۱٬۲۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اشرافیت'''، خوی تجملگرایی و [[استثمار]] و طبقهای اجتماعی با همین صفات. | '''اشرافیت'''، خوی تجملگرایی و [[استثمار]] و طبقهای اجتماعی با همین صفات. | ||
اشرافیت یا خوی [[تجملگرایی]] عمری به قدمت آغاز زندگی اجتماعی بشر دارد که میتوان ردپای آن را در تاریخ اروپا، ایران و در میان اعراب جستوجو کرد. [[قرآن|قرآن کریم]] با نگاهی منفی به اشرافیت، مسلمانان را از خوی ثروتاندوزی نهی میکند و در آیاتی، به مبارزه [[پیامبران]] با اشراف اشاره کرده است. | |||
[[امامخمینی]] که خاستگاه اسلام را از میان [[مستضعفان|ضعفا]] میدانست، معتقد بود هیچکدام از پیامبران(ع) جزء طبقه اشراف نبودهاند. ایشان با انتقاد از اشرافیگری حکومتهای پادشاهی ایران در طول تاریخ، بهویژه [[حکومت پهلوی]]، الگوهای اشرافی حکومتداری را مصیبتی برای کشور تلقی میکرد. | |||
یکی از دغدغههای اصلی امامخمینی پس از پیروزی انقلاب، نگرانی از بازگشت فرهنگ اشرافیت در کشور بود و دراینباره بارها هشدار میداد. از نظر ایشان [[عدالت (ابهامزدایی)|عدالت]] شاخصه مهم [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] است و حکومتها نباید تنها برای منفعت اشراف و اعیان کار کنند؛ البته ایشان میان اشراف و ثروتمندان فرق قائل بود و ثروت مشروع را آزمایش الهی میدانست. | |||
== معنای اشرافیت == | == معنای اشرافیت == | ||
اَشراف به معنای مردان بزرگقدر، اعیان<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۲۲۴۰.</ref> نُجبا و بزرگواران<ref>معین، فرهنگ فارسی، ۱/۲۸۲.</ref> است. طبقه اشراف شامل اعیان و بزرگان و زمینداران میشود که ثروتشان ناشی از [[مالکیت]]، کنترل و بهرهبرداری از زمینها، شرکتها و دیگر نهادهای اقتصادی بزرگ است؛<ref>مارشال، فرهنگ جامعهشناسی آکسفورد، ۱۲۱۴.</ref> اشرافیت نیز به معنای طبقه صاحبنژاد و والامقام است<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۴۲۷.</ref> و در اصطلاح به افرادی از طبقه بالای اجتماع گفته میشود که خوی تجملگرایی و خودبرتربینی دارند.<ref>رفیعپور، مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی، ۴۵–۵۰.</ref> | اَشراف به معنای مردان بزرگقدر، اعیان<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۲۲۴۰.</ref> نُجبا و بزرگواران<ref>معین، فرهنگ فارسی، ۱/۲۸۲.</ref> است. طبقه اشراف شامل اعیان و بزرگان و زمینداران میشود که ثروتشان ناشی از [[مالکیت]]، کنترل و بهرهبرداری از زمینها، شرکتها و دیگر نهادهای اقتصادی بزرگ است؛<ref>مارشال، فرهنگ جامعهشناسی آکسفورد، ۱۲۱۴.</ref> اشرافیت نیز به معنای طبقه صاحبنژاد و والامقام است<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۴۲۷.</ref> و در اصطلاح به افرادی از طبقه بالای اجتماع گفته میشود که خوی تجملگرایی و خودبرتربینی دارند.<ref>رفیعپور، مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی، ۴۵–۵۰.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۲۴: | ||
== اشرافیت در دوران پهلوی == | == اشرافیت در دوران پهلوی == | ||
با روی کارآمدن [[رضاخان پهلوی]] از قدرت اشراف کاسته شد و از سال ۱۳۱۲ به بعد این طبقه با حفظ قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی خود را از دست دادند،<ref>سردارآبادی، موانع تحقق توسعه سیاسی در دوره سلطنت رضاشاه، ۱۳۳.</ref> در این دوران چند گروه سرمایهدار نظیر نظامیان و دیوانسالاران جای اشراف سنتی زمان قاجار را گرفتند و با افزایش سرمایههای شخصی رضاشاه، خانواده پهلوی نیز در دایره اشراف قرار گرفت.<ref>سردارآبادی، موانع تحقق توسعه سیاسی در دوره سلطنت رضاشاه، ۱۷۵–۱۷۶.</ref>{{سخ}} | با روی کارآمدن [[رضاخان پهلوی]] از قدرت اشراف کاسته شد و از سال ۱۳۱۲ به بعد این طبقه با حفظ قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی خود را از دست دادند،<ref>سردارآبادی، موانع تحقق توسعه سیاسی در دوره سلطنت رضاشاه، ۱۳۳.</ref> در این دوران چند گروه سرمایهدار نظیر نظامیان و دیوانسالاران جای اشراف سنتی زمان قاجار را گرفتند و با افزایش سرمایههای شخصی رضاشاه، خانواده پهلوی نیز در دایره اشراف قرار گرفت.<ref>سردارآبادی، موانع تحقق توسعه سیاسی در دوره سلطنت رضاشاه، ۱۷۵–۱۷۶.</ref>{{سخ}} | ||
در دوران [[محمدرضا پهلوی]] نقش اشرافیت به مفهوم سنتی آن تقریباً از میان رفت و جای خود را به سرمایهداران (خاندان پهلوی و سران دولتی و نظامیان) داد. در این زمان نزدیکان شاه و درباریان در تکاپو بودند تا از راههای مختلف (استفاده از رانتهای مالی، شرکت در معاملات بزرگ، راهاندازی صنایع و دریافت وامهای کلان) از امکانات اقتصادی کشور به نفع خود استفاده کنند.<ref>مجتبیزاده، فساد در رژیم پهلوی، ۱۰۹–۱۱۱.</ref> برگزاری مراسم مجلل [[تاجگذاری]] و جشنهای تخت جمشید با توجه به نارساییها و کمبودهای کشور، از نشانههای تمایل محمدرضا پهلوی و اطرافیانش به خوی اشرافیگری بود.<ref>مجتبیزاده، فساد در رژیم پهلوی، ۷۱ و ۱۴۱–۱۴۲.</ref> {{ببینید| تاجگذاری | در دوران [[محمدرضا پهلوی]] نقش اشرافیت به مفهوم سنتی آن تقریباً از میان رفت و جای خود را به سرمایهداران (خاندان پهلوی و سران دولتی و نظامیان) داد. در این زمان نزدیکان شاه و درباریان در تکاپو بودند تا از راههای مختلف (استفاده از رانتهای مالی، شرکت در معاملات بزرگ، راهاندازی صنایع و دریافت وامهای کلان) از امکانات اقتصادی کشور به نفع خود استفاده کنند.<ref>مجتبیزاده، فساد در رژیم پهلوی، ۱۰۹–۱۱۱.</ref> برگزاری مراسم مجلل [[تاجگذاری]] و جشنهای تخت جمشید با توجه به نارساییها و کمبودهای کشور، از نشانههای تمایل محمدرضا پهلوی و اطرافیانش به خوی اشرافیگری بود.<ref>مجتبیزاده، فساد در رژیم پهلوی، ۷۱ و ۱۴۱–۱۴۲.</ref> {{ببینید| تاجگذاری شاه |جشنهای ۲۵۰۰ ساله}}{{سخ}} | ||
تمایل به تجملگرایی و ثروتاندوزی، ساخت دربار باشکوه، دعوت از رئیسان کشورهای دیگر، هزینههای مسافرتهای رسمی و حفظ مراسم درباری و اطوارهای خاص آن<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۲۱۴.</ref> سوء استفاده خاندان سلطنتی و درباریان از امکانات کشور<ref>مجتبیزاده، فساد در رژیم پهلوی، ۱۱۱.</ref> عدم توجه به امور عامه، جلوگیری از حضور و مشارکت عموم مردم در امور سیاسی و خودکامگی<ref>مجتبیزاده، فساد در رژیم پهلوی، ۳۵ و ۶۲.</ref> را میتوان از اصول جدانشدنی حکومتهای اشرافی دانست.{{سخ}} | تمایل به تجملگرایی و ثروتاندوزی، ساخت دربار باشکوه، دعوت از رئیسان کشورهای دیگر، هزینههای مسافرتهای رسمی و حفظ مراسم درباری و اطوارهای خاص آن<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۲۱۴.</ref> سوء استفاده خاندان سلطنتی و درباریان از امکانات کشور<ref>مجتبیزاده، فساد در رژیم پهلوی، ۱۱۱.</ref> عدم توجه به امور عامه، جلوگیری از حضور و مشارکت عموم مردم در امور سیاسی و خودکامگی<ref>مجتبیزاده، فساد در رژیم پهلوی، ۳۵ و ۶۲.</ref> را میتوان از اصول جدانشدنی حکومتهای اشرافی دانست.{{سخ}} | ||
امامخمینی حکومتهای پادشاهی ایران در طول تاریخ، بهویژه [[حکومت پهلوی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۲–۴۴۳.</ref> و صدراعظمها و نخستوزیرانش<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۹–۳۰.</ref> را نمونههای حکومتها و اشخاص اشرافی میدانست. ایشان برگزاری [[جشنهای شاهنشاهی]] و هزینههای سنگین دربار را نشانههای اشرافیت در آن دوران میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۲۴.</ref> و معتقد بود رجال پهلوی اطلاعی از اوضاع [[مردم]] نداشتند و به آنان توجه نمیکردند و در هر کاری، منفعت خود را در نظر میگرفتند. به عقیده ایشان اگر به روستایی هم رسیدگی ظاهری میشد از آن جهت بود که اشراف مالک آن منطقه بودند،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۷–۲۸.</ref> ایشان تأکید کردهاست در مجلس ملی دوران پهلوی، نمایندگان، به جز برخی از آنان، هر یک برای خود کاخهای بزرگ و زندگی اشرافی داشتند و هرگز امکان رودرروشدن فرد معمولی با آنان وجود نداشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۹۹.</ref>{{سخ}} | امامخمینی حکومتهای پادشاهی ایران در طول تاریخ، بهویژه [[حکومت پهلوی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۲–۴۴۳.</ref> و صدراعظمها و نخستوزیرانش<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۹–۳۰.</ref> را نمونههای حکومتها و اشخاص اشرافی میدانست. ایشان برگزاری [[جشنهای شاهنشاهی]] و هزینههای سنگین دربار را نشانههای اشرافیت در آن دوران میشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۲۴.</ref> و معتقد بود رجال پهلوی اطلاعی از اوضاع [[مردم]] نداشتند و به آنان توجه نمیکردند و در هر کاری، منفعت خود را در نظر میگرفتند. به عقیده ایشان اگر به روستایی هم رسیدگی ظاهری میشد از آن جهت بود که اشراف مالک آن منطقه بودند،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۷–۲۸.</ref> ایشان تأکید کردهاست در مجلس ملی دوران پهلوی، نمایندگان، به جز برخی از آنان، هر یک برای خود کاخهای بزرگ و زندگی اشرافی داشتند و هرگز امکان رودرروشدن فرد معمولی با آنان وجود نداشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۹۹.</ref>{{سخ}} | ||
خط ۲۸: | خط ۳۳: | ||
امامخمینی [[عدالت]] را از شاخصههای اصلی انقلاب اسلامی میدانست و میگفت در یک کشور نباید تمام امکانات صرف رفاه اشراف و اعیان گردد و حکومتها نباید تنها برای منفعت آنان کار کنند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۲۰۱.</ref> ایشان الگوهای اشرافی حکومت را روش نادرستی برای اداره کشور میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۳۲۳.</ref> و اعلام میکرد در صورت تحقق اسلام در ایران، جلوی گردنکلفتها و اشراف گرفته میشود،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۵۴۷.</ref> در عینحال ایشان میان ثروتمندان و اشراف فرق قائل بود. ایشان ثروتمندانی را که ثروت خود را از راه [[مشروعیت|مشروع]] به دست آورده بودند، برای همکاری با مردم و کمک به فقرا<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۲۶۰.</ref> و نظام دعوت میکرد و کار آنان را عبادتی ارزشمند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۴۵.</ref> و ثروت آنان را آزمایش الهی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۲۶۰.</ref>{{سخ}} | امامخمینی [[عدالت]] را از شاخصههای اصلی انقلاب اسلامی میدانست و میگفت در یک کشور نباید تمام امکانات صرف رفاه اشراف و اعیان گردد و حکومتها نباید تنها برای منفعت آنان کار کنند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۲۰۱.</ref> ایشان الگوهای اشرافی حکومت را روش نادرستی برای اداره کشور میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۳۲۳.</ref> و اعلام میکرد در صورت تحقق اسلام در ایران، جلوی گردنکلفتها و اشراف گرفته میشود،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۵۴۷.</ref> در عینحال ایشان میان ثروتمندان و اشراف فرق قائل بود. ایشان ثروتمندانی را که ثروت خود را از راه [[مشروعیت|مشروع]] به دست آورده بودند، برای همکاری با مردم و کمک به فقرا<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۲۶۰.</ref> و نظام دعوت میکرد و کار آنان را عبادتی ارزشمند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۴۵.</ref> و ثروت آنان را آزمایش الهی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۲۶۰.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون مستمندان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۲۸.</ref> و تأکید میکرد در روزهای سخت انقلاب، اشراف در خانههای خود نشسته بودند و این تنگدستان بودند که برای انقلاب از خون خود گذشتند و اقتصاد کشور نباید بر مبنای منافع اشراف و اعیان تعیین شود، بلکه باید خواست توده مردم در تعیین برنامههای اقتصادی در نظر گرفته شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۷۶.</ref>{{سخ}} | امامخمینی پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون مستمندان میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۲۸.</ref> و تأکید میکرد در روزهای سخت انقلاب، اشراف در خانههای خود نشسته بودند و این تنگدستان بودند که برای انقلاب از خون خود گذشتند و اقتصاد کشور نباید بر مبنای منافع اشراف و اعیان تعیین شود، بلکه باید خواست توده مردم در تعیین برنامههای اقتصادی در نظر گرفته شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۷۶.</ref>{{سخ}} | ||
ایشان مشخصه اسلام ناب را نبرد میان [[فقر]] و [[غنا]] میدانست و باور داشت اسلام ناب با سرمایهداری ظالمانه و محرومکننده توده مردم موافق نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۴۴.</ref> {{ببینید| جنگ فقر و | ایشان مشخصه اسلام ناب را نبرد میان [[فقر]] و [[غنا]] میدانست و باور داشت اسلام ناب با سرمایهداری ظالمانه و محرومکننده توده مردم موافق نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۴۴.</ref> {{ببینید| جنگ فقر و غنا | اسلام ناب محمدی}} | ||
ایشان که انقلاب اسلامی را انقلابی ضد اشرافی میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۷۶.</ref> بر مردمیبودن کارگزاران تأکید میکرد و خرسند از آن بود که در [[مجلس شورای اسلامی]] چهرهای از اشراف وجود ندارد و نمایندگان از میان مردم عادی انتخاب میشوند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۹۵.</ref> ایشان معتقد بود پس از انقلاب اسلامی، مردمیشدن در تمام نهادها رخ داده<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۱۰۰.</ref> و متصدیان امور از میان قشر مرفه انتخاب نشدهاند،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۲.</ref> و مقامهایی مانند رئیسجمهور و نخستوزیر، خود را از اشراف نمیدانند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۴.</ref> و بزرگشده در خانوادهای اشرافی نیستند و میتوانند با مردم عادی تعامل داشته باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۵.</ref>{{سخ}} | ایشان که انقلاب اسلامی را انقلابی ضد اشرافی میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۷۶.</ref> بر مردمیبودن کارگزاران تأکید میکرد و خرسند از آن بود که در [[مجلس شورای اسلامی]] چهرهای از اشراف وجود ندارد و نمایندگان از میان مردم عادی انتخاب میشوند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۹۵.</ref> ایشان معتقد بود پس از انقلاب اسلامی، مردمیشدن در تمام نهادها رخ داده<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۱۰۰.</ref> و متصدیان امور از میان قشر مرفه انتخاب نشدهاند،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۲.</ref> و مقامهایی مانند رئیسجمهور و نخستوزیر، خود را از اشراف نمیدانند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۴.</ref> و بزرگشده در خانوادهای اشرافی نیستند و میتوانند با مردم عادی تعامل داشته باشند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۵.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی معتقد بود حکومت ایران پس از انقلاب به حکومت مستمندان تبدیل شده، کارگزاران آن ترسی برای از دستدادن مقام و زندگی اشرافی خود ندارند و در خدمت توده مردم و کشورند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۹.</ref> ایشان ضمن تأکید بر اینکه [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] متعلق به توده محروم ملت است، بیان میکرد در زمان [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] نیز افراد حاضر در جبههها از اقشار محروم [[جامعه]] بودند و از طبقات بالا و سرمایهداران کسی در جبهه حضور نداشت و بار جنگ بر عهده محرومان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۳۱.</ref> | امامخمینی معتقد بود حکومت ایران پس از انقلاب به حکومت مستمندان تبدیل شده، کارگزاران آن ترسی برای از دستدادن مقام و زندگی اشرافی خود ندارند و در خدمت توده مردم و کشورند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۹.</ref> ایشان ضمن تأکید بر اینکه [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] متعلق به توده محروم ملت است، بیان میکرد در زمان [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] نیز افراد حاضر در جبههها از اقشار محروم [[جامعه]] بودند و از طبقات بالا و سرمایهداران کسی در جبهه حضور نداشت و بار جنگ بر عهده محرومان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۳۱.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۹: | ||
== هشدارها و توصیهها == | == هشدارها و توصیهها == | ||
یکی از دغدغههای امامخمینی پس از پیروزی انقلاب بازگشت فرهنگ اشرافیت در کشور بود. در این خصوص هشدارهای ایشان به طبقات مختلف قابل توجه است. امامخمینی از [[کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران|کارگزاران نظام]] میخواست تا بیش از مرفهان با فقرا مراوده داشته و از اوضاع آنان با خبر باشند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۴۰–۳۴۱.</ref> و در [[ادارات]] از بزرگترین تا کوچکترین بخش از تجملپرستی و [[اسراف]] بپرهیزند و کار مردم را به سرعت انجام دهند؛ زیرا باید وزارتخانهها و ادارهها در جمهوری اسلامی از شکل غربی و سلطنتی دربیایند و به صورتی انسانی و اسلامی باشند،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۶.</ref> ایشان باور داشت تا زمانی که مسئولان از جنس توده مردم باشند، خطری [[انقلاب اسلامی]] را تهدید نمیکند؛ بنابراین آنان را از تغییر وضعیت مادی خودشان برحذر میداشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۶.</ref> و ضمن سفارش به [[سادهزیستی]] به آنان هشدار میداد با زندگی اشرافی و مصرفی نمیتوان ارزشهای اسلامی و انسانی را حفظ کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۴۷۱.</ref> ایشان از مسئولان میخواست نیازهای طبقه محروم را در اولویت کار خود قرار دهند و مصلحت آنان را بر متمکنانِ گریزان از جبهه و [[جهاد]] مقدم بدانند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۶۲ و ۱۴/۲۶۱–۲۶۲.</ref> و مسائل مربوط به اشراف را به سبب ثروتشان در رأس برنامههای خود قرار ندهند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۸.</ref>{{سخ}} | یکی از دغدغههای امامخمینی پس از پیروزی انقلاب بازگشت فرهنگ اشرافیت در کشور بود. در این خصوص هشدارهای ایشان به طبقات مختلف قابل توجه است. امامخمینی از [[کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران|کارگزاران نظام]] میخواست تا بیش از مرفهان با فقرا مراوده داشته و از اوضاع آنان با خبر باشند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۴۰–۳۴۱.</ref> و در [[ادارات]] از بزرگترین تا کوچکترین بخش از تجملپرستی و [[اسراف]] بپرهیزند و کار مردم را به سرعت انجام دهند؛ زیرا باید وزارتخانهها و ادارهها در جمهوری اسلامی از شکل غربی و سلطنتی دربیایند و به صورتی انسانی و اسلامی باشند،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۶۶.</ref> ایشان باور داشت تا زمانی که مسئولان از جنس توده مردم باشند، خطری [[انقلاب اسلامی]] را تهدید نمیکند؛ بنابراین آنان را از تغییر وضعیت مادی خودشان برحذر میداشت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۶.</ref> و ضمن سفارش به [[سادهزیستی]] به آنان هشدار میداد با زندگی اشرافی و مصرفی نمیتوان ارزشهای اسلامی و انسانی را حفظ کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۴۷۱.</ref> ایشان از مسئولان میخواست نیازهای طبقه محروم را در اولویت کار خود قرار دهند و مصلحت آنان را بر متمکنانِ گریزان از جبهه و [[جهاد]] مقدم بدانند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۶۲ و ۱۴/۲۶۱–۲۶۲.</ref> و مسائل مربوط به اشراف را به سبب ثروتشان در رأس برنامههای خود قرار ندهند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۸.</ref>{{سخ}} | ||
از سوی دیگر، امامخمینی به روحانیان توصیه میکرد به سراغ مادیات نروند و ارزش روحانیت را که به مقام معنویاش است با توجه به تجملگرایی از دست ندهند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۲۵۲.</ref> و افتخار تاریخی هزارانساله خود را با امور دنیایی از میان نبرند و از زندگی [[طلبگی]] بر مبنای سادهزیستی و [[زهد|زهدگرایی]] خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که مخالف شأن روحانیان است فاصله بگیرند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۴۲.</ref> ایشان هیچ آفت و خطری را برای روحانیت بالاتر از توجه به [[رفاه]] و حرکت در مسیر دنیا نمیدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۴۲–۳۴۳.</ref> {{ببینید| | از سوی دیگر، امامخمینی به روحانیان توصیه میکرد به سراغ مادیات نروند و ارزش روحانیت را که به مقام معنویاش است با توجه به تجملگرایی از دست ندهند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۲۵۲.</ref> و افتخار تاریخی هزارانساله خود را با امور دنیایی از میان نبرند و از زندگی [[طلبگی]] بر مبنای سادهزیستی و [[زهد|زهدگرایی]] خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که مخالف شأن روحانیان است فاصله بگیرند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۴۲.</ref> ایشان هیچ آفت و خطری را برای روحانیت بالاتر از توجه به [[رفاه]] و حرکت در مسیر دنیا نمیدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۴۲–۳۴۳.</ref> {{ببینید| طلاب| روحانیت | سادهزیستی}} در این راستا امامخمینی در توصیهای به نمایندگان [[مجلس خبرگان رهبری|مجلس خبرگان]]، منش آنان را همراستا با طبقات پایین جامعه ارزیابی میکرد و یادآور میشد خبرگان نیازی به هزینههای هنگفت و هتلهای مجلل اشرافی ندارند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۳۲۷.</ref>{{سخ}} | ||
امامخمینی همچنین ثروتمندان جامعه را با توصیههایی مشفقانه راهنمایی میکرد و در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی هشدار میداد تحمل فاصله طبقاتی برای قشر پایین امکانپذیر نیست و اگر [[جمهوری اسلامی ایران]] نتواند مسائل [[اقتصاد|اقتصادی]] مردم را حل کند، انفجاری در کشور رخ میدهد که دامنگیر ثروتمندان نیز میشود و خشک و تر را با هم میسوزاند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۴۷۱ و ۱۰/۳۳۵.</ref> ایشان از آنان میخواست به فکر محرومان باشند و برخلاف [[دوران پهلوی]]، به شرایط زندگی آنان بیتوجه نباشند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۷–۱۸.</ref> | امامخمینی همچنین ثروتمندان جامعه را با توصیههایی مشفقانه راهنمایی میکرد و در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی هشدار میداد تحمل فاصله طبقاتی برای قشر پایین امکانپذیر نیست و اگر [[جمهوری اسلامی ایران]] نتواند مسائل [[اقتصاد|اقتصادی]] مردم را حل کند، انفجاری در کشور رخ میدهد که دامنگیر ثروتمندان نیز میشود و خشک و تر را با هم میسوزاند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۴۷۱ و ۱۰/۳۳۵.</ref> ایشان از آنان میخواست به فکر محرومان باشند و برخلاف [[دوران پهلوی]]، به شرایط زندگی آنان بیتوجه نباشند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۷–۱۸.</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۸۱: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
مهیا زاهدین لباف، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/30/ اشرافیت]»، دانشنامه | *مهیا زاهدین لباف، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/30/ اشرافیت]»، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۲، ص۳۰–۳۴. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مقالههای جلد دوم دانشنامه امامخمینی]] | |||
[[رده:مفاهیم سیاسی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |