کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۲۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مرضیه دباغ'''، مبارز سیاسی، فرمانده سپاه پاسداران همدان، نماینده مجلس شورای اسلامی ایران و عضو هیئت حامل نامه امام‌خمینی به گورباچف.
'''روز جمهوری اسلامی'''، روز اعلام رسمی [[جمهوری اسلامی|نظام جمهوری اسلامی ایران]] در پی همه‌پرسی، دوازدهم فروردین ۱۳۵۸.
==زندگی‌نامه و تحصیلات==
==مفهوم‌شناسی==
مرضیه حدیدچی، معروف به مرضیه دباغ، در سال ۱۳۱۸ در خانواده‌ای متوسط و مذهبی در همدان به دنیا آمد.<ref>مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۶۳.</ref> به علت آزادمردی محمدحسن دباغ، شوهر وی، مرضیه نام خانوادگی‌اش را از حدیدچی به دباغ تغییر داد. پدر او، علی‌پاشا حدیدچی که تا پایه ششم درس خوانده بود و معلومات حوزوی نیز داشت، برای جوانان و خویشاوندان جلسات درس و بحث مذهبی برگزار می‌کرد و به کتاب‌فروشی اشتغال داشت.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۷۳؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۹.</ref> فاطمه احمدی مادر مرضیه نیز که اصالتاً تهرانی و از سواد قرآنی برخوردار بود، در خانه، جلسات قرآن برگزار می‌کرد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۰.</ref>
جمهوری در فرهنگ سیاسی به حکومتی گفته می‌شود که زمامدار آن با رأی مستقیم یا غیر مستقیم [[مردم]] انتخاب شود و توارث در آن دخالتی نداشته باشد و مدت زمامداری نیز محدود باشد.<ref>علی‌بابایی، فرهنگ سیاسی آرش، ۲۱۲.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز واژه «جمهوری» را به همین معنا به کار برده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.</ref> جمهوریت به پذیرش حق مردم در انتخاب نوع نظام سیاسی اشاره دارد و قالب حکومت مورد نظر امام‌خمینی را تشکیل می‌دهد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.</ref> و جمهوری اسلامی مقید به آرای عمومی و حضور و نظارت دایمی مردم بر عملکرد کارگزاران نظام است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴ و ۸/۵ ـ ۶.</ref> اسلامیت و تقید نظام به احکام اسلامی رکن دیگر دولت مورد نظر امام‌خمینی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۴۷۹.</ref> این قید، نظام سیاسی ایران را از دموکراسی غربی متمایز می‌سازد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۵۳.</ref> امام‌خمینی اصطلاح جمهوری اسلامی را نخست در بیستم مهر ۱۳۵۷ در فرانسه، در وصف نظام دینی ـ سیاسی مطلوب خود به کار برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۵۱۴.</ref> {{ببینید|جمهوری اسلامی}}


از اتفاقات دوران خردسالی دباغ، ورود نیروهای متفقین به همدان در دوران جنگ جهانی دوم است که موجب شد خانواده او برای مصونیت، شهر را ترک و به باغی در خارج شهر نقل مکان کنند.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۱؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۷ ـ ۸.</ref> او تحصیل را از مکتبخانه‌ای در همدان آغاز کرد و به دلیل دختربودن، از پدر خود تنها اجازه خواندن داشت، نه نوشتن؛ بنابراین با استفاده از بریده‌های کاغذ صحافی پدر، به نوشتن اقدام کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۷۶؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵.</ref> فضای فرهنگی جامعه آن روز ایران مانع از رفتن وی به مکتبخانه شد؛ به همین دلیل قرآن، نهج البلاغه و مفاتیح الجنان را نزد پدر خواند.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۶؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۷۰.</ref> وی در چهارده‌سالگی با محمدحسن دباغ که پانزده سال از او بزرگ‌تر بود، ازدواج کرد و به دلیل شغل همسرش که تجارت بود، در آبان ۱۳۳۳ به تهران مهاجرت کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۷۸ ـ ۷۹.</ref> شوهر وی با حضور در بازار و خواندن اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها به مبارزه سیاسی علاقه‌مند شد و همراه با بازاریان تهران نزد سیدابوالقاسم کاشانی {{ببینید|سیدابوالقاسم کاشانی}} حضور می‌یافت و در واقعه ۱۵ خرداد میان مبارزان نامه‌رسانی می‌کرد.<ref>حدیدچی، طرحی از یک زندگی انقلابی، ۲۷/۳۲۹.</ref>
مردم ایران پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸، طی یک همه‌پرسی با رأی ۲/۹۸ درصد به تغییر نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.<ref>سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.</ref> در پی اعلام نتیجه در دوازدهم فروردین، امام‌خمینی این روز را عید ملی و مذهبی خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.</ref> و [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] در ۸/۴/۱۳۵۹ آن را روز جمهوری اسلامی نام نهاد و تعطیل رسمی اعلام شد.<ref>روزنامه رسمی، ۱۴/۵/۱۳۵۹ش.</ref>


دباغ در حالی‌که سه فرزند داشت، نزد آقاکمال مرتضوی در تهران خیابان خراسان درس‌های مقدماتی حوزه را فرا گرفت.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۳۱.</ref> سپس درس‌های فقه، اصول و اخلاق را نزد علی خوانساری خواند و به تدریس سطوح پایین‌تر نیز مشغول شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۹۰؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۷۱.</ref> وی پس از درگذشت سیدحسین بروجردی در فروردین‌ماه ۱۳۴۰ در تعیین مرجعیت و در قضیه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ با امام‌خمینی آشنا شد.<ref>حدیدچی، خواهر طاهره، ۱۷؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۹.</ref> وی به یاری همسر خود در پخش اعلامیه‌های امام‌خمینی درباره انجمن‌های ایالتی و ولایتی، وارد فعالیت‌های سیاسی شد؛<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۹؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۳۵.</ref> اما دوست داشت ایشان را از نزدیک ببیند. پس از آزادی امام‌خمینی در سال ۱۳۴۲ نخستین بار در قم ایشان را ملاقات کرد که مایه تحول زیاد وی شد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۴۰؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۱۰.</ref>
امام‌خمینی از سال‌ها پیش در اندیشه برپایی [[حکومت اسلامی|نظام اسلامی]] بود و برای رسیدن به این هدف مرحله به مرحله پیش رفت. ایشان [[ولایت فقیه|نظریه ولایت فقیه]] را نخست در [[کشف اسرار (کتاب)|کتاب کشف اسرار]] در سال ۱۳۲۳ مطرح کرد.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۸۶ ـ ۱۸۹.</ref> سپس در [[الاجتهاد و التقلید (کتاب)|کتاب الاجتهاد و التقلید]] به استدلال بر شئون فقیه ازجمله ولایت پرداخت<ref>← امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۵ ـ ۱۱۹.</ref> و پس از آن در سال ۱۳۴۸ آن را به‌تفصیل در درس خارج بیع در [[نجف اشرف]] بررسی کرد<ref>عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۴۸۳.</ref> که به صورت مستقل با عنوان حکومت اسلامی به فارسی منتشر شد؛ {{ببینید|ولایت فقیه(۲)}} چنان‌که به قلم خود ایشان در کتاب البیع نیز منتشر شده‌است.<ref>امام‌خمینی، کتاب البیع، ۲/۶۱۷ ـ ۶۶۹.</ref> بر مبنای این نظریه فقهای باتقوا و آشنا به زمان به نیابت از [[ائمه معصوم(ع)]] در عصر غیبت اداره امور سیاسی و اجتماعی مردم را بر عهده دارند.<ref>امام‌خمینی، کتاب البیع، ۲/۶۲۲.</ref>{{ببینید|ولایت فقیه(۱)}} امام‌خمینی از نخستین کسانی بود که هدف از مبارزه را سرنگونی [[سلطنت پهلوی]] و رژیم شاهنشاهی و برپایی جمهوری اسلامی مبنی بر ضوابط [[اسلام]] و آرای ملت اعلام کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۳۴۹.</ref> و طرح تشکیل نظام اسلامی را در اندیشه‌ها زنده کرد.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۷۱۵.</ref> شعار جمهوری اسلامی از خواسته‌های اصلی مردم در [[تظاهرات]] و راهپیمایی‌ها بود.<ref>حکیمی، تفسیرآفتاب نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امام‌خمینی(ره)، ۴۵۴.</ref>
==تأکید امام‌خمینی بر همه‌پرسی==
[[امام‌خمینی]] در روز [[بازگشت امام‌خمینی به ایران|بازگشت به ایران]] در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ در [[بهشت زهرا(س)]] در جمع گسترده [[مردم]] که از سراسر کشور گرد آمده بودند، از نامشروع‌بودن [[رژیم سلطنتی]] سخن گفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۳.</ref> و در چهاردهم بهمن درباره توطئه ملی‌نماها در نگهداری نظام شاهنشاهی هشدار داد و از برپایی نظام ملی ـ اسلامی متکی به آرای مردم خبر داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۵۱.</ref> ایشان در پانزدهم بهمن با استفاده از حق شرعی و قانونی خود، [[مهدی بازرگان]] را مأمور کرد [[دولت موقت]] تشکیل دهد. مأموریت این دولت ازجمله برگزاری همه‌پرسی و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به [[جمهوری اسلامی]] بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۵۴.</ref> اعضای دولت موقت به دلیل مقبولیت امام‌خمینی و دشواری‌های برگزاری همه‌پرسی خواستار اعلان جمهوری اسلامی بدون مراجعه به آرای عمومی بودند؛ اما ایشان در برابر آنان ایستاد<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.</ref> و بر برگزاری انتخابات عمومی پای فشرد و افزود در صورت برگزارنشدن همه‌پرسی، در آینده خواهند گفت [[روحانیت|روحانیون]] با سوء استفاده از احساسات عمومی، نظام سیاسی دلخواه خود را بر مردم تحمیل کردند؛ بنابراین باید تعداد موافق و مخالف روشن شود.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۲.</ref>


دباغ که به دلیل نقل مکان مجدد از درس استاد دور افتاده بود، به توصیه همسر خود، برای ادامه تحصیل حوزوی به نزد سیدمحمدرضا سعیدی؛ از شاگردان امام‌خمینی، {{ببینید|سیدمحمدرضا سعیدی}} در مسجد موسی‌بن‌جعفر(ع) واقع در تهران میدان خراسان رفت.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۹۱؛ رنجبر، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، ۱۶۰.</ref> سعیدی زمینه‌های ارتباط وی را با روحانیان قم ازجمله حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی و محمد منتظری فراهم کرد.<ref>مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۶۳.</ref> این ارتباطات، دباغ را مستقیماً به عرصه مبارزه کشاند. تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها و فتواهای امام‌خمینی که از نجف می‌رسید، در تهران و دیگر شهرستان‌ها و نیز رونویسی و تکثیر جزوه «ولایت فقیه» امام‌خمینی، همچنین برگزاری اردوهای مختلف بانوان در خارج از شهر ازجمله فعالیت‌های دباغ بود.<ref>حدیدچی، خواهر طاهره، ۳۰ ـ ۳۱؛ رنجبر، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، ۱۵۸ ـ ۱۵۹.</ref>
امام‌خمینی در نهم اسفند ۱۳۵۷ ضمن پیام چهارده‌ماده‌ای درباره همه‌پرسی آینده وعده داد خیلی زود درباره شکل حکومت، همه‌پرسی برگزار خواهد شد و تصریح کرد آنچه مردم با فریاد از آن پشتیبانی کرده «جمهوری اسلامی» است؛ نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. ایشان از مردم خواست به جمهوری اسلامی رأی دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.</ref> ایشان تأکید کرد مخالفان جمهوری اسلامی نیز آزادند اظهار نظر کنند و علمای شهرها و روستاها مکلف‌اند از آزادی مخالفان حمایت کنند و مراقب باشند هر کس رأی خود را در صندوق بیندازد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵ ـ ۲۶۶.</ref> دولت موقت نیز در هفدهم اسفند روز دهم فروردین ۱۳۵۸ را برای همه‌پرسیِ شیوه نظام سیاسی کشور تعیین کرد. امام‌خمینی اصرار داشت همه‌پرسی هرچه زودتر برگزار شود و در پاسخ به دشواری‌های این کار، دست‌اندرکاران همه‌پرسی را به همراهی مردم و مهم‌نبودن تحریکات ضد انقلاب امیدوار ساخت.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۷۵.</ref>
==دوران مبارزه==
پس از دستگیری و شهادت سعیدی در خرداد سال ۱۳۴۹ به دست رژیم پهلوی، مرضیه دباغ با مسافرت به شهرهای مختلف به شناسایی افراد و تشکیل پایگاه مبارزه پرداخت؛<ref>مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۳۸ ـ ۱۳۹؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۳۳.</ref> وی در یکی از این سفرها که به دیدار همسر خود در دزفول رفته بود، به دعوت یکی از درجه‌داران نیروی هوایی، به مدت دوازده روز در خانه نظامیان سخنرانی کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۲۸؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۵۵.</ref> وی توانست با برخی دانشجویان مبارز دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر)، دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه شهید بهشتی (ملی) ارتباط برقرار کند و به یاری آنها پایگاه‌های تشکیلاتی در شمال (تنکابن)، جنوب (آغاجاری) و غرب (همدان) کشور دایر کند. وی در سال ۱۳۵۱ به هدف افزودن پایگاه‌ها و خانه‌های امن برای مبارزان، طرح ازدواج مبارزان را به اجرا درآورد؛ چنان‌که پس از شکل‌گیری هر ازدواجی، پایگاهی برای مبارزان فراهم می‌شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۳۴؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۶۰ و ۶۲.</ref>


دباغ برای معالجه بیماری قلبی فرزندش سفری به انگلستان کرد. این سفر فرصتی برای وی فراهم آورد که با اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا و امریکا آشنا شود.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۶1 و ۶۲.</ref> این فعالیت‌ها تحت نظر و تعقیب سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) قرار گرفت و سرانجام وی در سال ۱۳۵۲ دستگیر و به دلیل سکوت در بازجویی‌ها، متحمل شکنجه‌های فراوانی شد؛<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۳۸؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۲۲۲ ـ ۲۲۳.</ref> اما ساواک به دستگیری و شکنجه او بسنده نکرد و دختر وی «رضوانه دبّاغ» را به علت جمع‌آوری اخبار، اشعار و سرودهایی که از رادیو مبارزان در عراق برای بزرگداشت شهدا پخش می‌شد، دستگیر و در کنار مادرش شکنجه کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۳۸ ـ ۴۱.</ref> شکنجه دختر چهارده‌ساله وی نیز نتوانست سکوت او را بشکند (همو، خاطرات، ۷۴ ـ ۸۰). سرانجام به دلیل عفونی‌شدن زخم‌های ناشی از شکنجه، مرضیه دباغ با دستور نعمت‌الله نصیری، رئیس ساواک، برای مداوا از زندان آزاد شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۷۴؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۸۳ ـ ۸۵.</ref>
احزاب سیاسی و جرائد از فضای باز سیاسی استفاده کرده، دیدگاه‌های خود را در معرض دید و قضاوت مردم قرار دادند.<ref>کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۱ و ۲.</ref> برخی گروه‌ها در برابر جمهوری اسلامی از جمهوری دموکراتیک یا جمهوری دموکراتیک اسلامی و جمهوری خلق سخن گفتند. گروهی به دنبال حذف کلمه «اسلامی» از «جمهوری اسلامی» و خواستار جمهوری دموکراتیک به شکل غربی بودند.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۱۱۰؛ کیهان، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷، ۳ و ۸.</ref> نخست‌وزیر [[دولت موقت]]، [[مهدی بازرگان|بازرگان]]، هواخواه جمهوری دموکراتیک اسلامی بود<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۹۲.</ref> که امام‌خمینی آن را خلافِ خواست مردم دانست و یادآور شد آنچه مردم از آن پشتیبانی کرده‌اند، همان جمهوری اسلامی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۵.</ref> برخی از گروه‌های مخالف با نظام ازجمله حزب جمهوری‌خواه،<ref>کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳ و ۸/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> جبهه دموکراتیک ملی و سازمان چریک‌های فدایی خلق همه‌پرسی را تحریم و فضای رأی‌گیری را غیر دموکراتیک دانستند.<ref>کیهان، ۹/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> عزالدین حسینی از روحانیان و از رهبران احزاب سیاسی مهاباد در آستانه همه‌پرسی با جمهوری اسلامی مخالفت کرد.<ref>بهجت، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع گروه‌ها و سازمان‌ها، ۱۸۰؛ فوزی، حماسه‌های اسلامی ملت به رهبری امام‌خمینی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، ۴۵۶.</ref>


دباغ چهار ماه بعد در حالی‌که پس از چندین عمل جراحی رو به بهبود بود، دوباره با اعتراف یکی از مبارزان علیه وی دستگیر شد و پس از تحمل شکنجه‌های بسیار به زندان قصر منتقل شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۴.</ref> در این دوره با بسیاری از فعالان سیاسی آشنا شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۴ ـ ۴۵؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۲۴۹.</ref> (همان، ۴۴). وی در اینجا وانمود می‌کرد یک زن عامی و بی‌سواد است<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۵.</ref> و مأموران زندان، دباغ را مجبور به آموختن خواندن و نوشتن کردند؛ ولی بیماری عفونی ناشی از شکنجه جدید در زندان ادامه یافت تا جایی که هم‌سلولی‌های غیر مذهبی‌اش حاضر به همنشینی با وی نبودند.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۵.</ref> سرانجام برخی از هم‌سلولی‌های او با ارسال نامه‌ای به بنیاد فرح پهلوی، وضعیت او را شرح دادند.<ref>مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۲۵۳؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۰.</ref> دباغ از شدت عفونی‌شدن زخم‌ها به حالت اغما افتاد و پس از معاینه پزشکان خارج از زندان، بیماری او سرطان پیشرفته پوست تشخیص داده شد. کمیسیون پزشکی نیز این نظر را تأیید کرد؛<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۰.</ref> از این‌رو دادگاه که در جلسات پیشین، وی را به پانزده سال حبس محکوم کرده بود، در دادگاه سوم، حبس را به یک سال و چهار ماه، یعنی زمانی که طی شده بود، تقلیل داد و او از زندان آزاد شد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۱.</ref>
[[امام‌خمینی]] در چهارم فروردین ۱۳۵۸ از مردم خواست در همه‌پرسی شرکت کنند و سهل‌انگاری در آن را پایمال‌شدن خون [[شهدا]] خواند و حضور [[زن|زنان]] را نیز تعیین‌کننده دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۰۸.</ref> ایشان از علما و روحانیان<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۲۴.</ref> و مسئولان خواست با تبلیغات مناسب مردم را به شرکت در همه‌پرسی تشویق و همگان در آن شرکت کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۱۱، ۴۳۳ و ۴۳۵.</ref> [[مرتضی مطهری]] در شرح سخنان امام‌خمینی، [[جمهوری اسلامی]] را جامع [[آزادی]] و عدالت شمرد و افزودن واژه دموکراتیک به آن را حشو و زاید خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۴/۲۱۸.</ref> عموم علمای شهرستان‌ها و احزاب و سازمان‌های ملی و مردمی ایران از برگزاری همه‌پرسی جانبداری کردند.<ref>کیهان، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷، ۷ ـ ۸.</ref> برخی از علما در بیانیه‌های خود تأکید کردند در جمهوری اسلامی حقوق تمامی افراد محفوظ و مردم بر سرنوشت خود حاکم‌اند و نظام اسلامی بر شاهراه عدالت راه خواهد پیمود و مردم در آزادی کامل به سر خواهند برد.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> بسیاری از مراجع و علمای بزرگ مانند [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری]] و نیز [[سیدمحمود طالقانی]] مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به جمهوری اسلامی تشویق کردند.<ref>کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۷، ۸ و ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.</ref>
==برگزاری همه‌پرسی==
وزارت کشور در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ همه‌پرسی را در سراسر [[ایران]] برگزار کرد. برگه رأی، دو قسمتی و شامل نیمه «آری» ـ به رنگ سبز ـ و نیمه «نه» ـ به رنگ قرمز ـ بود و روی آن این عبارات به ترتیب درج شده بود: «بسمه تعالی دولت موقّت انقلاب اسلامی، وزارت کشور، تعرفه انتخابات رفراندم، تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] آن از تصویب ملت خواهد گذشت». رأی‌دهندگان بایستی رأی مورد نظر خود را از برگه جدا کرده و در صندوق رأی می‌انداختند و می‌توانستند قسمت دیگر را همراه با خود ببرند.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۱.</ref> [[امام‌خمینی]] به گروه‌هایی که به نوشته آری یا نه روی برگه رأی معترض بودند، پاسخ داد رفراندم به معنای آری و نه است؛ ولی آنان می‌توانند به جای رأی نه، از حکومت دلخواه خود چون سلطنت و یا جمهوری دموکراتیک نام ببرند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۳۵؛ نوازنی، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دی‌ماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، ۱/۱۳۶.</ref>


پس از آزادی و سه ماه درمان، نشانه‌های سلامت در دباغ دیده شد؛ اما دستگیری یکی از مبارزان با اتومبیل پر از مواد منفجره و اعتراف او به تصور اینکه دباغ هنوز در زندان است، وی را ناچار به ترک کشور کرد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۵ ـ ۱۰۶؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۷۹ ـ ۸۰.</ref> دباغ در حالی‌که هشت فرزند داشت، با گذرنامه جعلی، همراه فردی نابینا در سال ۱۳۵۳ عازم انگلستان شد. در لندن پس از مدتی اقامت در هتل هندی و کار در هتل برای امرار معاش، با جلسات سخنرانی عبدالکریم سروش آشنا شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۰ ـ ۸۱.</ref>
رأی‌گیری از ساعت هشت صبح روز جمعه دهم فروردین شروع شد.<ref>کیهان، ۷/۱/۱۳۵۸، ۳.</ref> وزارت کشور از حقوقدانان بین‌المللی خواست بر اجرای همه‌پرسی نظارت کنند.<ref>کیهان، ۸/۱/۱۳۵۸، ۵.</ref> امام‌خمینی در ساعت ده صبح در حوزه سی خیابان چهارمردان قم رأی آری خود را به صندوق انداخت.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۶.</ref> شرکت گسترده مردم موجب شد رأی‌گیری تا روز شنبه یازدهم فروردین ادامه پیدا کند. افزون بر مدارس و [[مسجد|مساجد]] و [[روستاییان|روستاها]] در بیمارستان‌ها و مراکز نظامی و پادگان‌ها حوزه‌های رأی‌گیری دایر بود.<ref>کیهان، ۳.</ref> مردم بی‌توجه به فضاسازی مخالفان از همه اقوام و فرقه‌ها از ساعت‌ها پیش برای شرکت در رأی‌گیری به صف ایستاده بودند. بیماران و پیرمردان نیز مشتاق‌تر از دیگران در صف‌ها دیده می‌شدند.<ref>کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> اقلیت‌های دینی نیز با اطمینان به حفظ حقوق خود در حکومت آینده به [[جمهوری اسلامی]] رأی موافق دادند.<ref>کیهان، ۳، ۶ و ۹/۱/۱۳۵۸، ۳.</ref>


او پس از سه ماه اقامت در لندن به همراه محمد منتظری عازم سوریه شد.<ref>حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۱.</ref> در سوریه که پایگاه اصلی گروه منتظری بود، دباغ با افرادی، چون سیدمحمد غرضی، سیدسراج‌الدین موسوی، ناصر آلادپوش و علی جنتی همراه شد و برنامه‌هایی مانند سفر حج و تبلیغ اندیشه امام‌خمینی را طراحی و اجرا کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۱۸۹/۲ ـ ۱۹۰؛ طاهری و رجبی، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۴۲ ـ ۴۳.</ref> وی یک بار با گذرنامه جعلی و هویتی لیبیایی به عربستان رفت<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶.</ref> و پس از بازگشت به عنوان نماینده گروه منتظری برای دیدار با امام‌خمینی به نجف اشرف عزیمت کرد و ضمن دیدار با ایشان، به شرح عملکرد گروه و مشکلات پیش رو پرداخت<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۲.</ref> وی به درخواست امام‌خمینی، از شرایط زندان و شکنجه‌های ساواک گفت. او در این دیدار از امام‌خمینی برای ماندن یا بازگشت به ایران کسب تکلیف کرد. ایشان نیز از وی خواست تا تغییر شرایط بماند<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۱۳؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۲؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۷ ـ ۱۱۸.</ref>
برخی گروه‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی برای کاستن از شرکت و رأی مردم، مناطقی از کشور را ناامن کردند. ایجاد درگیری،<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۳.</ref> به آتش‌کشیدن صندوق‌های رأی،<ref>سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۷۹؛ اطلاعات، ۷.</ref> جلوگیری مسلحانه از شرکت مردم در همه‌پرسی،<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۶۳ و ۸/۳۹۸.</ref> کشتن مردم<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۶۲.</ref> از کارهای مخالفان بود. با همه تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد نگذاشتند انتخابات برگزار شود.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.</ref> گروه‌های مسلح برای ناامن‌کردن فضای انتخاباتی به خودروی هیئت حسن نیت و نمایندگان [[سیدمحمود طالقانی]] حمله کردندکه به آنان آسیبی نرسید.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۱.</ref> در سنندج نیز شش پزشک و سه پرستار را که برای مداوای مجروحان رفته بودند، به شهادت رساندند.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.</ref> {{ببینید|کردستان}}


دباغ پس از ۴۵ روز اقامت در عراق با دریافت اجازه از امام‌خمینی برای طی دوره‌های جنگی چریکی در لبنان، عازم سوریه و لبنان شد و در یکی از پایگاه‌های سازمان آزادی‌بخش فلسطین به آموزش نظامی پرداخت<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۲۲ ـ ۱۲۳.</ref> و در چند عملیات نامنظم علیه اسرائیل شرکت کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶.</ref> او در لبنان با امام‌موسی صدر و مصطفی چمران نیز آشنا شد و پس از این تاریخ میان دو کشور سوریه و لبنان در تردد بود و گاه آموزش نظامی زنان مبارزی که با این هدف به لبنان می‌آمدند، به وی واگذار می‌شد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۹ ـ ۱۲۰ و ۱۳۲؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۴۷.</ref> اسم‌های مستعار او در طول مبارزه خواهر طاهره، دباغ و زینت احمدی نیلی بود.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۵.</ref>
به سبب استقبال مردم، رأی‌گیری تا آخر وقت روز یازدهم فروردین در [[تهران]] و شهرستان‌ها تمدید شد.<ref>کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۲.</ref> برابر اطلاعیه رسمی ستاد عملیات همه‌پرسی وزارت کشور، بیست میلیون و بیست‌ویک هزار و دویست‌وهشتادوهشت نفر (۲۸۸/۰۲۱/۲۰ نفر) به جمهوری اسلامی رأی موافق (۲/۹۸ درصد آرا)، صدوچهل هزار و شصت‌وشش نفر (۰۶۶/۱۴۰ نفر) رأی مخالف دادند.<ref>سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، ۸۴.</ref> ۴۱۳ نفر نیز به جمهوری خلق رأی داده بودند.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۴.</ref> سیدصادق طباطبایی مجری انتخابات، درباره تعداد واجدین شرایط برای شرکت در انتخابات، یادآور شده‌است تعداد دقیق آن مشخص نیست؛ تخمین این بود که ۹۴ درصد مردم در انتخابات شرکت کرده‌اند و این در حالی بود که در برخی از شهرها انتخابات انجام نشد و به برخی از نقاط هم برگه رأی‌گیری نرسید.<ref>طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۳۰۳.</ref>


ازجمله فعالیت‌های دباغ به همراه گروه منتظری، شرکت در راهپیمایی اعتراض‌آمیز لندن به مناسبت بزرگداشت علی شریعتی در تابستان ۱۳۵۶ و برنامه اعتصاب غذای گسترده در کلیسای «سن‌ماری» در پاریس است که در مهر ۱۳۵۶ و در اعتراض به افزایش دستگیری‌ها و شکنجه رژیم پهلوی برگزار شد.<ref>طاهری و رجبی، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۴۴ ـ ۴۵ و ۴۹؛ محتشمی‌پور، خاطرات سیاسی، ۲۴۹/۲.</ref> دباغ پس از خبر درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، با تبلیغ اینکه او مسموم شده و ضربه‌ای سنگین به نهضت مردمی وارد شده‌است، در برگزاری تظاهرات علیه رژیم پهلوی در لندن در آبان ۱۳۵۶ نقش داشت.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۴۷ ـ ۱۴۸.</ref>
[[امام‌خمینی]] پس از پایان رأی‌گیری از فضای آزاد و شور و شوق مردم در شرکت در انتخابات سخن گفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۷ ـ ۴۵۸ و ۴۶۷.</ref> و پیروزی ملت ایران در همه‌پرسی را وعده خداوند مبنی بر غلبه [[مستضعفان]] بر [[استکبار|مستکبران]] خواند و مخالفان [[جمهوری اسلامی]] را بی‌خبر از خدا و ماجراجو دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲ و ۴۵۷.</ref> و در ادامه از رفتار ضد انسانی برخی گروه‌ها مانند آتش‌زدن صندوق‌های رأی و حمله مسلحانه به مردم نیز انتقاد کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۹، ۴۳، ۶۳ و ۸/۳۹۸.</ref>
==پیوستن به امام‌خمینی در پاریس==
پس از هجرت امام‌خمینی به پاریس، دباغ نیز به ایشان پیوست و ضمن انجام امور داخلی خانه امام‌خمینی، حفاظت از ایشان را به عهده گرفت.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۵۶؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۵۳.</ref> او پشت در اتاق امام‌خمینی می‌خوابید. نامه‌ها و مرسولات پستی ایشان را می‌گشود تا اگر توطئه‌ای در این قالب صورت گرفته باشد، خنثی شود.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۱۴.</ref> در ۱۰ بهمن ۱۳۵۷، خبرنگاری اصرار داشت به امام‌خمینی نزدیک شود که وی با او درگیر شد و بر اثر حرکات فیزیکی و فشار عصبی بی‌هوش<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۱۴ ـ ۱۵؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۹۲ ـ ۹۳.</ref> و به بیمارستان منتقل شد و مدتی تحت درمان قرار گرفت. در بازگشت امام‌خمینی به دستور ایشان مبنی بر حضورنیافتن زنان در پرواز، دباغ در نوفل لوشاتو ماند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ به ایران بازگشت.<ref>حدیدچی، طرحی از یک زندگی انقلابی، ۲۶؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۱۶ و ۱۹.</ref>
==مسئولیت‌ها و فعالیت‌ها==
دباغ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل سابقه در آموزش‌های نظامی و رزمی، در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقشی اساسی ایفا کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۵۱.</ref> او به حکم جواد منصوری، نخستین فرمانده سپاه، همراه با حسن لاهوتی، نماینده امام‌خمینی در سپاه، مأموریت یافت تا به تشکیل سپاه غرب کشور اقدام کنند.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۵۱؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۸۴.</ref> وی پس از راه‌اندازی سپاه و تشکیلات مرکزی در کردستان، فرماندهی سپاه همدان را از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ به عهده گرفت.<ref>جمهوری اسلامی، ۱۳۷۷/۱۱/۴؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۵۲.</ref> وی در شهر همدان در مبارزه با شورش‌ها و آشوب‌طلبی‌های فرقه‌های ضد انقلاب و دموکرات‌ها و قاچاقچیان اسلحه و مواد مخدر حضوری مستقیم داشت و دو بار از توطئه سوء قصد جان سالم به‌دربرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۵۲ ـ ۵۳؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۳۱ ـ ۲۳۲.</ref>  


او در سال ۱۳۶۱ طی عملیات گشت و شناسایی در غرب کشور، بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه پا مجروح شد. پس از آن با کناره‌گیری از فرماندهی سپاه همدان، مسئولیت بسیج خواهران در تهران را پذیرفت.<ref>حدیدچی، خواهر طاهره، ۱۰۸؛ حدیدچی، پرواز با، ۵۳.</ref> وی از طرف گروه‌های موسوم به چپ در انتخابات دوره دوم و سوم مجلس شورای اسلامی در حوزه تهران شرکت کرد و به مجلس راه یافت و در هر دو دوره عضو کمیسیون اصل نود بود.<ref>آقایی و بسطامی، مجلس شورای اسلامی، دوره دوم، ۴۸؛ جهان‌محمدی، مجلس شورای اسلامی، دوره سوم، ۳۳۱.</ref> وی در جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران که از سال ۱۳۶۵ به دبیرکلی زهرا مصطفوی فرزند امام‌خمینی تأسیس شد، به عنوان قائم‌مقام فعالیت کرده‌است.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، ۴۹۴.</ref>
==اعلام عید اسلامی و ملی==
==ابلاغ نامه امام‌خمینی به میخائیل گورباچف==
[[امام‌خمینی]] در پیامی به مناسبت رأی یکپارچه مردم به جمهوری اسلامی با ذکر آیه کریمه «وَ نُرِیدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً»،<ref>سوره قصص، آیه ۵)</ref> در آغاز آن، دوازدهم فروردین را روز پیروزی [[مستضعفان]] خواند و آن را به ملت ایران تبریک گفت و این روز را روز امامت امت و روز پیروزی و فتح و ظفر ملت نامید و افزود در این روز تاریخی، رژیم طاغوتی به زباله‌دان تاریخ پیوست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۲.</ref> ایشان به دنیا اعلام کرد [[مردم]] به عدالت رأی دادند و در سایه [[حکومت اسلامی]] باران رحمت [[قرآن]] و [[سنت]] بر همه کس به یکسان خواهد بارید.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳.</ref> ایشان در ادامه پیام، صبح‌گاه دوازدهم فروردین را روز نخستین حکومت «الله» و از بزرگ‌ترین اعیاد مذهبی و ملی شمرد و از مردم خواست این روز را عید بگیرند و زنده نگهدارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۳ ـ ۴۵۴.</ref> ایشان از مردم و دولت خواست در سایه این اقتدار ملی با قدرت پیش روند و عدالت اسلامی را به دنیا نشان دهند و از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کرده، کشور را از آثار رژیم طاغوتی پاکسازی و ادارات کشور را که غربی شکل گرفته‌اند متحول کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۵۴.</ref>
امام‌خمینی در ۱۱ بهمن ۱۳۶۷ دباغ را در هیئتی به ریاست عبدالله جوادی آملی و عضویت محمدجواد اردشیر لاریجانی، برای ابلاغ نامه خود به میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، مبنی بر دعوت به مطالعه اسلام، به مسکو فرستاد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۲۰/۲۱ ـ ۲۲۶.</ref> {{ببینید|میخائیل گورباچف}} هنگام ورود آنان، گورباچف به دست‌دادن با اعضای هیئت اقدام کرد؛ اما دباغ از دست‌دادن خودداری کرد و در اقدامی مشابه با گورباچف هنگام خداحافظی، این بار دباغ چادر خود را روی دست کشید و با دست پوشیده دست داد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۶۴ ـ ۶۵.</ref>
 
==درگذشت==
امام‌خمینی در سال ۱۳۵۹ نیز به مناسبت سالگرد اعلام جمهوری اسلامی، دوازدهم فروردین را روز رسمیت حکومت مستضعفان بر مستکبران در ایران یاد کرد و با اعلام اینکه ملت ایران این روز را عیدی اسلامی ـ ملی تلقی می‌کند، آن را روز غلبه جنود «اللَّه» بر جنود شیطان و روز فتح و نصر خدا و بندگان مؤمن به او دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۱۹.</ref> ایشان در سال‌های بعد نیز به مناسبت دوازدهم فروردین پیام داده و تذکراتی را به مقتضای زمان، به ملت، دولت، قوه قضاییه و قوای مسلح یادآوری کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۵۰؛ ۱۶/۱۵۴ و ۱۷/۳۹۰.</ref>
دباغ پس از دوره‌ای بیماری در ۱۳۹۵/۸/۲۷ در ۷۷سالگی درگذشت و پس از تشییع جنازه در حرم امام‌خمینی به‌خاک سپرده شد.<ref>شرق، ۱۳۹۵/۸/۲۹، ۱۹</ref> خاطرات چندی از دباغ در قالب کتاب‌هایی، مانند پرواز با نور، خاطرات مرضیه حدیدچی و خواهر طاهره و گفتگو با نشریات منتشر شده‌است.
 
بعدها روشن شد امام‌خمینی چندین شعر زیبا در وصف جمهوری اسلامی سروده‌است؛ ازجمله: جمهوری اسلامی ما جاوید است/ دشمن ز حیات خویشتن نومید است. آن روز که عالم ز ستمگر خالی است/ ما را و همه ستمکشان را عید است.<ref>امام‌خمینی، دیوان امام، ۱۹۳ و ۱۹۵.</ref> ایشان در سروده‌ای دیگر جمهوری اسلامی را روز عید حزب‌الله و شکست دشمن نامیده‌است.<ref>امام‌خمینی، دیوان امام، ۱۹۷.</ref>
 
==بازتاب همه‌پرسی==
رأی [[مردم]] به [[جمهوری اسلامی]] در میان دوست و [[دشمن]] بازتاب گسترده‌ای داشت. دوستان جمهوری اسلامی ایران خرسند شدند و علما و اقشار گوناگون مردم ایران و مسلمانان و محرومان و رؤسای کشورهای جهان پیام‌های تبریک فراوانی به [[امام‌خمینی]] و کارگزاران نظام فرستادند و استقرار جمهوری اسلامی را به امام‌خمینی و امت اسلامی تبریک گفتند.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۲۲، ۳۲، ۱۲۱ و ۸/۲۵۲؛ کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۴، ۵ و ۷.</ref> نخست‌وزیر [[مصر]] ضمن به‌رسمیت‌شناختن نظام جدید ایران، بر همکاری دو کشور تأکید کرد.<ref>کیهان، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۵.</ref> امام‌خمینی نیز ضمن تشکر در پاسخ برخی از آنان ازجمله رئیس‌جمهور [[عراق]] یادآور شد، دولت‌ها باید با ملت‌ها با مسالمت رفتار کنند و در خدمت آنان باشند تا آسایش همگان فراهم گردد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۲.</ref> در پاسخ رئیس‌جمهور تونس نیز آرزو کرد جمهوری اسلامی ایران در همبستگی میان [[مسلمانان]] نقش مؤثری داشته باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۲۳.</ref> ایشان در دیدار سفیر بنگلادش و در پاسخ تبریک رئیس‌جمهور این کشور یادآور شد امید دارد دولت‌ها و ملت اسلام هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیکتر شوند<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۳۵۱.</ref> و در پاسخ لئونید برژنف رهبر [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]]، سعادت و رستگاری ملل شوروی را خواستار شد و اظهار امیدواری کرد جمهوری اسلامی ایران در اتحاد ملل و آسایش انسان‌ها نقش ارزنده‌ای داشته باشد و در راه صلح و آرامش کوشا باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۲۶۳.</ref> خبرگزاری‌های بین‌المللی از حضور گسترده مردم خبرهای مفصلی را مخابره کردند.<ref>کیهان، ۱۱/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> دبیرکل انجمن دولتی و همبستگی فرانسه با مردم ایران این رأی‌گیری را پراهمیت خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> گروه ناظر بر همه‌پرسی نیز که از فرانسه به منظور نظارت آمده بودند، همه‌پرسی ایران را دموکراتیک و پیروزی قدرت انقلابی ایران را کاملاً محرز دانستند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> [[امریکا]] مأیوس از تغییر نظام، پس از انتخابات سفیر خود را از [[ایران]] فرا خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱/۱۳۵۸، ۸.</ref> برخی از سران دیگر کشورها نیز نخستین سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی ایران را به امام‌خمینی و مردم ایران تبریک گفتند، رئیس کمیته دایمی کنگره ملی نمایندگان مردم جمهوری خلق چین،<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵.</ref> لئونید برژنف رهبر شوروی، رئیس‌جمهور خلق چین و کره شمالی،<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۵ ـ ۲۲۷.</ref> رؤسای کشورهای سوریه، لیبی، الجزائر، بنگلادش ازجمله این افراد بودند.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۲۹ ـ ۲۳۲.</ref> این تبریک‌ها در برخی سال‌های بعد نیز ادامه داشت.<ref>← امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۶ و ۱۶/۱۵۳.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آقایی جیرهنده، عباس و رضا بسطامی، مجلس شورای اسلامی، دوره دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* قرآن کریم.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* اسماعیلی، خیرالله، دولت موقت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
* جمهوری اسلامی، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۷۷ش.
* اطلاعات، روزنامه، ۱۱/۱/۱۳۵۸ش.
* جنتی، علی، خاطرات علی جنتی، تدوین سعید فخرزاده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
* جهان‌محمدی، رضا، مجلس شورای اسلامی، دوره سوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
* حدیدچی (دباغ)، مرضیه، پرواز با نور، دو روایت از زندگی خانم مرضیه حدیدچی (دباغبه کوشش عالیه شفیعی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* حدیدچی (دباغ)، مرضیه، خاطرات مرضیه حدیدچی، به کوشش محسن کاظمی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* حدیدچی (دباغ)، مرضیه، خواهر طاهره، خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)، به کوشش رضا رئیسی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
* حدیدچی (دباغ)، مرضیه، طرحی از یک زندگی انقلابی، مجله پاسدار اسلام، شماره ۳۲۹، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
* رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، نویسنده، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
* شادلو، عباس، اطلاعاتی درباره احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز، تهران، شادلو، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* بهجت، علی، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع گروه‌ها و سازمان‌ها، بی‌نا، بی‌تا.
* شرق، روزنامه، ۲۹/۸/۱۳۹۵ش.
* حکیمی، محمدرضا، تفسیرآفتاب نگرشی به رسالت اسلام و حماسه انسان در رهبری امام‌خمینی(ره)، تهران، دفترنشرفرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۵۷ش.
* طاهری، حجت‌الله و شهربانو رجبی، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
* محتشمی‌پور، سیدعلی‌اکبر، خاطرات سیاسی، تهران، خانه اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* روزنامه رسمی، ۱۴/۵/۱۳۵۹ش.
* مرادحاصلی خامنه، اعظم، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* سمیعی، احمد، طلوع و غروب دولت موقت، تهران، شباویز، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
* طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* علی‌بابایی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی آرش، تهران، آشیان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، کتاب سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
* فوزی، ولی‌الله، حماسه‌های اسلامی ملت به رهبری امام‌خمینی از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۱۵ خرداد ۱۳۵۸، قم، دارالفکر، بی‌تا.
* کیهان، روزنامه، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷.
* کیهان، روزنامه، ۲۰/۱۲/۱۳۵۷.
* کیهان، روزنامه، ۷، ۸، ۹، ۱۱، ۱۲ و ۱۴/۱/۱۳۵۸ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* نوازنی، بهرام، گاهشمار سیاست خارجی ایران از دی‌ماه ۱۳۵۶ تا مرداد ۱۳۶۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
پروین‌سادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/336/ دانشجویان]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۳۳۶–۳۴۱.
معصومه احمدی بینش، [https://books.khomeini.ir/books/10005/694/ روز جمهوری اسلامی[[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۵، ص۶۹۴–۷۰۰.
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش