۲۱٬۳۲۴
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خبر واحد'''، حجیت خبر عادل یا ثقه و غیر متواتر. | '''خبر واحد'''، حجیت خبر عادل یا ثقه و غیر متواتر. | ||
==مفهومشناسی== | |||
خبر که از آن به «نَبَأ» نیز تعبیر میشود<ref>فراهیدی، العین، 4/258 و 8/382.</ref> به معنای گزارشی است که | == مفهومشناسی == | ||
==پیشینه== | خبر که از آن به «نَبَأ» نیز تعبیر میشود<ref>فراهیدی، العین، 4/258 و 8/382.</ref> به معنای گزارشی است که دربارهٔ موضوع مورد پرس و جو به دست آمده باشد<ref>ابنمنظور، لسان العرب، 4/227؛ زبیدی، تاج العروس، 6/325.</ref> خبر در اصطلاح به معنای حدیث یا روایتی بهکار رفتهاست که از پیامبر (ص) یا اهل بیت (ع) نقل شده باشد<ref>← طوسی، الاستبصار، 2/76؛ صدوق، معانی الاخبار، 22.</ref> در یک تقسیمبندی خبر به متواتر، مستفیض و واحد تقسیم میشود<ref>عراقی، الاجتهاد و التقلید، 47.</ref> اگر خبر نقلشده علمآور باشد،<ref>سید مرتضی، رسائل، 2/283؛ کرکی، جامع المقاصد، 3/367.</ref> اینگونه که جماعتی آن را نقل کرده باشند که عادتاً هماهنگی در میان آنها برای جعل حدیث و دروغگویی ممتنع باشد، به آن خبر، متواتر گفته میشود<ref>وحید بهبهانی، الرسائل الاصولیه، 142؛ صدر، قاعده لاضرر، 24؛ سبحانی، ارشاد العقول، 3/186.</ref> و خبری که راویان آن بیش از سه نفر باشد، اما به حد تواتر نرسد، مستفیض است<ref>عراقی، الاجتهاد و التقلید، 47.</ref> و اگر خبر نقلشده علمآور نباشد<ref>طوسی، العده، 1/100؛ سید مرتضی، الذریعه، 2/40؛ ← حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ص270.</ref> و تنها ظن بیاورد<ref>حلی، علامه، مبادئ الوصول، 205؛ ← میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، 2/393.</ref> خبر واحد نامیده میشود، خواه راوی آن یک نفر باشد یا بیشتر از آن که به حد استفاضه برسد. | ||
از آنجا که بیشتر روایات موجود در مجامع حدیثی، مصداق خبر واحدند، علما همواره به آن توجه و | |||
امامخمینی ضمن مبحث امارات در اصول فقه، به بحث از خبر واحد و دلایل حجیت آن | == پیشینه == | ||
حجیت خبر واحد نزد اندیشمندان اسلامی پیوسته محل بحث و اختلاف نظر | از آنجا که بیشتر روایات موجود در مجامع حدیثی، مصداق خبر واحدند، علما همواره به آن توجه و دربارهٔ حجیت و دلایل آن بحث کردهاند<ref>سید مرتضی، الذریعه، 2/41؛ طوسی، العده، 1/97؛ حلی، محقق، معارج الاصول، 203 ـ 205؛ حلی، علامه، مبادئ الوصول، 205 ـ 206.</ref> بنابر نقل نجاشی، حسنبنموسی نوبختی متوفای قرن چهارم دراینباره کتاب مستقلی با عنوان «خبر الواحد و العمل به» نگاشتهاست<ref>نجاشی، رجال النجاشی، 63.</ref> و میتواند ازجمله نخستین آثار مستقل در موضوع خبر واحد باشد. با رشد و گسترش علم اصول بحث از خبر نیز گسترش یافت<ref>عاملی، معالم الدین، 187؛ فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، 157؛ حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ص270.</ref> و در آثار علمای پیشین در مبحث اخبار و در کتابهای عالمان متأخر ضمن بحث از مصادیق ظن معتبر و امارات مطرح شد<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/108؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 293؛ صدر، بحوث، 4/327.</ref> هرچند در اینکه بحث از خبر واحد جزو مسائل علم اصول است یا مبادی آن<ref>← تبریزی، فرائد الاصول، 2/9 ـ 10؛ آشتیانی، بحر الفوائد، 1/142 ـ 143.</ref> و اینکه جایگاه اصلی آن علم کلام است،<ref>← یزدی طباطبایی، 1/423.</ref> اختلاف نظر وجود دارد. اختلاف میان اصولیان، ریشه در تبیین موضوع علم اصول و تعیین ملاک مسئله اصولی دارد. اصولیان خبر واحد را از مهمترین مسائل علم اصول دانستهاند<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص293؛ عراقی، نهایة الافکار، 3/101؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، 2/429؛ خویی، مصباح الاصول، 1/170 ـ 171؛ روحانی، منتقی الاصول، 4/249.</ref> | ||
==حجیت و عدم حجیت خبر واحد== | امامخمینی ضمن مبحث امارات در اصول فقه، به بحث از خبر واحد و دلایل حجیت آن پرداختهاست<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/267.</ref> در تقریرات درسهای اصولی ایشان نیز ذیل بحث یادشده بحث از خبر واحد بهطور مبسوط مطرح شدهاست<ref>امامخمینی، تهذیب الاصول، 2/429؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، 3/150.</ref> ایشان بحث از حجیت خبر واحد را جزو مسائل علم اصول میداند، چه در انوار الهدایه که موضوع علم اصول را حجت در فقه دانسته و آن را نظر مشهور نزد اصولیان خواندهاست<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/268 ـ 269.</ref> و چه در دورههای بعدی که صرف سنخیت میان قضایای یک علم را کافی دانستهاست<ref>امامخمینی، مناهج الوصول، 1/39 ـ 43؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، 1/12.</ref> | ||
سید | حجیت خبر واحد نزد اندیشمندان اسلامی پیوسته محل بحث و اختلاف نظر بودهاست. دو دیدگاه در این خصوص نقل شدهاست که دیدگاه نخست مخالف حجیت خبر واحد است و دیدگاه دوم آن را حجت میداند<ref>← ادامه مقاله.</ref> | ||
علامه حلی<ref>حلی، علامه، مبادئ الوصول، 205.</ref> و عموم عالمان پس از وی<ref>عاملی، معالم الدین، 189؛ مجلسی، روضة المتقین، 2/485؛ میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، 2/402 ـ 403؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 293.</ref> و علمای معاصر<ref>← ادامه مقاله.</ref> قائل به حجیت خبر واحد شدهاند؛ حتی گروهی از اصولیان ازجمله شیخ طوسی<ref>طوسی، العده، 1/126 ـ 127.</ref> بر حجیت خبر واحد ثقه، ادعای اجماع کردهاند<ref>میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، 2/416؛ انصاری، فرائد الاصول، 1/145؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 302.</ref> امامخمینی ضمن پذیرش حجیت خبر واحد و ارائه دلیل برای آن، به بررسی دلایل مخالفان | |||
==نقد عدم حجیت خبر واحد== | == حجیت و عدم حجیت خبر واحد == | ||
قائلان به جواز عمل به خبر واحد، آیاتی را که منکرانِ حجیت به آن استناد کردهاند ـ یعنی آیاتی که از پیروی از غیر علم نهی میکنند ـ در مورد اصول دین یا آن دسته از ظنونی دانستهاند که عقلا به آنها عمل نمیکنند<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/428.</ref> آنان ازجمله امامخمینی همچنین بر فرض دلالت برخی از آیات، قائل به تخصیص آن آیات با دلایل اعتبار خبر واحد شدهاند<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/112؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 295؛ یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/428؛ امامخمینی، انوار الهدایه، 1/275 ـ 278؛ امامخمینی، معتمد الاصول، 1/461؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، 2/431.</ref>؛ اما دراینباره اشکال | سید مرتضی،<ref>سید مرتضی، رسائل، 3/309؛ سید مرتضی، الذریعه، 1/281 و 2/41، 54.</ref> ابنزهره،<ref>ابنزهره، غنیة النزوع، ص328 ـ 329.</ref> ابنبراج<ref>ابنبراج، المهذب، 2/598.</ref> و ابنادریس<ref>ابنادریس، السرائر، 1/51.</ref> خبر واحد را حجت نمیدانند. به باور فاضل تونی از ظاهر کلام ابنبابویه و محقق حلی نیز عدم حجیت استفاده میشود<ref>فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، 158.</ref> ازجمله دلایلی که برای انکار حجیت خبر واحد ذکر کردهاند، آیه ۳۶ اسراء «لاتَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ» و آیه ۲۸ نجم و روایاتی است که از عمل به خبری که صدورش قطعی نیست، نهی کردهاند<ref>← ابنادریس، السرائر، 1/47 ـ 48؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، 27/110 و 119 ـ 120؛ انصاری، فرائد الاصول، 1/110؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص294.</ref> | ||
==دلیلهای حجیت خبر واحد== | علامه حلی<ref>حلی، علامه، مبادئ الوصول، 205.</ref> و عموم عالمان پس از وی<ref>عاملی، معالم الدین، 189؛ مجلسی، روضة المتقین، 2/485؛ میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، 2/402 ـ 403؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 293.</ref> و علمای معاصر<ref>← ادامه مقاله.</ref> قائل به حجیت خبر واحد شدهاند؛ حتی گروهی از اصولیان ازجمله شیخ طوسی<ref>طوسی، العده، 1/126 ـ 127.</ref> بر حجیت خبر واحد ثقه، ادعای اجماع کردهاند<ref>میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، 2/416؛ انصاری، فرائد الاصول، 1/145؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 302.</ref> امامخمینی ضمن پذیرش حجیت خبر واحد و ارائه دلیل برای آن، به بررسی دلایل مخالفان پرداختهاست<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/312 ـ 313.</ref> موافقانِ حجیت خبر واحد به این اشکال که علمای متقدم امامیه خبر واحد را حجت نمیدانستند پاسخ گفتهاند<ref>← طوسی، العده، 1/128 ـ 129) (← ادامه مقاله.</ref> شیخ طوسی عدم حجیت خبر واحد را ناظر به روایات نقلشده از اهل سنت میداند<ref>طوسی، العده، 1/127 ـ 128.</ref> نشانه صدق این مدعا در کلام سید مرتضی که مدعی اجماع امامیه بر عدم حجیت خبر واحد است،<ref>سید مرتضی، رسائل، 1/24.</ref> قابل دستیابی است؛ زیرا وی معتقد است اکثر روایات کتابهای فقهی امامیه متواتر و علمآورند<ref>سید مرتضی، رسائل، 1/26.</ref>؛ در حالیکه شیخ طوسی<ref>طوسی، العده، 1/128 و 136 ـ 138.</ref> و دیگر فقها<ref>کرکی، رسائل، 1/256.</ref> این اخبار را در شمار خبر واحد میدانستند. | ||
== نقد عدم حجیت خبر واحد == | |||
قائلان به جواز عمل به خبر واحد، آیاتی را که منکرانِ حجیت به آن استناد کردهاند ـ یعنی آیاتی که از پیروی از غیر علم نهی میکنند ـ در مورد اصول دین یا آن دسته از ظنونی دانستهاند که عقلا به آنها عمل نمیکنند<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/428.</ref> آنان ازجمله امامخمینی همچنین بر فرض دلالت برخی از آیات، قائل به تخصیص آن آیات با دلایل اعتبار خبر واحد شدهاند<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/112؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 295؛ یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/428؛ امامخمینی، انوار الهدایه، 1/275 ـ 278؛ امامخمینی، معتمد الاصول، 1/461؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، 2/431.</ref>؛ اما دراینباره اشکال شدهاست که آیه مورد استناد<ref>اسراء، 36.</ref> پذیرای تخصیص نیست. امامخمینی در پاسخ به این اشکال گفتهاست درستی استدلال به این آیه، مستلزم عدم جواز استدلال به آن است؛ زیرا به صورت قضیه حقیقی بر عدم جواز عملِ به غیر علم دلالت میکند و این در حالی است که ظاهر همین آیه نیز ظنی است و از مصادیق عمل به غیر علم است؛ بنابراین آیه شامل خودش نیز میشود و لازمه قبول مضمون آیه، این خواهد بود که تبعیت از آن جایز نباشد<ref>امامخمینی، تهذیب الاصول، 2/430.</ref> قائلان به جواز ازجمله امامخمینی همچنین روایاتی را که از عمل به خبری که صدورش معلوم نیست، نهی میکنند،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، 27/110 و 119 ـ 120.</ref> به مواردی مانند تعارض روایات حمل کردهاند<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/115؛ یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/431؛ نایینی، فوائد الاصول، 3/163؛ امامخمینی، انوار الهدایه، 1/282؛ خویی، مصباح الاصول، 1/222 ـ 223.</ref> | |||
== دلیلهای حجیت خبر واحد == | |||
قائلان به حجیت خبر واحد پس از پاسخ به دلایل منکران، برای اثبات حجیت خبر واحد به دلایلی ازجمله قرآن، روایات و سیره مسلمانان و بنای عقلا استناد کردهاند<ref>← فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، 159؛ انصاری، فرائد الاصول، 1/116به بعد؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 296.</ref> | قائلان به حجیت خبر واحد پس از پاسخ به دلایل منکران، برای اثبات حجیت خبر واحد به دلایلی ازجمله قرآن، روایات و سیره مسلمانان و بنای عقلا استناد کردهاند<ref>← فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، 159؛ انصاری، فرائد الاصول، 1/116به بعد؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 296.</ref> | ||
امامخمینی پس از بررسی استدلالهای مختلف برای اثبات مطلب و اشکال به این استدلالها<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/283 ـ 305.</ref> مفهوم آیه نبأ را بر فرض پذیرش، از اثبات حجیت خبر عادل | === آیات قرآن === | ||
در اثبات حجیت خبر واحد به آیات چندی استناد شدهاست. یکی از آیات آیه نبأ<ref>حجرات، 6.</ref> است که در آن خداوند به مؤمنان دستور میدهد اگر فاسقی خبری آورد، دربارهٔ آن تحقیق کنند تا مبادا از روی جهالت به دیگران آسیب برسانند. در این آیه بر اساس قبول مفهوم وصف (کلمه فاسق)<ref>انصاری، مطارح الانظار، 3/126 ـ 128؛ خویی، مصباح الاصول، 1/178 ـ 179.</ref> و مفهوم شرط که همان تعلیق وجوب تبیّن بر خبر فاسق است بر حجیت خبر واحد استدلال شدهاست<ref>← ادامه مقاله).</ref> | |||
امامخمینی مانند شیخ انصاری<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/117.</ref> و نایینی<ref>نایینی، 3/166 ـ 167.</ref> قضیه وصفیه را فاقد مفهوم میداند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/287 ـ 288.</ref>؛ از اینرو بیشترِ استدلالکنندگان به آیه به مفهوم شرط استناد کردهاند<ref>← انصاری، فرائد الاصول، 1/116؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 296؛ نایینی، فوائد الاصول، 3/164.</ref> از مفهوم شرط تقریرهای مختلفی ارائه شدهاست<ref>← انصاری، فرائد الاصول، 1/116؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 296؛ نایینی، فوائد الاصول، 3/164 ـ 170؛ عراقی، نهایة الافکار، 3/107.</ref> و عالمانی مانند یزدی طباطبایی،<ref>یزدی طباطبایی، 1/459.</ref> آخوند خراسانی<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 296.</ref> و نایینی<ref>نایینی، 3/169.</ref> استدلال به آیه نبأ را پذیرفتهاند؛ اما در برابر، شیخ انصاری،<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/117 ـ 126.</ref> امامخمینی،<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/283 ـ 286.</ref> خویی<ref>خویی، مصباح الاصول، 1/189 ـ 190.</ref> و سیدمحمدباقر صدر<ref>صدر، بحوث، 4/351 ـ 358.</ref> دلالت آیه نبأ را مطلقاً ناتمام دانستهاند. | |||
امامخمینی پس از بررسی استدلالهای مختلف برای اثبات مطلب و اشکال به این استدلالها<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/283 ـ 305.</ref> مفهوم آیه نبأ را بر فرض پذیرش، از اثبات حجیت خبر عادل بهطور مطلق ناتوان میداند؛ زیرا معنای ظاهری واژه «تبیّن» مناسبت ندارد که جزا برای «مجیء فاسق» باشد و از نظر عقل و عرف، ترتّبی میان آن دو نیست<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، 3/161 ـ 162.</ref> پس «تبین» به معنای رویگردانی از خبر فاسق است که مفهومش روی نگرداندن از خبر شخص عادل است و این روی نگرداندن ممکن است تمام موضوع برای عمل به خبر عادل یا جزء موضوع باشد؛ از اینرو حجیت خبر عادل بهخودیخود از مفهوم به دست نمیآید<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/283.</ref> همچنین امامخمینی ضمن تقسیم خبر به خبر مربوط به امور خطیر که در صورت کذب، آثار مهمی را در پی داشته باشد و خبری که در صورت کذب چنین آثاری نداشته باشد، مورد آیه را از قسم اول دانسته که دربارهٔ ارتداد قوم بنیمصطلق بوده که فرض دروغبودن این خبر و کشتهشدن آنان به دست سپاهیان اسلام ضرر عظیم و غیرقابل جبرانی را در پی داشت؛ از اینرو خداوند دستور میدهد در اینگونه امور بررسی و تحصیل علم لازم است و فرقی نمیکند ناقل خبر عادل باشد یا فاسق؛ بنابراین آیه شامل همه خبرها نمیشود<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، 3/166 ـ 167.</ref> | |||
آیه دیگر آیه نفر<ref>توبه، 122.</ref> است که از آن بر میآید کوچکردن برای یادگیری مسائل دینی بر عدهای از مؤمنان واجب است تا بازگردند و قوم خود را بیم دهند و لازمه وجوب بیمدادن حجتبودن خبر واحد (بیمدهنده) است<ref>فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، 162 ـ 163؛ انصاری، فرائد الاصول، 1/126؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 296 ـ 298؛ یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/464.</ref> | آیه دیگر آیه نفر<ref>توبه، 122.</ref> است که از آن بر میآید کوچکردن برای یادگیری مسائل دینی بر عدهای از مؤمنان واجب است تا بازگردند و قوم خود را بیم دهند و لازمه وجوب بیمدادن حجتبودن خبر واحد (بیمدهنده) است<ref>فاضل تونی، الوافیة فی اصول الفقه، 162 ـ 163؛ انصاری، فرائد الاصول، 1/126؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 296 ـ 298؛ یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/464.</ref> | ||
میرزای | میرزای قمی،<ref>میرزای قمی، القوانین المحکمة فی الاصول، 2/408 ـ 415.</ref> یزدی طباطبایی،<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/464.</ref> نایینی<ref>نایینی، 3/187.</ref> و خویی<ref>خویی، مصباح الاصول، 1/213 ـ 217.</ref> دلالت آیه نفر را پذیرفتهاند. شیخ انصاری،<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/129.</ref> آخوند خراسانی<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 298.</ref> و بعضی دیگر<ref>صدر، بحوث، 4/381.</ref> با انکار ملازمه یادشده، دلالت آیه را نپذیرفتهاند. امامخمینی نیز پس از اشکالهای متعدد به سخن کسانی که به آیه استناد کردهاند، در نهایت میان مضمون آیه و دلالت بر حجیت خبر واحد فاصلهای فراوان میبیند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/308 ـ 310.</ref> | ||
===روایات=== | |||
اصولیان برای اثبات حجیت خبر واحد ثقه به پارهای از روایات نیز استدلال کردهاند<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/137؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 301.</ref>؛ مانند روایاتی که در آنها امام(ع) دیگران را برای به دست آوردن احادیث اهل بیت، به برخی از یاران خود ارجاع میدهد یا اینکه در حدیثی امامصادق(ع) رد روایات زراره از امامباقر(ع) را جایز نمیداند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، 27/143.</ref> بیشتر اصولیان معاصر اجمالاً دلالت این روایات را قبول کردهاند<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/483 ـ 484؛ نایینی، فوائد الاصول، 3/189؛ عراقی، نهایة الافکار، 3/134؛ خویی، مصباح الاصول، 1/225.</ref> | === روایات === | ||
اصولیان برای اثبات حجیت خبر واحد ثقه به پارهای از روایات نیز استدلال کردهاند<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/137؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 301.</ref>؛ مانند روایاتی که در آنها امام (ع) دیگران را برای به دست آوردن احادیث اهل بیت، به برخی از یاران خود ارجاع میدهد یا اینکه در حدیثی امامصادق (ع) رد روایات زراره از امامباقر (ع) را جایز نمیداند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، 27/143.</ref> بیشتر اصولیان معاصر اجمالاً دلالت این روایات را قبول کردهاند<ref>یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/483 ـ 484؛ نایینی، فوائد الاصول، 3/189؛ عراقی، نهایة الافکار، 3/134؛ خویی، مصباح الاصول، 1/225.</ref> | |||
امامخمینی با اشاره به بنای عقلا در عمل به خبر واحد، روایات یادشده را در حکم امضای شارع میداند و تأسیس حجیت با این روایات را انکار میکند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/311.</ref> ایشان برخلاف دیگر اصولیان<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص302؛ یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، 1/484؛ نایینی، فوائد الاصول، 3/191؛ عراقی، نهایة الافکار، 3/136.</ref> تواتر در تمام طبقات راویان این روایات را نپذیرفتهاست؛ از اینرو استدلال به این اخبار را برای حجیت خبر واحد نمیپذیرد<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/211 ـ 313.</ref> ایشان پس از بیان برخی اشکالها، برای اثبات حجیت مطلق خبر ثقه، راه حلی پیشنهاد میکند که شکلگرفته از روایات به ضمیمه بنای عقلاست؛ به این بیان که قدر متیقن از بنای عقلا عمل به خبری است که دارای سند عالی و راویان مورد تأیید از سوی جمعی عادل باشد؛ حال در میان احادیثی که به حجیت مطلق خبر ثقه دلالت دارند، چنین روایاتی وجود دارد؛ مانند صحیحه احمدبناسحاق که راویان آن از مشایخ بزرگوار و مورد تأییدند و عمل به خبر ثقه را مطلقاً تجویز میکند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/312.</ref> در نتیجه به کمک سیره و خبر احمدبناسحاق حجیت مطلق خبر ثقه ثابت میشود. | |||
=== سیره مسلمانان و بنای عقلا === | |||
برای حجیت خبر واحد به سیره مسلمانان و بنای عقلا نیز استناد شدهاست<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/162 ـ 164؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 302 ـ 303؛ نایینی، فوائد الاصول، 3/191 ـ 193؛ عراقی، نهایة الافکار، 3/136 ـ 137.</ref> بیشتر اصولیان در استناد به سیره متشرعه اشکال کردهاند؛ ولی دلالت بنای عقلا را پذیرفتهاند<ref>انصاری، فرائد الاصول، 164؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 302 ـ 304؛ خمینی، تحریرات فی الاصول، 6/499 ـ 500.</ref>؛ هرچند برخی در دلالت بنای عقلا نیز خدشه کردهاند<ref>حائری، درر الفوائد، 2/57؛ روحانی، منتقی الاصول، 4/299.</ref> امامخمینی در استدلال به سیره متشرعه خدشه وارد کرده<ref>امامخمینی، معتمد الاصول، 1/485؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، 3/190 ـ 191.</ref> و عمده دلیل حجیت خبر واحد را بنای عقلا دانستهاست<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/313؛ تنقیح الاصول، 3/191.</ref> ایشان برای دفع این اشکال معروف که آیات نهیکننده از عمل به غیر علم، مانع از حجیت بنای عقلاست،<ref>انصاری، فرائد الاصول، 1/164؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، 303.</ref> از ظهور خود این آیات استفاده میکند؛ زیرا بدون تردید آیات مانعه از عمل به غیر علم با قصد افاده و افهام بیان شدهاند؛ بنابراین ظاهر این آیات با آنکه ظنیاند و مفید علم نیستند، قابلیت افاده و افهام را دارند؛ از اینرو حجیت آنها مسلم انگاشته شدهاست و این حجیت جز در سیره عقلا در امر دیگری ریشه ندارد؛ بنابراین خداوند نیز در نزول این آیات به همین سیره عقلایی، اتکا کردهاست؛ پس با الغای خصوصیت روشن میشود آیات یادشده مانع از حجیت ظنونی مانند حجیت ظواهر یا خبر ثقه که سیره بر حجیت آنها اقامه شده، نمیشود<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/313 ـ 314؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، 2/430 ـ 431.</ref> | |||
== مبانی مختلف در حجیت خبر و آثار آن == | |||
وثوق به دستآمده از ادله حجیت خبر به دو شکل تفسیر شدهاست: ۱. وثوق خبری که از آن به وثوق صدوری نیز تعبیر میشود و حاکی از اطمینان به صدور مضمون خبر از معصوم (ع) است. ۲. وثوق مخبری که اطمینان به صحت سند روایت و وثاقت راویان موجود در سند است که از آن به وثوق سندی نیز تعبیر میشود<ref>← آملی، مجمع الافکار و مطرح الانظار، 3/148.</ref> بیشتر اصولیان بزرگ و فقیهان شیعه قائل به وثوق خبریاند<ref>← تبریزی، فرائد الاصول، 25 ـ 26؛ ← آملی، مصباح الهدی، 2/193؛ اصفهانی، نهایة الدرایة، 2/279.</ref>؛ از اینرو به باور ایشان اگر خبری سندش ضعیف باشد ولی قرائنی بر صدق آن وجود داشته باشد، به آن عمل خواهد شد. | |||
==مبانی مختلف در حجیت خبر و آثار آن== | |||
وثوق به دستآمده از ادله حجیت خبر به دو شکل تفسیر | |||
در برابر نظر مشهور، برخی دیگر، معیار در حجیت را وثوق مُخبری میدانند؛ بنابراین اگر سند روایتی ضعیف باشد به آن عمل نمیکنند؛ هرچند مشهور به آن روایت عمل کرده باشند<ref>آملی، مجمع الافکار و مطرح الانظار، 4/454؛ خویی، موسوعه، 2/237.</ref>؛ زیرا با عمل مشهور اطمینان به صدور خبر برای نوع مردم پیدا نمیشود؛ علاوه بر این به باور اینان حتی اگر اطمینانِ نوعی به وثوق خبر حاصل شود، دلیلی بر حجیت آن وجود ندارد<ref>خویی، مصباح الاصول، 1/279 ـ 281.</ref>؛ از اینرو نه عمل مشهور را جابر ضعف سند میدانند و نه اعراض آنان را موهن اعتبار روایت<ref>خویی، موسوعه، 2/237 و 3/408.</ref> | در برابر نظر مشهور، برخی دیگر، معیار در حجیت را وثوق مُخبری میدانند؛ بنابراین اگر سند روایتی ضعیف باشد به آن عمل نمیکنند؛ هرچند مشهور به آن روایت عمل کرده باشند<ref>آملی، مجمع الافکار و مطرح الانظار، 4/454؛ خویی، موسوعه، 2/237.</ref>؛ زیرا با عمل مشهور اطمینان به صدور خبر برای نوع مردم پیدا نمیشود؛ علاوه بر این به باور اینان حتی اگر اطمینانِ نوعی به وثوق خبر حاصل شود، دلیلی بر حجیت آن وجود ندارد<ref>خویی، مصباح الاصول، 1/279 ـ 281.</ref>؛ از اینرو نه عمل مشهور را جابر ضعف سند میدانند و نه اعراض آنان را موهن اعتبار روایت<ref>خویی، موسوعه، 2/237 و 3/408.</ref> | ||
امامخمینی با پذیرش مبنای وثوق خبری، عمل مشهور قدما طبق روایت را جابر ضعف سند آن <ref>امامخمینی، التعادل و الترجیح، 124؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، 4/598.</ref> و اعراض آنان را سبب وهن روایت | امامخمینی با پذیرش مبنای وثوق خبری، عمل مشهور قدما طبق روایت را جابر ضعف سند آن<ref>امامخمینی، التعادل و الترجیح، 124؛ امامخمینی، تنقیح الاصول، 4/598.</ref> و اعراض آنان را سبب وهن روایت دانستهاست<ref>امامخمینی، تهذیب الاصول، 3/105؛ امامخمینی، الطهاره، 4/324).</ref> به باور ایشان امور دیگری نیز موجب اطمینان به وثوق خبر میشوند، مانند کثرت روایات هممضمون،<ref>امامخمینی، مکاسب، 2/118 ـ 119.</ref> قوت متن<ref>امامخمینی، الطهاره، 3/103.</ref> و وجود مضامین عالی<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 454.</ref> که موجب جبران ضعف سند روایات میشوند. برخی افزودهاند اگر ملاک در حجیت، وثوق خبری باشد، میتوان از مرجّح منصوص، به غیر منصوص تعدی کرد؛ حال آنکه با وثاقت مُخبری، این امر امکانپذیر نیست.<ref>← آملی، مجمع الافکار و مطرح الانظار، 4/454.</ref> | ||
==عدم حجیت خبر واحد در مسائل اعتقادی== | |||
== عدم حجیت خبر واحد در مسائل اعتقادی == | |||
خبر واحد در اصول اعتقادی، حجت نیست؛ زیرا در اصول دین نیاز به یقین است و گمان و ظن معتبر نیستند و خبر واحد تنها ظنآور است. در این میان فرقی میان ظواهر و غیر ظواهر وجود ندارد<ref>آشتیانی، بحر الفوائد، 1/154؛ صدر، بحوث، 4/227.</ref>؛ البته برخی عمل به ظن مستند به استدلال را در اصول دین جایز دانستهاند<ref>تبریزی، فرائد الاصول، 2/559 ـ 560.</ref> امامخمینی نیز حجیت خبر واحد را در اعتقادات انکار میکند<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، 3/186.</ref> و آیه ۳۶ سوره یونس را که از عمل به ظن نهی کرده، مربوط به اصول اعتقادات میداند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/275.</ref> با این حال، خبر واحد در خصوص جزئیات مربوط به برزخ و معاد و حوادث روز قیامت و جزئیات مربوط به صراط و میزان و اموری از این دست و نیز اخبار تاریخی و خبرهای مربوط به کائنات و امتهای پیشین حجت است.<ref>خویی، مصباح الاصول، 1/277 ـ 278.</ref> | خبر واحد در اصول اعتقادی، حجت نیست؛ زیرا در اصول دین نیاز به یقین است و گمان و ظن معتبر نیستند و خبر واحد تنها ظنآور است. در این میان فرقی میان ظواهر و غیر ظواهر وجود ندارد<ref>آشتیانی، بحر الفوائد، 1/154؛ صدر، بحوث، 4/227.</ref>؛ البته برخی عمل به ظن مستند به استدلال را در اصول دین جایز دانستهاند<ref>تبریزی، فرائد الاصول، 2/559 ـ 560.</ref> امامخمینی نیز حجیت خبر واحد را در اعتقادات انکار میکند<ref>امامخمینی، تنقیح الاصول، 3/186.</ref> و آیه ۳۶ سوره یونس را که از عمل به ظن نهی کرده، مربوط به اصول اعتقادات میداند<ref>امامخمینی، انوار الهدایه، 1/275.</ref> با این حال، خبر واحد در خصوص جزئیات مربوط به برزخ و معاد و حوادث روز قیامت و جزئیات مربوط به صراط و میزان و اموری از این دست و نیز اخبار تاریخی و خبرهای مربوط به کائنات و امتهای پیشین حجت است.<ref>خویی، مصباح الاصول، 1/277 ـ 278.</ref> | ||
== پانویس== | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم | * قرآن کریم | ||
* | * آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق | ||
* آشتیانی، میرزامحمدحسن، بحر الفوائد، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق | * آشتیانی، میرزامحمدحسن، بحر الفوائد، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق | ||
* آملی، محمدتقی، مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، تهران، محمدتقی آملی، چاپ اول، ۱۳۸۰ق | * آملی، محمدتقی، مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، تهران، محمدتقی آملی، چاپ اول، ۱۳۸۰ق | ||
* آملی، میرزاهاشم، مجمع الافکار و مطرح الانظار، تقریر محمدعلی اسماعیلپور، قم، علمیه، چاپ اول، ۱۳۹۵ق | * آملی، میرزاهاشم، مجمع الافکار و مطرح الانظار، تقریر محمدعلی اسماعیلپور، قم، علمیه، چاپ اول، ۱۳۹۵ق | ||
* ابنادریس حلی، محمدبنمنصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق | * ابنادریس حلی، محمدبنمنصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق | ||
* ابنزهره، سیدحمزةبنعلی، غنیة النزوع الی علمی الاصول و الفروع، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امامصادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق | * ابنزهره، سیدحمزةبنعلی، غنیة النزوع الی علمی الاصول و الفروع، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امامصادق (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق | ||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق | * ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق | ||
* ابنبراج، | * ابنبراج، قاضیعبدالعزیز، المهذب، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق | ||
* اصفهانی غروی، محمدحسین، نهایة الدرایة فی شرح الکفایه، تحقیق مهدی احدی، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش | * اصفهانی غروی، محمدحسین، نهایة الدرایة فی شرح الکفایه، تحقیق مهدی احدی، قم، مؤسسه سیدالشهداء (ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش | * امامخمینی، سیدروحالله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش | ||
* امامخمینی، | * امامخمینی، سیدروحالله، التعادل و الترجیح، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، کتاب الطهاره، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، کتاب الطهاره، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، مناهج الوصول الی علم الاصول، تهران، مؤسسه تنظیم | * امامخمینی، سیدروحالله، مناهج الوصول الی علم الاصول، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش | ||
* انصاری، مرتضی، فرائد الاصول (الرسائل)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق | * انصاری، مرتضی، فرائد الاصول (الرسائل)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق | ||
* انصاری، مرتضی، مطارح الانظار، تقریر ابوالقاسم کلانتری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش | * انصاری، مرتضی، مطارح الانظار، تقریر ابوالقاسم کلانتری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش | ||
خط ۶۴: | خط ۷۶: | ||
* حائری اصفهانی، محمدحسین، الفصول الغرویة فی الأصول الفقهیه، قم، دار احیاء العلوم الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۴ق | * حائری اصفهانی، محمدحسین، الفصول الغرویة فی الأصول الفقهیه، قم، دار احیاء العلوم الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۴ق | ||
* حائری یزدی، عبدالکریم، درر الفوائد، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، ۱۴۱۸ق | * حائری یزدی، عبدالکریم، درر الفوائد، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، ۱۴۱۸ق | ||
* حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق | * حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق | ||
* حلی، علامه، حسنبنیوسف، مبادئ الوصول الی علم الأصول، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، علمیه، چاپ اول، ۱۴۰۴ق | * حلی، علامه، حسنبنیوسف، مبادئ الوصول الی علم الأصول، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، علمیه، چاپ اول، ۱۴۰۴ق | ||
* حلی، محقق، جعفربنحسن، معارج الاصول، تحقیق سیدمحمدحسین رضوی، لندن، مؤسسه امامعلی(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۳ق | * حلی، محقق، جعفربنحسن، معارج الاصول، تحقیق سیدمحمدحسین رضوی، لندن، مؤسسه امامعلی (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۳ق | ||
* خمینی، سیدمصطفی، تحریرات فی الاصول، قم، مؤسسه تنظیم | * خمینی، سیدمصطفی، تحریرات فی الاصول، قم، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۶ش | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، الطهاره ج ۲ و ۳، تقریر میرزاعلی غروی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخوئی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق | * خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، الطهاره ج ۲ و ۳، تقریر میرزاعلی غروی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخوئی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، مصباح الاصول، تقریر سیدمحمدسرور بهسودی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخوئی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق | * خویی، سیدابوالقاسم، مصباح الاصول، تقریر سیدمحمدسرور بهسودی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخوئی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق | ||
* روحانی، سیدمحمد، منتقی الاصول، تقریر سیدعبدالصاحب حکیم، قم، چاپخانه امیر، چاپ اول، ۱۴۱۳ق | * روحانی، سیدمحمد، منتقی الاصول، تقریر سیدعبدالصاحب حکیم، قم، چاپخانه امیر، چاپ اول، ۱۴۱۳ق | ||
* زبیدی، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحیح علی هلالی و علی شیری، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق | * زبیدی، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحیح علی هلالی و علی شیری، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق | ||
* سبحانی، جعفر، ارشاد العقول الی مباحث الاصول، تقریر محمدحسین حاجعاملی، قم، مؤسسه امامصادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق | * سبحانی، جعفر، ارشاد العقول الی مباحث الاصول، تقریر محمدحسین حاجعاملی، قم، مؤسسه امامصادق (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق | ||
* سید مرتضی، علمالهدی، علیبنحسین، الذریعة الی اصول الشریعه، تحقیق ابوالقاسم گرجی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش | * سید مرتضی، علمالهدی، علیبنحسین، الذریعة الی اصول الشریعه، تحقیق ابوالقاسم گرجی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش | ||
* سید مرتضی، علمالهدی، علیبنحسین، رسائل الشریف المرتضی، قم، دارالقرآن الکریم، چاپ اول، ۱۴۰۵ق | * سید مرتضی، علمالهدی، علیبنحسین، رسائل الشریف المرتضی، قم، دارالقرآن الکریم، چاپ اول، ۱۴۰۵ق | ||
خط ۸۵: | خط ۹۷: | ||
* فاضل تونی، عبدالله، الوافیة فی اصول الفقه، تحقیق سیدمحمدحسین رضوی، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ دوّم، ۱۴۱۵ق | * فاضل تونی، عبدالله، الوافیة فی اصول الفقه، تحقیق سیدمحمدحسین رضوی، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ دوّم، ۱۴۱۵ق | ||
* فراهیدی، خلیلبناحمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق | * فراهیدی، خلیلبناحمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق | ||
* کرکی، محقق ثانی، علیبنحسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ دوّم، ۱۴۱۴ق | * کرکی، محقق ثانی، علیبنحسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ دوّم، ۱۴۱۴ق | ||
* کرکی، محقق ثانی، علیبنحسین، رسائل المحقق الکرکی، تحقیق محمد حسون، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی و دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق | * کرکی، محقق ثانی، علیبنحسین، رسائل المحقق الکرکی، تحقیق محمد حسون، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی و دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق | ||
* مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی، کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق | * مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی، کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق | ||
* میرزای قمی، ابوالقاسم، القوانین المحکمة فی الاصول، قم، احیاء الکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۳۰ق | * میرزای قمی، ابوالقاسم، القوانین المحکمة فی الاصول، قم، احیاء الکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۳۰ق | ||
* | * نایینی، میرزامحمدحسین، فوائد الاصول، تقریر محمدعلی کاظمی خراسانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش | ||
* | * نجاشی، احمدبنعلی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق | ||
* وحید بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الاصولیه، قم، مؤسسه علامه وحید بهبهانی، چاپ اول، ۱۴۱۶ق | * وحید بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الاصولیه، قم، مؤسسه علامه وحید بهبهانی، چاپ اول، ۱۴۱۶ق | ||
* یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، سیدمحمدکاظم، حاشیة فرائد الاُصول، قم، دارالهدی، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق. | * یزدی طباطبایی، حاشیة فرائد الاُصول، سیدمحمدکاظم، حاشیة فرائد الاُصول، قم، دارالهدی، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
مصطفی گیلانیان | مصطفی گیلانیان |