اقلیتهای دینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
[[رده:مفاهیم اجتماعی]] | [[رده:مفاهیم اجتماعی]] | ||
[[رده:فقه]] | [[رده:فقه]] | ||
[[رده: | [[رده:مقالههای دارای شناسه]] |
نسخهٔ ۱۵ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۸
اقلیتهای دینی، پیروان سایر ادیان آسمانی در جمهوری اسلامی ایران.
اقلیت دینی به معنای پیرو دین یا کیشی مغایر با کیش عامه مردم یک جامعه است. در فقه اسلامی، از اقلیتهای دینی با عنوان «اهل ذمّه» یا «ذمّی» یادشده است. اقلیتهای دینی در جامعه دارای حقوقی هستند که این حقوق هم از نظر اسلام و هم از نظر حقوق بینالملل مورد توجه قرار گرفته است.
در ایران، بر اساس آموزههای فقهی و متون قانونی، تنها اقلیتهای دینیای که در اصول ۱۳ و ۶۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی به آنها اشاره شده است (زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان)، رسمیت دارند.
امامخمینی اسلام را حافظ حقوق اقلیتهای دینی میدانست و معتقد بود این گروه تحت حمایت حکومت اسلامی هستند و احکام اسلام، همانند مسلمانان درباره آنان جاری و خون و مالشان محترم است؛ البته مشروط به پذیرفتن قوانین جامعۀ اسلامی از سوی آنها. ایشان در کنار احکام اجتماعی اقلیتهای دینی، به عنوان یک فقیه، احکام و مسائل مرتبط با اهل کتاب را بهطور تفصیلی بیان کرده است.
مفهومشناسی
اقلیت دینی یا مذهبی به گروهی اندک از مردم یک کشور یا یک شهر گفته میشود که پیرو دین یا کیشی مغایر با کیش عامه مردم همان شهر یا کشورند،[۱] از آنجاکه اکثر قاطع مردم ایران پیرو اسلام و مسلماناند، پیروان ادیان آسمانی دیگر در ایران جزء اقلیتهای دینی محسوب میشوند. از نگاه کاربردی این واژه نوعاً در برابر اقلیتهای مذهبی به کار میرود که اشاره به اقلیتهای سایر مذاهب اسلامی دارد. امامخمینی هم در کاربرد واژه اقلیت، آن را تنها به معنای اقلیتهای دینی در مقابل مسلمانان میپذیرفت و کاربرد آن را برای طوایف و گروههایی مانند کردها، بلوچها و دیگران موجب جدایی برادران مسلمان از یکدیگر دانسته و رد میکرد.[۲] (ببینید: قومیت)
در فقه اسلامی، از اقلیتهای دینی با عنوان «اهل ذمّه» یا «ذمّی» یادشده است.[۳] ذمه در فارسی به معنای عهد، پیمان، ضمان، کفالت، امان و پناه آمدهاست[۴] و اهل ذمه آن دسته از اهل کتاب هستند که به واسطه پیمانی که با حاکم اسلامی بستهاند، مجازند در پناه حکومت اسلامی، آزادانه و مطابق قانون دینی خود زندگی کنند و از حق و تکلیف متقابل نسبت به حکومت برخوردارند.[۵]
پیشینه
در قرآن کریم، از تورات و انجیل به عنوان کتابهای آسمانی یادشده[۶] و نام دو گروه دینی صابئان و مجوسیان (زرتشتیان) نیز در کنار یهودیان و مسیحیان آمدهاست،[۷] اما به اهل کتاب بودن آنها تصریح نشدهاست،[۸] با این حال، بنابر بعضی روایات اهل بیت(ع)،[۹] زرتشتیان به اهل کتاب ملحقاند و احکام اهل کتاب دربارهٔ آنان اجرا میشود،[۱۰] (ببینید: اهل کتاب(۱)) ولی دربارهٔ صابئان دیدگاههای گوناگونی وجود دارد: برخی آنان را معتقد به یکی از ادیان الهی میدانند[۱۱] و برخی بر آناند آیین و مذهب صابئان، مرکب از زرتشتی و یهودی و حرانی است[۱۲] همچنین آنها در روایتی بتپرست و ستارهپرست معرفی شدهاند.[۱۳]
فقها[۱۴] ازجمله امامخمینی[۱۵] بر این باورند که قرارداد ذمه تنها با اهل کتاب (زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان) بسته میشود و با غیر آنان از مشرکان و فرقههای باطل منعقد نمیگردد.
