confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==علل انتخاب بازرگان== | ==علل انتخاب بازرگان== | ||
چندین علت برای گزینش بازرگان آورده شدهاست؛ ازجمله سابقه وی در امور سیاسی، اجرایی و دینی بود. بازرگان پس از کودتای ۲۸ مرداد وارد میدان مبارزه شد و مبارزات سختی را با دولتهای رژیم در پیش گرفت؛ پس از آن در سال ۱۳۴۰ با همکاری یدالله سحابی و سیدمحمود طالقانی نهضت آزادی را تشکیل داد و به زندان رفت؛ اما دست از مقاومت برنداشت | چندین علت برای گزینش بازرگان آورده شدهاست؛ ازجمله سابقه وی در امور سیاسی، اجرایی و دینی بود. بازرگان پس از کودتای ۲۸ مرداد وارد میدان مبارزه شد و مبارزات سختی را با دولتهای رژیم در پیش گرفت؛ پس از آن در سال ۱۳۴۰ با همکاری یدالله سحابی و سیدمحمود طالقانی نهضت آزادی را تشکیل داد و به زندان رفت؛ اما دست از مقاومت برنداشت. {{ببینید| نهضت آزادی ایران | مهدی بازرگان}} وی در دو دوره متوالی در سالهای ۱۳۲۴ ـ ۱۳۲۹ ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران را بر عهده داشت.<ref> (بازرگان، خاطرات، ۲۴۵/۱ ـ ۲۴۶؛ گروه پژوهش، ۲۶ و ۳۳).</ref> در سال ۱۳۳۰ با بهقدرترسیدن جبهه ملی و در دوره ملیشدن صنعت نفت، بازرگان مأمور خلع ید از شرکت سابق نفت گردید و از سوی محمد مصدق، رئیس هیئت مدیره موقت شرکت ملی نفت شد.<ref> (برزین، زندگینامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، ۶۰؛ گروه پژوهش، با پیشگامان آزادی، ۲۵؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۸۱/۱).</ref> وی پس از آن مدیرکل طرح لولهکشی آب تهران شد و تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در این سمت باقی بود.<ref>گروه پژوهش، با پیشگامان آزادی، ۲۵.</ref> امامخمینی نیز در حکم و سخنرانی خود به تدین و سابقه مبارزاتی بازرگان اشاره کردهاست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۴/۶ ـ ۵۵.</ref> و در حقیقت آن را مهمترین عامل توجه خود به بازرگان دانستهاست. | ||
عامل مهم دیگر برای ترغیب شورای انقلاب به انتخاب بازرگان و پیشنهاد وی به امامخمینی، رابطه بازرگان با بختیار بود که تصور میشد از حادشدن مسائل و درگیری خونین جلوگیری خواهد کرد.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۷۴).</ref> از سوی دیگر، بازرگان نیز فداکاری کرد که پیش از آنکه دولت بختیار سقوط کند، آن را پذیرفت؛ زیرا ممکن بود خطر عمدهای برای جان او باشد.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۱۷۴).</ref> افزون بر این، همانگونه که امامخمینی تأکید میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۳۷/۱ و ۳۸۶/۵.</ref> روحانیان قصد نداشتند خود را در همه امور اجرایی و قضایی و قانونگذاری درگیر سازند. آنان بیشتر مایل بودند امور اجرایی به دست افراد غیر روحانی صالح و متدین اداره شود و خود برکارها نظارت کنند.<ref> (مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۷۵/۲۴؛ مهدوی کنی، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، ۴۲۴).</ref> سخنان و عمل شاگردان امامخمینی چون مرتضی مطهری و سیدمحمد حسینی بهشتی و هاشمی رفسنجانی نیز بیانگر مایلنبودن روحانیت برای تصدی مدیریت اجرایی کشور بود.<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۳۵؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۳۷ ـ ۳۸).</ref> رابطه نزدیک بازرگان با مطهری نیز از دیگر علتهای گزینش بازرگان برای ریاست دولت موقت بود.<ref>رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۵۱؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱۸۲/۱).</ref> برخی از اعضای دولت نیز به نقش مطهری در این کار اشاره کردهاند.<ref> (بازرگان، مهدی، شورای انقلاب، ۲۷).</ref> حکم تاریخی نخستوزیری با انشای اولیه مطهری و با تکمیل و تصویب شورای انقلاب و امضای امامخمینی بودهاست.<ref> (بازرگان، مهدی، انقلاب ایران، ۷۸).</ref> | |||
==ترکیب دولت== | ==ترکیب دولت== | ||
با توجه به سفارش امامخمینی مبنی بر انتخاب اعضای دولت به دور از گرایشهای سیاسی و حزبی (۶/۵۴ ـ ۵۵)، بازرگان در جمع شورای انقلاب چهار شرط برای انتخاب وزیران بیان کرد: مسلمانِ عملکننده به واجبات دینی، سابقه مبارزاتی مشخص، حسن شهرت و شایستگی اخلاقی و صلاحیت اداری (بازرگان، مهدی، شورای انقلاب، ۳۰). در ۲۴/۱۱/۱۳۵۷ چند نفر از وزیران به شورای انقلاب معرفی شدند که از میان آنان هفت نفر تأیید شدند: یدالله سحابی، وزیر مشاور در طرحهای انقلاب، سیداحمد صدر حاجسیدجوادی، وزیر کشور، کریم سنجابی، وزیر خارجه، مصطفی کتیرایی، وزیر مسکن و شهرسازی، عباس تاج، وزیر نیرو، کاظم سامی، وزیر بهداری و داریوش فروهر وزیر کار. امامخمینی چون از همه افراد یادشده شناخت نداشت، پس از تأیید روحانیان در شورای انقلاب، این وزیران را تأیید کرد (همان، ۳۴ ـ ۳۵) و در مدت کمتر از یک ماه بهتدریج فهرست وزرا تکمیل و این افراد اضافه شدند: یوسف طاهری، وزیر راه، علیمحمد ایزدی، وزیر کشاورزی، سیداحمد مدنی، وزیر دفاع (و بعداً محمدتقی ریاحی)، علی شریعتمداری، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، ناصر میناچی، وزیر تبلیغات و جهانگردی (ارشاد اسلامی)؛ اسدالله مبشری، وزیر دادگستری، رضا صدر، وزیر بازرگانی، غلامحسین شکوهی، وزیر آموزش و پرورش، علیاکبر معینفر، وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه، محمود احمدزاده هروی، وزیر صنایع و محمدحسین اسلامی وزیر پست و تلگراف (همان، ۳۵ ـ ۳۶). پس از مدتی مصطفی چمران در وزارت دفاع به جای ریاحی و عزتالله سحابی در سازمان برنامه و بودجه به جای معینفر و حسن حبیبی در وزارت فرهنگ و آموزش عالی به جای شریعتمداری و محمدعلی رجایی کفیل آموزش و پرورش به جای شکوهی و علی اسپهبدی، در وزارت کار به جای فروهر، معین شدند (همان، ۳۶)؛ اما با توجه به فضای داخلی و بیرونی دولت، تغییر و جابهجاییهایی در اعضای دولت صورت میگرفت (همان، ۳۶ ـ ۳۷؛ اسماعیلی، ۶۳). | با توجه به سفارش امامخمینی مبنی بر انتخاب اعضای دولت به دور از گرایشهای سیاسی و حزبی (۶/۵۴ ـ ۵۵)، بازرگان در جمع شورای انقلاب چهار شرط برای انتخاب وزیران بیان کرد: مسلمانِ عملکننده به واجبات دینی، سابقه مبارزاتی مشخص، حسن شهرت و شایستگی اخلاقی و صلاحیت اداری (بازرگان، مهدی، شورای انقلاب، ۳۰). در ۲۴/۱۱/۱۳۵۷ چند نفر از وزیران به شورای انقلاب معرفی شدند که از میان آنان هفت نفر تأیید شدند: یدالله سحابی، وزیر مشاور در طرحهای انقلاب، سیداحمد صدر حاجسیدجوادی، وزیر کشور، کریم سنجابی، وزیر خارجه، مصطفی کتیرایی، وزیر مسکن و شهرسازی، عباس تاج، وزیر نیرو، کاظم سامی، وزیر بهداری و داریوش فروهر وزیر کار. امامخمینی چون از همه افراد یادشده شناخت نداشت، پس از تأیید روحانیان در شورای انقلاب، این وزیران را تأیید کرد (همان، ۳۴ ـ ۳۵) و در مدت کمتر از یک ماه بهتدریج فهرست وزرا تکمیل و این افراد اضافه شدند: یوسف طاهری، وزیر راه، علیمحمد ایزدی، وزیر کشاورزی، سیداحمد مدنی، وزیر دفاع (و بعداً محمدتقی ریاحی)، علی شریعتمداری، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، ناصر میناچی، وزیر تبلیغات و جهانگردی (ارشاد اسلامی)؛ اسدالله مبشری، وزیر دادگستری، رضا صدر، وزیر بازرگانی، غلامحسین شکوهی، وزیر آموزش و پرورش، علیاکبر معینفر، وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه، محمود احمدزاده هروی، وزیر صنایع و محمدحسین اسلامی وزیر پست و تلگراف (همان، ۳۵ ـ ۳۶). پس از مدتی مصطفی چمران در وزارت دفاع به جای ریاحی و عزتالله سحابی در سازمان برنامه و بودجه به جای معینفر و حسن حبیبی در وزارت فرهنگ و آموزش عالی به جای شریعتمداری و محمدعلی رجایی کفیل آموزش و پرورش به جای شکوهی و علی اسپهبدی، در وزارت کار به جای فروهر، معین شدند (همان، ۳۶)؛ اما با توجه به فضای داخلی و بیرونی دولت، تغییر و جابهجاییهایی در اعضای دولت صورت میگرفت (همان، ۳۶ ـ ۳۷؛ اسماعیلی، ۶۳). |