۲۰٬۹۳۹
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
جز (added Category:پروژه شاگردان using HotCat) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
محمدصادق صدوق در منطقه آمل در مازندران به تبلیغ دین میپرداخت و مدت سیزده سال به آن منطقه تردد داشت (همان، ۳۹). او از بیان مسائل و نقطهنظرات خودش علیه حکومت پهلوی ابایی نداشت و حتی در درس آیتالله بروجردی نیز چنین انتقادهایی را مطرح میکرد. احمد محسنی گرکانی از دوستان او دراینباره میگوید: «در آن ایام خفقان که هیچکس جرئت نمیکرد علیه شاه مطلبی بگوید ایشان بدون ترس حرفش را میزد. در کلاس درس آیتاللهالعظمی بروجردی (ره) اشکال میگرفت و علیه طاغوت سخن میگفت. خاطرم هست در یکی از همین کلاسها به طاغوت اعتراض کرد و آیتالله بروجردی خطاب به ایشان دستور آرامش داد و گفت که نگران نباشید؛ خداوند ما را پیروز میکند و شما هم عاقبت به خیر میشوید («شهید صدوق، خورشیدی درخشان در میان طالب بود / گفتوگو با آیتالله احمد محسنی گرکانی (رئیس اسبق دیوان عالی کشور)»، ۱۸ـ۲۰). وی بارها در دوره حیات آیتالله بروجردی دستگیر و زندانی شد، ولی با وساطت آن مرجع از حبس رهایی یافت (همان، ۸۷). پس از رحلت آیتالله بروجردی، امام خمینی را بهعنوان مرجع تقلید اعلم به مردم معرفی کرد و در یکی از سخنرانیهایش در مسجد اعظم، مردم را به تقلید از امام خمینی ارجاع داد و اعلام کرد تنها کسی که پس از آیتالله بروجردی میتواند به اوضاع حوزههای علمیه سروسامان بدهد، امام خمینی است. این فعالیتها و انتقادهایش از حکومت پهلوی باعث شد تا در سال ۱۳۴۰ در قم دستگیر و در زندانی انفرادی محبوس شود. مدتی بعد به زندان قصر تهران انتقال داده شد و تحت شکنجه قرار گرفت تا اینکه در ۴ آبان ۱۳۴۰ بر اثر شکنجههای حکومت پهلوی به شهادت رسید. حکومت پهلوی جنازه او را هم تحویل نداد و تاکنون از محل دفن او خبری در دست نیست (همان، ۲۰) | محمدصادق صدوق در منطقه آمل در مازندران به تبلیغ دین میپرداخت و مدت سیزده سال به آن منطقه تردد داشت (همان، ۳۹). او از بیان مسائل و نقطهنظرات خودش علیه حکومت پهلوی ابایی نداشت و حتی در درس آیتالله بروجردی نیز چنین انتقادهایی را مطرح میکرد. احمد محسنی گرکانی از دوستان او دراینباره میگوید: «در آن ایام خفقان که هیچکس جرئت نمیکرد علیه شاه مطلبی بگوید ایشان بدون ترس حرفش را میزد. در کلاس درس آیتاللهالعظمی بروجردی (ره) اشکال میگرفت و علیه طاغوت سخن میگفت. خاطرم هست در یکی از همین کلاسها به طاغوت اعتراض کرد و آیتالله بروجردی خطاب به ایشان دستور آرامش داد و گفت که نگران نباشید؛ خداوند ما را پیروز میکند و شما هم عاقبت به خیر میشوید («شهید صدوق، خورشیدی درخشان در میان طالب بود / گفتوگو با آیتالله احمد محسنی گرکانی (رئیس اسبق دیوان عالی کشور)»، ۱۸ـ۲۰). وی بارها در دوره حیات آیتالله بروجردی دستگیر و زندانی شد، ولی با وساطت آن مرجع از حبس رهایی یافت (همان، ۸۷). پس از رحلت آیتالله بروجردی، امام خمینی را بهعنوان مرجع تقلید اعلم به مردم معرفی کرد و در یکی از سخنرانیهایش در مسجد اعظم، مردم را به تقلید از امام خمینی ارجاع داد و اعلام کرد تنها کسی که پس از آیتالله بروجردی میتواند به اوضاع حوزههای علمیه سروسامان بدهد، امام خمینی است. این فعالیتها و انتقادهایش از حکومت پهلوی باعث شد تا در سال ۱۳۴۰ در قم دستگیر و در زندانی انفرادی محبوس شود. مدتی بعد به زندان قصر تهران انتقال داده شد و تحت شکنجه قرار گرفت تا اینکه در ۴ آبان ۱۳۴۰ بر اثر شکنجههای حکومت پهلوی به شهادت رسید. حکومت پهلوی جنازه او را هم تحویل نداد و تاکنون از محل دفن او خبری در دست نیست (همان، ۲۰) | ||
منابع: «شهید صدوق، خورشیدی درخشان در میان طالب بود / گفتوگو با آیتالله احمد محسنی گرکانی (رئیس اسبق دیوان عالی کشور)» (۱۳۹۹)، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۱۷۶ـ۱۷۷، مهرو آبان؛ صدوق، محمدرضا (۱۳۹۴)، مجتهد بینشان؛ زندگینامه و خاطرات شهید آیتالله محمدصادق صدوق گلپایگانی، قم، نشر هدی. | منابع: «شهید صدوق، خورشیدی درخشان در میان طالب بود / گفتوگو با آیتالله احمد محسنی گرکانی (رئیس اسبق دیوان عالی کشور)» (۱۳۹۹)، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۱۷۶ـ۱۷۷، مهرو آبان؛ صدوق، محمدرضا (۱۳۹۴)، مجتهد بینشان؛ زندگینامه و خاطرات شهید آیتالله محمدصادق صدوق گلپایگانی، قم، نشر هدی. | ||
[[رده:پروژه شاگردان]] |