مصطفی زمانی نجف‌آبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (Shams صفحهٔ مصطفی زمانی را به مصطفی زمانی نجف‌آبادی منتقل کرد)
خط ۳۸: خط ۳۸:


== فعالیت مبارزاتی ==
== فعالیت مبارزاتی ==
مصطفی زمانی پس از تکمیل تحصیلات، به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت و در سال‌های ۱۳۴۳-۱۳۴۵ ش همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، اعلامیه‌هایی را علیه [[حکومت پهلوی]] امضا می‌کرد. ازجمله در ۸ مهر ۱۳۴۲ همراه با تعدادی از مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به هیئت دولت و خطاب به حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، به انتقاد از فضای سیاسی کشور پرداختند و فضای رعب و وحشت در کشور و دستگیری مدرسان برجسته دینی و وعاظ شهرها را تقبیح کردند و آنگاه به [[دستگیری امام‌خمینی|دستگیری و حصر امام‌خمینی]] اعتراض نمودند و خواستار آزادی ایشان و دیگر روحانیان زندانی شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۴ ـ ۱۰۶.</ref> پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، همراه با جمعی از علما و روحانیان اصفهانی حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به [[امیرعباس هویدا]]، نخست‌وزیر وقت، به سیاست حکومت پهلوی در مواجهه با مخالفان انتقاد کردند و سپس تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور و دستگیری و زندانی‌شدن جمعی از استادان حوزه و دانشگاه را تقبیح کردند و خواستار آزادی روحانیان محبوس و بازگرداندن امام‌خمینی به کشور شدند.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۱۴۰-۱۴۲؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۹۴-۹۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۳۶-۱۳۸.</ref> پس از عزیمت امام‌خمینی به عراق، همراه با جمع کثیری از طلاب و روحانیان حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به ایشان، خوشحالی خود را از حضور ایشان در نجف اشرف ابراز کردند و در ادامه خواستار بازگشت ایشان به کشور شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref>  
مصطفی زمانی پس از تکمیل تحصیلات، به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت و در سال‌های ۱۳۴۳-۱۳۴۵ ش همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، اعلامیه‌هایی را علیه [[حکومت پهلوی]] امضا می‌کرد. ازجمله در ۸ مهر ۱۳۴۲ همراه با تعدادی از مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به هیئت دولت و خطاب به حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، به انتقاد از فضای سیاسی کشور پرداختند و فضای رعب و وحشت در کشور و دستگیری مدرسان برجسته دینی و وعاظ شهرها را تقبیح کردند و آنگاه به [[دستگیری امام‌خمینی|دستگیری و حصر امام‌خمینی]] اعتراض نمودند و خواستار آزادی ایشان و دیگر روحانیان زندانی شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۴ـ۱۰۶.</ref> پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، همراه با جمعی از علما و روحانیان اصفهانی حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به [[امیرعباس هویدا]]، نخست‌وزیر وقت، به سیاست حکومت پهلوی در مواجهه با مخالفان انتقاد کردند و سپس تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور و دستگیری و زندانی‌شدن جمعی از استادان حوزه و دانشگاه را تقبیح کردند و خواستار آزادی روحانیان محبوس و بازگرداندن امام‌خمینی به کشور شدند.<ref>سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد، ج۳، ص۱۴۰-۱۴۲؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۹۴-۹۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۳۶-۱۳۸.</ref> پس از عزیمت امام‌خمینی به عراق، همراه با جمع کثیری از طلاب و روحانیان حوزه علمیه قم، در نامه‌ای به ایشان، خوشحالی خود را از حضور ایشان در نجف اشرف ابراز کردند و در ادامه خواستار بازگشت ایشان به کشور شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref>  


در ۳۰ آبان ۱۳۴۴ و در سالگرد تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور (۱۳ آبان ۱۳۴۳)، همراه با روحانیت مبارز سراسر کشور در نامه‌ای به امیرعباس هویدا، به ادامه تبعید امام‌خمینی اعتراض و سپس از سیاست‌های سرکوب‌گرانه رژیم انتقاد کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۴.</ref> پس از آن هم به فعالیت‌های سیاسی ادامه داد و ازجمله با سفر به برخی از شهرها، به سخنرانی می‌پرداخت. به همین سبب در آذر ۱۳۴۶ توسط [[ساواک]] به‌عنوان یکی از روحانیان افراطی و احتمالاً ممنوع‌المنبر نام برده شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۴۶، ۲۳۵، ج۲۶، ۱۶۱، ج۴۰، ۷۶-۷۷.</ref> در سال ۱۳۴۷ش هم ساواک بار دیگر از او با عنوان یکی از طلاب ناراحت و طرفدار امام نام برد.<ref>آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد، ص۳۶۰.</ref>
در ۳۰ آبان ۱۳۴۴ و در سالگرد تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور (۱۳ آبان ۱۳۴۳)، همراه با روحانیت مبارز سراسر کشور در نامه‌ای به [[امیرعباس هویدا]]، به ادامه تبعید امام‌خمینی اعتراض و سپس از سیاست‌های سرکوب‌گرانه رژیم انتقاد کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۴.</ref> پس از آن هم به فعالیت‌های سیاسی ادامه داد و ازجمله با سفر به برخی از شهرها، به سخنرانی می‌پرداخت. به همین سبب در آذر ۱۳۴۶ توسط [[ساواک]] به‌عنوان یکی از روحانیان افراطی و احتمالاً ممنوع‌المنبر نام برده شد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۴۶، ۲۳۵، ج۲۶، ۱۶۱، ج۴۰، ۷۶-۷۷.</ref> در سال ۱۳۴۷ش هم ساواک بار دیگر از او با عنوان یکی از طلاب ناراحت و طرفدار امام نام برد.<ref>آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد، ص۳۶۰.</ref>


او در سال ۱۳۴۱ش در جلسات مجمع اسلام‌شناسی که زیر نظر [[محمد مفتح]] با هدف آشنایی افراد با سبک نویسندگی و ادبیات فارسی و نوشتن آثاری پیرامون تاریخ و مباحث اسلامی تشکیل شده بود، شرکت می‌کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ص۷۴.</ref> نخستین اثر او توسط آن مجمع و با عنوان ابراهیم بت‌شکن، قهرمان توحید در سال ۱۳۴۲ش منتشر شد.<ref>آقاشیخ‌محمد و نوری نشاط، گلزار مشاهیر، ص۳۹.</ref> پس از آن به همکاری با آن مجمع ادامه داد. هم‌زمان با [[دارالتبلیغ اسلامی]] هم همکاری می‌کرد و در سال ۱۳۴۸ش از سوی [[سیدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] به ریاست کتابخانه دارالتبیلغ منصوب شد ولی مدتی بعد برکنار گردید.<ref>آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد، ج۱، ص۳۶۷.</ref>  
او در سال ۱۳۴۱ش در جلسات مجمع اسلام‌شناسی که زیر نظر [[محمد مفتح]] با هدف آشنایی افراد با سبک نویسندگی و ادبیات فارسی و نوشتن آثاری پیرامون تاریخ و مباحث اسلامی تشکیل شده بود، شرکت می‌کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ص۷۴.</ref> نخستین اثر او توسط آن مجمع و با عنوان ابراهیم بت‌شکن، قهرمان توحید در سال ۱۳۴۲ش منتشر شد.<ref>آقاشیخ‌محمد و نوری نشاط، گلزار مشاهیر، ص۳۹.</ref> پس از آن به همکاری با آن مجمع ادامه داد. هم‌زمان با [[دارالتبلیغ اسلامی]] هم همکاری می‌کرد و در سال ۱۳۴۸ش از سوی [[سیدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] به ریاست کتابخانه دارالتبیلغ منصوب شد ولی مدتی بعد برکنار گردید.<ref>آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد، ج۱، ص۳۶۷.</ref>  
۲۰٬۹۳۹

ویرایش