سیدمحمد صحفی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
صحفی، | صحفی، سیدمحمد؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. او در سال ۱۳۱۳ ش در شهر قم به دنیا آمد. پدرش سیدمحمد (همنام فرزندش) از روحانیان قم و متولی مدرسه رضویه («با مردم رفیق...»، ۸) و از مکتبداران (خاطرات آیتالله...، ۳۳-۳۴) و ناشران مذهبی آن شهر (انصاری، ۱۴۰) و جد مادریاش آخوند ملا غلامحسین صفایی از روحانیان برجسته قم بود. سیدمحمد صحفی (پسر) پس از فراگیری ادبیات عرب نزد پدرش (انصاری، ۱۴۰) به مدرسه ناصریه قم رفت و مقدمات دروس حوزوی را در آن مدرسه فراگرفت. آنگاه به تحصیل دروس سطح پرداخت و شرح لمعه را نزد شیخ محمد صدوقی یزدی آموخت و در درس قوانین از شاگردان سیدموسی صدر بود. کفایهالاصول را هم نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت و سپس در درس رسایل و مکاسب میرزا علیاکبر مشکینی شرکت کرد (انصاری، ۱۴۰). سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج فقه آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی و درس خارج فقه و اصول امامخمینی و آیتالله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی شرکت کرد (همان؛ «با مردم رفیق...»، ۸؛ «حجتالاسلاموالمسلمین صحفی...»، ۴). درباره مقطع زمانی حضور او در درس امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست و به احتمال فراوان در سالهای پایانی دهه ۱۳۳۰ و سالهای آغازین دهه ۱۳۴۰ (تا تبعید امامخمینی به خارج از کشور) در درس ایشان که در مسجد سلماسی و مسجد اعظم قم تشکیل میشد شرکت میکرده است. | ||
وی از ۱۳۴۰ ش، در روزهای پنجشنبه و تابستانها به دعوت | وی از ۱۳۴۰ ش، در روزهای پنجشنبه و تابستانها به دعوت سیداحمد مشرف، نماینده آیتالله بروجردی در شهر دورود، به آن شهر میرفت («با مردم رفیق...»، ۸) و به فعالیتهای فرهنگی در شرکت سیمان دورود که توسط فردی مذهبی (منوچهر سالور) اداره میشد میپرداخت (همان). این مسافرتهای هفتگی و تابستانی بیش از بیست سال استمرار داشت (انصاری، ۱۴۰) و وی علاوه بر فعالیت در شرکت سیمان دورود، به فعالیتهای تبلیغی ـ فرهنگی در سطح آن شهر میپرداخت. ازجمله یکی از اقدامات او در آنجا، بازسازی حوزه علمیه آیتالله بروجردی بود که با تلاشهای او، این حوزه فعالیتهای علمی و آموزشی را از سر گرفت و به تربیت طلاب پرداخت («با مردم رفیق...»، ۸). وی پس از آن به تدریس در آن حوزه علمیه پرداخت و همزمان جلسات تفسیر مخصوص بانوان و جوانان در آن شهر برگزار میکرد (انصاری، ۱۴۰). ساخت دو مسجد در دورود و همچنین کمک به ساخت مسجد در روستاهای آن شهر از دیگر اقدامات فرهنگی او بود («با مردم رفیق...»، ۸). وی همچنین با کمک منوچهر سالور، دفتر مذهبی شرکت سیمان را تأسیس کرد و ماهانه هزاران نسخه از جزوههایی را که در حوزههای مختلف دینی تهیه میکرد، بهصورت رایگان به سراسر ایران و حتی کشورهای خارجی ارسال مینمود (انصاری، ۱۴۰). اولین جزوه با عنوان کار و کوشش در اسلام حاوی آیات و روایات و نظرات دانشمندان در ۳۲ صفحه منتشر شد. جزوه دیگر درباره «مقام علم در اسلام» بود و او در مجموع سی جزوه را در موضوعات مختلف منتشر کرد که بعدها در کتاب تعالیم آسمانی اسلام انتشار یافت («با مردم رفیق...»، ۸). وی در شهر دورود به مبارزه با برخی از جریانها ازجمله صوفیان نیز میپرداخت. همچنین به دعوت سیدرضا بهاءالدینی به نراق رفت و به مبارزه علیه بهاییان آن شهر پرداخت. | ||
سیدمحمد صحفی در تبیین اهداف نهضت امامخمینی فعال بود («با مردم رفیق...»، ۸). او در سال ۱۳۴۴ ش در مراسم دعا به خاطر رفع خطر از محمدرضاشاه شرکت داشت، ولی بر اساس گزارش ساواک، «حق مطلب را ادا نکرد». همچنین از محمدتقی فلسفی برای سفر به دورود دعوت کرد (یاران امام به...، ۴۸۷ ـ ۴۹۰). وی با سیداسدالله مدنی نیز ارتباط داشت و این عوامل حساسیت ساواک را علیه او برانگیخت (همان، ۴۸۰) و ساواک تهران در نامهای به ساواک لرستان، خواستار تحقیق درباره او و جزوهها و مطالب منتشرشده در شرکت سیمان دورود شد. پیرو این دستور، ساواک استان لرستان در نامهای به مرکز، او را یکی از روحانیان مشکوک نامید (یاران امام به...، ۴۸۷ ـ ۴۹۰). به همین سبب یک بار دستگیر و در ساواک خرمآباد زندانی شد («با مردم رفیق...»، ۸). او علیرغم این سختگیریها، به فعالیتهای سیاسی ـ تبلیغی خود ادامه داد و بهخصوص در توزیع کتابهای مذهبی نقش داشت («با مردم رفیق...»، ۸). او علیرغم سختگیری ساواک در آن سالها مخفیانه رساله امامخمینی را توزیع و پنهانی به عدهای از دوستان و مقلدان ایشان تقدیم میکرد (خاطرات خادمان و...، ۱۰۳). | |||
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای تبلیغی در شرکت سیمان دورود ادامه داد تا اینکه در سال ۱۳۶۲ ش به قم بازگشت و در فاطمیه قم به سخنرانی پرداخت. سپس انتشارات اهلبیت را با هدف انتشار کتابهای دینی بنیان نهاد (انصاری، ۱۴۰). او در انتخابات شورای مرکزی ائمه جماعات قم، با رأی ائمه جماعات به عضویت در آن شورا برگزیده شد («با مردم رفیق...»، ۸). یکی از ابتکارهای او در امر تبلیغ، سخنرانیها یا به تعبیر بهتر، «منبرهای یک دقیقهای» است. بر اساس این ابتکار، سخنران در عرض یک دقیقه و میان دو نماز، آیه یا حدیثی را در عرض یک دقیقه بیان میکند (همان). تألیفات او عبارت است از: ۱- زندگانی رهبران اسلام: ترجمه انوار البهیه، تألیف مرحوم حاج شیخ عباس قمی. ۲- زندگانی اباعبدالله الحسین (ع)، ترجمه اللهوف، تألیف مرحوم | وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای تبلیغی در شرکت سیمان دورود ادامه داد تا اینکه در سال ۱۳۶۲ ش به قم بازگشت و در فاطمیه قم به سخنرانی پرداخت. سپس انتشارات اهلبیت را با هدف انتشار کتابهای دینی بنیان نهاد (انصاری، ۱۴۰). او در انتخابات شورای مرکزی ائمه جماعات قم، با رأی ائمه جماعات به عضویت در آن شورا برگزیده شد («با مردم رفیق...»، ۸). یکی از ابتکارهای او در امر تبلیغ، سخنرانیها یا به تعبیر بهتر، «منبرهای یک دقیقهای» است. بر اساس این ابتکار، سخنران در عرض یک دقیقه و میان دو نماز، آیه یا حدیثی را در عرض یک دقیقه بیان میکند (همان). تألیفات او عبارت است از: ۱- زندگانی رهبران اسلام: ترجمه انوار البهیه، تألیف مرحوم حاج شیخ عباس قمی. ۲- زندگانی اباعبدالله الحسین (ع)، ترجمه اللهوف، تألیف مرحوم سیدابن طاووس. ۳- قصص قرآن در دو جلد از آغاز خلقت تا رحلت خاتم انبیا (ص). ۴- تعالیم آسمانی اسلام (که به زبانهای کردی و اردو هم ترجمه شده است). ۵- هدیه اهلبیت (ع) شامل ادعیه و اذکار مختلف. ۶- دعاهای معتبر برای ارتباط با خدا. ۷- زندگینامه مرحوم محدث قمی که در مقدمه کتاب منازل الآخره چاپ شده است. ۸- زندگینامه مرحوم آیتالله کاشفالغطا که در مقدمه کتاب زمین و تربیت حسینی چاپ شده است. ۹- زندگینامه حضرت امام صادق (ع) که در مقدمه مغز متفکر جهان شیعه چاپ شده است. ۱۰- نامه نویسنده آیات شیطانی به روزنامه لیبراسیون (درباره سلمان رشدی که بهصورت یک داستان تنظیم شده است). ۱۱- سیری در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید در سه جلد (همان؛ «حجتالاسلاموالمسلمین صحفی...»، ۴). | ||
وی در ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ در قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط حسین نوری همدانی، در صحن حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد (انصاری، ۱۴۱). | وی در ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ در قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط حسین نوری همدانی، در صحن حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد (انصاری، ۱۴۱). | ||
منابع: انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۵)، «درگذشتگان: حجتالاسلام صحفی»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیستوهفتم، شماره اول، فروردین و اردیبهشت؛ «با مردم رفیق باشیم» (۱۳۹۲)، هفتهنامه افق حوزه، سال دوازدهم، شماره ۳۸۳، ۱۶ بهمن؛ «حجتالاسلاموالمسلمین صحفی از ائمه جماعات سرشناس قم درگذشت» (۱۳۹۴)، هفتهنامه افق حوزه، سال چهاردهم، شماره ۴۵۱، ۲۸ بهمن؛ خاطرات آیتالله محمد مؤمن (۱۳۸۷)، تدوین رضا شیخ محمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات خادمان و پاسداران | منابع: انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۵)، «درگذشتگان: حجتالاسلام صحفی»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیستوهفتم، شماره اول، فروردین و اردیبهشت؛ «با مردم رفیق باشیم» (۱۳۹۲)، هفتهنامه افق حوزه، سال دوازدهم، شماره ۳۸۳، ۱۶ بهمن؛ «حجتالاسلاموالمسلمین صحفی از ائمه جماعات سرشناس قم درگذشت» (۱۳۹۴)، هفتهنامه افق حوزه، سال چهاردهم، شماره ۴۵۱، ۲۸ بهمن؛ خاطرات آیتالله محمد مؤمن (۱۳۸۷)، تدوین رضا شیخ محمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات خادمان و پاسداران امامخمینی (۱۳۸۷)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۴: شهید آیتالله سیداسدالله مدنی (۱۳۷۷)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. |
نسخهٔ ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۱۳
صحفی، سیدمحمد؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. او در سال ۱۳۱۳ ش در شهر قم به دنیا آمد. پدرش سیدمحمد (همنام فرزندش) از روحانیان قم و متولی مدرسه رضویه («با مردم رفیق...»، ۸) و از مکتبداران (خاطرات آیتالله...، ۳۳-۳۴) و ناشران مذهبی آن شهر (انصاری، ۱۴۰) و جد مادریاش آخوند ملا غلامحسین صفایی از روحانیان برجسته قم بود. سیدمحمد صحفی (پسر) پس از فراگیری ادبیات عرب نزد پدرش (انصاری، ۱۴۰) به مدرسه ناصریه قم رفت و مقدمات دروس حوزوی را در آن مدرسه فراگرفت. آنگاه به تحصیل دروس سطح پرداخت و شرح لمعه را نزد شیخ محمد صدوقی یزدی آموخت و در درس قوانین از شاگردان سیدموسی صدر بود. کفایهالاصول را هم نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت و سپس در درس رسایل و مکاسب میرزا علیاکبر مشکینی شرکت کرد (انصاری، ۱۴۰). سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج فقه آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی و درس خارج فقه و اصول امامخمینی و آیتالله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی شرکت کرد (همان؛ «با مردم رفیق...»، ۸؛ «حجتالاسلاموالمسلمین صحفی...»، ۴). درباره مقطع زمانی حضور او در درس امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست و به احتمال فراوان در سالهای پایانی دهه ۱۳۳۰ و سالهای آغازین دهه ۱۳۴۰ (تا تبعید امامخمینی به خارج از کشور) در درس ایشان که در مسجد سلماسی و مسجد اعظم قم تشکیل میشد شرکت میکرده است.
وی از ۱۳۴۰ ش، در روزهای پنجشنبه و تابستانها به دعوت سیداحمد مشرف، نماینده آیتالله بروجردی در شهر دورود، به آن شهر میرفت («با مردم رفیق...»، ۸) و به فعالیتهای فرهنگی در شرکت سیمان دورود که توسط فردی مذهبی (منوچهر سالور) اداره میشد میپرداخت (همان). این مسافرتهای هفتگی و تابستانی بیش از بیست سال استمرار داشت (انصاری، ۱۴۰) و وی علاوه بر فعالیت در شرکت سیمان دورود، به فعالیتهای تبلیغی ـ فرهنگی در سطح آن شهر میپرداخت. ازجمله یکی از اقدامات او در آنجا، بازسازی حوزه علمیه آیتالله بروجردی بود که با تلاشهای او، این حوزه فعالیتهای علمی و آموزشی را از سر گرفت و به تربیت طلاب پرداخت («با مردم رفیق...»، ۸). وی پس از آن به تدریس در آن حوزه علمیه پرداخت و همزمان جلسات تفسیر مخصوص بانوان و جوانان در آن شهر برگزار میکرد (انصاری، ۱۴۰). ساخت دو مسجد در دورود و همچنین کمک به ساخت مسجد در روستاهای آن شهر از دیگر اقدامات فرهنگی او بود («با مردم رفیق...»، ۸). وی همچنین با کمک منوچهر سالور، دفتر مذهبی شرکت سیمان را تأسیس کرد و ماهانه هزاران نسخه از جزوههایی را که در حوزههای مختلف دینی تهیه میکرد، بهصورت رایگان به سراسر ایران و حتی کشورهای خارجی ارسال مینمود (انصاری، ۱۴۰). اولین جزوه با عنوان کار و کوشش در اسلام حاوی آیات و روایات و نظرات دانشمندان در ۳۲ صفحه منتشر شد. جزوه دیگر درباره «مقام علم در اسلام» بود و او در مجموع سی جزوه را در موضوعات مختلف منتشر کرد که بعدها در کتاب تعالیم آسمانی اسلام انتشار یافت («با مردم رفیق...»، ۸). وی در شهر دورود به مبارزه با برخی از جریانها ازجمله صوفیان نیز میپرداخت. همچنین به دعوت سیدرضا بهاءالدینی به نراق رفت و به مبارزه علیه بهاییان آن شهر پرداخت.
سیدمحمد صحفی در تبیین اهداف نهضت امامخمینی فعال بود («با مردم رفیق...»، ۸). او در سال ۱۳۴۴ ش در مراسم دعا به خاطر رفع خطر از محمدرضاشاه شرکت داشت، ولی بر اساس گزارش ساواک، «حق مطلب را ادا نکرد». همچنین از محمدتقی فلسفی برای سفر به دورود دعوت کرد (یاران امام به...، ۴۸۷ ـ ۴۹۰). وی با سیداسدالله مدنی نیز ارتباط داشت و این عوامل حساسیت ساواک را علیه او برانگیخت (همان، ۴۸۰) و ساواک تهران در نامهای به ساواک لرستان، خواستار تحقیق درباره او و جزوهها و مطالب منتشرشده در شرکت سیمان دورود شد. پیرو این دستور، ساواک استان لرستان در نامهای به مرکز، او را یکی از روحانیان مشکوک نامید (یاران امام به...، ۴۸۷ ـ ۴۹۰). به همین سبب یک بار دستگیر و در ساواک خرمآباد زندانی شد («با مردم رفیق...»، ۸). او علیرغم این سختگیریها، به فعالیتهای سیاسی ـ تبلیغی خود ادامه داد و بهخصوص در توزیع کتابهای مذهبی نقش داشت («با مردم رفیق...»، ۸). او علیرغم سختگیری ساواک در آن سالها مخفیانه رساله امامخمینی را توزیع و پنهانی به عدهای از دوستان و مقلدان ایشان تقدیم میکرد (خاطرات خادمان و...، ۱۰۳). وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای تبلیغی در شرکت سیمان دورود ادامه داد تا اینکه در سال ۱۳۶۲ ش به قم بازگشت و در فاطمیه قم به سخنرانی پرداخت. سپس انتشارات اهلبیت را با هدف انتشار کتابهای دینی بنیان نهاد (انصاری، ۱۴۰). او در انتخابات شورای مرکزی ائمه جماعات قم، با رأی ائمه جماعات به عضویت در آن شورا برگزیده شد («با مردم رفیق...»، ۸). یکی از ابتکارهای او در امر تبلیغ، سخنرانیها یا به تعبیر بهتر، «منبرهای یک دقیقهای» است. بر اساس این ابتکار، سخنران در عرض یک دقیقه و میان دو نماز، آیه یا حدیثی را در عرض یک دقیقه بیان میکند (همان). تألیفات او عبارت است از: ۱- زندگانی رهبران اسلام: ترجمه انوار البهیه، تألیف مرحوم حاج شیخ عباس قمی. ۲- زندگانی اباعبدالله الحسین (ع)، ترجمه اللهوف، تألیف مرحوم سیدابن طاووس. ۳- قصص قرآن در دو جلد از آغاز خلقت تا رحلت خاتم انبیا (ص). ۴- تعالیم آسمانی اسلام (که به زبانهای کردی و اردو هم ترجمه شده است). ۵- هدیه اهلبیت (ع) شامل ادعیه و اذکار مختلف. ۶- دعاهای معتبر برای ارتباط با خدا. ۷- زندگینامه مرحوم محدث قمی که در مقدمه کتاب منازل الآخره چاپ شده است. ۸- زندگینامه مرحوم آیتالله کاشفالغطا که در مقدمه کتاب زمین و تربیت حسینی چاپ شده است. ۹- زندگینامه حضرت امام صادق (ع) که در مقدمه مغز متفکر جهان شیعه چاپ شده است. ۱۰- نامه نویسنده آیات شیطانی به روزنامه لیبراسیون (درباره سلمان رشدی که بهصورت یک داستان تنظیم شده است). ۱۱- سیری در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید در سه جلد (همان؛ «حجتالاسلاموالمسلمین صحفی...»، ۴). وی در ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ در قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط حسین نوری همدانی، در صحن حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد (انصاری، ۱۴۱). منابع: انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۵)، «درگذشتگان: حجتالاسلام صحفی»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیستوهفتم، شماره اول، فروردین و اردیبهشت؛ «با مردم رفیق باشیم» (۱۳۹۲)، هفتهنامه افق حوزه، سال دوازدهم، شماره ۳۸۳، ۱۶ بهمن؛ «حجتالاسلاموالمسلمین صحفی از ائمه جماعات سرشناس قم درگذشت» (۱۳۹۴)، هفتهنامه افق حوزه، سال چهاردهم، شماره ۴۵۱، ۲۸ بهمن؛ خاطرات آیتالله محمد مؤمن (۱۳۸۷)، تدوین رضا شیخ محمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ خاطرات خادمان و پاسداران امامخمینی (۱۳۸۷)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۴: شهید آیتالله سیداسدالله مدنی (۱۳۷۷)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.