مشیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۸۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ فروردین ۱۴۰۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مَشیت''' [[اراده]] و [[تجلی الهی]] برای بروز مظاهر و [[عوالم هستی]].
'''مَشیت''' [[اراده]] و [[تجلی|تجلی الهی]] برای بروز مظاهر و [[عوالم هستی]].
==مفهوم‌شناسی==
مشیة، از ماده «شیء» مصدر میمی از شاء یشاء<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۱۰۳.</ref> به معنای اراده‌کردن و خواستن است <ref>جوهری، صحاح التاج العروس، ۱/۵۸؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۳۳۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۲/۵۶۴.</ref> و در اصل خواست و میلی است که به حدّ طلب می‌رسد.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۶/۱۵۵.</ref> از این واژه در کاربرد عرب، اسم فاعل یا اسم مفعول مشتق نشده‌است؛ بلکه به صورت «ذومشیت» و مانند آن به کار می‌رود. بسیاری از متکلمان مشیت را همان اراده می‌دانند <ref>بیهقی،  الاسماء و الصفات، ۲۱۶؛ خواجه‌نصیر، تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، ۱۶۹.</ref> که به معنای میل و شوق به چیزی است و در نهایت به طلب آن منجر می‌شود.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۵۳.</ref> در اصطلاح [[عرفان|عرفانی]]، عنایت ازلی و تجلی ذاتی پروردگار به اشیاست که به کلیات تعلق می‌گیرد و قابل زیادی و نقصان نیست؛ بر خلاف اراده که [[تجلی|تجلی الهی]] جزئیات است و قابل زیادی و نقصان می‌باشد.<ref>کاشانی، شرح فصوص الحکم، ۴؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۶ و ۱۰۸۴.</ref>


[[امام‌خمینی]] مشیت به معنای مصطلح ـ مشیت فعلیه ـ را همان تجلی به [[فیض مقدس]] می‌داند که تجلی حق‌تعالی در خارج از صقع ربوبی است؛ و مشیت در مقام ذات ـ مشیت ذاتیه ـ که از آن غالباً تعبیر به «اراده» می‌شود را فیض اقدس می‌داند، و با این مشیت وجود علمی در نشئه علمیه و [[اعیان ثابته]] ظاهر می‌شود.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸ ـ ۱۹۹؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸ و ۱۰۶ ـ ۱۰۷.</ref>
بحث از مشیت خداوند، از مباحث مهم [[کلام|کلامی]]، [[عرفان|عرفانی]] و [[فلسفه|فلسفی]] است. [[حکما]] از مشیت و اراده بحث کرده و مشیت را در خداوند امری واجب و در انسان امری ممکن دانسته‌­اند.


==پیشینه==
در [[عرفان]] بحث از مشیت با عنوان عنایت و علم ازلی خداوند مطرح‌ شده و عارفان به توجیه و تبیین آن و چگونگی که اراده‌ خداوند و صدور کثرت از حق‌تعالی پرداختند.
مشیت، یکی از [[اسما و صفات|صفات الهی]] است که در [[کتاب مقدس]] از آن نام برده شده‌است.<ref>مزامیر، ب۱۳۵، ۶.</ref> در [[قرآن کریم]] نیز در آیات پرشماری بر نفوذ مشیت الهی<ref>آل عمران، ۴۰؛ ابراهیم(ع)، ۲۷؛ حج، ۱۸.</ref> و رجوع همه مشیت‌ها به مشیت خداوند<ref>انسان، ۳۰؛ تکویر، ۲۹.</ref> تأکید شده‌است. در روایات نیز از مشیت با عنوان نخستین مخلوق که باقی اشیا به واسطه آن خلق شده‌اند، یاد شده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref>


بحث از مشیت خداوند، از مباحث مهم [[علم کلام|کلامی]]، [[عرفان|عرفانی]] و [[فلسفه|فلسفی]] است. برخی متکلمان [[اهل سنت]] میان مشیت و اراده فرقی قائل نشده‌اند و عده‌ای از آنان، چون کرّامیّه میان آن دو فرق گذاشته‌اند و مشیت را صفتی ازلی، و اراده را صفتی حادث به حدوث متعلق آن شمرده‌اند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۱۳۴.</ref> برخی متکلمان [[شیعه|شیعی]] نیز با الهام از [[روایات|روایات اهل بیت(ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۴۸ ـ ۱۴۹.</ref> میان آن دو فرق گذاشته‌اند.<ref>فیض کاشانی، الشافی فی العقائد و الاخلاق و الاحکام، ۱/۲۱۹؛ نراقی، اللمعات العرشیه، ۳۴۳ ـ ۳۴۴؛ ادامه مقاله.</ref>
[[امام‌خمینی]] در آثار خود با تبیین دقیقی از بحث مشیت موضوعاتی چون حقیقت مشیت و انطباق آن بر حقیقت محمدی و علوی و چگونگی وصول به آن را بیان کرده‌ است. ایشان از مشیت مطلقه به عبارات مختلف با تعابیر مختلفی یاد کرده‌ است: نظیر [[اسم اعظم]]، [[فیض اقدس و مقدس|فیض مقدس]]، رحمت واسعه، فیض منبسط و رق منشور.


بحث از نفوذ مشیت خداوند، حتی در اراده و مشیت بندگان، مباحثی چون مجبور بودن انسان در افعال خود را در پی داشت؛ <ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱/۹۱.</ref> همچنین نظریه انطباق تحولات اجتماعی سیاسی [[جامعه]]، بر مشیت الهی که منطبق بر دیدگاه کلامی [[اشاعره]] بود، توجیه‌گر رفتار و موضع‌گیری‌های سیاسی [[خلفای اموی]] بود.<ref>عمید زنجانی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، ۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref> [[حکمای مشاء]] نیز از مشیت و اراده بحث کرده‌اند و مشیت را در خداوند امری واجب و در انسان امری ممکن شمرده‌اند.<ref>اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۳/۵۱۸؛ ابن‌سینا، التعلیقات، ۲۰.</ref> در عرفان نیز بحث از مشیت با عنوان عنایت و علم ازلی خداوند مطرح شد و [[عارفان]] به توجیه و تبیین آن و چگونگی [[اراده خداوند]] و صدور کثرت از حق‌تعالی پرداختند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۶.</ref>
امام‌خمینی مشیت را به ذاتی و فعلی تقسیم می‌کند و ویژگی‌هایی برای مشیت در مرتبه فعل که همان فیض مقدس اطلاقی است بر می‌شمارد ازجمله: ۱- وحدت مشیت مطلقه ۲- صادر اول بودن مشیت مطلقه ۳- احاطه و شمول مشیت مطلقه ۴- غیر محدود بودن مشیت مطلقه ۵- محجوب بودن آن ۶- اسم اعظم بودن مشیت مطلقه.


[[امام‌خمینی]] در آثار خود با تبیین دقیقی از بحث مشیت و تقسیم آن به مشیت ذاتی و فعلی، از مشیت فعلی به مشیت مطلقه تعبیر کرده‌است و می‌توان آن را اصطلاحی بدیع شمرد که آن را بر فیض مقدس منطبق نموده‌است.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> ایشان در آثار خود به‌تفصیل از مشیت سخن گفته و موضوعاتی چون حقیقت مشیت و انطباق آن بر [[حقیقت محمدیه]] و علویه و چگونگی وصول به آن را بیان کرده‌است.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۱۷ ـ ۱۸ و ۱۰۰ ـ ۱۰۱؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۰۸ و ۱۲۸.</ref>
== مفهوم‌شناسی ==
==حقیقت مشیت==
مشیة، از ماده «شیء» مصدر میمی از شاء یشاء<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۱۰۳.</ref> به معنای اراده‌کردن و خواستن است<ref>جوهری، صحاح التاج العروس، ۱/۵۸؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۳۳۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۲/۵۶۴.</ref> و در اصل خواست و میلی است که به حدّ طلب می‌رسد.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۶/۱۵۵.</ref> از این واژه در کاربرد عرب، اسم فاعل یا اسم مفعول مشتق نشده‌است؛ بلکه به صورت «ذومشیت» و مانند آن به کار می‌رود. بسیاری از متکلمان مشیت را همان اراده می‌دانند<ref>بیهقی، الاسماء و الصفات، ۲۱۶؛ خواجه‌نصیر، تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، ۱۶۹.</ref> که به معنای میل و شوق به چیزی است و در نهایت به طلب آن منجر می‌شود.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۵۳.</ref> در اصطلاح [[عرفان|عرفانی]]، عنایت ازلی و تجلی ذاتی پروردگار به اشیاست که به کلیات تعلق می‌گیرد و قابل زیادی و نقصان نیست؛ بر خلاف اراده که [[تجلی|تجلی الهی]] جزئیات است و قابل زیادی و نقصان می‌باشد.<ref>کاشانی، شرح فصوص الحکم، ۴؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۶ و ۱۰۸۴.</ref>
مشیت نزد اهل معرفت، عنایت ازلی و تجلی ذات در مرتبه [[فیض اقدس و مقدس|فیض اقدس]] و افاضه اعیان ثابته در صقع ربوبی به حسب اقتضای [[اسمای الهی]] و [[حکمت]] اوست؛ چنان‌که اراده نزد ایشان، متعلق به ایجاد اعیان خارجی به حسب استعدادهای آنهاست <ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۲۳۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۸۵.</ref>


امام‌خمینی مشیت را به ذاتی و فعلی تقسیم می‌کند و مشیت ذاتی را همان اراده و عرش ذات احدی<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸.</ref> و مشیت فعلی را فیض مقدس اطلاقی و وجود منبسط می‌داند که دارای وحدت حقه بوده، شامل همه تعینات و ظهورات و ساری در آنهاست.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸ ـ ۹۹؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۱.</ref> این مشیت مطلقه که در مقام فعل است، از آنجاکه ظاهرکننده حضرت جمع است، جامع جمیع اسما و صفات ربوبی است و همه مراتب کمالی وجود را دربر می‌گیرد.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۶.</ref> {{ببینید|فیض اقدس و مقدس}}
[[امام‌خمینی]] مشیت به معنای مصطلح ـ مشیت فعلیه ـ را همان تجلی به [[فیض مقدس]] می‌داند که تجلی حق‌تعالی در خارج از صقع ربوبی است؛ و مشیت در مقام ذات ـ مشیت ذاتیه ـ که از آن غالباً تعبیر به «اراده» می‌شود را فیض اقدس می‌داند، و با این مشیت وجود علمی در نشئه علمیه و [[اعیان ثابته]] ظاهر می‌شود.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸–۱۹۹؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۸ و ۱۰۶–۱۰۷.</ref>
 
== پیشینه ==
مشیت، یکی از [[اسما و صفات|صفات الهی]] است که در [[کتاب مقدس]] از آن نام برده شده‌است.<ref>مزامیر، ب۱۳۵، ۶.</ref> در [[قرآن کریم]] نیز در آیات پرشماری بر نفوذ مشیت الهی<ref>آل عمران، ۴۰؛ ابراهیم (ع)، ۲۷؛ حج، ۱۸.</ref> و رجوع همه مشیت‌ها به مشیت خداوند<ref>انسان، ۳۰؛ تکویر، ۲۹.</ref> تأکید شده‌است. در روایات نیز از مشیت با عنوان نخستین مخلوق که باقی اشیا به واسطه آن خلق شده‌اند، یاد شده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref>
 
بحث از مشیت خداوند، از مباحث مهم [[علم کلام|کلامی]]، [[عرفان|عرفانی]] و [[فلسفه|فلسفی]] است. برخی متکلمان [[اهل سنت]] میان مشیت و اراده فرقی قائل نشده‌اند و عده‌ای از آنان، چون کرّامیّه میان آن دو فرق گذاشته‌اند و مشیت را صفتی ازلی، و اراده را صفتی حادث به حدوث متعلق آن شمرده‌اند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۱۳۴.</ref> برخی متکلمان [[شیعه|شیعی]] نیز با الهام از [[روایات|روایات اهل بیت(ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۴۸–۱۴۹.</ref> میان آن دو فرق گذاشته‌اند.<ref>فیض کاشانی، الشافی فی العقائد و الاخلاق و الاحکام، ۱/۲۱۹؛ نراقی، اللمعات العرشیه، ۳۴۳–۳۴۴؛ ادامه مقاله.</ref>
 
بحث از نفوذ مشیت خداوند، حتی در اراده و مشیت بندگان، مباحثی چون مجبور بودن انسان در افعال خود را در پی داشت؛<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱/۹۱.</ref> همچنین نظریه انطباق تحولات اجتماعی سیاسی [[جامعه]]، بر مشیت الهی که منطبق بر دیدگاه کلامی [[اشاعره]] بود، توجیه‌گر رفتار و موضع‌گیری‌های سیاسی [[خلفای اموی]] بود.<ref>عمید زنجانی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، ۱۶۶–۱۶۷.</ref> حکمای مشاء نیز از مشیت و اراده بحث کرده‌اند و مشیت را در خداوند امری واجب و در انسان امری ممکن شمرده‌اند.<ref>اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۳/۵۱۸؛ ابن‌سینا، التعلیقات، ۲۰.</ref> در عرفان نیز بحث از مشیت با عنوان عنایت و علم ازلی خداوند مطرح شد و [[عارفان]] به توجیه و تبیین آن و چگونگی [[اراده خداوند]] و صدور کثرت از حق‌تعالی پرداختند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۶.</ref>
 
[[امام‌خمینی]] در آثار خود با تبیین دقیقی از بحث مشیت و تقسیم آن به مشیت ذاتی و فعلی، از مشیت فعلی به مشیت مطلقه تعبیر کرده‌است و می‌توان آن را اصطلاحی بدیع شمرد که آن را بر فیض مقدس منطبق نموده‌است.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> ایشان در آثار خود به‌تفصیل از مشیت سخن گفته و موضوعاتی چون حقیقت مشیت و انطباق آن بر [[حقیقت محمدیه]] و علویه و چگونگی وصول به آن را بیان کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۷–۱۸ و ۱۰۰–۱۰۱؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۰۸ و ۱۲۸.</ref>
 
== حقیقت مشیت ==
مشیت نزد اهل معرفت، عنایت ازلی و تجلی ذات در مرتبه [[فیض اقدس و مقدس|فیض اقدس]] و افاضه اعیان ثابته در صقع ربوبی به حسب اقتضای [[اسمای الهی]] و [[حکمت]] اوست؛ چنان‌که اراده نزد ایشان، متعلق به ایجاد اعیان خارجی به حسب استعدادهای آنهاست<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۲۳۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۸۵.</ref>
 
امام‌خمینی مشیت را به ذاتی و فعلی تقسیم می‌کند و مشیت ذاتی را همان اراده و عرش ذات احدی<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸.</ref> و مشیت فعلی را فیض مقدس اطلاقی و وجود منبسط می‌داند که دارای وحدت حقه بوده، شامل همه تعینات و ظهورات و ساری در آنهاست.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۸–۹۹؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۱.</ref> این مشیت مطلقه که در مقام فعل است، از آنجاکه ظاهرکننده حضرت جمع است، جامع جمیع اسما و صفات ربوبی است و همه مراتب کمالی وجود را دربر می‌گیرد.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۴۶.</ref> {{ببینید|فیض اقدس و مقدس}}


امام‌خمینی از مشیت مطلقه به اعتبارات مختلف با تعابیر مختلفی یاد کرده‌است که عبارتند از:
امام‌خمینی از مشیت مطلقه به اعتبارات مختلف با تعابیر مختلفی یاد کرده‌است که عبارتند از:
#مرتبه فقر
# مرتبه فقر
#فیض مقدس
# فیض مقدس
#رحمت واسعه
# رحمت واسعه
#[[اسم اعظم]]
# [[اسم اعظم]]
#ولایت مطلقه محمدیه(ص)
# ولایت مطلقه محمدیه (ص)
#مقام علویه(ع)<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۸ ـ ۱۷.</ref>  
# مقام علویه (ع)<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۸–۱۷.</ref>
#فیض منبسط
# فیض منبسط
#وجود مطلق
# وجود مطلق
#مقام قاب قوسین
# مقام قاب قوسین
#افق اعلی
# افق اعلی
#تجلی ساری
# تجلی ساری
#نور مرشوش
# نور مرشوش
#رق منشور
# رق منشور
#کلام مذکور
# کلام مذکور
#کتاب مسطور
# کتاب مسطور
#کلمه «کُنْ» وجودی
# کلمه «کُنْ» وجودی
#وجه الله الباقی<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰ ـ ۱۰۱.</ref>
# وجه الله الباقی<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰–۱۰۱.</ref>
#[[نفس رحمانی]]
# [[نفس رحمانی]]
#وجود منبسط
# وجود منبسط
#مقام رحمانیت و رحیمیت
# مقام رحمانیت و رحیمیت
#مقام قیومیت
# مقام قیومیت
#حضرت عماء
# حضرت عماء
#حجاب اقرب
# حجاب اقرب
#هیولای اولی
# هیولای اولی
#برزخیت کبری
# برزخیت کبری
#مقام تدلی
# مقام تدلی
#مقام او ادنی.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۱.</ref>
# مقام او ادنی.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۰۱.</ref>
 
به اعتقاد امام‌خمینی، مشیت مطلقه فعلی، همان فیض مقدس، وجود منبسط و نور رحمت حق در مقام ظهور و اول صادر از [[مقام غیب]] است که [[تجلی]] بدون واسطه حق شمرده شده، از همه تعینات و تعلقات مجرد است؛<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۸؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> زیرا حقایق متعینه، خود نمی‌توانند بدون واسطه به ذات حق ـ که مقدس از همه تعینات است ـ مرتبط باشند، و گرنه لازم می‌آید در ذات حق‌تعالی تقدّر و تعیّن راه پیدا کند.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۶.</ref> نیز، همه مراتب و تعینات وجود، مظهر مشیت فعلی حق‌اند<ref>امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۲۹–۱۳۰.</ref> و در هر مرتبه‌ای که هستند، در حقیقت مشیت مستهلک می‌باشند و مشیت با نهایت بساطت و احدیتش با همه اشیا متحد بوده، ظل و سایه وحدت حقه الهی است که بر همه اشیا احاطه قیومیه دارد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۸–۹۹.</ref> بنابراین مشیت، در همه مراتب طولی و عرضی عالم، سریان دارد و به اندازه ظرفیت و استعداد عالمیان، در آنها تجلی می‌کند<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۹–۱۰۰.</ref>{{ببینید|نفس رحمانی}}
 
به اعتقاد امام‌خمینی، مشیت فعلی، مقام فاعلیت خداوند<ref>امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۵ و ۶۳.</ref> و اصل و اساس اسمای فعلیه است.<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۸۵.</ref> ایشان در جای دیگر، مشیت را همان «وجه الله الباقی» که همه موجودات و تعینات در آن فانی‌اند، دانسته،<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۸.</ref> معتقد است درک [[توحید]] بدون تحقق مقام مشیت، رسیدن به آن و عملی ساختن آن در وجود خود، ممکن نیست؛<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۵.</ref> زیرا نفی فاعلیتِ حقیقی از ماسوی‌الله به توحید افعالی منجر می‌شود. نیز به باور ایشان از مشیت به اعتبار سریان و بسط و ظهور در مراتب تعینات، به «[[نفس رحمانی]]» و به اعتبار برزخیت میان عالم الوهیت و مراتب خلقی به «[[عماء]]» و «برزخیت کبری» تعبیر می‌شود.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵–۴۶؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۲–۲۹۳.</ref> مشیت، مرتبه‌ای از [[اسم اعظم]] است که در نگاه امام‌خمینی دارای سه مرتبه است: مرتبه الوهیت، مرتبه خارج و مرتبه لفظ؛<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۷۵.</ref> مشیت مطلقه نیز منطبق بر اسم اعظمِ در مرتبه خارج است. این مطلب شواهد فراوانی در [[قرآن]]<ref>انسان، ۳۰؛ انفال، ۱۷.</ref> و [[روایات]]<ref>صدوق، التوحید، ۱۴۷؛ کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> دارد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۹۸–۵۹۹ و ۶۵۱–۶۵۲.</ref> {{ببینید|اسم اعظم}}
 
== ویژگی‌های مشیت ==
اهل معرفت، مشیت را تابع عین ثابت اشیا در حضرت علمیه می‌دانند؛ به این معنا که هر آنچه در عین ثابت شیئی مقدر است، مشیت به آن تعلق می‌گیرد و آن شیء از مرتبه عین ثابت و حضرت علمیه در خارج تحقق پیدا می‌کند<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۳۶۸–۳۶۹؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۵.</ref>
امام‌خمینی از آنجاکه مشیت را به ذاتی و فعلی تقسیم می‌کند، برای هر یک ویژگی‌هایی ذکر می‌نماید. ایشان ویژگی مشیت را در مقام ذات بی‌تعین و وحدت می‌داند که به حضرت غیب مرتبط است. این مرتبه که از آن به [[اراده]] نیز تعبیر می‌شود، عرش ذات در مقام احدی جمعی است که اعیان ثابته و وجودهای علمی به واسطه آن تحقق می‌یابند؛<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸–۱۹۹.</ref> اما ویژگی‌های مشیت در مرتبه فعل که همان فیض مقدس اطلاقی و فیض منبسط است عبارتند از:
# '''وحدت مشیت مطلقه:''' مشیت مطلقه دارای وحدت حقه بوده و این وحدت ظل و سایه وحدت حقه حقیقیه ذات مقدس حق‌تعالی است. چنین مشیتی بسیط بوده و مجرد از هر گونه تعینات و تعلقات است که با وجود این بساطت و وحدت در همه مظاهر و تعینات سریان دارد و موجودات در مراتب خلقی همه ظهور و شئون این مشیت هستند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۸–۹۹.</ref> در حقیقت وحدتی که برای مشیت است، وحدتی به قید اطلاق است، در برابر وحدت حقیقی حق‌تعالی که از قید اطلاق نیز مبرّا است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۸۱.</ref>
# '''صادر اول بودن مشیت مطلقه:''' از دیدگاه [[فلسفه|فلسفی]] اول صادر از حق‌تعالی [[عقل اول]] است و همه عوالم غیب و شهود به توسط او موجود بوده، بلکه همه عوالم صورت عقل اول است؛<ref>امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۶۳.</ref> اما از دیدگاه اهل معرفت، اول صادر، مشیت مطلقه است و سایر موجودات به واسطه او ظهور و وجود یافته‌اند، چنان‌که در روایت آمده‌است که خداوند مشیت را به ذات خود و بقیه موجودات را به واسطه او خلق کرد؛<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> بلکه بر اساس نظر اصحاب تحقیق و [[سیر و سلوک|سلوک]]، هر آنچه در مراتب تعینات و موجودات است، همان مشیت مطلقه است و این تعینات اموری اعتباری هستند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۸.</ref> این مشیت در مقام فعل، دارای دو [[تجلی]] و دو تعین است؛ تجلی به [[مقام رحمانیت]] و تجلی به [[مقام رحیمیت]] که جلوه رحمانیت و رحیمیت در مقام ذات است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۷.</ref> به واسطه مشیت رحمانیه اصل وجود و به واسطه رحمت رحیمیه کمال وجود بسط و گسترش می‌یابد<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۸۷؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۵۲.</ref> و این رحمت رحمانیه و رحیمیه کل عالم را فرا گرفته‌اند و [[عقل]] و [[نفس]] از تعینات این رحمت بوده و به تبع از تعینات مشیت شمرده می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۴۶.</ref> بنابراین همه عوالم غیب و شهود از تعینات مشیت محسوب می‌شوند و نسبت مشیت به همه آنها یکسان است؛ اگرچه نسبت این تعینات به مشیت به حسب مرتبه‌ای که دارند مختلف است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۸؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۶۱–۶۲.</ref> اول تعین این مشیت مطلقه در عالم خلق، عقل اول است که اول مخلوق از روحانیون و مجرد از تعلقات جسمانی است که از آن به نور [[پیامبر اسلام|نبی ختمی (ص)]] و روح او تعبیر می‌شود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۱–۲۲؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۶۱.</ref>
# '''احاطه و شمول مشیت مطلقه:''' مقام مشیت مطلقه بر همه موجودات ملکی و ملکوتی احاطه قیومی دارد و همه موجودات به اعتباری تعینات آن شمرده می‌شوند و به جهت اینکه همه مشیت‌های بندگان، [[فنا|فانی]] در مشیت حق است؛ بلکه خود بندگان و شئون آنها نیز مظهر و آینه مشیت حق شمرده می‌شوند. چنان‌که در روایت آمده‌است که مشیت بنده و ذات و کمالات او، به عین مشیت حق است.<ref>صدوق، التوحید، ۳۴۰؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۹۸.</ref> بنابراین همه عالم از شئون و ظهورات مشیت است و این همان شمول مشیت، سریان وجود، بسط رحمت و مقام الهیت خداوند است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۹.</ref>
# '''غیر محدود بودن مشیت مطلقه:''' مشیت مطلقه از آنجاکه از غیر محدود صادر می‌شود و وجودی بسیط و واحد است، هیچ حدی ندارد؛ زیرا معقول نیست از علت غیر محدود امر محدود بدون واسطه صادر شود؛<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۰۵.</ref> چون در صورت تقید و تعین این صادر از حق، آن متجلی و مبدء نیز معین و مقید خواهد شد؛<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۶–۲۷.</ref> بلکه از آنجاکه مبدء، صرف الوجود است، صادر از آن هم صرف الوجود خواهد بود، لکن این وجود غیر محدود که عالم کثرات را شامل می‌شود، به جهت حدود و تعیّناتی که این عالم کثرات دارند و به جهت قرب و پس از حق‌تعالی، متعین شده و دارای مراتب کمال و نقص می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۰۵.</ref>
# '''محجوب بودن مشیت مطلقه:''' مشیت مطلقه اگرچه مقام ظهور حقیقت وجود است و این برای هر صاحب ادراکی مشهود است، با این حال، این حقیقت در پس پرده تعینات، ادراک می‌شود و حقیقت و کنه آن مجهول است، اگرچه به حسب هویت و وجود معلوم است. از این جهت برای غیر اهل معرفت جهت سریان و بسط و اطلاق آن محجوب و پنهان است و اهل معرفت به قدر مقامی که دارند، می‌توانند به آن حقیقت دست یابند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۰۱.</ref>
# '''اسم اعظم بودن مشیت مطلقه:''' مشیت مطلقه عبارت است از ظهور [[اسم اعظم|اسم اعظم الهی]] به حسب حقیقت خارجی که خود دارای تعینی نبوده و تعین هر متعینی است؛<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۷۸.</ref> همچنان‌که اسم اعظم الهی به حسب حقیقت عینی، عبارت است از [[انسان کامل]] و [[حقیقت محمدیه]] که به عین ثابت خود متحد با اسم اعظم در مقام الوهیت است<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۷۷.</ref> مشیت مطلقه ظل و سایه اسم اعظم الله و اول ظهور آن شمرده می‌شود و آن مقام الوهیت حق‌تعالی است که به واسطه آن حق‌تعالی ساری و ظاهر در همه عوالم گشته‌است<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۴۹.</ref> به اعتقاد [[امام‌خمینی]] مشیت مطلقه به جهت عمومیت آن ظل اسم «الله» است نه اسم «الرحمن»؛ زیرا اسم رحمن تابع اسم‌الله و اسم‌الله محیط بر آن است و مشیت مطلقه نمی‌تواند ظل اسم رحمن باشد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۴۷–۴۸.</ref> بنابراین مشیت مطلقه ظهور اسم‌الله و اسم اعظم الهی است و دارای مقام مشیت رحمانیه که بسط وجود مطلق است و مشیت رحیمیه که بسط کمال وجود است، می‌باشد، چنان‌که در «[[بسم الله]]» آمده‌است<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۸۷.</ref> و این مشیت مطلقه که فعل حق‌تعالی است، در عالم بسط و سریان یافته و باقی اشیا به واسطه مشیت ظهور یافته‌اند؛ چنان‌که در روایت به آن اشاره شده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> و همچنین نقل شده‌است که به «بسم الله» وجود ظاهر گشته‌است و این «بسم الله»، همان حقیقت اسم اعظم و مشیت مطلقه الهی است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰–۱۰۱.</ref> {{ببینید|انسان کامل|اسم اعظم}}
 
== رابطه مشیت با اراده ==
از دیدگاه [[عارفان]]، اراده خود از شئونِ مشیت است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۸۶–۵۸۷؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ۱/۳۷۷–۳۸۶.</ref> و این ویژگی اراده که مقتضی یکی از دو طرف [[وجود]] و [[عدم]] برای [[ماهیت]] است، از ناحیه مشیت بوده‌است؛ از این‌رو مشیت بر اراده، تقدم ذاتی دارد.<ref>ابن‌ترکه، تمهید القواعد، ۱۳؛ بالی‌زاده، شرح فصوص الحکم، ۲۷۴؛ ← تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۵۳.</ref> افزون بر ترتب، چون اراده به جزئیات تعلق دارد، متعلقاتش کم و زیاد شده و تغییر می‌کنند؛ بر خلاف مشیت که به کلیات تعلق دارد و متعلَّقاتش از ازل تا ابد ثابت‌اند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۰۸۴.</ref> اما علت اینکه اهل معرفت در مواردی مشیت و اراده را به یک معنا به کار می‌برند، این است که مرتبه ذاتیِ مشیت و اراده یکی بوده، به حسب ذات، عین یکدیگر هستند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۰۸۴؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸.</ref>


به اعتقاد امام‌خمینی، مشیت مطلقه فعلی، همان فیض مقدس، وجود منبسط و نور رحمت حق در مقام ظهور و اول صادر از [[مقام غیب]] است که [[تجلی]] بدون واسطه حق شمرده شده، از همه تعینات و تعلقات مجرد است؛<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> زیرا حقایق متعینه، خود نمی‌توانند بدون واسطه به ذات حق ـ که مقدس از همه تعینات است ـ مرتبط باشند، و گرنه لازم می‌آید در ذات حق‌تعالی تقدّر و تعیّن راه پیدا کند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۶.</ref> نیز، همه مراتب و تعینات وجود، مظهر مشیت فعلی حق‌اند<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۲۹ ـ ۱۳۰.</ref> و در هر مرتبه‌ای که هستند، در حقیقت مشیت مستهلک می‌باشند و مشیت با نهایت بساطت و احدیتش با همه اشیا متحد بوده، ظل و سایه وحدت حقه الهی است که بر همه اشیا احاطه قیومیه دارد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸ ـ ۹۹.</ref> بنابراین مشیت، در همه مراتب طولی و عرضی عالم، سریان دارد و به اندازه ظرفیت و استعداد عالمیان، در آنها تجلی می‌کند <ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۹ ـ ۱۰۰.</ref>{{ببینید|نفس رحمانی}}
امام‌خمینی اراده و مشیت را به اراده و مشیت ذاتی و فعلی تقسیم کرده و اراده و مشیت را در مقام ذات و فعل از یک سنخ می‌داند که مشیت و اراده در مقام ذات متحد با آن و در مقام فعل، ظهور حقیقت وجود و سریان آن در مراتب وجود است. ایشان تفاوت [[اراده]] و مشیت ذاتی با اراده و مشیت فعلی را در قدم اراده و مشیت ذاتی و حدوث اراده و مشیت فعلی دانسته و به این شکل احادیث گوناگونی که دراین‌باره وارد شده‌است و اراده حق‌تعالی را حادث و از صفات فعل می‌دانند، نه از صفات ذات، بر اراده فعلی حمل می‌کند و این روایات را بر حسب فهم مخاطب می‌داند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۰۶–۱۰۷.</ref> به باور ایشان، اراده فعلی حق همان مقام «کُنْ» و اراده تکوینی خداوند است که چیزی از آن تخلف نمی‌پذیرد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۹.</ref>


به اعتقاد امام‌خمینی، مشیت فعلی، مقام فاعلیت خداوند<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۵ و ۶۳.</ref> و اصل و اساس اسمای فعلیه است.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۵.</ref> ایشان در جای دیگر، مشیت را همان «وجه الله الباقی» که همه موجودات و تعینات در آن فانی‌اند، دانسته،<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۸.</ref> معتقد است درک [[توحید]] بدون تحقق مقام مشیت، رسیدن به آن و عملی ساختن آن در وجود خود، ممکن نیست؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۵.</ref> زیرا نفی فاعلیتِ حقیقی از ماسوی‌الله به توحید افعالی منجر می‌شود. نیز به باور ایشان از مشیت به اعتبار سریان و بسط و ظهور در مراتب تعینات، به «[[نفس رحمانی]]» و به اعتبار برزخیت میان عالم الوهیت و مراتب خلقی به «[[عماء]]» و «برزخیت کبری» تعبیر می‌شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵ ـ ۴۶؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۲ ـ ۲۹۳.</ref> مشیت، مرتبه‌ای از [[اسم اعظم]] است که در نگاه امام‌خمینی دارای سه مرتبه است: مرتبه الوهیت، مرتبه خارج و مرتبه لفظ؛<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۵.</ref> مشیت مطلقه نیز منطبق بر اسم اعظمِ در مرتبه خارج است. این مطلب شواهد فراوانی در [[قرآن]] <ref>انسان، ۳۰؛ انفال، ۱۷.</ref> و [[روایات]]<ref>صدوق، التوحید، ۱۴۷؛ کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> دارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۹۸ ـ ۵۹۹ و ۶۵۱ ـ ۶۵۲.</ref> {{ببینید|اسم اعظم}}
== رابطه مشیت با قضا و قدر ==
به اعتقاد عارفان، مراتب خلقی عالم بر اساس عین ثابت اشیا و اقتضای ذات آنهاست که به واسطه مشیت از مرتبه غیب ظاهر می‌شود؛ بنابراین مشیت خداوند، مبتنی بر [[اعیان ثابته]] اشیا در حضرت علمیه حق‌تعالی است که استعداد و قَدَر موجودات را معین می‌کند.<ref>ابن‌عربی، فصوص، ۸۲–۸۳؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۲۲ و ۹۶۶–۹۶۷.</ref> اعیان ثابته نیز که خود تنزل [[اسما و صفات|اسما و صفات حق‌اند]] و اقتضای آنها مبتنی بر اقتضای ذاتی آن اسماست، مورد جعل الهی واقع نمی‌شوند؛ زیرا جعل به وجود خارجی تعلق می‌گیرد، در حالی‌که اسما و اعیان ثابته به تبع قدم و ازلیت حق‌تعالی حقایقی ازلی و قدیم هستند؛<ref>جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۲۱۱.</ref> بنابراین آنچه در عالم خارج به موجودات عطا می‌شود، مبتنی بر اقتضای عین ثابته آنها در علم ربوبی است که امری ثابت است.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۴/۳۹۳؛ همو، فصوص الحکم، ۱۳۲؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۶۴–۶۵ و ۵۸۶–۵۹۱.</ref>


==ویژگی‌های مشیت==
طبق این بیان، مشیت حق تابع عین ثابته اشیاست که ثابت و غیرقابل تغییر است؛ زیرا اقتضای اعیان ثابته بوده و غیر مجعول است.<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۲۳۲–۲۳۳.</ref> البته این امر منافاتی با اختیار بندگان ندارد و به معنای جبر نیست؛ زیرا بر اساس نظر امام‌خمینی و دیگر عارفان<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۵۱۳.</ref> مشیت انسان، جلوه مشیت و اراده حق است و مشیت حق‌تعالی اقتضا می‌کند او به اختیار عمل کند؛ در عین حال انسان در فعل و مشیت خود مستقل نیست؛ زیرا لازمه آن خروج از احاطه و اشراف حق است، که بطلانش آشکار است؛ پس اختیار و انتخاب انسان نیز ناشی از مشیت الهی است و فعل انسان در حقیقت هم به او مرتبط است و هم به حق و این معنای «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین» است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۹۸–۵۹۹؛ امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۳۵–۳۶.</ref>{{ببینید|قضا و قدر|اعیان ثابته|جبر و اختیار|اراده}}
اهل معرفت، مشیت را تابع عین ثابت اشیا در حضرت علمیه می‌دانند؛ به این معنا که هر آنچه در عین ثابت شیئی مقدر است، مشیت به آن تعلق می‌گیرد و آن شیء از مرتبه عین ثابت و حضرت علمیه در خارج تحقق پیدا می‌کند <ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۳۶۸ ـ ۳۶۹؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۵.</ref>
امام‌خمینی از آنجاکه مشیت را به ذاتی و فعلی تقسیم می‌کند، برای هر یک ویژگی‌هایی ذکر می‌نماید. ایشان ویژگی مشیت را در مقام ذات بی‌تعین و وحدت می‌داند که به حضرت غیب مرتبط است. این مرتبه که از آن به [[اراده]] نیز تعبیر می‌شود، عرش ذات در مقام احدی جمعی است که اعیان ثابته و وجودهای علمی به واسطه آن تحقق می‌یابند؛<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸ ـ ۱۹۹.</ref> اما ویژگی‌های مشیت در مرتبه فعل که همان فیض مقدس اطلاقی و فیض منبسط است عبارتند از:
#'''وحدت مشیت مطلقه:''' مشیت مطلقه دارای وحدت حقه بوده و این وحدت ظل و سایه وحدت حقه حقیقیه ذات مقدس حق‌تعالی است. چنین مشیتی بسیط بوده و مجرد از هر گونه تعینات و تعلقات است که با وجود این بساطت و وحدت در همه مظاهر و تعینات سریان دارد و موجودات در مراتب خلقی همه ظهور و شئون این مشیت هستند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸ ـ ۹۹.</ref> در حقیقت وحدتی که برای مشیت است، وحدتی به قید اطلاق است، در برابر وحدت حقیقی حق‌تعالی که از قید اطلاق نیز مبرّا است.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۸۱.</ref>
#'''صادر اول بودن مشیت مطلقه:''' از دیدگاه [[فلسفه|فلسفی]] اول صادر از حق‌تعالی [[عقل اول]] است و همه عوالم غیب و شهود به توسط او موجود بوده، بلکه همه عوالم صورت عقل اول است؛<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۶۳.</ref> اما از دیدگاه اهل معرفت، اول صادر، مشیت مطلقه است و سایر موجودات به واسطه او ظهور و وجود یافته‌اند، چنان‌که در روایت آمده‌است که خداوند مشیت را به ذات خود و بقیه موجودات را به واسطه او خلق کرد؛<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> بلکه بر اساس نظر اصحاب تحقیق و [[سیر و سلوک|سلوک]]، هر آنچه در مراتب تعینات و موجودات است، همان مشیت مطلقه است و این تعینات اموری اعتباری هستند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸.</ref> این مشیت در مقام فعل، دارای دو [[تجلی]] و دو تعین است؛ تجلی به [[مقام رحمانیت]] و تجلی به [[مقام رحیمیت]] که جلوه رحمانیت و رحیمیت در مقام ذات است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۷.</ref> به واسطه مشیت رحمانیه اصل وجود و به واسطه رحمت رحیمیه کمال وجود بسط و گسترش می‌یابد<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۷؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۶۵۲.</ref> و این رحمت رحمانیه و رحیمیه کل عالم را فرا گرفته‌اند و [[عقل]] و [[نفس]] از تعینات این رحمت بوده و به تبع از تعینات مشیت شمرده می‌شوند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۴۶.</ref> بنابراین همه عوالم غیب و شهود از تعینات مشیت محسوب می‌شوند و نسبت مشیت به همه آنها یکسان است؛ اگرچه نسبت این تعینات به مشیت به حسب مرتبه‌ای که دارند مختلف است.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۶۱ ـ ۶۲.</ref> اول تعین این مشیت مطلقه در عالم خلق، عقل اول است که اول مخلوق از روحانیون و مجرد از تعلقات جسمانی است که از آن به نور [[پیامبر اسلام|نبی ختمی(ص)]] و روح او تعبیر می‌شود.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۱ ـ ۲۲؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۶۱.</ref>
#'''احاطه و شمول مشیت مطلقه:''' مقام مشیت مطلقه بر همه موجودات ملکی و ملکوتی احاطه قیومی دارد و همه موجودات به اعتباری تعینات آن شمرده می‌شوند و به جهت اینکه همه مشیت‌های بندگان، [[فنا|فانی]] در مشیت حق است؛ بلکه خود بندگان و شئون آنها نیز مظهر و آینه مشیت حق شمرده می‌شوند. چنان‌که در روایت آمده‌است که مشیت بنده و ذات و کمالات او، به عین مشیت حق است.<ref>صدوق، التوحید، ۳۴۰؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۹۸.</ref> بنابراین همه عالم از شئون و ظهورات مشیت است و این همان شمول مشیت، سریان وجود، بسط رحمت و مقام الهیت خداوند است.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۹.</ref>
#'''غیر محدود بودن مشیت مطلقه:''' مشیت مطلقه از آنجاکه از غیر محدود صادر می‌شود و وجودی بسیط و واحد است، هیچ حدی ندارد؛ زیرا معقول نیست از علت غیر محدود امر محدود بدون واسطه صادر شود؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۰۵.</ref> چون در صورت تقید و تعین این صادر از حق، آن متجلی و مبدء نیز معین و مقید خواهد شد؛<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۶ ـ ۲۷.</ref> بلکه از آنجاکه مبدء، صرف الوجود است، صادر از آن هم صرف الوجود خواهد بود، لکن این وجود غیر محدود که عالم کثرات را شامل می‌شود، به جهت حدود و تعیّناتی که این عالم کثرات دارند و به جهت قرب و پس از حق‌تعالی، متعین شده و دارای مراتب کمال و نقص می‌گردد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۰۵.</ref>
#'''محجوب بودن مشیت مطلقه:''' مشیت مطلقه اگرچه مقام ظهور حقیقت وجود است و این برای هر صاحب ادراکی مشهود است، با این حال، این حقیقت در پس پرده تعینات، ادراک می‌شود و حقیقت و کنه آن مجهول است، اگرچه به حسب هویت و وجود معلوم است. از این جهت برای غیر اهل معرفت جهت سریان و بسط و اطلاق آن محجوب و پنهان است و اهل معرفت به قدر مقامی که دارند، می‌توانند به آن حقیقت دست یابند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۱.</ref>
#'''اسم اعظم بودن مشیت مطلقه:''' مشیت مطلقه عبارت است از ظهور [[اسم اعظم|اسم اعظم الهی]] به حسب حقیقت خارجی که خود دارای تعینی نبوده و تعین هر متعینی است؛<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۸.</ref> همچنان‌که اسم اعظم الهی به حسب حقیقت عینی، عبارت است از [[انسان کامل]] و [[حقیقت محمدیه]] که به عین ثابت خود متحد با اسم اعظم در مقام الوهیت است <ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۷.</ref> مشیت مطلقه ظل و سایه اسم اعظم الله و اول ظهور آن شمرده می‌شود و آن مقام الوهیت حق‌تعالی است که به واسطه آن حق‌تعالی ساری و ظاهر در همه عوالم گشته‌است <ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۹.</ref> به اعتقاد [[امام‌خمینی]] مشیت مطلقه به جهت عمومیت آن ظل اسم «الله» است نه اسم «الرحمن»؛ زیرا اسم رحمن تابع اسم الله و اسم الله محیط بر آن است و مشیت مطلقه نمی‌تواند ظل اسم رحمن باشد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۴۷ ـ ۴۸.</ref> بنابراین مشیت مطلقه ظهور اسم الله و اسم اعظم الهی است و دارای مقام مشیت رحمانیه که بسط وجود مطلق است و مشیت رحیمیه که بسط کمال وجود است، می‌باشد، چنان‌که در «[[بسم الله]]» آمده‌است <ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۷.</ref> و این مشیت مطلقه که فعل حق‌تعالی است، در عالم بسط و سریان یافته و باقی اشیا به واسطه مشیت ظهور یافته‌اند؛ چنان‌که در روایت به آن اشاره شده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> و همچنین نقل شده‌است که به «بسم الله» وجود ظاهر گشته‌است و این «بسم الله»، همان حقیقت اسم اعظم و مشیت مطلقه الهی است.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰ ـ ۱۰۱.</ref> {{ببینید|انسان کامل|اسم اعظم}}
==رابطه مشیت با اراده==
از دیدگاه [[عارفان]]، اراده خود از شئونِ مشیت است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۸۶ ـ ۵۸۷؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ۱/۳۷۷ ـ ۳۸۶.</ref> و این ویژگی اراده که مقتضی یکی از دو طرف [[وجود]] و [[عدم]] برای [[ماهیت]] است، از ناحیه مشیت بوده‌است؛ از این‌رو مشیت بر اراده، تقدم ذاتی دارد.<ref>ابن‌ترکه، تمهید القواعد، ۱۳؛ بالی‌زاده، شرح فصوص الحکم، ۲۷۴؛ ← تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۵۳.</ref> افزون بر ترتب، چون اراده به جزئیات تعلق دارد، متعلقاتش کم و زیاد شده و تغییر می‌کنند؛ بر خلاف مشیت که به کلیات تعلق دارد و متعلَّقاتش از ازل تا ابد ثابت‌اند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۰۸۴.</ref> اما علت اینکه اهل معرفت در مواردی مشیت و اراده را به یک معنا به کار می‌برند، این است که مرتبه ذاتیِ مشیت و اراده یکی بوده، به حسب ذات، عین یکدیگر هستند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۰۸۴؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸.</ref>


