تظاهرات نوزده دی ۱۳۵۶: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''نوزده دی'''، تظاهرات خونین مردم و روحانیان [[قم]] در اعتراض به اهانت [[رژیم پهلوی]] به امام‌خمینی، ۱۳۵۶.
{{جعبه اطلاعات واقعه
==معرفی==
|عنوان = تظاهرات نوزده دی ۱۳۵۶
[[سیدمصطفی خمینی]] فرزند ارشد امام‌خمینی که همراه پدر، از سال ۱۳۴۳ در تبعید به سر می‌برد، سحرگاه ۱/۸/۱۳۵۶/ ۹ ذی‌القعده ۱۳۹۷ق<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۳۳.</ref> به طرز مشکوکی درگذشت{{ببینید|خمینی، سیدمصطفی}} پس از انتشار خبر درگذشت وی، اعلامیه‌هایی از طرف گروه‌های مختلف ازجمله علمای [[حوزه علمیه قم]]<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۳۶۴.</ref> و روحانیان مبارز ایران در داخل و خارج کشور<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۳۶۵ ـ ۳۷۳.</ref> صادر شد. برگزاری مجلس‌های ختم و بزرگداشت وی فرصت مناسبی برای افشاگری علیه رژیم پهلوی بود<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۱۱، ۲۲، ۳۰ ـ ۳۲، ۳۴ ـ ۳۶، ۳۸ و ۵۱؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۲۱.</ref>. نخستین مجلس، بعد از ظهر اول آبان از طرف [[مرجع تقلید]] وقت، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] در [[مسجد اعظم قم]] برگزار شد که [[سیدشهاب‌الدین مرعشی]] نجفی، [[سیدکاظم شریعتمداری]] و [[مرتضی حائری یزدی]](پدر همسر سیدمصطفی خمینی)، به همراه جمع بسیاری از روحانیان و قشرهای مختلف حضور داشتند. شماری از طلاب از همان مجلس، با شعار «درود بر خمینی» و پخش اعلامیه<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۳؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۹.</ref>، در پی یادآوریِ راه و مبارزات امام‌خمینی بودند. صبح دوم آبان نیز گلپایگانی و بعد از ظهر شریعتمداری مجلسی در مسجد اعظم برگزار کردند؛ همچنین پس از نماز مغرب و عشا، مجلسی از طرف مرعشی نجفی در حسینیه نجفی برگزار شد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۶ و ۹ ـ ۱۰؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۴.</ref>.
|تصویر = تظاهرات نوزده دی ۱۳۵۶.jpg
|اندازه تصویر=
|توضیح تصویر =
|نام‌های دیگر =
|شرح ماجرا = تظاهرات خونین [[مردم]] و [[روحانیت|روحانیان]] قم در اعتراض به اهانت رژیم پهلوی به امام‌خمینی
|طرفین =  
|زمان = نوزده دی ۱۳۵۶
|دوره = پهلوی
|مکان = [[قم]]
|علت = انتشار مقاله روزنامه اطلاعات و اهانت به امام خمینی
|اهداف = اعتراض به رژیم پهلوی
|عاملان = مردم و مبارزان قم
|نتایج = کشته‌شدن تعدادی از مردم قم
|پیامدها = تأثیر قیام در فرایند انقلاب، چهلم شهدای قم و دیگر شهرها
|تلفات = شش نفر کشته و ۲۵ نفر مجروح
|واکنش‌ها = محکومیت کشتار مردم قم از سوی امام خمینی
|مرتبط =
}}


این رویدادها با بی‌اعتنایی رسانه‌های دولتی روبه‌رو شد<ref> اطلاعات، روزنامه‌، ۲/۸/۱۳۵۶؛ کیهان، روزنامه‌، ۲/۸/۱۳۵۶.</ref>، اما [[طلاب]] و شاگردان امام‌خمینی، با برگزاری متناوب مجلس‌ها تلاش کردند فضای امنیتی را بشکنند و از بازگشت رکود و رخوت به [[نهضت اسلامی]] جلوگیری کنند. پس از مجلس‌های ختم تهران، از سوی جامعه روحانیت مرکز و میرزامحمد ثقفی تهرانی(پدر همسر امام‌خمینی)، شیراز، مشهد و قم که از صبح پنج‌شنبه پنجم آبان تا پس از نماز مغرب و عشاء برگزار شدند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۲۲ ـ ۳۱؛ مؤسسه تنظیم،‌ سیر مبازرات، ۶/۴۳.</ref>، صبح جمعه ششم آبان مدرسان [[حوزه علمیه قم]]، مجلس ترحیمی در مسجد اعظم و با حضور حدود بیست هزار نفر برگزار کردند. بعد از ظهر همان روز مجلسی در مسجد بازار قم و پس از نماز مغرب و عشا مجلس دیگری در مسجد اعظم از طرف حائری یزدی برگزار شد. مشارکت گسترده، سخنان بی‌پرده و بی‌واهمه [[ابوالقاسم خزعلی]]، محمدمهدی ربانی املشی، [[محمدتقی عبدوس]] و عبدالمجید معادیخواه و حضور چهره‌های سیاسی(داریوش فروهر، حسین شاه‌حسینی و شاپور بختیار)، توجه و تعجب [[سازمان اطلاعات امنیت کشور]](ساواک) را برانگیخت<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۳۹ ـ ۴۱؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۳۱ ـ ۳۵.</ref>.
'''نوزده دی'''، تظاهرات خونین مردم و روحانیان [[قم]] در اعتراض به اهانت [[رژیم پهلوی]] به [[امام‌خمینی]]، ۱۳۵۶.


یکی از مهم‌ترین جلسات ترحیم، مجلسِ یکشنبه هشتم آبان در مسجد ارگ تهران بود که جمع بسیاری از طلاب و مردم قم نیز حضور داشتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۵۱ ـ ۵۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۶۴.</ref>. [[حسن روحانی]] سخنران مراسم، با اقتباس از تفسیر آیه «إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً»<ref> بقره، ۱۲۴.</ref> که [[حضرت ابراهیم(ع)]] پس از سرفرازی از امتحانات الهی، [[خداوند]] مقام [[امام]] را برای ایشان قرار داد، لقب «امام» را که تا آن زمان به صورت عمومی و گسترده، برای [[امام‌خمینی]] گفته نمی‌شد، پیشنهاد کرد که با شور و احساسات مردم روبه‌رو شد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۵۲؛ اکبرزاده، حماسه ۱۹ دی، ۳۲؛ روحانی، خاطرات، ۱/۴۱۶ ـ ۴۱۷؛ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۰.</ref>؛ البته کاربرد این لقب برای ایشان بی‌سابقه نبود و پیش از این نیز گفته شده بود{{ببینید|رهبری}} ذکر صلوات پس از شنیدن نام امام‌خمینی نیز از همین مجلس آغاز شد<ref> روحانی، خاطرات، ۱/۴۱۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۸۹.</ref>. مجلس‌های ترحیم [[سیدمصطفی خمینی]]، فرصتی برای ابراز مخالفت با [[رژیم پهلوی]] و نقطه تجمعی برای همه قشرهای پیشرو، لیبرال، آزادی‌خواه، جبهه ملی، گروه‌های چپ و هرچه جز رژیم پهلوی بود که با رهبری مذهبی بسیج شده بودند<ref> همایون، روایت رادیو بی بی سی، ۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>.
درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]] در ۱ آبان ۱۳۵۶ و برگزاری مجلس‌های ترحیم، فرصتی برای ابراز مخالفت با رژیم و نقطه تجمعی برای همه قشرهای مذهبی و سیاسی شد و نام امام‌خمینی را فراگیر کرد. به همین دلیل رژیم، مقاله اهانت‌آمیزی را با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه»، با نام مستعار احمد رشیدی مطلق منتشر کرد.


امام‌خمینی به سیره معهود، نگران فراموشی مسائل اصلی بود و دائماً خود و مخاطبان را به توحید و جنبه‌های تربیتی [[اسلام]] توجه می‌داد؛ چنان‌که با تکیه بر آیه «اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ»<ref> شوری، ۱۹.</ref> که خداوند بر بندگانش لطف دارد، در واکنش به فقدان فرزند خود با سپاسگزاری از افراد و قشرهای مختلفی که در کشورهای مختلف با ایشان همدردی کردند و با اشاره به عدم اهمیت درگذشت فرزند خود و نیز اشاره به الطاف آشکار و پنهان خداوند، ذکر «الطاف خفیه الهی» در وقوع حوادث، عجز و ناله [[بشر]] در مواجهه با حوادث را ناشی از نقص [[علم]] و [[عمل]] دانست و تصریح کرد آگاهی از الطاف خفی الهی به بندگان و مصلحت و تربیت الهی در وقوع ناملایمات، مانع بی‌تابی در برابر حوادث جزئی دنیاست. ایشان در عین حال با اشاره به وظایف و تکالیف همه انسان‌ها که تا زمانی که در حیات‌اند، برای تنظیم اجتماع موظف‌اند، همه [[تکالیف الهی]] را لطف خداوند دانست و ضمن اظهار علاقه به همه جناح‌های سیاسی و روشنفکر که برای اسلام خدمت می‌کنند، درباره برخی اظهار نظرهای پاره‌ای روشنفکران درباره [[علما]] و [[فقها]] گلایه کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۳۴ ـ ۲۴۷.</ref> که ازجمله اشاره روشن به برخی نوشته‌های [[علی شریعتی]] بود{{ببینید|علی شریعتی}} چنان‌که به برخی علما و روحانیان نیز تذکر داد که روشنفکران و دانشگاهیان را طرد نکنند و بر لزوم [[وحدت]] این دو قشر تأکید ورزید<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۴۷ ـ ۲۵۲.</ref>.
در واکنش به این مقاله، درس‌های [[حوزه‌های علمیه|حوزه]] و بازار قم در نوزدهم دی تعطیل شد و راهپیمایی بزرگ مردمی در قم شکل گرفت که به کشته و زخمی‌شدن چندین نفر منجر شد. پس از این حادثه، امام‌خمینی یک هفته [[نماز جماعت]] و درس خود را تعطیل و در چندین پیام و سخنرانی، آن را محکوم کرد.


مراسم چهلمین روز درگذشت سیدمصطفی خمینی در یازدهم آذر، هم‌زمان با [[عید غدیر]] و با تأکید [[میرزاهاشم آملی]] و [[ناصر مکارم شیرازی]] بر برگزاری مراسم چهلم به جای جشن عید<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۱۵.</ref>، در [[قم]] و نقاط مختلف کشور برگزار شد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۹۲ و ۱۰۳.</ref>. سخنرانان این مراسم در مسجد اعظم قم، [[محمدمهدی ربانی]] املشی{{ببینید|ربانی املشی، محمدمهدی}}، صادق خلخالی{{ببینید|خلخالی، محمدصادق}}، عبدالمجید معادیخواه و محمدجواد حجتی کرمانی{{ببینید|حجتی کرمانی|محمدجواد}} بودند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۸۵ ـ ۸۶، ۹۰ و ۹۵.</ref>. معادیخواه در سخنان خود امام‌خمینی را به [[ابراهیم(ع)]] و [[سیدمصطفی]] را به [[اسماعیل(ع)]] تشبیه کرد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۹۰؛ معادیخواه، خاطرات، ۳/۳۵۳.</ref>. حجتی کرمانی نیز در پایان مراسم، پس از ذکر مقدماتی، قطعنامه‌ای در سیزده ماده خواند که برخی از مهم‌ترین خواسته‌های آن عبارت بود از:
کشتار نوزده دی ۱۳۵۶، از عوامل شتابزای [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] به‌شمار می‌رود؛ زیرا با برگزاری مراسم سوم، هفتم و چهلم‌های پیاپی در شهرهای مختلف، ابعاد قیام را گسترد و انقلاب را در مسیر پیشرفت قرار داد.  


بازگشت سریع امام‌خمینی به کشور، آزادی زندانیان سیاسی ازجمله [[حسینعلی منتظری]] و [[سیدمحمود طالقانی]]، آزادی اجتماعات و رفع منع از منابر و سخنرانی‌ها، قطع کامل همه روابط رژیم پهلوی با رژیم [[اسرائیل]] و بازگشت تاریخ رسمی کشور<ref> مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۳۶.</ref>. شعار مردم پس از مراسم چهلم، «درود بر خمینی» و «مرگ بر حکومت یزیدی» بود<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، ۸۳؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۲۹ و ۳۷.</ref>.
== تاریخ ==
[[سیدمصطفی خمینی]] فرزند ارشد امام‌خمینی که همراه پدر، از سال ۱۳۴۳ در تبعید به سر می‌برد، سحرگاه ۱/۸/۱۳۵۶/ ۹ ذی‌القعده ۱۳۹۷ق<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۳۳.</ref> به طرز مشکوکی درگذشت{{ببینید|سیدمصطفی خمینی}} پس از انتشار خبر درگذشت وی، اعلامیه‌هایی از طرف گروه‌های مختلف ازجمله علمای [[حوزه علمیه قم]]<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۳۶۴.</ref> و روحانیان مبارز ایران در داخل و خارج کشور<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۳۶۵–۳۷۳.</ref> صادر شد. برگزاری مجلس‌های ختم و بزرگداشت وی فرصت مناسبی برای افشاگری علیه رژیم پهلوی بود.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۱۱، ۲۲، ۳۰–۳۲، ۳۴–۳۶، ۳۸ و ۵۱؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۲۱.</ref> نخستین مجلس، بعد از ظهر اول آبان از طرف مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] در [[مسجد اعظم قم]] برگزار شد که [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی|سیدشهاب‌الدین مرعشی]] نجفی، [[سیدکاظم شریعتمداری]] و [[مرتضی حائری یزدی]] (پدر همسر سیدمصطفی خمینی)، به همراه جمع بسیاری از روحانیان و قشرهای مختلف حضور داشتند. شماری از طلاب از همان مجلس، با شعار «درود بر خمینی» و پخش اعلامیه،<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۳؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۹.</ref> در پی یادآوریِ راه و مبارزات امام‌خمینی بودند. صبح دوم آبان نیز گلپایگانی و بعد از ظهر شریعتمداری مجلسی در مسجد اعظم برگزار کردند؛ همچنین پس از نماز مغرب و عشا، مجلسی از طرف مرعشی نجفی در حسینیه نجفی برگزار شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۶ و ۹–۱۰؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۴.</ref>


==انتشار مقاله روزنامه اطلاعات==
این رویدادها با بی‌اعتنایی رسانه‌های دولتی روبه‌رو شد،<ref>اطلاعات، روزنامه، ۲/۸/۱۳۵۶؛ کیهان، روزنامه، ۲/۸/۱۳۵۶.</ref> اما [[طلاب]] و شاگردان امام‌خمینی، با برگزاری متناوب مجلس‌ها تلاش کردند فضای امنیتی را بشکنند و از بازگشت رکود و رخوت به [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] جلوگیری کنند. پس از مجلس‌های ختم تهران، از سوی جامعه روحانیت مرکز و میرزامحمد ثقفی تهرانی (پدر همسر امام‌خمینی)، شیراز، مشهد و قم که از صبح پنج‌شنبه پنجم آبان تا پس از نماز مغرب و عشاء برگزار شدند،<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۲۲–۳۱؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبازرات، ۶/۴۳.</ref> صبح جمعه ششم آبان مدرسان [[حوزه علمیه قم]]، مجلس ترحیمی در مسجد اعظم و با حضور حدود بیست هزار نفر برگزار کردند. بعد از ظهر همان روز مجلسی در مسجد بازار قم و پس از نماز مغرب و عشا مجلس دیگری در مسجد اعظم از طرف حائری یزدی برگزار شد. مشارکت گسترده، سخنان بی‌پرده و بی‌واهمه [[ابوالقاسم خزعلی]]، [[محمدمهدی ربانی املشی]]، [[محمدتقی عبدوس]] و [[عبدالمجید معادیخواه]] و حضور چهره‌های سیاسی (داریوش فروهر، حسین شاه‌حسینی و [[شاپور بختیار]])، توجه و تعجب [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور|سازمان اطلاعات امنیت کشور]] (ساواک) را برانگیخت.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۳۹–۴۱؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۳۱–۳۵.</ref>


دو سال پس از ریاست‌جمهوریِ جیمی کارتر در [[امریکا]] و مطرح‌شدن فضای باز سیاسی در ایران<ref> طاهری خرم آبادی، خاطرات، ۲/۱۶۶؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۸۹.</ref>{{ببینید|جیمیکارتر}}، وی در دهم دی‌ ۱۳۵۶ به همراه همسرش به [[ایران]] سفر کرد<ref> توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی، ۱۳۹.</ref>. سفر کارتر و ستایش او از [[محمدرضا پهلوی]] سبب غرور وی شد و با توجه به ارزیابی‌های نادرست رژیم و اقدامی که از نظر حامیان رژیم هم غلط بود، به جنگ مستقیم با امام‌خمینی روی آورد<ref> موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۸۹؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۲.</ref>. در فضایی که به دلیل درگذشت سیدمصطفی خمینی، سراسر کشور تحت تأثیر قرار گرفته و نام امام‌خمینی فراگیر شده بود، ارزیابی اشتباه رژیم موجب شد پهلوی برای کاستن از محبوبیت امام‌خمینی در میان مردم، به ترور شخصیتی ایشان روی آورد<ref> عابدینی، مطبوعات رژیم شاه، ۴۳۳؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۹۳ ـ ۳۹۴.</ref>. در نتیجه مقاله اهانت‌آمیزی با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه»، با امضای شخصی با نام مستعار احمد رشیدی مطلق، در روزنامه اطلاعات ۱۷/۱۰/۱۳۵۶/ ۲۷ محرم ۱۳۹۸ق منتشر شد.
یکی از مهم‌ترین جلسات ترحیم، مجلسِ یکشنبه هشتم آبان در مسجد ارگ تهران بود که جمع بسیاری از [[طلاب]] و مردم قم نیز حضور داشتند.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۵۱–۵۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۶۴.</ref> [[حسن روحانی]] سخنران مراسم، با اقتباس از تفسیر آیه «إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً»<ref>بقره، ۱۲۴.</ref> که [[حضرت ابراهیم(ع)]] پس از سرفرازی از [[امتحانات الهی]]، [[خداوند]] مقام امام را برای ایشان قرار داد، لقب «امام» را که تا آن زمان به صورت عمومی و گسترده، برای [[امام‌خمینی]] گفته نمی‌شد، پیشنهاد کرد که با شور و احساسات مردم روبه‌رو شد<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱/۵۲؛ اکبرزاده، حماسه ۱۹ دی، ۳۲؛ روحانی، خاطرات، ۱/۴۱۶–۴۱۷؛ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۰.</ref>؛ البته کاربرد این لقب برای ایشان بی‌سابقه نبود و پیش از این نیز گفته شده بود{{ببینید|رهبری}} ذکر [[صلوات]] پس از شنیدن نام امام‌خمینی نیز از همین مجلس آغاز شد.<ref>روحانی، خاطرات، ۱/۴۱۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۸۹.</ref> مجلس‌های ترحیم [[سیدمصطفی خمینی]]، فرصتی برای ابراز مخالفت با [[رژیم پهلوی]] و نقطه تجمعی برای همه قشرهای پیشرو، لیبرال، آزادی‌خواه، [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]]، گروه‌های چپ و هرچه جز رژیم پهلوی بود که با رهبری مذهبی بسیج شده بودند.<ref>همایون، روایت رادیو بی‌بی‌سی، ۲۲۳–۲۲۴.</ref>


نویسنده مقاله به تشریح اتحاد [[استعمار]] سرخ و سیاه یا به تعبیر دیگر اتحاد استعمار کهن و نو<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۳ ـ ۱۶۶.</ref> برای چپاول و بهره‌کشی از طریق تحمیق افکار عمومی پرداخت و اوج این اتحاد را پانزده خرداد ۱۳۴۲ دانست. نویسنده رهبر جنبش [[پانزده خرداد]] را، نه یک روحانی بلکه ماجراجویی بی‌اعتقاد و سرسپرده مراکز استعماری شمرده بود که با هدف از میان‌بردن حقوق روستاییان و تنها برای رسیدن به اهداف خود، رهبری جنبش را به دست گرفته و با وجود تمام حمایت‌ها، نتوانسته به موقعیتی دست یابد. وی همچنین با معرفی امام‌خمینی به عنوان عامل اصلی واقعه پانزده خرداد، ایشان را فردی مجهول و بیگانه نامید که به «سید هندی» معروف بوده و با شهرت‌طلبی، در پی ایجاد ناامنی و اجرای نقشه استعمار سرخ و سیاه علیه برنامه‌های تقسیم املاک، آزادی زنان و ملی‌شدن جنگل‌هاست و باید مراقب او بود<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۳ ـ ۱۶۶.</ref>. انتشار این مقاله از سوی رژیم و برجسته‌کردن ارتجاع سرخ و سیاه، می‌توانست بهانه‌ای برای بازگشت به فضای بسته و متقاعدکردن امریکا برای این امر باشد<ref> طالبی دارابی، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶، ۵۵.</ref>؛ همچنان‌که می‌توانست ضد حمله‌ای علیه امام‌خمینی برای خدشه‌دارکردن شخصیت و آبروی ایشان در میان مردم باشد<ref> طالبی دارابی، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶، ۵۵ ـ ۵۶.</ref>.
امام‌خمینی به سیره معهود، نگران فراموشی مسائل اصلی بود و دائماً خود و مخاطبان را به [[توحید]] و جنبه‌های تربیتی [[اسلام]] توجه می‌داد؛ چنان‌که با تکیه بر آیه «اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ»<ref>شوری، ۱۹.</ref> که خداوند بر بندگانش لطف دارد، در واکنش به فقدان فرزند خود با سپاسگزاری از افراد و قشرهای مختلفی که در کشورهای مختلف با ایشان همدردی کردند و با اشاره به عدم اهمیت درگذشت فرزند خود و نیز اشاره به الطاف آشکار و پنهان خداوند، ذکر «الطاف خفیه الهی» در وقوع حوادث، عجز و ناله بشر در مواجهه با حوادث را ناشی از نقص [[علم]] و عمل دانست و تصریح کرد آگاهی از الطاف خفی الهی به بندگان و [[مصلحت]] و تربیت الهی در وقوع ناملایمات، مانع بی‌تابی در برابر حوادث جزئی دنیاست. ایشان در عین حال با اشاره به وظایف و تکالیف همه انسان‌ها که تا زمانی که در حیات‌اند، برای تنظیم اجتماع موظف‌اند، همه [[تکالیف الهی]] را لطف خداوند دانست و ضمن اظهار علاقه به همه جناح‌های سیاسی و [[روشنفکری|روشنفکر]] که برای اسلام خدمت می‌کنند، دربارهٔ برخی اظهار نظرهای پاره‌ای روشنفکران دربارهٔ علما و فقها گلایه کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۳۴–۲۴۷.</ref> که ازجمله اشاره روشن به برخی نوشته‌های [[علی شریعتی]] بود{{ببینید|علی شریعتی}} چنان‌که به برخی علما و روحانیان نیز تذکر داد که روشنفکران و دانشگاهیان را طرد نکنند و بر لزوم [[وحدت]] این دو قشر تأکید ورزید.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۴۷–۲۵۲.</ref>


==واکنش مردم و علما==
مراسم چهلمین روز درگذشت سیدمصطفی خمینی در یازدهم آذر، هم‌زمان با [[عید غدیر]] و با تأکید [[میرزاهاشم آملی]] و [[ناصر مکارم شیرازی]] بر برگزاری مراسم چهلم به جای جشن عید،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۱۵.</ref> در [[قم]] و نقاط مختلف کشور برگزار شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۹۲ و ۱۰۳.</ref> سخنرانان این مراسم در مسجد اعظم قم، [[محمدمهدی ربانی املشی]]، [[محمدصادق خلخالی|صادق خلخالی]]، [[عبدالمجید معادیخواه]] و [[محمدجواد حجتی کرمانی]] بودند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۸۵–۸۶، ۹۰ و ۹۵.</ref> معادیخواه در سخنان خود امام‌خمینی را به [[ابراهیم(ع)]] و [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]] را به [[اسماعیل(ع)]] تشبیه کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۹۰؛ معادیخواه، خاطرات، ۳/۳۵۳.</ref> حجتی کرمانی نیز در پایان مراسم، پس از ذکر مقدماتی، قطعنامه‌ای در سیزده ماده خواند که برخی از مهم‌ترین خواسته‌های آن عبارت بود از:


در نخستین واکنش به مقاله، جلسه‌ای به همت [[سیدحسین موسوی تبریزی]](داماد حسین نوری همدانی){{ببینید|موسوی سیدحسین تبریزی}}، با حضور [[علما]] و استادان حوزه در خانه نوری همدانی برگزار شد. تصمیم این جلسه که تعطیلی درس‌های حوزه در هجدهم دی‌ماه بود، به اطلاع [[مراجع تقلید]] وقت [[مرعشی نجفی]]، [[گلپایگانی ‌]]<nowiki/>و [[شریعتمداری]] رسید<ref> طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۱۶۸؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۹۶ ـ ۳۹۷.</ref>. تعطیلی درس‌های حوزه در هجدهم دی‌، همراهی بازار را در نوزدهم دی هم در پی داشت<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۴، ۱۶۹، ۱۷۰ و ۲۲۰.</ref>.
بازگشت سریع امام‌خمینی به کشور، آزادی زندانیان سیاسی ازجمله [[حسینعلی منتظری]] و [[سیدمحمود طالقانی]]، آزادی اجتماعات و رفع منع از منابر و سخنرانی‌ها، قطع کامل همه روابط رژیم پهلوی با رژیم [[اسرائیل]] و بازگشت تاریخ رسمی کشور.<ref>مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۳۶.</ref> شعار مردم پس از مراسم چهلم، «درود بر خمینی» و «مرگ بر حکومت یزیدی» بود.<ref>شجاعی، حماسه نوزده دی، ۸۳؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۲۹ و ۳۷.</ref>


در آغاز راهپیمایی، عده‌ای از روحانیان در مدرسه خان که روبه‌روی میدان آستانه قرار دارد، گرد آمدند و پس از آن جمعیتی حدود پانصد نفر در میدان آستانه جمع شدند که شعار درود بر خمینی و مرگ بر حکومت پهلوی سر دادند<ref> اکبرزاده، حماسه ۱۹ دی، ۳۶؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۷؛ مرتضوی، حماسه نوزده دی، ۱۵۲.</ref>. جمعیت به سمت خانه گلپایگانی رفتند و در آنجا تجمع کردند. گلپایگانی در جمع تظاهرکنندگان، حرکت رژیم را اشتباه خواند و قول پیگیری و حمایت داد که موجب قوت قلب جمعیت شد<ref> مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۳؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۷.</ref>. تجمع‌کنندگان همچنین به سمت خانه [[شریعتمداری]] رفتند. وی نیز پس از حضور در جمع طلاب، آنان را به اتحاد و آرامش دعوت کرد و خواستار محاکمه فرد توهین‌کننده شد. وی از اهانت به امام‌خمینی در مقاله، ابراز تأسف کرد و این کار را به ضرر حکومت دانست؛ زیرا به گفته وی مردم ایران به‌خوبی با شخصیت ایشان آشنا هستند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۸؛ حیدری، شریعتمداری به روایت اسناد، ۱۰۱.</ref>. بعد از ظهر هجدهم دی نیز جمعیتی از روحانیان و مردم به سمت خانه مرعشی نجفی حرکت و در حسینیه ایشان تجمع کردند. مرعشی نجفی در سخنان خود، امام‌خمینی را دوستدار [[ائمه(ع)]] و با خلوص نیت دانست و تأکید کرد ایشان با این قبیل جملات کوچک نمی‌شود<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، ۸۹؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۶؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۸.</ref>. پس از آن، مردم به سمت خانه [[سیدصادق روحانی]] و [[مرتضی حائری یزدی]] رفتند و آنان نیز توهین به امام‌خمینی را محکوم کردند و آن را توهین به [[امام زمان(ع)]] خواندند<ref> شیرخانی، حماسه ۱۹ دی، ۹۱ و ۲۳۹.</ref>.
== انتشار مقاله روزنامه اطلاعات ==
دو سال پس از ریاست‌جمهوریِ [[جیمی کارتر]] در [[آمریکا]] و مطرح‌شدن فضای باز سیاسی در ایران<ref>طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۱۶۶؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۸۹.</ref>{{ببینید|جیمی کارتر}}، وی در دهم دی ۱۳۵۶ به همراه همسرش به [[ایران]] سفر کرد.<ref>توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی، ۱۳۹.</ref> سفر کارتر و ستایش او از [[محمدرضا پهلوی]] سبب غرور وی شد و با توجه به ارزیابی‌های نادرست رژیم و اقدامی که از نظر حامیان رژیم هم غلط بود، به جنگ مستقیم با امام‌خمینی روی آورد.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۸۹؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۲.</ref> در فضایی که به دلیل درگذشت سیدمصطفی خمینی، سراسر کشور تحت تأثیر قرار گرفته و نام [[امام‌خمینی]] فراگیر شده بود، ارزیابی اشتباه رژیم موجب شد پهلوی برای کاستن از محبوبیت امام‌خمینی در میان مردم، به ترور شخصیتی ایشان روی آورد.<ref>عابدینی، مطبوعات رژیم شاه، ۴۳۳؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۹۳–۳۹۴.</ref> در نتیجه مقاله اهانت‌آمیزی با عنوان «[[مقاله ایران و استعمار سرخ و سیاه|ایران و استعمار سرخ و سیاه]]»، با امضای شخصی با نام مستعار احمد رشیدی مطلق، در روزنامه اطلاعات ۱۷/۱۰/۱۳۵۶/ ۲۷ محرم ۱۳۹۸ق منتشر شد.


در روز نوزدهم دی، مردم به نشانه اعتراض و حمایت از حوزه و مرجعیت، بازار و اغلب مغازه‌ها را تعطیل کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۲.</ref> و پس از تجمع در مسجد نو(محل درس سیدحسین موسوی تبریزی) همراه با طلاب به سمت حرم [[فاطمه معصومه(س)]] و سپس به سمت مسجد اعظم تظاهرات کردند و درس شریعتمداری را به تعطیلی کشاندند و عملاً درس‌های دیگر حوزه در ساعات بعد تعطیل شد<ref> موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۹۸ ـ ۳۹۹؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۰.</ref>؛ سپس به سمت خانه [[میرزاهاشم آملی]] رفتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۱؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۶۶.</ref> و ایشان نیز از مردم حمایت و اهانت روزنامه را محکوم کرد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۵؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۱.</ref>. پس از آن تظاهرکنندگان به خانه [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] رفتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۱ و ۱۵؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۱.</ref>. وی به دلیل کسالت سخنان کوتاهی در محکوم ساختن عمل دولت بیان کرد؛ اما محمد یزدی از طرف وی، در سخنان قاطعی، مقاله روزنامه اطلاعات را محکوم و از امام‌خمینی حمایت کرد<ref> یزدی، خاطرات، ۲۵۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۴؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۵.</ref>. پس از آن، مردم به سمت مدرسه [[امیرالمؤمنین(ع)]]، محل تدریس مکارم شیرازی رفتند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۴.</ref> و وی در سخنانی یادآور شد «اگر بخواهیم زنده بمانیم همه با هم زنده می‌مانیم و اگر بمیریم همه با هم خواهیم مرد»<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۲؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۶ ـ ۶۷؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۵.</ref>.
نویسنده مقاله به تشریح اتحاد [[استعمار]] سرخ و سیاه یا به تعبیر دیگر اتحاد استعمار کهن و نو<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۳–۱۶۶.</ref> برای چپاول و بهره‌کشی از طریق تحمیق افکار عمومی پرداخت و اوج این اتحاد را پانزده خرداد ۱۳۴۲ دانست. نویسنده رهبر [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|جنبش پانزده خرداد]] را، نه یک روحانی بلکه ماجراجویی بی‌اعتقاد و سرسپرده مراکز استعماری شمرده بود که با هدف از میان‌بردن حقوق [[روستاییان]] و تنها برای رسیدن به اهداف خود، رهبری جنبش را به دست گرفته و با وجود تمام حمایت‌ها، نتوانسته به موقعیتی دست یابد. وی همچنین با معرفی امام‌خمینی به عنوان عامل اصلی واقعه پانزده خرداد، ایشان را فردی مجهول و بیگانه نامید که به «سید هندی» معروف بوده و با شهرت‌طلبی، در پی ایجاد ناامنی و اجرای نقشه استعمار سرخ و سیاه علیه برنامه‌های تقسیم املاک، آزادی زنان و ملی‌شدن جنگل‌هاست و باید مراقب او بود.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۳–۱۶۶.</ref> انتشار این مقاله از سوی رژیم و برجسته‌کردن ارتجاع سرخ و سیاه، می‌توانست بهانه‌ای برای بازگشت به فضای بسته و متقاعدکردن [[آمریکا]] برای این امر باشد<ref>طالبی دارابی، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶، ۵۵.</ref>؛ همچنان‌که می‌توانست ضد حمله‌ای علیه امام‌خمینی برای خدشه‌دارکردن شخصیت و آبروی ایشان در میان [[مردم]] باشد.<ref>طالبی دارابی، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶، ۵۵–۵۶.</ref>


جمعیت در ادامه مسیر به خانه [[حسین وحید خراسانی]] رفتند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۶؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۶؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۴ و ۱۷۲.</ref> و نخست هادی مروی{{ببینید|ابوالقاسم خزعلی}} سخنرانی کرد و از مقامات دولت خواست نویسنده مقاله را محاکمه کنند و سپس وحید خراسانی در سخنانی علت توهین به امام‌خمینی را نگهبانی وی از [[اسلام]] دانست و در ادامه، این حوادث را به نفع مردم شمرد و با استناد به شعر «کی شود دریا به پوز سگ نجس، کی شود خورشید از پف منطمس» امام‌خمینی را به «دریا» و نویسندگان مقاله موهن را به «سگ» تشبیه کرد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۲؛ شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۲؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی، ۲۵۶ ـ ۲۵۹.</ref>.
== واکنش مردم و علما ==
در نخستین واکنش به مقاله، جلسه‌ای به همت [[سیدحسین موسوی تبریزی]] (داماد [[حسین نوری همدانی]])، با حضور علما و استادان حوزه در خانه نوری همدانی برگزار شد. تصمیم این جلسه که تعطیلی درس‌های حوزه در هجدهم دی‌ماه بود، به اطلاع مراجع تقلید وقت [[مرعشی نجفی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپایگانی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] رسید.<ref>طاهری خرم‌آبادی، خاطرات، ۲/۱۶۸؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۹۶–۳۹۷.</ref> تعطیلی درس‌های حوزه در هجدهم دی، همراهی بازار را در نوزدهم دی هم در پی داشت.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۴، ۱۶۹، ۱۷۰ و ۲۲۰.</ref>


عصر روز نوزدهم دی، طلاب دوباره در مسجد اعظم و [[مدرسه خان]] تجمع کردند و پس از آن به طرف خیابان ارم و صفائیه رفتند و به سمت خانه نوری همدانی حرکت کردند<ref> توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی، ۱۴۴؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۷؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۲۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۲.</ref>. در این هنگام مأموران رژیم پهلوی در میدان فاطمی مستقر و منتظر فرمان حمله بودند. پس از رسیدن جمعیت به خانه [[نوری همدانی]]، ایشان از حمایت طلاب از امام‌خمینی و علما تشکر و مردم را به آرامش دعوت<ref> رفیعی، حماسه نوزده دی، ۷۸.</ref> و بر حمایت از نهضت امام‌خمینی، تا پیروزی نهایی تأکید کرد<ref> فلسفی، یاران امام، ۶۱۸.</ref>. جمعیت پس از خروج از خانه وی حدود ده هزار تن تخمین زده شدند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۳؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۱.</ref> که با رعایت سکوت در خیابان صفاییه به راهپیمایی پرداختند و وقتی به چهارراه بیمارستان(شهدا) رسیدند یکی از مأموران با حرام اعلام‌کردن سد معبر، از مردم خواست از پیاده‌رو به مسیر خود ادامه دهند. در همین حین مأموری که بلندگو در اختیار داشت با پای خود محکم به شیشه بانک صادرات زد و آن را شکست. پس از وی چند نفر دیگر که با لباس رسمی بودند به طرف بانک پاره‌آجر پرتاب کردند و پس از این صحنه‌سازی، مأموران به بهانه شکستن شیشه، به جمعیت حمله کردند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۳ و ۲۳۱؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۶.</ref>. این کار، نخست موجب عقب‌نشینی موقت و متفرق‌شدن جمعیت شد؛ اما پس از آن، جمعیت به مأموران حمله کردند و آنان را به عقب ‌راندند و بخشی نیز وارد [[مدرسه حجتیه]] شده و در آن پناه گرفتند<ref> مرتضوی، حماسه نوزده دی، ۱۵۷.</ref>. پس از تکرار چندباره این اتفاق، یکی از مأموران با سلاح کمری شروع به تیراندازی کرد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۳.</ref> و بر اثر آن چند تن از طلاب و دانش‌آموزان به [[شهادت]] رسیدند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۶؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی، ۲۸۳ ـ ۲۹۱؛ فلسفی، یاران امام، ۶۱۸ ـ ۶۱۹.</ref>. بنابر اعلام بیمارستان، در این مرحله، تعداد کشته‌شدگان شش نفر و مجروحان حادثه، نُه نفر بودند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۸ و ۲۷؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۵.</ref>. مردم به خانه‌ها و مدارس، پناه ‌بردند و اجساد شهدا و مجروحان به [[مدارس]] و [[بیمارستان]] منتقل شد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۱؛ باهر، حماسه نوزده دی قم، ۵۷ ـ ۶۱؛ رفیعی، حماسه نوزده دی، ۷۹.</ref>. تیراندازی نیروهای نظامی مستقر در میدان آستانه با تفنگ ژ۳ به [[مردم]]، به اصابت گلوله به سه نفر منجر شد. مردم هم با شعار «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی»، پاسخ مأموران را ‌دادند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۷ ـ ۹۸.</ref>. تیراندازی تا پاسی از شب ادامه داشت<ref> دست‌افکن، حماسه نوزده دی، ۷۵.</ref>. در پی این درگیری‌ها بیمارستان آیت‌الله گلپایگانی اعلام کرد زخمی‌ها به خون نیاز دارند. طلاب دو دسته شدند؛ برخی برای اهدای خون به بیمارستان و دسته دیگر برای کسب تکلیف به خانه گلپایگانی رفتند. مأموران مسلح به افرادی که برای اهدای خون رفته بودند حمله و آنان را متفرق کردند؛ گروهی را نیز بازداشت و به نقطه نامعلومی بردند<ref> شجاعی، حماسه نوزده دی، ۱۰۰.</ref>. [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپایگانی]]، [[مرعشی نجفی]] و [[شریعتمداری]] اعلامیه‌ای با امضای هر سه نفر تهیه کردند و به محمد یزدی مأموریت دادند به اطلاع تظاهرکنندگان برساند. این اعلامیه از مردم خواست با توجه به شرایط موجود، به تظاهرات و اعتراضات خود خاتمه دهند<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۳۳.</ref>. گلپایگانی نیز به بیمارستان رفت و از مجروحان عیادت کرد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۳۱؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۹۱.</ref>.
در آغاز راهپیمایی، عده‌ای از روحانیان در مدرسه خان که روبه‌روی میدان آستانه قرار دارد، گرد آمدند و پس از آن جمعیتی حدود پانصد نفر در میدان آستانه جمع شدند که شعار درود بر خمینی و مرگ بر [[حکومت پهلوی]] سر دادند.<ref>اکبرزاده، حماسه ۱۹ دی، ۳۶؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۷؛ مرتضوی، حماسه نوزده دی، ۱۵۲.</ref> جمعیت به سمت خانه گلپایگانی رفتند و در آنجا تجمع کردند. گلپایگانی در جمع تظاهرکنندگان، حرکت رژیم را اشتباه خواند و قول پیگیری و حمایت داد که موجب قوت قلب جمعیت شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۳؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۷.</ref> تجمع‌کنندگان همچنین به سمت خانه شریعتمداری رفتند. وی نیز پس از حضور در جمع طلاب، آنان را به اتحاد و آرامش دعوت کرد و خواستار محاکمه فرد توهین‌کننده شد. وی از اهانت به امام‌خمینی در مقاله، ابراز تأسف کرد و این کار را به ضرر حکومت دانست؛ زیرا به گفته وی مردم ایران به‌خوبی با شخصیت ایشان آشنا هستند.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۸؛ حیدری، شریعتمداری به روایت اسناد، ۱۰۱.</ref> بعد از ظهر هجدهم دی نیز جمعیتی از روحانیان و مردم به سمت خانه مرعشی نجفی حرکت و در حسینیه ایشان تجمع کردند. [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی|مرعشی نجفی]] در سخنان خود، امام‌خمینی را دوستدار [[ائمه(ع)]] و با خلوص نیت دانست و تأکید کرد ایشان با این قبیل جملات کوچک نمی‌شود.<ref>شجاعی، حماسه نوزده دی، ۸۹؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۶؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۶۸.</ref> پس از آن، مردم به سمت خانه [[سیدصادق روحانی]] و [[مرتضی حائری یزدی]] رفتند و آنان نیز توهین به امام‌خمینی را محکوم کردند و آن را توهین به [[امام زمان(ع)]] خواندند.<ref>شیرخانی، حماسه ۱۹ دی، ۹۱ و ۲۳۹.</ref>


بازداشت و کتک‌زدن مردم تا چند روز ادامه داشت و پس از نوزده دی چیزی که زیاد شنیده می‌شد تبعید [[علما]] به نقاط دوردست بود. برخی از افرادی که تبعید شدند عبارت بودند از:
در روز نوزدهم دی، [[مردم]] به نشانه اعتراض و حمایت از [[حوزه]] و [[مرجعیت]]، بازار و اغلب مغازه‌ها را تعطیل کردند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۲.</ref> و پس از تجمع در مسجد نو (محل درس سیدحسین موسوی تبریزی) همراه با طلاب به سمت حرم [[فاطمه معصومه(س)]] و سپس به سمت مسجد اعظم تظاهرات کردند و درس شریعتمداری را به تعطیلی کشاندند و عملاً درس‌های دیگر حوزه در ساعات بعد تعطیل شد<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۹۸–۳۹۹؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۰.</ref>؛ سپس به سمت خانه [[میرزاهاشم آملی]] رفتند<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۱؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۶۶.</ref> و ایشان نیز از مردم حمایت و اهانت روزنامه را محکوم کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۵؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۱.</ref> پس از آن تظاهرکنندگان به خانه [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] رفتند.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۱ و ۱۵؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۱.</ref> وی به دلیل کسالت سخنان کوتاهی در محکوم ساختن عمل دولت بیان کرد؛ اما محمد یزدی از طرف وی، در سخنان قاطعی، مقاله روزنامه اطلاعات را محکوم و از امام‌خمینی حمایت کرد.<ref>یزدی، خاطرات، ۲۵۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۴؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۵.</ref> پس از آن، مردم به سمت مدرسه [[امیرالمؤمنین(ع)]]، محل تدریس مکارم شیرازی رفتند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۴.</ref> و وی در سخنانی یادآور شد «اگر بخواهیم زنده بمانیم همه با هم زنده می‌مانیم و اگر بمیریم همه با هم خواهیم مرد».<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۲؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۶–۶۷؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۵.</ref>


مکارم شیرازی، [[محمدعلی گرامی]]، یزدی، [[مرتضی فهیم کرمانی]]، [[نوری همدانی]]، [[خزعلی]] و [[حسن صانعی]]<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۵۳ و ۵۴.</ref>؛ همچنین صدور اعلامیه‌ها توسط اقشار مختلف مردم در قم و دیگر نقاط کشور در محکوم‌کردن فجایع روز نوزده دی در قم قابل توجه بود. بازار هم با وجود تهدید رژیم مبنی بر تیغه‌کشی در صورت تعطیلی، تعطیل شد<ref> مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۴۰؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۱۰۵؛ شجاعی، حماسه نوزده دی، ۱۰۴ ـ ۱۰۷.</ref>. [[طلاب حوزه علمیه]]، روز بیستم دی در اعلامیه‌ای، با انتقاد از [[دموکراسی]] و حقوق بشر محمدرضا پهلوی، رژیم پهلوی را با توجه به اینکه دم از اسلام می‌زند، از تلاش برای نابودی آن برحذر داشتند و اعلام کردند رژیم برخلاف ادعای خود در دموکراسی، دست به کشتار مردم زده‌ و آن را مساوی با کشتار مردم دانسته است<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۳۸۷ و ۳۸۸.</ref>. در این حال، گفته شده کارگران دخانیات مرکزی نیز اعتصاب کردند و دانش‌آموزان آمل هم دست به تظاهرات زدند<ref> مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۳۴۱.</ref>. همچنین به مناسبت هفتمین روز حادثه، گلپایگانی، مرعشی نجفی و شریعتمداری، در بیانیه‌ای اعلام عزای عمومی کردند<ref> مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۳۴۱.</ref> و حوزه علمیه و مراکز تجاری و فرهنگی تعطیل شدند<ref> مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۳۴۱ ـ ۳۴۲.</ref>. در مقابل روزنامه‌های اطلاعات و کیهان در انعکاس این حوادث، تظاهرکنندگان را افرادی اخلالگر نامیدند که در روز هفدهم و نوزدهم دی که مصادف با روز آزادی [[زنان]] و اصلاحات ارضی بود، به مخالفت با آزادی پرداختند و مقابله مأموران با تظاهرکنندگان نیز به دلیل قصد اخلال و آشوب آنان بود<ref> اطلاعات، روزنامه، ۱۹/۱۰/۱۳۵۶، ۶؛ کیهان، روزنامه‌، ۱۹/۱۰/۱۳۵۶، ۲.</ref>.
جمعیت در ادامه مسیر به خانه [[حسین وحید خراسانی]] رفتند<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۶؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۶؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۴ و ۱۷۲.</ref> و نخست [[هادی مروی]]{{ببینید|ابوالقاسم خزعلی}} سخنرانی کرد و از مقامات دولت خواست نویسنده مقاله را محاکمه کنند و سپس وحید خراسانی در سخنانی علت توهین به امام‌خمینی را نگهبانی وی از [[اسلام]] دانست و در ادامه، این حوادث را به نفع مردم شمرد و با استناد به شعر «کی شود دریا به پوز سگ نجس، کی شود خورشید از پف منطمس» امام‌خمینی را به «دریا» و نویسندگان مقاله موهن را به «سگ» تشبیه کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۲؛ شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۲؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی، ۲۵۶–۲۵۹.</ref>


با گذشت چهل روز از [[کشتار مردم]] قم، خشم مردم فرو ننشست؛ بنابراین در ۲۹ بهمن، به مناسبت چهلمین روز شهادت مردم قم، در بسیاری از شهرها مراسم بزرگداشت چهلم شهدای قم برگزار کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۳۱۰.</ref>. در این روز از طرف گلپایگانی، [[سیدمحمد وحیدی]] میاندوآبی و شریعتمداری اعلامیه‌ای منتشر شد. در گزارش [[ساواک]] وضع شانزده استان، غیر عادی گزارش شد<ref> مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۲۵۵ ـ ۲۶۶.</ref>؛ ازجمله در تبریز بازار‌ها تعطیل شد و مردم دست به تظاهرات زدند. مأموران مسلح با حمله به مردم بی‌دفاع، فاجعه‌ای همانند قم را پدید آوردند که شش نفر کشته و ۲۵ نفر مجروح شدند{{ببینید|بیست و نه بهمن}}
عصر روز نوزدهم دی، طلاب دوباره در مسجد اعظم و [[مدرسه خان]] تجمع کردند و پس از آن به طرف خیابان ارم و صفائیه رفتند و به سمت خانه نوری همدانی حرکت کردند.<ref>توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی، ۱۴۴؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۷؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۲۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۲.</ref> در این هنگام مأموران رژیم پهلوی در میدان فاطمی مستقر و منتظر فرمان حمله بودند. پس از رسیدن جمعیت به خانه [[حسین نوری همدانی|نوری همدانی]]، ایشان از حمایت طلاب از امام‌خمینی و علما تشکر و مردم را به آرامش دعوت<ref>رفیعی، حماسه نوزده دی، ۷۸.</ref> و بر حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]، تا پیروزی نهایی تأکید کرد.<ref>فلسفی، یاران امام، ۶۱۸.</ref> جمعیت پس از خروج از خانه وی حدود ده هزار تن تخمین زده شدند<ref>شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۳؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۱.</ref> که با رعایت سکوت در خیابان صفاییه به راهپیمایی پرداختند و وقتی به چهارراه بیمارستان (شهدا) رسیدند یکی از مأموران با حرام اعلام‌کردن سد معبر، از مردم خواست از پیاده‌رو به مسیر خود ادامه دهند. در همین حین مأموری که بلندگو در اختیار داشت با پای خود محکم به شیشه بانک صادرات زد و آن را شکست. پس از وی چند نفر دیگر که با لباس رسمی بودند به طرف بانک پاره‌آجر پرتاب کردند و پس از این صحنه‌سازی، مأموران به بهانه شکستن شیشه، به جمعیت حمله کردند.<ref>شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۳ و ۲۳۱؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۶.</ref> این کار، نخست موجب عقب‌نشینی موقت و متفرق‌شدن جمعیت شد؛ اما پس از آن، جمعیت به مأموران حمله کردند و آنان را به عقب راندند و بخشی نیز وارد [[مدرسه حجتیه]] شده و در آن پناه گرفتند.<ref>مرتضوی، حماسه نوزده دی، ۱۵۷.</ref> پس از تکرار چندباره این اتفاق، یکی از مأموران با سلاح کمری شروع به تیراندازی کرد<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۷۳.</ref> و بر اثر آن چند تن از [[طلاب]] و دانش‌آموزان به [[شهادت]] رسیدند.<ref>شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۶؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی، ۲۸۳–۲۹۱؛ فلسفی، یاران امام، ۶۱۸–۶۱۹.</ref> بنابر اعلام بیمارستان، در این مرحله، تعداد کشته‌شدگان شش نفر و مجروحان حادثه، نُه نفر بودند.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۱۸ و ۲۷؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۶۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۵۵.</ref> مردم به خانه‌ها و مدارس، پناه بردند و اجساد شهدا و مجروحان به مدارس و بیمارستان منتقل شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۳۱؛ باهر، حماسه نوزده دی قم، ۵۷–۶۱؛ رفیعی، حماسه نوزده دی، ۷۹.</ref> تیراندازی نیروهای نظامی مستقر در میدان آستانه با تفنگ ژ۳ به [[مردم]]، به اصابت گلوله به سه نفر منجر شد. مردم هم با شعار «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی»، پاسخ مأموران را دادند.<ref>شجاعی، حماسه نوزده دی، ۹۷–۹۸.</ref> تیراندازی تا پاسی از شب ادامه داشت.<ref>دست‌افکن، حماسه نوزده دی، ۷۵.</ref> در پی این درگیری‌ها بیمارستان آیت‌الله گلپایگانی اعلام کرد زخمی‌ها به خون نیاز دارند. طلاب دو دسته شدند؛ برخی برای اهدای خون به بیمارستان و دسته دیگر برای کسب تکلیف به خانه گلپایگانی رفتند. مأموران مسلح به افرادی که برای اهدای خون رفته بودند حمله و آنان را متفرق کردند؛ گروهی را نیز بازداشت و به نقطه نامعلومی بردند.<ref>شجاعی، حماسه نوزده دی، ۱۰۰.</ref> [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپایگانی]]، [[مرعشی نجفی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] اعلامیه‌ای با امضای هر سه نفر تهیه کردند و به محمد یزدی مأموریت دادند به اطلاع تظاهرکنندگان برساند. این اعلامیه از مردم خواست با توجه به شرایط موجود، به تظاهرات و اعتراضات خود خاتمه دهند.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۳۳.</ref> گلپایگانی نیز به بیمارستان رفت و از مجروحان عیادت کرد.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۳۱؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۹۱.</ref>


==واکنش امام‌خمینی==
بازداشت و کتک‌زدن مردم تا چند روز ادامه داشت و پس از نوزده دی چیزی که زیاد شنیده می‌شد تبعید علما به نقاط دوردست بود. برخی از افرادی که تبعید شدند عبارت بودند از:


پس از کشتار نوزده دی در قم، امام‌خمینی به منظور همدردی با مردم مظلوم، یک هفته [[نماز جماعت]] و درس خود را تعطیل کرد<ref> توانا‌نیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی، ۱۴۴‌؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۲۱، ۲۳۴ و ۲۴۸.</ref> و پس از آن دست‌کم در هفت پیام و سخنرانی، به حادثه نوزده دی واکنش نشان داد و آن را محکوم کرد. نخستین بار در پایان دی‌ در سخنرانی مفصلی در [[مسجد شیخ انصاری]] نجف، ضمن عرض تسلیت به [[رسول الله(ص)]]، [[ائمه معصومان(ع)]]، [[امام زمان(ع)]]، عموم مردم ایران، [[قم]] و [[علما]] و همچنین تشکر از مردم به دلیل مقاومت در برابر رژیم، مردم را پیروز نهایی خواند و وجود سلاح در دست ناصالحان را دلیل این مشکلات دانست که تا خلع سلاح نشوند، مشکلات حل نخواهد شد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۲۹۷.</ref>. ایشان وجود اسلحه‌داران ناشایست را سبب وقوع جنایات گوناگون در ادوار مختلف تاریخ بیان کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۲۹۸.</ref> و حمله به مردم با توجه به حضور آرام آنان در تظاهرات و کشتن کودک سیزده‌ساله را با وجود تبلیغات گسترده رژیم در نفی جنایتِ واقع‌شده، جنایتی بزرگ و ضرب شستی برای تثبیت قدرت خود ارزیابی کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۱ ـ ۳۰۴.</ref>. ایشان در این سخنان، با تبیین لزوم [[عدالت]] در همه ارکان حکومت اسلامی، شرط ضروری برای زمامدار را عدالت و نبود آن را موجب بروز این جنایت‌ها دانست؛ چنان‌که جنایت‌های آن زمان رژیم هم کاملاً با ادعای عدالت اجتماعیِ تبلیغ‌شده از جانب رژیم متناقض بود<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۴ ـ ۳۰۵.</ref>.
مکارم شیرازی، [[محمدعلی گرامی]]، یزدی، [[مرتضی فهیم کرمانی]]، [[حسین نوری همدانی|نوری همدانی]]، [[ابوالقاسم خزعلی|خزعلی]] و [[حسن صانعی]]<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۵۳ و ۵۴.</ref>؛ همچنین صدور اعلامیه‌ها توسط اقشار مختلف مردم در قم و دیگر نقاط کشور در محکوم‌کردن فجایع روز نوزده دی در قم قابل توجه بود. بازار هم با وجود تهدید رژیم مبنی بر تیغه‌کشی در صورت تعطیلی، تعطیل شد.<ref>مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۲/۴۰؛ مرکز بررسی اسناد، نوزده دی به روایت، ۱۰۵؛ شجاعی، حماسه نوزده دی، ۱۰۴–۱۰۷.</ref> [[طلاب حوزه علمیه]]، روز بیستم دی در اعلامیه‌ای، با [[انتقاد]] از [[دموکراسی]] و حقوق بشر محمدرضا پهلوی، رژیم پهلوی را با توجه به اینکه دم از اسلام می‌زند، از تلاش برای نابودی آن برحذر داشتند و اعلام کردند رژیم برخلاف ادعای خود در دموکراسی، دست به کشتار مردم زده و آن را مساوی با کشتار مردم دانسته است.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۳۸۷ و ۳۸۸.</ref> در این حال، گفته شده کارگران دخانیات مرکزی نیز اعتصاب کردند و دانش‌آموزان آمل هم دست به تظاهرات زدند.<ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۳۴۱.</ref> همچنین به مناسبت هفتمین روز حادثه، گلپایگانی، مرعشی نجفی و شریعتمداری، در بیانیه‌ای اعلام عزای عمومی کردند<ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۳۴۱.</ref> و حوزه علمیه و مراکز تجاری و فرهنگی تعطیل شدند.<ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۳۴۱–۳۴۲.</ref> در مقابل روزنامه‌های اطلاعات و کیهان در انعکاس این حوادث، تظاهرکنندگان را افرادی اخلالگر نامیدند که در روز هفدهم و نوزدهم دی که مصادف با روز آزادی [[زنان]] و [[اصلاحات ارضی]] بود، به مخالفت با آزادی پرداختند و مقابله مأموران با تظاهرکنندگان نیز به دلیل قصد اخلال و آشوب آنان بود.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۱۹/۱۰/۱۳۵۶، ۶؛ کیهان، روزنامه، ۱۹/۱۰/۱۳۵۶، ۲.</ref>


[[امام‌خمینی]] ادعای رژیم در همراهی و موافقت علما با اصلاحات انقلاب سفید را دروغ خواند و تأکید کرد جنایت‌های صورت گرفته و تبلیغات وارونه آن از سوی رژیم پهلوی، نشانه قرارگرفتن سلاح و قلم در دست ناصالحان فاسد است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۵ ـ ۳۰۶.</ref>. ایشان همچنین با انتقاد از دانشگاه‌های غیر مستقل و مجلس غیر ملی و نقش آن در وضعیت ایجادشده در کشور<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۷.</ref>، [[شخص پهلوی]] را منشأ فساد معرفی کرد؛ زیرا هیچ‌کس بدون اجازه وی، قادر به انجام چنین جنایتی نبود<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۸.</ref>. همچنین تعطیلی عمومی بازار را نشانه بیداری مردم دانست و از همه اقشار مردم، علما و احزاب خواست با حفظ اتحاد و همدلی و رفع اسباب تشتت، شرایط پیروزی را فراهم کنند و اسلحه را از دست ناصالح بگیرند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات،  ۳/۳۰۹ ـ ۳۱۰.</ref>.
با گذشت چهل روز از کشتار مردم قم، خشم مردم فرو ننشست؛ بنابراین در ۲۹ بهمن، به مناسبت چهلمین روز شهادت مردم قم، در بسیاری از شهرها مراسم بزرگداشت چهلم شهدای قم برگزار کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۳۱۰.</ref> در این روز از طرف [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپایگانی]]، [[سیدمحمد وحیدی میاندوآبی]] و شریعتمداری اعلامیه‌ای منتشر شد. در گزارش [[ساواک]] وضع شانزده استان، غیرعادی گزارش شد<ref>مرکز بررسی اسناد، نوزده دی، ۲۵۵–۲۶۶.</ref>؛ ازجمله در تبریز بازارها تعطیل شد و مردم دست به تظاهرات زدند. مأموران مسلح با حمله به مردم بی‌دفاع، فاجعه‌ای همانند قم را پدیدآوردند که شش نفر کشته و ۲۵ نفر مجروح شدند{{ببینید|بیست و نه بهمن}}


امام‌خمینی در پیام دوم بهمن ۱۳۵۶ نیز ضمن عرض سلام و ارادت و درود به تمامی طلاب، جوانان و دانشگاهیان که وفاداری‌شان را به اسلام ثابت کردند، از خداوند متعال برای تمامی مقتولان حادثه نوزده دی، آرزوی رحمت کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۱۴.</ref>. ایشان حرکت مردم را نشانه بیزاری آنان از رژیم و واکنش رژیم را نشانه وحشت و درماندگی آن خواند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۱۵.</ref> و دم‌زدن از اسلام و قرآن را از سوی رژیمی که جز محو اسلام هدفی ندارد، فریب و مضحک دانست<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۱۷.</ref>.
== واکنش امام‌خمینی ==
پس از کشتار نوزده دی در قم، [[امام‌خمینی]] به منظور همدردی با مردم مظلوم، یک هفته [[نماز جماعت]] و درس خود را تعطیل کرد<ref>توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی، ۱۴۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۲۲۱، ۲۳۴ و ۲۴۸.</ref> و پس از آن دست‌کم در هفت پیام و سخنرانی، به حادثه نوزده دی واکنش نشان داد و آن را محکوم کرد. نخستین بار در پایان دی در سخنرانی مفصلی در [[مسجد شیخ انصاری نجف]]، ضمن عرض تسلیت به [[رسول‌الله(ص)]]، [[ائمه معصومان(ع)]]، [[امام زمان(ع)]]، عموم مردم ایران، [[قم]] و علما و همچنین تشکر از مردم به دلیل مقاومت در برابر رژیم، مردم را پیروز نهایی خواند و وجود [[سلاح]] در دست ناصالحان را دلیل این مشکلات دانست که تا خلع سلاح نشوند، مشکلات حل نخواهد شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۲۹۷.</ref> ایشان وجود اسلحه‌داران ناشایست را سبب وقوع جنایات گوناگون در ادوار مختلف تاریخ بیان کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۲۹۸.</ref> و حمله به مردم با توجه به حضور آرام آنان در [[تظاهرات]] و کشتن کودک سیزده‌ساله را با وجود تبلیغات گسترده رژیم در نفی جنایتِ واقع‌شده، جنایتی بزرگ و ضرب شستی برای تثبیت قدرت خود ارزیابی کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۱–۳۰۴.</ref> ایشان در این سخنان، با تبیین لزوم [[عدالت اجتماعی|عدالت]] در همه ارکان حکومت اسلامی، شرط ضروری برای زمامدار را عدالت و نبود آن را موجب بروز این جنایت‌ها دانست؛ چنان‌که جنایت‌های آن زمان رژیم هم کاملاً با ادعای عدالت اجتماعیِ تبلیغ‌شده از جانب رژیم متناقض بود.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۴–۳۰۵.</ref>


افزون بر این، امام‌خمینی در پیامی دیگر خواستار افشای جنایات پهلوی در نوزده دی شد و بر زنده نگه‌داشتن این قیام و رساندن پیام آن برای نسل‌های بعد تأکید کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۲۴.</ref>. ایشان در چهلم شهدای نوزده دی قم نیز در سخنانی، اقدامات [[مراجع تقلید]]، طلاب و مردم قم را در بیان شجاعانه مسائل روز و زنده نگه‌داشتن حادثه نوزده دی تحسین کرد و قم را مرکز علم و عمل و تحرک اسلامی معرفی کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۳۰ ـ ۳۳۱.</ref>. ایشان در این سخنان با اشاره به زرق و برق ظاهری اعلامیه حقوق بشر، آن را اغفال و فریبی از سوی امضاکنندگان آن دانست؛ زیرا امضاکنندگان این اعلامیه، خود از سلب‌کنندگان آزادی از ملت‌ها هستند و سرلوحه این اعلامیه، حق آزادی همه آحاد جامعه است. نمونه آن هم پنجاه سال رنج ملت ایران و جنایت رژیم پهلوی است که با وجود امضای این اعلامیه، بر مردم تحمیل کرده است<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۳۲ و ۳۳۴.</ref>. ایشان واکنش مردم در شهرهای مختلف پس از حادثه نوزده دی قم، به‌ویژه تعطیلی بازارها را معمولی ندانست و آن را تودهنی به رژیم برشمرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۳۵.</ref> و با مجرم‌خواندن [[محمدرضا پهلوی]] در کشتار مردم، بر اهمیت و لزوم مقابله با اعمال دستگاه فاسد تأکید کرد و با توجه به جنایات پهلوی و غارت مدارس علمیه، نشستن و تنها دعاکردن در خانه را بی‌معنا خواند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۳۹ ـ ۳۴۱.</ref>.
[[امام‌خمینی]] ادعای رژیم در همراهی و موافقت علما با اصلاحات [[انقلاب سفید]] را [[دروغ]] خواند و تأکید کرد جنایت‌های صورت گرفته و تبلیغات وارونه آن از سوی رژیم پهلوی، نشانه قرارگرفتن سلاح و قلم در دست ناصالحان فاسد است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۵–۳۰۶.</ref> ایشان همچنین با [[انتقاد]] از دانشگاه‌های غیر مستقل و مجلس غیر ملی و نقش آن در وضعیت ایجادشده در کشور،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۷.</ref> شخص پهلوی را منشأ فساد معرفی کرد؛ زیرا هیچ‌کس بدون اجازه وی، قادر به انجام چنین جنایتی نبود.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۸.</ref> همچنین تعطیلی عمومی بازار را نشانه بیداری مردم دانست و از همه اقشار مردم، علما و احزاب خواست با حفظ اتحاد و همدلی و رفع اسباب تشتت، شرایط پیروزی را فراهم کنند و اسلحه را از دست ناصالح بگیرند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۰۹–۳۱۰.</ref>


پس از کشتار ۲۹ بهمن در تبریز که در چهلم شهدای قم اتفاق افتاد، امام‌خمینی فجایع پیش‌آمده در تبریز را موجب سوگ و ناراحتی خود دانست<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۵۴.</ref> و اربعین شهدای تبریز را که مصادف با جشن نوروز بود، عزای عمومی اعلام کرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۶۲.</ref>. با ادامه فجایع رژیم، اعیاد شعبانیه در تیر ۱۳۵۷ را نیز تحریم کرد و از مردم و سخنرانان مراسم اعیاد خواست بدون هیچگونه تشریفاتی جشن مراسم را تبدیل به اعتراض و قیام ملت علیه رژیم پهلوی کنند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۴۲۶.</ref>. سیر حوادث پی‌در‌پی موجب شد امام‌خمینی در آستانه رمضان سال ۱۳۵۷ش نیز در پیامی هشت‌ماده‌ای، افشای جنایت‌های پهلوی در تمام نقاط ایران، حتی روستاها را واجب بداند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۴۳۱ ـ ۴۳۵؛ مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/چهل‌ و چهار.</ref>.
امام‌خمینی در پیام دوم بهمن ۱۳۵۶ نیز ضمن عرض سلام و ارادت و درود به تمامی طلاب، جوانان و دانشگاهیان که وفاداری‌شان را به [[اسلام]] ثابت کردند، از خداوند متعال برای تمامی مقتولان حادثه نوزده دی، آرزوی رحمت کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۱۴.</ref> ایشان حرکت مردم را نشانه بیزاری آنان از رژیم و واکنش رژیم را نشانه وحشت و درماندگی آن خواند<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۱۵.</ref> و دم‌زدن از اسلام و قرآن را از سوی رژیمی که جز محو اسلام هدفی ندارد، فریب و مضحک دانست.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۱۷.</ref>


پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام‌خمینی در ۱۹/۱۰/۱۳۵۸ که برابر با دومین سالگرد کشتار مردم قم بود، مصیبت‌های واقع شده برای ملت ایران در دو سال گذشته ازجمله فاجعه نوزده دی را توأم با سرافرازی شهادت برای [[اسلام]] و استقلال شمرد و آن را آغاز تحول مبارکی برای [[ملت]] دانست که موجب پیروزی و قطع دست بیگانگان شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۸۴.</ref>.
افزون بر این، امام‌خمینی در پیامی دیگر خواستار افشای جنایات پهلوی در نوزده دی شد و بر زنده نگه‌داشتن این قیام و رساندن پیام آن برای نسل‌های بعد تأکید کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۲۴.</ref> ایشان در چهلم شهدای نوزده دی قم نیز در سخنانی، اقدامات مراجع تقلید، طلاب و مردم قم را در بیان شجاعانه مسائل روز و زنده نگه‌داشتن حادثه نوزده دی تحسین کرد و قم را مرکز علم و عمل و تحرک اسلامی معرفی کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۳۰–۳۳۱.</ref> ایشان در این سخنان با اشاره به زرق و برق ظاهری اعلامیه حقوق بشر، آن را اغفال و فریبی از سوی امضاکنندگان آن دانست؛ زیرا امضاکنندگان این اعلامیه، خود از سلب‌کنندگان آزادی از ملت‌ها هستند و سرلوحه این اعلامیه، حق [[آزادی]] همه آحاد [[جامعه]] است. نمونه آن هم پنجاه سال رنج ملت ایران و جنایت رژیم پهلوی است که با وجود امضای این اعلامیه، بر مردم تحمیل کرده است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۳۲ و ۳۳۴.</ref> ایشان واکنش مردم در شهرهای مختلف پس از حادثه نوزده دی قم، به‌ویژه تعطیلی بازارها را معمولی ندانست و آن را تودهنی به رژیم برشمرد<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۳۵.</ref> و با مجرم‌خواندن [[محمدرضا پهلوی]] در کشتار مردم، بر اهمیت و لزوم مقابله با اعمال دستگاه فاسد تأکید کرد و با توجه به جنایات پهلوی و غارت مدارس علمیه، نشستن و تنها دعاکردن در خانه را بی‌معنا خواند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۳۹–۳۴۱.</ref>


==تأثیر قیام در فرایند انقلاب==
پس از کشتار ۲۹ بهمن در تبریز که در چهلم شهدای قم اتفاق افتاد، امام‌خمینی فجایع پیش‌آمده در تبریز را موجب سوگ و ناراحتی خود دانست<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۵۴.</ref> و اربعین شهدای تبریز را که مصادف با جشن نوروز بود، عزای عمومی اعلام کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۳۶۲.</ref> با ادامه فجایع رژیم، اعیاد شعبانیه در تیر ۱۳۵۷ را نیز تحریم کرد و از مردم و سخنرانان مراسم اعیاد خواست بدون هیچگونه تشریفاتی جشن مراسم را تبدیل به اعتراض و قیام ملت علیه رژیم پهلوی کنند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۴۲۶.</ref> سیر حوادث پی‌درپی موجب شد امام‌خمینی در آستانه رمضان سال ۱۳۵۷ش نیز در [[فرمان هشت‌ماده‌ای امام‌خمینی|پیامی هشت‌ماده‌ای]]، افشای جنایت‌های پهلوی در تمام نقاط ایران، حتی روستاها را واجب بداند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۳/۴۳۱–۴۳۵؛ مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/چهل و چهار.</ref>


کشتار نوزده دی ۱۳۵۶، از عوامل شتابزای انقلاب اسلامی ایران به ‌شمار می‌رود؛ زیرا با برگزاری مراسم سوم، هفتم و چهلم‌های پیاپی در [[تبریز]]، [[یزد]]، [[شیراز]]، [[جهرم]]، [[اهواز]]، [[تهران]] و دیگر شهرها، یکی پس از دیگری به ابعاد قیام افزوده و پیام حرکت‌زای امام‌خمینی از طریق روحانیان و جوانان انقلابی تکثیر و توزیع می‌شد و انقلاب در فراز پیشرفت قرار گرفت<ref> مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/چهل‌ و چهار.</ref>. پس از نوزده دی، حرکت انقلابی بی‌وقفه ادامه پیدا کرد و در این میان تلاش و فداکاری طلاب و علما بسیار تأثیرگذار بود. همچنین پس از این واقعه، رژیم پهلوی دچار ضعف شد و به‌مرور این ضعف شدت بیشتری به خود گرفت. تظاهرات نوزده دی‌، هویت اسلامی و مردمی انقلاب، جایگاه و محبوبیت رهبر در تبعید، و پذیرش آرمان‌های ایشان را ثابت کرد. لطف خفیِ حق نمایان شد و پیامد‌های درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]] و چاپ مقاله، [[ملت]] را به راهی کشید که در فرجام به فروپاشی نظام ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انجامید{{ببینید|بیست و دو بهمن}}
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام‌خمینی در ۱۹/۱۰/۱۳۵۸ که برابر با دومین سالگرد کشتار مردم قم بود، مصیبت‌های واقع شده برای ملت ایران در دو سال گذشته ازجمله فاجعه نوزده دی را توأم با سرافرازی شهادت برای [[اسلام]] و استقلال شمرد و آن را آغاز تحول مبارکی برای [[ملت]] دانست که موجب پیروزی و قطع دست [[بیگانگان]] شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۸۴.</ref>


==پانویس==
== تأثیر قیام در فرایند انقلاب ==
کشتار نوزده دی ۱۳۵۶، از عوامل شتابزای [[انقلاب اسلامی ایران]] به‌شمار می‌رود؛ زیرا با برگزاری مراسم سوم، هفتم و چهلم‌های پیاپی در [[تبریز]]، [[یزد]]، [[شیراز]]، [[جهرم]]، [[اهواز]]، [[تهران]] و دیگر شهرها، یکی پس از دیگری به ابعاد قیام افزوده و پیام حرکت‌زای امام‌خمینی از طریق روحانیان و [[جوانان]] انقلابی تکثیر و توزیع می‌شد و انقلاب در فراز پیشرفت قرار گرفت.<ref>مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/چهل و چهار.</ref> پس از نوزده دی، حرکت انقلابی بی‌وقفه ادامه پیدا کرد و در این میان تلاش و فداکاری طلاب و علما بسیار تأثیرگذار بود. همچنین پس از این واقعه، رژیم پهلوی دچار ضعف شد و به‌مرور این ضعف شدت بیشتری به خود گرفت. تظاهرات نوزده دی، هویت اسلامی و مردمی انقلاب، جایگاه و محبوبیت رهبر در تبعید، و پذیرش آرمان‌های ایشان را ثابت کرد. لطف خفیِ حق نمایان شد و پیامدهای درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]] و چاپ مقاله، [[ملت]] را به راهی کشید که در فرجام به فروپاشی نظام ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انجامید{{ببینید|بیست و دو بهمن}}


== پانویس ==
  {{پانویس|۲}}
  {{پانویس|۲}}
==منابع==
 
== منابع ==
  {{منابع}}
  {{منابع}}
*قرآن کریم.
* قرآن کریم.
*اطلاعات، روزنامه، ۲/۸/۱۳۵۶ و ۱۹/۱۰/۱۳۵۶ش.
* اطلاعات، روزنامه، ۲/۸/۱۳۵۶ و ۱۹/۱۰/۱۳۵۶ش.
*اکبرزاده، محمدمهدی، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه ۱۹ دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* اکبرزاده، محمدمهدی، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه ۱۹ دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
*باهر، غلامرضا، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* باهر، غلامرضا، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*توانانیا، مقداد و حسین آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* توانانیا، مقداد و حسین آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
*حیدری، اصغر، شریعتمداری به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* حیدری، اصغر، شریعتمداری به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
*دست‌افکن، محمودعلی، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* دست‌افکن، محمودعلی، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*رفیعی، محسن، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* رفیعی، محسن، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*روحانی، حسن، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* روحانی، حسن، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
*شجاعی، محمد، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* شجاعی، محمد، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*شیرخانی، علی، حماسه ۱۹ دی قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* شیرخانی، علی، حماسه ۱۹ دی قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*طالبی دارابی، ابراهیم، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* طالبی دارابی، ابراهیم، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
*طاهری خرم‌آبادی، سیدحسن، خاطرات آیت‌الله سیدحسن خرم‌آبادی، تدوین محمدرضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* طاهری خرم‌آبادی، سیدحسن، خاطرات آیت‌الله سیدحسن خرم‌آبادی، تدوین محمدرضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*عابدینی مغانکی، مریم، مطبوعات رژیم شاه (مطالعه موردی روزنامه کیهان و اطلاعات)، تهران‌، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶ش.
* عابدینی مغانکی، مریم، مطبوعات رژیم شاه (مطالعه موردی روزنامه کیهان و اطلاعات)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶ش.
*فلسفی، محمدتقی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، زبان گویای اسلام حجت‌الاسلام و المسلمین محمدتقی فلسفی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* فلسفی، محمدتقی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، زبان گویای اسلام حجت‌الاسلام و المسلمین محمدتقی فلسفی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
*کیهان، روزنامه، ۲/۸/۱۳۵۶ و ۱۹/۱۰/۱۳۵۶ش.
* کیهان، روزنامه، ۲/۸/۱۳۵۶ و ۱۹/۱۰/۱۳۵۶ش.
*مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
*مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، کوثر، مجموعه سخنرانی‌های امام‌خمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، کوثر، مجموعه سخنرانی‌های امام‌خمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
*مرتضوی، سیدضیاء، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* مرتضوی، سیدضیاء، مصاحبه، چاپ‌شده در حماسه نوزده دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
*مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک جلد ۱، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک جلد ۱، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
*مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک جلد ۲، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک جلد ۲، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
*مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، نوزده دی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، نوزده دی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
*معادیخواه، عبدالمجید، جام شکسته خاطرات حجت‌الاسلام عبدالمجید معادیخواه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* معادیخواه، عبدالمجید، جام شکسته خاطرات حجت‌الاسلام عبدالمجید معادیخواه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
*موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات آیت‌الله موسوی تبریزی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات آیت‌الله موسوی تبریزی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
*ناطق نوری، علی‌اکبر، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* ناطق نوری، علی‌اکبر، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
*همایون، داریوش، چاپ‌‌شده در انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی، به کوشش عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* همایون، داریوش، چاپ‌شده در انقلاب ایران به روایت رادیو بی‌بی‌سی، به کوشش عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
*یزدی، محمد، خاطرات آیت‌الله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* یزدی، محمد، خاطرات آیت‌الله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.


{{پایان}}
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
== پیوند به بیرون ==
 
* سیدحسین موسوی خوئینی، [https://books.khomeini.ir/books/10010/145/ نوزده دی]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۱۰، ص ۱۴۵–۱۵۳.
 
{{حوادث تاریخی}}
سیدحسین موسوی خوئینی، [https://books.khomeini.ir/books/10010/145/ نوزده دی] دانشنامه امام‌خمینی(ره)، ج۱۰، ص ۱۴۵-۱۵۳.
{{انقلاب اسلامی ایران}}
[[رده:مقاله‌های جلد دهم دانشنامه]]
[[رده:رویدادهای قبل از انقلاب]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های جلد دهم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
۲۱٬۱۴۹

ویرایش