نهضت مشروطه: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
واژه نهضت از ریشه «نهض» به معنای قیام، خیزش، بیداری است<ref> آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، 718 ـ 719.</ref> و واژه «انقلاب» که گاه درباره جنبش مشروطه به کار می‌رود، به معنای دگرگونی بنیادی در نظام اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی است<ref> آشوری، دانشنامه سیاسی، 47.</ref>. مشروطه در عربی از ریشه «شرط» به معنای شرط‌شده است و مشروطیت مصدر صناعی آن است. واژه مشروطیت که برخی گمان کرده‌اند در اصل از واژه فرانسوی «شارت» گرفته شده، از زبان ترکان عثمانی وارد زبان فارسی شده و معنای اصطلاحی آن حکومت قانون و مرادف با واژه «کنستی توسیون» فرانسوی است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، 12/18500.</ref>. مشروطه به رژیم سیاسی یا حکومتی گفته می‌شود که دامنه کاربرد قدرت در آن محدود به حدود قانونی است و حکومت مشروطه در برابر حکومت استبدادی و دیکتاتوری است<ref> علیزاده، فرهنگ خاص، 83.</ref>. برخی از علمای طرفدار مشروطه در ایران مانند محمدکاظم خراسانی، عبدالله مازندرانی و محمدحسین تهرانی، مشروطه را «اشتراط» به‌معنای محدودکردن و مقیدکردن تعریف کرد‌ه‌اند<ref> حائری، عبدالهادی، تشیع، 253.</ref>.
واژه نهضت از ریشه «نهض» به معنای قیام، خیزش، بیداری است<ref> آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، 718 ـ 719.</ref> و واژه «انقلاب» که گاه درباره جنبش مشروطه به کار می‌رود، به معنای دگرگونی بنیادی در نظام اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی است<ref> آشوری، دانشنامه سیاسی، 47.</ref>. مشروطه در عربی از ریشه «شرط» به معنای شرط‌شده است و مشروطیت مصدر صناعی آن است. واژه مشروطیت که برخی گمان کرده‌اند در اصل از واژه فرانسوی «شارت» گرفته شده، از زبان ترکان عثمانی وارد زبان فارسی شده و معنای اصطلاحی آن حکومت قانون و مرادف با واژه «کنستی توسیون» فرانسوی است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، 12/18500.</ref>. مشروطه به رژیم سیاسی یا حکومتی گفته می‌شود که دامنه کاربرد قدرت در آن محدود به حدود قانونی است و حکومت مشروطه در برابر حکومت استبدادی و دیکتاتوری است<ref> علیزاده، فرهنگ خاص، 83.</ref>. برخی از علمای طرفدار مشروطه در ایران مانند محمدکاظم خراسانی، عبدالله مازندرانی و محمدحسین تهرانی، مشروطه را «اشتراط» به‌معنای محدودکردن و مقیدکردن تعریف کرد‌ه‌اند<ref> حائری، عبدالهادی، تشیع، 253.</ref>.


دولت مشروطه و نظریه مشروطیت دستاورد قرن هجدهم میلادی است و نخستین تعبیرات از نظریه دولت مشروطه، در امریکا، فرانسه و انگلستان عنوان شد؛ هرچند سابقه بسیاری از اجزا و استدلالات عمده آن به قرون وسطا بازمی‌گردد<ref> وینسنت، نظریه‌های دولت، 123، 126 ـ 127 و 131.</ref>. واژه مشروطه در نیمه‌های دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار در ایران به‌کار گرفته شد<ref> هدایت، طلوع مشروطیت، 15.</ref> و سیدمحمد طباطبایی دوازده سال پیش از امضای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین‌شاه، ‏از مشروطیت و مجلس شورای ملی سخن گفت<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 49 ـ 51؛ حائری، عبدالهادی، تشیع، 104 ـ 105.</ref>. حتی برخی از رهبران نهضت مشروطه، مانند طباطبایی، به عقاید ضد سلطنتی و جمهوری‌خواهانه مشهور بودند؛ اما با درک اوضاع اجتماعی روز، عامدانه از طرح جمهوری‌خواهی پرهیز می‌کردند<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 49؛ کریمی، 40.</ref>. هدف اصلی نهضت مشروطه ایران نیز تبدیل قدرت سیاسی خودکامه به قدرت مقید به قانون بود و نهادهای برآمده از جنبش مشروطه یعنی قانون اساسی و مجلس شورای ملی نیز چنین وظیفه‌ای بر عهده داشتند<ref> بشیریه، 63.</ref>.
دولت مشروطه و نظریه مشروطیت دستاورد قرن هجدهم میلادی است و نخستین تعبیرات از نظریه دولت مشروطه، در امریکا، فرانسه و انگلستان عنوان شد؛ هرچند سابقه بسیاری از اجزا و استدلالات عمده آن به قرون وسطا بازمی‌گردد<ref> وینسنت، نظریه‌های دولت، 123، 126 ـ 127 و 131.</ref>. واژه مشروطه در نیمه‌های دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار در ایران به‌کار گرفته شد<ref> هدایت، طلوع مشروطیت، 15.</ref> و سیدمحمد طباطبایی دوازده سال پیش از امضای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین‌شاه، ‏از مشروطیت و مجلس شورای ملی سخن گفت<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 49 ـ 51؛ حائری، عبدالهادی، تشیع، 104 ـ 105.</ref>. حتی برخی از رهبران نهضت مشروطه، مانند طباطبایی، به عقاید ضد سلطنتی و جمهوری‌خواهانه مشهور بودند؛ اما با درک اوضاع اجتماعی روز، عامدانه از طرح جمهوری‌خواهی پرهیز می‌کردند<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 49؛ کریمی، 40.</ref>. هدف اصلی نهضت مشروطه ایران نیز تبدیل قدرت سیاسی خودکامه به قدرت مقید به قانون بود و نهادهای برآمده از جنبش مشروطه یعنی قانون اساسی و مجلس شورای ملی نیز چنین وظیفه‌ای بر عهده داشتند<ref> بشیریه، 63.</ref>.


==زمینه‌ها و آغاز مشروطه‌خواهی==
==زمینه‌ها و آغاز مشروطه‌خواهی==


تا آغاز قرن نوزدهم تنها شکل شناخته‌شده نظام سیاسی در ایران، نظام سلطنتی بود و این امر تا زمان سلطنت قاجار به‌ویژه دوره ناصری، همچنان پابرجا بود و همچنان در تفکر سیاسی ایرانیان، شاه «ظل الله» بود و به عنوان اراده خدا بر مردم حکم می‌راند<ref> کریمی، 19.</ref>. تحولات دوره قاجار و اصلاحات شخصیت‌هایی چون عباس‌میرزا، قائم‌مقام فراهانی، امیرکبیر، میرزاجعفرخان مشیرالدوله و میرزاحسین‌خان سپهسالار ـ به‌رغم نرسیدن به موفقیت کامل ـ منجر به ایجاد تغییراتی در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور شد<ref> همان، 29.</ref>. نتیجه مهم این تغییرات در زمینه ‌اندیشه سیاسی، آشنایی ایرانیان با نظام‌های سیاسی جدید و توجه مردم و دولت‌مردان به ضرورت قانون در کشور بود<ref> آدمیت، 1/13 ـ 14.</ref>. در این دوره، آشنایی ایرانیان با تجدد و تمدن غرب و شکست‌های ایران در جنگ با روس، احساس عقب‌ماندگی و نیاز به بازسازی را آشکار کرد<ref> جعفریان، بررسی و تحقیق، 79.</ref>. واقعه رژی یا جنبش تنباکو در پایان دوره ناصری<ref> ناطق، 86.</ref>، گذشته از همه ابعاد و زوایای پنهان و پیدای آن، نشان‌دهنده وجود روحیه عصیان ملت علیه دولت در این دوره و طغیان عمومی بر ضد شیوه حکمرانی بود{{ببینید|نهضت تحریم تنباکو}} و قتل ناصرالدین‌شاه نیز برخلاف شاه‌کشی‌های گذشته، کاملاً تحت تأثیر تحولات اجتماعی بود<ref> کریمی، 37؛ آدمیت، 1/49؛  ناظم‌الاسلام کرمانی، 83.</ref>.
تا آغاز قرن نوزدهم تنها شکل شناخته‌شده نظام سیاسی در ایران، نظام سلطنتی بود و این امر تا زمان سلطنت قاجار به‌ویژه دوره ناصری، همچنان پابرجا بود و همچنان در تفکر سیاسی ایرانیان، شاه «ظل الله» بود و به عنوان اراده خدا بر مردم حکم می‌راند<ref> کریمی، 19.</ref>. تحولات دوره قاجار و اصلاحات شخصیت‌هایی چون عباس‌میرزا، قائم‌مقام فراهانی، امیرکبیر، میرزاجعفرخان مشیرالدوله و میرزاحسین‌خان سپهسالار ـ به‌رغم نرسیدن به موفقیت کامل ـ منجر به ایجاد تغییراتی در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور شد<ref> همان، 29.</ref>. نتیجه مهم این تغییرات در زمینه ‌اندیشه سیاسی، آشنایی ایرانیان با نظام‌های سیاسی جدید و توجه مردم و دولت‌مردان به ضرورت قانون در کشور بود<ref> آدمیت، 1/13 ـ 14.</ref>. در این دوره، آشنایی ایرانیان با تجدد و تمدن غرب و شکست‌های ایران در جنگ با روس، احساس عقب‌ماندگی و نیاز به بازسازی را آشکار کرد<ref> جعفریان، بررسی و تحقیق، 79.</ref>. واقعه رژی یا جنبش تنباکو در پایان دوره ناصری<ref> ناطق، 86.</ref>، گذشته از همه ابعاد و زوایای پنهان و پیدای آن، نشان‌دهنده وجود روحیه عصیان ملت علیه دولت در این دوره و طغیان عمومی بر ضد شیوه حکمرانی بود{{ببینید|نهضت تحریم تنباکو}} و قتل ناصرالدین‌شاه نیز برخلاف شاه‌کشی‌های گذشته، کاملاً تحت تأثیر تحولات اجتماعی بود<ref> کریمی، 37؛ آدمیت، 1/49؛  ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 83.</ref>.


پس از قتل ناصرالدین‌شاه در 18/11/1313ق/ 11/2/1275ش، مظفرالدین‌شاه که براى پذیرش افکار اصلاح‌طلبانه آمادگى بیشتری داشت، به سلطنت رسید<ref> براون، 72 و 103.</ref>. همپای عوامل اصلی پدیدآورنده نهضت مشروطه در ایران، وقوع مجموعه‌ای حوادث و دستاویزهای سیاسی اجتماعی در آستانه نهضت مشروطیتْ گسترش مبارزات مذهبی و ملی علیه حکومت قاجار را موجب شد<ref> آجدانی، 66.</ref>. صدراعظمی عین‌الدوله<ref> که مردی خشن و مستبد بود)  و چگونگی رفتار وی با مردم و علما<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 131 ـ 140.</ref>، بی‌توجهی حکومت قاجار به اعتراض‌های گروهی از تاجران به سیاست‌های اقتصادی نوز بلژیکی ـ سرپرست اداره گمرک ایران ـ و انتشار تصویری از نوز با لباس روحانیت در مجلس بالماسکه<ref> آدمیت، 1/151 ـ 155؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 36 ـ 38.</ref>، اقدام حاکم کرمان<ref> در پی درگیری‌های فرقه شیخیه و متشرعه.</ref> در محرم سال 1323ق به بازداشت، شلاق‌زدن و تبعید میرزامحمدرضا مجتهد<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 237 ـ 243.</ref>، واگذاری زمین قبرستان و مدرسه چال تهران به کارگزاران دولت روسیه برای احداث عمارت بانک<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 54 ـ 55؛ دولت‌آبادی، 2/7 ـ 8.</ref>، و اقدام علاء‌الدوله حاکم تهران به بازداشت و شلاق‌زدن چند تن از تاجران به بهانه گران‌شدن قند<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 273 ـ 275.</ref>، ازجمله رویدادهایی بود که افزایش هیجان عمومی بر ضد عین‌الدوله<ref> صدراعظم.</ref>، و ائتلاف گسترده گروه‌های مخالف دربار به‌ویژه گروهی از بازرگانان، روشنفکران و روحانیان به رهبری علما را به دنبال داشت<ref> همان.</ref>.
پس از قتل ناصرالدین‌شاه در 18/11/1313ق/ 11/2/1275ش، مظفرالدین‌شاه که براى پذیرش افکار اصلاح‌طلبانه آمادگى بیشتری داشت، به سلطنت رسید<ref> براون، 72 و 103.</ref>. همپای عوامل اصلی پدیدآورنده نهضت مشروطه در ایران، وقوع مجموعه‌ای حوادث و دستاویزهای سیاسی اجتماعی در آستانه نهضت مشروطیتْ گسترش مبارزات مذهبی و ملی علیه حکومت قاجار را موجب شد<ref> آجدانی، 66.</ref>. صدراعظمی عین‌الدوله<ref> که مردی خشن و مستبد بود)  و چگونگی رفتار وی با مردم و علما<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 131 ـ 140.</ref>، بی‌توجهی حکومت قاجار به اعتراض‌های گروهی از تاجران به سیاست‌های اقتصادی نوز بلژیکی ـ سرپرست اداره گمرک ایران ـ و انتشار تصویری از نوز با لباس روحانیت در مجلس بالماسکه<ref> آدمیت، 1/151 ـ 155؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 36 ـ 38.</ref>، اقدام حاکم کرمان<ref> در پی درگیری‌های فرقه شیخیه و متشرعه.</ref> در محرم سال 1323ق به بازداشت، شلاق‌زدن و تبعید میرزامحمدرضا مجتهد<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 237 ـ 243.</ref>، واگذاری زمین قبرستان و مدرسه چال تهران به کارگزاران دولت روسیه برای احداث عمارت بانک<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 54 ـ 55؛ دولت‌آبادی، 2/7 ـ 8.</ref>، و اقدام علاء‌الدوله حاکم تهران به بازداشت و شلاق‌زدن چند تن از تاجران به بهانه گران‌شدن قند<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 273 ـ 275.</ref>، ازجمله رویدادهایی بود که افزایش هیجان عمومی بر ضد عین‌الدوله<ref> صدراعظم.</ref>، و ائتلاف گسترده گروه‌های مخالف دربار به‌ویژه گروهی از بازرگانان، روشنفکران و روحانیان به رهبری علما را به دنبال داشت<ref> همان.</ref>.


در پی واقعه به‌چوب‌بستن عده‌ای از تاجران، گروه‌هایی از مردم و روحانیان در اعتراض به سیاست‌های عین‌الدوله، به تعطیل بازار و اجتماع در مسجد شاه پرداختند و برکناری علاء‌الدوله از حکومت تهران و تأسیس عدالتخانه را از خواسته‌های خود اعلام کردند<ref> همان، 275 ـ 280.</ref>. این اجتماع گرچه با آشوب و درگیری هواداران میرزاابوالقاسم، امام‌جمعه وقت، به پراکندگی انجامید<ref> دولت‌آبادی، 2/12 ـ 14؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، 282 ـ 283؛ آجدانی، 67.</ref>، اما دو نتیجه مهم درپی داشت:
در پی واقعه به‌چوب‌بستن عده‌ای از تاجران، گروه‌هایی از مردم و روحانیان در اعتراض به سیاست‌های عین‌الدوله، به تعطیل بازار و اجتماع در مسجد شاه پرداختند و برکناری علاء‌الدوله از حکومت تهران و تأسیس عدالتخانه را از خواسته‌های خود اعلام کردند<ref> همان، 275 ـ 280.</ref>. این اجتماع گرچه با آشوب و درگیری هواداران میرزاابوالقاسم، امام‌جمعه وقت، به پراکندگی انجامید<ref> دولت‌آبادی، 2/12 ـ 14؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 282 ـ 283؛ آجدانی، 67.</ref>، اما دو نتیجه مهم درپی داشت:


اول تشدید تضاد میان دربار و نیروهای مخالف و دوم نزدیکی بیشتر گروه‌های مختلف مخالف دربار به‌رغم انگیزه‌ها و اهداف متفاوت آنان<ref> آجدانی، 67.</ref>.
اول تشدید تضاد میان دربار و نیروهای مخالف و دوم نزدیکی بیشتر گروه‌های مختلف مخالف دربار به‌رغم انگیزه‌ها و اهداف متفاوت آنان<ref> آجدانی، 67.</ref>.


پس از این اتفاق، برای پیشگیری از درگیری و دودستگی در شهر و به پیشنهاد طباطبایی، گروهی از علما مانند سیدعبدالله بهبهانی، شیخ‌مرتضی آشتیانی، محمدجعفر صدرالعلما و سیدجمال‌الدین افجه‌ای، با همراهی گروهی از مردم از شهر هجرت کردند و در شانزدهم شوال 1323ق/ 23/9/1284ش، در صحن عبدالعظیم حسنی(ع)  شهر ری متحصن شدند<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 281 ـ 284.</ref>. پس از موفق‌نشدن عین‌الدوله در حل مسئله از راه تطمیع و تهدید، سرانجام مظفرالدین‌شاه در مذاکره با نمایندگان علما، به تأسیس عدالتخانه و اجرای احکام شریعت متعهد شد و این تحصن که به «مهاجرت صغرا» معروف شد، در شانزدهم ذی‌القعده 1323ق پایان یافت<ref> دولت‌آبادی، 2/29 ـ 33؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، 283 ـ 306؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 71 ـ 72.</ref>. بر همین اساس کمیسیونی از علما و رجال دولت برای تدوین مقررات لازم جهت تأسیس عدالتخانه تشکیل شد؛ اما به دلیل توجه‌نکردن دولت به اجرای مفاد دستور شاه و تعارض موجود میان اعضای کمیسیون در موضوعاتی چون تأسیس مجلس ملی، انتخاب نمایندگان و قانون اساسی، فعالیت جدی در زمینه تشکیل عدالتخانه صورت نگرفت<ref> آدمیت، 158؛ دولت‌آبادی، 2/50 ـ 56.</ref>.
پس از این اتفاق، برای پیشگیری از درگیری و دودستگی در شهر و به پیشنهاد طباطبایی، گروهی از علما مانند سیدعبدالله بهبهانی، شیخ‌مرتضی آشتیانی، محمدجعفر صدرالعلما و سیدجمال‌الدین افجه‌ای، با همراهی گروهی از مردم از شهر هجرت کردند و در شانزدهم شوال 1323ق/ 23/9/1284ش، در صحن عبدالعظیم حسنی(ع)  شهر ری متحصن شدند<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 281 ـ 284.</ref>. پس از موفق‌نشدن عین‌الدوله در حل مسئله از راه تطمیع و تهدید، سرانجام مظفرالدین‌شاه در مذاکره با نمایندگان علما، به تأسیس عدالتخانه و اجرای احکام شریعت متعهد شد و این تحصن که به «مهاجرت صغرا» معروف شد، در شانزدهم ذی‌القعده 1323ق پایان یافت<ref> دولت‌آبادی، 2/29 ـ 33؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 283 ـ 306؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 71 ـ 72.</ref>. بر همین اساس کمیسیونی از علما و رجال دولت برای تدوین مقررات لازم جهت تأسیس عدالتخانه تشکیل شد؛ اما به دلیل توجه‌نکردن دولت به اجرای مفاد دستور شاه و تعارض موجود میان اعضای کمیسیون در موضوعاتی چون تأسیس مجلس ملی، انتخاب نمایندگان و قانون اساسی، فعالیت جدی در زمینه تشکیل عدالتخانه صورت نگرفت<ref> آدمیت، 158؛ دولت‌آبادی، 2/50 ـ 56.</ref>.


عملی‌نشدن وعده مظفرالدین‌شاه و پیگیری مردم و علما برای تأسیس عدالتخانه<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 317 ـ 399.</ref>، بازداشت شیخ‌محمد واعظ به ‌دستور عین‌الدوله و اعتراض طلاب به این امر که موجب درگیری و کشته‌شدن طلبه جوانی به نام سیدعبدالحمید شد<ref> همان، 403 ـ 405؛ دولت‌آبادی، 2/68.</ref>، به اجتماع مردم خشمگین و علما در مسجد جامع و پس از آن، تصمیم علما برای هجرت به عتبات منجر شد<ref> دولت‌آبادی، 2/68 ـ 70؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، 406 ـ 423.</ref>. این مهاجرت که از نظر هدف هجرت و تعداد مهاجران و صدمات واردشده، بزرگ‌تر بود، به «مهاجرت کبرا» معروف شد<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 426.</ref>. برخی از علما مانند شیخ‌فضل‌الله نوری، سیدحسین قمی و سیداسدالله طباطبایی که در مهاجرت صغری نبودند نیز در این سفر به مهاجران پیوستند<ref> همان، 424؛ آبراهامیان، 107.</ref>.
عملی‌نشدن وعده مظفرالدین‌شاه و پیگیری مردم و علما برای تأسیس عدالتخانه<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 317 ـ 399.</ref>، بازداشت شیخ‌محمد واعظ به ‌دستور عین‌الدوله و اعتراض طلاب به این امر که موجب درگیری و کشته‌شدن طلبه جوانی به نام سیدعبدالحمید شد<ref> همان، 403 ـ 405؛ دولت‌آبادی، 2/68.</ref>، به اجتماع مردم خشمگین و علما در مسجد جامع و پس از آن، تصمیم علما برای هجرت به عتبات منجر شد<ref> دولت‌آبادی، 2/68 ـ 70؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 406 ـ 423.</ref>. این مهاجرت که از نظر هدف هجرت و تعداد مهاجران و صدمات واردشده، بزرگ‌تر بود، به «مهاجرت کبرا» معروف شد<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 426.</ref>. برخی از علما مانند شیخ‌فضل‌الله نوری، سیدحسین قمی و سیداسدالله طباطبایی که در مهاجرت صغری نبودند نیز در این سفر به مهاجران پیوستند<ref> همان، 424؛ آبراهامیان، 107.</ref>.


پس از خروج علما از شهر، برخی از تاجران و گروه‌های مختلف مردم از ترس واکنش دولت، به سفارت انگلستان پناه بردند و در آنجا تحصن کردند<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 107 ـ 109.</ref>. افزایش تحصن‌کنندگان در سفارت، حمایت دولت انگلستان از آنان، همچنین اعلام حمایت علما و روحانیان شهرهای تبریز، اصفهان، شیراز و نجف اشرف از تحصن‌کنندگان، به استعفای عین‌الدوله از صدارت و تلگرافِ درخواست مظفرالدین‌شاه به علما برای بازگشت به تهران و دیدار حضوری با آنان منجر شد<ref> جعفریان، بررسی و تحقیق، 105 ـ 151؛ شمیم، 441؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، 1458 ـ 461.</ref>. مظفرالدین‌شاه عضدالملک را مأمور کرد تا برای بازگرداندن علما به قم سفر کند<ref> دولت‌آبادی، 2/81؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، 458.</ref>. در جریان رویدادهای گفته‌شده، درخواستِ رهبران تحصن‌کنندگان در سفارت، برای تشکیل مجلس شورای ملی، روند حوادث را تغییر داد<ref> آبراهامیان، 108 ـ 109؛ جعفریان، بررسی و تحقیق، 264 ـ 265.</ref>؛ چنان‌که ده روز پس از آغاز تحصن، بست‌نشینان خواسته‌های خود را تأسیس مجلس شورای ملی، بازگشت محترمانه علما از قم و مجازات عوامل سرکوب مردم اعلام کردند<ref> آدمیت، 1/168 ـ 170؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 112 ـ 113.</ref>.
پس از خروج علما از شهر، برخی از تاجران و گروه‌های مختلف مردم از ترس واکنش دولت، به سفارت انگلستان پناه بردند و در آنجا تحصن کردند<ref> کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 107 ـ 109.</ref>. افزایش تحصن‌کنندگان در سفارت، حمایت دولت انگلستان از آنان، همچنین اعلام حمایت علما و روحانیان شهرهای تبریز، اصفهان، شیراز و نجف اشرف از تحصن‌کنندگان، به استعفای عین‌الدوله از صدارت و تلگرافِ درخواست مظفرالدین‌شاه به علما برای بازگشت به تهران و دیدار حضوری با آنان منجر شد<ref> جعفریان، بررسی و تحقیق، 105 ـ 151؛ شمیم، 441؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 1458 ـ 461.</ref>. مظفرالدین‌شاه عضدالملک را مأمور کرد تا برای بازگرداندن علما به قم سفر کند<ref> دولت‌آبادی، 2/81؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 458.</ref>. در جریان رویدادهای گفته‌شده، درخواستِ رهبران تحصن‌کنندگان در سفارت، برای تشکیل مجلس شورای ملی، روند حوادث را تغییر داد<ref> آبراهامیان، 108 ـ 109؛ جعفریان، بررسی و تحقیق، 264 ـ 265.</ref>؛ چنان‌که ده روز پس از آغاز تحصن، بست‌نشینان خواسته‌های خود را تأسیس مجلس شورای ملی، بازگشت محترمانه علما از قم و مجازات عوامل سرکوب مردم اعلام کردند<ref> آدمیت، 1/168 ـ 170؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 112 ـ 113.</ref>.


به این ترتیب چهاردهم جمادى‌الثانى 1324ق/ 14/5/1285ش، فرمان مشروطیت و دستور تشکیل مجلسی مرکب از تمام طبقات، به دست مظفرالدین‌شاه صادر شد. به ‌دلیل ابهام در فرمان نخست شاه، سه روز بعد فرمان دوم مبنی بر تشکیل مجلس، انتخاب اجزای مجلس و ترتیب فصول و شرایط نظام آن، موافق تصویب و امضای منتخبان، چنان‌که شایسته ملت و قوانین شرع باشد، صادر شد. پس از آن تحصن‌کنندگان، سفارت انگلستان را ترک کردند و علما نیز در میان استقبال مردم به تهران بازگشتند<ref> آدمیت، 1/171؛ شمیم، 443 ـ 445؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 119 ـ 120.</ref>. در همین زمان، مجلسی با حضور سران مشروطه‏خواه ازجمله طباطبایی، بهبهانی و عده‏اى از وزیران و درباریان، به ‌دعوت دربار و در محل مدرسه نظام، تشکیل شد. این مجلس مقدمه‏ تشکیل انجمن انتخابات، برای تهیه و تدوین نظامنامه انتخابات مجلس شوراى ملى بود. قانون‏ انتخابات پس از تدوین در سیزدهم رجب 1324ق، به امضاى مظفرالدین‌شاه رسید<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 490 ـ 514.</ref>. پس از تصویب نظامنامه‏ و برگزاری انتخابات تهران که کاملاً جنبه طبقاتی و صنفی داشت، مجلس شورای ملی با شصت نماینده از تهران تشکیل شد. به هنگام تدوین قانون اساسى، نمایندگان شهرستان‏ها نیز حضور یافتند<ref> همان، 540 ـ 544.</ref>{{ببینید|مجلس شورای ملی}}
به این ترتیب چهاردهم جمادى‌الثانى 1324ق/ 14/5/1285ش، فرمان مشروطیت و دستور تشکیل مجلسی مرکب از تمام طبقات، به دست مظفرالدین‌شاه صادر شد. به ‌دلیل ابهام در فرمان نخست شاه، سه روز بعد فرمان دوم مبنی بر تشکیل مجلس، انتخاب اجزای مجلس و ترتیب فصول و شرایط نظام آن، موافق تصویب و امضای منتخبان، چنان‌که شایسته ملت و قوانین شرع باشد، صادر شد. پس از آن تحصن‌کنندگان، سفارت انگلستان را ترک کردند و علما نیز در میان استقبال مردم به تهران بازگشتند<ref> آدمیت، 1/171؛ شمیم، 443 ـ 445؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 119 ـ 120.</ref>. در همین زمان، مجلسی با حضور سران مشروطه‏خواه ازجمله طباطبایی، بهبهانی و عده‏اى از وزیران و درباریان، به ‌دعوت دربار و در محل مدرسه نظام، تشکیل شد. این مجلس مقدمه‏ تشکیل انجمن انتخابات، برای تهیه و تدوین نظامنامه انتخابات مجلس شوراى ملى بود. قانون‏ انتخابات پس از تدوین در سیزدهم رجب 1324ق، به امضاى مظفرالدین‌شاه رسید<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 490 ـ 514.</ref>. پس از تصویب نظامنامه‏ و برگزاری انتخابات تهران که کاملاً جنبه طبقاتی و صنفی داشت، مجلس شورای ملی با شصت نماینده از تهران تشکیل شد. به هنگام تدوین قانون اساسى، نمایندگان شهرستان‏ها نیز حضور یافتند<ref> همان، 540 ـ 544.</ref>{{ببینید|مجلس شورای ملی}}