امام‌خمینی اراده و مشیت را به اراده و مشیت ذاتی و فعلی تقسیم کرده و اراده و مشیت را در مقام ذات و فعل از یک سنخ می‌داند که مشیت و اراده در مقام ذات متحد با آن و در مقام فعل، ظهور حقیقت وجود و سریان آن در مراتب وجود است. ایشان تفاوت [[اراده]] و مشیت ذاتی با اراده و مشیت فعلی را در قدم اراده و مشیت ذاتی و حدوث اراده و مشیت فعلی دانسته و به این شکل احادیث گوناگونی که دراین‌باره وارد شده‌است و اراده حق‌تعالی را حادث و از صفات فعل می‌دانند، نه از صفات ذات، بر اراده فعلی حمل می‌کند و این روایات را بر حسب فهم مخاطب می‌داند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۶ ـ ۱۰۷.</ref> به باور ایشان، اراده فعلی حق همان مقام «کُنْ» و اراده تکوینی خداوند است که چیزی از آن تخلف نمی‌پذیرد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۹.</ref>
اتحاد با [[حقیقت محمدیه]] و علویه عارفان، انسان کامل را غایت مشیت حق در ظهور عالم می‌شمارند که مشتمل بر حقیقت همه حقایق و عوالم است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۴۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۵–۳۲۶.</ref> بعضی از عارفان برای حقیقت محمدیه و علویه که باطن و عین ثابت انسان کامل ختمی (ص) و علوی (ع) است مراتبی قائل شده‌اند و اولین ظهور آنها در مراتب خلقی را مشیت فعلی می‌دانند که در تعینات خلقی به صورت [[عالم عقل]]، [[عالم مثال]] و [[عالم ماده]] ظاهر می‌شود و مرتبه خارج وجود مقدس نبی خاتم (ص) و وصی اوست.<ref>جلوه، مجموعه آثار حکیم جلوه، ۲۸۵.</ref> {{ببینید|حقیقت محمدیه}}
==رابطه مشیت با قضا و قدر==
به اعتقاد عارفان، مراتب خلقی عالم بر اساس عین ثابت اشیا و اقتضای ذات آنهاست که به واسطه مشیت از مرتبه غیب ظاهر می‌شود. بنابراین مشیت خداوند، مبتنی بر [[اعیان ثابته]] اشیا در حضرت علمیه حق‌تعالی است که استعداد و قَدَر موجودات را معین می‌کند.<ref>ابن‌عربی، فصوص، ۸۲ ـ ۸۳؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۲۲ و ۹۶۶ ـ ۹۶۷.</ref> اعیان ثابته نیز که خود تنزل [[اسما و صفات|اسما و صفات حق‌اند]] و اقتضای آنها مبتنی بر اقتضای ذاتی آن اسماست، مورد جعل الهی واقع نمی‌شوند؛ زیرا جعل به وجود خارجی تعلق می‌گیرد، در حالی‌که اسما و اعیان ثابته به تبع قدم و ازلیت حق‌تعالی حقایقی ازلی و قدیم هستند؛<ref>جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۲۱۱.</ref> بنابراین آنچه در عالم خارج به موجودات عطا می‌شود، مبتنی بر اقتضای عین ثابته آنها در علم ربوبی است که امری ثابت است.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۴/۳۹۳؛ همو، فصوص الحکم، ۱۳۲؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۶۴ ـ ۶۵ و ۵۸۶ ـ ۵۹۱.</ref>


طبق این بیان، مشیت حق تابع عین ثابته اشیاست که ثابت و غیر قابل تغییر است؛ زیرا اقتضای اعیان ثابته بوده و غیر مجعول است.<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۲۳۲ ـ ۲۳۳.</ref> البته این امر منافاتی با اختیار بندگان ندارد و به معنای جبر نیست؛ زیرا بر اساس نظر امام‌خمینی و دیگر عارفان<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۵۱۳.</ref> مشیت انسان، جلوه مشیت و اراده حق است و مشیت حق‌تعالی اقتضا می‌کند او به اختیار عمل کند؛ در عین حال انسان در فعل و مشیت خود مستقل نیست؛ زیرا لازمه آن خروج از احاطه و اشراف حق است، که بطلانش آشکار است؛ پس اختیار و انتخاب انسان نیز ناشی از مشیت الهی است و فعل انسان در حقیقت هم به او مرتبط است و هم به حق و این معنای «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین» است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۹۸ ـ ۵۹۹؛ امام خمینی، الطلب و الاراده، ۳۵ ـ ۳۶.</ref>{{ببینید|قضا و قدر|اعیان ثابته|جبر و اختیار|اراده}}
به باور امام‌خمینی مشیت با حقیقت محمدیه و علویه متحد است و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) با مشیت مطلقه الهی هم افق هستند و باقی مخلوقات از تعینات مشیت شمرده می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۵۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۴۷.</ref> به اعتقاد ایشان، مشیت فعلی، متحد با حقیقت محمدیه و علویه است<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰.</ref> و مظهر حقیقت محمدیه، [[پیامبر اکرم(ص)]] می‌باشد که عین ثابت ایشان در مقام الهیت با اسم اعظم متحد است و دیگر [[اعیان ثابته]] و اسمای الهیه از تجلیات آن حقیقت‌اند.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵.</ref> ایشان در این زمینه به ادعیه و روایات پرشماری استناد کرده‌است؛ مانند این بخش از [[زیارت جامعه]]: «بِکُم فَتَحَ اللهُ وَ بِکُم یَختِمُ: به واسطه شما خدا عالم را آغاز کرد و به واسطه شما آن را به پایان می‌برد»<ref>صدوق، من لایحضر، ۲/۶۱۵.</ref> و نیز روایاتی که خلق [[عرش]] و کرسی را به [[اهل بیت(ع)]] نسبت می‌دهند.<ref>دیلمی، ارشاد القلوب الی الصواب، ۲/۴۰۳.</ref> یا روایاتی که [[امامان(ع)]]، خود را مشیت الهی معرفی می‌کنند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۶/۱۴.</ref> طبق این بیان، [[پیامبران(ع)]]<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۶.</ref> و امامان (ع) در قوس نزول عالم، منطبق بر مشیت و واسطه حق و خلق‌اند و در قوس صعود تا مقام «[[احدیت و واحدیت|احدیت]]» و «أو أدنی» عروج می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۴۸–۴۹؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵ و ۴۵؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۴؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۴۷–۴۸، ۵۲ و ۷۷–۷۸.</ref>


اتحاد با [[حقیقت محمدیه]] و علویه عارفان، انسان کامل را غایت مشیت حق در ظهور عالم می‌شمارند که مشتمل بر حقیقت همه حقایق و عوالم است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۴۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۵ ـ ۳۲۶.</ref> بعضی از عارفان برای حقیقت محمدیه و علویه که باطن و عین ثابت انسان کامل ختمی(ص) و علوی(ع) است مراتبی قائل شده‌اند و اولین ظهور آنها در مراتب خلقی را مشیت فعلی می‌دانند که در تعینات خلقی به صورت [[عالم عقل]]، [[عالم مثال]] و [[عالم ماده]] ظاهر می‌شود و مرتبه خارج وجود مقدس نبی خاتم(ص) و وصی اوست.<ref>جلوه، مجموعه آثار حکیم جلوه، ۲۸۵.</ref> {{ببینید|حقیقت محمدیه}}
== چگونگی شهود و وصول به مقام مشیت مطلقه ==
امام‌خمینی شهود مشیت مطلقه را تنها از طریق عروج از عالم طبیعت و ترک علایق دنیوی و شهوات نفسانی می‌داند<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۷.</ref> که بنده باید از عالم طبیعت به عالم مثال و عالم ارواح عروج کند، سپس به عالم مشیت برسد<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۹۷.</ref> و تا بنده از [[حجب|حجاب]] انانیت خارج نشود و متحقق به مقام مشیت مطلقه و [[فیض اقدس و مقدس|فیض مقدس]] نشود، نمی‌تواند حقایق توحید را درک کند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۵.</ref> سالک نیز پیش از رسیدن به این مقام، بعضی از روحانیان عالم بالا، چون ملائکه مهیّمه و [[عقول مجرد]] را مشاهده می‌کند و وقتی به مقام قرب مطلق رسید، رحمت واسعه و وجود منبسط حق را مشاهده می‌کند که همه موجودات در آن مستهلک هستند و این همان مرتبه تدلّی است که آیه شریفه «دَنا فَتَدَلَّی»<ref>نجم، ۸.</ref> به آن اشاره دارد.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۷–۱۸.</ref>


به باور امام‌خمینی مشیت با حقیقت محمدیه و علویه متحد است و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) با مشیت مطلقه الهی هم افق هستند و باقی مخلوقات از تعینات مشیت شمرده می‌شوند.<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۵۶؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۴۷.</ref> به اعتقاد ایشان، مشیت فعلی، متحد با حقیقت محمدیه و علویه است<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰.</ref> و مظهر حقیقت محمدیه، [[پیامبر اکرم(ص)]] می‌باشد که عین ثابت ایشان در مقام الهیت با اسم اعظم متحد است و دیگر [[اعیان ثابته]] و اسمای الهیه از تجلیات آن حقیقت‌اند.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵.</ref> ایشان در این زمینه به ادعیه و روایات پرشماری استناد کرده‌است؛ مانند این بخش از [[زیارت جامعه]]: «بِکُم فَتَحَ اللهُ وَ بِکُم یَختِمُ: به واسطه شما خدا عالم را آغاز کرد و به واسطه شما آن را به پایان می‌برد»<ref>صدوق، من لایحضر، ۲/۶۱۵.</ref> و نیز روایاتی که خلق [[عرش]] و کرسی را به [[اهل بیت(ع)]] نسبت می‌دهند.<ref>دیلمی، ارشاد القلوب الی الصواب، ۲/۴۰۳.</ref> و یا روایاتی که [[امامان(ع)]]، خود را مشیت الهی معرفی می‌کنند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۶/۱۴.</ref> طبق این بیان، [[پیامبران(ع)]] <ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۶.</ref> و امامان(ع) در قوس نزول عالم، منطبق بر مشیت و واسطه حق و خلق‌اند و در قوس صعود تا مقام «[[احدیت و واحدیت|احدیت]]» و «أو أدنی» عروج می‌کنند.<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۴۸ ـ ۴۹؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵ و ۴۵؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۴؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۴۷ ـ ۴۸، ۵۲ و ۷۷ ـ ۷۸.</ref>
== پانویس ==
==چگونگی شهود و وصول به مقام مشیت مطلقه==
امام‌خمینی شهود مشیت مطلقه را تنها از طریق عروج از عالم طبیعت و ترک علایق دنیوی و شهوات نفسانی می‌داند<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۷.</ref> که بنده باید از عالم طبیعت به عالم مثال و عالم ارواح عروج کند، سپس به عالم مشیت برسد <ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۷.</ref> و تا بنده از [[حجب|حجاب]] انانیت خارج نشود و متحقق به مقام مشیت مطلقه و [[فیض اقدس و مقدس|فیض مقدس]] نشود، نمی‌تواند حقایق توحید را درک کند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۵.</ref> سالک نیز پیش از رسیدن به این مقام، بعضی از روحانیان عالم بالا، چون ملائکه مهیّمه و [[عقول مجرد]] را مشاهده می‌کند و وقتی به مقام قرب مطلق رسید، رحمت واسعه و وجود منبسط حق را مشاهده می‌کند که همه موجودات در آن مستهلک هستند و این همان مرتبه تدلّی است که آیه شریفه «دَنا فَتَدَلَّی»<ref>نجم، ۸.</ref> به آن اشاره دارد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۷ ـ ۱۸.</ref>
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
 
== منابع ==
{{منابع|۲}}
{{منابع|۲}}
* قرآن کریم.  
* قرآن کریم.
* آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، تصحیح سیدمحسن موسوی تبریزی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۲ق.
* آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، تصحیح سیدمحسن موسوی تبریزی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۲ق.
* ابن‌ترکه، صائن‌الدین، شرح فصوص الحکم، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* ابن‌ترکه، صائن‌الدین، شرح فصوص الحکم، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، التعلیقات، تحقیق عبدالرحمن بدوی، بیروت، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
* ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، التعلیقات، تحقیق عبدالرحمن بدوی، بیروت، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
* ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
* ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
* ابن‌عربی، محی‌الدین، فصوص الحکم، تحقیق ابوالعلاء عفیفی، تهران، الزهرا(س)، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
* ابن‌عربی، محی‌الدین، فصوص الحکم، تحقیق ابوالعلاء عفیفی، تهران، الزهرا (س)، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
* ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
* ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
* اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب و الاراده، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب و الاراده، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
* بالی‌زاده، مصطفی، شرح فصوص الحکم، تحقیق فادی اسعد نصیف، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
* بالی‌زاده، مصطفی، شرح فصوص الحکم، تحقیق فادی اسعد نصیف، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
* بیهقی، احمدبن‌حسین، الاسماء و الصفات، تحقیق عبدالرحمن عمیره، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
* بیهقی، احمدبن‌حسین، الاسماء و الصفات، تحقیق عبدالرحمن عمیره، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
* تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمن عمیره، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمن عمیره، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
* تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
* جامی، عبدالرحمن، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، تصحیح ویلیام چیتیک، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
* جامی، عبدالرحمن، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، تصحیح ویلیام چیتیک، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
* جلوه، سیدابوالحسن، مجموعه آثار حکیم جلوه، مقدمه و تصحیح حسن رضازاده، تهران، حکمت، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* جلوه، سیدابوالحسن، مجموعه آثار حکیم جلوه، مقدمه و تصحیح حسن رضازاده، تهران، حکمت، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، تحقیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
* جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص الحکم، تحقیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
* جوهری، اسماعیل‌بن‌حماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* جوهری، اسماعیل‌بن‌حماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* خواجه‌نصیر طوسی، محمدبن‌محمد، تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
* خواجه‌نصیر طوسی، محمدبن‌محمد، تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
* دیلمی، حسن‌بن‌محمد، ارشاد القلوب الی الصواب، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* دیلمی، حسن‌بن‌محمد، ارشاد القلوب الی الصواب، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسه امام‌صادق(ع)، بی‌تا.
* سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسه امام‌صادق (ع)، بی‌تا.
* صدوق، محمدبن‌علی، التوحید، تحقیق سیدهاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
* صدوق، محمدبن‌علی، التوحید، تحقیق سیدهاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
* صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* فیض کاشانی، ملامحسن، الشافی فی العقائد و الاخلاق و الاحکام، تحقیق مهدی انصاری قمی، دار لوح المحفوظ، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
* فیض کاشانی، ملامحسن، الشافی فی العقائد و الاخلاق و الاحکام، تحقیق مهدی انصاری قمی، دار لوح المحفوظ، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
* فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* کاشانی، عبدالرزاق، قم، بیدار، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.
* کاشانی، عبدالرزاق، قم، بیدار، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.
* کتاب مقدس، بی‌جا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
* کتاب مقدس، بی‌جا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار (ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
* مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
* نراقی، ملامهدی، اللمعات العرشیه، تحقیق علی اوجبی، کرج، عهد، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
* نراقی، ملامهدی، اللمعات العرشیه، تحقیق علی اوجبی، کرج، عهد، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
*زهرا اردستانی، [https://books.khomeini.ir/books/10009/329/ مشیت]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹-۳۳۵.
* زهرا اردستانی، [https://books.khomeini.ir/books/10009/329/ مشیت]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹–۳۳۵.


[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های جلد نهم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد نهم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:عرفان]]
[[رده:کلام]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
۱۵٬۸۸۰

ویرایش