سیدحسن مدرس: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۲۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ مرداد ۱۴۰۲
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}
'''سیدحسن مُدرس''' فقیه مبارز، نماینده علمای [[نجف]] و مردم [[تهران]] در [[مجلس شورای ملی]] و شخصیت محبوب [[امام‌خمینی]].
'''سیدحسن مُدرس''' فقیه مبارز، نماینده علمای [[نجف]] و مردم [[تهران]] در [[مجلس شورای ملی]] و شخصیت محبوب [[امام‌خمینی]].
سیدحسن طباطبائی، مشهور به سیدحسن مدرس در سال ۱۲۴۹ در روستایی از توابع شهرستان اردستان اصفهان به دنیا آمد و پس از آموزش­‌های مقدماتی در شهرضا، به مدت سیزده سال در حوزه علمیه اصفهان و در ادامه هفت سال در [[حوزه علمیه نجف]] علوم عقلی و نقلی را از اساتید فراگرفت.
مدرس در سی‌­وشش سالگی به اصفهان برگشت و به تدریس اهتمام ورزید و پس از [[نهضت مشروطه]] وارد فعالیت­‌های سیاسی شد. مدرس به عنوان یکی از علمای تراز اول دی‌ماه ۱۲۸۸ فعالیت خود را برای عمل به اصل دوم متمم قانون اساسی آغاز کرد. او از مجلس سوم، به عنوان نماینده مردم تهران در [[مجلس شورای ملی|مجلس]] بود و در مجلس چهارم نایب ­ریس مجلس شد و در همین دوره مخالف جمهوری کردن رژیم توسط [[رضا پهلوی|رضاخان]] شد و خلع [[قاجاریه]] را نیز خلاف قانون اساسی می­‌دانست.
[[امام‌خمینی|امام­‌خمینی]] در سنین جوانی برای دیدن مدرس به مجلس و مدرسه سپهسالار رفت و یک روز در درس او هم حضور پیدا کرد. ایشان منش سیاسی نزدیکی با مدرس داشت و به دلیل علاقه­‌مندی زیاد به او، دستور توسعه بناء بر مزار او و نیز چاپ اسکناس با عکس او را در [[جمهوری اسلامی]] داد.
مدرس از سال ۱۳۰۷ تا سال ۱۳۱۶ در زندان در تبعید بود و در نهایت مسموم و [[شهدا|شهید]] شد و در کاشمر به خاک سپرده شد.


== تولد و خاندان ==
== تولد و خاندان ==
خط ۶۶: خط ۷۴:


== پیوند و شیفتگی امام‌خمینی ==
== پیوند و شیفتگی امام‌خمینی ==
منش و اندیشه مدرس و [[ساده‌زیستی]] وی به گونه‌ای بود که خیلی‌ها شیفته و هوادار او شوند. زمانی‌که وی برای شرکت در مجلس دوم به تهران آمد، دو خانه اجاره‌ای به او پیشنهاد شد و او آن را که ارزان‌تر بود، پسندید و تأکید کرد می‌خواهد آزاد باشد و نیازها و هزینه‌هایش کم باشد تا زبانش آزاد باشد و بتواند آنچه را که در درون دارد، بیان کند.<ref>ترکمان، مجلس از منظر مدرس، ۱۴۵.</ref> [[امام‌خمینی]] که علاقه زیادی به مدرس داشت<ref>بهشتی‌سرشت، چتر شهید مدرس روی سر همه باز بود، ۱۵.</ref> از سنین جوانی در پی درس‌آموزی از او بود و برای دیدار او از [[قم]] به تهران می‌رفت؛<ref>عبداللهی، سه دیدار مهم امام‌خمینی با شهید مدرس، ۱۱.</ref> چنان‌که ایشان خود اشاره کرده بارها به خانه وی می‌رفته و با او دیدار کرده‌است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۴۴.</ref> ایشان که یک‌بار در مدرسه سپهسالار تهران نیز، به پای درس مدرس رفته و شاهد ساده‌زیستی و فروتنی او بوده‌است، می‌گوید با اینکه مدرس، نماینده مجلس بود و پست سیاسی و جایگاه اجتماعی داشت، مانند طلبه‌ای که هیچ پست و مقامی ندارد، رفتار می‌کرد و با فروتنی وارد جلسه درس می‌شد و پس از تدریس به سوی مجلس می‌رفت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۱.</ref> ایشان که مدرس را یک روحانی باسواد و پرهیزکار<ref>(۴/</ref> '''{{چک شود}}''' با منطق قوی و اطلاعات خوب و شجاع<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۹.</ref> می‌دانست، پایمردی و پافشاری بر انجام وظیفه را نشانه اقتدار و الهی‌بودن وی شمرده‌است و خاطرنشان کرده که مدرس فردی نترس بود و هر رفتاری از او برای خدا به‌شمار می‌آمد. ایشان به نقل از [[ملک‌الشعرا محمدتقی بهار]] گفته‌است که از زمان مغول تاکنون، مانند مدرس به دنیا نیامده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۰۵.</ref> ایشان خاطرنشان کرده‌است که مدرس یک‌تنه در برابر رضاشاه ایستاد و در زمان قدرت او، فریاد زد «زنده باد خودم، مرده باد رضاخان»؛ اما مردم همراهی نکردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۲۴؛ ۶/۲۳۹ و ۷/۳۰۵.</ref>
منش و اندیشه مدرس و [[ساده‌زیستی]] وی به گونه‌ای بود که خیلی‌ها شیفته و هوادار او شوند. زمانی‌که وی برای شرکت در مجلس دوم به تهران آمد، دو خانه اجاره‌ای به او پیشنهاد شد و او آن را که ارزان‌تر بود، پسندید و تأکید کرد می‌خواهد آزاد باشد و نیازها و هزینه‌هایش کم باشد تا زبانش آزاد باشد و بتواند آنچه را که در درون دارد، بیان کند.<ref>ترکمان، مجلس از منظر مدرس، ۱۴۵.</ref> [[امام‌خمینی]] که علاقه زیادی به مدرس داشت<ref>بهشتی‌سرشت، چتر شهید مدرس روی سر همه باز بود، ۱۵.</ref> از سنین جوانی در پی درس‌آموزی از او بود و برای دیدار او از [[قم]] به تهران می‌رفت؛<ref>عبداللهی، سه دیدار مهم امام‌خمینی با شهید مدرس، ۱۱.</ref> چنان‌که ایشان خود اشاره کرده بارها به خانه وی می‌رفته و با او دیدار کرده‌است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۴۴.</ref> ایشان که یک‌بار در مدرسه سپهسالار تهران نیز، به پای درس مدرس رفته و شاهد ساده‌زیستی و فروتنی او بوده‌است، می‌گوید با اینکه مدرس، نماینده مجلس بود و پست سیاسی و جایگاه اجتماعی داشت، مانند طلبه‌ای که هیچ پست و مقامی ندارد، رفتار می‌کرد و با فروتنی وارد جلسه درس می‌شد و پس از تدریس به سوی مجلس می‌رفت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۱.</ref> ایشان که مدرس را یک روحانی باسواد و پرهیزکار<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۲۲.</ref> با منطق قوی و اطلاعات خوب و شجاع<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۳۶۹.</ref> می‌دانست، پایمردی و پافشاری بر انجام وظیفه را نشانه اقتدار و الهی‌بودن وی شمرده‌است و خاطرنشان کرده که مدرس فردی نترس بود و هر رفتاری از او برای خدا به‌شمار می‌آمد. ایشان به نقل از [[ملک‌الشعرا محمدتقی بهار]] گفته‌است که از زمان مغول تاکنون، مانند مدرس به دنیا نیامده است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۰۵.</ref> ایشان خاطرنشان کرده‌است که مدرس یک‌تنه در برابر رضاشاه ایستاد و در زمان قدرت او، فریاد زد «زنده باد خودم، مرده باد رضاخان»؛ اما مردم همراهی نکردند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۲۴؛ ۶/۲۳۹ و ۷/۳۰۵.</ref>


امام‌خمینی بر این باور بود که مدرس از [[هوای نفس|هواهای نفسانی]] آزاد و وارسته بود و وابستگی دنیایی نداشت. ایشان او را انسانی می‌دیدکه به جایگاه‌های سیاسی و دارایی‌های دنیایی و زراندوزی بی‌توجه بود و هیچ پست و مقامی او را جذب نمی‌کرد و در مجلس، پایدار و مقاوم در برابر رضاشاه بود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۲.</ref> چنان‌که در زمانی که در ایران قلم‌ها شکسته و زبان‌ها بسته بود، او در بیان حق و ابطال باطل دریغ نمی‌کرد. در هنگامی که دست مزدوران به خون عزیزان آزاده وطن، علما و دیگر اقشار آغشته بود، این عالم ضعیف‌الجثه با جسمی نحیف و ضعیف، اما روحی بزرگ، و شاداب از [[ایمان]] و صفا و حقیقت و زبانی چون شمشیر رویاروی ظلم ایستاد، فریاد کشید و حق را گفت و جنایت را آشکار کرد و مجال را بر رضاخان تنگ کرد و روزگار آنان را سیاه کرد و در عاقبت جان پاک خود را در راه اسلام عزیز و ملت شریف نثار کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۷۳.</ref> و وجود امثال مدرس در میان [[روحانیت]]، نشان‌دهنده استقلال روحانیت است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۹۰.</ref>
امام‌خمینی بر این باور بود که مدرس از [[هوای نفس|هواهای نفسانی]] آزاد و وارسته بود و وابستگی دنیایی نداشت. ایشان او را انسانی می‌دیدکه به جایگاه‌های سیاسی و دارایی‌های دنیایی و زراندوزی بی‌توجه بود و هیچ پست و مقامی او را جذب نمی‌کرد و در مجلس، پایدار و مقاوم در برابر رضاشاه بود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۲.</ref> چنان‌که در زمانی که در ایران قلم‌ها شکسته و زبان‌ها بسته بود، او در بیان حق و ابطال باطل دریغ نمی‌کرد. در هنگامی که دست مزدوران به خون عزیزان آزاده وطن، علما و دیگر اقشار آغشته بود، این عالم ضعیف‌الجثه با جسمی نحیف و ضعیف، اما روحی بزرگ، و شاداب از [[ایمان]] و صفا و حقیقت و زبانی چون شمشیر رویاروی ظلم ایستاد، فریاد کشید و حق را گفت و جنایت را آشکار کرد و مجال را بر رضاخان تنگ کرد و روزگار آنان را سیاه کرد و در عاقبت جان پاک خود را در راه اسلام عزیز و ملت شریف نثار کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۷۳.</ref> و وجود امثال مدرس در میان [[روحانیت]]، نشان‌دهنده استقلال روحانیت است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۹۰.</ref>
خط ۱۱۹: خط ۱۲۷:


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
* سیداحمدرضا احمدپور، [https://books.khomeini.ir/books/10009/163/ مدرس، سیدحسن]، دانشنامه امام‌خمینی، ج۹، ص۱۶۳–۱۷۲.
* سیداحمدرضا احمدپور، [https://books.khomeini.ir/books/10009/163/ مدرس، سیدحسن]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۹، ص۱۶۳–۱۷۲.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های جلد نهم دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد نهم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:شخصیت‌های حوزوی]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
۱۵٬۱۷۰

ویرایش