سیدرضا بنیطبا: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۲
بنیطبا، سید رضا؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. سید رضا بنیطبا در سال ۱۳۱۲ ش در جشوقان اصفهان و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد (سادات حسینی، ۲۹؛ «گفتوگوی تفصیلی با همرزم شهید نواب: ماجرای فتنهانگیزی شیخ علی لُر و گریه آیتالله صدر برای نواب»، rasanews.ir). پدرش سید مرتضی بنیطبا جشوقانی از روحانیان آن منطقه بود. سید رضا بنیطبا خواندن و نوشتن را در مکتبخانه میرزا داود بقایی در زادگاهش فراگرفت. سپس راهی اصفهان شد و دروس مقدماتی حوزه را در مدرسه کاسهگران اصفهان فراگرفت و ازجمله کتاب سیوطی را پیش معلم حبیبآبادی خواند (سادات حسینی، ۲۹). در آن دوره با آقایان شیخ محمد یزدی و شیخ مرتضی مقتدایی همبحث بود («آیتالله سید رضا بنیطبا: صفات یک مؤمن کامل را داشت»، ۸). کتابهای کلیله و دمنه و نصاب الصبیان را هم نزد پدرش خواند («آیتالله سید رضا بنیطبا: انقلاب معجزه امام بود»، ۲۸). او سپس به مدرسه نیم آورد اصفهان رفت و در آنجا شرایع را نزد حاجآقا امامی خواند. پس از آن، برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در مدرسه حاج سید صادق به تحصیل ادامه داد و با یوسف صانعی و حسن صانعی همحجره شد (سادات حسینی، ۲۹). سپس تحصیلات خود را در حوزه علمیه آن شهر پی گرفت و دروس سطح را نزد استادان آن حوزه فراگرفت. درباره استادان او در آن مقطع هم گزارشی در دست نیست، ولی او از آقایان کمره ای{احتمالاً میرزا خلیل} و شیخ مرتضی حائری بهعنوان استادان خود نام برده است و میتوان احتمال داد که بخشی از دروس سطح را نزد آنان خواند («گفتوگوی تفصیلی با همرزم شهید نواب: ماجرای فتنهانگیزی شیخ علی لُر و گریه آیتالله صدر برای نواب»، rasanews.ir). بنیطبا سپس در درسهای خارج فقه و اصول آیات سید محمد حجت کوهکمری، سید صدرالدین صدر، سید حسین طباطبایی بروجردی و سید محمد محقق داماد و امام خمینی شرکت کرد («آیتالله سید رضا بنیطبا: انقلاب معجزه امام بود»، ۲۸-۲۹). او در مصاحبهای صرفاً بر حضور در درس امام خمینی در مسجد سلماسی اکتفا کرده است، بدون آنکه به سالهای حضور و یا درسی که نزد امام خمینی خوانده است، اشاره کرده باشد (همان)، ولی میتوان احتمال داد که پیش از عزیمت به کرمانشاه در سال ۱۳۳۴ ش در درسهای خارج فقه و اصول امام خمینی در مسجد سلماسی حضور مییافت. او در دوران تحصیل در قم از طریق سید مهدی میردامادی با سید مجتبی نواب صفوی آشنا شد. وی بهتدریج به یکی از نزدیکان نواب صفوی تبدیل شد (سادات حسینی، ۲۹). مناسبات او با برخی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام ازجمله رهبر آن جمعیت به اندازهای بود که پیش از عملی کردن برخی از تصمیمها ازجمله ترور حسین علاء وزیر دربار وقت، در خانه بنیطبا حضور داشتند و از آنجا برای عملی کردن آن تصمیم حرکت کردند. او پس از اعدام نواب صفوی و یارانش از بیم تعقیب ساواک مدتی مخفی شد («گفتوگوی تفصیلی با همرزم شهید نواب: ماجرای فتنهانگیزی شیخ علی لُر و گریه آیتالله صدر برای نواب»، rasanews.ir). به سبب این فعالیتها تحت تعقیب مأموران حکومت پهلوی قرار گرفت و به همین علت به کرمانشاه رفت و مدت ده سال به فعالیتهای تبلیغی در آن شهر و همچنین تدریس در حوزه علمیه کرمانشاه پرداخت (سادات حسینی، ۲۹). بنیطبا پس از ده سال حضور در کرمانشاه، به قم بازگشت و مدتی در حوزه علمیه قم در درسهای استادان آنجا شرکت کرد («آیتالله سید رضا بنیطبا: انقلاب معجزه امام بود»، ۲۸-۲۹)، اما اطلاعاتی درباره استادان او در آن مقطع در دست نیست. او از دوستان سید مصطفی خمینی و سید احمد خمینی، فرزندان امام خمینی بود («گفتوگوی تفصیلی با همرزم شهید نواب: ماجرای فتنهانگیزی شیخ علی لُر و گریه آیتالله صدر برای نواب»، rasanews.ir). چند صباحی از حضور مجدد بنیطبا در قم نگذشته بود که جمعی از مؤمنان تهران به قم رفتند و از او برای اقامه نماز جماعت در مسجد آدینه آن شهر دعوت کردند. در پی این دعوت، او راهی تهران شد و به تبلیغ دین در آن شهر پرداخت («آیتالله سید رضا بنیطبا: انقلاب معجزه امام بود»، ۲۸-۲۹). او یکی از افراد مورد اعتماد امام خمینی و ثقفی تهرانی، پدر همسر امام خمینی بود و بر اثر این اعتماد بود که در سال ۱۳۴۳-۱۳۴۴ ش و در دورانی که امام خمینی و سید مصطفی خمینی در ترکیه در تبعید بودند، مأموریت یافت تا در سفر همسر امام خمینی به عتبات عالیات و حج (کشورهای عراق و عربستان سعودی) ایشان را همراهی کند. این سفر دو ماه به طول انجامید و سید رضا بنیطبا رسیدگی به امور خانم خدیجه ثقفی را بر عهده داشت. در بازگشت به کشور در مرز خسروی توسط ساواک بازداشت شد، ولی پس از یک روز آزاد شد و همراه با همسر امام خمینی به تهران بازگشت. پس از آن مدت شش سال ممنوعالخروج شد («پروندهای در بزرگداشت همسر امام در گفتگو با حجتالاسلاموالمسلمین سید رضا بنیطبا: این سفر برای من یک دانشگاه بود»، ۶-۷). سید رضا بنیطبا در سال ۱۳۴۵ دفتری برای اعزام حجاج دایر کرده بود و احتمالاً از آن برای پوشش مبارزاتی خود استفاده میکرد و شاید به همین علت بود که رفتار و اعمالش زیر نظر ساواک قرار داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۵، ۶۱). وی در سال ۱۳۴۸ ش اجازهای در امور حسبیه و شرعیه از امام خمینی دریافت کرد (صحیفه امام، ج ۱، ۴۸۱). سید رضا بنیطبا در تهران به سخنرانی در برخی از هیئتهای تهران ازجمله هیئت بنی الحسن میپرداخت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۲، ۶۶). او از سال ۱۳۵۱ ش ساخت مسجد جامع امام صادق (ع) فعلی را در شرق تهران بنیان نهاد و امامت جماعت آنجا را بر عهده گرفت و آن مسجد را به یکی از پایگاههای فعالیت فرهنگی و خیریه در شرق تهران تبدیل کرد. به سبب این مبارزات در سال ۱۳۵۲ ش توسط نیروهای حکومت پهلوی دستگیر و در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری زندانی شد. او مدت ۴۵ روز در سلول انفرادی بود و توسط مأموران حکومت پهلوی شکنجه شد. همچنین مأموران به خانه او ریختند و برخی از مدارک مربوط به امام خمینی و همچنین جمعیت فدائیان اسلام را بردند و آن مدارک را مستمسکی برای محاکمه او قرار دادند. بنیطبا در زندان با یکی از زندانیان کمونیست همبند بود و به باور او، حضور فردی کمونیست در آن سلول با هدف شکنجه روحی صورت گرفته بود. او پس از آزادی به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد؛ ازجمله در همان روز آزادی و علیرغم خطراتی که نام بردن از امام خمینی داشت، به سخنرانی پرداخت و برای سلامتی امام خمینی صلوات فرستاد («گفتوگوی تفصیلی با همرزم شهید نواب: ماجرای فتنهانگیزی شیخ علی لُر و گریه آیتالله صدر برای نواب»، rasanews.ir). بر اثر تداوم این فعالیتها در سال ۱۳۵۵ ش از سوی ساواک ممنوعالخروج شد (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۷، ۳۸۹). بنیطبا در سال ۱۳۵۷ ش همراه با روحانیان مبارز تهران اعلامیههایی را در حمایت از امام خمینی و انتقاد از حکومت پهلوی صادر کرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۳۸۵-۳۸۶، ۴۶۷-۴۷۰، ۴۸۳-۴۷۷، ۵۰۰، ۵۱۱ و ۵۱۵). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی در کمیتههای انقلاب اسلامی به فعالیت پرداخت و مسئولیت یکی از مناطق کمیته انقلاب اسلامی در تهران را بر عهده داشت. سپس در مقام امام جماعت به اقامه نماز در مسجد امام جعفر صادق (ع) پرداخت و هیچگاه مسئولیتی را به عهده نگرفت («گفتوگوی تفصیلی با همرزم شهید نواب: ماجرای فتنهانگیزی شیخ علی لُر و گریه آیتالله صدر برای نواب»، rasanews.ir). بنیطبا این مسجد را بهتدریج گسترش داد و درمانگاه، کتابخانه، حوزه علمیه، دارالقرآن، سالنهای چندمنظوره، شبستان زنانه و مردانه، خانه عالم و خانه خادم را در آنجا تأسیس کرد (سادات حسینی، ۲۹). همچنین صندوق قرضالحسنهای را در جوار آن مسجد بنیان نهاد که امروزه به نام مجموعه امام صادق (ع)، یکی از مراکز فرهنگی ـ خدماتی فعال تهران است («آیتالله سید رضا بنیطبا: انقلاب معجزه امام بود»، ۲۸-۲۹). وی تولیت این مجموعه را برعهده دارد و همزمان به تدریس دروس حوزوی میپردازد (سادات حسینی، ۲۹). منابع: «آیتالله سید رضا بنیطبا: انقلاب معجزه امام بود» (۱۳۹۶)، هفتهنامه حریم امام، سال ششم، شماره ۲۹۹، ۳۰ آذر؛ «آیتالله سید رضا بنیطبا: صفات یک مؤمن کامل را داشت» (۱۳۹۶)، نشریه حریم امام، سال ششم، شماره ۲۸۶، ۳۰ شهریور؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سادات حسینی زهرا (۱۳۹۶)، «پرتوی از زندگی آیتالله سید رضا بنیطبا»، هفتهنامه حریم امام، سال ششم، شماره ۲۹۹، ۳۰ آذر؛ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۲)، ج ۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ «پروندهای در بزرگداشت همسر امام در گفتگو با حجتالاسلاموالمسلمین سید رضا بنیطبا: این سفر برای من یک دانشگاه بود» (۱۳۹۴)، نشریه حریم امام، شماره ۱۶۳، ۲۰ فروردین؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ «گفتوگوی تفصیلی با همرزم شهید نواب: ماجرای فتنهانگیزی شیخ علی لُر و گریه آیتالله صدر برای نواب»، https://rasanews.ir/fa/news/501103؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۲ شهید آیتالله حسین غفاری (۱۳۸۱)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۵: آیتالله حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی (۱۳۸۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.