در حقوق بینالملل نیز به حقوق اقلیتها توجه شدهاست؛ به گونهایکه در سند حقوق اقلیتهای ۱۹۹۲م سازمان ملل و دیگر اسناد جهانی، از عدم اعمال تبعیض علیه اقلیتها سخن به میان آمدهاست[۱۶] با وجود این در برخی کشورها، نظیر عربستان، با نقض حقوق مذهبی و قانونی شیعیان،[۱۷] نقض حقوق اقلیتها در طول تاریخ معاصر افغانستان،[۱۸] تقابل اقلیت کرد و دولت ترکیه در دهههای اخیر،[۱۹] نسلکشی مسلمانان میانمار[۲۰] و نقض برخی از حقوق مسلمانان، در اروپا[۲۱] حقوق اقلیتها نقض شدهاست.
در ایران، بر اساس آموزههای فقهی اسلام و متون قانونی، تنها اقلیتهای دینیای که در اصول ۱۳ و ۶۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی به آنها اشاره شدهاست، رسمیت دارند. بدین ترتیب طبق اصل ۱۳ قانون اساسی «زرتشتیان»، «یهودیان» که در ایران به کلیمیان شهرت دارند و «مسیحیان» اقلیتهای دینی رسمی کشور بهشمار میروند.[۲۲]
امامخمینی به عنوان فقیه و عالم دینی، احکام و مسائل مرتبط با اهل کتاب را مطرح کردهاست. ایشان در کنار بیان تفصیلی احکام فقهی اهل ذمه[۲۳] به بحث کلامی مسئله نیز اشاره کرده و از احتمال نجات اخروی و معاقبنبودن افراد غیر مقصر اهل کتاب سخن گفتهاست.[۲۴] ایشان به حقوق اقلیتهای دینی کشور اهتمام داشت و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به رعایت احترام و رعایت حقوق آنان و خوشرفتاری حکومت اسلامی با آنها وعده داده بود،[۲۵] همچنانکه پس از استقرار نظام اسلامی، همواره بر حفظ حقوق، رفاه و آسایش، تأمین مصالح و رفتار عدالتآمیز با آنان به مثابه شهروندان ایرانی تأکید میکرد.[۲۶]
اقلیتهای دینی با توجه به مواضع و دیدگاههای امامخمینی و با نگاهی مثبت به فرایند انقلاب، به خیل عظیم مردم انقلابی پیوستند[۲۷] و پس از پیروزی انقلاب، بزرگان اقلیتهای دینی، اعم از نمایندگان انجمن زرتشتیان، نمایندگان خلیفهگری ارامنه و اعضای جامعه کلیمیان ایران به منظور تأیید و پذیرش رهبری امامخمینی به دیدار ایشان رفتند،[۲۸] همچنین با آغاز جنگ تحمیلی و در طول سالهای دفاع مقدس، اقلیتهای دینی به گونههای مختلف، همچون صدور بیانیه[۲۹] و حضور در جبهههای جنگ، همراهی خود را با ملت و انقلاب نشان دادند و کشتهگان و ایثارگران متعددی تقدیم ایران و انقلاب کردند.[۳۰]
حقوق و وظایف اقلیتهای دینی
اقلیتهای دینی، چنانکه امامخمینی خاطرنشان کردهاست، طبق قرارداد ذمه، تحت حمایت حکومت اسلامی هستند و احکام اسلام، همانند مسلمانان دربارهٔ آنان جاری و خون و مالشان محترم است. [۳۱] آموزههای اسلام بهصراحت بر لزوم حفظ حقوق اقلیتها، همچون حق آزادی عقیده، حق اظهار نظر، حق امنیت و حفظ جان و مال و آبرو، حق برخورداری از عدالت اجتماعی، حقوق مالی و اقتصادی و حقوق شخصی و مدنی تأکید میورزد. به این مطلب در آیات قرآن[۳۲] و رفتار و گفتار معصومان(ع)،[۳۳] بارها توجه و تأکید شدهاست.[۳۴]
اقلیتهای دینی در برابر حقوق یادشده، مسئولیت و تعهداتی هم دارند؛ ازجمله اینکه باید به مفاد پیمان با مسلمانان پایبند باشند و قوانین اسلام را محترم بشمارند و حقوق مالی (جزیه) جامعهای را که در آن زندگی میکنند، بپردازند[۳۵] با این حال، وضعیت حقوق اقلیتها و چگونگی رفتار با آنان در حکومت دینی و نظام انقلابی از مهمترین مسائل و پرسشهایی بود که خبرنگاران بارها در آستانه و پس از پیروزی انقلاب، از امامخمینی پرسیدند.[۳۶] ایشان با تأکید بر اینکه چنین پرسشها و شبهاتی نشئتگرفته از تبلیغات رژیم پهلوی و رسانههای بیگانه علیه اسلام و حکومت اسلامی و برای اخلال در مسیر انقلاب است،[۳۷] اشاره میکرد که رفتار رژیم پهلوی با اقلیتهای دینی بهتر از رفتار با مسلمانان نبود و آنان نیز تحت جور و ستم بودهاند و حقوق و آزادیشان، همچون دیگر ایرانیان، پایمال شدهاست و آنان نیز مخالف این رژیم هستند.[۳۸] ایشان تأکید میکرد در نظام اسلامی، اقلیتهای دینی، همچون دیگر ایرانیان مورد احترام[۳۹] و در رفاه و آسایش[۴۰] خواهند بود و با ایشان برابر عدل و انصاف و قانون رفتار میشود[۴۱] و تمامی حقوق مشروع ایشان تأمین خواهد شد[۴۲] چنانکه ایشان خاطرنشان کرد پس از تشکیل حکومت اسلامی، از آن دسته ایرانیان یهودی که به اسرائیل رفتهاند، دعوت خواهد شد به ایران برگردند،[۴۳] نیز ایشان با اشاره به هموطنان زرتشتی خاطرنشان ساخت که از سوی آنان هیچ زیانی متوجه کشور و جامعه اسلامی نیست و بسیاری از آنان انسانهای شریفی هستند.[۴۴]
به اعتقاد امامخمینی، قوانین اسلام در قبال اقلیتهای دینی، نسبت به دیگر ادیان و مکاتب، پیشرو و پیشاهنگ است[۴۵] و همواره حافظ حقوق مشروع اقلیتهاست،[۴۶] و بر رعایت احترام ایشان در جامعه اسلامی،[۴۷] و تأمین حقوق آنان به دست حکومت اسلامی تأکید کردهاست[۴۸] در نگاه ایشان، ازآنجاکه اقلیتها در پناه اسلام و مسلمین هستند، نباید هیچگونه تعرضی به آنان شود.[۴۹] ایشان در این راستا و به عنوان مصداقی از رعایت حقوق اقلیتها در حکومت اسلامی، بارها به ماجرای بیرونآوردن خلخال از پای زنی یهودی در حکومت امامعلی(ع)، و واکنش دفاعی شدید ایشان اشاره کردهاست.[۵۰]
امامخمینی، میان ایرانیان مسلمان و اقلیتهای دینی ایرانی، در برخورداری از حقوق اساسی و اولیه، تفکیک و تمایزی قائل نبود[۵۱] و دربارهٔ آزادی اقلیتها اعتقاد داشت اسلام بیش از هر دین و مسلکی به اقلیتهای دینی آزادی دادهاست[۵۲] و آنان را در اظهار نظر و ایفای شعائر و مراسم دینی و اجتماعی خود آزاد شمردهاست[۵۳] و دولت اسلامی نیز موظف به پاسداری از حقوق و آزادی آنان است،[۵۴] البته امامخمینی، آزادی آنان را مشروط به این میدانست که به توطئه و خرابکاری نینجامد و ناقض احکام اسلام و قانون اساسی و مضر به حال ملت و مملکت نباشد.[۵۵]
امامخمینی حقوق سیاسی اقلیتهای دینی را نیز در نظر داشت؛ از اینرو در حکم ابلاغی به نخستوزیر دولت موقت، برای تدوین و تصویب قانون اساسی تصریح کرد نمایندگان اقلیتهای دینی نیز در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور داشته باشند.[۵۶] ایشان بارها بر حق اقلیتها در انتخاب نماینده برای مجلس شورای اسلامی نیز تأکید کرد.[۵۷] ایشان اقلیتهای دینی را به حضور در صحنههای اجتماعی و حفظ اتحاد تحت لوای توحید و وحدت کلمه، فرا میخواند[۵۸] و در وصیتنامه خویش نیز به آنان توصیه کردهاست با عبرتگرفتن از دوران رژیم پهلوی، نمایندگانی متعهد به مذهب خود، نظام جمهوری اسلامی، غیر وابسته به قدرتهای خارجی و بدون گرایش به مکاتب الحادی و انحرافی و التقاطی انتخاب کنند.[۵۹]
جایگاه و حقوق در قانون اساسی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر اساس رهنمودهای امامخمینی تدوین شده و مورد تأیید ایشان قرار گرفتهاست، بر حقوق اقلیتهای دینی بهصراحت تأکید کردهاست و بهرسمیت شناختن موجودیت و هویت اقلیتهای دینی و عدم تبعیض و برابری در برخورداری از حقوق و آزادیهای اساسی از آن جمله است.
اصول ۱۲ و ۱۳ قانون اساسی دین رسمی کشور را اسلام و مذهب جعفری اثناعشری دانستهاست؛ و طبق اصل ۱۴ قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی و مسلمانان موظفاند با غیر مسلمانان بر مبنای اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی رفتار و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند.
از مهمترین حقوق شناختهشده اقلیتها در قانون اساسی، برابری حقوق آنان با دیگر ایرانیان است که در فصل سوم قانون اساسی ـ که به «حقوق ملت» اختصاص یافته ـ آمدهاست. بیشتر اصول قانون اساسی مانند اصول ۱۹ و ۲۰ با عباراتی، چون مردم ایران، همه افراد ملت و هر فرد ایرانی همراه است که نشان میدهد حقوق و آزادیهای اساسی برای همه شهروندان و اتباع ایرانی، بدون توجه به وابستگیهای قومی و نژادی و زبانی و دینی در نظر گرفته شدهاست.
بنابر اصل ۱۳ قانون اساسی، اقلیتهای دینی در پایبندی به عقاید دینی و ایفای شعائر و مناسک و مراسم مذهبی خود در حدود قانون، آزادند؛ همچنانکه در خصوص احوال شخصیه، مانند ازدواج، طلاق، ارث، وصیت و تعلیمات دینی میتوانند بنابر آیین خود عمل کنند و طبق اصل ۲۶ قانون اساسی از حقوق اجتماعی و سیاسی، مانند حق تشکیل احزاب و جمعیتها و انجمنها برخوردارند. از سوی دیگر، با توجه به برخی اصول قانون اساسی مانند اصل ۳ که بر مشارکت عامه، اداره امور کشور با اتکا به آرای مردم در اصل ۶ و برابری آحاد ملت در اصول ۱۹ و ۲۰ تأکید کردهاست، روشن میشود اقلیتها نیز از حق مشارکت سیاسی برای انتخاب مسئولان کشور، مانند دیگر مردم ایران برخوردارند. قانون اساسی برای اقلیتها حق انتخاب نماینده برای مجلس شورای اسلامی قائل شدهاست و در اصل ۱۶۴ قانون اساسی نیز برای زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده، مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنی شمال و جنوب هر کدام یک نماینده در نظر گرفته شدهاست و بر اساس اصل ۶۷ قانون اساسی با احترامگذاشتن به کتاب آسمانی آنان، حق سوگندخوردن به آن را در مراسم تحلیف برای نمایندگان اقلیتها در نظر گرفتهاست.
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۲۶۷۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۰.
- ↑ طوسی، المبسوط، ۲/۴۲؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۹/۲۷۵؛ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۲۱/۲۲۷.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۷/۱۰۱۲۹.
- ↑ شریعتی، حقوق و وظایف غیر مسلمانان در جامعه اسلامی، ۳۰.
- ↑ آل عمران، ۶۵؛ مائده، ۶۸.
- ↑ بقره، ۶۲؛ مائده، ۶۹؛ حج، ۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۳۰۶–۳۰۸.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۵/۱۲۶.
- ↑ طوسی، النهایه، ۱۹۳؛ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۲۱/۲۲۸؛ یزدی، شرح و تبیین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۳؛ شریعتی، حقوق و وظایف غیر مسلمانان در جامعه اسلامی، ۳۲–۳۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱/۳۴۱–۳۴۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۹۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۹۴.
- ↑ طوسی، النهایه، ۱۹۴؛ طوسی، المبسوط، ۲/۳۶؛ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۲۱/۲۲۷.
- ↑ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۷۲.
- ↑ مناقبی، اقلیتها و نقض حقوق بشر در افغانستان، ۹۱.
- ↑ فولر و فرانکه، شیعیان عربستان سعودی، ۱۲۹.
- ↑ مناقبی، اقلیتها و نقض حقوق بشر در افغانستان، ۹۲–۱۱۲.
- ↑ جمالی و خانی، اتحادیه اروپا، ترکیه و تحول در حقوق فرهنگی کردهای ترکیه ۲۰۰۲–۱۹۹۱، ۹.
- ↑ زرنی، ناسیونالیسم بودایی در میانمار: نسلکشی و نژادپرستی نهادینه علیه مسلمانان روهینگیا، ۱۲۵–۱۲۶.
- ↑ میرمحمدی، عدم ممنوعیت حجاب اسلامی از منظر حقوق بینالملل اقلیتها، ۵۰–۵۱.
- ↑ اداره کل امور، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۱/۴۹۳–۴۹۵؛ یزدی، شرح و تبیین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ۱۷۳.
- ↑ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۷۲–۴۸۲؛ امامخمینی، استفتائات، ۳/۱۲۷–۱۲۸.
- ↑ امامخمینی، مکاسب، ۱/۱۹۹–۲۰۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۵۹، ۳۶۳ و ۵/۱۸۶، ۲۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۲؛ ۱۱/۲۹۰ و ۱۳/۱۰۳.
- ↑ بوداغیانس، گل مریم: بررسی نقش ارامنه ایران در هشت سال دفاع مقدس، ۲۰۱–۲۰۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۲، ۲۵۸ و ۷/۲۸۷.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳.
- ↑ منصورنژاد، بررسی ریشههای همگرایی بین اهل کتاب با سایر ایرانیان در دفاع مقدس، ۹۳–۱۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۰۴.
- ↑ توبه، ۴–۶؛ ممتحنه، ۸.
- ↑ نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۳–۴۵۶؛ نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ۱۱/۱۶۸.
- ↑ عمید زنجانی، امامعلی (ع)، و حقوق اقلیتها، ۵۰–۶۸.
- ↑ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۹/۳۱۷؛ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۲۱/۲۶۵؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۷۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳، ۳۳۷، ۴۴۱، ۵۰۸ و ۵/۱۴۱، ۵۱۹–۵۲۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۷؛ ۴/۴۲۵ و ۵/۱۸۶، ۲۶۰–۲۶۱، ۴۳۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳، ۴۲۵، ۵/۱۸۵، ۴۰۱ و ۶/۲۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۲۵؛ ۵/۳۱۳ و ۱۷/۱۰۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۶۱؛ ۱۱/۲۸۲ و ۱۲/۳۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۱؛ ۶/۱۹۲ و ۱۴/۲۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۴۴؛ ۵/۲۹۲ و ۶/۱۳۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۴۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۳–۳۶۴ و ۵/۱۸۸، ۵۴۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۳۰؛ ۵/۱۸۶؛ ۶/۸۳، ۱۷۷ و ۱۲/۳۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۸۸؛ ۷/۱۵۰ و ۱۴/۲۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۵۱ و ۷/۲۹۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۲۶؛ ۶/۲۵۸؛ ۱۲/۳۹ و ۱۷/۱۰۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹؛ ۱۱/۲۹۰ و ۱۳/۱۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۶۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۱۰–۴۱۱؛ ۵/۲۹۲، ۴۰۱، ۵۲۰ و ۶/۴۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۱، ۵۰۸ و ۵/۴۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۲۰، ۲۶۱ و ۲۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۴۱، ۲۹۲، ۴۳۲ و ۶/۴۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۲؛ ۱۴/۲۸۴ و ۱۷/۹۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۲۱.
منابع
- قرآن کریم.
- اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- بوداغیانس، آرمان، گل مریم: بررسی نقش ارامنه ایران در هشت سال دفاع مقدس، قم، نسیم حیات با همکاری صریر، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- جمالی، حسین و حسین خانی، اتحادیه اروپا، ترکیه و تحول در حقوق فرهنگی کردهای ترکیه ۲۰۰۲–۱۹۹۱، مجله پژوهشنامه علوم سیاسی، شماره ۱۴، ۱۳۸۸ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۷/۱۳۵۹ش.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- حلی، علامه، حسنبنیوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- زرنی، ماونگ، ناسیونالیسم بودایی در میانمار: نسلکشی و نژادپرستی نهادینه علیه مسلمانان روهینگیا، ترجمه جواد طاهری، مجله سیاحت غرب، شماره ۱۱۸–۱۱۹، ۱۳۹۲ش.
- شریعتی، روحالله، حقوق و وظایف غیر مسلمانان در جامعه اسلامی، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، محمدبنحسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
- طوسی، محمدبنحسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۰ق.
- عمید زنجانی، عباسعلی، امامعلی (ع)، و حقوق اقلیتها، مجله کتاب نقد، شماره ۱۸، ۱۳۸۰ش.
- فولر، گراهام و رند رحیم فرانکه، شیعیان عربستان سعودی، ترجمه خدیجه تبریزی، مجله شیعهشناسی، شماره ۸، ۱۳۸۳ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجاه و یکم، ۱۳۸۶ش.
- مناقبی، محمدتقی، اقلیتها و نقض حقوق بشر در افغانستان، مجله سفیر، شماره ۱۲، ۱۳۸۸ش.
- منصورنژاد، محمد، بررسی ریشههای همگرایی بین اهل کتاب با سایر ایرانیان در دفاع مقدس، مجله مطالعات ملی، شماره ۲۲، ۱۳۸۴ش.
- میرمحمدی، سیدمصطفی، عدم ممنوعیت حجاب اسلامی از منظر حقوق بینالملل اقلیتها، مجله مطالعات راهبردی زنان، شماره ۳۷، ۱۳۸۶ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- یزدی، محمد، شرح و تبیین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قم، نشر امامعصر (عج)، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
پیوند به بیرون
- حسین احمدیمنش، «اقلیتهای دینی»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۱۶۹-۱۷۳.