه تن مصدوم شدند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.</ref>{{ببینید|نوزده دی}} پس از این واقعه کوچه خانه نوری همدانی به کوچه قیام معروف شد<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/414 ـ 415.</ref>. پس از حادثه 19 دی، ساواک وی را بازداشت و چند ماه به خلخال و سپس به سقز کردستان تبعید کرد<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/415؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/517.</ref>. پس از انتخاب جعفر شریفامامی به نخستوزیری و اقدام وی برای کسب وجهه در آزادکردن زندانیهای سیاسی و تبعیدیها، نوری همدانی نیز از کسانی بود که از تبعید آزاد شد<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/415 ـ 416.</ref>. | در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، نوری همدانی همراه گروه زیادی از علما و فضلای حوزه قم در آبان 1356 در اعلامیهای این مصیبت را به امامخمینی تسلیت گفت<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/69.</ref>. نوری همدانی مطابق گزارش 10/10/1356 مردم را به بزرگداشت چهلم درگذشت سیدمصطفی خمینی تشویق و از برگزاری جشن عید غدیر منع کرد و از پخش شیرینی در خانه خود امتناع ورزید<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/115.</ref>. پس از اهانت رژیم پهلوی در 17 دی 1356 در روزنامه اطلاعات به امامخمینی و آغاز اعتراضِ مردم قم و روحانیان از 18 دی با حضور در بیت مراجع و علما، در بعد از ظهر 19 دی مردم در خانه نوری همدانی تجمع کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/152 ـ 155 و 171 ـ 172.</ref>. در این تجمع نخست داماد وی، سیدحسین موسوی تبریزی در اعتراض به رژیم سخنرانی کرد؛ سپس نوری همدانی با دفاع از شخصیت امامخمینی در پاسخی غیر مستقیم به محمدرضا پهلوی شعر «مه فشاند نور و سگ عو عو کند // هر کسی بر طینت خود میتند» را خواند<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/516؛ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/414.</ref> و پس از سخنرانی، با تظاهرات مردم همراه شد و به خیابان آمد<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/414؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.</ref>. همراهی وی با مردم بر شور تظاهرات افزود. نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم برای برهمزدن تظاهرات به سمت مردم تیراندازی کردند و بر اثر این تیراندازی شش تن به شهادت رسیدند و نه تن مصدوم شدند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.</ref>{{ببینید|نوزده دی}} پس از این واقعه کوچه خانه نوری همدانی به کوچه قیام معروف شد<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/414 ـ 415.</ref>. پس از حادثه 19 دی، ساواک وی را بازداشت و چند ماه به خلخال و سپس به سقز کردستان تبعید کرد<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/415؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/517.</ref>. پس از انتخاب جعفر شریفامامی به نخستوزیری و اقدام وی برای کسب وجهه در آزادکردن زندانیهای سیاسی و تبعیدیها، نوری همدانی نیز از کسانی بود که از تبعید آزاد شد<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/415 ـ 416.</ref>. | ||
در فروردین 1357 نوری همدانی همراه با گروهی از علما و فضلای حوزه قم در نامهای از مرتضی حائری یزدی خواست درباره تبعید علما، مدرسان حوزه علمیه قم و دیگر حوزهها و ائمه جماعات که درسها و مساجدشان تعطیل شده است، اعلام نظر کند. حائری در پاسخ، تبعید آنان را خلاف قانون اسلامی دانست<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 2/249.</ref>. در همان سال، نوری همدانی همراه با برخی از استادان ازجمله علیاکبر مشکینی، ابوطالب تجلیل، محسن دوزدوزانی و یوسف صانعی در تلگرامی به علمای مشهد، حمله مأموران رژیم به حرم امامرضا(ع) را محکوم کرد<ref> | در فروردین 1357 نوری همدانی همراه با گروهی از علما و فضلای حوزه قم در نامهای از مرتضی حائری یزدی خواست درباره تبعید علما، مدرسان حوزه علمیه قم و دیگر حوزهها و ائمه جماعات که درسها و مساجدشان تعطیل شده است، اعلام نظر کند. حائری در پاسخ، تبعید آنان را خلاف قانون اسلامی دانست<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 2/249.</ref>. در همان سال، نوری همدانی همراه با برخی از استادان ازجمله علیاکبر مشکینی، ابوطالب تجلیل، محسن دوزدوزانی و یوسف صانعی در تلگرامی به علمای مشهد، حمله مأموران رژیم به حرم امامرضا(ع) را محکوم کرد<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 3/438 ـ 439.</ref>. در برگزاری راهپیمایی تاسوعا و عاشورا در سال 1357 علیه رژیم پهلوی در سراسر ایران، نوری همدانی از کسانی بود که در اعلامیه دعوت به این راهپیمایی از سوی استادان و فضلای حوزه علمیه قم و نیز در دعوت به بازگشایی موقت مغازهها همراه علما و مدرسان حوزه علمیه قم مشارکت داشت<ref> محبوبی، حسین نوری، 6/446.</ref>. | ||
مردم همدان در طوماری از امامخمینی خواستار اعزام نوری همدانی به آن شهر شده بودند؛ اما امامخمینی در 9 آبان 1357 از پاریس در نامهای به وی حضور او را در قم برای تربیت طلاب ضروری دانست<ref> 4/229.</ref>. وی پس از هجرت امامخمینی به فرانسه، برای دیدار ایشان به پاریس رفت<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/416.</ref> و امامخمینی در همین سفر در نامهای به او با تأکید به تشکیل شورای انقلاب، از وی خواست دستکم ده نفر برای عضویت در شورای انقلاب پس از سقوط رژیم پهلوی به ایشان معرفی کند؛ افرادی که دارای افکار انحرافی، عضویت در دولتهای فاسد و هر دو مجلس رژیم پهلوی و از سرمایهداران معروف نباشند؛ افرادی خوشنام و غیر روحانی، متدین به اسلام، مدیر، مطلع و شایسته کارکردن در وزارتخانهها<ref> 5/151.</ref>{{ببینید|شورای انقلاب اسلامی}} | مردم همدان در طوماری از امامخمینی خواستار اعزام نوری همدانی به آن شهر شده بودند؛ اما امامخمینی در 9 آبان 1357 از پاریس در نامهای به وی حضور او را در قم برای تربیت طلاب ضروری دانست<ref> 4/229.</ref>. وی پس از هجرت امامخمینی به فرانسه، برای دیدار ایشان به پاریس رفت<ref> نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/416.</ref> و امامخمینی در همین سفر در نامهای به او با تأکید به تشکیل شورای انقلاب، از وی خواست دستکم ده نفر برای عضویت در شورای انقلاب پس از سقوط رژیم پهلوی به ایشان معرفی کند؛ افرادی که دارای افکار انحرافی، عضویت در دولتهای فاسد و هر دو مجلس رژیم پهلوی و از سرمایهداران معروف نباشند؛ افرادی خوشنام و غیر روحانی، متدین به اسلام، مدیر، مطلع و شایسته کارکردن در وزارتخانهها<ref> 5/151.</ref>{{ببینید|شورای انقلاب اسلامی}} | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
امامخمینی همچنین در خرداد 1359 از نوری همدانی خواست براى رسیدگى به مشکلات دینی ایرانیان خارج از کشور بهویژه دانشجویان، به کشورهاى مختلف مسافرت کرده، با امکاناتى که در اختیار دارد به هر شکل مصلحت مىداند در رفع مشکلات و ساماندادن به وضع آنان اقدام کند<ref> 12/410.</ref>. وی بر اساس این فرمانها در سالهای 1358 و 1359 پیاپی به ایتالیا، اتریش، انگلستان، فرانسه، آلمان، سوئد، نروژ، دانمارک، بلژیک، سوئیس، یونان و هلند سفر میکرد. او علاوه بر رسیدگی به امور دانشجویان ایرانی، با مسلمانان آن کشورها ارتباط برقرار میکرد و در شهرهای مهم کشورهای یادشده به تبلیغ احکام اسلامی و معرفی انقلاب اسلامی اهتمام میورزید<ref> نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/95.</ref>. وی در بهمن 1352<ref> 3/16.</ref> و آبان 1363 از امامخمینی اجازه در امور حسبیه گرفت<ref> 19/103.</ref>. | امامخمینی همچنین در خرداد 1359 از نوری همدانی خواست براى رسیدگى به مشکلات دینی ایرانیان خارج از کشور بهویژه دانشجویان، به کشورهاى مختلف مسافرت کرده، با امکاناتى که در اختیار دارد به هر شکل مصلحت مىداند در رفع مشکلات و ساماندادن به وضع آنان اقدام کند<ref> 12/410.</ref>. وی بر اساس این فرمانها در سالهای 1358 و 1359 پیاپی به ایتالیا، اتریش، انگلستان، فرانسه، آلمان، سوئد، نروژ، دانمارک، بلژیک، سوئیس، یونان و هلند سفر میکرد. او علاوه بر رسیدگی به امور دانشجویان ایرانی، با مسلمانان آن کشورها ارتباط برقرار میکرد و در شهرهای مهم کشورهای یادشده به تبلیغ احکام اسلامی و معرفی انقلاب اسلامی اهتمام میورزید<ref> نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/95.</ref>. وی در بهمن 1352<ref> 3/16.</ref> و آبان 1363 از امامخمینی اجازه در امور حسبیه گرفت<ref> 19/103.</ref>. | ||
به عقیده نوری همدانی، امامخمینی عالمی بود که موقعیت زمانی را خوب شناخته بود؛ به همین دلیل تحولی بزرگ در مردم ایجاد کرد<ref> نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/89.</ref> و برای مهیاکردن و ساختن افراد برای حرکت و پیشبرد انقلاب تلاش کرد و در دفاع از حقوق مردم علاقه داشت<ref> | به عقیده نوری همدانی، امامخمینی عالمی بود که موقعیت زمانی را خوب شناخته بود؛ به همین دلیل تحولی بزرگ در مردم ایجاد کرد<ref> نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/89.</ref> و برای مهیاکردن و ساختن افراد برای حرکت و پیشبرد انقلاب تلاش کرد و در دفاع از حقوق مردم علاقه داشت<ref> نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/96 ـ 97.</ref>؛ همچنین در بلندنظری و بزرگواری و رعایت موقعیت اشخاص اهتمام ویژه داشت و درباره بیتالمال حساس بود و از هدررفتن آن منع میکرد<ref> نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/100 ـ 101.</ref>. | ||
از نوری همدانی آثاری در موضوعات مختلف منتشر شده است، ازجمله: | از نوری همدانی آثاری در موضوعات مختلف منتشر شده است، ازجمله: |
نسخهٔ ۲۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۳۹
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۲۲:۳۹، ۱۴ ژانویه ۲۰۲۳ (ساعت هماهنگ جهانی) (۲۲ ماه پیش) تغییر یافتهاست؛( ) لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{در دست ساخت}} جایگزین میکنید. |
حسین،نوری همدانی، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امامخمینی.
حسین نوری همدانی در سال 1304 در همدان به دنیا آمد. پدر وی ابراهیم نوری همدانی از علمای همدان و همحجره ملاعلی معصومی همدانی بود[۱]. او از هفتسالگی پیش پدر به تحصیل پرداخت و بخشی از دروس مقدمات را نزد وی خواند. نوری همدانی در سال 1321 وارد مدرسه آخوند ملاعلی همدانی شد و در مدت هجده ماه اقامت خود درسهای مقدمات حوزه را به پایان برد[۲] و در پایان سال 1323 به حوزه علمیه قم رفت[۳] و درسهای سطح را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، احمد مجاهدی و میرزامهدی تبریزی خواند[۴]. وی پانزده سال در درس خارج فقه سیدحسین بروجردی و دوازده سال در درس خارج فقه سیدمحمد محقق داماد و پنج سال در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت کرد. او همچنین در درسهای خارج فقه و اصول و فلسفه سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و سیدعلی یثربی شرکت کرد[۵] و پنج سال در درس فلسفه و تفسیر سیدمحمدحسین طباطبایی حضور یافت و از آغاز ورود به قم ضمن تحصیل، به تدریس فقه، اصول، کلام و اخلاق پرداخت[۶].
آشنایی نوری همدانی با امامخمینی از همان آغاز ورود وی به قم بود که در درس اخلاق ایشان در مدرسه فیضیه شرکت کرد و مجذوب ایشان شد[۷]. فعالیت سیاسی وی با آغاز نهضت امامخمینی آغاز شد[۸]. پس از بازداشت امامخمینی در خرداد 1342 نوری همدانی همراه سیدمصطفی خمینی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، سیدمحمدرضا سعیدی و ابوالقاسم خزعلی، نزد برخی مراجع تقلید رفتند و خواستار اقدام آنان برای آزادی امامخمینی شدند[۹]. وی پس از آزادی امامخمینی، در برگزاری جشن آزادی ایشان در مدرسه فیضیه که به همت طلاب برگزار شد، نقش داشت[۱۰]. در 23 فروردین 1343، امامخمینی از نوری که در آن روزگار در نجف حضور داشت، خواست مطلب چاپشده در روزنامه اطلاعات 18 فروردین مبنی بر موافقت روحانیان با اعمال خلاف شرع رژیم پهلوی را تکذیب کند[۱۱]. فروردین 1343 امامخمینی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدشهابالدین مرعشی نجفی به توافق رسیدند برای نظم و انضباط طلاب و جلوگیری از مراجعه آنان به مراکز دولتی قم در صورت بروز منازعه، برای هر شهری مسئولی تعیین کنند و نوری همدانی همراه برخی طلاب ازجمله رضا محلاتی مسئول طلاب بروجرد، یزد، اراک و خمین شدند[۱۲]. پس از تبعید امامخمینی به ترکیه، وی همراه با گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم در اعلامیهای اقدام رژیم پهلوی را محکوم کرد[۱۳].
نوری همدانی به سبب ادامه مبارزه، بارها تعقیب و بازجویی شد و یک بار به مدت سه ماه در سلول انفرادی زندان قزلقلعه حبس بود[۱۴]. وی به همراه گروهی از علما و اساتید حوزه علمیه قم در مهر 1344 در اعلامیهای انتقال امامخمینی از ترکیه به عراق را مایه خوشحالی و ادامه تبعید و دوری ایشان از مردم ایران و حوزه علمیه قم را مایه تأسف و تنفر ملت ایران خواندند[۱۵]؛ چنانکه در آبان 1344، همراه با علمای دیگر چون سیدمحمدرضا سعیدی، علی حیدری نهاوندی، حسن حسنزاده آملی و عبدالرحیم ربانی شیرازی در نامهای به امیرعباس هویدا نخستوزیر رژیم پهلوی خواستار رفع تبعید امامخمینی شد[۱۶].
نوری همدانی در 25 اسفند 1344 درس خود را به نشانه اعتراض به تبعید امامخمینی تعطیل کرد[۱۷]. در 12 خرداد 1349 هفتاد نفر از یاران امامخمینی در تلگرامی درگذشتِ سیدمحسن حکیم را به امامخمینی تسلیت گفتند و نوری همدانی از امضاکنندگان آن تلگرام بود[۱۸]. در 19 خرداد 1349 وی همراه با یازده تن از فضلای حوزه علمیه قم در اعلامیهای اعلمیت امامخمینی را تأیید کرد[۱۹].
در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، نوری همدانی همراه گروه زیادی از علما و فضلای حوزه قم در آبان 1356 در اعلامیهای این مصیبت را به امامخمینی تسلیت گفت[۲۰]. نوری همدانی مطابق گزارش 10/10/1356 مردم را به بزرگداشت چهلم درگذشت سیدمصطفی خمینی تشویق و از برگزاری جشن عید غدیر منع کرد و از پخش شیرینی در خانه خود امتناع ورزید[۲۱]. پس از اهانت رژیم پهلوی در 17 دی 1356 در روزنامه اطلاعات به امامخمینی و آغاز اعتراضِ مردم قم و روحانیان از 18 دی با حضور در بیت مراجع و علما، در بعد از ظهر 19 دی مردم در خانه نوری همدانی تجمع کردند[۲۲]. در این تجمع نخست داماد وی، سیدحسین موسوی تبریزی در اعتراض به رژیم سخنرانی کرد؛ سپس نوری همدانی با دفاع از شخصیت امامخمینی در پاسخی غیر مستقیم به محمدرضا پهلوی شعر «مه فشاند نور و سگ عو عو کند // هر کسی بر طینت خود میتند» را خواند[۲۳] و پس از سخنرانی، با تظاهرات مردم همراه شد و به خیابان آمد[۲۴]. همراهی وی با مردم بر شور تظاهرات افزود. نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم برای برهمزدن تظاهرات به سمت مردم تیراندازی کردند و بر اثر این تیراندازی شش تن به شهادت رسیدند و نه تن مصدوم شدند[۲۵] (ببینید: نوزده دی) پس از این واقعه کوچه خانه نوری همدانی به کوچه قیام معروف شد[۲۶]. پس از حادثه 19 دی، ساواک وی را بازداشت و چند ماه به خلخال و سپس به سقز کردستان تبعید کرد[۲۷]. پس از انتخاب جعفر شریفامامی به نخستوزیری و اقدام وی برای کسب وجهه در آزادکردن زندانیهای سیاسی و تبعیدیها، نوری همدانی نیز از کسانی بود که از تبعید آزاد شد[۲۸].
در فروردین 1357 نوری همدانی همراه با گروهی از علما و فضلای حوزه قم در نامهای از مرتضی حائری یزدی خواست درباره تبعید علما، مدرسان حوزه علمیه قم و دیگر حوزهها و ائمه جماعات که درسها و مساجدشان تعطیل شده است، اعلام نظر کند. حائری در پاسخ، تبعید آنان را خلاف قانون اسلامی دانست[۲۹]. در همان سال، نوری همدانی همراه با برخی از استادان ازجمله علیاکبر مشکینی، ابوطالب تجلیل، محسن دوزدوزانی و یوسف صانعی در تلگرامی به علمای مشهد، حمله مأموران رژیم به حرم امامرضا(ع) را محکوم کرد[۳۰]. در برگزاری راهپیمایی تاسوعا و عاشورا در سال 1357 علیه رژیم پهلوی در سراسر ایران، نوری همدانی از کسانی بود که در اعلامیه دعوت به این راهپیمایی از سوی استادان و فضلای حوزه علمیه قم و نیز در دعوت به بازگشایی موقت مغازهها همراه علما و مدرسان حوزه علمیه قم مشارکت داشت[۳۱].
مردم همدان در طوماری از امامخمینی خواستار اعزام نوری همدانی به آن شهر شده بودند؛ اما امامخمینی در 9 آبان 1357 از پاریس در نامهای به وی حضور او را در قم برای تربیت طلاب ضروری دانست[۳۲]. وی پس از هجرت امامخمینی به فرانسه، برای دیدار ایشان به پاریس رفت[۳۳] و امامخمینی در همین سفر در نامهای به او با تأکید به تشکیل شورای انقلاب، از وی خواست دستکم ده نفر برای عضویت در شورای انقلاب پس از سقوط رژیم پهلوی به ایشان معرفی کند؛ افرادی که دارای افکار انحرافی، عضویت در دولتهای فاسد و هر دو مجلس رژیم پهلوی و از سرمایهداران معروف نباشند؛ افرادی خوشنام و غیر روحانی، متدین به اسلام، مدیر، مطلع و شایسته کارکردن در وزارتخانهها[۳۴] (ببینید: شورای انقلاب اسلامی)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی در 29 بهمن 1357 با قدردانی از مقاومت مردم کردستان در برابر استبداد رژیم پهلوی، نوری همدانی را به عنوان نماینده خود به کردستان فرستاد تا خواستههای آنان را به ایشان گزارش دهد[۳۵] و در خرداد 1358، وی را به عنوان نماینده خود به کشورهای اروپایی اعزام کرد تا از نزدیک با دانشجویان ایرانی دیدار و در رفع مشکلات مذهبی آنان تلاش کند[۳۶]؛ چنانکه در دی 1358 امامخمینی وی را نماینده خود در کشورهای پاکستان، هندوستان و بنگلادش کرد تا با سفر به آنجا از نزدیک اوضاع مسلمانان و مدارس علمیه و کمبودهای آنان را بررسی و با مشورت علمای آن مناطق در رفع نیازمندیهای مردم تا حد امکان اقدام کند، و در صورت مصلحت سفری به فیلیپین کند و در رفع نابسامانیهای آنجا نیز اقدام لازم را انجام دهد[۳۷]. وی طبق این دستور به کشورهای گفتهشده رفت و علاوه بر رسیدگی به امور سفارت و کنسولگریهای ایران در آن کشورها، در تبیین و تبلیغ نهضت اسلامی تلاش کرد[۳۸].
امامخمینی همچنین در خرداد 1359 از نوری همدانی خواست براى رسیدگى به مشکلات دینی ایرانیان خارج از کشور بهویژه دانشجویان، به کشورهاى مختلف مسافرت کرده، با امکاناتى که در اختیار دارد به هر شکل مصلحت مىداند در رفع مشکلات و ساماندادن به وضع آنان اقدام کند[۳۹]. وی بر اساس این فرمانها در سالهای 1358 و 1359 پیاپی به ایتالیا، اتریش، انگلستان، فرانسه، آلمان، سوئد، نروژ، دانمارک، بلژیک، سوئیس، یونان و هلند سفر میکرد. او علاوه بر رسیدگی به امور دانشجویان ایرانی، با مسلمانان آن کشورها ارتباط برقرار میکرد و در شهرهای مهم کشورهای یادشده به تبلیغ احکام اسلامی و معرفی انقلاب اسلامی اهتمام میورزید[۴۰]. وی در بهمن 1352[۴۱] و آبان 1363 از امامخمینی اجازه در امور حسبیه گرفت[۴۲].
به عقیده نوری همدانی، امامخمینی عالمی بود که موقعیت زمانی را خوب شناخته بود؛ به همین دلیل تحولی بزرگ در مردم ایجاد کرد[۴۳] و برای مهیاکردن و ساختن افراد برای حرکت و پیشبرد انقلاب تلاش کرد و در دفاع از حقوق مردم علاقه داشت[۴۴]؛ همچنین در بلندنظری و بزرگواری و رعایت موقعیت اشخاص اهتمام ویژه داشت و درباره بیتالمال حساس بود و از هدررفتن آن منع میکرد[۴۵].
از نوری همدانی آثاری در موضوعات مختلف منتشر شده است، ازجمله:
مسائل اجتهاد و تقلید، امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه اسلام، خمس، جهاد، ربا، توضیح المسائل، هزارویک مسئله فقهی، اسلام مجسم[۴۶]، جایگاه بانوان در اسلام، دانش عصر فضا، شگفتیهای آفرینش، خوارج از دیدگاه نهج البلاغه، بیتالمال از دیدگاه نهج البلاغه، اقتصاد اسلامی، ما و مسائل روز، منطق خداشناسی و جمهوری اسلامی[۴۷].
پانویس
- ↑ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/378.
- ↑ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/378؛ نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/88؛ آیتالله نوری همدانی، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/384.
- ↑ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/384؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/514؛ محبوبی، حسین نوری، 6/443.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، 3/514.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، 3/513؛ محبوبی، حسین نوری، 6/444.
- ↑ نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/88.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، 3/516.
- ↑ محفوظی، مصاحبه، 2/224 ـ 225.
- ↑ درچهای، مصاحبه، 1/376.
- ↑ 1/282.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 9/130 ـ 131.
- ↑ نوری همدانی، آیینه داران حقیقت، 1/411.
- ↑ نوری همدانی، آیینه داران حقیقت، 1/412؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/517.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 5/267 ـ 268 و 369.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 9/274 ـ 276.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 11/151 ـ 152.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 11/36.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 11/379 ـ 383.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/69.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/115.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/152 ـ 155 و 171 ـ 172.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، 3/516؛ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/414.
- ↑ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/414؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.
- ↑ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/414 ـ 415.
- ↑ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/415؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/517.
- ↑ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/415 ـ 416.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 2/249.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 3/438 ـ 439.
- ↑ محبوبی، حسین نوری، 6/446.
- ↑ 4/229.
- ↑ نوری همدانی، آیینهداران حقیقت، 1/416.
- ↑ 5/151.
- ↑ 6/184 ـ 185.
- ↑ همان، 8/213؛ نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/94.
- ↑ 11/432.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، 3/517.
- ↑ 12/410.
- ↑ نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/95.
- ↑ 3/16.
- ↑ 19/103.
- ↑ نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/89.
- ↑ نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/96 ـ 97.
- ↑ نوری همدانی، پابهپای آفتاب، 6/100 ـ 101.
- ↑ شرح حال علمای بزرگ جهان اسلام.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین، 3/515 ـ 516؛ محبوبی، حسین نوری، 6/445.
منابع
- آیتالله نوری همدانی، پایگاه اطلاعرسانی، 28/1/1396ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، 1389ش.
- درچهای، سیدتقی، مصاحبه، چاپشده در خاطرات 15 خرداد قم، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر، چاپ اول، 1388ش.
- صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1385ش.
- محبوبی، مجید، حسین نوری (آیتالله نوری همدانی)، چاپشده در گلشن ابرار، قم، نورالسجاد، چاپ دوم، 1386ش.
- محفوظی، عباس، مصاحبه، چاپشده در خاطرات 15 خرداد قم، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر، چاپ اول، 1388ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، 1374ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، 1386ش.
- نوری همدانی، حسین، مصاحبه، آیینهداران حقیقت، قم، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول، 1382ش.
- همو، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، 1380ش.
پیوند به بیرون
سیداحمد حسینی، حسین نوری همدانی دانشنامه امامخمینی(ره)، ج۱۰، ص 141-145.