۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تغییر تاریخ هجری'''، تبدیل مبدأ تاریخگذاری | '''تغییر تاریخ هجری'''، تبدیل مبدأ تاریخگذاری هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی، به دست [[محمدرضا پهلوی]]، ۱۳۵۵. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
تاریخگذاری ( | تاریخگذاری (تقویم) در اصطلاح وسیلهای برای محاسبه [[زمان]] بر حسب واحدی با نام سال است.<ref>نبئی، تقویم و تقویمنگاری در تاریخ، ۱۷–۱۸</ref> مقیاس آن معمولاً استفاده از پدیدههای طبیعی مکرر در فاصلههای زمانی معین است که به ابداع سه نوع تقویم قمری، شمسی و شمسی قمری (استفاده همزمان از گردش مداری ماه جهت تعیین ماه و گردش زمین به دور خورشید برای تعیین سال) انجامیده است. فاصلههای زمانی کوچکتر از شبانهروز با ساعت و بزرگتر از آن با تقویم اندازهگیری میشوند.<ref>ملکپور، تقویم هجری شمسی، ۷–۸؛ رضازاده ملک، گاهشماری، ۶۲–۶۳</ref> مبدأ شمارش روز، ماه و سال، از لوازم اندازهگیری زمان است تا فاصله زمانی، بر حسب آن نقطه آغازین تعیین شود. برای مبدأ تاریخ معمولاً واقعهای انتخاب میشود که برگرفته از خصوصیت قومی، ملی، دینی یا سیاسی کاربران باشد و-برای رواج و ماندگاری-نقش سرنوشتسازی در زندگی اجتماعی آنان ایفا کرده باشد.<ref>نبئی، تقویم و تقویمنگاری در تاریخ، ۱۸–۲۶</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
پس از ظهور [[اسلام]] و تشکیل [[حکومت اسلامی]] در دوره [[خلیفه دوم]]، تقویم قمری با مبدأ [[هجرت حضرت محمد(ص)]] از [[مکه]] به [[مدینه]] رسمیت یافت.<ref>نبئی، تقویم و تقویمنگاری در تاریخ، ۱۲۶</ref> با گسترش اسلام، از تقویم هجری قمری در کنار تقویمهای رایج در هر ناحیه، به صورت تقویم دینی، اقتصادی و سیاسی استفاده شد. معیار در بسیاری از اعمال و آیینهای مذهبی همچون [[روزه]]، [[حج]]، [[زکات]]، [[ماههای حرام]]، مسائل مربوط به [[جنگ | پس از ظهور [[اسلام]] و تشکیل [[حکومت اسلامی]] در دوره [[خلیفه دوم]]، تقویم قمری با مبدأ [[هجرت حضرت محمد(ص)]] از [[مکه]] به [[مدینه]] رسمیت یافت.<ref>نبئی، تقویم و تقویمنگاری در تاریخ، ۱۲۶</ref> با گسترش اسلام، از تقویم هجری قمری در کنار تقویمهای رایج در هر ناحیه، به صورت تقویم دینی، اقتصادی و سیاسی استفاده شد. معیار در بسیاری از اعمال و آیینهای مذهبی همچون [[روزه]]، [[حج]]، [[زکات]]، [[ماههای حرام]]، مسائل مربوط به [[جهاد و دفاع|جنگ و دفاع]]، تقویم هجری قمری بوده است<ref>ملکپور، تقویم هجری شمسی، ۸۵–۸۶</ref>؛ در عین حال اختلاف تقریباً یازدهروزه سال قمری با سال شمسی که سبب گردش سال قمری در فصلهای مختلف<ref>نبئی، تقویم و تقویمنگاری در تاریخ، ۱۳۳</ref> و بروز مشکلات در برنامهریزی کشورها میشد، دولتمردانِ هر سرزمینی را بر آن داشت که سال مالی-اداری جداگانهای (خورشیدی) نیز برگزینند.<ref>بیرشک، گاهشماری ایرانی، ۶۱۴</ref> با تجزیه قلمرو عثمانی پس از [[جنگ جهانی اول]] (۱۹۱۴–۱۹۱۸م) و نفوذ فرهنگی و تمدنی کشورهای غربی، این روند گسترش یافت و به مرور تقویم قمری که یکی از وجوه اشتراک کشورهای اسلامی بود، جای خود را به تقویم میلادی، تاریخشماری خورشیدی با مبدأ سال ولادت حضرت عیسی(ع) داد؛ در عین حال هر کدام از این کشورها، گاهشمار ملی خاص خود را نیز طراحی کرده بودند.<ref>ولی، ترکیه، ۱۵/۲۰۶</ref>{{سخ}} | ||
همگرایی کشورهای اسلامی با غربیان در انتخاب تاریخ میلادی، دستمایهای برای غربگرایان در این کشورها، جهت جداسازی | همگرایی کشورهای اسلامی با غربیان در انتخاب تاریخ میلادی، دستمایهای برای غربگرایان در این کشورها، جهت جداسازی مسلمانان از هویت اسلامیشان شده بود که نمونه بارز آن پس از تأسیس جمهوری در [[ترکیه]] (۱۹۲۴م) اتفاق افتاد. لغو قانون شریعت اسلامی و جایگزینی قانون مدنی برگرفته از قانون سوئیس، تغییر خط از عربی به لاتین، تغییر گاهشمار اسلامی به گریگوری، تعطیلی روز یکشنبه به جای جمعه ازجمله اقدامات دولت ترکیه در مبارزه با هویت اسلامی بود.<ref>ولی، ترکیه، ۱۵/۲۰۶–۲۰۸؛ قاسملو، تقویم، ۷/۸۱۷–۸۳۵</ref> | ||
== مبارزه با مظاهر دینی در دوره پهلوی == | == مبارزه با مظاهر دینی در دوره پهلوی == | ||
[[رضاخان پهلوی]] پس از رسیدن به | [[رضاخان پهلوی]] پس از رسیدن به سلطنت در ۱۳۰۴، بهتدریج رویه ضد مذهبی و غربگرایانه خود را آشکار ساخت که اوج آن، پس از سفر وی به ترکیه و مشاهده اقدامات غربگرایانه [[آتاتورک]] بود.<ref>الموتی، ایران در عصر پهلوی، ۱/۲۹۶</ref> تغییر لباس (اعم از [[کشف حجاب زنان]]، تغییر لباس و کلاه مردان و روحانیان)<ref>مکی، تاریخ بیستساله ایران، ۶/۲۲۴–۲۲۵ و ۲۷۹–۲۸۷</ref> و رسمیت و انحصار مقیاس خورشیدی (هجری شمسی) در ادارههای دولتی از فروردین ۱۳۱۴<ref>مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره پنجم، ۱۴۸</ref> ازجمله این اقدامات بود. | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
در دوران سلطنت [[محمدرضا پهلوی]] فساد اخلاقی، مالی و سیاسی [[خاندان پهلوی]] بر کشور سایه افکنده بود و [[تاجگذاری شاه|جشنهای تاجگذاری]] | در دوران سلطنت [[محمدرضا پهلوی]] فساد اخلاقی، مالی و سیاسی [[خاندان پهلوی]] بر کشور سایه افکنده بود و [[تاجگذاری شاه|جشنهای تاجگذاری]] و [[جشنهای ۲۵۰۰ساله|۲۵۰۰ سال شاهنشاهی]] با وجود [[فقر]] مردم جامعه، از جیب مردم و با هزینههای سرسامآور برگزار میشد. رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۴ بسیار قدرتمند شده بود. بیشتر گروههای مخالف مسلح از میان رفته بودند، قیمت نفت به بالاترین حد رسیده و کشور با فراوانی منابع ارزی روبهرو بود. نیروهای مخالف، در [[زندان]] یا [[تبعید]] بودند. صداهای مختلف نیز با کار-ظاهراً موفقِ-محمدرضا پهلوی در تکحزبیکردن کشور {{ببینید|متن=ببینید|حزب رستاخیز ملت ایران}}، تحلیل رفته بودند. محمدرضا پهلوی به ارتش پُرهیبتی-که با سلاحهای آمریکایی، کاملاً تجهیز شده بود-تکیه کرده بود. آسودگی اقتصادی، سیاسی و نظامی، وی را به صرافت دگرگونیهای فرهنگی انداخت.<ref>کدی، ریشههای انقلاب ایران، ۲۴۲–۲۶۰</ref> او همیشه تمایل داشت به دوران پیش از اسلام رجوع کند. میخواست با ارتباط خود به [[کوروش هخامنشی|کوروش]]، از جهان عرب ممتاز گردد<ref>نراقی، از کاخ شاه تا زندان اوین، ۶۵</ref> و یادآور شود ایران پیش از اسلام هم، دوازده قرن [[تمدن]] داشته است.<ref>کدی، ریشههای انقلاب ایران، ۲۴۲–۲۶۰</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
[[محمدرضا پهلوی]] که ارزشهای فرهنگی حکومت پهلوی را به | [[محمدرضا پهلوی]] که ارزشهای فرهنگی حکومت پهلوی را به ایران باستان و شاهان آن دوره نسبت میداد، در ادامه سلیقههای پدرش مبنی بر باستانگرایی، عربستیزی و دوری از سنتهای اسلامی، مبدأ تاریخ کشور را تغییر داد؛ کاری که [[رضاخان]] با حذف «هجری قمری» شروع کرده بود محمدرضا پهلوی به گمان خود معتقد بود باید تمام آثار انحطاط، ضعف، فساد و زبونی گذشته را به دست فراموشی سپرد و آلودگیهایی که به دست عوامل بیگانه، راه یافته است از فرهنگ ایرانی دور ساخت.<ref>پهلوی، مجموعه تألیفات، ۹/۷۸۵۶–۷۸۵۹ و ۸۳۳۲</ref> تغییر مبدأ تاریخ ایران، در پیشنویس طرح گروه [[جمشید آموزگار]] (عضو [[حزب رستاخیز]] و وزیر کشور) گنجانده شده بود.<ref>بهنود، از سیدضیا تا بختیار، ۶۶۵</ref> شجاعالدین شفا (معاون فرهنگی و مطبوعاتی دربار شاهنشاهی) موظف به پیگیری شد و پس از جلسهای در ۲۰/۹/۱۳۵۴ ضمن غیر ملی و غیر اسلامی خواندهشدن هجری شمسی، بهکارگیری تقویمی ملی و کاملاً ایرانی لازم دانسته شد. سال فتح بابل به دست کوروش هخامنشی، سال نشستن کوروش به تخت سلطنت یا سال فرضی تولد کوروش، پیشنهادهای اعضا بود.<ref>رستمی، پهلویها، ۳/۱۶۷–۱۷۱</ref> سرانجام با موافقت محمدرضا پهلوی، سال بهتختنشستن کوروش مبدأ تاریخ ایران شد و سالهای سلطنت خود او را به آن افزودند؛ در حالیکه قبلاً سال ۱۳۵۰ را ۲۵۰۰ سالگرد شاهنشاهی کوروش خوانده بودند و جشن گرفته بودند<ref>مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۲/۲۳۴؛ بهنود، از سیدضیا تا بختیار، ۶۶۸</ref>؛ یعنی بدون تغییر روز و ماه، تنها با تغییر مبدأ و افزایش عدد ۱۱۸۰ (سالهای خورشیدی میان سلطنت کوروش و [[هجرت پیامبر(ص)]]) به تقویم هجری شمسی، سال شاهنشاهی (خورشیدی، جمشیدی) ابداع شد.<ref>رستمی، پهلویها، ۳/۱۷۱، ۱۷۵ و ۱۸۴</ref> انگیزه این بدعت در نظر پهلوی احیای [[فرهنگ]] و هویت ایرانی، تأکید بر قدمت تمدن ایرانی و یادآوری تداوم نظام سلطنتی در این کشور بود<ref>پاسخ به تاریخ، ۲۲۴؛ مازندی، ایران، ابرقدرت قرن، ۵۶۱</ref> و تقویم شاهنشاهی شکل تکاملیافته نیت رضاشاه در لزوم داشتن یک تقویم علمی و ملی معرفی شد.<ref>رستمی، پهلویها، ۳/۱۸۲</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
در ظاهر پیشنهاد از سوی شورای عالی برگزارکننده بزرگداشت ملی پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی مطرح شد و محمدرضا پهلوی، پس از موافقت، آن را به [[مجلس شورای ملی]] و [[مجلس سنا]] فرستاد. در ۲۴ اسفند ۱۳۵۴ (زادروز رضاخان)، تغییر مبدأ تقویم رسمی و ملی کشور از هجری شمسی به شاهنشاهی تصویب شد و تمامی سازمانها، از [[نوروز]] ۱۳۵۵ ملزم به استفاده از تاریخ جدید گشتند.<ref>مجموعه قوانین ۱۳۵۴، بخش تصمیمات قانونی، ۳ و ۴، اطلاعات، روزنامه، ۲۴/۱۲/۱۳۵۴</ref> به علت چاپ تقویمهای سال جدید بر اساس هجری شمسی و هزینهبربودن تغییرات، قرار شد عجالتاً تاریخ شاهنشاهی در مکاتبات دولتی و سازمانهای ملی استفاده شود و از سال بعد (مطابق ۱۳۵۶)، در همه تقویمها و مکتوبات رعایت شود.<ref>رستمی، پهلویها، ۳/۱۷۵</ref> برای اجرای این طرح برنامههایی نیز تدارک دیده شده بود: بحث و گفتگو از سوی مراجع علمی همچون انجمن تاریخدانان؛ توجیه افکار عمومی ایران، منطقه و جهان از طریق رسانههای گروهی<ref>رستمی، پهلویها، ۳/۱۷۹–۱۸۲</ref>؛ اعزام جوانان دیپلمه به روستاها و نقاط دورافتاده جهت تدریس تاریخ شاهنشاهی<ref>بهنود، از سیدضیا تا بختیار، ۶۶۶</ref>؛ حتی خود [[محمدرضا پهلوی]] نیز در کاربرد تقویم شاهنشاهی، دچار مشکل بود و از تاریخ میلادی استفاده میکرد.<ref>معتضد، هویدا، ۲/۸۹۱–۸۹۲؛ مازندی، ایران، ابرقدرت قرن، ۵۵۹</ref> | در ظاهر پیشنهاد از سوی شورای عالی برگزارکننده بزرگداشت ملی پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی مطرح شد و محمدرضا پهلوی، پس از موافقت، آن را به [[مجلس شورای ملی]] و [[مجلس سنا]] فرستاد. در ۲۴ اسفند ۱۳۵۴ (زادروز رضاخان)، تغییر مبدأ تقویم رسمی و ملی کشور از هجری شمسی به شاهنشاهی تصویب شد و تمامی سازمانها، از [[نوروز]] ۱۳۵۵ ملزم به استفاده از تاریخ جدید گشتند.<ref>مجموعه قوانین ۱۳۵۴، بخش تصمیمات قانونی، ۳ و ۴، اطلاعات، روزنامه، ۲۴/۱۲/۱۳۵۴</ref> به علت چاپ تقویمهای سال جدید بر اساس هجری شمسی و هزینهبربودن تغییرات، قرار شد عجالتاً تاریخ شاهنشاهی در مکاتبات دولتی و سازمانهای ملی استفاده شود و از سال بعد (مطابق ۱۳۵۶)، در همه تقویمها و مکتوبات رعایت شود.<ref>رستمی، پهلویها، ۳/۱۷۵</ref> برای اجرای این طرح برنامههایی نیز تدارک دیده شده بود: بحث و گفتگو از سوی مراجع علمی همچون انجمن تاریخدانان؛ توجیه افکار عمومی ایران، منطقه و جهان از طریق رسانههای گروهی<ref>رستمی، پهلویها، ۳/۱۷۹–۱۸۲</ref>؛ اعزام جوانان دیپلمه به روستاها و نقاط دورافتاده جهت تدریس تاریخ شاهنشاهی<ref>بهنود، از سیدضیا تا بختیار، ۶۶۶</ref>؛ حتی خود [[محمدرضا پهلوی]] نیز در کاربرد تقویم شاهنشاهی، دچار مشکل بود و از تاریخ میلادی استفاده میکرد.<ref>معتضد، هویدا، ۲/۸۹۱–۸۹۲؛ مازندی، ایران، ابرقدرت قرن، ۵۵۹</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== واکنش امامخمینی == | == واکنش امامخمینی == | ||
بر اساس اسناد موجود، واکنش رسمی [[امامخمینی]] در چهارم مهر ۱۳۵۵ در پیامی به مناسبت [[عید فطر]] ۱۳۹۶ق خطاب به مسلمانان و دانشجویان داخل و خارج کشور بود. ایشان بهکاربردن تاریخ شاهنشاهی را به علت | بر اساس اسناد موجود، واکنش رسمی [[امامخمینی]] در چهارم مهر ۱۳۵۵ در پیامی به مناسبت [[عید فطر]] ۱۳۹۶ق خطاب به مسلمانان و دانشجویان داخل و خارج کشور بود. ایشان بهکاربردن تاریخ شاهنشاهی را به علت هتک اسلام، مقدمه محو اسم اسلام، پشتیبانی از ستمکار و مخالفت با اسلامِ عدالتخواه [[حرام]] دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۱</ref> و از جوانان [[روشنفکری|روشنفکر]] و تمامی ملت خواست که در هر فرصت، در نشریات حزبی و غیر حزبی، خطابهها و تظاهرات، اعمال ضداسلامی و ضد انسانی محمدرضا پهلوی بهویژه تغییر تاریخ اسلام را تذکر دهند تا این عنصر خائن رسوا شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۲۳–۳۲۴</ref> ایشان ترجیح و ترویج تاریخ و مرام ارتجاعی آتشپرستان و گبرها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۲۲</ref> و صحبت پهلوی از [[پانایرانیسم]] را بازگشت به زمانهای تاریک، فاسد و جاهلانه ایران باستان میدانست؛ دورههایی که با رفتار غیرانسانی و وحشیانه شاهان و مُغان (روحانیون زرتشتی بانفوذ و جبار) گذشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۶۳</ref> در مقابل، [[اسلام]] مبدأ [[عدالت اجتماعی|عدالت]]، [[آزادی]]، رشد فردی، و سیاسی و اجتماعی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۶۷</ref> بیدارکننده انسانها و مستضعفان، خاضعکننده مستکبران صدر اسلام و سازنده انسان کامل، در ابعاد مادی و معنوی، بوده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۰۳–۵۰۴</ref> ایشان بارها بر این نکته تأکید کرد که پهلوی تاریخ پرافتخار، ارزشمند و مترقی را که مایه شرافت [[ملت]] است، به تاریخ ستمکاران، جباران، روسیاهان و [[جاهلیت]] تبدیل کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۱۱، ۲۶۷، ۳۱۷، ۳۲۲، ۴۳۳، ۴۴۹، ۴۹۱؛ ۴/۱۱۰، ۱۶۳، ۲۱۱، ۲۸۲ و ۵/۴۴۳، ۵۰۴</ref>{{سخ}} | ||
از نظر امامخمینی، پهلوی با تقویت برخی آتشکدهها و تغییر تقویم به تاریخ گبرها که بیانگر زرتشتیگری و پشتکردن به [[خداپرستی]] است، بزرگترین تلاش را در احیا و حفظ تاریخ و فرهنگ [[زرتشتیان]] انجام داد و آنان نیز از او قدردانی کردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۲۴، ۳۷۹–۳۸۰ و ۴/۱۱۰، ۱۶۲–۱۶۳</ref> ایشان ریشه این تغییر را فتنههای بیگانگان بهویژه [[آمریکا]] در کشورهای مسلمان و [[ایران]] میدانست که به منظور غارت بدون مانع مخازن کشور، به دست کارگزاران و کارشناسان اجانب صورت میگرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۱ و ۵/۴۴۳</ref> در نگاه ایشان تغییر مبدأ تاریخ، نخستین گام جهت تضعیف و عقبراندن اسلام و محو محتوای اسلام، جداکردن مردم از روحانیان، معرفی کارشناسان اسلامی با عنوان مرتجع و جداکردن جوانان از اسلام بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۱، ۲۱۱؛ ۴/۱۱۰، ۱۶۳، ۱۶۵، ۱۶۷، ۲۴۱؛ ۱۲/۲۴ و ۱۷/۳۱۳</ref> | از نظر امامخمینی، پهلوی با تقویت برخی آتشکدهها و تغییر تقویم به تاریخ گبرها که بیانگر زرتشتیگری و پشتکردن به [[توحید (فلسفه و کلام)|خداپرستی]] است، بزرگترین تلاش را در احیا و حفظ تاریخ و فرهنگ [[زرتشتیان]] انجام داد و آنان نیز از او قدردانی کردند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۲۴، ۳۷۹–۳۸۰ و ۴/۱۱۰، ۱۶۲–۱۶۳</ref> ایشان ریشه این تغییر را فتنههای بیگانگان بهویژه [[آمریکا]] در کشورهای مسلمان و [[ایران]] میدانست که به منظور غارت بدون مانع مخازن کشور، به دست کارگزاران و کارشناسان اجانب صورت میگرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۱ و ۵/۴۴۳</ref> در نگاه ایشان تغییر مبدأ تاریخ، نخستین گام جهت تضعیف و عقبراندن اسلام و محو محتوای اسلام، جداکردن مردم از روحانیان، معرفی کارشناسان اسلامی با عنوان مرتجع و جداکردن جوانان از اسلام بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۱، ۲۱۱؛ ۴/۱۱۰، ۱۶۳، ۱۶۵، ۱۶۷، ۲۴۱؛ ۱۲/۲۴ و ۱۷/۳۱۳</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
امامخمینی تصویب [[مجلس شورای ملی]] و سنا و دستور شاه و وزیر را فاقد ارزش قانونی دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۹</ref> و اعلام کرد چنانچه کشتارها و خیانتها و جنایتهای [[محمدرضا پهلوی]] به ملت در یک کفه ترازو و تغییر تاریخ اسلام در کفه دیگر قرار داده شود، اهمیت این تغییر بیشتر است؛ زیرا دستبردن به تقویم اسلامی، مخالفت با حیثیت اسلام، اهانت جبرانناپذیر و جسارت به مقام [[رسول اکرم(ص)]] است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۱، ۳۲۴، ۳۳۶؛ ۴/۱۱۰، ۱۶۳، ۲۴۱، ۲۸۶ و ۵/۹۱</ref> ایشان در برابر سخنان محمدرضا پهلوی که مخالفان را به علت دفاع از تاریخ اسلام، [[مرتجع]] میخواند، موضعگیری کرد و اقدام خود را در راستای [[آزادی]] و [[استقلال]] دانست و خود پهلوی را مرتجع خواند که تاریخ را به عقب برگرداند، آزادی را گرفت و به مُلک و ملت | امامخمینی تصویب [[مجلس شورای ملی]] و سنا و دستور شاه و وزیر را فاقد ارزش قانونی دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۴۹</ref> و اعلام کرد چنانچه کشتارها و خیانتها و جنایتهای [[محمدرضا پهلوی]] به ملت در یک کفه ترازو و تغییر تاریخ اسلام در کفه دیگر قرار داده شود، اهمیت این تغییر بیشتر است؛ زیرا دستبردن به تقویم اسلامی، مخالفت با حیثیت اسلام، اهانت جبرانناپذیر و جسارت به مقام [[رسول اکرم(ص)]] است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۷۱، ۳۲۴، ۳۳۶؛ ۴/۱۱۰، ۱۶۳، ۲۴۱، ۲۸۶ و ۵/۹۱</ref> ایشان در برابر سخنان محمدرضا پهلوی که مخالفان را به علت دفاع از تاریخ اسلام، [[مرتجع]] میخواند، موضعگیری کرد و اقدام خود را در راستای [[آزادی]] و [[استقلال]] دانست و خود پهلوی را مرتجع خواند که تاریخ را به عقب برگرداند، آزادی را گرفت و به مُلک و ملت خیانت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۱۱</ref> | ||
== عقبنشینی رژیم == | == عقبنشینی رژیم == | ||
[[رژیم پهلوی]] واکنشهای متفاوتی از خود نشان داد. بسیاری از روحانیان و خطیبان دستگیر یا از [[منبر]] منع شدند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۴۷۵</ref> در مقابل، [[امیرعباس هویدا]] | [[رژیم پهلوی]] واکنشهای متفاوتی از خود نشان داد. بسیاری از [[روحانیان]] و خطیبان دستگیر یا از [[منبر]] منع شدند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶–۵/۴۷۵</ref> در مقابل، [[امیرعباس هویدا]] نخستوزیر در پاسخ به نگرانی علما، طی مصاحبهای اعلام کرد مردم میتوانند علاوه بر تاریخ شاهنشاهی، از هجری نیز استفاده کنند. او توانست برخی از مخالفان را آرام سازد.<ref>بهنود، از سیدضیا تا بختیار، ۶۶۶؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۲۹</ref> این [[بدعت]] ناسنجیده که ۲۹ ماه بیشتر نپایید، محمدرضا پهلوی و برنامهریزانش را به خواستههایشان نرسانید، بلکه بر نارضایتیها دامن زد و نظام سلطنتی را چند گام به پایانش نزدیک کرد. با گستردهشدن اعتراضها و راهپیماییهای مردم مسلمان ایران و خطاهای راهبردی پهلوی و ارکان رژیم{{ببینید|متن=ببینید|نوزده دی|بیست و نه بهمن|حکومتنظامی}}، پهلوی سعی کرد با تغییر مهرهها انقلاب را مهار کند. [[جمشید آموزگار]] کنار رفت و [[جعفر شریفامامی]] در ۵/۶/۱۳۵۷ مأمور تشکیل دولت شد و کوشید با تشکیل «دولت آشتی ملی»، مخالفان را آرام کند. وی برای جلب رضایت مردم، کارهایی کرد، ازجمله لغو تقویم شاهنشاهی و رسمیت دوباره تاریخگذاری هجری شمسی {{ببینید|متن=ببینید|جعفر شریفامامی}}. او هم با اشتباهی سهمناکتر از دیگران {{ببینید|متن=ببینید|هفده شهریور}}، کار را به نظامیان{{ببینید|متن=ببینید|غلامرضا ازهاری}} واگذاشت. | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
از دیدگاه [[امامخمینی]]، [[محمدرضا پهلوی]] پس از اوج | از دیدگاه [[امامخمینی]]، [[محمدرضا پهلوی]] پس از اوج [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]]، با خدعه و تشکیل دولت آشتی ملی میخواست نهضت را خاموش سازد؛ بنابراین تاریخ شاهنشاهی را لغو کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۸۲ و ۲۸۳</ref> ایشان، پهلوی را مرد بیعقل خطاب کرد، بازگرداندن تاریخ به هجری را به علت تودهنی ملت به وی دانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۹۱</ref> و عذرخواهی در قبال خیانتهایش به ملت را، ازجمله تغییر تاریخ اسلام که بدون هیچگونه حیایی صورت پذیرفت و اهانت به پیامبر(ص) بود، بدون فایده شمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۹۱</ref> | ||
از نظر تحلیلگران تغییر تاریخ از هجری به شاهنشاهی، به لحاظ اقتصادی یا سیاسی تأثیری نداشت؛ اما به لحاظ مذهبی و جریحهدارساختن عواطف مردمی بسیار اثرگذار بود و فرصت مناسبی را برای افشای ماهیت ضداسلامی رژیم پهلوی، در اختیار امامخمینی گذاشت.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۱۶۸–۱۶۹</ref> این اقدام نامعقول و سبکسرانه علیه اعتقادات مذهبی مردم<ref>پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۴۴</ref> تقریباً همه را مجاب کرد که هدف محمدرضا | از نظر تحلیلگران تغییر تاریخ از هجری به شاهنشاهی، به لحاظ اقتصادی یا سیاسی تأثیری نداشت؛ اما به لحاظ مذهبی و جریحهدارساختن عواطف مردمی بسیار اثرگذار بود و فرصت مناسبی را برای افشای ماهیت ضداسلامی رژیم پهلوی، در اختیار امامخمینی گذاشت.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۱۶۸–۱۶۹</ref> این اقدام نامعقول و سبکسرانه علیه اعتقادات مذهبی مردم<ref>پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۴۴</ref> تقریباً همه را مجاب کرد که هدف [[محمدرضا پهلوی]]، کندن ریشه اسلام است.<ref>کدی، ریشههای انقلاب ایران، ۳۵۶</ref> نتیجه را میتوان در لحن تاریخنویس ایرانیتبار دید که در دوران معاصر، کمتر رژیمی در سرتاسر عالم، آنقدر احمق بوده است که تقویم مذهبی خود را دور افکند.<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۵۴۶</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |