۲۱٬۳۲۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| تاریخ تولد =۱۳۰۴ش | | تاریخ تولد =۱۳۰۴ش | ||
| زادگاه =آشتیان | | زادگاه =آشتیان | ||
| تاریخ وفات = | | تاریخ وفات =۳ فروردین ۱۳۸۴ش | ||
| شهر وفات = | | شهر وفات =مشهد | ||
| تاریخ شهادت = | | تاریخ شهادت = | ||
| محل شهادت = | | محل شهادت = | ||
| محل دفن = | | محل دفن =[[حرم امام رضا(ع)]] | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| استادان = | | استادان = [[امامخمینی]]، [[سیدحسین بروجردی]]، عبدالجواد جبلعاملی، [[علامه طباطبایی]]، [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = | | محل تحصیل =آشتیان، تهران، قم و نجف | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}}'''سیدجلالالدین آشتیانی'''، از شاگردان [[درس فلسفه امامخمینی]]. | }}'''سیدجلالالدین آشتیانی'''، از شاگردان [[درس فلسفه امامخمینی]]. | ||
== تحصیل == | == تولد و تحصیل == | ||
سیدجلالالدین آشتیانی در سال ۱۳۰۴ش در شهر آشتیان به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در مکتبخانه قدیم فراگرفت و کتابهایی چون گلستان سعدی، نصاب الصبیان، تاریخ معجم، جامعالمقدمات، قسمتی از دُرّه نادری و نیز قسمتی از کتاب شرح سیوطی را در آنجا خواند. دوره ابتدایی را هم در دبستان خاقانی آنجا به پایان رساند.<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ص۱۹-۲۰؛ «مصاحبه با محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۷.</ref> سپس برای تحصیل در مقطع دبیرستان راهی تهران شد، ولی با تشویق [[میرزااحمد آشتیانی|آیتالله میرزا احمد آشتیانی]] و [[میرزا ابوالقاسم آشتیانی]]، در سال ۱۳۲۳ ش راهی [[قم]] شد.<ref>ملکی، «یادگارنامه استاد علامه سیدجلال آشتیانی، ص۱۳.</ref> و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] کتاب مغنی و مطول و قسمت زیادی از شرح لمعه را پیش [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] خواند. مدتی هم در درس مطول [[مرتضی مطهری]] حاضر شد. علاوه بر آن، استصحاب رسایل را نزد ایشان خواند. جلد اول کفایه الاصول و شرح شمسیه را هم پیش [[عبدالجواد جبلعاملی|میرزا عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی]] فراگرفت و سپس با معرفی آقا میرزا مهدی آشتیانی، شرح منظومه حکیم سبزواری (تا اواخر الهیات منظومه) را نزد [[مهدی مازندرانی|شیخ مهدی مازندرانی]] فراگرفت. همزمان مکاسب شیخ مرتضی انصاری را هم پیش وی خواند. آشتیانی سپس قسمت زیادی از کتاب شوارق و قسمتی از امور عامه اسفار را نزد شیخ مهدی مازندرانی آموخت .<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۸.</ref> آنگاه هشت سال در درس فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شرکت و درس خارج اصول ایشان را تقریر کرد .<ref>صدرای زمان، ص۵۷.</ref> آشتیانی سخت مورد توجه آیتالله بروجردی بود؛ بهگونهای که برخی از معاصران به سبب حسادت، از وی نزد آیتالله بروجردی سعایت میکردند .<ref>صدرای زمان، ص۷-۸.</ref> وی یکسال هم در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمدتقی خوانساری|آیتالله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] حاضر شد. علاوه بر آن، مدتی از درسهای خارج آیات [[سیدمحمد حجت کوهکمری]] و [[میرزا رضی تبریزی]] نیز بهره برد. | سیدجلالالدین آشتیانی در سال ۱۳۰۴ش در شهر آشتیان به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در مکتبخانه قدیم فراگرفت و کتابهایی چون گلستان سعدی، نصاب الصبیان، تاریخ معجم، جامعالمقدمات، قسمتی از دُرّه نادری و نیز قسمتی از کتاب شرح سیوطی را در آنجا خواند. دوره ابتدایی را هم در دبستان خاقانی آنجا به پایان رساند.<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ص۱۹-۲۰؛ «مصاحبه با محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۷.</ref> سپس برای تحصیل در مقطع دبیرستان راهی تهران شد، ولی با تشویق [[میرزااحمد آشتیانی|آیتالله میرزا احمد آشتیانی]] و [[میرزا ابوالقاسم آشتیانی]]، در سال ۱۳۲۳ ش راهی [[قم]] شد.<ref>ملکی، «یادگارنامه استاد علامه سیدجلال آشتیانی، ص۱۳.</ref> و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] کتاب مغنی و مطول و قسمت زیادی از شرح لمعه را پیش [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] خواند. مدتی هم در درس مطول [[مرتضی مطهری]] حاضر شد. علاوه بر آن، استصحاب رسایل را نزد ایشان خواند. جلد اول کفایه الاصول و شرح شمسیه را هم پیش [[عبدالجواد جبلعاملی|میرزا عبدالجواد جبل عاملی اصفهانی]] فراگرفت و سپس با معرفی آقا میرزا مهدی آشتیانی، شرح منظومه حکیم سبزواری (تا اواخر الهیات منظومه) را نزد [[مهدی مازندرانی|شیخ مهدی مازندرانی]] فراگرفت. همزمان مکاسب شیخ مرتضی انصاری را هم پیش وی خواند. آشتیانی سپس قسمت زیادی از کتاب شوارق و قسمتی از امور عامه اسفار را نزد شیخ مهدی مازندرانی آموخت.<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۶-۱۸.</ref> آنگاه هشت سال در درس فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شرکت و درس خارج اصول ایشان را تقریر کرد .<ref>صدرای زمان، ص۵۷.</ref> آشتیانی سخت مورد توجه آیتالله بروجردی بود؛ بهگونهای که برخی از معاصران به سبب حسادت، از وی نزد آیتالله بروجردی سعایت میکردند.<ref>صدرای زمان، ص۷-۸.</ref> وی یکسال هم در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمدتقی خوانساری|آیتالله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] حاضر شد. علاوه بر آن، مدتی از درسهای خارج آیات [[سیدمحمد حجت کوهکمری]] و [[میرزا رضی تبریزی]] نیز بهره برد. | ||
آشتیانی همزمان و به مدت هشت سال در درس حکمت و فلسفه [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی]] حاضر شد .<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۷-۱۸.</ref> و چند سال هم از درس تفسیر و همچنین اصول فقه آن مرحوم استفاده کرد و علامه طباطبایی کفایه الاصول را به انضمام حواشی استاد خود (حاج شیخ محمدحسین اصفهانی) برای او و جمعی از دوستان تدریس میکرد.<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ص۲۱.</ref> | آشتیانی همزمان و به مدت هشت سال در درس حکمت و فلسفه [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی]] حاضر شد.<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ص۲۰-۲۱؛ «مصاحبه با استاد محقق و فیلسوف عالیقدر سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۱۷-۱۸.</ref> و چند سال هم از درس تفسیر و همچنین اصول فقه آن مرحوم استفاده کرد و علامه طباطبایی کفایه الاصول را به انضمام حواشی استاد خود (حاج شیخ محمدحسین اصفهانی) برای او و جمعی از دوستان تدریس میکرد.<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ص۲۱.</ref> | ||
[[سیدحمید روحانی]] در تحلیلی بر نهضت امامخمینی از او با عنوان یکی از [[شاگردان امامخمینی]] نام برده است؛ | [[سیدحمید روحانی]] در تحلیلی بر نهضت امامخمینی از او با عنوان یکی از [[شاگردان امامخمینی]] نام برده است؛<ref>روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی در ایران، ج۱، ص۴۹.</ref> فهرستی که به تأیید امامخمینی نیز رسیده است. باوجوداین، آشتیانی در زندگینامه خودنوشت اشارهای به حضور در درس امامخمینی نکرده و او را در فهرست استادان فلسفه خود ذکر نکرده است.<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ص۱۹-۲۳.</ref> البته او درباره استادان درس اخلاق خود نیز سکوت کرده و به نظر میرسد حضور او در [[درس اخلاق امامخمینی]] قطعی است: <blockquote>«... در مدرسه فیضیه، حضرت امام سقی اللّه تربته را در مدرس زیر کتابخانه، درحالیکه مشغول تدریس بودند زیارت کردم و تمام مطالبی را که آن روز در یک ساعت تقریباً افاضت فرمودند به حافظه سپردم، یعنی عباراتی را که با کمال طلاقت زبان و عذوبت بیان تقریر میفرمودند، از جاذبهای حیرتآور برخوردار بود که در بیان و تقریر و تحریر و عبارات نگنجد. آن روزگار آقا جوان و فوقالعاده بانشاط بود و سعی داشت معضلات تفهیم شود و الحق در صاحب ذوق یک نوع اهتزاز روحانی و طرب قدسی و ملکوتی در مستمع ایجاد مینمود. لسان موعظه امام دومی نداشت یا ما ندیدیم. صحبت در خداشناسی و مراتب و درجات آن بود و تقریر این مهم که احوال همه طوائف از سعدا و اشقیا و متوسطان در قرآن مذکور است، یک درجه از معرفت، تحصیل علم به خداوند است از طریق موجودات محسوسهای که جزء عجائب خلقت هستند و شتر از عجائب خلقت است، ولی اگر کسی حق را از طریق معرفت به حالات و اطوار و ظواهر و بواطن شتر بشناسد، این خود یکی از طرق خداشناسی است و اگر معرفت انسان مادامالعمر منحصر شود به معرفت به حق از طریق این حیوان عجیبالخلقه و از طور محسوس به اطوار معقولات تجاوز ننماید و از عقال عقل خلاص نشود و مخاطب به این خطاب مبرم نگردد که «اولم یکف بربک انه علی کل شئ شهید» او شترشناس است نه خداشناس».<ref>آشتیانی، «در رثای امام عارفان»، ص۳-۴.</ref></blockquote>نگاهی به محتوای درسی آشتیانی (که بیشتر جنبه اخلاقی دارد) و همچنین مکان حضور در آن درس ([[مدرسه فیضیه]]، محل تدریس درس اخلاق) و همچنین سال حضور در آن درس (۱۳۲۳ش)، احتمال حضور او را در درس اخلاق امامخمینی تقویت میکند. آشتیانی همواره از امامخمینی با عظمت یاد میکرد و ازجمله ایشان را با عنوان «استاد نامدار و وحید ما در علوم نقلیه و عقلیه و مآرب ذوقیه، امام عارف حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی» یاد کرده است. آشتیانی همچنین نگاه امامخمینی را در خصوص بزرگان [[فلسفه]] به تصویر میکشید؛ وی در خصوص نگاه امامخمینی به ابنسینا میگوید: «ایرادات مختلفی به شیخ در حکمت الهیه وارد است، ولی با این حال در بین ارباب نظر و تحقیق «لم یکن له کفواً احد»». وی همچنین ملاصدرا را از نگاه امامخمینی چنین به تصویر میکشد: «دوره نضج حکمت متعالیه، دوران صدرالحکماء صاحب اسفار و اتباع مکتب او میباشد، لذا خاتم الحکماء و العرفان، امامخمینی تصریح کردهاند که حکمت متعالیه ملاصدرا و افکار تلامیذ و پیروان او را، حکمت یونانی دانستن ناشی از جهل محض است». | ||
او در مقالهای که پس از [[ارتحال امامخمینی|رحلت امامخمینی]] در مجله کیهان اندیشه نوشت، از امامخمینی تجلیل و اظهار کرد: «بعد از شهریور بیست، زمانی که نگارنده به قصد تحصیل به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان یعنی معرفت اسماءالله و نفیسترین دانش بشری موروث از اولیا: علم توحید و ولایت و نبوت و شئون آن محسوب میشدند و مدتی برای برخی از ارباب معرفت شرح قیصری بر فصوص را تدریس کردند، ولی محیط لیاقت آموزش اشرف علوم و فنون را نداشت».<ref>آشتیانی، «در رثای امام عارفان»، ص۳-۴.</ref> او درباره ویژگیهای درس امامخمینی میگوید: <blockquote>«امام (اعلیالله مقامه) خود بنیانگذار مرجعیت خویش بود، به این معنی که توفیق او در تدریس فقه و اصول فقه خارج حیرتآور است. آن مرحوم در مدتی نسبتاً کم از نواحی هوش سرشار و ذوق کممانند و دقت نظر و حسن سلیقه در تدریس، به انضمام طلاقت زبان و قدرت بیان و قوه فوقالعاده در تفهیم مطالب و احتراز از نقل اقوال علما و فقها در حد خارج از اعتدال و لزوم، طلاب مستعد و باهوش را به درس خود متوجه نمود و بسیار زودتر از آنچه محتمل بود، بزرگترین و پرجمعیتترین حوزه فقاهت و اجتهاد را از آن خود نمود. با آنکه استاد مسلم معقول و حکمت بود، از آمیختن مسائل حکمی با علم اصول و فقه سخت خودداری میفرمود و معتقد بود که هر علمی جا و مقام خاص دارد».<ref>آشتیانی، «در رثای امام عارفان»، ص۳-۴؛ پابهپای آفتاب، ج۳، ص۱۹۵-۱۹۶.</ref></blockquote>سیدجلالالدین آشتیانی پس از فراگیری الهیات و امور عامه اسفار و الهیات شفا، تابستان به قزوین مسافرت کرد و مدتی در درس فلسفه [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی|آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] حاضر شد. سپس آیتالله رفیعی قزوینی به درخواست آشتیانی به قم رفت و تدریس درس اسفار ملاصدرا را در آن شهر شروع کرد و آشتیانی و همچنین [[سیدمصطفی خمینی]] همراه با جمعی معدود، در درس اسفار او شرکت میکردند. آیتالله رفیعی قزوینی همچنین تدریس در درس خارج اصول را آغاز کرد و آشتیانی از آن درس هم بهره برد. حضور آیتالله رفیعی قزوینی در قم یک ماه به درازا نکشید و وی به قزوین بازگشت و آشتیانی هم برای استفاده از درس او، راهی قزوین شد. آشتیانی سپس راهی عراق شد و در حوزه علمیه آن شهر دو سال از دروس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[حسین حلی|شیخ حسین حلی]] و [[سیدعبدالهادی حسینی شیرازی]] استفاده کرد و در کنار آن مرتب و بدون وقفه در درس [[میرزا حسن موسوی بجنوردی|آیتالله میرزا حسن موسوی بجنوردی خراسانی]] حاضر میشد. پس از بازگشت به کشور به تهران رفت و همان زمان علیرغم آنکه از درس [[میرزا مهدی آشتیانی]] محروم بود، ولی برخی از مشکلات فلسفی و عرفانی خود را به ایشان مینوشت و پاسخ خود را دریافت میکرد. همچنین حدود یکسال در درس اسفار [[میرزااحمد آشتیانی|آیتالله میرزا احمد آشتیانی]] حاضر شد.<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ۲۲-۲۵.</ref> | او در مقالهای که پس از [[ارتحال امامخمینی|رحلت امامخمینی]] در مجله کیهان اندیشه نوشت، از امامخمینی تجلیل و اظهار کرد: «بعد از شهریور بیست، زمانی که نگارنده به قصد تحصیل به شهر قم مشرف شدم، آن مرد بزرگ استاد مسلم در حکمت متعالیه و از اساتید مسلم در کتب عالیه سطوح در علوم منقول بودند. متجاوز از بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کردند و یگانه مشعل فروزان علم توحید و معرفت ربوبی و استاد وحید در علم عرفان یعنی معرفت اسماءالله و نفیسترین دانش بشری موروث از اولیا: علم توحید و ولایت و نبوت و شئون آن محسوب میشدند و مدتی برای برخی از ارباب معرفت شرح قیصری بر فصوص را تدریس کردند، ولی محیط لیاقت آموزش اشرف علوم و فنون را نداشت».<ref>آشتیانی، «در رثای امام عارفان»، ص۳-۴.</ref> او درباره ویژگیهای درس امامخمینی میگوید: <blockquote>«امام (اعلیالله مقامه) خود بنیانگذار مرجعیت خویش بود، به این معنی که توفیق او در تدریس فقه و اصول فقه خارج حیرتآور است. آن مرحوم در مدتی نسبتاً کم از نواحی هوش سرشار و ذوق کممانند و دقت نظر و حسن سلیقه در تدریس، به انضمام طلاقت زبان و قدرت بیان و قوه فوقالعاده در تفهیم مطالب و احتراز از نقل اقوال علما و فقها در حد خارج از اعتدال و لزوم، طلاب مستعد و باهوش را به درس خود متوجه نمود و بسیار زودتر از آنچه محتمل بود، بزرگترین و پرجمعیتترین حوزه فقاهت و اجتهاد را از آن خود نمود. با آنکه استاد مسلم معقول و حکمت بود، از آمیختن مسائل حکمی با علم اصول و فقه سخت خودداری میفرمود و معتقد بود که هر علمی جا و مقام خاص دارد».<ref>آشتیانی، «در رثای امام عارفان»، ص۳-۴؛ پابهپای آفتاب، ج۳، ص۱۹۵-۱۹۶.</ref></blockquote>سیدجلالالدین آشتیانی پس از فراگیری الهیات و امور عامه اسفار و الهیات شفا، تابستان به قزوین مسافرت کرد و مدتی در درس فلسفه [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی|آیتالله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] حاضر شد. سپس آیتالله رفیعی قزوینی به درخواست آشتیانی به قم رفت و تدریس درس اسفار ملاصدرا را در آن شهر شروع کرد و آشتیانی و همچنین [[سیدمصطفی خمینی]] همراه با جمعی معدود، در درس اسفار او شرکت میکردند. آیتالله رفیعی قزوینی همچنین تدریس در درس خارج اصول را آغاز کرد و آشتیانی از آن درس هم بهره برد. حضور آیتالله رفیعی قزوینی در قم یک ماه به درازا نکشید و وی به قزوین بازگشت و آشتیانی هم برای استفاده از درس او، راهی قزوین شد. آشتیانی سپس راهی عراق شد و در حوزه علمیه آن شهر دو سال از دروس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[حسین حلی|شیخ حسین حلی]] و [[سیدعبدالهادی حسینی شیرازی]] استفاده کرد و در کنار آن مرتب و بدون وقفه در درس [[میرزا حسن موسوی بجنوردی|آیتالله میرزا حسن موسوی بجنوردی خراسانی]] حاضر میشد. پس از بازگشت به کشور به تهران رفت و همان زمان علیرغم آنکه از درس [[میرزا مهدی آشتیانی]] محروم بود، ولی برخی از مشکلات فلسفی و عرفانی خود را به ایشان مینوشت و پاسخ خود را دریافت میکرد. همچنین حدود یکسال در درس اسفار [[میرزااحمد آشتیانی|آیتالله میرزا احمد آشتیانی]] حاضر شد.<ref>آشتیانی، «سرگذشتنامه خودنوشت»، ۲۲-۲۵.</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
سیدجلالالدین آشتیانی در طول عمر هشتادساله خود مقالات و کتابهای بسیار ارزشمندی در موضوعات گوناگون خصوصاً عرفان و فلسفه به جهان دانش تألیف کرده است. | سیدجلالالدین آشتیانی در طول عمر هشتادساله خود مقالات و کتابهای بسیار ارزشمندی در موضوعات گوناگون خصوصاً عرفان و فلسفه به جهان دانش تألیف کرده است. | ||
=== تألیفات مستقل=== | |||
شرح بر زادالمسافر ملاصدرا، شرح حال و آراء فلسفی ملاصدرا، شرح فصوص الحکم فارابی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، هستی از نظر فلسفه و عرفان. | |||
===مقالات=== | |||
«تفسیر سوره توحید»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی، «استاد اکبر آقای سیدمحمدکاظم عصار»، مجله وحید، «انتقاد بر انتقاد (از) رساله سه اصل»، راهنمای کتاب، «انتقاد بر انتقاد»، مجله راهنمای کتاب، «انتقاد بر انتقاد (جواب به اکبر داناسرشت در باب حرکت جوهری)»، راهنمای کتاب، «اصالت الوجود عند صدرالدین الشیرازی: تعریب السیدعمار ابورغیف، مجلة الفکر الاسلامی، «ابن عربی و مسئله ولایت»، کیهان اندیشه، «برهان صدیقین»، فصلنامه وقف میراث جاویدان، «پاسخ به چند سؤال»، کیهان اندیشه، «در حقیقت معاد»، نشریه دانشکده الهیات، «تصوف در اسلام»، مجله معارف اسلامی، «توضیح درباره آقا سیداحمد»، وحید، «ختم ولایت در اندیشه ابن عربی»، کیهان اندیشه، «حکیم محقق حاج ملاهادی سبزواری»، نشریه دانشکده معقول و منقول، «در رثای امام عارفان»، کیهان اندیشه، «شوارق: اثر تحقیقی ملا عبدالرزاق لاهیجی»، فصلنامه وقف میراث جاویدان، «شوارق الالهام و اصالت وجود با نگاهی به اساتید مکتب فلسفی اصفهان»، فصلنامه وقف میراث جاویدان، «مقدمه بر نقد تهافت غزالی»، کیهان اندیشه، «معرفت و علم در کتاب و سنت»، کتاب فرهنگ، «ملا محمدمهدی نراقی»، نشریه دانشکده الهیات، «معاد جسمانی»، نشریه دانشکده الهیات، «مختصری در شرح احوال و آثار استاد بزرگوار آقای حاج میرزا سیدمحمدحسین طباطبایی»، معارف اسلامی، «میرزا سیدحسن بجنوردی»، معارف اسلامی، «نکاتی درباره فلسفه و عرفان»، کیهان اندیشه، «یادی از آیتالله خاتمی»، کیهان اندیشه، «نگاهی به ایرانشناسی و شیعهشناسی هانری کربن»، مجموعه مقالات انجمن بررسی مسائل ایرانشناسی. | |||
===مصاحبهها=== | |||
مصاحبههای سیدجلالالدین آشتیانی هم در شناخت آرای او اهمیت زیادی دارد و به همین علت آوردن آنها ضروری است: استاد سیدجلالالدین آشتیانی شارح و مورخ حکمت و عرفان: مصاحبه با کیهان فرهنگی؛ پیرامون تفکر عقلی و فلسفی در اسلام: مصاحبه با کیهان اندیشه؛ شخصیت حکیم عارف «اسرار»: مصاحبه با کیهان فرهنگی؛ عرفان و فلسفه در آفاق تشیع: مصاحبه با روزنامه همشهری؛ مصاحبه با مجله حوزه درباره آیتالله سیدمصطفی خمینی. | |||
===تعلیقات=== | |||
تعلیقات، تصحیحات و مقدمات آثار عرفانی و فلسفی سیدجلالالدین آشتیانی هم عبارت است از: اثولوجیا: با تعلیقات قاضی سعید قمی، اصول المعارف: فیض کاشانی، انوار جلیه: ملا عبدالله زنوزی، تصحیح و مقدمه سیدجلالالدین آشتیانی، تحفه در مباحث علم: ملا نظر علی گیلانی، تحفة المراد (شرح قصیده میرفندرسکی): عباس شریف دارابی با شرح خلخالی و گیلانی، تفسیر فاتحهالکتاب: تصحیح و مقدمه سیدجلالالدین آشتیانی، تمهید القواعد: صائن الدین علی بن محمد الترکه، المشاعر: صدرالدین شیرازی، رساله النصوص: صدرالدین قونوی با تعلیقات میرزا هاشم اشکوری، رساله نوریه در عالم مثال: حکیم بهایی لاهیجی، رسایل فلسفی (متشابهات قرآن، المسائل القدسیه، اجوبة المسائل): صدرالدین شیرازی، رسایل فلسفی: شامل رساله تحفه (ملا نظر علی گیلانی)، رساله وحدت وجود (ملاعلی نوری)، رساله بسیط الحقیقة کل الاشیاء (ملاعلی نوری)، رسایل وحدت وجود و بداء: سیدمحمدکاظم عصار، رسایل قیصری: داودبن محمود قیصری، شرح فصوص الحکم: مؤیدالدین جندی (با همکاری دکتر ابراهیمی دینانی)، شرح دعاء المعرفة: ملا محمدعلی فاضل خراسانی، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة: صدرالدین شیرازی، قرة العیون: ملامهدی نراقی، اللمعات الالهیة والکلمات الوجیزة: ملا احمد نراقی، لمعات الالهیه: ملا عبدالله زنوزی، المبدأ والمعاد: صدرالدین شیرازی، مجموعه رسایل سبزواری، المسائل القدسیة: صدرالدین شیرازی، مشارق الدراری: سعیدالدین سعید فرغانی، مصباح الهدایة: امامخمینی، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیة: صدرالدین شیرازی، مکاتبات عرفانی: سیداحمد حائری و شیخ محمدحسین غروی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران: تصحیح و گردآوری، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص: عبدالرحمن بن احمد جامی، تصحیح ویلیام چیتیک، مقدمه سیدجلالالدین آشتیانی، هدایة الطالبین: حکیم سبزواری، پیشگفتار بر شرح مثنوی معنوی: رینولد نیکلسون، پیشگفتار بر شکوه شمس: آنه ماری شیمل.<ref>صدرای زمان، ص۱۹۹-۲۳۳؛ ملکی، «یادگارنامه استاد علامه سیدجلال آشتیانی، ص۲۴-۱۱۳، حقدار، «کتابشناسی توصیفی استاد سیدجلالالدین آشتیانی»، ص۲۸-۴۳.</ref> | |||
==درگذشت== | |||
سیدجلالالدین آشتیانی در سوم فروردین ۱۳۸۴ در [[مشهد]] از دنیا رفت و پیکرش در صحن آزادی [[حرم امام رضا(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>صاحبی، «جلال فلسفه و عرفان»، ص۲۴.</ref> | سیدجلالالدین آشتیانی در سوم فروردین ۱۳۸۴ در [[مشهد]] از دنیا رفت و پیکرش در صحن آزادی [[حرم امام رضا(ع)]] به خاک سپرده شد.<ref>صاحبی، «جلال فلسفه و عرفان»، ص۲۴.</ref> | ||