confirmed، templateeditor
۸۴۸
ویرایش
A.sharefat (بحث | مشارکتها) (اصلاح نویسههای عربی) |
A.sharefat (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''توکل'''، اعتماد قلبی به [[خداوند]] و [[انقطاع]] از خلق. | |||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
توکل به معنای اظهار ناتوانی در کار و [[اعتماد]] بر دیگری است <ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۵/۱۸۴۴-۱۸۴۵؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۶/۱۳۶؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۳/۶۳۶</ref>. بعضی اظهار ناتوانی را جزو معنای توکل نمیدانند <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۸۸۲</ref>. [[امامخمینی]] توکل را اعتماد بر غیر میداند؛ اما در اینکه معنای آن اظهار ناتوانی باشد، تردید کرده، ناتوانی را لازم معنای توکل میداند <ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۲۰۰</ref>. این واژه در اصطلاح اخلاقی، اعتماد قلبی به خداوند و مأیوس بودن از آن چیزی است که در دست مردمان است <ref>مدنی، ریاض السالکین،۴/۱۲۹؛ نراقی، جامع السعادات، ۳/۲۱۸-۲۱۹</ref>. در اصطلاح عرفانی نیز واگذارکردن امور به مالک آن و اعتمادنمودن به وکالت اوست <ref>انصاری، منازل السائرین، ۶۵</ref>. بعضی، توکل را به معنای انقطاع از خلق و پیوستن به حق میدانند <ref>لاهیجی، مفاتیح الأعجاز، ۲۷۳-۲۷۵</ref>. امامخمینی در کتابهای اخلاقی و عرفانی خود به هر دو اصطلاح اشاره و آنها را تأیید کرده است <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۲۰۰؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۲۱۴</ref>. | توکل به معنای اظهار ناتوانی در کار و [[اعتماد]] بر دیگری است <ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۵/۱۸۴۴-۱۸۴۵؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۶/۱۳۶؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۳/۶۳۶</ref>. بعضی اظهار ناتوانی را جزو معنای توکل نمیدانند <ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۸۸۲</ref>. [[امامخمینی]] توکل را اعتماد بر غیر میداند؛ اما در اینکه معنای آن اظهار ناتوانی باشد، تردید کرده، ناتوانی را لازم معنای توکل میداند <ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۲۰۰</ref>. این واژه در اصطلاح اخلاقی، اعتماد قلبی به خداوند و مأیوس بودن از آن چیزی است که در دست مردمان است <ref>مدنی، ریاض السالکین،۴/۱۲۹؛ نراقی، جامع السعادات، ۳/۲۱۸-۲۱۹</ref>. در اصطلاح عرفانی نیز واگذارکردن امور به مالک آن و اعتمادنمودن به وکالت اوست <ref>انصاری، منازل السائرین، ۶۵</ref>. بعضی، توکل را به معنای انقطاع از خلق و پیوستن به حق میدانند <ref>لاهیجی، مفاتیح الأعجاز، ۲۷۳-۲۷۵</ref>. امامخمینی در کتابهای اخلاقی و عرفانی خود به هر دو اصطلاح اشاره و آنها را تأیید کرده است <ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۲۰۰؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۲۱۴</ref>. |