۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر = تعلیقات فصوص.jpg | | تصویر = تعلیقات فصوص.jpg | ||
| نام عنوان = تعلیقات علی | | نام عنوان = تعلیقات علی مصباحالانس | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = | ||
| نامکتاببهفارسی = | | نامکتاببهفارسی = | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| تاریخ نگارش = ۱۳۵۰–۱۳۵۵ق | | تاریخ نگارش = ۱۳۵۰–۱۳۵۵ق | ||
| موضوع = عرفان | | موضوع = عرفان | ||
| سبک = تعلیقه بر [[ | | سبک = تعلیقه بر [[مصباحالانس]] | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| ویراستار = | | ویراستار = | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| مشخصات نشر = | | مشخصات نشر = | ||
}} | }} | ||
'''تعلیقات علی | '''تعلیقات علی مصباحالانس'''، تعلیقههای [[امامخمینی]] بر کتاب [[مصباحالانس]]؛ عربی. | ||
کتاب مفتاح الغیب و الوجود نوشته [[صدرالدین قونوی]] از شاگردان برجسته [[ابنعربی]]، یکی از دقیقترین متون [[عرفان]] نظری است. | |||
کتاب مصباحالانس؛ یکی از بهترین شرحهای مفتاح الغیب است که آن را محمدبنحمزة الفناری نگاشته است. این شرح شامل چهار بخش میباشد که عبارتاند از: «فاتحةالکتاب»؛ «تمهید جملی»؛ «کشف السرّ الکلی» و «خاتمةالکتاب». | |||
پیچیدگی و رمزگونهبودن مطالب مصباحالانس سبب شده شروح و تعلیقاتی بر آن نوشته شود. از میان آنها میتوان به تعلیقات میرزاهاشم اشکوری، محمدرضا الهی قمشهای و امامخمینی اشاره کرد. | |||
امامخمینی نوشتن این تعلیقات را در همان سالهای شاگردی در نزد استاد خود؛ [[محمدعلی شاهآبادی|شاهآبادی]] آغاز کرده و نگارش این تعلیقات در سال ۱۳۱۵ در [[خمین]] پایان یافتهاست. تعلیقات امامخمینی ناظر به یکسوم مصباحالانس است، که میتوان آن را به دو رویکرد توضیحی و انتقادی تقسیم کرد. | |||
[[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] این کتاب را از کتابخانه شخصی امامخمینی به تاراج برد؛ تا اینکه پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، طلبهای در همدان بهطور اتفاقی این کتاب را از دستفروشی دورهگرد خریداری کرد و با دیدن امضای امامخمینی، آن را به امامجمعه وقت همدان تحویل داد و او نیز کتاب را به امامخمینی بازگرداند. | |||
حواشی امامخمینی بر کتاب مصباحالانس برای نخستینبار همراه با تعلیقات بر شرح فصوصالحکم در ۳۲۷ صفحه در سال ۱۳۶۴ توسط مؤسسه پاسدار اسلام منتشر شد. | |||
این اثر در جلد ۴۵ «[[موسوعة الامامالخمینی]]» توسط [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] در سال ۱۳۹۲ منتشر شدهاست. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
کتاب مفتاح الغیب و الوجود نوشته ابوالمعالی صدرالدین محمدبناسحاق قونوی (۶۷۳ق) از شاگردان برجسته [[محیالدین ابنعربی]]، یکی از دقیقترین متون عرفان نظری است.<ref>یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۳۹</ref> قونوی میراث استاد خود را در یک نظام منسجم عقلانی تنظیم کرده و شاکله نظام هستیشناسی عرفانی ابنعربی را در مقام اثبات، به کمال رسانده و در کتاب مفتاح الغیب کوشیده عرفان نظری را در جایگاه یک علم با موضوع، مسائل، مبادی، روش و غایت خاص خود مطرح کند و به مطالب آن سامان دهد.<ref>یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۳۸–۳۹</ref> کتاب | کتاب مفتاح الغیب و الوجود نوشته [[صدرالدین قونوی|ابوالمعالی صدرالدین محمدبناسحاق قونوی]] (۶۷۳ق) از شاگردان برجسته [[محیالدین ابنعربی]]، یکی از دقیقترین متون عرفان نظری است.<ref>یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۳۹</ref> قونوی میراث استاد خود را در یک نظام منسجم عقلانی تنظیم کرده و شاکله نظام هستیشناسی عرفانی ابنعربی را در مقام اثبات، به کمال رسانده و در کتاب مفتاح الغیب کوشیده عرفان نظری را در جایگاه یک علم با موضوع، مسائل، مبادی، روش و غایت خاص خود مطرح کند و به مطالب آن سامان دهد.<ref>یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۳۸–۳۹</ref> کتاب مصباحالانس؛ یکی از بهترین شرحهای مفتاح الغیب است که آن را محمدبنحمزة الفناری معروف به [[ابنفناری]] (۸۳۴ق) نگاشته است. این شرح در تاریخ عرفان نظری اهمیت ویژهای یافته؛ به گونهای که تمام مطالب عرفانی عارفان قرن هفتم در این شرح گردآوری شده<ref>یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۵۰</ref> و از متون درسی مراحل عالی عرفان نظری شناخته میشود. این کتاب اساساً با هدف ایجاد همزبانی میان [[فلسفه]] و [[عرفان]] نگاشته شده؛ به طوری که قوت تحلیلهای عقلانی و فلسفی در تبیین معارف عرفانی در آن فراوان است.<ref>یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۵۱</ref> | ||
== ساختار مصباح == | == ساختار مصباح == | ||
مصباحالانس شامل چهار بخش است که عبارتاند از: | |||
# «فاتحةالکتاب» در پنج فصل؛ | # «فاتحةالکتاب» در پنج فصل؛ | ||
# تمهید جملی (ذکر ارتباط عالم با حق و حق با عالم) شامل یک «السابقه»، دو فصل و یک «خاتمه»؛ | # تمهید جملی (ذکر ارتباط عالم با حق و حق با عالم) شامل یک «السابقه»، دو فصل و یک «خاتمه»؛ | ||
خط ۴۳: | خط ۵۷: | ||
== شروح و تعلیقات == | == شروح و تعلیقات == | ||
پیچیدگی و رمزگونهبودن مطالب | پیچیدگی و رمزگونهبودن مطالب مصباحالانس سبب شده شروح و تعلیقاتی بر آن نوشته شود. از میان آنها میتوان به تعلیقات [[میرزاهاشم اشکوری]]، [[سیدمحمد قمی]]، [[محمدرضا الهی قمشهای]] و امامخمینی اشاره کرد.<ref>خواجوی، مقدمه کتاب مصباحالانس، کز-کح</ref> | ||
== نگارش == | == نگارش == | ||
امامخمینی | امامخمینی مصباحالانس را از سال ۱۳۵۰ق/ ۱۳۱۰ش تا ۱۳۵۴ق/ ۱۳۱۴ش روزهای پنجشنبه و جمعه نزد استاد [[عرفان]] خود، [[محمدعلی شاهآبادی]] فراگرفته است. ایشان نوشتن این تعلیقات را در همان سالهای شاگردی در نزد استاد آغاز کرده و پس از بازگشت شاهآبادی به [[تهران]] در سال ۱۳۵۴ق/ ۱۳۱۴ش، تعلیقهنگاری بر مصباحالانس را ادامه داده است. نگارش این تعلیقات در سال ۱۳۵۵ق/ ۱۳۱۵ش در خمین پایان یافته است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۳۱۱</ref> این تعلیقات هرچند بسیار اندک و غالباً توضیحی است،<ref>عابدی، دفتر عقل و قلب، ۱۶۵</ref> اما تعلیقاتی است عالمانه، دربردارنده درر و غرری که امعان نظر و شرح آنها بر اهل این معانی لازم است.<ref>مؤذن جامی، گزیده آرای نقادانه، ۸۴</ref> این تعلیقات را میتوان به دو رویکرد توضیحی و انتقادی تقسیم کرد که بخش اول، توضیح و تفسیر متن و شرح آن است<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۰–۲۱۸</ref> و در بخش دوم به نقد مطالب شارح و نویسنده پرداخته شده است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۵ و ۲۴۶</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
تعلیقات امامخمینی ناظر به یکسوم | تعلیقات امامخمینی ناظر به یکسوم مصباحالانس است؛ یعنی از خطبه کتاب آغاز شده و تقریباً تا پایان مبحث «تعین ثانی» ادامه یافته است. ایشان در مواردی به نقد سخنان و دیدگاههای قونوی پرداخته است؛ مانند مقام «عماء» که آن را تنّزل ربانی نمیداند؛ بلکه حقیقت آن را مقام [[فیض اقدس]] و [[تجلی]] غیبی احدی اول میشمرد<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۱</ref> و گاهی شرح فناری را غیر مطابق با متن قونوی<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۹</ref> و در بسیاری از بخشهای شرح، سخن او را مشتمل خلط در فهم عبارات قونوی میداند.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۶۸</ref> گاهی نیز دامنه این نقدها را تا سرحدّ تحلیلها و تفسیرهای استاد خود، شاهآبادی گسترش میدهد و نظر او را نیز نقد میکند.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۷–۲۱۸</ref> از ویژگیهای این تعلیقات، استناد به آیات الهی است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۸</ref> همچنین از کتابهایی مانند [[فصوص الحکم]] ابنعربی، الفکوک قونوی و مثنوی معنوی مولوی مطالبی نقل کرده است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۴۴ و ۲۸۲–۲۸۳</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
مبنای امامخمینی در این تعلیقات بر اختصار است و در مواردی به نقد نیز پرداخته است؛ ازجمله میتوان به مواردی همچون نقد سخنان [[بوعلیسینا]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۳۰۷</ref> [[ابنعربی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۴۴، ۲۹۸ و ۳۰۶</ref> [[سیف فرغانی|فرغانی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۳۰۷</ref> [[عبدالرزاق کاشانی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۲۶</ref> [[قاضی ایجی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۸۹</ref> [[جلالالدین محمد دوانی|دوانی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۶۲</ref> [[میرزاهاشم اشکوری]]<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۲۸</ref> و شاهآبادی<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۷ و ۲۴۸–۲۴۹</ref> اشاره کرد. ایشان همچنین در دو مورد به [[انتقاد]] از قونوی<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۴ و ۲۵۲</ref> و در بیش از بیست موضع به انتقاد از فناری، صاحب | مبنای امامخمینی در این تعلیقات بر اختصار است و در مواردی به نقد نیز پرداخته است؛ ازجمله میتوان به مواردی همچون نقد سخنان [[بوعلیسینا]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۳۰۷</ref> [[ابنعربی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۴۴، ۲۹۸ و ۳۰۶</ref> [[سیف فرغانی|فرغانی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۳۰۷</ref> [[عبدالرزاق کاشانی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۱۲۶</ref> [[قاضی ایجی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۸۹</ref> [[جلالالدین محمد دوانی|دوانی]]،<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۶۲</ref> [[میرزاهاشم اشکوری]]<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۲۸</ref> و شاهآبادی<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۷ و ۲۴۸–۲۴۹</ref> اشاره کرد. ایشان همچنین در دو مورد به [[انتقاد]] از قونوی<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۴ و ۲۵۲</ref> و در بیش از بیست موضع به انتقاد از فناری، صاحب مصباحالانس پرداخته است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۹، ۲۲۸، ۲۲۹، ۲۳۷–۲۳۹، ۲۴۶، ۲۶۵–۲۶۹، ۲۷۹، ۲۸۴، ۲۸۹ و ۲۹۸–۲۹۹</ref> | ||
== مهمترین مباحث == | == مهمترین مباحث == | ||
خط ۷۲: | خط ۸۶: | ||
# در بحث اسم مستأثر، برخی معتقدند اسم مستأثر، همان ذات الهی بدون مظهر است و اطلاق اسم بر آن، نوعی مسامحه است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۶؛ قمشهای، مجموعه آثار، ۱۰۸؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۸</ref> و نیز راه رسیدن به معرفت آنها مسدود است؛ مگر برای افرادی که در [[احدیت و واحدیت|مقام واحدیت]] فانی شدهاند.<ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۶۴۷</ref> امامخمینی بر این عقیده است که اسمهای مستأثر، همانند اسماء دیگر مظهر دارند؛ ولی مظاهر آنها نیز همانند خودشان پنهان و مستأثر است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۸</ref> شارح (فناری) اسم مستأثر را شئون غیر ظاهره الهی میداند که در صدد ظهور است<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۴۷</ref>؛ ولی امامخمینی ضمن رد نظر وی، بر این باور است که ظاهر کلام قونوی آن است که اسم مستأثر ظهورناپذیر است؛ البته نه به سبب نامتناهیبودن شئون، بلکه به سبب مکنون غیبی بودن آن؛ به گونهای که اگر تناهی شئون نیز فرض شود، اسم مستأثر ظهوری ندارد<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اسما و صفات}}؛ | # در بحث اسم مستأثر، برخی معتقدند اسم مستأثر، همان ذات الهی بدون مظهر است و اطلاق اسم بر آن، نوعی مسامحه است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۶؛ قمشهای، مجموعه آثار، ۱۰۸؛ امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۸</ref> و نیز راه رسیدن به معرفت آنها مسدود است؛ مگر برای افرادی که در [[احدیت و واحدیت|مقام واحدیت]] فانی شدهاند.<ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۶۴۷</ref> امامخمینی بر این عقیده است که اسمهای مستأثر، همانند اسماء دیگر مظهر دارند؛ ولی مظاهر آنها نیز همانند خودشان پنهان و مستأثر است.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۸</ref> شارح (فناری) اسم مستأثر را شئون غیر ظاهره الهی میداند که در صدد ظهور است<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۴۷</ref>؛ ولی امامخمینی ضمن رد نظر وی، بر این باور است که ظاهر کلام قونوی آن است که اسم مستأثر ظهورناپذیر است؛ البته نه به سبب نامتناهیبودن شئون، بلکه به سبب مکنون غیبی بودن آن؛ به گونهای که اگر تناهی شئون نیز فرض شود، اسم مستأثر ظهوری ندارد<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اسما و صفات}}؛ | ||
# فناری [[وجود|حقیقت وجود]] را عین حقتعالی دانسته و نسبت آن را به حصههای وجود مانند نسبت کلی بر مصادیق و [[ماهیت]] بر مصداقهای خود دانسته است؛ اما به نظر امامخمینی نسبت مفهوم وجود به مصادیق خود، مانند نسبت حقیقت کلیه به افراد یا همچون ماهیت به مصداق خود نیست و حقیقت وجود را که عین حقتعالی است نباید ماهیت کلی دانست.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۶۵</ref> ایشان در این مسئله پیرو [[ملاصدرا]]ست و مسئله را به دیدگاه او در باب [[تشکیک در وجود|تشکیک مراتب وجود]]، اشتراک معنوی وجود و وحدت حقیقت وجود ارجاع داده<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۶۵</ref> و با استفاده از مبنای تشکیک خاص در مراتب وجود، «مابهالاشتراک» را عین «مابهالامتیاز» میداند<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۷۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| وجود | وحدت وجود}}؛ | # فناری [[وجود|حقیقت وجود]] را عین حقتعالی دانسته و نسبت آن را به حصههای وجود مانند نسبت کلی بر مصادیق و [[ماهیت]] بر مصداقهای خود دانسته است؛ اما به نظر امامخمینی نسبت مفهوم وجود به مصادیق خود، مانند نسبت حقیقت کلیه به افراد یا همچون ماهیت به مصداق خود نیست و حقیقت وجود را که عین حقتعالی است نباید ماهیت کلی دانست.<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۶۵</ref> ایشان در این مسئله پیرو [[ملاصدرا]]ست و مسئله را به دیدگاه او در باب [[تشکیک در وجود|تشکیک مراتب وجود]]، اشتراک معنوی وجود و وحدت حقیقت وجود ارجاع داده<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۶۵</ref> و با استفاده از مبنای تشکیک خاص در مراتب وجود، «مابهالاشتراک» را عین «مابهالامتیاز» میداند<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۷۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| وجود | وحدت وجود}}؛ | ||
# صاحب | # صاحب مصباحالانس شبهات دهگانهای از متکلمان و اصحابنظر دربارهٔ وجود مطلق نقل میکند و در بیان شبهه سوم از دیدگاه آنان مینویسد اگر وجود، مطلق و واجب باشد، کل وجود واجب است و اگر [[واجبالوجود]]، وجود مطلق باشد، باید اشیای زشت نیز واجبالوجود باشند.<ref>فناری، مصباحالانس، ۱۵۹–۱۶۹</ref> امامخمینی پاسخ فناری به این شبهه را نمیپسندد و این اشکال را ناشی از فرق نگذاشتن میان وجود مطلق و مطلق وجود میداند<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۶۹–۲۷۰</ref> و بر این باور است آنان که مطلق وجود را واجبالوجود میدانند دچار این توهمات شدهاند؛ زیرا مطلق وجود در هر وجودی و در هر موطنی، حکم همان موطن را دارد؛ اما وجود مطلق، غیر متعین و خالی از تمام ماهیات و تعلقات است؛ بنابراین همه نقصها و عیبها به تعینات و ماهیات مربوطاند و وجود مطلق، هیچکدام از این تعینات را ندارد<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۶۹–۲۷۰</ref> {{ببینید|متن=ببینید| ماهیت | وحدت وجود}}؛ | ||
# به نظر فناری مختاربودن حقتعالی از حیث ذات و غنیبودن او از عالم، منافاتی با وجوب او از حیث صفاتش ندارد. [[میرزاهاشم اشکوری]]، استاد [[استادان امامخمینی]] با این دیدگاه فناری موافق است؛ ولی امامخمینی این بیان را خلاف تحقیق میداند؛ زیرا اگر مراد از حق، مرتبه ذات، من حیث هی هی باشد، در این صورت به صفتی وصف نمیشود و اگر مراد، [[احدیت و واحدیت|مرتبه احدیت]] باشد، هرچند در این مرتبه به اسمای ذاتیه متصف شده، اختیار از اسمای ذاتیه نیست. از سویی اگر وجوب، منافی اثبات آن برای حقتعالی از حیث مرتبه واحدیت بلکه مرتبه ظهور و فیض مقدس باشد، باطل و فاسد است؛ در حالیکه وجوب، منافی اختیار نیست؛ بلکه بر آن تأکید میکند. بالاتر اینکه اگر اختیار به مرحله وجوب نرسد در حقیقت اختیار نیست<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۲۸–۲۲۹</ref>؛ | # به نظر فناری مختاربودن حقتعالی از حیث ذات و غنیبودن او از عالم، منافاتی با وجوب او از حیث صفاتش ندارد. [[میرزاهاشم اشکوری]]، استاد [[استادان امامخمینی]] با این دیدگاه فناری موافق است؛ ولی امامخمینی این بیان را خلاف تحقیق میداند؛ زیرا اگر مراد از حق، مرتبه ذات، من حیث هی هی باشد، در این صورت به صفتی وصف نمیشود و اگر مراد، [[احدیت و واحدیت|مرتبه احدیت]] باشد، هرچند در این مرتبه به اسمای ذاتیه متصف شده، اختیار از اسمای ذاتیه نیست. از سویی اگر وجوب، منافی اثبات آن برای حقتعالی از حیث مرتبه واحدیت بلکه مرتبه ظهور و فیض مقدس باشد، باطل و فاسد است؛ در حالیکه وجوب، منافی اختیار نیست؛ بلکه بر آن تأکید میکند. بالاتر اینکه اگر اختیار به مرحله وجوب نرسد در حقیقت اختیار نیست<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۲۸–۲۲۹</ref>؛ | ||
# امامخمینی رأی شارح را در باب نسبت [[جوهر]] و [[عرض]] و تقوم دومی به اولی درست نمیداند و تقویم و تقوم بین اسمای متجلیه و مظاهر را به وجه دیگری بیان میکند<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۴۶–۲۴۵</ref>؛ | # امامخمینی رأی شارح را در باب نسبت [[جوهر]] و [[عرض]] و تقوم دومی به اولی درست نمیداند و تقویم و تقوم بین اسمای متجلیه و مظاهر را به وجه دیگری بیان میکند<ref>امامخمینی، تعلیقات فصوص، ۲۴۶–۲۴۵</ref>؛ | ||
خط ۸۵: | خط ۹۹: | ||
== استنساخ و انتشار == | == استنساخ و انتشار == | ||
[[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) نسخه خطی این کتاب را به همراه برخی کتابهای دیگر از کتابخانه شخصی امامخمینی به تاراج برد؛ ولی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، بهطور اتفاقی، طلبهای در [[همدان]]، آن را از یک دستفروش خرید و وقتی متوجه امضای امامخمینی در حواشی این کتاب شد، کتاب را به امامجمعه وقت همدان؛ [[حسین نوری همدانی]] از [[شاگردان امامخمینی]] تحویل داد و از این طریق، کتاب به امامخمینی بازگردانده شد.<ref>رحیمیان، مقدمه کتاب تعلیقات، ۵</ref> حواشی امامخمینی بر چاپ رحلی کتاب | [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) نسخه خطی این کتاب را به همراه برخی کتابهای دیگر از کتابخانه شخصی امامخمینی به تاراج برد؛ ولی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، بهطور اتفاقی، طلبهای در [[همدان]]، آن را از یک دستفروش خرید و وقتی متوجه امضای امامخمینی در حواشی این کتاب شد، کتاب را به امامجمعه وقت همدان؛ [[حسین نوری همدانی]] از [[شاگردان امامخمینی]] تحویل داد و از این طریق، کتاب به امامخمینی بازگردانده شد.<ref>رحیمیان، مقدمه کتاب تعلیقات، ۵</ref> حواشی امامخمینی بر چاپ رحلی کتاب مصباحالانس را [[حسن ثقفی]] استنساخ کرده و [[محمدرضا توسلی]] کار مقابله آن را انجام داده است. سپس [[محمدحسن رحیمیان]] با خط خود، حواشی امامخمینی را پاکنویس کرده و امامخمینی اصلاحاتی بر نسخه ایشان انجام داده است و برای نخستین بار همراه با [[تعلیقات علی شرح فصوص الحکم|تعلیقات بر شرح فصوص الحکم]] در ۳۲۷ صفحه با قطع وزیری همراه با بخشهایی از متن که تعلیقات امامخمینی ناظر به آنهاست، در سال ۱۴۰۶ق/ ۱۳۶۴ش از سوی مؤسسه پاسدار اسلام انتشار یافته و تا صفحه ۲۰۵ به تعلیقات فصوص الحکم و ادامه آن به تعلیقات مصباحالانس اختصاص یافته است. تعلیقه امامخمینی در سال ۱۴۲۲ق/ ۱۳۸۰ش بر اساس چاپ پاسدار اسلام حروفچینی و از سوی دو ناشر بیروتی به صورت منقح چاپ و منتشر شده است. | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
[[محمد خواجوی]]، تعلیقات امامخمینی بر | [[محمد خواجوی]]، تعلیقات امامخمینی بر مصباحالانس را همراه با پنج تعلیقه دیگر به همراه متن کتاب در ۷۶۸ صفحه با قطع وزیری تدوین کرده و انتشارات مولی در سال ۱۳۷۴ آن را منتشر کرده است. این اثر در جلد ۴۵ «[[موسوعة الامامالخمینی]]» در سال ۱۳۹۲ با تحقیقات کامل و تصحیح اشتباهات، همراه با فهرستهای فنی مناسب عرضه شده است. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۹۵: | خط ۱۰۹: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابنعربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بیتا. | * ابنعربی، محیالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بیتا. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و | * امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباحالانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | ||
* خواجوی، محمد، مقدمه کتاب | * خواجوی، محمد، مقدمه کتاب مصباحالانس، تألیف ابنحمزه فناری، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
* رحیمیان، محمدحسن، مقدمه کتاب تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و | * رحیمیان، محمدحسن، مقدمه کتاب تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباحالانس، تألیف امامخمینی، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق. | ||
* عابدی، احمد، دفتر عقل و قلب، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | * عابدی، احمد، دفتر عقل و قلب، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | ||
* فناری، محمدبنحمزه، | * فناری، محمدبنحمزه، مصباحالانس بین المعقول و المشهود، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | ||
* قمشهای، محمدرضا، مجموعه آثار آقامحمدرضا قمشهای، حکیم صهبا، تحقیق حامد ناجی اصفهانی و خلیل بهرامی، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | * قمشهای، محمدرضا، مجموعه آثار آقامحمدرضا قمشهای، حکیم صهبا، تحقیق حامد ناجی اصفهانی و خلیل بهرامی، اصفهان، کانون پژوهش، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | ||
* قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | * قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۲۲: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* باقر صاحبی، [https://books.khomeini.ir/books/10003/411/ «تعلیقات علی | * باقر صاحبی، [https://books.khomeini.ir/books/10003/411/ «تعلیقات علی مصباحالانس»]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۳، ص۴۱۱–۴۱۴. | ||
[[رده:کتابهای | [[رده:کتابهای امامخمینی به زبان عربی]] | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای جلد سوم دانشنامه امامخمینی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای تصویر]] | |||
[[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |