۲۱٬۱۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
'''محمد آلاسحاق'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | '''محمد آلاسحاق'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | ||
محمد آلاسحاق در سال ۱۳۰۳ش در خوئین زنجان در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی و مبارزاتی دیده به جهان گشود. جدش ملا ابراهیم خوئینی هم از شاگردان شیخ مرتضی انصاری بود و جد بزرگش مولی اسحاق زنجانی هم از روحانیان برجسته منطقه زنجان به شمار میرفت. پدرش شیخ عبدالکریم خوئینی زنجانی از شاگردان مرحوم آخوند خراسانی و از روحانیان برجسته منطقه خوئین بود که سالها به مبارزه با حکومت پهلوی (رضاشاه) میپرداخت و از سال ۱۳۲۵ش در قم مستقر شد و به تدریس در حوزه علمیه آنجا پرداخت و از مدرسان برجسته آن حوزه به شمار میرفت. از آثار او میتوان به خودآموز کفایه اشاره کرد که متنی آموزشی محسوب میشود.<ref>(«درگذشتگان: آیتالله آلاسحاق»، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref> | == خاندان == | ||
محمد آلاسحاق در سال ۱۳۰۳ش در خوئین زنجان در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی و مبارزاتی دیده به جهان گشود. جدش ملا ابراهیم خوئینی هم از شاگردان شیخ مرتضی انصاری بود و جد بزرگش مولی اسحاق زنجانی هم از روحانیان برجسته منطقه زنجان به شمار میرفت. پدرش شیخ عبدالکریم خوئینی زنجانی از شاگردان مرحوم آخوند خراسانی و از روحانیان برجسته منطقه خوئین بود که سالها به مبارزه با حکومت پهلوی (رضاشاه) میپرداخت و از سال ۱۳۲۵ش در قم مستقر شد و به تدریس در حوزه علمیه آنجا پرداخت و از مدرسان برجسته آن حوزه به شمار میرفت. از آثار او میتوان به خودآموز کفایه اشاره کرد که متنی آموزشی محسوب میشود.<ref>(«درگذشتگان: آیتالله آلاسحاق»، ص۱۴۷-۱۴۸.</ref> | |||
محمد آلاسحاق در سال | == تحصیل == | ||
محمد آلاسحاق دوران ابتدایی و بخشی از متوسطه (تا سال نهم) را در خوئین خواند. آنگاه در سال ۱۳۲۵ش همراه با خانواده راهی قم شد و در آن شهر دروس مقدمات و سطح را نزد شیخ حسین دینمحمدی زنجانی خواند. سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج فقه و اصول امامخمینی که در [[مسجد سلماسی]] برگزار میشد شرکت کرد. او در این مقطع احتمالاً مدت کوتاهی از درس ایشان بهره برد، چراکه در سال ۱۳۳۰ش به عراق رفت. همزمان با حضور در درس امامخمینی، از درس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحمد حجت کوهکمری|سیدمحمد حجّت کوهکمری]] و [[سیدمحمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] و خارج اصول [[سیدحسین بروجردی|آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] استفاده و در درس فلسفه (اسفار اربعه) [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] هم شرکت میکرد. | |||
آلاسحاق در | محمد آلاسحاق در سال ۱۳۳۰ش راهی [[عراق]] شد و در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] در درس فقه [[سیدمحسن حکیم|آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم]] شرکت کرد و آن درس را با [[امامموسی صدر|سیدموسی صدر]] مباحثه میکرد. او همزمان در درس خارج اصول [[سیدابوالقاسم خویی|آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] هم شرکت میجست و ۵ سال از درس ایشان بهره برد. مدتی هم در درس خارج فقه [[میرزا باقر زنجانی]] استفاده کرد و پس از پنج سال حضور در آن حوزه، در سال ۱۳۳۵ش به [[قم]] بازگشت. او این بار نیز در [[درس خارج فقه امامخمینی|درس خارج فقه]] و [[درس خارج اصول امامخمینی|اصول امامخمینی]] حضور یافت. او درباره ویژگیهای درس امامخمینی میگوید:<blockquote>«ویژگی برجسته حفظ شخصیت طلبه در جلسه درس بود. چون مطالب ایشان برخلاف دیگران، نوعاً نو و ثقیل الهضم بود، بحث و مشاجره در درس ایشان، توسط طلاب بالا میگرفت. روش امام این بود که به احترام طلبه به مطالب او کاملاً گوش میکرد، اگر قابل جواب بود، جواب میداد و در غیر این صورت به بحث ادامه میداد. امام بعد از پایان درس یک ربع ساعت مینشستند تا اگر کسی اشکالی دارد مطرح کند، من معمولاً اشکالاتم را در همان یک ربع مطرح میکردم و امام هم لطف میفرمودند و پاسخ میدادند».<ref>(مجموعه آثار: امامخمینی و اندیشههای اخلاقی ـ عرفانی.</ref> </blockquote>او درباره دعوت امامخمینی از طلاب برای مشارکت خاطره جالبی دارد: «هنگامی که مجلس ساکت بود امام میگفتند: «چرا ساکتید؟ مگر مجلس ختم آمدید؟ چرا حرف نمیزنید؟» افرادی مثل [[سیدمصطفی خمینی|حاجآقا مصطفی]]، آقای خزعلی بودند که در جلسه درس امام حرف میزدند و اشکال میکردند. هنگامی که در درس تند میشدند در پاسخ میگفتند: چرا این حرف را میزنی که درست نیست.<ref>(سلسله موی دوست، ص۶.</ref> | ||
آلاسحاق در کنار | آلاسحاق در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، به مطالعه درباره طب (ابنسینا) پرداخت و به همین واسطه به طبابت و مداوای بیماران نیز دست میزد.<ref>«درگذشتگان: آیتالله آلاسحاق»، ص۱۴۸.</ref> علاوه بر آن مطالعه کتابهای روانشناسی غربی و شرقی را در دستور کار خود قرار داد و برای تربیت نسل جوان ۲۰ طرح تربیتی بر اساس روانشناسی اسلامی تهیه کرد. او که در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه علوی تهران]] تدریس میکرد، به سمت مسئول امور تربیتی آن مدرسه منصوب شد و در آن مدرسه با همکاری رضا روزبه، ۹ طرح از ۲۰ طرح مذکور را پیاده کرد که توجه نیروهای انقلابی (مانند [[مرتضی مطهری|مرحوم مطهری]]، [[محمدجواد باهنر|باهنر]]، [[محمدعلی رجایی|رجائی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] و آقای [[سیدمحمود طالقانی|طالقانی]]) را جلب کرد. او سپس همراه با رضا روزبه و مرتضی مطهری گروه فرهنگی قدس را تأسیس کرد و مسئولیت تربیتی آن مدرسه را بر عهده گرفت. | ||
آلاسحاق پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امامخمینی بهعنوان نماینده تامالاختیار ایشان به اراک رفت و تا سال | == فعالیت مبارزاتی == | ||
آلاسحاق در کنار فعالیتهای علمی، به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] میپرداخت و به همین سبب در سال ۱۳۵۳ش دستگیر و زندانی شد و در زندان تحت [[شکنجه]] قرار گرفت.<ref>«آیتالله شیخ محمد...»، ص۱۳؛ «درگذشتگان: آیتالله آلاسحاق»، ص۱۴۸.</ref> او پس از آزادی به قم رفت و در آنجا هم فعالیت خود را در دو رشته علمی (تاریخ و ادیان) و اقتصادی (شرکت سهامی رفاه طلاب) در [[حوزه علمیه قم]] پی گرفت. این فعالیتها حساسیت [[ساواک]] را برانگیخت و با تداوم فعالیتهای او در آنجا نیز مخالفت کرد.<ref>خاطرات...، اغلب صفحات.</ref> او با سفر به شهرهای مختلف، به ایراد سخنرانیهای انتقادی میپرداخت، به همین سبب در سال ۱۳۵۴ ش توسط ساواک ممنوعالمنبر شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref> با استناد به اسناد ساواک، او در تهران، آبادان،<ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۱۹۷.</ref> دزفول و قم به ایراد سخنرانیهای انتقادی میپرداخت. به همین سبب وقتی در سال ۱۳۵۷ش به دعوت جمعی از روحانیان خرمآباد به آن شهر رفت، ساواک خواستار ارائه سوابق او شد.<ref>انقلاب اسلامی به...، ج۷، ص۲۹.</ref> او در آن شهر به سخنرانی در مسجد علوی آن شهر پرداخت. در ۲۷ مرداد آن سال تظاهرات گستردهای در آن شهر صورت گرفت که به درگیری مردم با مأموران حکومتی انجامید. در همان روز او همراه با جمعی دیگر از روحانیان خرمآباد دستگیر.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۳۹۸.</ref> و به تهران اعزام شد.<ref>آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ص۴۷۹.</ref> حضور آلاسحاق در خرمآباد حساسیت ساواک را برانگیخته بود و به همین سبب یکی از پرسشهایی که ساواک در بازجویی از روحانیان خرمآباد میپرسید، نحوه آشنایی و چگونگی و چرایی حضور آلاسحاق در خرمآباد بود.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۴۱۵.</ref> دستگیری او با واکنش روحانیان خرمآباد مواجه شد و آنان با تشکیل جلساتی، به رایزنی دراینباره پرداختند و سپس تصمیم گرفتند در مسجد علوی دست به تحصن بزنند و خواستار تعقیب قانونی رئیس شهربانی استان شدند.<ref>(سیر مبارزات یاران...، ج ۱۰، ص۸۴-۸۵؛ آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ص۴۷۹-۴۸۰.</ref> یکی دیگر از تصمیمات آنان حضور در استانداری و تأکید بر آزادی آلاسحاق بود.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۳، ص۴۳۷.</ref> | |||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | |||
آلاسحاق پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] از سوی [[امامخمینی]] بهعنوان نماینده تامالاختیار ایشان به اراک رفت و تا سال ۱۳۶۱ش به فعالیت در آن استان پرداخت.<ref>«آیتالله شیخ محمد...»، ص۱۳.</ref> آنگاه به قم بازگشت و کانون تحقیقات اسلامی را در آن شهر بنیان نهاد و به مطالعات فرهنگی ـ تربیتی با رویکرد اسلامی پرداخت. یکی از مهمترین ابتکارهای او، تدریس روانشناسی اسلامی در [[حوزه علمیه قم]] بود و از سال ۱۳۶۵ ش آن درس را آغاز کرد.<ref>«آیتالله شیخ محمد...»، ص۱۳.</ref> که با استقبال فراوان مواجه شد. همچنین کتاب قانون بوعلی سینا را در حوزه علمیه قم تدریس میکرد و طبق آن کتاب طبابت میکرد. آلاسحاق همچنین مجمع پژوهشگران طب سنتی بوعلی سینا را بنیان نهاد و مدیریت آن را بر عهده گرفت. همچنین بنیانگذار شرکت داروسازی بوعلی دارو بود.<ref>«درگذشت ابوالشهید و استاد...»، ص۱۱.</ref> او از سال ۱۳۷۵ ش به سبب کهولت سن، بحثهای خود را به خانهاش منتقل کرد. | |||
== تألیفات == | == تألیفات == | ||
برخی تألیفات محمد آلاسحاق عبارت است از: ۱ ـ طبیب همراه واگویی راز. ۲ ـ روانکاوی اسلامی. ۳ ـ کتاب سرخ شهادت. ۴ ـ اسلام و روانشناسی. ۵ ـ مقالات اجتماعی. ۶ ـ بعد ریاضی جهان. ۷ ـ پیامهای ملکوتی. ۸ ـ متدشناسی. ۹ ـ فرهنگ اسلام ناب محمدی. ۱۰ ـ هنر اسلامی. ۱۱ ـ نقش زنان در پاسداری از ارزشهای انقلاب اسلامی. ۱۲ ـ مکتب شهادتطلبی و ریشههای آن در قرآن. ۱۳ ـ آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. ۱۴ ـ مدیریت مساجد. ۱۵ ـ اخلاق در اسلام. ۱۷ ـ اقتصاد اسلامی. ۱۸ ـ قانون اساسی جمهوری اسلامی. محمد آلاسحاق در ۲۰ دی ۱۳۹۴ در شهر قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط سیدموسی شبیری | برخی تألیفات محمد آلاسحاق عبارت است از: | ||
۱ ـ طبیب همراه واگویی راز. ۲ ـ روانکاوی اسلامی. ۳ ـ کتاب سرخ شهادت. ۴ ـ اسلام و روانشناسی. ۵ ـ مقالات اجتماعی. ۶ ـ بعد ریاضی جهان. ۷ ـ پیامهای ملکوتی. ۸ ـ متدشناسی. ۹ ـ فرهنگ اسلام ناب محمدی. ۱۰ ـ هنر اسلامی. ۱۱ ـ نقش زنان در پاسداری از ارزشهای انقلاب اسلامی. ۱۲ ـ مکتب شهادتطلبی و ریشههای آن در قرآن. ۱۳ ـ آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. ۱۴ ـ مدیریت مساجد. ۱۵ ـ اخلاق در اسلام. ۱۷ ـ اقتصاد اسلامی. ۱۸ ـ قانون اساسی جمهوری اسلامی. | |||
== درگذشت == | |||
محمد آلاسحاق در ۲۰ دی ۱۳۹۴ در شهر قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) شهر قم<ref>«درگذشتگان: آیتالله آلاسحاق»، ص۱۴۸.</ref> و در کنار فرزند شهیدش ابوالحسن آلاسحاق به خاک سپرده شد.<ref>(«درگذشت ابوالشهید و استاد...»، ص۱۱.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |