۲۱٬۱۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سیدجلالالدین آشتیانی، از شاگردان درس فلسفه (اسفار) امامخمینی. | سیدجلالالدین آشتیانی، از شاگردان درس فلسفه (اسفار) امامخمینی. | ||
سیدجلالالدین آشتیانی در سال ۱۳۰۴ ش در شهر آشتیان به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در مکتبخانه قدیم فراگرفت و کتابهایی چون گلستان سعدی، نصاب الصبیان، تاریخ معجم، جامعالمقدمات، قسمتی از دُرّه نادری و نیز قسمتی از کتاب شرح سیوطی را در آنجا خواند. دوره ابتدایی را هم در دبستان خاقانی آنجا به پایان رساند (آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۰؛ «مصاحبه با محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۷). سپس برای تحصیل در مقطع دبیرستان راهی تهران شد، ولی با تشویق آیتالله میرزا احمد آشتیانی و میرزا ابوالقاسم آشتیانی، در سال ۱۳۲۳ ش راهی قم شد (ملکی، ص۱۳) و در حوزه علمیه آن شهر کتاب مغنی و مطول و قسمت زیادی از شرح لمعه را پیش شیخ محمد صدوقی یزدی خواند. مدتی هم در درس مطول مرتضی مطهری حاضر شد. علاوه بر آن، استصحاب رسایل را نزد ایشان خواند. جلد اول کفایه الاصول و شرح شمسیه را هم پیش میرزا عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی فراگرفت و سپس با معرفی آقا میرزا مهدی آشتیانی، شرح منظومه حکیم سبزواری (تا اواخر الهیات منظومه) را نزد شیخ مهدی مازندرانی فراگرفت. همزمان مکاسب شیخ مرتضی انصاری را هم پیش وی خواند. آشتیانی سپس قسمت زیادی از کتاب شوارق و قسمتی از امور عامه اسفار را نزد شیخ مهدی مازندرانی آموخت (آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۸). آنگاه هشت سال در درس فقه و اصول آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت و درس خارج اصول ایشان را تقریر کرد (صدرای زمان، ص۵۷). آشتیانی سخت مورد توجه آیتالله بروجردی بود؛ بهگونهای که برخی از معاصران به سبب حسادت، از وی نزد آیتالله بروجردی سعایت میکردند ( | سیدجلالالدین آشتیانی در سال ۱۳۰۴ ش در شهر آشتیان به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در مکتبخانه قدیم فراگرفت و کتابهایی چون گلستان سعدی، نصاب الصبیان، تاریخ معجم، جامعالمقدمات، قسمتی از دُرّه نادری و نیز قسمتی از کتاب شرح سیوطی را در آنجا خواند. دوره ابتدایی را هم در دبستان خاقانی آنجا به پایان رساند<ref>(آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۰؛ «مصاحبه با محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۷).</ref> سپس برای تحصیل در مقطع دبیرستان راهی تهران شد، ولی با تشویق آیتالله میرزا احمد آشتیانی و میرزا ابوالقاسم آشتیانی، در سال ۱۳۲۳ ش راهی قم شد <ref>(ملکی، ص۱۳)</ref> و در حوزه علمیه آن شهر کتاب مغنی و مطول و قسمت زیادی از شرح لمعه را پیش شیخ محمد صدوقی یزدی خواند. مدتی هم در درس مطول مرتضی مطهری حاضر شد. علاوه بر آن، استصحاب رسایل را نزد ایشان خواند. جلد اول کفایه الاصول و شرح شمسیه را هم پیش میرزا عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی فراگرفت و سپس با معرفی آقا میرزا مهدی آشتیانی، شرح منظومه حکیم سبزواری (تا اواخر الهیات منظومه) را نزد شیخ مهدی مازندرانی فراگرفت. همزمان مکاسب شیخ مرتضی انصاری را هم پیش وی خواند. آشتیانی سپس قسمت زیادی از کتاب شوارق و قسمتی از امور عامه اسفار را نزد شیخ مهدی مازندرانی آموخت <ref>(آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۸).</ref> آنگاه هشت سال در درس فقه و اصول آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت و درس خارج اصول ایشان را تقریر کرد <ref>(صدرای زمان، ص۵۷).</ref> آشتیانی سخت مورد توجه آیتالله بروجردی بود؛ بهگونهای که برخی از معاصران به سبب حسادت، از وی نزد آیتالله بروجردی سعایت میکردند <ref>(صدرای زمان، ص۷-۸).</ref> وی یکسال هم در درس خارج فقه و اصول آیتالله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری حاضر شد. علاوه بر آن، مدتی از درسهای خارج آیات سیدمحمد حجت کوهکمری و میرزا رضی تبریزی نیز بهره برد. | ||
آشتیانی همزمان و به مدت هشت سال در درس حکمت و فلسفه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی حاضر شد (آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۷-۱۸) و چند سال هم از درس تفسیر و همچنین اصول فقه آن مرحوم استفاده کرد و علامه طباطبایی کفایه الاصول را به انضمام حواشی استاد خود (حاج شیخ محمدحسین اصفهانی) برای او و جمعی از دوستان تدریس میکرد (آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۱). | آشتیانی همزمان و به مدت هشت سال در درس حکمت و فلسفه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی حاضر شد <ref>(آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۷-۱۸)</ref> و چند سال هم از درس تفسیر و همچنین اصول فقه آن مرحوم استفاده کرد و علامه طباطبایی کفایه الاصول را به انضمام حواشی استاد خود (حاج شیخ محمدحسین اصفهانی) برای او و جمعی از دوستان تدریس میکرد <ref>(آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۲۱).</ref> | ||
سیدحمید روحانی در تحلیلی بر نهضت امامخمینی از او با عنوان یکی از شاگردان امامخمینی نام برده | سیدحمید روحانی در تحلیلی بر نهضت امامخمینی از او با عنوان یکی از شاگردان امامخمینی نام برده است؛<ref>(روحانی، ج ۱، ص۴۹)</ref> فهرستی که به تأیید امامخمینی نیز رسیده است. باوجوداین، آشتیانی در زندگینامه خودنوشت اشارهای به حضور در درس امامخمینی نکرده و او را در فهرست استادان فلسفه خود ذکر نکرده است<ref>(آشتیانی، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۳).</ref> البته او درباره استادان درس اخلاق خود نیز سکوت کرده و به نظر میرسد حضور او در درس اخلاق امامخمینی قطعی است: «... در مدرسه فیضیه، حضرت امام سقی اللّه تربته را در مدرس زیر کتابخانه، درحالیکه مشغول تدریس بودند زیارت کردم و تمام مطالبی را که آن روز در یک ساعت تقریباً افاضت فرمودند به حافظه سپردم، یعنی عباراتی را که با کمال طلاقت زبان و عذوبت بیان تقریر میفرمودند، از جاذبهای حیرتآور برخوردار بود که در بیان و تقریر و تحریر و عبارات نگنجد. آن روزگار آقا جوان و فوقالعاده بانشاط بود و سعی داشت معضلات تفهیم شود و الحق در صاحب ذوق یک نوع اهتزاز روحانی و طرب قدسی و ملکوتی در مستمع ایجاد مینمود. لسان موعظه امام دومی نداشت یا ما ندیدیم. صحبت در خداشناسی و مراتب و درجات آن بود و تقریر این مهم که احوال همه طوائف از سعدا و اشقیا و متوسطان در قرآن مذکور است، یک درجه از معرفت، تحصیل علم به خداوند است از طریق موجودات محسوسهای که جزء عجائب خلقت هستند و شتر از عجائب خلقت است، ولی اگر کسی حق را از طریق معرفت به حالات و اطوار و ظواهر و بواطن شتر بشناسد، این خود یکی از طرق خداشناسی است و اگر معرفت انسان مادامالعمر منحصر شود به معرفت به حق از طریق این حیوان عجیبالخلقه و از طور محسوس به اطوار معقولات تجاوز ننماید و از عقال عقل خلاص نشود و مخاطب به این خطاب مبرم نگردد که «اولم یکف بربک انه علی کل شئ شهید» او شترشناس است نه خداشناس» <ref>(آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴).</ref> | ||
نگاهی به محتوای درسی آشتیانی (که بیشتر جنبه اخلاقی دارد) و همچنین مکان حضور در آن درس (مدرسه فیضیه، محل تدریس درس اخلاق) و همچنین سال حضور در آن درس (۱۳۲۳ش)، احتمال حضور او را در درس اخلاق امامخمینی تقویت میکند. آشتیانی همواره از امامخمینی با عظمت یاد میکرد و ازجمله ایشان را با عنوان «استاد نامدار و وحید ما در علوم نقلیه و عقلیه و مآرب ذوقیه، امام عارف حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی» یاد کرده است. آشتیانی همچنین نگاه امامخمینی را در خصوص بزرگان فلسفه به تصویر میکشید؛ وی در خصوص نگاه امامخمینی به ابنسینا میگوید: «ایرادات مختلفی به شیخ در حکمت الهیه وارد است، ولی با این حال در بین ارباب نظر و تحقیق «لم یکن له کفواً احد»». وی همچنین ملاصدرا را از نگاه امامخمینی چنین به تصویر میکشد: «دوره نضج حکمت متعالیه، دوران صدرالحکماء صاحب اسفار و اتباع مکتب او میباشد، لذا خاتم الحکماء و العرفان، امامخمینی تصریح کردهاند که حکمت متعالیه ملاصدرا و افکار تلامیذ و پیروان او را، حکمت یونانی دانستن ناشی از جهل محض است». | نگاهی به محتوای درسی آشتیانی (که بیشتر جنبه اخلاقی دارد) و همچنین مکان حضور در آن درس (مدرسه فیضیه، محل تدریس درس اخلاق) و همچنین سال حضور در آن درس (۱۳۲۳ش)، احتمال حضور او را در درس اخلاق امامخمینی تقویت میکند. آشتیانی همواره از امامخمینی با عظمت یاد میکرد و ازجمله ایشان را با عنوان «استاد نامدار و وحید ما در علوم نقلیه و عقلیه و مآرب ذوقیه، امام عارف حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی» یاد کرده است. آشتیانی همچنین نگاه امامخمینی را در خصوص بزرگان فلسفه به تصویر میکشید؛ وی در خصوص نگاه امامخمینی به ابنسینا میگوید: «ایرادات مختلفی به شیخ در حکمت الهیه وارد است، ولی با این حال در بین ارباب نظر و تحقیق «لم یکن له کفواً احد»». وی همچنین ملاصدرا را از نگاه امامخمینی چنین به تصویر میکشد: «دوره نضج حکمت متعالیه، دوران صدرالحکماء صاحب اسفار و اتباع مکتب او میباشد، لذا خاتم الحکماء و العرفان، امامخمینی تصریح کردهاند که حکمت متعالیه ملاصدرا و افکار تلامیذ و پیروان او را، حکمت یونانی دانستن ناشی از جهل محض است». | ||
او در مقالهای که پس از رحلت امامخمینی در مجله کیهان اندیشه نوشت، از امامخمینی تجلیل و اظهار کرد: «بعد از شهریور بیست، زمانی که نگارنده به قصد تحصیل به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان یعنی معرفت اسماء الله و نفیسترین دانش بشری موروث از اولیا: علم توحید و ولایت و نبوت و شئون آن محسوب میشدند و مدتی برای برخی از ارباب معرفت شرح قیصری بر فصوص را تدریس کردند، ولی محیط لیاقت آموزش اشرف علوم و فنون را نداشت» ( | |||
او در مقالهای که پس از رحلت امامخمینی در مجله کیهان اندیشه نوشت، از امامخمینی تجلیل و اظهار کرد: «بعد از شهریور بیست، زمانی که نگارنده به قصد تحصیل به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان یعنی معرفت اسماء الله و نفیسترین دانش بشری موروث از اولیا: علم توحید و ولایت و نبوت و شئون آن محسوب میشدند و مدتی برای برخی از ارباب معرفت شرح قیصری بر فصوص را تدریس کردند، ولی محیط لیاقت آموزش اشرف علوم و فنون را نداشت»<ref>(آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴).</ref> او درباره ویژگیهای درس امامخمینی میگوید: «امام (اعلیالله مقامه) خود بنیانگذار مرجعیت خویش بود، به این معنی که توفیق او در تدریس فقه و اصول فقه خارج حیرتآور است. آن مرحوم در مدتی نسبتاً کم از نواحی هوش سرشار و ذوق کممانند و دقت نظر و حسن سلیقه در تدریس، به انضمام طلاقت زبان و قدرت بیان و قوه فوقالعاده در تفهیم مطالب و احتراز از نقل اقوال علما و فقها در حد خارج از اعتدال و لزوم، طلاب مستعد و باهوش را به درس خود متوجه نمود و بسیار زودتر از آنچه محتمل بود، بزرگترین و پرجمعیتترین حوزه فقاهت و اجتهاد را از آن خود نمود. با آنکه استاد مسلم معقول و حکمت بود، از آمیختن مسائل حکمی با علم اصول و فقه سخت خودداری میفرمود و معتقد بود که هر علمی جا و مقام خاص دارد»<ref>(آشتیانی، ۱۳۶۸، ص۳-۴؛ پابهپای آفتاب، ج ۳، ص۱۹۵-۱۹۶).</ref> | |||
سیدجلالالدین آشتیانی پس از فراگیری الهیات و امور عامه اسفار و الهیات شفا، تابستان به قزوین مسافرت کرد و مدتی در درس فلسفه آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی حاضر شد. سپس آیتالله رفیعی قزوینی به درخواست آشتیانی به قم رفت و تدریس درس اسفار ملاصدرا را در آن شهر شروع کرد و آشتیانی و همچنین سیدمصطفی خمینی همراه با جمعی معدود، در درس اسفار او شرکت میکردند. آیتالله رفیعی قزوینی همچنین تدریس در درس خارج اصول را آغاز کرد و آشتیانی از آن درس هم بهره برد. حضور آیتالله رفیعی قزوینی در قم یک ماه به درازا نکشید و وی به قزوین بازگشت و آشتیانی هم برای استفاده از درس او، راهی قزوین شد. آشتیانی سپس راهی عراق شد و در حوزه علمیه آن شهر دو سال از دروس خارج فقه و اصول آیات سیدمحسن طباطبایی حکیم، شیخ حسین حلی و سیدعبدالهادی حسینی شیرازی استفاده کرد و در کنار آن مرتب و بدون وقفه در درس آیتالله میرزا حسن موسوی بجنوردی خراسانی حاضر میشد. پس از بازگشت به کشور به تهران رفت و همان زمان علیرغم آنکه از درس میرزا مهدی آشتیانی محروم بود، ولی برخی از مشکلات فلسفی و عرفانی خود را به ایشان مینوشت و پاسخ خود را دریافت میکرد. همچنین حدود یکسال در درس اسفار آیتالله میرزا احمد آشتیانی حاضر شد (آشتیانی، ۱۳۷۷، ۲۲-۲۵). | سیدجلالالدین آشتیانی پس از فراگیری الهیات و امور عامه اسفار و الهیات شفا، تابستان به قزوین مسافرت کرد و مدتی در درس فلسفه آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی حاضر شد. سپس آیتالله رفیعی قزوینی به درخواست آشتیانی به قم رفت و تدریس درس اسفار ملاصدرا را در آن شهر شروع کرد و آشتیانی و همچنین سیدمصطفی خمینی همراه با جمعی معدود، در درس اسفار او شرکت میکردند. آیتالله رفیعی قزوینی همچنین تدریس در درس خارج اصول را آغاز کرد و آشتیانی از آن درس هم بهره برد. حضور آیتالله رفیعی قزوینی در قم یک ماه به درازا نکشید و وی به قزوین بازگشت و آشتیانی هم برای استفاده از درس او، راهی قزوین شد. آشتیانی سپس راهی عراق شد و در حوزه علمیه آن شهر دو سال از دروس خارج فقه و اصول آیات سیدمحسن طباطبایی حکیم، شیخ حسین حلی و سیدعبدالهادی حسینی شیرازی استفاده کرد و در کنار آن مرتب و بدون وقفه در درس آیتالله میرزا حسن موسوی بجنوردی خراسانی حاضر میشد. پس از بازگشت به کشور به تهران رفت و همان زمان علیرغم آنکه از درس میرزا مهدی آشتیانی محروم بود، ولی برخی از مشکلات فلسفی و عرفانی خود را به ایشان مینوشت و پاسخ خود را دریافت میکرد. همچنین حدود یکسال در درس اسفار آیتالله میرزا احمد آشتیانی حاضر شد (آشتیانی، ۱۳۷۷، ۲۲-۲۵). |