جمهوری اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ بهمن ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== دیدگاه امام‌خمینی ==
== دیدگاه امام‌خمینی ==
[[امام‌خمینی]] نیز جمهوری اسلامی را حکومتی بر پایه قوانین اسلام می‌داند که کلمه «جمهوری» قالب [[حکومت]] و قید «اسلامی» محتوای آن را تشکیل می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۸.</ref> و حکومت «جمهوری» مبتنی بر آرای اکثریت مردم و متکی به قانون اسلام است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۸۱.</ref> بر اساس اصل یکم [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، حکومت ایران «جمهوری اسلامی» است و طبق اصل ششم امور کشور باید با تکیه بر آرای عمومی از راه [[انتخابات]]، انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان [[مجلس شورای اسلامی]]، اعضای شوراها و مانند اینها یا از راه همه‌پرسی اداره شود و بر اساس اصل چهارم کلیه قوانین و مقررات در جمهوری اسلامی باید بر اساس موازین اسلامی باشد. امام‌خمینی با پذیرش نقش [[مردم]] در مشارکت سیاسی در چارچوب [[حاکمیت الهی]]<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۴–۴۵.</ref> و نظریه [[ولایت فقیه]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۲۱.</ref> تکیه به آرای مردم را نخستین و مهم‌ترین شاخص برای حاکم و حکومت در جامعه اسلامی می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۳۶.</ref>{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] نیز جمهوری اسلامی را حکومتی بر پایه قوانین اسلام می‌داند که کلمه «جمهوری» قالب حکومت و قید «اسلامی» محتوای آن را تشکیل می‌دهد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۸.</ref> و حکومت «جمهوری» مبتنی بر آرای اکثریت مردم و متکی به قانون اسلام است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۸۱.</ref> بر اساس اصل یکم [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، حکومت ایران «جمهوری اسلامی» است و طبق اصل ششم امور کشور باید با تکیه بر آرای عمومی از راه [[انتخابات]]، انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان [[مجلس شورای اسلامی]]، اعضای شوراها و مانند اینها یا از راه همه‌پرسی اداره شود و بر اساس اصل چهارم کلیه قوانین و مقررات در جمهوری اسلامی باید بر اساس موازین اسلامی باشد. امام‌خمینی با پذیرش نقش [[مردم]] در مشارکت سیاسی در چارچوب حاکمیت الهی<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۴–۴۵.</ref> و نظریه [[ولایت فقیه]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۲۱.</ref> تکیه به آرای مردم را نخستین و مهم‌ترین شاخص برای حاکم و حکومت در جامعه اسلامی می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۳۶.</ref>{{سخ}}
ایشان «جمهوری اسلامی» را که یکی از شکل‌های متعدد حکومت در دنیاست،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۲۹–۳۳۰.</ref> در مقایسه با دیگر حکومت‌ها ـ گذشته از محتوای اسلامی آن ـ با توجه به موروثی‌نبودن آن، حکومتی مطلوب، منطقی و صحیح می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۲۰–۱۲۱.</ref>
ایشان «جمهوری اسلامی» را که یکی از شکل‌های متعدد حکومت در دنیاست،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۲۹–۳۳۰.</ref> در مقایسه با دیگر حکومت‌ها ـ گذشته از محتوای اسلامی آن ـ با توجه به موروثی‌نبودن آن، حکومتی مطلوب، منطقی و صحیح می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۲۰–۱۲۱.</ref>


خط ۱۳: خط ۱۳:
در یونان باستان محل تجمع یاران و یاورانی را که در یک مرکز و محل سکونت، گرد می‌آمدند، «شهر» نام نهادند و از آن «دولت‌شهر» به وجود آمد.<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۲۵۷.</ref> و قلمرو آن یک شهر بود و نام باستانی آن «پولیس» بود که بسیار محدود و کوچک بود و شهروندان آن همه یکدیگر را می‌شناختند.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۶۶.</ref> رومیان با تصرف سرزمین یونان در سال ۱۴۶ پیش از میلاد تحت تأثیر تعلیمات سیاسی [[افلاطون]] و [[ارسطو]] و فرهنگ یونان «دولت‌شهر» را به «جمهوری» تبدیل کردند.<ref>ناردو، جمهوری روم، ۲۹.</ref> در قرن دوازدهم میلادی نوعی جمهوری در شمال ایتالیا تشکیل شد. پس از پایان جمهوری فلورانس در سال ۱۵۲۰م آرمان جمهوری‌خواهی در کنار جریان اصلی سلطنت‌طلبی باقی ماند.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۵۳۸.</ref> مهاجران در [[آمریکا]] پس از پیروزی بر [[انگلیس]] در سال ۱۷۸۱م/ ۱۱۵۹ش حکومت جمهوری تشکیل دادند و جورج واشینگتن در آوریل ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش نخستین رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شد.<ref>بِجورنلوند، بنیانگذاری آمریکا و قانون اساسی آن، ۲۷، ۵۷–۵۹ و ۱۳۰–۱۳۱.</ref>{{سخ}}
در یونان باستان محل تجمع یاران و یاورانی را که در یک مرکز و محل سکونت، گرد می‌آمدند، «شهر» نام نهادند و از آن «دولت‌شهر» به وجود آمد.<ref>کاپلستون، تاریخ فلسفه، ۱/۲۵۷.</ref> و قلمرو آن یک شهر بود و نام باستانی آن «پولیس» بود که بسیار محدود و کوچک بود و شهروندان آن همه یکدیگر را می‌شناختند.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۶۶.</ref> رومیان با تصرف سرزمین یونان در سال ۱۴۶ پیش از میلاد تحت تأثیر تعلیمات سیاسی [[افلاطون]] و [[ارسطو]] و فرهنگ یونان «دولت‌شهر» را به «جمهوری» تبدیل کردند.<ref>ناردو، جمهوری روم، ۲۹.</ref> در قرن دوازدهم میلادی نوعی جمهوری در شمال ایتالیا تشکیل شد. پس از پایان جمهوری فلورانس در سال ۱۵۲۰م آرمان جمهوری‌خواهی در کنار جریان اصلی سلطنت‌طلبی باقی ماند.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۵۳۸.</ref> مهاجران در [[آمریکا]] پس از پیروزی بر [[انگلیس]] در سال ۱۷۸۱م/ ۱۱۵۹ش حکومت جمهوری تشکیل دادند و جورج واشینگتن در آوریل ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش نخستین رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شد.<ref>بِجورنلوند، بنیانگذاری آمریکا و قانون اساسی آن، ۲۷، ۵۷–۵۹ و ۱۳۰–۱۳۱.</ref>{{سخ}}
با پیروزی [[انقلاب کبیر فرانسه]] در سال ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش و استقرار نظام جمهوری در آن کشور، عصر جدیدی در فرانسه و جهان آغاز شد و پس از فراز و نشیب‌های زیاد حکومت جمهوری در فرانسه استقرار یافت.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۹۹۹–۱۰۰۰.</ref> جمهوری در آغاز آرمانی بود که در تقابل با حکومت‌های سلطنتی قرار داشت؛ ولی با فروپاشی نظام‌های پادشاهی یا محدودشدن آن حکومت‌ها به‌تدریج در مسیر دموکراسی و تأمین آزادی‌های سیاسی و [[حقوق شهروندی]] و حق تعیین سرنوشت گام نهاد.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۵۳۹.</ref> ایجاد حکومت در صدر اسلام که از آن به [[بیعت]] با ولی مسلمین تعبیر شده‌است.<ref>امام‌خمینی، امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۹.</ref> به گونه‌ای دخالت و مشارکت مردم در حکومت را نشان می‌دهد.<ref>واقدی، طبقات الکبری، ۸/۱۸۳؛ ابن‌هشام، السیرة النبویه، ۱/۴۴۱.</ref>{{سخ}}
با پیروزی [[انقلاب کبیر فرانسه]] در سال ۱۷۸۹م/ ۱۱۶۸ش و استقرار نظام جمهوری در آن کشور، عصر جدیدی در فرانسه و جهان آغاز شد و پس از فراز و نشیب‌های زیاد حکومت جمهوری در فرانسه استقرار یافت.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۹۹۹–۱۰۰۰.</ref> جمهوری در آغاز آرمانی بود که در تقابل با حکومت‌های سلطنتی قرار داشت؛ ولی با فروپاشی نظام‌های پادشاهی یا محدودشدن آن حکومت‌ها به‌تدریج در مسیر دموکراسی و تأمین آزادی‌های سیاسی و [[حقوق شهروندی]] و حق تعیین سرنوشت گام نهاد.<ref>لیپست، دائرةالمعارف دموکراسی، ۲/۵۳۹.</ref> ایجاد حکومت در صدر اسلام که از آن به [[بیعت]] با ولی مسلمین تعبیر شده‌است.<ref>امام‌خمینی، امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۹.</ref> به گونه‌ای دخالت و مشارکت مردم در حکومت را نشان می‌دهد.<ref>واقدی، طبقات الکبری، ۸/۱۸۳؛ ابن‌هشام، السیرة النبویه، ۱/۴۴۱.</ref>{{سخ}}
پس از پیروزی [[انقلاب مشروطه]] در سال ۱۲۸۵ در ایران قدرت مطلقه شاه با قانون در [[مجلس شورای ملی]] محدود شد.<ref>براون، ۱۴۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|نهضت مشروطه}} در پایان [[قاجاریه|دوره قاجار]] در جریان [[نهضت جنگل]]، رژیم «جمهوری گیلان‏» به ریاست [[میرزاکوچک‌خان]] تشکیل شد.<ref>گرانتوسکی‏، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ۴۳۲ و ۴۳۹.</ref> او قصد داشت این جمهوری را به کل کشور گسترش دهد. همچنین انقلابیان آذربایجان به رهبری [[شیخ‌محمد خیابانی]]، خواستار استقرار جمهوری شده بودند که هر دو جریان شکست خوردند.<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۵۸۳؛ توحدی، قرائت امام‌خمینی از سیاست، ۱۸۲.</ref>{{سخ}}
پس از پیروزی [[نهضت مشروطه|انقلاب مشروطه]] در سال ۱۲۸۵ در ایران قدرت مطلقه شاه با قانون در [[مجلس شورای ملی]] محدود شد.<ref>براون، ۱۴۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|نهضت مشروطه}} در پایان [[قاجاریه|دوره قاجار]] در جریان [[نهضت جنگل]]، رژیم «جمهوری گیلان‏» به ریاست [[میرزاکوچک‌خان]] تشکیل شد.<ref>گرانتوسکی‏، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ۴۳۲ و ۴۳۹.</ref> او قصد داشت این جمهوری را به کل کشور گسترش دهد. همچنین انقلابیان آذربایجان به رهبری [[شیخ‌محمد خیابانی]]، خواستار استقرار جمهوری شده بودند که هر دو جریان شکست خوردند.<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۵۸۳؛ توحدی، قرائت امام‌خمینی از سیاست، ۱۸۲.</ref>{{سخ}}
[[رضاشاه پهلوی]] نیز که با حمایت انگلیس در سال ۱۲۹۹ کودتا کرده بود، برای از میان‌بردن قاجار و رسیدن به قدرت، جمهوری‌خواهی را مطرح کرد.<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۸/قسمت دوم، ۳۴۳؛ شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۶۲۵.</ref> ولی با مخالفت علما و نیز [[سیدحسن مدرس]] و برخی دیگر از [[روشنفکری|روشنفکران]] که اقدام وی را نقشه‌ای برای رسیدن به قدرت می‌دانستند، روبه‌رو شد و به نتیجه نرسید.<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۶۲۶–۶۲۷.</ref> در سال‌های بعد به‌ویژه در سال‌های دهه چهل نیز گاهی برخی گروه‌ها، ایده نظام جمهوری را مطرح می‌کردند که راه به جایی نبرد.<ref>توحدی، قرائت امام‌خمینی از سیاست، ۱۸۳.</ref>{{سخ}}
[[رضاشاه پهلوی]] نیز که با حمایت انگلیس در سال ۱۲۹۹ کودتا کرده بود، برای از میان‌بردن قاجار و رسیدن به قدرت، جمهوری‌خواهی را مطرح کرد.<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۸/قسمت دوم، ۳۴۳؛ شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۶۲۵.</ref> ولی با مخالفت علما و نیز [[سیدحسن مدرس]] و برخی دیگر از [[روشنفکری|روشنفکران]] که اقدام وی را نقشه‌ای برای رسیدن به قدرت می‌دانستند، روبه‌رو شد و به نتیجه نرسید.<ref>شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۶۲۶–۶۲۷.</ref> در سال‌های بعد به‌ویژه در سال‌های دهه چهل نیز گاهی برخی گروه‌ها، ایده نظام جمهوری را مطرح می‌کردند که راه به جایی نبرد.<ref>توحدی، قرائت امام‌خمینی از سیاست، ۱۸۳.</ref>{{سخ}}
با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و سرنگونی رژیم پهلوی{{ببینید|متن=ببینید|بیست و دو بهمن}}، با رأی قاطع مردم مسلمان ایران در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸، در دوازدهم فروردین [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] در ایران رسمیت یافت و اعلام شد؛{{ببینید|متن=ببینید|روز جمهوری اسلامی}} و ساختار آن در قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ تعیین شد و برخی اصول آن در بازنگری ۱۳۶۸ تغییر کرد.{{ببینید|متن=ببینید|قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران}} افزون بر ایران حکومت برخی از کشورهای اسلامی دیگر مانند [[پاکستان]] و موریتانی هم جمهوری اسلامی است.<ref>طلوعی، فرهنگ جامع علوم سیاسی، ۴۱۹.</ref>
با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و سرنگونی رژیم پهلوی{{ببینید|متن=ببینید|بیست و دو بهمن}}، با رأی قاطع مردم مسلمان ایران در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸، در دوازدهم فروردین [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] در ایران رسمیت یافت و اعلام شد؛{{ببینید|متن=ببینید|روز جمهوری اسلامی}} و ساختار آن در قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ تعیین شد و برخی اصول آن در بازنگری ۱۳۶۸ تغییر کرد.{{ببینید|متن=ببینید|قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران}} افزون بر ایران حکومت برخی از کشورهای اسلامی دیگر مانند [[پاکستان]] و موریتانی هم جمهوری اسلامی است.<ref>طلوعی، فرهنگ جامع علوم سیاسی، ۴۱۹.</ref>
خط ۱۹: خط ۱۹:
== تشکیل جمهوری اسلامی ==
== تشکیل جمهوری اسلامی ==
امام‌خمینی در دوران مبارزه و بلکه پیش از آن در سال‌های ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ با نگارش کتاب‌های [[کتاب کشف اسرار|کشف اسرار]]<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲–۸ و ۱۸۵–۱۹۰.</ref> و [[الاجتهاد و التقلید (کتاب)|رساله الاجتهاد و التقلید]]<ref>امام‌خمینی، رساله الاجتهاد و التقلید، ۱۸–۳۰.</ref> نظریه سیاسی [[ولایت فقیه]] و اصل تشکیل حکومت اسلامی را (به عنوان جایگزینی برای [[رژیم سلطنتی]]) مطرح کرد.{{ببینید|متن=ببینید|ولایت فقیه|حکومت اسلامی}} نگارش این کتاب‌ها و بیان نظریه «تشکیل حکومت اسلامی» فصل جدیدی از زندگی امام‌خمینی را در دنیای [[سیاست]] نشان داد. پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید ایشان به ترکیه]] در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ایشان با نگارش [[کتاب تحریر الوسیله]]، همه اداره امور سیاسی در [[عصر غیبت]]، به جز [[جهاد ابتدایی]] را از اختیارات فقها دانست؛<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۹.</ref> و با تدریس مبانی حکومت اسلامی و ضرورت آن در سال ۱۳۴۸ در [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]]، ثابت کرد که [[خداوند]] ولایتی را که [[پیامبر اکرم (ص)]] و [[امامان معصوم(ع)]] دارند، در دوره غیبت در اختیار فقیهان عادل قرار داده‌است تا آنان در روزگار غیبت حکومت را به دست گرفته و با اداره امور مردم و ایجاد نظم، قانون اسلام را اجرا کنند.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۰–۴۲.</ref>{{سخ}}
امام‌خمینی در دوران مبارزه و بلکه پیش از آن در سال‌های ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ با نگارش کتاب‌های [[کتاب کشف اسرار|کشف اسرار]]<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲–۸ و ۱۸۵–۱۹۰.</ref> و [[الاجتهاد و التقلید (کتاب)|رساله الاجتهاد و التقلید]]<ref>امام‌خمینی، رساله الاجتهاد و التقلید، ۱۸–۳۰.</ref> نظریه سیاسی [[ولایت فقیه]] و اصل تشکیل حکومت اسلامی را (به عنوان جایگزینی برای [[رژیم سلطنتی]]) مطرح کرد.{{ببینید|متن=ببینید|ولایت فقیه|حکومت اسلامی}} نگارش این کتاب‌ها و بیان نظریه «تشکیل حکومت اسلامی» فصل جدیدی از زندگی امام‌خمینی را در دنیای [[سیاست]] نشان داد. پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید ایشان به ترکیه]] در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ایشان با نگارش [[کتاب تحریر الوسیله]]، همه اداره امور سیاسی در [[عصر غیبت]]، به جز [[جهاد ابتدایی]] را از اختیارات فقها دانست؛<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۹.</ref> و با تدریس مبانی حکومت اسلامی و ضرورت آن در سال ۱۳۴۸ در [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]]، ثابت کرد که [[خداوند]] ولایتی را که [[پیامبر اکرم (ص)]] و [[امامان معصوم(ع)]] دارند، در دوره غیبت در اختیار فقیهان عادل قرار داده‌است تا آنان در روزگار غیبت حکومت را به دست گرفته و با اداره امور مردم و ایجاد نظم، قانون اسلام را اجرا کنند.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۴۰–۴۲.</ref>{{سخ}}
امام‌خمینی در گذشته دربارهٔ نوع و شکل حکومتی که بر اساس نظریه ولایت فقیه باید فقهای واجد شرایط هدایت آن را در دست می‌گرفتند، سخنی به میان نیاورده بود؛ هرچند با اشاره به مخالفت [[سیدحسن مدرس]] با جمهوری‌خواهی رضاخان، معتقد بود اگر وی مخالفت نمی‌کرد و رژیم ایران جمهوری می‌شد، بهتر بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۰۲.</ref> بر اساس منابع موجود ایشان نخستین‌بار در [[۲۰ مهر|بیستم مهر]] ۱۳۵۷ در [[پاریس]] و در پاسخ خبرنگاران تعبیر «جمهوری اسلامی» را به کار برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۱۴–۵۱۵.</ref> ایشان در بیان نوع حکومت پیشنهادی خود بارها بر جمهوری اسلامی تأکید می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳، ۲۴۸، ۲۶۳، ۳۳۲، ۳۵۴ و ۳۶۲.</ref> و با این حال و با عنایت به دو رکن مهم حکومت اسلامی، یعنی «محوریت اسلام» و «توجه به رأی و نظر مردم» معتقد بود شکل نهایی حکومت باید با توجه به شرایط و مقتضیات جامعه، به دست خود مردم تعیین شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳، ۲۴۸، ۴۴۰، ۴۵۵ و ۴۷۹.</ref> بر همین اساس پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایشان نظام جمهوری اسلامی را پیشنهاد کرد و بارها از مردم خواست به «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۵۸، ۳۸۸، ۴۲۸ و ۴۳۳.</ref>{{سخ}}
امام‌خمینی در گذشته دربارهٔ نوع و شکل حکومتی که بر اساس نظریه ولایت فقیه باید فقهای واجد شرایط هدایت آن را در دست می‌گرفتند، سخنی به میان نیاورده بود؛ هرچند با اشاره به مخالفت [[سیدحسن مدرس]] با جمهوری‌خواهی رضاخان، معتقد بود اگر وی مخالفت نمی‌کرد و رژیم ایران جمهوری می‌شد، بهتر بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۰۲.</ref> بر اساس منابع موجود ایشان نخستین‌بار در بیستم مهر ۱۳۵۷ در [[پاریس]] و در پاسخ خبرنگاران تعبیر «جمهوری اسلامی» را به کار برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۱۴–۵۱۵.</ref> ایشان در بیان نوع حکومت پیشنهادی خود بارها بر جمهوری اسلامی تأکید می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳، ۲۴۸، ۲۶۳، ۳۳۲، ۳۵۴ و ۳۶۲.</ref> و با این حال و با عنایت به دو رکن مهم حکومت اسلامی، یعنی «محوریت اسلام» و «توجه به رأی و نظر مردم» معتقد بود شکل نهایی حکومت باید با توجه به شرایط و مقتضیات جامعه، به دست خود مردم تعیین شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳، ۲۴۸، ۴۴۰، ۴۵۵ و ۴۷۹.</ref> بر همین اساس پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ایشان نظام جمهوری اسلامی را پیشنهاد کرد و بارها از مردم خواست به «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۵۸، ۳۸۸، ۴۲۸ و ۴۳۳.</ref>{{سخ}}
‏در برابر پیشنهاد امام‌خمینی، گروه‌های چپ با اندیشه‌های [[مارکسیست|مارکسیستی]]، «جمهوری» و «جمهوری خلق» و لیبرال‌ها «جمهوری دموکراتیک اسلامی» و مانند آن را مطرح کردند؛<ref>خامنه‌ای، گفتاری دربارهٔ حکومت علوی، ۶۷–۶۸.</ref> و با غیر ضروری‌دانستن قید «اسلامی» در کنار «جمهوری»، با «جمهوری اسلامی» به مخالفت برخاستند. آنان جمهوری اسلامی را واژه‌ای مبهم، متناقض و معجونی مرکب از کلمه‌ای سنتی و کلمه‌ای خارجی می‌دانستند.<ref>امام‌خمینی، امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۶–۲۷۷؛ فوزی، اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۳۵–۱۳۷.</ref> ولی امام‌خمینی ضمن دفاع از پیشنهاد جمهوری اسلامی تأکید کرد عنوان «جمهوری دموکراتیک» را برای نوع حکومت مطلوب و مورد نظر خود کافی نمی‌داند و جمهوری به شکل غرب و فرم‌های غربی را نمی‌پذیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۶.</ref> به اعتقاد ایشان کلمه «دموکراتیک» زمینه را برای تحمیل خواسته‌های غرب و شرق فراهم می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۸.</ref> زیرا در متن اسلام حاکمیت ملی و حکومت مردم بر مردم است و به‌طور طبیعی [[آزادی]] و [[دموکراسی]] و حقوق فرد در درون جمهوری اسلامی است و وقتی گفته می‌شود جمهوری اسلامی در محتوای کلمه اسلامی بر حق رأی و انتخاب مردم را دارد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۳۰–۳۳۸.</ref> چنان‌که در اصل ۵۶ قانون اساسی آمده‌است خداوند که حاکم مطلق بر جهان و [[انسان]] است، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته‌است و هیچ‌کس نمی‌تواند این [[حق الهی]] را از انسان سلب کند. امام‌خمینی تأکید می‌کرد اسلام خود یک [[دین]] مترقی و دربردارنده دموکراسی به معنای واقعی است و هیچ نیازی به درج کلمه دموکراتیک و خلق در کنار جمهوری اسلامی نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۱۰–۴۱۱؛ ۵/۳۵۳؛ ۱۰/۴۴، ۹۵–۹۶ و ۱۱/۱۴۷، ۴۵۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دموکراسی}}{{سخ}}
‏در برابر پیشنهاد امام‌خمینی، گروه‌های چپ با اندیشه‌های [[مارکسیسم|مارکسیستی]]، «جمهوری» و «جمهوری خلق» و لیبرال‌ها «جمهوری دموکراتیک اسلامی» و مانند آن را مطرح کردند؛<ref>خامنه‌ای، گفتاری دربارهٔ حکومت علوی، ۶۷–۶۸.</ref> و با غیر ضروری‌دانستن قید «اسلامی» در کنار «جمهوری»، با «جمهوری اسلامی» به مخالفت برخاستند. آنان جمهوری اسلامی را واژه‌ای مبهم، متناقض و معجونی مرکب از کلمه‌ای سنتی و کلمه‌ای خارجی می‌دانستند.<ref>امام‌خمینی، امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۶–۲۷۷؛ فوزی، اندیشه سیاسی امام‌خمینی، ۱۳۵–۱۳۷.</ref> ولی امام‌خمینی ضمن دفاع از پیشنهاد جمهوری اسلامی تأکید کرد عنوان «جمهوری دموکراتیک» را برای نوع حکومت مطلوب و مورد نظر خود کافی نمی‌داند و جمهوری به شکل غرب و فرم‌های غربی را نمی‌پذیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۶.</ref> به اعتقاد ایشان کلمه «دموکراتیک» زمینه را برای تحمیل خواسته‌های غرب و شرق فراهم می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۸.</ref> زیرا در متن اسلام حاکمیت ملی و حکومت مردم بر مردم است و به‌طور طبیعی [[آزادی]] و [[دموکراسی]] و حقوق فرد در درون جمهوری اسلامی است و وقتی گفته می‌شود جمهوری اسلامی در محتوای کلمه اسلامی بر حق رأی و انتخاب مردم را دارد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۳۰–۳۳۸.</ref> چنان‌که در اصل ۵۶ قانون اساسی آمده‌است خداوند که حاکم مطلق بر جهان و [[انسان]] است، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته‌است و هیچ‌کس نمی‌تواند این [[حق الهی]] را از انسان سلب کند. امام‌خمینی تأکید می‌کرد اسلام خود یک [[دین]] مترقی و دربردارنده دموکراسی به معنای واقعی است و هیچ نیازی به درج کلمه دموکراتیک و خلق در کنار جمهوری اسلامی نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۱۰–۴۱۱؛ ۵/۳۵۳؛ ۱۰/۴۴، ۹۵–۹۶ و ۱۱/۱۴۷، ۴۵۹.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دموکراسی}}{{سخ}}
در نظر امام‌خمینی رژیم جمهوری اسلامی مانند دیگر جمهوری‌هاست؛ با این تفاوت که قانون آن باید قانون اسلامی باشد و همین تکیه بر محوریت اسلام، [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] را از دیگر رژیم‌های جمهوری جدا می‌کند؛ بنابراین نظیری در جهان سیاست ندارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۴۸–۲۴۹.</ref> همچنین ایشان معتقد بود «جمهوری اسلامی» الهام‌گرفته از رویه [[پیامبر اکرم (ص)]] و [[امام‌علی(ع)]] و متکی به آرای عمومی ملت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۳۴ و ۴۷۹.</ref> و نتیجه نهضتی اسلامی است که بر اساس [[قرآن|کتاب]] و [[سنت|سنت رسول‌الله(ص)]] شکل گرفته‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۱.</ref> ایشان خاطرنشان کرده‌است ملت مسلمان ایران جمهوری اسلامی را می‌خواهد نه جمهوری دمکراتیک و نه جمهوری دمکراتیک اسلامی و نه جمهوری تنها را.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۶.</ref>{{سخ}}
در نظر امام‌خمینی رژیم جمهوری اسلامی مانند دیگر جمهوری‌هاست؛ با این تفاوت که قانون آن باید قانون اسلامی باشد و همین تکیه بر محوریت اسلام، [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] را از دیگر رژیم‌های جمهوری جدا می‌کند؛ بنابراین نظیری در جهان سیاست ندارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۴۸–۲۴۹.</ref> همچنین ایشان معتقد بود «جمهوری اسلامی» الهام‌گرفته از رویه [[پیامبر اکرم (ص)]] و [[امام‌علی(ع)]] و متکی به آرای عمومی ملت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۳۴ و ۴۷۹.</ref> و نتیجه نهضتی اسلامی است که بر اساس [[قرآن|کتاب]] و [[سنت|سنت رسول‌الله(ص)]] شکل گرفته‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۱.</ref> ایشان خاطرنشان کرده‌است ملت مسلمان ایران جمهوری اسلامی را می‌خواهد نه جمهوری دمکراتیک و نه جمهوری دمکراتیک اسلامی و نه جمهوری تنها را.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۶.</ref>{{سخ}}
به نظر امام‌خمینی مخالفت با «جمهوری اسلامی» ناشی از مخالفت با اسلام<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۷، ۳۵۳ و ۷/۴۵۶–۴۵۸، ۵۱۹.</ref> و تلاش برای منحرف‌کردن مسیر ملت به سوی شکل غربی نظام<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۶.</ref> است و کسانی که اعتقادی به اسلام ندارند و با نهضت اسلامی مخالف‌اند، خواهان جمهوری اسلامی نیستند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۸.</ref>{{سخ}}
به نظر امام‌خمینی مخالفت با «جمهوری اسلامی» ناشی از مخالفت با اسلام<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۷، ۳۵۳ و ۷/۴۵۶–۴۵۸، ۵۱۹.</ref> و تلاش برای منحرف‌کردن مسیر ملت به سوی شکل غربی نظام<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۶.</ref> است و کسانی که اعتقادی به اسلام ندارند و با نهضت اسلامی مخالف‌اند، خواهان جمهوری اسلامی نیستند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۸.</ref>{{سخ}}
ایشان تأکید داشت حتی [[کمونیست]]‌ها هم اگر در ادعای مردمی‌بودن خودشان صادق باشند باید به جمهوری اسلامی<ref>که نظامی مردمی و متکی به آرای عمومی است.</ref> رأی دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۵۴.</ref>{{سخ}}
ایشان تأکید داشت حتی [[کمونیسم|کمونیست‌ها]] هم اگر در ادعای مردمی‌بودن خودشان صادق باشند باید به جمهوری اسلامی<ref>که نظامی مردمی و متکی به آرای عمومی است.</ref> رأی دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۵۴.</ref>{{سخ}}
بر این اساس، امام‌خمینی، رژیم جمهوری اسلامی را تأمین کننده [[استقلال]]، [[عدالت اجتماعی|عدالت]]، [[آزادی]] و [[رفاه]] مردم می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۲۸ و ۴۲۴.</ref> و بیش از ۹۸ درصد مردم ایران نیز در همه‌پرسی جمهوری اسلامی که در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ برگزار شد، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند که در اصل یکم قانون اساسی نیز بیان شده‌است.{{ببینید|متن=ببینید|روز جمهوری اسلامی}}
بر این اساس، امام‌خمینی، رژیم جمهوری اسلامی را تأمین کننده [[استقلال]]، [[عدالت اجتماعی|عدالت]]، [[آزادی]] و [[رفاه]] مردم می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۲۸ و ۴۲۴.</ref> و بیش از ۹۸ درصد مردم ایران نیز در همه‌پرسی جمهوری اسلامی که در روزهای دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ برگزار شد، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند که در اصل یکم قانون اساسی نیز بیان شده‌است.{{ببینید|متن=ببینید|روز جمهوری اسلامی}}


خط ۲۹: خط ۲۹:
جمهوری اسلامی دارای مشخصات و ویژگی‌هایی است که آن را از دیگر جمهوری‌ها متمایز می‌کند و به برخی از مهم‌ترین ویژگی‌ها اشاره می‌شود:
جمهوری اسلامی دارای مشخصات و ویژگی‌هایی است که آن را از دیگر جمهوری‌ها متمایز می‌کند و به برخی از مهم‌ترین ویژگی‌ها اشاره می‌شود:
# حاکمیت خدا: در اصل ۵۶ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] آمده‌است در جمهوری اسلامی حاکمیت مطلق از آنِ خداست و خداوند انسان را بر سرنوشت خویش حاکم ساخته‌است و هیچ‌کس حق ندارد حاکمیت را در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد. [[امام‌خمینی]] با اشاره به اینکه از آغاز نهضت به دنبال برقراری حکومت الله و اجرای قوانین اسلام و قرآن در [[جامعه]] بوده‌است، تأکید می‌کرد هیچ‌گونه حکومتی از هر جریان، گروه و دستگاهی را که در غیر این مسیر باشد، نمی‌پذیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۸۳.</ref> و محور اصلی در جمهوری اسلامی خداوند و قرآن و احکام اسلام است و دولت باید به گونه‌ای عمل کند که حقوق الهی حفظ شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۸۳ و ۱۳/۲۵۵.</ref> تضمین استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۴.</ref> پس از حفظ حقوق الهی و اجرای احکام اسلام امکان‌پذیر است و چنانچه حکومتی بدون اصول یادشده باشد، تنها به صورت ظاهری جمهوری شمرده می‌شود و در حقیقت جمهوری اسلامی نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۸.</ref> از این‌رو در جمهوری اسلامی باید تمام ارکان حکومت، اسلامی باشند و موارد خلاف اسلام از تمام وزارتخانه‌ها و مراکز دولتی حذف شوند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۶۳؛ ۶/۲۶۶؛ ۷/۵۳۳، ۵۴۳؛ ۸/۲۵۷، ۲۶۱؛ ۹/۳۰۸ و ۱۰/۲۲۱.</ref> ایشان تأکید می‌کرد نظام «جمهوری اسلامی» مجری احکام اسلام است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۷۰–۱۸۱ و ۲۴۰.</ref> و حکومت ایران بدون اجرای احکام اسلام و تنها با گفتن و رأی‌دادن، جمهوری اسلامی نمی‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۳۲–۵۳۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حکومت اسلامی}}
# حاکمیت خدا: در اصل ۵۶ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] آمده‌است در جمهوری اسلامی حاکمیت مطلق از آنِ خداست و خداوند انسان را بر سرنوشت خویش حاکم ساخته‌است و هیچ‌کس حق ندارد حاکمیت را در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد. [[امام‌خمینی]] با اشاره به اینکه از آغاز نهضت به دنبال برقراری حکومت الله و اجرای قوانین اسلام و قرآن در [[جامعه]] بوده‌است، تأکید می‌کرد هیچ‌گونه حکومتی از هر جریان، گروه و دستگاهی را که در غیر این مسیر باشد، نمی‌پذیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۸۳.</ref> و محور اصلی در جمهوری اسلامی خداوند و قرآن و احکام اسلام است و دولت باید به گونه‌ای عمل کند که حقوق الهی حفظ شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۸۳ و ۱۳/۲۵۵.</ref> تضمین استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۴.</ref> پس از حفظ حقوق الهی و اجرای احکام اسلام امکان‌پذیر است و چنانچه حکومتی بدون اصول یادشده باشد، تنها به صورت ظاهری جمهوری شمرده می‌شود و در حقیقت جمهوری اسلامی نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۸.</ref> از این‌رو در جمهوری اسلامی باید تمام ارکان حکومت، اسلامی باشند و موارد خلاف اسلام از تمام وزارتخانه‌ها و مراکز دولتی حذف شوند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۶۳؛ ۶/۲۶۶؛ ۷/۵۳۳، ۵۴۳؛ ۸/۲۵۷، ۲۶۱؛ ۹/۳۰۸ و ۱۰/۲۲۱.</ref> ایشان تأکید می‌کرد نظام «جمهوری اسلامی» مجری احکام اسلام است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۷۰–۱۸۱ و ۲۴۰.</ref> و حکومت ایران بدون اجرای احکام اسلام و تنها با گفتن و رأی‌دادن، جمهوری اسلامی نمی‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۳۲–۵۳۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حکومت اسلامی}}
# پایبندی کارگزاران به اسلام: امام‌خمینی تأکید دارد در جمهوری اسلامی، زمامداران باید به اسلام، [[اخلاق]] و همه [[ارزش‌های اسلامی]] و انسانی متعهد و پایبند باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۶۵.</ref> و ضوابط اسلامی را در جامعه و در همه سطوح به‌دقت رعایت کنند و حتی پاسدار آن باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۶۶.</ref> زیرا هدف اصلی، تحقق مکتب اسلام و احکام اسلامی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۱۷؛ ۱۵/۳۹۶ و ۱۶/۳۹۰.</ref> ایشان خاطرنشان کرده‌است جمهوری اسلامی به انسان‌های متفکر، مسئول و کارآمد برای اداره نظام و کشور در عرصه‌های مختلف نیازمند است تا بتواند انسان‌ها را بر اساس خواست مکتب اسلام تربیت کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۳۱.</ref> همچنین بر اساس موازین اسلامی ارتش و [[نیروهای مسلح]] باید به [[اخلاق اسلامی|اخلاقی اسلامی]] متصف باشند و وزارتخانه‌ها، اداره‌های دولتی و کارمندان به شیوه درست عمل کنند و به [[حقوق مردم]] اهتمام بورزند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۹۰.</ref> ایشان هیچ ارزش و ملاکی را مهم‌تر از [[تقوا]] و [[جهاد در راه خدا]] در انتخاب افراد و تصدی مسئولیت‌ها نمی‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۳.</ref> و به مسئولان هشدار می‌داد جمهوری اسلامی اساسش بر احکام اسلام است و اگر خدشه‌ای در احکام اسلام واقع شود، نه پیامبر اکرم (ص) می‌پذیرد و نه [[امامان (ع)]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۹.</ref> و مسئولان وزارتخانه‌ها باید بر اساس [[سیره پیامبر(ص)]] عمل کنند و هر گونه وضع قانون و اجرای دستورهای قضایی خلاف شرع در [[مجلس شورای اسلامی]] و [[قوه قضاییه]] عبور از جمهوری اسلامی است و مستلزم [[مجازات]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۲۸–۳۲۹ و ۱۶/۲۷۹.</ref> چنان‌که در اصل چهارم قانون اساسی آمده‌است همه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلام باشد.
# پایبندی کارگزاران به اسلام: امام‌خمینی تأکید دارد در جمهوری اسلامی، زمامداران باید به اسلام، [[اخلاق]] و همه ارزش‌های اسلامی و انسانی متعهد و پایبند باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۶۵.</ref> و ضوابط اسلامی را در جامعه و در همه سطوح به‌دقت رعایت کنند و حتی پاسدار آن باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۶۶.</ref> زیرا هدف اصلی، تحقق مکتب اسلام و احکام اسلامی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۱۷؛ ۱۵/۳۹۶ و ۱۶/۳۹۰.</ref> ایشان خاطرنشان کرده‌است جمهوری اسلامی به انسان‌های متفکر، مسئول و کارآمد برای اداره نظام و کشور در عرصه‌های مختلف نیازمند است تا بتواند انسان‌ها را بر اساس خواست مکتب اسلام تربیت کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵۳۱.</ref> همچنین بر اساس موازین اسلامی ارتش و [[نیروهای مسلح]] باید به [[اخلاق اسلامی|اخلاقی اسلامی]] متصف باشند و وزارتخانه‌ها، اداره‌های دولتی و کارمندان به شیوه درست عمل کنند و به [[حقوق مردم]] اهتمام بورزند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۹۰.</ref> ایشان هیچ ارزش و ملاکی را مهم‌تر از [[تقوا]] و [[جهاد و دفاع|جهاد در راه خدا]] در انتخاب افراد و تصدی مسئولیت‌ها نمی‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۳.</ref> و به مسئولان هشدار می‌داد جمهوری اسلامی اساسش بر احکام اسلام است و اگر خدشه‌ای در احکام اسلام واقع شود، نه پیامبر اکرم (ص) می‌پذیرد و نه [[امامان (ع)]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۹.</ref> و مسئولان وزارتخانه‌ها باید بر اساس [[سیره پیامبر(ص)]] عمل کنند و هر گونه وضع قانون و اجرای دستورهای قضایی خلاف شرع در [[مجلس شورای اسلامی]] و [[قوه قضاییه]] عبور از جمهوری اسلامی است و مستلزم [[مجازات]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۲۸–۳۲۹ و ۱۶/۲۷۹.</ref> چنان‌که در اصل چهارم قانون اساسی آمده‌است همه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلام باشد.
# مردمی‌بودن: بر اساس اصل ۵۶ قانون اساسی، جمهوری اسلامی حکومتی الهی است و از طرف آفریدگار جهان، مردم حاکم بر سرنوشت خویش‌اند و آزادانه اراده خود را بر اساس مبانی و ساختار حکومتی که در قانون پیش‌بینی شده‌است، اعمال می‌کنند که در اصل ششم قانون اساسی اعمال آن را از طریق اتکای به آرای عمومی یعنی از راه [[انتخابات]] انجام می‌شود. امام‌خمینی پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی را مرهون مبارزات ملت می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۹؛ ۷/۴۵۷ و ۲۰/۲۱۷.</ref> و استمرار و بقای نظام را نیز در گرو مشارکت مردم و حضور تعیین‌کننده آنان در صحنه ارزیابی می‌کرد. در باور ایشان باید تمام امور حکومت از طریق انتخاب نمایندگان مجلس و رئیس‌جمهور و متکی به آرای مردم باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۴–۴۴۵؛ ۵/۱۵۵، ۲۵۶ و ۶/۳۵۲.</ref> ایشان حضور مردم را موجب در امان‌ماندن جمهوری اسلامی از آسیب<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۶۸.</ref> و بی‌توجهی مردم را عامل رسیدن آسیب به آن می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۶۰.</ref> ایشان با تکیه بر مبانی فقهی خویش دیدگاه مردم دربارهٔ نظام سیاسی مناسب برای [[جامعه]] را کاملاً معتبر می‌دانست.<ref>افتخاری، مردم‌سالاری دینی، ۱/۸۰–۸۲.</ref> چنان‌که تعیین نظام سیاسی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۸.</ref> و نوع حکومت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۲.</ref> را به آرای مردم واگذار کرد. در نگاه امام‌خمینی نظام اسلامی با رأی مردم سر کار می‌آید، برخلاف میل مردم عمل نمی‌کند و با خواست مردم باید کنار رود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۱۳.</ref> ایشان تأکید داشت که [[مسئولان و کارگزاران|مسئولان]] در همه جا باید به‌دقت به آرای عمومی احترام بگذارند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۶۶ و ۲۰/۴۵۹.</ref> و در [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] مردم همه‌کاره‌اند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۲۵.</ref> و همه کارها باید با هماهنگی ملت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۵۵.</ref> و مشارکت مردم در اداره مملکت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۴۴ و ۵/۴۳۶.</ref> انجام گیرد و دولت وظیفه [[نظارت]] را بر عهده دارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴–۳۵.</ref> زیرا تحقق اهداف جمهوری اسلامی نیازمند جلب رضایت مردم و استمرار حمایت آنان از دولت است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۰؛ ۶/۳۶۳ و ۱۰/۳۳۴–۳۳۵، ۴۵۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| مردم|انتخابات}}
# مردمی‌بودن: بر اساس اصل ۵۶ قانون اساسی، جمهوری اسلامی حکومتی الهی است و از طرف آفریدگار جهان، مردم حاکم بر سرنوشت خویش‌اند و آزادانه اراده خود را بر اساس مبانی و ساختار حکومتی که در قانون پیش‌بینی شده‌است، اعمال می‌کنند که در اصل ششم قانون اساسی اعمال آن را از طریق اتکای به آرای عمومی یعنی از راه [[انتخابات]] انجام می‌شود. امام‌خمینی پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی را مرهون مبارزات ملت می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۹؛ ۷/۴۵۷ و ۲۰/۲۱۷.</ref> و استمرار و بقای نظام را نیز در گرو مشارکت مردم و حضور تعیین‌کننده آنان در صحنه ارزیابی می‌کرد. در باور ایشان باید تمام امور حکومت از طریق انتخاب نمایندگان مجلس و رئیس‌جمهور و متکی به آرای مردم باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۴–۴۴۵؛ ۵/۱۵۵، ۲۵۶ و ۶/۳۵۲.</ref> ایشان حضور مردم را موجب در امان‌ماندن جمهوری اسلامی از آسیب<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۶۸.</ref> و بی‌توجهی مردم را عامل رسیدن آسیب به آن می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۶۰.</ref> ایشان با تکیه بر مبانی فقهی خویش دیدگاه مردم دربارهٔ نظام سیاسی مناسب برای [[جامعه]] را کاملاً معتبر می‌دانست.<ref>افتخاری، مردم‌سالاری دینی، ۱/۸۰–۸۲.</ref> چنان‌که تعیین نظام سیاسی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۵۸.</ref> و نوع حکومت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۲.</ref> را به آرای مردم واگذار کرد. در نگاه امام‌خمینی نظام اسلامی با رأی مردم سر کار می‌آید، برخلاف میل مردم عمل نمی‌کند و با خواست مردم باید کنار رود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۱۳.</ref> ایشان تأکید داشت که [[مسئولان و کارگزاران|مسئولان]] در همه جا باید به‌دقت به آرای عمومی احترام بگذارند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۶۶ و ۲۰/۴۵۹.</ref> و در [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] مردم همه‌کاره‌اند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۲۵.</ref> و همه کارها باید با هماهنگی ملت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۵۵.</ref> و مشارکت مردم در اداره مملکت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۴۴ و ۵/۴۳۶.</ref> انجام گیرد و دولت وظیفه [[نظارت]] را بر عهده دارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴–۳۵.</ref> زیرا تحقق اهداف جمهوری اسلامی نیازمند جلب رضایت مردم و استمرار حمایت آنان از دولت است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۰؛ ۶/۳۶۳ و ۱۰/۳۳۴–۳۳۵، ۴۵۳.</ref> {{ببینید|متن=ببینید| مردم|انتخابات}}
# ولایت فقیه: قرارگرفتن ولیّ فقیه جامع شرایط در رأس نظام جمهوری اسلامی، از دیگر ویژگی‌های مهم و مؤثر این نظام است که در اصول ۵ و ۱۰۷ نیز بیان شده‌است. امام‌خمینی حکومت را شعبه‌ای از ولایت مطلقه پیامبر اکرم (ص) و یکی از احکام اولیه اسلام و مقدم بر تمام احکام فرعی حتی [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] می‌داند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۲.</ref> همچنین ایشان نظارت ولایت فقیه را عاملی ضروری و اطمینان‌بخش برای حرکت جمهوری اسلامی در مسیر صحیح و جلوگیری از دیکتاتوری می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۷۲، ۳۵۲ و ۵۲۵–۵۲۶.</ref> البته [[فقیه جامع شرایط]] (حاکم اسلامی) در همه مسائل بر جامعه اسلامی ولایت دارد؛ اما تولّی امور مسلمانان و تشکیل حکومت به آرای اکثریت مسلمانان بستگی دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ولایت فقیه|مشروعیت}}
# ولایت فقیه: قرارگرفتن ولیّ فقیه جامع شرایط در رأس نظام جمهوری اسلامی، از دیگر ویژگی‌های مهم و مؤثر این نظام است که در اصول ۵ و ۱۰۷ نیز بیان شده‌است. امام‌خمینی حکومت را شعبه‌ای از ولایت مطلقه پیامبر اکرم (ص) و یکی از احکام اولیه اسلام و مقدم بر تمام احکام فرعی حتی [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] می‌داند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۲.</ref> همچنین ایشان نظارت ولایت فقیه را عاملی ضروری و اطمینان‌بخش برای حرکت جمهوری اسلامی در مسیر صحیح و جلوگیری از دیکتاتوری می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۷۲، ۳۵۲ و ۵۲۵–۵۲۶.</ref> البته [[فقیه جامع شرایط]] (حاکم اسلامی) در همه مسائل بر جامعه اسلامی ولایت دارد؛ اما تولّی امور مسلمانان و تشکیل حکومت به آرای اکثریت مسلمانان بستگی دارد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|ولایت فقیه|مشروعیت}}
۲۱٬۳۲۴

ویرایش