==نقش گروه‌های مختلف==
==نقش گروه‌های مختلف==
خط ۳۹: خط ۳۹:
شمار بسیاری از علمای ایرانیِ مشروطه‌خواه مقیم نجف هم بودند که نقش مهمی در تمامی مراحل و مقاطع نهضت مشروطه داشتند. صدور و انتشار فتاوا، اعلامیه و تلگرام‌های متعدد این مراجع در سال‌های 1320ق تا پیش از آغاز استبداد صغیر، یکی از عوامل مهم در فراهم‌کردن زمینه‌های لازم برای گسترش مشارکت مردمی در این نهضت و تضعیف حکومت قاجاریه بود<ref> احمدی، 184 ـ 185؛ فیرحی، 72.</ref>. برجسته‌ترینِ این علما، محمدکاظم خراسانی، ملاعبدالله مازندرانی و میرزاحسین خلیلی تهرانی بودند که از ارکان رهبری مذهبی مشروطه بودند و فتواهای مذهبی‌سیاسیِ مهم معمولاً به امضای این سه مجتهد انتشار می‌یافت<ref> فیرحی، 72؛ حائری، عبدالحسین، 1/5، 11، 13 ـ 15 و 17.</ref>.
شمار بسیاری از علمای ایرانیِ مشروطه‌خواه مقیم نجف هم بودند که نقش مهمی در تمامی مراحل و مقاطع نهضت مشروطه داشتند. صدور و انتشار فتاوا، اعلامیه و تلگرام‌های متعدد این مراجع در سال‌های 1320ق تا پیش از آغاز استبداد صغیر، یکی از عوامل مهم در فراهم‌کردن زمینه‌های لازم برای گسترش مشارکت مردمی در این نهضت و تضعیف حکومت قاجاریه بود<ref> احمدی، 184 ـ 185؛ فیرحی، 72.</ref>. برجسته‌ترینِ این علما، محمدکاظم خراسانی، ملاعبدالله مازندرانی و میرزاحسین خلیلی تهرانی بودند که از ارکان رهبری مذهبی مشروطه بودند و فتواهای مذهبی‌سیاسیِ مهم معمولاً به امضای این سه مجتهد انتشار می‌یافت<ref> فیرحی، 72؛ حائری، عبدالحسین، 1/5، 11، 13 ـ 15 و 17.</ref>.


از بزرگ‌ترین علمای حامی نهضت مشروطه در نجف، میرزامحمدحسین غروی نایینی بود. وی با نگارش کتاب مشهور تنبیه ‌الامه و تنزیه ‌المله که مورد تأیید رهبران روحانی مشروطه، خراسانی و مازندرانی نیز قرار گرفت، سهم مهمی در تبیین نهضت ایفا کرد<ref> فیرحی، 4 ـ 5.</ref>. نایینی در این کتاب که هم‌زمان با استبداد صغیر و در دفاع از مشروطه نگاشته شد<ref> همان، 14.</ref>، نظام مشروطه را با تمام مقدمات و لوازم آن، مانند انتخابات و مجلس و غیر آن، چنان‌که در ادبیات سیاسی جهان رایج و شناخته‌شده است، تنها مقدمه<ref> مقدمه منحصره.</ref> برای مهار قدرت در شرایط تاریخی عصر مشروطه دانست و آن را دست‌کم جایگزین ممکن برای سلامت نظام سیاسی عصر غیبت برشمرد<ref> همان، 349.</ref>. مواضع علمای نجف در حمایت از مشروطه، به‌ویژه در دوره استبداد صغیر اهمیت فراوانی داشت<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 267 و 497؛ آجدانی، 92.</ref>؛ چنان‌که به گفته کسروی، اگر فتواهای علمای نجف در این دوره نبود، کمتر کسی به یاری مشروطه قیام می‌کرد<ref> 730.</ref>. هم‌زمان بسیاری از علما و فضلای حوزه و نیز طلاب علوم دینی در حوزه نجف نیز در جبهه مشروطه‌خواهان قرار داشتند و نقش مهمی در مبارزه با استبداد ایفا می‌کردند؛ ازجمله این افراد می‌توان به میرزاعلی شیرازی، میرزااحمد قزوینی، عبدالکریم جزایری، سیدمحمد امام، میرزاعبدالرحیم بادکوبه‌ای و سیداسدالله خرقانی اشاره کرد<ref> رضوی، حوزه نجف، 311 ـ 326.</ref>. بسیاری از این طلاب، علاوه بر سخنرانی‌های روشنگرانه<ref> صادقی فدکی، 402؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 596.</ref>، با تشکیل انجمن‌های مختلف مانند «انجمن مخفی»، «انجمن مقدس اتحادیه طلاب»، «انجمن علمی اتحادیه»، «انجمن انصار» و «انجمن اتحادیه حسینی»<ref> فراستخواه، 377؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، 50، 162 ـ 165، 318، 321 و 370؛ صادقی فدکی، 400 ـ 402.</ref> و نیز انتشار نشریاتی چون «جریده دعوة الحق»، «زشت و زیبا»، «تدین»، «حبل المتین»، «الجمال»، «روزنامه مظفری»، «انتباه»، «انتقام»، «حقایق»، «غیرت» و «صدای اسلام»، در بسیج طلاب و توده مردم برای مبارزه با استبداد نقش تأثیرگذاری داشتند<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 559 ـ 561؛ صادقی فدکی، 559 ـ 561؛ رضوی، حوزه نجف، 312 ـ 313.</ref>.
از بزرگ‌ترین علمای حامی نهضت مشروطه در نجف، میرزامحمدحسین غروی نایینی بود. وی با نگارش کتاب مشهور تنبیه ‌الامه و تنزیه ‌المله که مورد تأیید رهبران روحانی مشروطه، خراسانی و مازندرانی نیز قرار گرفت، سهم مهمی در تبیین نهضت ایفا کرد<ref> فیرحی، 4 ـ 5.</ref>. نایینی در این کتاب که هم‌زمان با استبداد صغیر و در دفاع از مشروطه نگاشته شد<ref> همان، 14.</ref>، نظام مشروطه را با تمام مقدمات و لوازم آن، مانند انتخابات و مجلس و غیر آن، چنان‌که در ادبیات سیاسی جهان رایج و شناخته‌شده است، تنها مقدمه<ref> مقدمه منحصره.</ref> برای مهار قدرت در شرایط تاریخی عصر مشروطه دانست و آن را دست‌کم جایگزین ممکن برای سلامت نظام سیاسی عصر غیبت برشمرد<ref> همان، 349.</ref>. مواضع علمای نجف در حمایت از مشروطه، به‌ویژه در دوره استبداد صغیر اهمیت فراوانی داشت<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 267 و 497؛ آجدانی، 92.</ref>؛ چنان‌که به گفته کسروی، اگر فتواهای علمای نجف در این دوره نبود، کمتر کسی به یاری مشروطه قیام می‌کرد<ref> 730.</ref>. هم‌زمان بسیاری از علما و فضلای حوزه و نیز طلاب علوم دینی در حوزه نجف نیز در جبهه مشروطه‌خواهان قرار داشتند و نقش مهمی در مبارزه با استبداد ایفا می‌کردند؛ ازجمله این افراد می‌توان به میرزاعلی شیرازی، میرزااحمد قزوینی، عبدالکریم جزایری، سیدمحمد امام، میرزاعبدالرحیم بادکوبه‌ای و سیداسدالله خرقانی اشاره کرد<ref> رضوی، حوزه نجف، 311 ـ 326.</ref>. بسیاری از این طلاب، علاوه بر سخنرانی‌های روشنگرانه<ref> صادقی فدکی، 402؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 596.</ref>، با تشکیل انجمن‌های مختلف مانند «انجمن مخفی»، «انجمن مقدس اتحادیه طلاب»، «انجمن علمی اتحادیه»، «انجمن انصار» و «انجمن اتحادیه حسینی»<ref> فراستخواه، 377؛ ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 50، 162 ـ 165، 318، 321 و 370؛ صادقی فدکی، 400 ـ 402.</ref> و نیز انتشار نشریاتی چون «جریده دعوة الحق»، «زشت و زیبا»، «تدین»، «حبل المتین»، «الجمال»، «روزنامه مظفری»، «انتباه»، «انتقام»، «حقایق»، «غیرت» و «صدای اسلام»، در بسیج طلاب و توده مردم برای مبارزه با استبداد نقش تأثیرگذاری داشتند<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 559 ـ 561؛ صادقی فدکی، 559 ـ 561؛ رضوی، حوزه نجف، 312 ـ 313.</ref>.


====علمای مخالف مشروطه====
====علمای مخالف مشروطه====
خط ۶۹: خط ۶۹:
==برپایی مجلس و تدوین قانون اساسی==
==برپایی مجلس و تدوین قانون اساسی==


نخستین دوره مجلس شورای ملی در هجدهم شعبان 1324 قمرى، چنان‌که در ماده نوزده نظامنامه آمده بود، بی‌درنگ پس از انتخابات پایتخت و بدون انتظار برای ورود نمایندگان استان‌ها<ref> براون، 134 ـ 135.</ref>، در کاخ گلستان و به ‌دست ‏مظفرالدین‌شاه رسماً افتتاح شد<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 490 و 552 ـ 554.</ref>. مهم‌ترین وظیفه‏ این مجلس تدوین و تصویب قانون اساسى مشروطه بود که نخست «نظامنامه‏ اساسى» خوانده شد و چهاردهم ذى‌القعده 1324ق به امضاى مظفرالدین‌شاه رسید. این قانون که با استفاده از قوانین اساسی بلژیک و فرانسه در پنج فصل و 51 اصل تدوین شده بود<ref> دولت آبادى، 2/97؛ ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 32.</ref>، ساختار کلی قوای مقننه و مجریه و رابطه آن دو با هم را به‌ طور مبهم بیان می‌کرد<ref>کتاب قانون اساسی مشروطه.</ref>. طبق اصول 15 ـ 31 قانون اساسی مشروطه، نگرش کلی، مبرادانستن شاه از مسئولیت اجرایی بود.
نخستین دوره مجلس شورای ملی در هجدهم شعبان 1324 قمرى، چنان‌که در ماده نوزده نظامنامه آمده بود، بی‌درنگ پس از انتخابات پایتخت و بدون انتظار برای ورود نمایندگان استان‌ها<ref> براون، 134 ـ 135.</ref>، در کاخ گلستان و به ‌دست ‏مظفرالدین‌شاه رسماً افتتاح شد<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 490 و 552 ـ 554.</ref>. مهم‌ترین وظیفه‏ این مجلس تدوین و تصویب قانون اساسى مشروطه بود که نخست «نظامنامه‏ اساسى» خوانده شد و چهاردهم ذى‌القعده 1324ق به امضاى مظفرالدین‌شاه رسید. این قانون که با استفاده از قوانین اساسی بلژیک و فرانسه در پنج فصل و 51 اصل تدوین شده بود<ref> دولت آبادى، 2/97؛ ورعی، نظارت بر قدرت سیاسی، 32.</ref>، ساختار کلی قوای مقننه و مجریه و رابطه آن دو با هم را به‌ طور مبهم بیان می‌کرد<ref>کتاب قانون اساسی مشروطه.</ref>. طبق اصول 15 ـ 31 قانون اساسی مشروطه، نگرش کلی، مبرادانستن شاه از مسئولیت اجرایی بود.


توجه به کاستی‌ها و نقائص این قانون، نمایندگان مجلس را به اندیشه تدوین متممی برای قانون اساسی واداشت و برای این منظور کمیته هفت‌نفره‌ای تشکیل و متمم قانون اساسی در ده فصل و 107 اصل تنظیم شد<ref> آدمیت، 1/408.</ref>. پس از پایان نگارش متن اولیه، مجلس از علما برای ارائه دیدگاه‌های خود درباره این قانون دعوت کرد. برخی از علما یادآوری کردند پاره‌ای از اصول با مبانی دینی ناسازگاری دارند و همین موجب تشکیل کمیسیونی در مجلس شورای ملی برای اصلاح قانون، با شرکت علمایی مانند شیخ‌فضل‌الله نوری و تغییر این مواد قانونی شد<ref> ترکمان، 2/179 ـ 180؛ مزینانی، چرایی رویارویی، 62.</ref>.
توجه به کاستی‌ها و نقائص این قانون، نمایندگان مجلس را به اندیشه تدوین متممی برای قانون اساسی واداشت و برای این منظور کمیته هفت‌نفره‌ای تشکیل و متمم قانون اساسی در ده فصل و 107 اصل تنظیم شد<ref> آدمیت، 1/408.</ref>. پس از پایان نگارش متن اولیه، مجلس از علما برای ارائه دیدگاه‌های خود درباره این قانون دعوت کرد. برخی از علما یادآوری کردند پاره‌ای از اصول با مبانی دینی ناسازگاری دارند و همین موجب تشکیل کمیسیونی در مجلس شورای ملی برای اصلاح قانون، با شرکت علمایی مانند شیخ‌فضل‌الله نوری و تغییر این مواد قانونی شد<ref> ترکمان، 2/179 ـ 180؛ مزینانی، چرایی رویارویی، 62.</ref>.


یکی از مهم‌ترین تغییراتی که سرانجام پس از بحث‌های بسیار، به عنوان اصل دوم متمم قانون اساسی به آن اضافه شد، لایحه «نظارت مجتهدان بر تصویب قوانین مجلس» بود که نوری ارائه کرد<ref> آجدانی، 83؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 372.</ref>. طبق اصل دوم متمم قانون اساسی ضمن تأکید بر لزوم موافقت قوانین مصوب با شرع مقدس اسلام، تشخیص این موافقت را بر عهده علمای اعلام دانسته و مقرر کرده است مراجع شیعه بیست نفر از علمای واجد شرایط را به مجلس شورای ملی معرفی کنند تا در هر دوره، با تعیین پنج نفر یا بیشتر از میان خود، بر قوانین مجلس نظارت کنند. متمم قانون اساسی که با استفاده از ترجمه قوانین کشورهای اروپایی نوشته و با شرایط جامعه ایران منطبق‌شده بود، علی‌رغم مخالفت نخستین محمدعلی‌شاه قاجار با آن، سرانجام پس از اعتراض‌های‌ عمومی در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، در چهاردهم مهر 1286ش/ 29 شعبان 1325ق، به امضای وی رسید<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، 199؛ شمیم، 449؛ فیرحی، 139 ـ 140.</ref>.
یکی از مهم‌ترین تغییراتی که سرانجام پس از بحث‌های بسیار، به عنوان اصل دوم متمم قانون اساسی به آن اضافه شد، لایحه «نظارت مجتهدان بر تصویب قوانین مجلس» بود که نوری ارائه کرد<ref> آجدانی، 83؛ کسروی، تاریخ مشروطه ایران، 372.</ref>. طبق اصل دوم متمم قانون اساسی ضمن تأکید بر لزوم موافقت قوانین مصوب با شرع مقدس اسلام، تشخیص این موافقت را بر عهده علمای اعلام دانسته و مقرر کرده است مراجع شیعه بیست نفر از علمای واجد شرایط را به مجلس شورای ملی معرفی کنند تا در هر دوره، با تعیین پنج نفر یا بیشتر از میان خود، بر قوانین مجلس نظارت کنند. متمم قانون اساسی که با استفاده از ترجمه قوانین کشورهای اروپایی نوشته و با شرایط جامعه ایران منطبق‌شده بود، علی‌رغم مخالفت نخستین محمدعلی‌شاه قاجار با آن، سرانجام پس از اعتراض‌های‌ عمومی در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، در چهاردهم مهر 1286ش/ 29 شعبان 1325ق، به امضای وی رسید<ref> ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، 199؛ شمیم، 449؛ فیرحی، 139 ـ 140.</ref>.


با این حال، تصویب اصل دوم متمم قانون اساسی، به رویارویی جبهه مشروطه مشروعه و مشروطه‌طلبان پایان نداد و کشمکش‌های میان دو جبهه، واکنش‌های مختلفِ مردم و علمای بزرگ نجف و ایران را در حمایت و مخالفت برانگیخت<ref> ترکمان، 2/188 ـ 199 و 250 ـ 259؛ آجدانی، 83 ـ 85.</ref>. بسیاری از مشروطه‌خواهان، این اصل را برهم‌زننده اساس مشروطیت و خلاف قانون‌های مدنی دانستند<ref> مزینانی، چرایی رویارویی، 63.</ref>؛ چنان‌که برخی از نمایندگان مانند سیدحسن تقی‌زاده، اصل بیست و هفتم قانون مبنی بر شرط مخالف‌نبودن قوانین مصوب با قطعیات شرعی را کافی دانستند و نظارت بر حسن اجرای آن اصل را نیز با عموم ملت و علمای دین برشمردند<ref> فراستخواه، 402.</ref>. روحانیانی مانند نایینی و طباطبایی، ضمن پذیرش ضرورت اصل دیگری غیر از اصل 27، مبنی بر نظارت مجتهدان بر مصوبات قانونی، عملکرد مجتهدان را در چارچوب مجلس و هیئت منتخبان تفسیر می‌کردند؛ اما دیدگاه سوم نظر شیخ‌فضل‌الله نوری و همراهان وی بود. وی که خود پیشنهاددهنده اصل نظارت شرعی بر قوانین مجلس بود، دو ایراد بر اصل تدوین‌شده فعلی وارد می‌دانست:
با این حال، تصویب اصل دوم متمم قانون اساسی، به رویارویی جبهه مشروطه مشروعه و مشروطه‌طلبان پایان نداد و کشمکش‌های میان دو جبهه، واکنش‌های مختلفِ مردم و علمای بزرگ نجف و ایران را در حمایت و مخالفت برانگیخت<ref> ترکمان، 2/188 ـ 199 و 250 ـ 259؛ آجدانی، 83 ـ 85.</ref>. بسیاری از مشروطه‌خواهان، این اصل را برهم‌زننده اساس مشروطیت و خلاف قانون‌های مدنی دانستند<ref> مزینانی، چرایی رویارویی، 63.</ref>؛ چنان‌که برخی از نمایندگان مانند سیدحسن تقی‌زاده، اصل بیست و هفتم قانون مبنی بر شرط مخالف‌نبودن قوانین مصوب با قطعیات شرعی را کافی دانستند و نظارت بر حسن اجرای آن اصل را نیز با عموم ملت و علمای دین برشمردند<ref> فراستخواه، 402.</ref>. روحانیانی مانند نایینی و طباطبایی، ضمن پذیرش ضرورت اصل دیگری غیر از اصل 27، مبنی بر نظارت مجتهدان بر مصوبات قانونی، عملکرد مجتهدان را در چارچوب مجلس و هیئت منتخبان تفسیر می‌کردند؛ اما دیدگاه سوم نظر شیخ‌فضل‌الله نوری و همراهان وی بود. وی که خود پیشنهاددهنده اصل نظارت شرعی بر قوانین مجلس بود، دو ایراد بر اصل تدوین‌شده فعلی وارد می‌دانست:
۵۷۲

ویرایش