سیدجعفر شبیری زنجانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:پروژه شاگردان; added Category:مقالههای ارزیابیشده/پروژه شاگردان using HotCat) |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| محل دفن = | | محل دفن = | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| استادان = | | استادان = امامخمینی، [[مرتضی حائری یزدی]]، [[احمد آذری قمی]] و... | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = | | محل تحصیل =[[حوزه علیمه قم]] و مشهد | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| تالیفات = | | تالیفات = | ||
| سایر = | | سایر = | ||
| سیاسی = | | سیاسی =همکاری با [[جمعیت فدائیان اسلام]]، حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]] و مبارزه با رژیم پهلوی | ||
| اجتماعی = | | اجتماعی =فعالیت در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و امامت جماعت مسجد کانون تهران | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== تولد و خاندان == | == تولد و خاندان == | ||
سیدجعفر شبیری زنجانی در ۱۳۱۵ش در قم به دنیا آمد. پدرش سیداحمد حسینی زنجانی از مدرسان برجسته حوزه علمیه قم و امام جماعت حرم حضرت معصومه(س) بود. حسینی زنجانی همچنین از هممباحثههای امامخمینی بود و مناسبات دوستانه با امامخمینی داشت و با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، در کنار ایشان حضور یافت و به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت.<ref>مقالات و نکتهها، ص۱۵۷-۱۶۴؛ قاسمپور، «حسینی زنجانی، سیداحمد»، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> | سیدجعفر شبیری زنجانی در ۱۳۱۵ش در [[قم]] به دنیا آمد. پدرش سیداحمد حسینی زنجانی از مدرسان برجسته حوزه علمیه قم و امام جماعت [[حرم حضرت معصومه(س)]] بود. حسینی زنجانی همچنین از هممباحثههای [[امامخمینی]] بود و مناسبات دوستانه با امامخمینی داشت و با آغاز [[نهضت اسلامی]] به رهبری امامخمینی، در کنار ایشان حضور یافت و به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت.<ref>مقالات و نکتهها، ص۱۵۷-۱۶۴؛ قاسمپور، «حسینی زنجانی، سیداحمد»، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> | ||
== تحصیل == | == تحصیل == | ||
سیدجعفر شبیری خواندن و نوشتن را در قم فراگرفت. سپس وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات و دروس سطح را در آنجا و نزد استادان آن حوزه ازجمله پدرش خواند. در منابع منشور، درباره استادان او اطلاعاتی در دست نیست و تنها نام احمد آذری قمی بهعنوان یکی از استادان او آمده که آذری قمی در بازجوییهایش به آن اشاره کرده است.<ref>بهبودی، ص۲۲۹.</ref> وی سپس به مشهد رفت و در حوزه علمیه آنجا به تحصیل پرداخت. در آن زمان با سیدعلی حسینی خامنهای هممباحثه بود. او به تحصیل درس خارج فقه و اصول پرداخت و ازجمله در درس امامخمینی در مسجد سلماسی قم شرکت کرد. با استناد به سالهای تدریس امامخمینی در مسجد سلماسی (از اوایل دهه ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۴۰ش)، میتوان گفت که سیدجعفر شبیری در آن سالها در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت میکرده است. مدتی هم در درس خارج فقه و اصول شیخ مرتضی حائری یزدی شرکت کرد. علاوه بر آن، در تابستانها به مشهد میرفت و در حوزه علمیه آنجا مقیم میشد و احتمالاً از درسهای استادان آن حوزه بهره میبرده است. سیدعلی خامنهای، یکی از دوستان او در آن دوران بود.<ref>«مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»، ص۱۱-۱۶.</ref> سیدجعفر شبیری در کنار تحصیل دروس حوزوی، در دانشگاه الهیات (دانشکده معقول و منقول) تهران به تحصیلات خود ادامه داد.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۶.</ref> وی مدتی هم در دارالتبلیغ | سیدجعفر شبیری خواندن و نوشتن را در قم فراگرفت. سپس وارد [[حوزه علمیه قم]] شد و مقدمات و دروس سطح را در آنجا و نزد استادان آن حوزه ازجمله پدرش خواند. در منابع منشور، درباره استادان او اطلاعاتی در دست نیست و تنها نام [[احمد آذری قمی]] بهعنوان یکی از استادان او آمده که آذری قمی در بازجوییهایش به آن اشاره کرده است.<ref>بهبودی، ص۲۲۹.</ref> | ||
وی سپس به [[مشهد]] رفت و در حوزه علمیه آنجا به تحصیل پرداخت. در آن زمان با [[سیدعلی خامنهای|سیدعلی حسینی خامنهای]] هممباحثه بود. او به تحصیل درس خارج فقه و اصول پرداخت و ازجمله در درس امامخمینی در [[مسجد سلماسی قم]] شرکت کرد. با استناد به سالهای تدریس امامخمینی در مسجد سلماسی (از اوایل دهه ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۴۰ش)، میتوان گفت که سیدجعفر شبیری در آن سالها در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت میکرده است. مدتی هم در درس خارج فقه و اصول [[مرتضی حائری یزدی|شیخ مرتضی حائری یزدی]] شرکت کرد. علاوه بر آن، در تابستانها به مشهد میرفت و در حوزه علمیه آنجا مقیم میشد و احتمالاً از درسهای استادان آن حوزه بهره میبرده است. سیدعلی خامنهای، یکی از دوستان او در آن دوران بود.<ref>«مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»، ص۱۱-۱۶.</ref> | |||
سیدجعفر شبیری در کنار تحصیل دروس حوزوی، در دانشگاه الهیات (دانشکده معقول و منقول) تهران به تحصیلات خود ادامه داد.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۶.</ref> وی مدتی هم در [[دارالتبلیغ اسلامی]]، همراه با چند تن از طلاب دیگر، تکثیر اوراق درسی برخی از استادان آنجا را بر عهده داشت.<ref>دوانی، نقد عمر: زندگانی و خاطرات، ج۲، ص۶۱.</ref> | |||
== فعالیت مبارزاتی == | == فعالیت مبارزاتی == | ||
شبیری زنجانی در دوران تحصیل حوزوی در قم، به همکاری با جمعیت فدائیان اسلام به رهبری سیدمجتبی نواب صفوی میپرداخت. ازجمله در تجمعات و نشستهای آن جمعیت حضور مییافت و در یکی از این تجمعات بود که براثر حمله مأموران حکومت پهلوی و انفجار نارنجک، از ناحیه چشم.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.</ref> و پیشانی زخمی شد.<ref>خاطرات حجتالاسلام جعفر شجونی، ص۴۲.</ref> در یکی از گزارشهای ساواک درباره جمعیت فدائیان اسلام، از سیدجعفر شبیری بهعنوان یکی از اعضای افراطی آن جمعیت نام برده شده است.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.</ref> وی پس از شهادت اعضای جمعیت فدائیان اسلام ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی (۱۳۳۴ش)، به مشهد رفت و همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی ازجمله سیدعلی | شبیری زنجانی در دوران تحصیل حوزوی در قم، به همکاری با [[جمعیت فدائیان اسلام]] به رهبری [[سیدمجتبی نواب صفوی]] میپرداخت. ازجمله در تجمعات و نشستهای آن جمعیت حضور مییافت و در یکی از این تجمعات بود که براثر حمله مأموران [[حکومت پهلوی]] و انفجار نارنجک، از ناحیه چشم.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.</ref> و پیشانی زخمی شد.<ref>خاطرات حجتالاسلام جعفر شجونی، ص۴۲.</ref> در یکی از گزارشهای [[ساواک]] درباره جمعیت فدائیان اسلام، از سیدجعفر شبیری بهعنوان یکی از اعضای افراطی آن جمعیت نام برده شده است.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.</ref> وی پس از شهادت اعضای جمعیت فدائیان اسلام ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی (۱۳۳۴ش)، به مشهد رفت و همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی ازجمله [[سیدعلی خامنهای]]، درصدد تداوم راه و روش آنان مبنی بر جلوگیری از باز بودن سینماها در ماه محرم برآمد. در آن زمینه نامههایی را تهیه و به برخی افراد ذینفوذ ازجمله استاندار وقت خراسان ارسال کردند و به او نسبت به عواقب عدم رعایت حرمت ماه محرم هشدار دادند.<ref>«مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»، ص۱۱-۱۶.</ref> وی سپس به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در خیابان قزوین تهران پرداخت.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.</ref> | ||
او با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، به فعالیت علیه حکومت پهلوی پرداخت و همراه با طلاب علوم حوزوی، اعلامیهها و بیانیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در پشتیبانی از امامخمینی امضا میکرد. ازجمله در مهر ۱۳۴۲ و در آستانه آغاز به کار حوزههای علمیه، همراه با جمعی از علما و روحانیان و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال نامهای سرگشاده به هیئت دولت و اشاره به آغاز سال تحصیلی جدید و در حصر بودن امامخمینی در تهران، ضمن تأکید بر غیرقانونی بودن این حصر، خواستار آزادی ایشان و آیات شیخ بهاءالدین محلاتی و سیدحسن طباطبایی قمی شدند و در پایان از حوزه علمیه نجف | او با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، به فعالیت علیه حکومت پهلوی پرداخت و همراه با طلاب علوم حوزوی، اعلامیهها و بیانیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در پشتیبانی از امامخمینی امضا میکرد. ازجمله در مهر ۱۳۴۲ و در آستانه آغاز به کار حوزههای علمیه، همراه با جمعی از علما و روحانیان و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال نامهای سرگشاده به هیئت دولت و اشاره به آغاز سال تحصیلی جدید و در حصر بودن امامخمینی در تهران، ضمن تأکید بر غیرقانونی بودن این حصر، خواستار آزادی ایشان و آیات [[بهاءالدین محلاتی|شیخ بهاءالدین محلاتی]] و [[سیدحسن قمی|سیدحسن طباطبایی قمی]] شدند و در پایان از [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]]، علمای مهاجر به تهران در اعتراض به [[دستگیری امامخمینی]] و سایر روحانیان مبارز که «در این نهضت مقدس از هر گونه فداکاری و ازخودگذشتگی مضایقه نداشتهاند» تشکر کردند.<ref>سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۸۱-۸۳.</ref> در اسفند ۱۳۴۳ هم همراه با جمعی از فضلای زنجانی [[حوزه علمیه قم]] در نامهای به [[امیرعباس هویدا]] که تازه به سمت نخستوزیری منصوب شده بود، با محکوم کردن [[تبعید امامخمینی به ترکیه|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]]، خواستار آزادی و بازگرداندن ایشان به کشور شدند. آنان همچنین در آن نامه خواستار آزادی دیگر زندانیان سیاسی و لغو مصوبههای غیرقانونی و غیرشرعی شده بودند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۴۰.</ref> پس از انتقال امامخمینی به نجف اشرف هم نامهای را همراه با دیگر روحانیان مبارز به ایشان ارسال کردند و با تأکید مجدد بر غیرقانونی بودن تبعید ایشان به خارج از کشور، خرسندی خود را از حضور امامخمینی در نجف اشرف ابراز کردند و خواستار رفع محدودیتها برای بازگشت ایشان به کشور شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۳-۱۷۸؛ خسروشاهی، اسناد نهضت اسلامی، ج۳، ص۹۴-۱۰۰؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۷۲-۳۶۹.</ref> | ||
سیدجعفر شبیری در اواسط دهه ۱۳۴۰ ش به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در مسجد اردبیلیها در خیابان قزوین آن شهر پرداخت. او آن مسجد را به صورت پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی در آورده بود و با برخی از دانشجویان رشتههای اقتصاد و علوم سیاسی، جلساتی را در آن مسجد برگزار میکرد. همچنین او در سال ۱۳۴۷ش، درصدد تهیه نسخههایی از مقاله جلال آل احمد درباره وضعیت اقتصادی حکومت پهلوی (چاپشده در یکی از روزنامههای تهران) و ارسال به قم بود. به سبب این فعالیتها، ساواک خواستار مراقبت از رفتار او شد. در آن گزارش از شبیری زنجانی بهعنوان یک از روحانیان افراطی نام برده شده است. همچنین در آن گزارش سیدمحمدمهدی عبدخدایی، از اعضای جمعیت فدائیان اسلام که در ترور حسین فاطمی نقش داشت، یکی از دوستان او معرفی شده است. علاوه بر آن با یکی از دوستانش در آلمان مکاتباتی داشت که حساسیت ساواک را برانگیخته بود.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref> | سیدجعفر شبیری در اواسط دهه ۱۳۴۰ ش به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در مسجد اردبیلیها در خیابان قزوین آن شهر پرداخت. او آن مسجد را به صورت پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی در آورده بود و با برخی از دانشجویان رشتههای اقتصاد و علوم سیاسی، جلساتی را در آن مسجد برگزار میکرد. همچنین او در سال ۱۳۴۷ش، درصدد تهیه نسخههایی از مقاله جلال آل احمد درباره وضعیت اقتصادی حکومت پهلوی (چاپشده در یکی از روزنامههای تهران) و ارسال به قم بود. به سبب این فعالیتها، ساواک خواستار مراقبت از رفتار او شد. در آن گزارش از شبیری زنجانی بهعنوان یک از روحانیان افراطی نام برده شده است. همچنین در آن گزارش سیدمحمدمهدی عبدخدایی، از اعضای جمعیت فدائیان اسلام که در ترور حسین فاطمی نقش داشت، یکی از دوستان او معرفی شده است. علاوه بر آن با یکی از دوستانش در آلمان مکاتباتی داشت که حساسیت ساواک را برانگیخته بود.<ref>جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref> | ||
شبیری زنجانی در سال ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش، همراه با روحانیان مبارز تهران اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در دفاع از امامخمینی امضا میکرد و با نگاهی به اعلامیهها، بیانیهها، نامهها و تلگرافهای تهیهشده توسط روحانیان مبارز تهران میتوان امضا و نام او را هم دید.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۸۱-۲۸۳، ۳۰۸-۳۰۹، ۳۶۸-۳۷۱، ۳۹۰-۳۹۱، ۳۹۶-۳۹۷، ۴۱۲-۴۱۱، ۴۱۶-۴۱۷،۴۱۸-۴۲۰، ۴۲۱-۴۲۲، ۴۳۰- ۴۲۸، ۴۵۳-۴۵۶، ۴۶۷-۴۷۰،۴۸۳-۴۸۷ و ۵۱۳-۵۱۷.</ref> | شبیری زنجانی در سال ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش، همراه با روحانیان مبارز تهران اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در دفاع از امامخمینی امضا میکرد و با نگاهی به اعلامیهها، بیانیهها، نامهها و تلگرافهای تهیهشده توسط روحانیان مبارز تهران میتوان امضا و نام او را هم دید.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۸۱-۲۸۳، ۳۰۸-۳۰۹، ۳۶۸-۳۷۱، ۳۹۰-۳۹۱، ۳۹۶-۳۹۷، ۴۱۲-۴۱۱، ۴۱۶-۴۱۷،۴۱۸-۴۲۰، ۴۲۱-۴۲۲، ۴۳۰- ۴۲۸، ۴۵۳-۴۵۶، ۴۶۷-۴۷۰،۴۸۳-۴۸۷ و ۵۱۳-۵۱۷.</ref> | ||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | |||
شبیری زنجانی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به فعالیت در دستگاه قضایی پرداخت و سالها مشاور عالی رئیس [[قضاوت|قوه قضائیه]] بود.<ref>«به مناسبت سالگرد درگذشت آیتالله آقا مجتبی تهرانی: سیدجعفر شبیری زنجانی: تقریرات امامخمینی زیر نظر ایشان چاپ میشد»، ص۱۳.</ref> همچنین امامت مسجد کانون توحید را در تهران بر عهده داشت.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۹۶.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۶۴: | خط ۷۱: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:پروژه شاگردان]] | [[رده:مقالههای ارزیابیشده/پروژه شاگردان]] | ||
[[رده:شاگردان درس خارج فقه امامخمینی]] | |||
[[رده:شاگردان درس خارج اصول امامخمینی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۰۹
اطلاعات فردی | |
---|---|
تاریخ تولد | ۱۳۱۵ش |
زادگاه | قم |
اطلاعات علمی | |
استادان | امامخمینی، مرتضی حائری یزدی، احمد آذری قمی و... |
محل تحصیل | حوزه علیمه قم و مشهد |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | همکاری با جمعیت فدائیان اسلام، حمایت از نهضت امامخمینی و مبارزه با رژیم پهلوی |
اجتماعی | فعالیت در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و امامت جماعت مسجد کانون تهران |
سیدجعفر شبیری زنجانی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
تولد و خاندان
سیدجعفر شبیری زنجانی در ۱۳۱۵ش در قم به دنیا آمد. پدرش سیداحمد حسینی زنجانی از مدرسان برجسته حوزه علمیه قم و امام جماعت حرم حضرت معصومه(س) بود. حسینی زنجانی همچنین از هممباحثههای امامخمینی بود و مناسبات دوستانه با امامخمینی داشت و با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، در کنار ایشان حضور یافت و به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت.[۱]
تحصیل
سیدجعفر شبیری خواندن و نوشتن را در قم فراگرفت. سپس وارد حوزه علمیه قم شد و مقدمات و دروس سطح را در آنجا و نزد استادان آن حوزه ازجمله پدرش خواند. در منابع منشور، درباره استادان او اطلاعاتی در دست نیست و تنها نام احمد آذری قمی بهعنوان یکی از استادان او آمده که آذری قمی در بازجوییهایش به آن اشاره کرده است.[۲]
وی سپس به مشهد رفت و در حوزه علمیه آنجا به تحصیل پرداخت. در آن زمان با سیدعلی حسینی خامنهای هممباحثه بود. او به تحصیل درس خارج فقه و اصول پرداخت و ازجمله در درس امامخمینی در مسجد سلماسی قم شرکت کرد. با استناد به سالهای تدریس امامخمینی در مسجد سلماسی (از اوایل دهه ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۴۰ش)، میتوان گفت که سیدجعفر شبیری در آن سالها در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت میکرده است. مدتی هم در درس خارج فقه و اصول شیخ مرتضی حائری یزدی شرکت کرد. علاوه بر آن، در تابستانها به مشهد میرفت و در حوزه علمیه آنجا مقیم میشد و احتمالاً از درسهای استادان آن حوزه بهره میبرده است. سیدعلی خامنهای، یکی از دوستان او در آن دوران بود.[۳]
سیدجعفر شبیری در کنار تحصیل دروس حوزوی، در دانشگاه الهیات (دانشکده معقول و منقول) تهران به تحصیلات خود ادامه داد.[۴] وی مدتی هم در دارالتبلیغ اسلامی، همراه با چند تن از طلاب دیگر، تکثیر اوراق درسی برخی از استادان آنجا را بر عهده داشت.[۵]
فعالیت مبارزاتی
شبیری زنجانی در دوران تحصیل حوزوی در قم، به همکاری با جمعیت فدائیان اسلام به رهبری سیدمجتبی نواب صفوی میپرداخت. ازجمله در تجمعات و نشستهای آن جمعیت حضور مییافت و در یکی از این تجمعات بود که براثر حمله مأموران حکومت پهلوی و انفجار نارنجک، از ناحیه چشم.[۶] و پیشانی زخمی شد.[۷] در یکی از گزارشهای ساواک درباره جمعیت فدائیان اسلام، از سیدجعفر شبیری بهعنوان یکی از اعضای افراطی آن جمعیت نام برده شده است.[۸] وی پس از شهادت اعضای جمعیت فدائیان اسلام ازجمله سیدمجتبی نواب صفوی (۱۳۳۴ش)، به مشهد رفت و همراه با جمعی از طلاب علوم حوزوی ازجمله سیدعلی خامنهای، درصدد تداوم راه و روش آنان مبنی بر جلوگیری از باز بودن سینماها در ماه محرم برآمد. در آن زمینه نامههایی را تهیه و به برخی افراد ذینفوذ ازجمله استاندار وقت خراسان ارسال کردند و به او نسبت به عواقب عدم رعایت حرمت ماه محرم هشدار دادند.[۹] وی سپس به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در خیابان قزوین تهران پرداخت.[۱۰]
او با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، به فعالیت علیه حکومت پهلوی پرداخت و همراه با طلاب علوم حوزوی، اعلامیهها و بیانیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در پشتیبانی از امامخمینی امضا میکرد. ازجمله در مهر ۱۳۴۲ و در آستانه آغاز به کار حوزههای علمیه، همراه با جمعی از علما و روحانیان و مدرسان حوزه علمیه قم، با ارسال نامهای سرگشاده به هیئت دولت و اشاره به آغاز سال تحصیلی جدید و در حصر بودن امامخمینی در تهران، ضمن تأکید بر غیرقانونی بودن این حصر، خواستار آزادی ایشان و آیات شیخ بهاءالدین محلاتی و سیدحسن طباطبایی قمی شدند و در پایان از حوزه علمیه نجف اشرف، علمای مهاجر به تهران در اعتراض به دستگیری امامخمینی و سایر روحانیان مبارز که «در این نهضت مقدس از هر گونه فداکاری و ازخودگذشتگی مضایقه نداشتهاند» تشکر کردند.[۱۱] در اسفند ۱۳۴۳ هم همراه با جمعی از فضلای زنجانی حوزه علمیه قم در نامهای به امیرعباس هویدا که تازه به سمت نخستوزیری منصوب شده بود، با محکوم کردن تبعید امامخمینی به خارج از کشور، خواستار آزادی و بازگرداندن ایشان به کشور شدند. آنان همچنین در آن نامه خواستار آزادی دیگر زندانیان سیاسی و لغو مصوبههای غیرقانونی و غیرشرعی شده بودند.[۱۲] پس از انتقال امامخمینی به نجف اشرف هم نامهای را همراه با دیگر روحانیان مبارز به ایشان ارسال کردند و با تأکید مجدد بر غیرقانونی بودن تبعید ایشان به خارج از کشور، خرسندی خود را از حضور امامخمینی در نجف اشرف ابراز کردند و خواستار رفع محدودیتها برای بازگشت ایشان به کشور شدند.[۱۳]
سیدجعفر شبیری در اواسط دهه ۱۳۴۰ ش به تهران رفت و به اقامه نماز جماعت در مسجد اردبیلیها در خیابان قزوین آن شهر پرداخت. او آن مسجد را به صورت پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی در آورده بود و با برخی از دانشجویان رشتههای اقتصاد و علوم سیاسی، جلساتی را در آن مسجد برگزار میکرد. همچنین او در سال ۱۳۴۷ش، درصدد تهیه نسخههایی از مقاله جلال آل احمد درباره وضعیت اقتصادی حکومت پهلوی (چاپشده در یکی از روزنامههای تهران) و ارسال به قم بود. به سبب این فعالیتها، ساواک خواستار مراقبت از رفتار او شد. در آن گزارش از شبیری زنجانی بهعنوان یک از روحانیان افراطی نام برده شده است. همچنین در آن گزارش سیدمحمدمهدی عبدخدایی، از اعضای جمعیت فدائیان اسلام که در ترور حسین فاطمی نقش داشت، یکی از دوستان او معرفی شده است. علاوه بر آن با یکی از دوستانش در آلمان مکاتباتی داشت که حساسیت ساواک را برانگیخته بود.[۱۴]
شبیری زنجانی در سال ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش، همراه با روحانیان مبارز تهران اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی یا در دفاع از امامخمینی امضا میکرد و با نگاهی به اعلامیهها، بیانیهها، نامهها و تلگرافهای تهیهشده توسط روحانیان مبارز تهران میتوان امضا و نام او را هم دید.[۱۵]
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
شبیری زنجانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت در دستگاه قضایی پرداخت و سالها مشاور عالی رئیس قوه قضائیه بود.[۱۶] همچنین امامت مسجد کانون توحید را در تهران بر عهده داشت.[۱۷]
پانویس
- ↑ مقالات و نکتهها، ص۱۵۷-۱۶۴؛ قاسمپور، «حسینی زنجانی، سیداحمد»، ص۱۳۲-۱۳۳.
- ↑ بهبودی، ص۲۲۹.
- ↑ «مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»، ص۱۱-۱۶.
- ↑ جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۶.
- ↑ دوانی، نقد عمر: زندگانی و خاطرات، ج۲، ص۶۱.
- ↑ جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.
- ↑ خاطرات حجتالاسلام جعفر شجونی، ص۴۲.
- ↑ جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.
- ↑ «مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»، ص۱۱-۱۶.
- ↑ جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶.
- ↑ سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۸۱-۸۳.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۴۰.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۳-۱۷۸؛ خسروشاهی، اسناد نهضت اسلامی، ج۳، ص۹۴-۱۰۰؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۷۲-۳۶۹.
- ↑ جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک، ص۲۰۶-۲۰۷.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۸۱-۲۸۳، ۳۰۸-۳۰۹، ۳۶۸-۳۷۱، ۳۹۰-۳۹۱، ۳۹۶-۳۹۷، ۴۱۲-۴۱۱، ۴۱۶-۴۱۷،۴۱۸-۴۲۰، ۴۲۱-۴۲۲، ۴۳۰- ۴۲۸، ۴۵۳-۴۵۶، ۴۶۷-۴۷۰،۴۸۳-۴۸۷ و ۵۱۳-۵۱۷.
- ↑ «به مناسبت سالگرد درگذشت آیتالله آقا مجتبی تهرانی: سیدجعفر شبیری زنجانی: تقریرات امامخمینی زیر نظر ایشان چاپ میشد»، ص۱۳.
- ↑ شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۹، ص۱۹۶.
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۹)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- «به مناسبت سالگرد درگذشت آیتالله آقا مجتبی تهرانی: سیدجعفر شبیری زنجانی.
- تقریرات امامخمینی زیر نظر ایشان چاپ میشد» (۱۳۹۸)، هفتهنامه حریم امام، سال هفتم، شماره ۴۰۲، ۱۲ دی.
- خاطرات حجتالاسلام جعفر شجونی (۱۳۸۵)، تدوین: اسماعیلی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- خسروشاهی، سیدهادی (۱۳۹۰)، اسناد نهضت اسلامی، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- دوانی، علی (۱۳۸۲)، نقد عمر: زندگانی و خاطرات، ج۲، تهران، رهنمون؛ «مشهد در قبضه دو نفر بود: آیتالله میلانی و سیدعلی آقای خامنهای جوان»(۱۳۸۹)، نشریه پاسدار اسلام، شماره ۳۴۹، دی.
- سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- شریفرازی، محمد (۱۳۷۰)، گنجینه دانشمندان، ج۹، قم، پیروز.
- قاسم پور، داود (۱۳۸۸)، «حسینی زنجانی، سیداحمد»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- مقالات و نکتهها (بیتا)، به قلم جمعی از نویسندگان، قم، انتشارات پیام اسلام.