علی دوانی: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
جز (added Category:پروژه شاگردان using HotCat) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
منابع: اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳ و ۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۶)، «درگذشتگان: استاد علی دوانی»، دوماهنامه آینه پژوهش، دوره ۱۸، شماره ۱۰۳، دوانی، علی (۱۳۷۸)، نهضت روحانیون ایران، ج ۳-۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دوانی، علی (۱۳۹۲)، نهضت دوماهه روحانیون ایران، تهران، نشر رهنمون؛ دوانی، علی (۱۳۸۴)، نقد عمر: زندگی و خاطرات، ج ۱ و ۲، تهران، رهنمون؛ دوانی، علی (۱۳۸۸)، یادی از دلدادهای؛ گزیده اشعار، مصاحبه و سه مقاله ادبی، به کوشش محمد رجبی دوانی، تهران، نشر رهنمون؛ دوانی، علی (۱۳۷۳)، امام خمینی در آیینه خاطرهها، تهران، نشر مطهر؛ دوانی، علی (۱۳۸۷)، مفاخر اسلام، جلد سیزدهم: معاصران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی (۱۳۶۸)، ج ۶، تهران، پیام آزادی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ مجلسی، ملا محمدباقر [بیتا]، مهدی موعود؛ ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نوزدهم؛ شکیب ارسلان [بیتا]، تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا: فرانسه، سوئیس، ایتالیا و جزایر دریای مدیترانه، ترجمه و مقدمه و پاورقی از علی دوانی، تهران، حکمت (چاپ دوم)؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۳: آیتالله علی دوانی (۱۳۹۳)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ رجبی دوانی، محمد (۱۳۸۵)، عین بقا؛ یادواره علامه محقق علی دوانی، تهران، نشر رهنمون؛ آیتاللهالعظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک؛ کتاب اول (خرداد ۱۳۳۲- اسفند ۱۳۵۱)، (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | منابع: اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳ و ۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۶)، «درگذشتگان: استاد علی دوانی»، دوماهنامه آینه پژوهش، دوره ۱۸، شماره ۱۰۳، دوانی، علی (۱۳۷۸)، نهضت روحانیون ایران، ج ۳-۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دوانی، علی (۱۳۹۲)، نهضت دوماهه روحانیون ایران، تهران، نشر رهنمون؛ دوانی، علی (۱۳۸۴)، نقد عمر: زندگی و خاطرات، ج ۱ و ۲، تهران، رهنمون؛ دوانی، علی (۱۳۸۸)، یادی از دلدادهای؛ گزیده اشعار، مصاحبه و سه مقاله ادبی، به کوشش محمد رجبی دوانی، تهران، نشر رهنمون؛ دوانی، علی (۱۳۷۳)، امام خمینی در آیینه خاطرهها، تهران، نشر مطهر؛ دوانی، علی (۱۳۸۷)، مفاخر اسلام، جلد سیزدهم: معاصران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی (۱۳۶۸)، ج ۶، تهران، پیام آزادی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ مجلسی، ملا محمدباقر [بیتا]، مهدی موعود؛ ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نوزدهم؛ شکیب ارسلان [بیتا]، تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا: فرانسه، سوئیس، ایتالیا و جزایر دریای مدیترانه، ترجمه و مقدمه و پاورقی از علی دوانی، تهران، حکمت (چاپ دوم)؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۳: آیتالله علی دوانی (۱۳۹۳)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ رجبی دوانی، محمد (۱۳۸۵)، عین بقا؛ یادواره علامه محقق علی دوانی، تهران، نشر رهنمون؛ آیتاللهالعظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک؛ کتاب اول (خرداد ۱۳۳۲- اسفند ۱۳۵۱)، (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | ||
محمدحسن رجبی | محمدحسن رجبی | ||
[[رده:پروژه شاگردان]] |
نسخهٔ ۱۵ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۳
دوانی، علی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. علی رجبی دوانی معروف به علی دوانی در ۵ مهر ۱۳۸۰ در روستای دوان از توابع کازرون در استان فارس به دنیا آمد. پدرش اسماعیل از خردهمالکان آن روستا بود و به کشاورزی و باغداری اشتغال داشت (دوانی، ج ۱، ۱۹). علی دوانی در هفتسالگی همراه خانواده راهی آبادان شد و در آن شهر مقیم شد (همان، ۳۹). از سال ۱۳۱۸ ش در دبستان اکابر مخصوص بزرگسالان در آبادان به تحصیل پرداخت و در مدت دو سال، دوره ابتدایی را به پایان رساند (همان، ۴۲). همزمان با تحصیل، از دهسالگی در یکی از بخشهای شرکت نفت ایران و انگلیس که زیر نظر مهندسان انگلیسی اداره میشد بهعنوان پیک و نامهرسان مشغول کار شد (همان، ۴۰). دو سال بعد به آموزشگاه فنی شرکت نفت آبادان رفت و در آنجا به تحصیلات خود ادامه داد (همان، ۶۰). پس از یک سال و نیم تحصیل در آنجا، تصمیم گرفت با عزیمت به عراق، در حوزه علمیه نجف اشرف به تحصیل دروس حوزوی بپردازد (همان، ۶۵)، به همین سبب در اواخر بهمن ۱۳۲۲ ش راهی عراق شد (همان، ۷۳). وی پس از ورود به نجف اشرف، ابتدا وارد مدرسه شربیانی شد (همان، ۷۸) و مقدمات را نزد شیخ محمد غروی، سید کاظم تبریزی، شیخ کاظم تبریزی، سید اسدالله مدنی، شیخ علی آقا نجفی، شیخ محمدابراهیم بروجردی، شیخ محمدعلی بربری معروف به افغانی، سید عباس مُهری و میرزا محمد اردبیلی آموخت. بخشی از دروس سطح را هم پیش میرزا علی آقا فلسفی، آقا حسن قمی، آقا سید علی تبریزی، شیخ خلیل شیرازی، سید احمد طالقانی و شیخ مجتبی لنکرانی خواند (همان، ۹۹-۱۰۰). او در سالهای اقامت در نجف اشرف با بزرگانی چون شیخ آقابزرگ طهرانی، علامه امینی، شیخ محمدحسین کاشفالغطاء، شیخ محمدحسن مظفر، شیخ محمد سماوی و...آشنا شد و متأثر از این آشنایی، از آغازین سالهای طلبگی، هدف خود را در دو رشته نویسندگی و منبر، یا قلم و بیان، قرار داد و تا پایان عمر، همان راه را نیز ادامه داد (همان، ۳۲۷، ۳۲۸). علی دوانی در فروردین سال ۱۳۲۷ به سبب کسالت و تغییر آبوهوا به کشور بازگشت و در برخی از شهرها در درس استادان حاضر شد (همان، ۱۶۶). ازجمله در قم در درس مطول سید رضا صدر شرکت کرد (همان، ۱۶۹) و پس از دو ماه و نیم، راهی مشهد شد (همان، ۱۷۴) و در حوزه علمیه آنجا مدتی از درس ادبیات میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری بهره برد (همان، ۱۷۴-۱۷۵). در سال ۱۳۲۸ ش در حالی که قصد عزیمت به نجف اشرف را داشت، پس از ازدواج با یکی از نوادگان مرحوم وحید بهبهانی، از بازگشت به نجف منصرف شد (همان، ۱۸۷) و از همان سال در قم اقامت گزید و تحصیلات خود را در حوزه علمیه این شهر که با زعامت آیتالله بروجردی نظم و رونقی گرفته بود، پی گرفت. او دروس سطح را در آنجا و نزد شیخ محمد صدوقی یزدی، شیخ محمد لاکانی رشتی، میرزا علیاکبر مشکینی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی، حاج میرزا ابوالفضل زاهدی، آقا شیخ علی آقا نجفی کاشانی، شیخ محمد وحید خورگامی رشتی، فاضل قفقازی، سید محمدباقر سلطانی طباطبایی، آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی، سید محمد حائری گلپایگانی و شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی تکمیل کرد. وی همچنین در شرح منظومه شیخ محمد فکور یزدی، سید رضا صدر و شیخ حسینعلی منتظری شرکت میکرد. در کنار آن، در درس تفسیر قرآن علامه سید محمدحسین طباطبایی هم حضور مییافت. علی دوانی در سال ۱۳۳۶ ش پس از قبولی در آزمون درس خارج، وارد درس خارج فقه آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی شد. همزمان در درس خارج فقه آیتالله سید کاظم شریعتمداری و خارج اصول امام خمینی هم شرکت میکرد (همان، ۲۰۱-۲۰۲). او درباره درس امام خمینی میگوید: «مهابت و صلابت امام طوری بود که در درس ایشان کمتر کسی به خود جرئت میداد اشکال کند. بااینحال اگر چند روزی کسی اشکال نمیکرد و توضیحی نمیخواست، امام اعتراض مینمودند که چرا کسی حرف نمیزند و اشکال نمیکند» (سلسله موی دوست، ۱۰۱؛ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج ۶، ص ۵۲). وی هنگام تحصیل در نجف اشرف با سید مجتبی نواب صفوی آشنا شد و پس از تشکیل جمعیت فدائیان اسلام، با سید عبدالحسین واحدی (مرد شماره ۲ فدائیان اسلام که نسبت سببی نیز داشت) همسایه خانه به خانه شد و ازاینرو در جریان فعالیتهای آنان قرار میگرفت. او هیچگاه عضو آن جمعیت نشد، بلکه در مقاطعی، به میانجیگری میان آنان و برخی از پیرامونیان آیتالله بروجردی که به اقدامات آنان بدبین بودند، میپرداخت. پس از اعلام حکم اعدام نواب صفوی و سه تن دیگر از فدائیان، دوانی تلاش فراوانی برای جلوگیری از اجرای آن حکم کرد، ازجمله به امام خمینی متوسل شد تا با آیتالله بروجردی دیدار کند و از طریق ایشان مانع اعدام آنها شوند (دوانی، ۲۵۲-۲۶۱) که البته نتیجهای نداشت. دوانی در موسم تبلیغ به شهرهای مختلف سفر میکرد که از آن جمله میتوان به کرمانشاه (همان، ۳۲۹)، نهاوند (همان، ۳۳۲)، تهران (همان، ۳۷۱-۳۷۵)، جزیره خارک (همان، ۳۷۵)، کاشان (همان، ۳۸۶)، بندر معشور (ماهشهر فعلی) (همان، ۳۹۴)، رامهرمز (همان، ۴۰۴) و آبادان و نیز به مدت هفت سال (۱۳۴۰ – ۱۳۴۷) در کویت اشاره کرد (همان، ج ۱، ۴۰۷ – ۴۱۲) که ساواک ایران در کویت گزارشهایی از سخنرانیها و فعالیتهای وی در آن کشور به مرکز مخابره میکرد (یاران امام...، ش ۵۳: صفحات متعدد). در آبادان به سبب شناخت قبلی از وضعیت آن شهر و همچنین موقعیت سیاسی شرکت نفت ایران و انگلیس، حضور جدیتری داشت و در جریان ملی شدن صنعت نفت، به تبعیت از آیتالله کاشانی در آن شهر فعالیت و در انتشار اعلامیههای ایشان نقش عمدهای ایفا کرد (همان، ۳۳۳-۳۴۶). پس از صدور اعلامیه تاریخی آیتالله کاشانی علیه احمد قوام در ۳۰ تیر ۱۳۳۰ ش و بازگشت مجدد دکتر مصدق به ریاست دولت، دوانی طی تلگرافی، آن پیروزی را به آیتالله کاشانی تبریک گفت و ایشان نیز مدتی بعد به تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۳۱ این تلگراف را برای ایشان صادر کردند: «واعظ محترم، آقای دوانی دامت افاضاته، از احساسات خداپسندانه و عواطف وطنخواهانه جنابعالی کمال امتنان حاصل است. از درگاه خداوند متعال [برای شما] توفیق میطلبم. از تأخیر جواب معذرت میخواهم» (همان، ج ۱، ۵۲۳). دوانی از همان ابتدا که وارد حوزه علمیه قم شد، به همکاری با نشریات و مجلات مذهبی قم و تهران پرداخت و مقالاتی در موضوعات دینی، سیاسی و اجتماعی در نشریات ندای حق، وظیفه، استوار و مجموعه حکمت مینوشت (همان، ۲۲۴). در جریان همین فعالیتهای مطبوعاتی، با فعالان متدین سیاسی ـ فرهنگی مطبوعات همچون حاج سراج انصاری، سید غلامرضا سعیدی، دکتر حسن عدنانی و شیخ مصطفی رهنما آشنا شد (یاران امام...، ش ۵۳: بیست). در آبان سال ۱۳۳۵ ش و در جریان تهاجم اسرائیل، انگلستان و فرانسه به مصر، وی در ۲۳ آبان، مقالهای تحت عنوان «برای همدردی با برادران مصری: تعطیل حوزه علمیه قم و شرکت در [مجلس] دعا» در روزنامه دینی ندای حق نوشت و واکنش مرجعیت وقت و حوزه علمیه قم را به اطلاع عموم رساند (دوانی، ج ۱، ۳۳۴، ۳۵۵). وی در غزلی هم که با عنوان «خطر جهود» سرود، آن تجاوز را محکوم کرد (یادی از دلدادهای، ۱۵۴، ۱۵۵). مدتی نیز با مجله مسلمین همکاری میکرد و مقالاتی دینی در آن مینوشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۳، ۷۸). به سبب نگارش چنین مقالاتی بود که آیتالله شریعتمداری از ایشان تقدیر کرد (دوانی، ج ۱، ۲۲۵). دوانی سپس تراجم رجال و تاریخ اسلام را رشته اصلی کار خویش قرار داد و نخستین کتاب وی در شرح زندگانی و افکار و آراء جلالالدین دوانی، فیلسوف و متکلم قرن نهم هجری در سال ۱۳۳۴ انتشار یافت و سید احمد حسینی زنجانی و علامه طباطبایی با نگارش تقریظهایی کمسابقه بر این کتاب، ضمن تحسین مؤلف، از او تقدیر و تمجید کردند (همان، ج ۲، ۱۱- ۱۳). استاد مطهری نیز در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، از ایشان با عنوان «فاضل معاصر» یاد کرد و آن را «کتاب نفیس» نامید (همان، ۱۳). دومین اثر وی که به شرح زندگی و آرا و آثار علمی استاد کل وحید بهبهانی اختصاص داشت، با تقدیر بینظیر آیتالله بروجردی مواجه شد که بازتاب زیادی در میان حوزه و علما و فضلای حوزه به همراه داشت (همان، ۲۲). در دیدار حضوری خصوصی که پس از آن استاد دوانی با آیتالله بروجردی داشت، ایشان ضمن تقدیر مجدد و اهدای جایزه نقدی به مؤلف کتاب، از ایشان خواستند تا جلد سیزدهم بحارالانوار علامه مجلسی را که مورد سوءاستفاده بهاییان قرار گرفته بود، ترجمه و تهذیب کند که وی آن را طی مدت کمتر از دو سال با مقدمه مفصل و ملحقات فراوان به انجام رساند که با رحلت آیتالله بروجردی مصادف شد (همان، ۲۲، ۲۳). در مقدمه مبسوط این کتاب به دو مطلب مهم سیاسی اشاره شده است: ارتباط میان دانش ایرانشناسی و استعمار؛ و نیز پیوند تنگاتنگ میان بهاییت و استعمار که در همین رابطه شش عامل را که موجب پیدایش بهاییگری و بقا و تقویت آن شده، برشمرده است (دوانی، مهدی موعود، صد و بیست ـ صد و بیست و یک). او بهمنظور ایجاد اصلاحات و تحول لازم در نظام آموزشی و تشکیلات حوزههای علمیه و تربیت طلاب آشنا و آگاه به نیازهای فکری جامعه، در تأسیس مجله دینی مکتب اسلام (سال ۱۳۳۷) و دارالتبلیغ اسلامی (سال ۱۳۴۳)، نقش عمدهای ایفا کرد (رجبی دوانی، ۷۴؛ دوانی، ج ۲، ۴۷-۶۰). وی تا سال ۱۳۵۰ ش که به تهران مهاجرت کرد، با مکتب اسلام همکاری داشت و سلسله مقالاتی در شرححال و آثار علمای اسلام مینوشت که بعداً تحت عنوان مفاخر اسلام بهتدریج در ۱۰ جلد انتشار یافت. با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی، دوانی حضوری فعال داشت. وی شرح مخالفت سراسری مراجع، علما و مجامع روحانی ایران علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی (مهر ۱۳۴۱) را که به فسخ و لغو آن انجامید، یک ماه بعد از پایان آن غائله، تحت عنوان نهضت دوماهه روحانیون ایران به رشته تحریر درآورد و منتشر کرد (دوانی، مفاخر اسلام، ج ۱۳، ۶۳۹؛ نهضت دوماهه روحانیون ایران، ۸) و بدین ترتیب آن واقعه را جاودانه ساخت. این کتاب بعدها مبنای تألیف سترگی به نام نهضت روحانیون ایران در ۱۱ جلد شد. ساواک قم در همان زمان گزارشی درباره کتاب نهضت دوماهه روحانیون ایران تهیه کرد و در نامهای به اداره کل سوم ساواک، خواستار اظهارنظر درباره انتشار یا عدم انتشار آن شد (یاران امام...، ش ۵۳، ۵). پس از یورش کماندوهای رژیم شاه به مدرسه فیضیه و ضرب و شتم و دستگیری طلاب، وی از نخستین روحانیانی بود که روز بعد دستگیر و بازداشت شد. اتهام وی تألیف کتاب نهضت دوماهه روحانیون ایران بود که ساواک قم همه آنها را از چاپخانه جمعآوری کرده و آتش زده بود (دوانی، امام خمینی در آیینه خاطرهها، ۱۲۰). احتمالاً به سبب نگارش این کتاب، ساواک از عزیمت او به کویت جلوگیری کرد (همان، ۸)، اما علیرغم این ممنوعیت وی به کویت رفت (همان، ۹) و ساواک در گزارشی اعلام کرد که او از طرف امام خمینی به کویت رفته است (همان، ۱۶). استاد دوانی در ماه محرم و صفر سال ۱۳۴۲ ش که به کویت رفته بود، از واقعه ۱۵ خرداد و دستگیری و بازداشت امام خمینی اطلاع یافت و بلافاصله طی دو نامه به آیتالله خویی از ایشان خواست تا مانع محاکمه امام شود و پیش از آنکه کار از کار بگذرد، اقدام لازم و فوری را انجام دهد. ایشان نیز طی دو پاسخ، مراتب اقدامات خود را برشمردند (دوانی، امام خمینی در آیینه خاطرهها، ۱۵۱- ۱۵۴). پس از اعدام طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی به اتهام همراهی با قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، با ابتکار و تلاش دوانی، مراجع قم مجالس درسشان را تعطیل کردند (همان، ۳۰۷). او سپس همراه با جمعی از روحانیان و طلاب حوزه علمیه قم در نامهای به حسنعلی منصور نخستوزیر وقت، ضمن انتقاد از حوادث جاری، خواستار آزادی فوری امام خمینی و سایر علمای زندانی شدند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۹-۱۱۰؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۳،۳۰). پس از تبعید امام خمینی به ترکیه نیز به همراه جمعی از روحانیان مبارز و مدرسان حوزه علمیه قم در نامهای به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت، ضمن انتقاد از سیاستهای دولت قبل (دولت حسنعلی منصور)، خواستار بازگرداندن امام خمینی به کشور شدند (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۳، ۴۳-۴۴). دوانی در سالهای حضور در قم، در جلسات جوانان قم شرکت میکرد و به بیان مسائل دینی و اطلاعرسانی درباره مسائل روز میپرداخت. برخی از این جلسات در منزل او برگزار میشد (دوانی، ۳۱۲-۳۱۴؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۳، ۱۲۶-۱۲۷). وی در موسم تبلیغ به کویت نیز سفر میکرد و در منبر به انتقاد از حکومت پهلوی میپرداخت. بر اساس گزارش ساواک در سال ۱۳۴۵ ش، او در آنجا «علیه شاهنشاه آریامهر سمپاشی» میکرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۳، ۵۲) و «اغلب در محافل و مجالس، علیه مقامات عالیه کشور مطالبی [سوء] ایراد مینماید» (همان، سی و چهار). مراقبت و کنترل ساواک و گزارشهایی از این دست، سرانجام سبب ممنوعیت همیشگی خروج ایشان از کشور از سال ۱۳۴۷ به بعد شد (همانجا). کمتر از یک ماه پس از جنگ سوم اعراب و اسرائیل (۱۵ خرداد ۱۳۴۶)، استاد دوانی همراه با تنی چند از اعضای هیئت تحریریه مکتب اسلام، طی دیدار و گفتگو با آیتالله شریعتمداری، از ایشان مصرانه خواستند تا با صدور اعلامیهای، حمایت خویش را از جنگزدگان مسلمان اعلام دارد که به گزارش ساواک قم، با مخالفت و مقاومت ایشان روبرو شد و موجب اختلافنظر شدیدی میان اعضا گردید (ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک، کتاب اول، ۲۸۱)، ولی پس از آن آیتالله شریعتمداری اعلامیهای بدان منظور صادر کرد (یاران امام...، ۵۳، سی و شش و سی و هفت). او در فروردین ۱۳۴۷ به کویت و عراق و از آنجا به سوریه و لبنان سفر کرد. در نجف اشرف پس از زیارت مرقد مطهر امیر مؤمنان (ع) به دیدار امام خمینی رفت و سپس عازم سوریه و لبنان شد. در لبنان میهمان دوست و همکار دیرینش امام موسی صدر بود و بهواسطه او از نزدیک با اوضاع جهان عرب و وضعیت شیعیان در لبنان و فعالیتهای وی آشنا شد (همان، سی و هفت). در همین سفر بود که وی عامل اصلی شکست را در بیکفایتی سران دول عربی و بیتفاوتی مردم آنها و دوری ایشان از فرهنگ و تعالیم اسلامی دانست و در بازگشت به کشور تصمیم گرفت بهمنظور یادآوری دوران مجد و عظمت گذشته مسلمانان، کتاب ارزشمند شکیب ارسلان را به نام تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا ترجمه کند (دوانی، تاریخ فتوحات...، ص ۱۵، ۱۶).
در سالهای ۱۳۴۸-۱۳۴۹ ش هم در آبادان، خرمشهر، اهواز و اصفهان به سخنرانی میپرداخت و در مواردی، انتقاداتی علیه رژیم مطرح میکرد (دوانی، ج ۱، ۴۳۲-۴۳۳)، به همین سبب یک بار به ساواک اصفهان احضار شد (همان، ۴۴۸). ساواک در گزارشی درباره فعالیتهای وی، از او بهعنوان یکی از روحانیان «ناراحت» قم نام برد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۳، ۸۸). همین گزارشها و سختگیریها سبب شد در سال ۱۳۵۰ ش راهی تهران شود و برای همیشه در آن شهر مقیم گردد (دوانی، ج ۲، ۶۸). دوستان صمیمی او در تهران، مرتضی مطهری، سید محمد حسینی بهشتی و محمدتقی فلسفی بودند (دوانی، مفاخر اسلام، ج ۱۳، ۲۸۳). وی در تهران در مسجد الجواد (همان، ۱۱۶) و در جلسات مکتب الرضا منبر میرفت (همان، ۱۱۹). در سال ۱۳۵۰ ش، از برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و هزینههای آن انتقاد نمود (همان، ۱۳۸-۱۴۱) و پس از ممنوعیت منبر حجتالاسلام فلسفی (بهمن ۱۳۵۰)، تلاش فراوانی برای رفع ممنوعیت آن انجام داد که البته از چشم مأموران ساواک به دور نماند (همان، ۲۸۷). در خرداد سال ۱۳۵۲ به سبب فعالیتهای سیاسی فرزندانش، مأموران ساواک به خانهاش ریختند و آنجا را مورد بازرسی قرار دادند (دوانی، ج ۲، ۷۴-۷۵). وی طی مدت سه سال و نیم مرتباً به ملاقات فرزندانش میرفت و با وجود آنکه در طول دو سال پایانی هیچگونه اجازه ملاقاتی داده نمیشد، همانند سایر خانوادههای زندانیان، به امید ملاقات، ساعتها پشت درب زندان اوین حضور مییافت و در آنجا با خانوادههای زندانیان گفتگو میکرد و ضمن تأثر شدید، به آنان دلداری و امید میداد (همان، ۷۸). همچنین مجالس سخنرانی و منابر انتقادی استاد دوانی بدون توجه به اخطارها و احضارهای ساواک کماکان ادامه داشت؛ تا جایی که ثابتی مدیرکل سوم ساواک، در گزارشی به تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۵۵ به ریاست ساواک نوشت: «خواهشمند است دستور فرمایید به نامبرده بالا شدیداً تذکر داده شود و به او تفهیم گردد چنانچه در آینده مطالب تحریکآمیز عنوان نماید، ممنوعالمنبر خواهد شد» (یاران امام...، ۵۳، ۲۴۶).
در تابستان ۱۳۵۳ به دستور رئیس بندهای سیاسی زندان قصر مقرر شد فقط زندانیان سیاسی بالاتر از چهل سال بند ۲ مجازند که نماز صبح بخوانند، آن هم مشروط بر آنکه شواهد موثقی ارائه کنند که قبلاً نمازخوان بودهاند! این دستور تحمیلی، از سوی زندانیان سیاسی نادیده گرفته شد، اما هنگام ادای نماز صبح پلیس به نمازگزاران حمله کرد و آنان را مورد ضربوجرح قرار داد. استاد دوانی که پس از ملاقات با پسرش، از ماجرا اطلاع یافت، بلافاصله به قم رفت و با آیتالله شریعتمداری دیدار کرد و شرح واقعه را داد و از ایشان مصرانه خواست تا راجع به رفع آن ـ که به امور مذهبی مربوط میشد ـ اقدام عاجلی نماید که چنین نیز شد و بعد از چند روز آن غائله پایان یافت (دوانی، نقد عمر، ج ۲، ص ۹۶، ۹۷). در ۱۳ آبان ۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت فرزند امام خمینی، مرحوم آقا سید مصطفی، مجلس ختمی در اهواز برگزار گردید. استاد دوانی در حضور پنج هزار نفر سخنان مهمی بیان کرد. چهار روز بعد ساواک اهواز به سبب اهمیت آن مجلس، دو گزارش به تهران ارسال کرد. در یکی از آنها آمده بود که «سخنران، نخست به بیان فضایل علمی و مکارم اخلاقی وی (آقا سید مصطفی) اشاره کرد و مصیبت درگذشت او را به آیتالله خمینی تسلیت گفت. در ادامه ضمن انتقاد شدید از تقلید کورکورانه دولتمردان از غرب و رواج غربزدگی در جامعه، به نقش برجسته و مؤثر روحانیت شیعه در تاریخ معاصر ایران پرداخت و از صبر و شکیبایی امام در غم از دست دادن فرزندش تجلیل کرد» (یاران امام...، ۵۳، ۲۵۵- ۲۶۰). دوانی در سال ۱۳۵۶ با زحمت و تلاش زیاد به گردآوری پیامها، اعلامیهها و سخنرانیهای مراجع، علما، فضلا، طلاب، اهل منبر، دانشگاهیان، احزاب، جمعیتها، فعالان سیاسی، اصناف و بازاریان و نیز ثبت و ضبط رویدادهای سیاسی کشور پرداخت و جلد اول نهضت روحانیون ایران را در مهر ۱۳۵۷ و جلد دوم را در اردیبهشت ۱۳۵۸ و سایر مجلدات را تا رویدادهای سال ۱۳۶۰ به نگارش درآورد و دوره ۱۱ جلدی کتاب را در همان سال منتشر کرد. او سپس قلم و بیان خود را در خدمت جمهوری اسلامی قرار داد و در مراکز آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی و دانشگاهها به تدریس تاریخ اسلام، سیره معصومین (ع)، جنگهای صدر اسلام و... پرداخت و در بسیاری از همایشهای علمی با ارائه مقاله و ایراد سخنرانی شرکت جست و در یادوارههایی که برای بزرگداشت شهدای ارتش، سپاه و بسیج تشکیل میشد حضور مییافت و از فداکاریهای آنها تجلیل میکرد. وی با وجود مشغله فراوان، دعوت صداوسیما را میپذیرفت و در برنامههای رادیویی و تلویزیونی شرکت میکرد. استاد دوانی ۱۱۰ جلد تألیف، ترجمه و تصحیح، در موضوعات تراجم رجال، تاریخ اسلام و ایران، سیره معصومین (ع) و نهضتهای اسلامی و دهها مقاله و سخنرانی از خود به یادگار گذاشت. ازجمله معروفترین آثار ایشان میتوان به مهدی موعود که تاکنون بیش از ۴۰ بار به چاپ رسیده است، دوره ۱۰ جلدی مفاخر اسلام در شرححال علما و دانشمندان شیعه از عصر غیبت تاکنون و دوره ۱۱ جلدی نهضت روحانیون ایران از قرن هفتم تا سال ۱۳۶۰ ش اشاره کرد. علی دوانی در شامگاه ۱۸ دی ۱۳۸۵ ش در تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط آیتالله سبحانی در یکی از حجرات صحن عتیق حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد (رجبی دوانی، چهل و پنج). منابع: اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳ و ۵، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۶)، «درگذشتگان: استاد علی دوانی»، دوماهنامه آینه پژوهش، دوره ۱۸، شماره ۱۰۳، دوانی، علی (۱۳۷۸)، نهضت روحانیون ایران، ج ۳-۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دوانی، علی (۱۳۹۲)، نهضت دوماهه روحانیون ایران، تهران، نشر رهنمون؛ دوانی، علی (۱۳۸۴)، نقد عمر: زندگی و خاطرات، ج ۱ و ۲، تهران، رهنمون؛ دوانی، علی (۱۳۸۸)، یادی از دلدادهای؛ گزیده اشعار، مصاحبه و سه مقاله ادبی، به کوشش محمد رجبی دوانی، تهران، نشر رهنمون؛ دوانی، علی (۱۳۷۳)، امام خمینی در آیینه خاطرهها، تهران، نشر مطهر؛ دوانی، علی (۱۳۸۷)، مفاخر اسلام، جلد سیزدهم: معاصران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی (۱۳۶۸)، ج ۶، تهران، پیام آزادی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)؛ مجلسی، ملا محمدباقر [بیتا]، مهدی موعود؛ ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ نوزدهم؛ شکیب ارسلان [بیتا]، تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا: فرانسه، سوئیس، ایتالیا و جزایر دریای مدیترانه، ترجمه و مقدمه و پاورقی از علی دوانی، تهران، حکمت (چاپ دوم)؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۳: آیتالله علی دوانی (۱۳۹۳)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ رجبی دوانی، محمد (۱۳۸۵)، عین بقا؛ یادواره علامه محقق علی دوانی، تهران، نشر رهنمون؛ آیتاللهالعظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک؛ کتاب اول (خرداد ۱۳۳۲- اسفند ۱۳۵۱)، (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. محمدحسن رجبی