تاجگذاری محمدرضا پهلوی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
جز (Shams صفحهٔ تاجگذاری شاه را به تاجگذاری محمدرضا پهلوی منتقل کرد)
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''تاجگذاری شاه'''، مراسم رسمی جلوس [[محمدرضا پهلوی]] بر تخت شاهنشاهی، چهارم آبان ۱۳۴۶.
'''تاجگذاری شاه'''، مراسم رسمی جلوس [[محمدرضا پهلوی]] بر تخت شاهنشاهی، چهارم آبان ۱۳۴۶.
==مفهوم‌شناسی==
 
تاج که در عربی اِکلیل و در فارسی افسر، گرزن، دیهیم و پساک نیز خوانده شده است، کلاه جواهرنشانی است که سلاطین بر سر می‌گذارند <ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۳۴۷</ref>و تاجگذاری، آیین نهادن دیهیم بر سر پادشاهی نو <ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۳۹۱</ref>و در واقع به معنای اعلام رسمی سلطنت شخصی است <ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۱۵۶۰</ref>. تاجگذاری از دوره باستان در [[ایران]] وجود داشت و بعدها نیز ادامه یافت. در زمان [[آل زیار]]، [[مرداویج]] که ادعای احیای [[فرهنگ]] ایران باستان را داشت، به رسم شاهان [[ساسانیان|ساسانی]] تاج بر سر نهاد <ref>رحمتی و شاهرخی، مرداویج و اندیشه احیای شاهنشاهی، ۲۱ ـ ۲۲</ref>. این آیین به‌ویژه از دوره [[قاجار]]، به سبک شاهان باستانی ایران رواج یافت و شاهان در دوره قاجار و پس از آن در [[دوره پهلوی]]، برای مشروعیت‌بخشیدن به [[حکومت]] خود، تاج بر سر می‌نهادند <ref>دفتر ادبیات، دایرةالمعارف انقلاب اسلامی، ۱/۲۲۸ ـ ۲۲۹</ref>.
== مفهوم‌شناسی ==
<br>
تاج که در عربی اِکلیل و در فارسی افسر، گرزن، دیهیم و پساک نیز خوانده شده است، کلاه جواهرنشانی است که سلاطین بر سر می‌گذارند<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۳۴۷</ref>و تاجگذاری، آیین نهادن دیهیم بر سر پادشاهی نو<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۳۹۱</ref>و در واقع به معنای اعلام رسمی سلطنت شخصی است.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۱۵۶۰</ref> تاجگذاری از دوره باستان در [[ایران]] وجود داشت و بعدها نیز ادامه یافت. در زمان [[آل زیار]]، [[مرداویج]] که ادعای احیای [[فرهنگ]] ایران باستان را داشت، به رسم شاهان [[ساسانیان|ساسانی]] تاج بر سر نهاد.<ref>رحمتی و شاهرخی، مرداویج و اندیشه احیای شاهنشاهی، ۲۱–۲۲</ref> این آیین به‌ویژه از دوره [[قاجار]]، به سبک شاهان باستانی ایران رواج یافت و شاهان در دوره قاجار و پس از آن در [[دوره پهلوی]]، برای مشروعیت‌بخشیدن به [[حکومت]] خود، تاج بر سر می‌نهادند.<ref>دفتر ادبیات، دایرةالمعارف انقلاب اسلامی، ۱/۲۲۸–۲۲۹</ref>
محمدرضا پهلوی که برخلاف پدر خود، در آغاز سلطنت در سال ۱۳۲۰ تاجگذاری نکرده بود، سلطنتش را با [[سوگند]] در مجلس، رسمیت‌یافته می‌دانست و ادعا داشت مراسم تاجگذاری را به تعویق انداخته تا پیشرفت ایران درخور برگزاری چنین جشنی باشد <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۵ ـ ۳۶؛ زونیس، شکست شاهانه، ۱۷۲ ـ ۱۷۳</ref>؛ از همین‌رو در سال ۱۳۴۶ هم‌زمان با چهل و هشتمین سال تولدش، در حالی‌که یک وارث پسر برای سلطنت خود داشت و برای تحول ایران نیز اقداماتی انجام داده بود، مراسم تاجگذاری را برگزار کرد <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶</ref>، تا نشانه استحکام و تداوم حاکمیت پهلوی <ref>زونیس، شکست شاهانه، ۱۷۵</ref>و نخستین نشانه نمادین شکوه و جلال جدید <ref>هیکل، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ۱۷۱</ref> باشد.
{{سخ}}
==وضع ایران در زمان تاجگذاری==
محمدرضا پهلوی که برخلاف پدر خود، در آغاز سلطنت در سال ۱۳۲۰ تاجگذاری نکرده بود، سلطنتش را با [[سوگند]] در مجلس، رسمیت‌یافته می‌دانست و ادعا داشت مراسم تاجگذاری را به تعویق انداخته تا پیشرفت ایران درخور برگزاری چنین جشنی باشد<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۵–۳۶؛ زونیس، شکست شاهانه، ۱۷۲–۱۷۳</ref>؛ از همین‌رو در سال ۱۳۴۶ هم‌زمان با چهل و هشتمین سال تولدش، در حالی‌که یک وارث پسر برای سلطنت خود داشت و برای تحول ایران نیز اقداماتی انجام داده بود، مراسم تاجگذاری را برگزار کرد،<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶</ref> تا نشانه استحکام و تداوم حاکمیت پهلوی<ref>زونیس، شکست شاهانه، ۱۷۵</ref>و نخستین نشانه نمادین شکوه و جلال جدید<ref>هیکل، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ۱۷۱</ref> باشد.
تغییر سیاست‌های [[امریکا]] پس از انتخابات ۱۹۶۰م/ ۱۳۳۹ش، بسیاری از روندهای بین‌المللی ازجمله سیاست داخلی و خارجی ایران را نیز تغییر داد <ref>امینی، بر بال بحران، ۲۰۸؛ مهدوی، سیاست خارجی ایران، ۲۷۵</ref>و [[انقلاب سفید]] [[محمدرضا پهلوی]] و اجرای سیاست‌های اصلاحی، مهم‌ترین پیامد این تغییر بود {{ببینید|متن=ببینید| انقلاب سفید}}. هم‌زمان با این دوره، سلطه محمدرضا پهلوی بر کشور گسترش یافت و او در جلب حمایت خارجی و مقابله با مخالفان داخلی موفق بود و از لحاظ نظامی و سیاسی در موضع استواری قرار داشت <ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۲۲۲، ۲۲۵ و ۳۴۵؛ مهدوی، سیاست خارجی ایران، ۲۸۰</ref>. وی خود را بلامنازع و مقتدر می‌دید و معتقد بود تحولی بنیادی را در جامعه ایران رهبری کرده است <ref>‌مهدوی، انقلاب ایران به روایت، ۱۳۹</ref>. اقتدار وی در امور سیاسی به صحنه [[اقتصاد]] نیز کشیده شد <ref>مهدوی، انقلاب ایران به روایت، ۱۴۴</ref>. او به برنامه [[اصلاحات ارضی]] می‌بالید و [[ایران]] را در آستانه [[تمدن]] بزرگ و جامعه‌ای مرفه می‌دید و از [[مردم]] انتظار سپاسگزاری داشت <ref>مهدوی، انقلاب ایران به روایت، ۱۴۲ ـ ۱۴۳</ref>؛ چنان‌که از میانه دهه ۱۳۴۰، با مدرنیزه‌کردن ساختار اقتصادی و کشاورزی، نوید می‌داد که ایران خیلی زود به یکی از پنج کشور صنعتی جهان تبدیل خواهد شد و سطح زندگی مردم ایران از سطح مردم [[اروپا]] بالاتر خواهد رفت. ارتش، نیروهای انتظامی و سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) نیز در برخورد با مخالفان، وفاداری خود را به او اثبات کرده بودند <ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۳۴۵</ref>.
 
<br>
== وضع ایران در زمان تاجگذاری ==
اما به‌رغم وعده‌های محمدرضا پهلوی، آنچه در یک دهه با عنوان [[مدرنیزاسیون]] صورت گرفت، نه [[پیشرفت]] اقتصادی و اجتماعی بود و نه مدرنیسم، بلکه شبه‌مدرنیسمی بود که تنها به پشتوانه عواید [[نفت]] بستگی داشت <ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۳۴۵ ـ ۳۴۶</ref>. افزایش درآمد نفت نیز به دلیل ناتوانی در تعیین خط مشی درست، خود به عاملی برای تزلزل نظام تبدیل شد <ref>باقی، تحریر تاریخ شفاهی، ۱۸۴</ref>. نابرابری اجتماعی در ده سال آخر حکومت پهلوی، افزایش یافت و فساد همگام با [[استبداد]]، با ابعاد وسیعی در ارکان مملکت، راه یافت <ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۳۴۸ و ۲/۴۸۷</ref>. پس از وقایع خرداد ۱۳۴۲، تنگ‌شدن عرصه فعالیت آزاد سیاسی و سرکوب خشونت‌بار اعتراض‌ها <ref>گازیوروسکی، سیاست خارجی آمریکا، ۳۷۴ ـ ۳۷۹</ref>و سرکوب رجال سیاسی معتدل، موجب رشد گرایش به [[مبارزه مسلحانه]] از یک سو و شدت عمل دولت در برابر این مبارزات از سوی دیگر، شد <ref>مهدوی، انقلاب ایران به روایت، ۱۳۳ و ۱۳۵</ref>. در این حال [[محمدرضا پهلوی]] برای کسب قدرت بیشتر و تحکیم پایه‌های سلطنت تلاش می‌کرد و در پی وجهه بین‌المللی برای حکومت خود بود. او برگزاری جشن‌های مجلل و دعوت از سران کشورها را شیوه مناسبی برای رسیدن به این هدف می‌پنداشت <ref>زونیس، شکست شاهانه، ۱۲۳؛ فاروقی و لوروریه، ایران بر ضد شاه، ۴۰</ref>.
تغییر سیاست‌های [[آمریکا]] پس از انتخابات ۱۹۶۰م/ ۱۳۳۹ش، بسیاری از روندهای بین‌المللی ازجمله سیاست داخلی و خارجی ایران را نیز تغییر داد<ref>امینی، بر بال بحران، ۲۰۸؛ مهدوی، سیاست خارجی ایران، ۲۷۵</ref>و [[انقلاب سفید]] [[محمدرضا پهلوی]] و اجرای سیاست‌های اصلاحی، مهم‌ترین پیامد این تغییر بود {{ببینید|متن=ببینید| انقلاب سفید}}. هم‌زمان با این دوره، سلطه محمدرضا پهلوی بر کشور گسترش یافت و او در جلب حمایت خارجی و مقابله با مخالفان داخلی موفق بود و از لحاظ نظامی و سیاسی در موضع استواری قرار داشت.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۲۲۲، ۲۲۵ و ۳۴۵؛ مهدوی، سیاست خارجی ایران، ۲۸۰</ref> وی خود را بلامنازع و مقتدر می‌دید و معتقد بود تحولی بنیادی را در جامعه ایران رهبری کرده است.<ref>‌مهدوی، انقلاب ایران به روایت، ۱۳۹</ref> اقتدار وی در امور سیاسی به صحنه [[اقتصاد]] نیز کشیده شد.<ref>مهدوی، انقلاب ایران به روایت، ۱۴۴</ref> او به برنامه [[اصلاحات ارضی]] می‌بالید و [[ایران]] را در آستانه [[تمدن]] بزرگ و جامعه‌ای مرفه می‌دید و از [[مردم]] انتظار سپاسگزاری داشت<ref>مهدوی، انقلاب ایران به روایت، ۱۴۲–۱۴۳</ref>؛ چنان‌که از میانه دهه ۱۳۴۰، با مدرنیزه‌کردن ساختار اقتصادی و کشاورزی، نوید می‌داد که ایران خیلی زود به یکی از پنج کشور صنعتی جهان تبدیل خواهد شد و سطح زندگی مردم ایران از سطح مردم [[اروپا]] بالاتر خواهد رفت. ارتش، نیروهای انتظامی و سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) نیز در برخورد با مخالفان، وفاداری خود را به او اثبات کرده بودند.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۳۴۵</ref>
==مقدمات تاجگذاری==
{{سخ}}
محمدرضا پهلوی از نیمه سال ۱۳۳۷ شورای جشن‌ها را به ریاست [[مرتضی یزدان‌پناه]] که از فرماندهان [[ارتش]] بود، تشکیل داد تا مقدمات برگزاری جشن‌های تاجگذاری و ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی را فراهم کند <ref>کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۱۸</ref>. مصوبات نخستین جلسه رسمی این شورا که پس از تولد پسرش رضا تشکیل شد، انتخاب [[کاخ گلستان]] برای اجرای مراسم تاجگذاری و انجام تعمیرات لازم در کاخ بود. پس از آن [[شورای تاجگذاری]] شامل دبیرخانه و ۱۴ کمیته، با نظارت مستقیم همسر شاه، [[فرح دیبا]] (پهلوی) تشکیل شد <ref>کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۰ ـ ۲۲۱</ref>. در سال ۱۳۴۵ دیبا برای برگزاری جشن‌ها، با سفارتخانه‌های ایران در کشورهای اروپایی مکاتبه کرد. وی در نامه به سفرای ایران در [[هلند]]، [[دانمارک]]، [[سوئد]] و [[انگلستان]]، فیلم، عکس و اسلاید جشن‌های تاجگذاری در این کشورها را درخواست کرد <ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۱ ـ ۶</ref>.
اما به‌رغم وعده‌های محمدرضا پهلوی، آنچه در یک دهه با عنوان [[مدرنیزاسیون]] صورت گرفت، نه [[پیشرفت]] اقتصادی و اجتماعی بود و نه مدرنیسم، بلکه شبه‌مدرنیسمی بود که تنها به پشتوانه عواید [[نفت]] بستگی داشت.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۳۴۵–۳۴۶</ref> افزایش درآمد نفت نیز به دلیل ناتوانی در تعیین خط مشی درست، خود به عاملی برای تزلزل نظام تبدیل شد.<ref>باقی، تحریر تاریخ شفاهی، ۱۸۴</ref> نابرابری اجتماعی در ده سال آخر حکومت پهلوی، افزایش یافت و فساد همگام با [[استبداد]]، با ابعاد وسیعی در ارکان مملکت، راه یافت.<ref>نجاتی، تاریخ سیاسی، ۱/۳۴۸ و ۲/۴۸۷</ref> پس از وقایع خرداد ۱۳۴۲، تنگ‌شدن عرصه فعالیت آزاد سیاسی و سرکوب خشونت‌بار اعتراض‌ها<ref>گازیوروسکی، سیاست خارجی آمریکا، ۳۷۴–۳۷۹</ref>و سرکوب رجال سیاسی معتدل، موجب رشد گرایش به [[مبارزه مسلحانه]] از یک سو و شدت عمل دولت در برابر این مبارزات از سوی دیگر، شد.<ref>مهدوی، انقلاب ایران به روایت، ۱۳۳ و ۱۳۵</ref> در این حال [[محمدرضا پهلوی]] برای کسب قدرت بیشتر و تحکیم پایه‌های سلطنت تلاش می‌کرد و در پی وجهه بین‌المللی برای حکومت خود بود. او برگزاری جشن‌های مجلل و دعوت از سران کشورها را شیوه مناسبی برای رسیدن به این هدف می‌پنداشت.<ref>زونیس، شکست شاهانه، ۱۲۳؛ فاروقی و لوروریه، ایران بر ضد شاه، ۴۰</ref>
<br>
 
از آنجا که در این جشن برای نخستین بار در تاریخ ایران، ملکه نیز صاحب تاج می‌شد، پیش از برگزاری جشن، در مرداد ۱۳۴۶ با تشکیل [[مجلس مؤسسان]]، اصول ۳۸، ۴۱ و ۴۲ [[قانون اساسی]] تغییر کرد و مقرر شد [[ولیعهد]] تنها در صورت داشتن بیست سال تمام می‌تواند عهده‌دار سلطنت باشد و اگر به هنگام مرگ شاه، ولیعهد در سن قانونی نبود، همسر شاه بدون فاصله جای او را بگیرد <ref>ورعی، مبانی و مستندات، ۳۳؛ اختریان، نقش امیرعباس هویدا، ۹۵ ـ ۹۷</ref>.
== مقدمات تاجگذاری ==
ششم شهریور ۱۳۴۶، یزدان‌پناه در مصاحبه‌ای مطبوعاتی، رسماً تاریخ برگزاری جشن را چهارم آبان ۱۳۴۶ (روز تولد محمدرضا پهلوی) اعلام کرد و جزئیات برنامه را شرح داد <ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۶/۱۳۴۶، ۱؛ سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۱</ref>. در این مراسم، پهلوی تاجی را بر سر می‌گذاشت که از [[رضا ژهلوی|پدر]] به [[ارث]] برده بود. ساخت تاج فرح دیبا نیز به دو طراح و جواهرساز مشهور فرانسوی، سپرده شد <ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۲؛ کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۲؛ افراسیابی، همسران شاه، ۲/۶۴۶</ref>. لوازم دیگر این جشن، تخت نادری، شمشیر، عصا و شنل سلطنتی بود <ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۲</ref>. همچنین برپایی ۵۲۰۰۰ [[طاق نصرت]] در سراسر کشور، برگزاری ۹۷۰۰۰ مراسم جشن، افتتاح ۶۷۰۰ مؤسسه جدید در سراسر کشور و بازگشایی دو سد بزرگ امیرکبیر (سد کرج) و سد فرحناز (لتیان) ازجمله برنامه‌های حاشیه این جشن بود <ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۱؛ کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۱</ref>.
محمدرضا پهلوی از نیمه سال ۱۳۳۷ شورای جشن‌ها را به ریاست [[مرتضی یزدان‌پناه]] که از فرماندهان [[ارتش]] بود، تشکیل داد تا مقدمات برگزاری جشن‌های تاجگذاری و ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی را فراهم کند.<ref>کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۱۸</ref> مصوبات نخستین جلسه رسمی این شورا که پس از تولد پسرش رضا تشکیل شد، انتخاب [[کاخ گلستان]] برای اجرای مراسم تاجگذاری و انجام تعمیرات لازم در کاخ بود. پس از آن [[شورای تاجگذاری]] شامل دبیرخانه و ۱۴ کمیته، با نظارت مستقیم همسر شاه، [[فرح دیبا]] (پهلوی) تشکیل شد.<ref>کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۰–۲۲۱</ref> در سال ۱۳۴۵ دیبا برای برگزاری جشن‌ها، با سفارتخانه‌های ایران در کشورهای اروپایی مکاتبه کرد. وی در نامه به سفرای ایران در [[هلند]]، [[دانمارک]]، [[سوئد]] و [[انگلستان]]، فیلم، عکس و اسلاید جشن‌های تاجگذاری در این کشورها را درخواست کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۱–۶</ref>
<br>
{{سخ}}
یک هفته پیش از تاجگذاری، هواپیماهای نیروی هوایی شاهنشاهی، تهران را با ۱۷۵۳۲ شاخه گل سرخ که هر گل نشانه یک روز زندگی [[محمدرضا پهلوی]] بود، گلباران کردند <ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۶</ref>. روز چهارم آبان، شاه و ملکه با کالسکه ۷۵۰۰۰ دلاری طلاکاری شده که چهار جفت اسب سفید مجاری آن را می‌کشید، به مقصد کاخ گلستان از خیابان‌های چراغانی‌شده گذشتند <ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران</ref>.
از آنجا که در این جشن برای نخستین بار در تاریخ ایران، ملکه نیز صاحب تاج می‌شد، پیش از برگزاری جشن، در مرداد ۱۳۴۶ با تشکیل [[مجلس مؤسسان]]، اصول ۳۸، ۴۱ و ۴۲ [[قانون اساسی]] تغییر کرد و مقرر شد [[ولیعهد]] تنها در صورت داشتن بیست سال تمام می‌تواند عهده‌دار سلطنت باشد و اگر به هنگام مرگ شاه، ولیعهد در سن قانونی نبود، همسر شاه بدون فاصله جای او را بگیرد.<ref>ورعی، مبانی و مستندات، ۳۳؛ اختریان، نقش امیرعباس هویدا، ۹۵–۹۷</ref>
==مراسم تاجگذاری==
ششم شهریور ۱۳۴۶، یزدان‌پناه در مصاحبه‌ای مطبوعاتی، رسماً تاریخ برگزاری جشن را چهارم آبان ۱۳۴۶ (روز تولد محمدرضا پهلوی) اعلام کرد و جزئیات برنامه را شرح داد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۶/۱۳۴۶، ۱؛ سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۱</ref> در این مراسم، پهلوی تاجی را بر سر می‌گذاشت که از [[رضا ژهلوی|پدر]] به [[ارث]] برده بود. ساخت تاج فرح دیبا نیز به دو طراح و جواهرساز مشهور فرانسوی، سپرده شد.<ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۲؛ کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۲؛ افراسیابی، همسران شاه، ۲/۶۴۶</ref> لوازم دیگر این جشن، تخت نادری، شمشیر، عصا و شنل سلطنتی بود.<ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۲</ref> همچنین برپایی ۵۲۰۰۰ [[طاق نصرت]] در سراسر کشور، برگزاری ۹۷۰۰۰ مراسم جشن، افتتاح ۶۷۰۰ مؤسسه جدید در سراسر کشور و بازگشایی دو سد بزرگ امیرکبیر (سد کرج) و سد فرحناز (لتیان) ازجمله برنامه‌های حاشیه این جشن بود.<ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۱؛ کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۱</ref>
مراسم تاجگذاری که ترتیب آن از تاجگذاری ناپلئون تقلید شده بود <ref>کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۳</ref>، با ورود درفش سلطنتی و پرچم کشوری به تالار موزه کاخ آغاز شد و با سخنرانی محمدرضا پهلوی به پایان رسید <ref>اطلاعات، روزنامه، ۴/۸/۱۳۴۶، ۱۱۲</ref>. پس از ورود وی، [[فرح دیبا]] (پهلوی) و فرزندش رضا، نخست [[امام‌جمعه]] [[تهران]]، [[سیدحسن امامی]]، آیاتی از [[قرآن]] قرائت کرد <ref>افراسیابی، همسران شاه، ۲/۶۴۸</ref>و سپس شاه پس از ادای احترام به قرآن کریم <ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۷</ref>، تاج سرخ را مانند پدرش، خود بر سر گذاشت و عصای سلطنتی را به دست گرفت؛ زیرا او خود را نماینده ملت ایران می‌دانست و معتقد بود این مردم‌اند که تاج را با دستان وی بر سرش می‌گذارند و برای به دست آوردن قدرت، مدیون کسی نیست <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶؛ دوویلیه، سیمای پهلوی، ۶۵۱؛ افراسیابی، همسران شاه، ۲/۶۴۸؛  اطلاعات، روزنامه، ۴/۸/۱۳۴۶، ۱۱۲</ref>. در واقع این شخص اوست که تاج و تخت را در ۲۶ سال سختی و فشار حفظ کرده است <ref>هیکل، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ۱۷۱</ref>. پس از آن تاجی بر سر فرح و تاجی نیز بر سر فرزند خردسال خود، [[رضا پهلوی]] گذاشت و او رسماً ولیعهد و وارث پدر شد. به گمان پهلوی مراسم تاجگذاری رسمی، نشانه استقرار چارچوب حاکمیت پهلوی بود <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶</ref>.
{{سخ}}
<br>
یک هفته پیش از تاجگذاری، هواپیماهای نیروی هوایی شاهنشاهی، تهران را با ۱۷۵۳۲ شاخه گل سرخ که هر گل نشانه یک روز زندگی [[محمدرضا پهلوی]] بود، گلباران کردند.<ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۶</ref> روز چهارم آبان، شاه و ملکه با کالسکه ۷۵۰۰۰ دلاری طلاکاری شده که چهار جفت اسب سفید مجاری آن را می‌کشید، به مقصد کاخ گلستان از خیابان‌های چراغانی‌شده گذشتند.<ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران</ref>
محمدرضا پهلوی پس از آنکه تاج بر سر نهاد، در نطقی [[خداوند]] را سپاس گفت و [[دعا]] کرد که پروردگار در ادامه خدمت به [[کشور]] و [[ملت]]، چون گذشته او را یاری کند. وی در این نطق ضمن اینکه تنها هدف زندگی خود را رشد روزافزون کشور و ملت، حفظ [[استقلال]] و حاکمیت ایران، رساندن ایران به پای مترقی‌ترین جوامع دنیا و تجدید افتخارات گذشته کشور دانست، گفت از بذل جان در این راه دریغ نخواهد داشت <ref>پهلوی، تالیفات، نطق‌ها، ۵/۴۴۰۵</ref>. وی همچنین با اشاره به تاج سلطنت کهن‌سال‌ترین شاهنشاهی جهان که بر سر داشت و تاجگذاری شهبانوی ایران که برای نخستین بار روی می‌داد، تأکید کرد از این پس پیوندی ناگسستنی میان او و ملت ایران برقرار خواهد بود و بیش از گذشته در کنار هم و دست در دست هم، در راهی که متضمن عظمت و [[پیشرفت|ترقی]] ایران است، پیش می‌روند. او در پایان این نطق، به روان همه آنان که در طول هزاران سال، با فداکاری و جانبازی خود، استقلال و حاکمیت شاهنشاهی ایران را حفظ کرده و این ودیعه را به دست او سپرده‌اند، درود فرستاد و از [[خداوند]] برای خود و ولیعهد در انجام مسئولیت، درخواست توفیق کرد <ref>پهلوی، تالیفات، نطق‌ها، ۵/۴۴۰۵ ـ ۴۴۰۶</ref>. وی در این مراسم تأکید کرد از مدت‌ها پیش عهد کرده است هرگز پادشاه مردمی فقیر و تحت [[ستم]] نباشد و اکنون که مردم در رونق، [[امنیت]] و [[شادی]] زندگی می‌کنند، به خود اجازه می‌دهد تاجگذاری کند. او همچنین خود را به «شاهنشاه آریامهر» ملقب کرد <ref>هیکل، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ۱۷۱</ref>.
 
<br>
== مراسم تاجگذاری ==
در جشن تاجگذاری علاوه بر مهمانان داخلی که سران کشوری و لشکری و درباریان و وابستگان آنان بودند، کسانی مانند [[هایله سلاسی]] پادشاه [[حبشه]]، [[حسن‌دوم]] پادشاه [[مراکش]]، امیرمحمد ولیعهد [[عربستان]]، [[ملک‌حسین]] شاه [[اردن]]، [[محمدظاهرشاه]] پادشاه [[افغانستان]]، آکی هیو ولیعهد [[ژاپن]]، [[عیسی‌بن‌سلمان آل خلیفه]] امیر [[بحرین]]، [[ایوب‌خان]] رئیس‌جمهور [[پاکستان]]، شاهزاده برتیل سوئد، سونای رئیس‌جمهور [[ترکیه]] و سر رابرت نویل فرستاده [[ملکه الیزابت]] نیز حضور داشتند <ref>دوویلیه، سیمای پهلوی، تالیفات، نطق‌ها، ۶۵۱</ref>. هیئتی از سوی رژیم اسرائیل و گروهی از یهودیان مقیم ایران هم از مهمانان جشن بودند <ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۲۷۰ ـ ۲۷۱ و ۴۴۲</ref>. هم‌زمان با تاجگذاری، هواپیماها، [[تهران]] را گلباران کردند، ۱۰۱ گلوله توپ شلیک شد و بانگ تکبیر از گلدسته‌ها، ناقوس کلیساها و سوت کارخانه‌ها، لوکوموتیوها و کشتی‌ها در سراسر کشور به صدا درآمد <ref>اطلاعات، روزنامه، ۴/۸/۱۳۴۶، ۱ و ۱۱۲</ref>.
مراسم تاجگذاری که ترتیب آن از تاجگذاری ناپلئون تقلید شده بود،<ref>کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۳</ref> با ورود درفش سلطنتی و پرچم کشوری به تالار موزه کاخ آغاز شد و با سخنرانی محمدرضا پهلوی به پایان رسید.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۴/۸/۱۳۴۶، ۱۱۲</ref> پس از ورود وی، [[فرح دیبا]] (پهلوی) و فرزندش رضا، نخست [[امام‌جمعه]] [[تهران]]، [[سیدحسن امامی]]، آیاتی از [[قرآن]] قرائت کرد<ref>افراسیابی، همسران شاه، ۲/۶۴۸</ref>و سپس شاه پس از ادای احترام به قرآن کریم،<ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۷</ref> تاج سرخ را مانند پدرش، خود بر سر گذاشت و عصای سلطنتی را به دست گرفت؛ زیرا او خود را نماینده ملت ایران می‌دانست و معتقد بود این مردم‌اند که تاج را با دستان وی بر سرش می‌گذارند و برای به دست آوردن قدرت، مدیون کسی نیست.<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶؛ دوویلیه، سیمای پهلوی، ۶۵۱؛ افراسیابی، همسران شاه، ۲/۶۴۸؛ اطلاعات، روزنامه، ۴/۸/۱۳۴۶، ۱۱۲</ref> در واقع این شخص اوست که تاج و تخت را در ۲۶ سال سختی و فشار حفظ کرده است.<ref>هیکل، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ۱۷۱</ref> پس از آن تاجی بر سر فرح و تاجی نیز بر سر فرزند خردسال خود، [[رضا پهلوی]] گذاشت و او رسماً ولیعهد و وارث پدر شد. به گمان پهلوی مراسم تاجگذاری رسمی، نشانه استقرار چارچوب حاکمیت پهلوی بود.<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶</ref>
مدارس و دانشگاه‌ها نیز از مراکز اصلی تبلیغاتی بودند. معلمان و دبیران ناچار بودند ساعات مخصوصی را برای توضیح این جشن‌ها اختصاص دهند. در دانشگاه‌های کشور، چندین هزار بورس تحصیلی به دانشجویان تعلق گرفت <ref>کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۱ ـ ۲۲۲</ref>. همچنین به مناسبت مراسم تاجگذاری، تعدادی از زندانیان سیاسی ازجمله [[مهدی بازرگان]]، [[سیدمحمود طالقانی]]، چند تن از متهمان حادثه ۲۱ فروردین در [[تیراندازی به محمدرضا پهلوی]] و تعدادی دیگر از محکومان غیر سیاسی از [[زندان]] آزاد شدند <ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۸/۱۳۴۶، ۱ و ۲۱؛ سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۳</ref>؛ چنان‌که هر سال در چهارم آبان، سالگرد تولد محمدرضا پهلوی و تاجگذاری، جشن‌هایی در سراسر کشور برگزار می‌شد که مردم موظف به شرکت در آن بودند <ref>← امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۶؛ ۶/۲۲۹ و ۷/۲۶۴</ref>.
{{سخ}}
==بازتاب‌ها و واکنش‌ها==
محمدرضا پهلوی پس از آنکه تاج بر سر نهاد، در نطقی [[خداوند]] را سپاس گفت و [[دعا]] کرد که پروردگار در ادامه خدمت به [[کشور]] و [[ملت]]، چون گذشته او را یاری کند. وی در این نطق ضمن اینکه تنها هدف زندگی خود را رشد روزافزون کشور و ملت، حفظ [[استقلال]] و حاکمیت ایران، رساندن ایران به پای مترقی‌ترین جوامع دنیا و تجدید افتخارات گذشته کشور دانست، گفت از بذل جان در این راه دریغ نخواهد داشت.<ref>پهلوی، تالیفات، نطق‌ها، ۵/۴۴۰۵</ref> وی همچنین با اشاره به تاج سلطنت کهن‌سال‌ترین شاهنشاهی جهان که بر سر داشت و تاجگذاری شهبانوی ایران که برای نخستین بار روی می‌داد، تأکید کرد از این پس پیوندی ناگسستنی میان او و ملت ایران برقرار خواهد بود و بیش از گذشته در کنار هم و دست در دست هم، در راهی که متضمن عظمت و [[پیشرفت|ترقی]] ایران است، پیش می‌روند. او در پایان این نطق، به روان همه آنان که در طول هزاران سال، با فداکاری و جانبازی خود، استقلال و حاکمیت شاهنشاهی ایران را حفظ کرده و این ودیعه را به دست او سپرده‌اند، درود فرستاد و از [[خداوند]] برای خود و ولیعهد در انجام مسئولیت، درخواست توفیق کرد.<ref>پهلوی، تالیفات، نطق‌ها، ۵/۴۴۰۵–۴۴۰۶</ref> وی در این مراسم تأکید کرد از مدت‌ها پیش عهد کرده است هرگز پادشاه مردمی فقیر و تحت [[ستم]] نباشد و اکنون که مردم در رونق، [[امنیت]] و [[شادی]] زندگی می‌کنند، به خود اجازه می‌دهد تاجگذاری کند. او همچنین خود را به «شاهنشاه آریامهر» ملقب کرد.<ref>هیکل، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ۱۷۱</ref>
در جشن تاجگذاری حدود ۳۵۰ فیلمبردار، عکاس و خبرنگار خارجی، برای تهیه گزارش، به تهران دعوت شدند <ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۲</ref>. اخبار جشن در مطبوعات ایران و سراسر دنیا، به‌تفصیل ذکر شد. بسیاری از مطبوعات، شماره‌های مخصوص با صفحات فراوان منتشر کردند <ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۸/۱۳۴۶، ۸؛ سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۱ ـ ۱۹۲</ref>؛ چنان‌که روزنامه اطلاعات ۴/۸/۱۳۴۶ شماره مخصوص خود را در ۱۱۶ صفحه منتشر کرد <ref>←  اطلاعات، روزنامه، ۴/۸/۱۳۴۶</ref>. عصر چهارم آبان، فیلم‌های خبری جشن تاجگذاری به مدت نود دقیقه، در شبکه تلویزیونی چهارده کشور اروپایی پخش شد <ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۱/۸/۱۳۴۶، ۲۸</ref>.
{{سخ}}
<br>
در جشن تاجگذاری علاوه بر مهمانان داخلی که سران کشوری و لشکری و درباریان و وابستگان آنان بودند، کسانی مانند [[هایله سلاسی]] پادشاه [[حبشه]]، [[حسن‌دوم]] پادشاه [[مراکش]]، امیرمحمد ولیعهد [[عربستان]]، [[ملک‌حسین]] شاه [[اردن]]، [[محمدظاهرشاه]] پادشاه [[افغانستان]]، آکی هیو ولیعهد [[ژاپن]]، [[عیسی‌بن‌سلمان آل خلیفه]] امیر [[بحرین]]، [[ایوب‌خان]] رئیس‌جمهور [[پاکستان]]، شاهزاده برتیل سوئد، سونای رئیس‌جمهور [[ترکیه]] و سر رابرت نویل فرستاده [[ملکه الیزابت]] نیز حضور داشتند.<ref>دوویلیه، سیمای پهلوی، تالیفات، نطق‌ها، ۶۵۱</ref> هیئتی از سوی رژیم اسرائیل و گروهی از یهودیان مقیم ایران هم از مهمانان جشن بودند.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۲۷۰–۲۷۱ و ۴۴۲</ref> هم‌زمان با تاجگذاری، هواپیماها، [[تهران]] را گلباران کردند، ۱۰۱ گلوله توپ شلیک شد و بانگ تکبیر از گلدسته‌ها، ناقوس کلیساها و سوت کارخانه‌ها، لوکوموتیوها و کشتی‌ها در سراسر کشور به صدا درآمد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۴/۸/۱۳۴۶، ۱ و ۱۱۲</ref>
روزنامه انگلیسی آبزرور جشن تاجگذاری پهلوی را یادآور شکوه و جلال امپراتوران بیزانس و جشن شاه و مردم نامید و محبوبیت وی را محبوبیتی واقعی خواند. این روزنامه همچنین مدعی شد در ایران [[صلح سیاسی]] تحقق یافته که ارمغان [[انقلاب سفید]] و درآمد [[نفت]] است <ref>←  اطلاعات، روزنامه، ۸/۸/۱۳۴۶، ۱۷؛ مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۴۴۵ ـ ۴۴۶</ref>. مجله بِلا (Bella) چاپ میلان، برگزاری جشن تاجگذاری شاه ایران را پس از سال‌ها تأخیر، نشانه ثبات و [[پیشرفت|ترقی]] کشور ارزیابی کرد و تاجگذاری ملکه را که برای نخستین بار در تاریخ ایران و به ابتکار محمدرضا پهلوی صورت می‌گرفت، نماد آزادی زنان و کسب [[حقوق اجتماعی]] آنان در ایران شمرد <ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۳۷۶ ـ ۳۷۷</ref>. مطبوعات [[رژیم اسرائیل]] هم به مدت یک هفته، با انتشار مطالبی درباره جشن تاجگذاری، پیشرفت‌های ایران را ستودند <ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۴۳۱ ـ ۴۳۵</ref>. برپایی جشن و ضیافت و نمایشگاه از آثار هنری ایران در برخی از کشورها، همچنین نامگذاری دو خیابان به نام‌های [[محمدرضا پهلوی]] و [[فرح دیبا]] در کراچی و آنکارا، ازجمله پیامدهای جشن تاجگذاری در ایران بود <ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۸/۱۳۴۶، ۸</ref>.
مدارس و دانشگاه‌ها نیز از مراکز اصلی تبلیغاتی بودند. معلمان و دبیران ناچار بودند ساعات مخصوصی را برای توضیح این جشن‌ها اختصاص دهند. در دانشگاه‌های کشور، چندین هزار بورس تحصیلی به دانشجویان تعلق گرفت.<ref>کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، ۲۲۱–۲۲۲</ref> همچنین به مناسبت مراسم تاجگذاری، تعدادی از زندانیان سیاسی ازجمله [[مهدی بازرگان]]، [[سیدمحمود طالقانی]]، چند تن از متهمان حادثه ۲۱ فروردین در [[تیراندازی به محمدرضا پهلوی]] و تعدادی دیگر از محکومان غیر سیاسی از [[زندان]] آزاد شدند<ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۸/۱۳۴۶، ۱ و ۲۱؛ سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۳</ref>؛ چنان‌که هر سال در چهارم آبان، سالگرد تولد محمدرضا پهلوی و تاجگذاری، جشن‌هایی در سراسر کشور برگزار می‌شد که مردم موظف به شرکت در آن بودند.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۶؛ ۶/۲۲۹ و ۷/۲۶۴</ref>
<br>
 
در عین حال مراسم تاجگذاری، از نگاه بعضی از شخصیت‌های معروف دنیا چون [[جرج بال]] امریکایی و [[حسنین هیکل]]، روزنامه‌نگار مصری به نقد کشیده شد <ref>هیکل، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ۱۷۰ ـ ۱۷۳؛ عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶ ـ ۳۷</ref>. رسانه‌های خبری سوئیس در روزهای تاجگذاری، با گزارش‌های خبری و انتشار فیلم از فقر گسترده در ایران، از تاجگذاری پر از تشریفات شاه ایران، در حالی‌که فرمانروای ملتی فقیر و عقب‌افتاده بود، انتقاد کردند <ref>صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ۴۵ ـ ۴۶</ref>. روزنامه نیویورک تایمز هم در ۲۷/۱۰/۱۳۴۶ در مقاله‌ای، جشن‌های برگزارشده را از نظر دیپلمات‌های [[سازمان ملل]]، خسته‌کننده شمرد <ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۴۸۵</ref>. همچنین سوم و چهارم آبان ۱۳۴۶، بعضی دانشجویان مقیم سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا، علیه تاجگذاری تظاهرات کردند که با واکنش [[پلیس]] و [[بازداشت]] برخی از دانشجویان همراه شد <ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۴۱۰</ref>.
== بازتاب‌ها و واکنش‌ها ==
اعلام خبر برگزاری جشن تاجگذاری، خشم محافل مذهبی ایران را هم برانگیخت. روحانیان مبارز، با استفاده از فرصت به دست آمده و تشکیل جلسات مخفی، هزینه‌های جشن را در برابر بیکاری و فقر مردم برآورد و به چاپ و انتشار اعلامیه اقدام کردند <ref>ربانی شیرازی، یاران امام، ۱۰۵ ـ ۱۰۶، ۱۰۸ ـ ۱۰۹ و ۱۱۲ ـ ۱۱۷</ref>. پس از برگزاری جشن‌های تاجگذاری، جمعی از روحانیان [[تهران]] و [[قم]]، در اعلامیه‌ای با عنوان «عزایی به نام جشن»، این جشن را محکوم کردند <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۳۷</ref>. این اعلامیه که به قلم [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] بود، پس از تأیید برخی از روحانیان دیگر در قم، با تلاش [[سیدمحمود دعایی]] و امکانات نشریه بعثت، در ده هزار نسخه منتشر شد و پس از آماده‌سازی در تهران، از طریق پست به نشانی ادارات و مؤسسات مختلف فرستاده شد <ref>دعایی، گوشه‌ای از خاطرات، ۷۰ ـ ۷۱؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۲۸</ref>. این اعلامیه با تشریح وضع کشور و عملکرد [[رژیم پهلوی]] در ظلم و دیکتاتوری و غارت اموال ملت، جشن و عزای حکومت را نقطه مقابل جشن و عزای ملت تفسیر کرد و فشار رژیم به مراجع تقلید و قشر گسترده مذهبی در همراهی با جشن واهی خود را نهایت گستاخی خواند. اعلامیه تصریح کرد این جشن‌ها با وجود صرف مخارج سنگین که همه از جیب خالی ملت تأمین شده است و نیز بازداشت‌های گسترده علما و مبارزان و حبس و [[تبعید]] بسیاری از شریف‌ترین مردان اسلام، لطفی برای مردم و برگزارکنندگان آن ندارد و نباید به استقبال علاقه‌مندان به [[دیانت]] و [[روحانیت]] از آن امید بست. این اعلامیه همچنین با بی‌اثرخواندن اسلام‌نمایی رژیم و فریب ملت مسلمان با گفتن اذان بی‌وقت و اجرای تشریفات مذهبی یک روحانی‌نمای خریده‌شده، از مبارزه منفی روحانیان و واعظان در شهرهای مختلف که با سفر به روستاها، حاضر نشدند در مجالس جشن شرکت کنند، ستایش کرد و کسانی را که به هر شکل با دشمنان دین همکاری کنند، مطرود جامعه روحانیت خواند <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۳۸ ـ ۲۴۱</ref>.
در جشن تاجگذاری حدود ۳۵۰ فیلمبردار، عکاس و خبرنگار خارجی، برای تهیه گزارش، به تهران دعوت شدند.<ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۲</ref> اخبار جشن در مطبوعات ایران و سراسر دنیا، به‌تفصیل ذکر شد. بسیاری از مطبوعات، شماره‌های مخصوص با صفحات فراوان منتشر کردند<ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۸/۱۳۴۶، ۸؛ سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۱–۱۹۲</ref>؛ چنان‌که روزنامه اطلاعات ۴/۸/۱۳۴۶ شماره مخصوص خود را در ۱۱۶ صفحه منتشر کرد.<ref>← اطلاعات، روزنامه، ۴/۸/۱۳۴۶</ref> عصر چهارم آبان، فیلم‌های خبری جشن تاجگذاری به مدت نود دقیقه، در شبکه تلویزیونی چهارده کشور اروپایی پخش شد.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۱/۸/۱۳۴۶، ۲۸</ref>
<br>
{{سخ}}
رژیم پهلوی که تلاش می‌کرد وانمود کند همه طبقات و اقشار ملت با این جشن همراه و موافق‌اند و هیچ مخالفتی وجود ندارد، پس از این اعلامیه و نیز توزیع دو اعلامیه [[امام‌خمینی]] علیه جشن تاجگذاری ده‌ها تن از مبارزان را بازداشت و زندانی کرد <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۳۷؛ روحانی، ۲/۴۱۹ ـ ۴۲۰</ref>. [[ساواک]] دستور داد در مدت برگزاری جشن‌ها، بسیاری از روحانیان ناراضی را از تهران و قم خارج کنند و در مراقبت شدید باشند <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۹</ref>. [[حسینعلی منتظری]] که به‌تازگی از زندان آزاد شده بود، به مسجد سلیمان [[تبعید]] شد. [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[مهدی کروبی]]، [[محمدعلی شرعی]]، [[مرتضی فهیم کرمانی]] و شماری دیگر از روحانیان و مبارزان فرهنگی و دانشگاهی بازداشت و روانه زندان شدند. این بازداشت‌ها در شهرستان‌ها هم ادامه داشت <ref>دعایی، گوشه‌ای از خاطرات، ۷۱؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۲۸؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۴۲۰</ref>. در ادامه اعتراض‌ها، بخش فارسی رادیو بغداد در ۹/۱/۱۳۴۹ در گفتاری با عنوان «نهضت روحانیت در ایران»، ضمن یادکرد از اسناد مبارزات گذشته ملت، از هزینه مبالغ هنگفت در این جشن‌ها که آن را هشتصد میلیون دینار دانست، به‌شدت انتقاد کرد <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۲۱/۱۶۷</ref>. هم‌زمان با این مخالفت‌ها، مبارزان مسلمان [[اعلامیه‌های امام‌خمینی]] را که از مردم خواسته بود در این جشن‌ها مشارکت نکنند، به نقاط مختلف ایران می‌فرستادند <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۹</ref>.
روزنامه انگلیسی آبزرور جشن تاجگذاری پهلوی را یادآور شکوه و جلال امپراتوران بیزانس و جشن شاه و مردم نامید و محبوبیت وی را محبوبیتی واقعی خواند. این روزنامه همچنین مدعی شد در ایران [[صلح سیاسی]] تحقق یافته که ارمغان [[انقلاب سفید]] و درآمد [[نفت]] است.<ref>← اطلاعات، روزنامه، ۸/۸/۱۳۴۶، ۱۷؛ مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۴۴۵–۴۴۶</ref> مجله بِلا (Bella) چاپ میلان، برگزاری جشن تاجگذاری شاه ایران را پس از سال‌ها تأخیر، نشانه ثبات و [[پیشرفت|ترقی]] کشور ارزیابی کرد و تاجگذاری ملکه را که برای نخستین بار در تاریخ ایران و به ابتکار محمدرضا پهلوی صورت می‌گرفت، نماد آزادی زنان و کسب [[حقوق اجتماعی]] آنان در ایران شمرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۳۷۶–۳۷۷</ref> مطبوعات [[رژیم اسرائیل]] هم به مدت یک هفته، با انتشار مطالبی دربارهٔ جشن تاجگذاری، پیشرفت‌های ایران را ستودند.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۴۳۱–۴۳۵</ref> برپایی جشن و ضیافت و نمایشگاه از آثار هنری ایران در برخی از کشورها، همچنین نامگذاری دو خیابان به نام‌های [[محمدرضا پهلوی]] و [[فرح دیبا]] در کراچی و آنکارا، ازجمله پیامدهای جشن تاجگذاری در ایران بود.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۶/۸/۱۳۴۶، ۸</ref>
==واکنش امام‌خمینی==
{{سخ}}
امام‌خمینی در نخستین واکنش به برگزاری جشن تاجگذاری، پیش از برگزاری آن و در فروردین ۱۳۴۶، اعلامیه‌ای خطاب به [[امیرعباس هویدا]] [[نخست‌وزیر]] صادر کرد و در آن ضمن اشاره به وضعیت کشور در دوران اصلاحات فرمایشی که به‌رغم هیاهو و تبلیغات گزاف، نتیجه‌ای جز بازار سیاه برای بیگانگان و فقر و عقب‌ماندگی برای ملت نداشته است، خیانت‌های دولت را در هم‌پیمانی با [[اسرائیل]] و ظلم به مردم و علما یادآور شد و از برگزاری جشن‌های غیر ملی هرساله که هزینه آن از خزانه کشور و جیب مردم تأمین می‌شود، انتقاد کرد. ایشان با ذکر این نکته که اساساً برگزاری چنین جشن‌هایی، سند عقب‌ماندگی کشور است، نصیحت به دولت را با هدف آگاهی و بیداری دولت و ملت، وظیفه خود دانست و ابراز امیدواری کرد دستگاه جبار پیش از آن که دیر شود به خود آید <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۳ ـ ۱۲۷</ref>. تاریخ این اعلامیه در اسناد [[ساواک]]، ۵/۶/۱۳۴۶ آمده است <ref>← مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۷/۱۶۴</ref>.
در عین حال مراسم تاجگذاری، از نگاه بعضی از شخصیت‌های معروف دنیا چون [[جرج بال]] آمریکایی و [[حسنین هیکل]]، روزنامه‌نگار مصری به نقد کشیده شد.<ref>هیکل، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ۱۷۰–۱۷۳؛ عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶–۳۷</ref> رسانه‌های خبری سوئیس در روزهای تاجگذاری، با گزارش‌های خبری و انتشار فیلم از فقر گسترده در ایران، از تاجگذاری پر از تشریفات شاه ایران، در حالی‌که فرمانروای ملتی فقیر و عقب‌افتاده بود، انتقاد کردند.<ref>صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ۴۵–۴۶</ref> روزنامه نیویورک تایمز هم در ۲۷/۱۰/۱۳۴۶ در مقاله‌ای، جشن‌های برگزارشده را از نظر دیپلمات‌های [[سازمان ملل]]، خسته‌کننده شمرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۴۸۵</ref> همچنین سوم و چهارم آبان ۱۳۴۶، بعضی دانشجویان مقیم سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا، علیه تاجگذاری تظاهرات کردند که با واکنش [[پلیس]] و [[بازداشت]] برخی از دانشجویان همراه شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۴۱۰</ref>
<br>
اعلام خبر برگزاری جشن تاجگذاری، خشم محافل مذهبی ایران را هم برانگیخت. روحانیان مبارز، با استفاده از فرصت به دست آمده و تشکیل جلسات مخفی، هزینه‌های جشن را در برابر بیکاری و فقر مردم برآورد و به چاپ و انتشار اعلامیه اقدام کردند.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام، ۱۰۵–۱۰۶، ۱۰۸–۱۰۹ و ۱۱۲–۱۱۷</ref> پس از برگزاری جشن‌های تاجگذاری، جمعی از روحانیان [[تهران]] و [[قم]]، در اعلامیه‌ای با عنوان «عزایی به نام جشن»، این جشن را محکوم کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۳۷</ref> این اعلامیه که به قلم [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] بود، پس از تأیید برخی از روحانیان دیگر در قم، با تلاش [[سیدمحمود دعایی]] و امکانات نشریه بعثت، در ده هزار نسخه منتشر شد و پس از آماده‌سازی در تهران، از طریق پست به نشانی ادارات و مؤسسات مختلف فرستاده شد.<ref>دعایی، گوشه‌ای از خاطرات، ۷۰–۷۱؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۲۸</ref> این اعلامیه با تشریح وضع کشور و عملکرد [[رژیم پهلوی]] در ظلم و دیکتاتوری و غارت اموال ملت، جشن و عزای حکومت را نقطه مقابل جشن و عزای ملت تفسیر کرد و فشار رژیم به مراجع تقلید و قشر گسترده مذهبی در همراهی با جشن واهی خود را نهایت گستاخی خواند. اعلامیه تصریح کرد این جشن‌ها با وجود صرف مخارج سنگین که همه از جیب خالی ملت تأمین شده است و نیز بازداشت‌های گسترده علما و مبارزان و حبس و [[تبعید]] بسیاری از شریف‌ترین مردان اسلام، لطفی برای مردم و برگزارکنندگان آن ندارد و نباید به استقبال علاقه‌مندان به [[دیانت]] و [[روحانیت]] از آن امید بست. این اعلامیه همچنین با بی‌اثرخواندن اسلام‌نمایی رژیم و فریب ملت مسلمان با گفتن اذان بی‌وقت و اجرای تشریفات مذهبی یک روحانی‌نمای خریده‌شده، از مبارزه منفی روحانیان و واعظان در شهرهای مختلف که با سفر به روستاها، حاضر نشدند در مجالس جشن شرکت کنند، ستایش کرد و کسانی را که به هر شکل با دشمنان دین همکاری کنند، مطرود جامعه روحانیت خواند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۳۸–۲۴۱</ref>
[[امام‌خمینی]] که سخت به صرف بودجه کشور در چنین اموری به جای فراهم‌ساختن زمینه اشتغال بیکاران، معترض بود، همچنین در مهر ۱۳۴۶، در اعلامیه دیگری از سکوت علمای ایران در برابر جشن‌های تاجگذاری انتقاد کرد <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۷/۱۷۷</ref>. ایشان سوم آبان همان سال، در نامه‌ای به یکی از دوستان عالم خود، [[محمد شریعت اصفهانی]]، در تشریح اوضاع اسفبار [[ایران]]، به حبس و [[تبعید]] بسیاری از علما و مبارزان پس از نامه به هویدا و به خبرهایی از اجبار رژیم به علمای بزرگ برای عرض تبریک و اقامه جشن در مساجد اشاره کرد و آرزو کرد شایعاتی که درباره پذیرش بعضی از علما وجود دارد، درست نباشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۵۵</ref>. ایشان در اسفند ۱۳۴۸ نیز در سخنانی در [[نجف]] اشرف، با ذکر سیره خلفای گذشته اسلام در [[ساده‌زیستی]]، شخص [[محمدرضا پهلوی]] را مخاطب قرار داد و از صرف هشتصد میلیون تومان برای تاجگذاریِ سلطان ایران انتقاد کرد <ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۷/۲۳۷</ref>.
{{سخ}}
<br>
رژیم پهلوی که تلاش می‌کرد وانمود کند همه طبقات و اقشار ملت با این جشن همراه و موافق‌اند و هیچ مخالفتی وجود ندارد، پس از این اعلامیه و نیز توزیع دو اعلامیه [[امام‌خمینی]] علیه جشن تاجگذاری ده‌ها تن از مبارزان را بازداشت و زندانی کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۳۷؛ روحانی، ۲/۴۱۹–۴۲۰</ref> [[ساواک]] دستور داد در مدت برگزاری جشن‌ها، بسیاری از روحانیان ناراضی را از تهران و قم خارج کنند و در مراقبت شدید باشند.<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۹</ref> [[حسینعلی منتظری]] که به‌تازگی از زندان آزاد شده بود، به مسجد سلیمان [[تبعید]] شد. [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[مهدی کروبی]]، [[محمدعلی شرعی]]، [[مرتضی فهیم کرمانی]] و شماری دیگر از روحانیان و مبارزان فرهنگی و دانشگاهی بازداشت و روانه زندان شدند. این بازداشت‌ها در شهرستان‌ها هم ادامه داشت.<ref>دعایی، گوشه‌ای از خاطرات، ۷۱؛ هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۲۲۸؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۴۲۰</ref> در ادامه اعتراض‌ها، بخش فارسی رادیو بغداد در ۹/۱/۱۳۴۹ در گفتاری با عنوان «نهضت روحانیت در ایران»، ضمن یادکرد از اسناد مبارزات گذشته ملت، از هزینه مبالغ هنگفت در این جشن‌ها که آن را هشتصد میلیون دینار دانست، به‌شدت انتقاد کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۲۱/۱۶۷</ref> هم‌زمان با این مخالفت‌ها، مبارزان مسلمان [[اعلامیه‌های امام‌خمینی]] را که از مردم خواسته بود در این جشن‌ها مشارکت نکنند، به نقاط مختلف ایران می‌فرستادند.<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۹</ref>
امام‌خمینی همچنین در پیام به [[حجاج|زائران بیت‌الله الحرام]] در سال ۱۳۴۹ تأکید کرد اگر هزینه گزاف جشن‌های مختلف ازجمله تاجگذاری که هر سال تکرار می‌شود، صرف سیرکردن شکم‌های گرسنه و تأمین زندگی سیه‌روزان می‌شد تا حدی از مصیبت جامعه می‌کاست؛ اما خودکامگی و منفعت‌طلبی مانع هر اقدامی به نفع ملت است. ایشان تصریح کرد دنیا بداند که این جشن‌ها ربطی به ملت ایران ندارد و شرکت‌کننده در این جشن‌ها نیز خائن به [[اسلام]] و ملت ایران است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۵ ـ ۳۲۶</ref>. ایشان با انتقاد از [[مطبوعات]] بین‌المللی برای مخابره صرفِ تشریفات رسمی و شکوه جشن‌های شاهنشاهی ازجمله تاجگذاری و غفلت از پوشش خبری فشارها و سختی‌هایی که ملت ایران تحمل می‌کنند، تلویحاً هزینه تبلیغات صد میلیون دلاری پهلوی در خارج از کشور را عامل آن دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۳</ref>. ایشان همچنین چهارم آبان، برابر با تولد محمدرضا پهلوی و روز تاجگذاری را روز [[عزای ملی]] و بدبختی‌های ملت مظلوم ایران خواند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۵۸</ref>؛ ملتی که هر سال مجبور بودند در این روز بازارها را تعطیل و تظاهر به شادی کنند و توان مخالفت با آن را نداشتند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۶؛ ۶/۲۲۹ و ۷/۲۶۴</ref>. در اوج نهضت اسلامی مردم در سال ۱۳۵۷ نیز امام‌خمینی با تشریح دلایل غیر قانونی‌بودن رژیم سلطنتی و پادشاهی محمدرضا پهلوی، تاجگذاری وی را نیز چون دیگر اموری که فرع بر سلطنت او بود، خلاف قانون اساسی دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۸ و ۶۴</ref>.
 
==اهداف تاجگذاری و پیامد آن==
== واکنش امام‌خمینی ==
محمدرضا پهلوی تلاش می‌کرد با برپایی جشن‌ها، سیاست [[پان‌ایرانیسم]] را با انگیزه برخورداری از حمایت مردم و راهی برای حل بحران هویت آنان ترویج کند و نشان دهد که در تمام قرون و اعصار، قلوب ایرانیان مقام و مرتبه شاهنشاهی را به منزله یک عقیده دینی پذیرفته‌اند و استیلای اسلام رشته ملیت را پاره نکرده است <ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی، ۱۱۰</ref>. به طور کلی برگزاری جشن‌های سال‌های ۱۳۴۵ ـ ۱۳۵۵ که می‌توان دهه جشن‌های شاه نام‌گذاری کرد، تمامی در جهت تبلیغ نوعی [[ناسیونالیسم]] افراطی و بی‌رنگ‌کردن اندیشه دینی اسلامی بود <ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی، ۱۱۰</ref>. در واقع تاجگذاری [[محمدرضا پهلوی]]، با تمام زرق و برق و ظاهر آن، بیشتر نماد استبداد کهن بود تا مذهب یا ملت متجدد و پویا، چنان‌که او ادعا می‌کرد <ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۷</ref>. توجه بیش از حد به نمادهای پیش از [[اسلام]] و سعی در جداکردن جامعه از [[هویت اسلامی]] <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۴</ref>، به‌تدریج به سمت ترویج تفکر «شاه‌پرستی» و در پی آن برگزاری جشن‌ها و مراسم عجیب و بی‌سابقه برای تبلیغ این تفکر رفت و هزینه‌های هنگفتی به کشور تحمیل کرد. این در حالی بود که بخش اعظم جامعه از فقر، بیکاری، بی‌سوادی و کمبود تسهیلات بهداشتی و درمانی رنج می‌برد و هیچ نصیبی از این جشن‌ها نداشت <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۵</ref>. سهم مردم از برگزاری جشن‌ها، تنها پرداخت هزینه آن بود <ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۱۰۲، ۱۱۸، ۳۹۹، ۴۲۶ و ۴۸۴</ref>.
امام‌خمینی در نخستین واکنش به برگزاری جشن تاجگذاری، پیش از برگزاری آن و در فروردین ۱۳۴۶، اعلامیه‌ای خطاب به [[امیرعباس هویدا]] [[نخست‌وزیر]] صادر کرد و در آن ضمن اشاره به وضعیت کشور در دوران اصلاحات فرمایشی که به‌رغم هیاهو و تبلیغات گزاف، نتیجه‌ای جز بازار سیاه برای بیگانگان و فقر و عقب‌ماندگی برای ملت نداشته است، خیانت‌های دولت را در هم‌پیمانی با [[اسرائیل]] و ظلم به مردم و علما یادآور شد و از برگزاری جشن‌های غیر ملی هرساله که هزینه آن از خزانه کشور و جیب مردم تأمین می‌شود، انتقاد کرد. ایشان با ذکر این نکته که اساساً برگزاری چنین جشن‌هایی، سند عقب‌ماندگی کشور است، نصیحت به دولت را با هدف آگاهی و بیداری دولت و ملت، وظیفه خود دانست و ابراز امیدواری کرد دستگاه جبار پیش از آن که دیر شود به خود آید.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۲۳–۱۲۷</ref> تاریخ این اعلامیه در اسناد [[ساواک]]، ۵/۶/۱۳۴۶ آمده است.<ref>← مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۷/۱۶۴</ref>
<br>
{{سخ}}
محمدرضا پهلوی که با مراسم تاجگذاری، طرح‌های پرطمطراق [[توسعه]] و حتی با سرکوب، خواهان شکوه شاهان کهن ایران بود، [[ملی‌گرایی]] را به کیش سلطنت تبدیل کرد. در واقع او به آنچه [[جلال آل‌احمد]] «مالیخولیای افتخار به گذشته» می‌خواند مبتلا شده بود <ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۸</ref>. شأنی که وی برای خود قائل بود و از مفهوم ساسانی «شاه» به مثابه شبه خدایی جدا از مردم گرفته شده بود، او را وا می‌داشت که تنها [[حکومت]] کند؛ بنابراین شیوه‌ها و راهکارهای پدرسالاری ایرانی را به حد کمال رساند. او ایرانیان را کودکانی می‌دید که از [[سخاوت]] رهبری دانا و برگزیده خدا بهره‌مند می‌شدند <ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۶۰ ـ ۲۶۱</ref>. ولخرجی‌های مسرفانه در نمایش تاجگذاری، خیلی زود بر سر زبان‌ها افتاد و در مطبوعات خارجی هم انعکاس زیادی یافت، تا جایی که وی مجبور شد ۲۳ آبان‌ماه به یزدان‌پناه دستور تکذیب شایعات را بدهد <ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۳</ref>و وی ضمن تکذیب «ارقام عجیب و غریب» (به قول وی)، کل مخارج تاجگذاری را ۲۵ میلیون و ۳۸۰ هزار تومان اعلام کرد و گفت مخارج مربوط به تعمیر کاخ‌ها، خرید کالسکه، ساخت تاج فرح و تعمیر تاج شاه و برخی امور دیگر نیز جزو آن است و برای کشور می‌ماند <ref>سفری، قلم و سیاست</ref>.
[[امام‌خمینی]] که سخت به صرف بودجه کشور در چنین اموری به جای فراهم‌ساختن زمینه اشتغال بیکاران، معترض بود، همچنین در مهر ۱۳۴۶، در اعلامیه دیگری از سکوت علمای ایران در برابر جشن‌های تاجگذاری انتقاد کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۷/۱۷۷</ref> ایشان سوم آبان همان سال، در نامه‌ای به یکی از دوستان عالم خود، [[محمد شریعت اصفهانی]]، در تشریح اوضاع اسفبار [[ایران]]، به حبس و [[تبعید]] بسیاری از علما و مبارزان پس از نامه به هویدا و به خبرهایی از اجبار رژیم به علمای بزرگ برای عرض تبریک و اقامه جشن در مساجد اشاره کرد و آرزو کرد شایعاتی که دربارهٔ پذیرش بعضی از علما وجود دارد، درست نباشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۵۵</ref> ایشان در اسفند ۱۳۴۸ نیز در سخنانی در [[نجف]] اشرف، با ذکر سیره خلفای گذشته اسلام در [[ساده‌زیستی]]، شخص [[محمدرضا پهلوی]] را مخاطب قرار داد و از صرف هشتصد میلیون تومان برای تاجگذاریِ سلطان ایران انتقاد کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۷/۲۳۷</ref>
نمایش پرهزینه تاجگذاری، مقدمه جشن‌های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی همراه با ولخرجی بیشتر در چهار سال بعد بود <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶</ref>. جواهرات سلطنتی که در جشن‌های شاهانه استفاده می‌شد، تنها پشتوانه پول رایج ایران در خزانه [[بانک مرکزی]] بود. میانگین درآمد سالانه، آن هم در یک نظام غیر عادلانه توزیع درآمد که در آن ثروتمندان اطراف [[محمدرضا پهلوی]]، ثروتمندتر و فقیران دور از وی، فقیرتر می‌شدند، به‌سختی به ۲۵۰ دلار در سال می‌رسید <ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۷</ref>. هدررفت سرمایه ملت در عین گسترش فقر و بیکاری و نیز سرکوب و ترساندنِ شدید هر صدای مخالف، روزبه‌روز بر نفرت مردم از رژیم می‌افزود <ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ ـ ۵/۲۰۱؛ ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی، ۱۱۰</ref>. محمدرضا پهلوی بی‌اعتنا به اعتراض‌ها، جشن تاجگذاری و پس از آن جشن‌های دیگر را برگزار کرد؛ جشن‌هایی که بی‌تردید یکی از زمینه‌های سقوط او بود <ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۹</ref>{{ببینید|متن=ببینید| جشن‌های ۲۵۰۰ساله | جشن هنر شیراز}}.
{{سخ}}
==پانویس==
امام‌خمینی همچنین در پیام به [[حجاج|زائران بیت‌الله الحرام]] در سال ۱۳۴۹ تأکید کرد اگر هزینه گزاف جشن‌های مختلف ازجمله تاجگذاری که هر سال تکرار می‌شود، صرف سیرکردن شکم‌های گرسنه و تأمین زندگی سیه‌روزان می‌شد تا حدی از مصیبت جامعه می‌کاست؛ اما خودکامگی و منفعت‌طلبی مانع هر اقدامی به نفع ملت است. ایشان تصریح کرد دنیا بداند که این جشن‌ها ربطی به ملت ایران ندارد و شرکت‌کننده در این جشن‌ها نیز خائن به [[اسلام]] و ملت ایران است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۵–۳۲۶</ref> ایشان با انتقاد از [[مطبوعات]] بین‌المللی برای مخابره صرفِ تشریفات رسمی و شکوه جشن‌های شاهنشاهی ازجمله تاجگذاری و غفلت از پوشش خبری فشارها و سختی‌هایی که ملت ایران تحمل می‌کنند، تلویحاً هزینه تبلیغات صد میلیون دلاری پهلوی در خارج از کشور را عامل آن دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۳</ref> ایشان همچنین چهارم آبان، برابر با تولد محمدرضا پهلوی و روز تاجگذاری را روز [[عزای ملی]] و بدبختی‌های ملت مظلوم ایران خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۵۸</ref>؛ ملتی که هر سال مجبور بودند در این روز بازارها را تعطیل و تظاهر به شادی کنند و توان مخالفت با آن را نداشتند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۵۶؛ ۶/۲۲۹ و ۷/۲۶۴</ref> در اوج نهضت اسلامی مردم در سال ۱۳۵۷ نیز امام‌خمینی با تشریح دلایل غیرقانونی‌بودن رژیم سلطنتی و پادشاهی محمدرضا پهلوی، تاجگذاری وی را نیز چون دیگر اموری که فرع بر سلطنت او بود، خلاف قانون اساسی دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۸ و ۶۴</ref>
{{پانویس}}
 
==منابع==
== اهداف تاجگذاری و پیامد آن ==
محمدرضا پهلوی تلاش می‌کرد با برپایی جشن‌ها، سیاست [[پان‌ایرانیسم]] را با انگیزه برخورداری از حمایت مردم و راهی برای حل بحران هویت آنان ترویج کند و نشان دهد که در تمام قرون و اعصار، قلوب ایرانیان مقام و مرتبه شاهنشاهی را به منزله یک عقیده دینی پذیرفته‌اند و استیلای اسلام رشته ملیت را پاره نکرده است.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی، ۱۱۰</ref> به‌طور کلی برگزاری جشن‌های سال‌های ۱۳۴۵–۱۳۵۵ که می‌توان دهه جشن‌های شاه نام‌گذاری کرد، تمامی در جهت تبلیغ نوعی [[ناسیونالیسم]] افراطی و بی‌رنگ‌کردن اندیشه دینی اسلامی بود.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی، ۱۱۰</ref> در واقع تاجگذاری [[محمدرضا پهلوی]]، با تمام زرق و برق و ظاهر آن، بیشتر نماد استبداد کهن بود تا مذهب یا ملت متجدد و پویا، چنان‌که او ادعا می‌کرد.<ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۷</ref> توجه بیش از حد به نمادهای پیش از [[اسلام]] و سعی در جداکردن جامعه از [[هویت اسلامی]]،<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۴</ref> به‌تدریج به سمت ترویج تفکر «شاه‌پرستی» و در پی آن برگزاری جشن‌ها و مراسم عجیب و بی‌سابقه برای تبلیغ این تفکر رفت و هزینه‌های هنگفتی به کشور تحمیل کرد. این در حالی بود که بخش اعظم جامعه از فقر، بیکاری، بی‌سوادی و کمبود تسهیلات بهداشتی و درمانی رنج می‌برد و هیچ نصیبی از این جشن‌ها نداشت.<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۵</ref> سهم مردم از برگزاری جشن‌ها، تنها پرداخت هزینه آن بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، جشن تاج‌گذاری، ۱۰۲، ۱۱۸، ۳۹۹، ۴۲۶ و ۴۸۴</ref>
{{سخ}}
محمدرضا پهلوی که با مراسم تاجگذاری، طرح‌های پرطمطراق [[توسعه]] و حتی با سرکوب، خواهان شکوه شاهان کهن ایران بود، [[ملی‌گرایی]] را به کیش سلطنت تبدیل کرد. در واقع او به آنچه [[جلال آل‌احمد]] «مالیخولیای افتخار به گذشته» می‌خواند مبتلا شده بود.<ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۸</ref> شأنی که وی برای خود قائل بود و از مفهوم ساسانی «شاه» به مثابه شبه خدایی جدا از مردم گرفته شده بود، او را وامی‌داشت که تنها [[حکومت]] کند؛ بنابراین شیوه‌ها و راهکارهای پدرسالاری ایرانی را به حد کمال رساند. او ایرانیان را کودکانی می‌دید که از [[سخاوت]] رهبری دانا و برگزیده خدا بهره‌مند می‌شدند.<ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۶۰–۲۶۱</ref> ولخرجی‌های مسرفانه در نمایش تاجگذاری، خیلی زود بر سر زبان‌ها افتاد و در مطبوعات خارجی هم انعکاس زیادی یافت، تا جایی که وی مجبور شد ۲۳ آبان‌ماه به یزدان‌پناه دستور تکذیب شایعات را بدهد<ref>سفری، قلم و سیاست، ۳/۱۹۳</ref>و وی ضمن تکذیب «ارقام عجیب و غریب» (به قول وی)، کل مخارج تاجگذاری را ۲۵ میلیون و ۳۸۰ هزار تومان اعلام کرد و گفت مخارج مربوط به تعمیر کاخ‌ها، خرید کالسکه، ساخت تاج فرح و تعمیر تاج شاه و برخی امور دیگر نیز جزو آن است و برای کشور می‌ماند.<ref>سفری، قلم و سیاست</ref>
نمایش پرهزینه تاجگذاری، مقدمه جشن‌های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی همراه با ولخرجی بیشتر در چهار سال بعد بود.<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۶</ref> جواهرات سلطنتی که در جشن‌های شاهانه استفاده می‌شد، تنها پشتوانه پول رایج ایران در خزانه [[بانک مرکزی]] بود. میانگین درآمد سالانه، آن هم در یک نظام غیرعادلانه توزیع درآمد که در آن ثروتمندان اطراف [[محمدرضا پهلوی]]، ثروتمندتر و فقیران دور از وی، فقیرتر می‌شدند، به‌سختی به ۲۵۰ دلار در سال می‌رسید.<ref>مک‌کی، ایرانی‌ها، ایران، ۲۳۷</ref> هدررفت سرمایه ملت در عین گسترش فقر و بیکاری و نیز سرکوب و ترساندنِ شدید هر صدای مخالف، روزبه‌روز بر نفرت مردم از رژیم می‌افزود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۲۰۱؛ ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی، ۱۱۰</ref> محمدرضا پهلوی بی‌اعتنا به اعتراض‌ها، جشن تاجگذاری و پس از آن جشن‌های دیگر را برگزار کرد؛ جشن‌هایی که بی‌تردید یکی از زمینه‌های سقوط او بود<ref>عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی، ۳۹</ref>{{ببینید|متن=ببینید| جشن‌های ۲۵۰۰ساله | جشن هنر شیراز}}.
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* اختریان، محمد، نقش امیرعباس هویدا در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران؛بهمن ۴۳ ـ مرداد ۵۶، تهران، علمی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* اختریان، محمد، نقش امیرعباس هویدا در تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران؛ بهمن ۴۳ ـ مرداد ۵۶، تهران، علمی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* ازغندی، علی‌رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران، سمت، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
* ازغندی، علی‌رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران، سمت، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
* اطلاعات، روزنامه، ۶/۶/۱۳۴۶؛ ۴، ۶، ۸ و ۱۱/۸/۱۳۴۶ش.
* اطلاعات، روزنامه، ۶/۶/۱۳۴۶؛ ۴، ۶، ۸ و ۱۱/۸/۱۳۴۶ش.
خط ۵۵: خط ۶۴:
* باقی، عمادالدین، تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران، قم، تفکر، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* باقی، عمادالدین، تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران، قم، تفکر، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* پهلوی، محمدرضا، مجموعه تالیفات، نطق‌ها، مصاحبه‌ها و بیانات محمدرضا پهلوی شاه ایران، تدوین دفتر فرهنگی و مطبوعاتی وزارت دربار شاهنشاهی، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۴۷ش.
* پهلوی، محمدرضا، مجموعه تالیفات، نطق‌ها، مصاحبه‌ها و بیانات محمدرضا پهلوی شاه ایران، تدوین دفتر فرهنگی و مطبوعاتی وزارت دربار شاهنشاهی، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۴۷ش.
* دعایی، سیدمحمود، گوشه‌ای از خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* دعایی، سیدمحمود، گوشه‌ای از خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، دایرةالمعارف انقلاب اسلامی، ویژه نوجوانان و جوانان، چاپ سوم، ۱۳۸۸ش.
* دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، دایرةالمعارف انقلاب اسلامی، ویژه نوجوانان و جوانان، چاپ سوم، ۱۳۸۸ش.
* دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
* دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
خط ۶۶: خط ۷۵:
* سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* صمیمی، مینو، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
* صمیمی، مینو، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
* عامری، صغری(شهلا)، باستان‌گرایی در دوره پهلوی با تکیه بر جشن‌های ۲۵۰۰ساله به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
* عامری، صغری (شهلا)، باستان‌گرایی در دوره پهلوی با تکیه بر جشن‌های ۲۵۰۰ساله به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
* فاروقی، احمد و ژان لوروریه، ایران بر ضد شاه، ترجمه مهدی نراقی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
* فاروقی، احمد و ژان لوروریه، ایران بر ضد شاه، ترجمه مهدی نراقی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
* کسری، نیلوفر، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، تهران، نامک، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
* کسری، نیلوفر، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، تهران، نامک، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
خط ۷۳: خط ۸۲:
* مک‌کی، ساندرا، ایرانی‌ها، ایران، اسلام و روح یک ملت، ترجمه شیوا رویگردان، تهران، ققنوس، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* مک‌کی، ساندرا، ایرانی‌ها، ایران، اسلام و روح یک ملت، ترجمه شیوا رویگردان، تهران، ققنوس، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
* مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، انقلاب ایران به روایت رادیو بی‌بی‌سی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
* مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۱۳۰۰ ـ ۱۳۵۷ش، تهران، البرز، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، ۱۳۰۰–۱۳۵۷ش، تهران، البرز، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج‌ساله ایران، تهران، رسا، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش.
* نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج‌ساله ایران، تهران، رسا، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش.
* ورعی، سیدجواد، مبانی و مستندات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* ورعی، سیدجواد، مبانی و مستندات قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
خط ۸۰: خط ۸۹:
* هیکل، محمد حسنین، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ترجمه حمید احمدی، تهران، الهام، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
* هیکل، محمد حسنین، ایران، روایتی که ناگفته ماند، ترجمه حمید احمدی، تهران، الهام، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
 
* پروین‌سادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10003/179/ «تاجگذاری شاه»]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۳، ص۱۷۹-۱۸۶.
== پیوند به بیرون ==
* پروین‌سادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10003/179/ «تاجگذاری شاه»]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۳، ص۱۷۹–۱۸۶.
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
۲۱٬۳۲۴

ویرایش