احمد مجتهدی تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مجتهدی تهرانی، احمد؛ از شاگردان درس اخلاق امام خمینی. احمد ملا محمدعلی مجتهد معروف به مجتهدی تهرانی در نهم مهرماه ۱۳۰۲ ش برابر با دوم رجب ۱۳۴۳ قمری در تهران به دنیا آمد. اجداد او از عالمان برجسته کاشان بودند، ازجمله حاج ملا محمدعلی مجتهد و حاج ملا محمدباقر مجتهد و حاج ملا محمدکاظم مجتهد کاشانی که از مجتهدان کاشان شمرده می‌شدند. احمد مجتهدی ابتدا در بازار تهران به کار مشغول بود. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات و ادبیات عرب را در بازار تهران نزد شیخ علی‌اکبر برهان خواند. سپس راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر کتاب مطول را پیش محمدجواد خندق‌آبادی و سید مرتضی علوی فریدونی فراگرفت. در درس منظومه حاج ملاهادی سبزواری هم از شاگردان علامه سید محمدحسین طباطبایی بود. وی کتاب لُمعَتِین را نزد آقایان محمد صدوقی یزدی، محمدجواد خندق‌آبادی و شیخ عبدالرزاق اصفهانی خواند و رسایل را هم از شیخ محمدجواد خندق‌آبادی فراگرفت. در درس مکاسب هم شاگرد سید محمدصادق طباطبایی بود و سپس کفایه‌الاصول (جلد اول) را نزد آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی خواند و جلد دوم آن را هم پیش سید صادق شریعتمداری فراگرفت.
'''احمد مجتهدی تهرانی'''، از شاگردان درس اخلاق امام خمینی.  
احمد مجتهدی پس از پایان دوره سطح، آن دروس را نزد آیت‌الله فاضل لنکرانی (پدر آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی) امتحان داد و پس از قبولی، وارد دوره خارج فقه و اصول شد. وی یک سال در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد و یک سال هم از درس‌های خارج فقه و اصول آیات سید محمدرضا موسوی گلپایگانی و شیخ عباسعلی شاهرودی بهره برد. وی در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس اخلاق امام خمینی که روزهای پنج‌شنبه و جمعه در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه برگزار می‌شد، شرکت کرد. در کنار حضور در درس اخلاق امام خمینی، از بحث‌های اخلاقی حسین فاطمی قمی هم بهره می‌برد («درگذشت آیت‌الله مجتهدی تهرانی»، ۹۶-۹۷؛ «زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمه‌الله»، howzehtehran.com).
 
احمد مجتهدی در سال ۱۳۳۰ ش به تهران بازگشت و به مدت دو سال از درس خارج فقه و اصول آیت‌الله شیخ محمدرضا تنکابنی بهره برد. سپس در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سید احمد خوانساری حضور یافت و برای شش سال از درس‌های ایشان بهره‌مند شد. در کنار آن از مصاحبت و مجالست مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد برخوردار بود. او در تهران ضمن تحصیل، به تدریس کتب حوزوی هم می‌پرداخت و شب‌ها در مسجد امین‌الدوله که مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد در آنجا مشغول به تدریس و اقامه نماز بودند، صبح و عصر به امر تدریس اشتغال داشت و چون حاج شیخ محمدحسین زاهد در اواخر عمر و باوجود کهولت سن به‌سختی مشغول تعلیم و تربیت طلاب بود، لذا از احمد مجتهدی تقاضا کرد که علاوه بر تدریس، شب‌ها هم منبر برود. او با پذیرش این درخواست، در طول دو سال، شش جزء اوّل قرآن را با استفاده از تفسیر برهان که مبنای تفسیری ایشان بود، برای مستمعین تفسیر می‌کرد. هم‌زمان صبح‌ها در مسجد حاج سید عزیزالله بازار، به تدریس کتب ادبیات و فقه مشغول بود و بعدازظهرها هم برای کسانی که روزها شاغل بودند و بعدازظهرها درس می‌خواندند، به تدریس کتب حوزوی از قبیل مطول، سُیوطی، مُغنی، منطق و غیره می‌پرداخت.
احمد ملا محمدعلی مجتهد معروف به مجتهدی تهرانی در نهم مهرماه ۱۳۰۲ش برابر با دوم رجب ۱۳۴۳ قمری در تهران به دنیا آمد. اجداد او از عالمان برجسته کاشان بودند، ازجمله حاج ملا محمدعلی مجتهد و حاج ملا محمدباقر مجتهد و حاج ملا محمدکاظم مجتهد کاشانی که از مجتهدان کاشان شمرده می‌شدند. احمد مجتهدی ابتدا در بازار تهران به کار مشغول بود. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات و ادبیات عرب را در بازار تهران نزد شیخ علی‌اکبر برهان خواند. سپس راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر کتاب مطول را پیش محمدجواد خندق‌آبادی و سید مرتضی علوی فریدونی فراگرفت. در درس منظومه حاج ملاهادی سبزواری هم از شاگردان علامه سید محمدحسین طباطبایی بود. وی کتاب لُمعَتِین را نزد آقایان محمد صدوقی یزدی، محمدجواد خندق‌آبادی و شیخ عبدالرزاق اصفهانی خواند و رسایل را هم از شیخ محمدجواد خندق‌آبادی فراگرفت. در درس مکاسب هم شاگرد سید محمدصادق طباطبایی بود و سپس کفایه‌الاصول (جلد اول) را نزد آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی خواند و جلد دوم آن را هم پیش سید صادق شریعتمداری فراگرفت.
احمد مجتهدی تهرانی تا سال ۱۳۳۶ ش، همچنان به امر تدریس در مسجد مرحوم حاج سید عزیزالله واقع در بازار تهران مشغول بود تا آنکه عده‌ای از علما و متدینین، از او درخواست کردند حوزه علمیه را به مسجد حاج ملا محمدجعفر منتقل کند که در آن زمان انبار خاک زغال و خمره ترشی کسبه محل بود. هنگام درخواست انتقال حوزه علمیه از مسجد حاج سید عزیزالله بازار به مسجد مرحوم ملا محمدجعفر، با همت تجار و مردم متدین، حوزه علمیه مجتهدی را تأسیس کرد و به اداره و همچنین تدریس در آنجا پرداخت. این مدرسه ابتدا یک حجره هم نداشت، ولی در حال حاضر ۳۱ حجره، ۷ مَدرَس بزرگ و ۳ اتاق به‌عنوان دفتر، کتاب‌خانه و سالن مطالعه بزرگی ساخته شده و یکی از حوزه‌های علمیه معتبر کشور است («زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله»، howzehtehran.com).
 
فعالیت‌های مجتهدی در طی سالیان طولانی بیشتر رنگ و بوی فرهنگی ـ آموزشی داشت تا صبغه سیاسی، ولی این امر باعث نشد ساواک اقدامات وی را نادیده بگیرد. وی یکی از افراد مورد اعتماد امام خمینی بود و امام خمینی در نامه‌ای به فرزندش سید احمد خمینی، او را یکی از افراد مورد اعتماد خود در تهران نامیده بود (سیر مبارزات امام خمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ج ۷، ۳۶۵). او همچنین در ارسال وجوهات شرعیه به امام خمینی در نجف فعال بود («زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمه‌الله»، howzehtehran.com). مجتهدی در سال ۱۳۴۶ ش به نجف اشرف رفت و در آن شهر ضمن حضور در درس امام خمینی، مسائلی را با ایشان در میان نهاد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ۲۶۰). سپس امام خمینی در سال ۱۳۴۶ ش به او اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه داد (صحیفه امام، ج ۱، ۴۶۴).
 
احمد مجتهدی پس از پایان دوره سطح، آن دروس را نزد آیت‌الله فاضل لنکرانی (پدر آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی) امتحان داد و پس از قبولی، وارد دوره خارج فقه و اصول شد. وی یک سال در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد و یک سال هم از درس‌های خارج فقه و اصول آیات سید محمدرضا موسوی گلپایگانی و شیخ عباسعلی شاهرودی بهره برد. وی در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس اخلاق امام خمینی که روزهای پنج‌شنبه و جمعه در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه برگزار می‌شد، شرکت کرد. در کنار حضور در درس اخلاق امام خمینی، از بحث‌های اخلاقی حسین فاطمی قمی هم بهره می‌برد.<ref>«درگذشت آیت‌الله مجتهدی تهرانی»، ص۹۶-۹۷؛ «[https://howzehtehran.com/Files/madares.php?idVeiw=2302&level=4&subid=2302 زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله]»، مدیریت حوزه علمیه تهران.</ref>
 
احمد مجتهدی در سال ۱۳۳۰ش به تهران بازگشت و به مدت دو سال از درس خارج فقه و اصول آیت‌الله شیخ محمدرضا تنکابنی بهره برد. سپس در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سید احمد خوانساری حضور یافت و برای شش سال از درس‌های ایشان بهره‌مند شد. در کنار آن از مصاحبت و مجالست مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد برخوردار بود. او در تهران ضمن تحصیل، به تدریس کتب حوزوی هم می‌پرداخت و شب‌ها در مسجد امین‌الدوله که مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد در آنجا مشغول به تدریس و اقامه نماز بودند، صبح و عصر به امر تدریس اشتغال داشت و چون حاج شیخ محمدحسین زاهد در اواخر عمر و باوجود کهولت سن به‌سختی مشغول تعلیم و تربیت طلاب بود، لذا از احمد مجتهدی تقاضا کرد که علاوه بر تدریس، شب‌ها هم منبر برود. او با پذیرش این درخواست، در طول دو سال، شش جزء اوّل قرآن را با استفاده از تفسیر برهان که مبنای تفسیری ایشان بود، برای مستمعین تفسیر می‌کرد. هم‌زمان صبح‌ها در مسجد حاج سید عزیزالله بازار، به تدریس کتب ادبیات و فقه مشغول بود و بعدازظهرها هم برای کسانی که روزها شاغل بودند و بعدازظهرها درس می‌خواندند، به تدریس کتب حوزوی از قبیل مطول، سُیوطی، مُغنی، منطق و غیره می‌پرداخت.
 
احمد مجتهدی تهرانی تا سال ۱۳۳۶ش، همچنان به امر تدریس در مسجد مرحوم حاج سید عزیزالله واقع در بازار تهران مشغول بود تا آنکه عده‌ای از علما و متدینین، از او درخواست کردند حوزه علمیه را به مسجد حاج ملا محمدجعفر منتقل کند که در آن زمان انبار خاک زغال و خمره ترشی کسبه محل بود. هنگام درخواست انتقال حوزه علمیه از مسجد حاج سید عزیزالله بازار به مسجد مرحوم ملا محمدجعفر، با همت تجار و مردم متدین، حوزه علمیه مجتهدی را تأسیس کرد و به اداره و همچنین تدریس در آنجا پرداخت. این مدرسه ابتدا یک حجره هم نداشت، ولی در حال حاضر ۳۱ حجره، ۷ مَدرَس بزرگ و ۳ اتاق به‌عنوان دفتر، کتاب‌خانه و سالن مطالعه بزرگی ساخته شده و یکی از حوزه‌های علمیه معتبر کشور است.<ref>«[https://howzehtehran.com/Files/madares.php?idVeiw=2302&level=4&subid=2302 زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله]»، مدیریت حوزه علمیه تهران.</ref>
 
فعالیت‌های مجتهدی در طی سالیان طولانی بیشتر رنگ و بوی فرهنگی ـ آموزشی داشت تا صبغه سیاسی، ولی این امر باعث نشد ساواک اقدامات وی را نادیده بگیرد. وی یکی از افراد مورد اعتماد امام خمینی بود و امام خمینی در نامه‌ای به فرزندش سید احمد خمینی، او را یکی از افراد مورد اعتماد خود در تهران نامیده بود (سیر مبارزات امام خمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ج ۷، ۳۶۵). او همچنین در ارسال وجوهات شرعیه به امام خمینی در نجف فعال بود.<ref>«[https://howzehtehran.com/Files/madares.php?idVeiw=2302&level=4&subid=2302 زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله]»، مدیریت حوزه علمیه تهران.</ref>
مجتهدی در سال ۱۳۴۶ ش به نجف اشرف رفت و در آن شهر ضمن حضور در درس امام خمینی، مسائلی را با ایشان در میان نهاد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ۲۶۰). سپس امام خمینی در سال ۱۳۴۶ ش به او اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه داد (صحیفه امام، ج ۱، ۴۶۴).
از مهم‌ترین و پرثمرترین فعالیت‌های مجتهدی، تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانانی بود که تمام‌وقت یا پاره‌وقت در حوزه علمیه ایشان حضور می‌یافتند و با فراگیری علوم اسلامی و تهذیب نفس غالباً افراد مفیدی شدند. ازجمله معروف‌ترین شاگردان ایشان می‌توان به غلامحسین حقّانی، مجتبی صالحی خوانساری، مصطفی چمران، محمدعلی فیاض‌بخش، محمود قندی، محمد بروجردی، محمدجواد تندگویان و... اشاره کرد. این بخش از اقدامات و کوشش‌های او نیز از چشمان مأموران امنیتی حکومت پهلوی مخفی نماند. ساواک تهران در تاریخ ۱۷/۱۰/۴۶ طی گزارشی به اداره کل سوم چنین اعلام کرد: «... در اثر تبلیغ نامبرده، عده‌ای از جوانان به لباس روحانیت درآمده‌اند و در تاریخ ۱۳/۱۰/۴۶ اظهار داشت تصمیم دارد مجلسی برگزار و چند نفر از طلاب را عمامه بگذارد و اظهار نمود در این موقع که دولت می‌خواهد آهسته‌آهسته عمامه را بردارد من مشغول هستم یک عده جوان تازه‌نفس را آماده نموده و به سرشان عمامه بگذارم تا ببینم من غالب می‌شوم یا دانشگاه ضدروحانی». گزارشگر ساواک در ادامه قید کرده بود: ۱ـ عمل شیخ مزبور از جهت تعلیم دادن جوانان به درس دینی اشکالی ندارد. اشکال کار از این جهت است که نامبرده فوق‌العاده در جوانان نفوذ دارد. چنانچه بخواهد جوانان را علیه دولت تحریک نماید، جلوگیری از آن خیلی مشکل است. ۲ ـ تبلیغات سوئی که شخص مزبور از جهت دشمنی با دولت در مغز جوانان وارد می‌نماید، بسیار مضر است. ۳ ـ نامبرده جوانانی را ضد دولت و ضد برنامه دولت تربیت می‌نماید، مثلاً اقوام چند نفر از این جوانان از نظر مادی و معنوی بسیار قوی هستند، ولی این جوانان با وضع بسیار بدی در حیاط مسجد زندگی نموده و در اثر تبلیغات شیخ مزبور فعالیت در این جامعه را حرام و کمک به دولت و اجرا کردن برنامه‌های دولت را برخلاف دین خود می‌دانند.
از مهم‌ترین و پرثمرترین فعالیت‌های مجتهدی، تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانانی بود که تمام‌وقت یا پاره‌وقت در حوزه علمیه ایشان حضور می‌یافتند و با فراگیری علوم اسلامی و تهذیب نفس غالباً افراد مفیدی شدند. ازجمله معروف‌ترین شاگردان ایشان می‌توان به غلامحسین حقّانی، مجتبی صالحی خوانساری، مصطفی چمران، محمدعلی فیاض‌بخش، محمود قندی، محمد بروجردی، محمدجواد تندگویان و... اشاره کرد. این بخش از اقدامات و کوشش‌های او نیز از چشمان مأموران امنیتی حکومت پهلوی مخفی نماند. ساواک تهران در تاریخ ۱۷/۱۰/۴۶ طی گزارشی به اداره کل سوم چنین اعلام کرد: «... در اثر تبلیغ نامبرده، عده‌ای از جوانان به لباس روحانیت درآمده‌اند و در تاریخ ۱۳/۱۰/۴۶ اظهار داشت تصمیم دارد مجلسی برگزار و چند نفر از طلاب را عمامه بگذارد و اظهار نمود در این موقع که دولت می‌خواهد آهسته‌آهسته عمامه را بردارد من مشغول هستم یک عده جوان تازه‌نفس را آماده نموده و به سرشان عمامه بگذارم تا ببینم من غالب می‌شوم یا دانشگاه ضدروحانی». گزارشگر ساواک در ادامه قید کرده بود: ۱ـ عمل شیخ مزبور از جهت تعلیم دادن جوانان به درس دینی اشکالی ندارد. اشکال کار از این جهت است که نامبرده فوق‌العاده در جوانان نفوذ دارد. چنانچه بخواهد جوانان را علیه دولت تحریک نماید، جلوگیری از آن خیلی مشکل است. ۲ ـ تبلیغات سوئی که شخص مزبور از جهت دشمنی با دولت در مغز جوانان وارد می‌نماید، بسیار مضر است. ۳ ـ نامبرده جوانانی را ضد دولت و ضد برنامه دولت تربیت می‌نماید، مثلاً اقوام چند نفر از این جوانان از نظر مادی و معنوی بسیار قوی هستند، ولی این جوانان با وضع بسیار بدی در حیاط مسجد زندگی نموده و در اثر تبلیغات شیخ مزبور فعالیت در این جامعه را حرام و کمک به دولت و اجرا کردن برنامه‌های دولت را برخلاف دین خود می‌دانند.
ناصر مقدم مدیرکل اداره کل سوم ساواک در پاسخ به این گزارش طی نامه‌ای به ساواک تهران دستور داده بود: «... ضمن نفوذ در جلسات متشکله این مسجد با استفاده از منابع مربوطه اعمال و رفتار و تماس‌های این شخص را تحت نظر قرار داده و به‌محض مشاهده فعالیت مضره و مشکوکی از او مراتب را با تعیین مشخصات کامل و ارسال یک قطعه عکس وی اعلام دارند». گزارش‌های بعدی ساواک تهران حاکی از تشدید فعالیت‌های مجتهدی است. ساواک مزبور در گزارش مورخ ۲۵/۴/۴۷ خود به مرکز این‌گونه اعلام کرد: «نامبرده بالا که یکی از روحانیون مخالف بوده و عده‌ای طلاب را مطابق عقیده و روش خود پرورش و تعلیم می‌دهد، اخیراً تعداد شاگردان خویش را افزایش داده است. این محصلین جدید دانش‌آموزان دبیرستانی و دبستانی می‌باشند که مشارالیه اولیاء آنها را تبلیغ نموده مبنی بر اینکه در مدارس دولتی علاوه بر اینکه به امور دینی توجه نمی‌شود، بین فرزندان مسلمانان تبلیغات ضددینی می‌نمایند؛ بنابراین اولیاء دانش‌آموزان وظیفه دارند که از فرزندانشان نسبت به امور دینی مراقبت بیشتری بنمایند. در نتیجه عده‌ای از اولیاء دانش‌آموزان فرزندان خود را مجبور کرده‌اند که با استفاده از تعطیلات تابستان در جلسات مجتهدی حاضر شوند». به دنبال این گزارش، ساواک مرکز در تاریخ ۱۰/۵/۴۷ با ارسال نامه‌ای برای ساواک تهران ضمن تأکید مجدد بر مراقبت کامل از جلسات ایشان و تسریع در ارسال یک نسخه بیوگرافی ملصق به عکس ایشان، اطلاعات تکمیلی ذیل را خواستار شد: «... هدف و انگیزه مجتهدی از تشکیل این قبیل جلسات، روشن و هرگونه سوابقی دال بر مخالفت وی موجود است اعلام دارند» («زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمه‌الله»، howzehtehran.com).
 
ناصر مقدم مدیرکل اداره کل سوم ساواک در پاسخ به این گزارش طی نامه‌ای به ساواک تهران دستور داده بود: «... ضمن نفوذ در جلسات متشکله این مسجد با استفاده از منابع مربوطه اعمال و رفتار و تماس‌های این شخص را تحت نظر قرار داده و به‌محض مشاهده فعالیت مضره و مشکوکی از او مراتب را با تعیین مشخصات کامل و ارسال یک قطعه عکس وی اعلام دارند». گزارش‌های بعدی ساواک تهران حاکی از تشدید فعالیت‌های مجتهدی است. ساواک مزبور در گزارش مورخ ۲۵/۴/۴۷ خود به مرکز این‌گونه اعلام کرد: «نامبرده بالا که یکی از روحانیون مخالف بوده و عده‌ای طلاب را مطابق عقیده و روش خود پرورش و تعلیم می‌دهد، اخیراً تعداد شاگردان خویش را افزایش داده است. این محصلین جدید دانش‌آموزان دبیرستانی و دبستانی می‌باشند که مشارالیه اولیاء آنها را تبلیغ نموده مبنی بر اینکه در مدارس دولتی علاوه بر اینکه به امور دینی توجه نمی‌شود، بین فرزندان مسلمانان تبلیغات ضددینی می‌نمایند؛ بنابراین اولیاء دانش‌آموزان وظیفه دارند که از فرزندانشان نسبت به امور دینی مراقبت بیشتری بنمایند. در نتیجه عده‌ای از اولیاء دانش‌آموزان فرزندان خود را مجبور کرده‌اند که با استفاده از تعطیلات تابستان در جلسات مجتهدی حاضر شوند». به دنبال این گزارش، ساواک مرکز در تاریخ ۱۰/۵/۴۷ با ارسال نامه‌ای برای ساواک تهران ضمن تأکید مجدد بر مراقبت کامل از جلسات ایشان و تسریع در ارسال یک نسخه بیوگرافی ملصق به عکس ایشان، اطلاعات تکمیلی ذیل را خواستار شد: «... هدف و انگیزه مجتهدی از تشکیل این قبیل جلسات، روشن و هرگونه سوابقی دال بر مخالفت وی موجود است اعلام دارند».<ref>«[https://howzehtehran.com/Files/madares.php?idVeiw=2302&level=4&subid=2302 زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله]»، مدیریت حوزه علمیه تهران.</ref>
 
مجتهدی با وجود مشغله فراوان از قبیل تدریس، منبر، نظارت بر طلاب و اداره امور حوزه علمیه، هیچ‌گاه از امر تألیف غافل نشد. رساله محرم و نامحرم، رساله گناهان کبیره، رساله احکام الغیبه و کتاب ارث، ازجمله تألیفات منتشرشده او است. کتاب احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام و کتاب زندگینامه مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد نیز توسط او تألیف شده که هنوز منتشر نشده است. همچنین کتاب آداب الطلاب تألیف شاکر برخوردار فرید، حاوی زندگینامه و سخنان مجتهدی است.
مجتهدی با وجود مشغله فراوان از قبیل تدریس، منبر، نظارت بر طلاب و اداره امور حوزه علمیه، هیچ‌گاه از امر تألیف غافل نشد. رساله محرم و نامحرم، رساله گناهان کبیره، رساله احکام الغیبه و کتاب ارث، ازجمله تألیفات منتشرشده او است. کتاب احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام و کتاب زندگینامه مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد نیز توسط او تألیف شده که هنوز منتشر نشده است. همچنین کتاب آداب الطلاب تألیف شاکر برخوردار فرید، حاوی زندگینامه و سخنان مجتهدی است.
احمد مجتهدی در تاریخ ۲۳ دی‌ماه ۱۳۸۶ در بیمارستان بازرگانان تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسّط محمدرضا مهدوی کنی در حوزه علمیه مجتهدی به خاک سپرده شد («زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله»، howzehtehran.com).
احمد مجتهدی در تاریخ ۲۳ دی‌ماه ۱۳۸۶ در بیمارستان بازرگانان تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسّط محمدرضا مهدوی کنی در حوزه علمیه مجتهدی به خاک سپرده شد.<ref>«[https://howzehtehran.com/Files/madares.php?idVeiw=2302&level=4&subid=2302 زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله]»، مدیریت حوزه علمیه تهران.</ref>
منابع: «درگذشت آیت‌الله مجتهدی تهرانی» (۱۳۸۶)، هفته‌نامه اطلاعات حکمت و معرفت، سال دوم، شماره ۱۰، دی؛ زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله»، http://howzehtehran.com/Schools/2302؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج ۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۳۴: حجت‌الاسلام شهید غلامحسین حقانی (۱۳۸۴)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
 
* «درگذشت آیت‌الله مجتهدی تهرانی» (۱۳۸۶)، هفته‌نامه اطلاعات حکمت و معرفت، سال دوم، شماره ۱۰، دی.
* «[https://howzehtehran.com/Files/madares.php?idVeiw=2302&level=4&subid=2302 زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله]»، مدیریت حوزه علمیه تهران، تاریخ درج بازدید: 28 تیر 1403ش.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
* سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
* یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۳۴: حجت‌الاسلام شهید غلامحسین حقانی (۱۳۸۴)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.


[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:پروژه شاگردان]]

نسخهٔ ‏۲۸ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۲۸

احمد مجتهدی تهرانی، از شاگردان درس اخلاق امام خمینی.

احمد ملا محمدعلی مجتهد معروف به مجتهدی تهرانی در نهم مهرماه ۱۳۰۲ش برابر با دوم رجب ۱۳۴۳ قمری در تهران به دنیا آمد. اجداد او از عالمان برجسته کاشان بودند، ازجمله حاج ملا محمدعلی مجتهد و حاج ملا محمدباقر مجتهد و حاج ملا محمدکاظم مجتهد کاشانی که از مجتهدان کاشان شمرده می‌شدند. احمد مجتهدی ابتدا در بازار تهران به کار مشغول بود. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات و ادبیات عرب را در بازار تهران نزد شیخ علی‌اکبر برهان خواند. سپس راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر کتاب مطول را پیش محمدجواد خندق‌آبادی و سید مرتضی علوی فریدونی فراگرفت. در درس منظومه حاج ملاهادی سبزواری هم از شاگردان علامه سید محمدحسین طباطبایی بود. وی کتاب لُمعَتِین را نزد آقایان محمد صدوقی یزدی، محمدجواد خندق‌آبادی و شیخ عبدالرزاق اصفهانی خواند و رسایل را هم از شیخ محمدجواد خندق‌آبادی فراگرفت. در درس مکاسب هم شاگرد سید محمدصادق طباطبایی بود و سپس کفایه‌الاصول (جلد اول) را نزد آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی خواند و جلد دوم آن را هم پیش سید صادق شریعتمداری فراگرفت.


احمد مجتهدی پس از پایان دوره سطح، آن دروس را نزد آیت‌الله فاضل لنکرانی (پدر آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی) امتحان داد و پس از قبولی، وارد دوره خارج فقه و اصول شد. وی یک سال در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت کرد و یک سال هم از درس‌های خارج فقه و اصول آیات سید محمدرضا موسوی گلپایگانی و شیخ عباسعلی شاهرودی بهره برد. وی در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، در درس اخلاق امام خمینی که روزهای پنج‌شنبه و جمعه در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه برگزار می‌شد، شرکت کرد. در کنار حضور در درس اخلاق امام خمینی، از بحث‌های اخلاقی حسین فاطمی قمی هم بهره می‌برد.[۱]

احمد مجتهدی در سال ۱۳۳۰ش به تهران بازگشت و به مدت دو سال از درس خارج فقه و اصول آیت‌الله شیخ محمدرضا تنکابنی بهره برد. سپس در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سید احمد خوانساری حضور یافت و برای شش سال از درس‌های ایشان بهره‌مند شد. در کنار آن از مصاحبت و مجالست مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد برخوردار بود. او در تهران ضمن تحصیل، به تدریس کتب حوزوی هم می‌پرداخت و شب‌ها در مسجد امین‌الدوله که مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد در آنجا مشغول به تدریس و اقامه نماز بودند، صبح و عصر به امر تدریس اشتغال داشت و چون حاج شیخ محمدحسین زاهد در اواخر عمر و باوجود کهولت سن به‌سختی مشغول تعلیم و تربیت طلاب بود، لذا از احمد مجتهدی تقاضا کرد که علاوه بر تدریس، شب‌ها هم منبر برود. او با پذیرش این درخواست، در طول دو سال، شش جزء اوّل قرآن را با استفاده از تفسیر برهان که مبنای تفسیری ایشان بود، برای مستمعین تفسیر می‌کرد. هم‌زمان صبح‌ها در مسجد حاج سید عزیزالله بازار، به تدریس کتب ادبیات و فقه مشغول بود و بعدازظهرها هم برای کسانی که روزها شاغل بودند و بعدازظهرها درس می‌خواندند، به تدریس کتب حوزوی از قبیل مطول، سُیوطی، مُغنی، منطق و غیره می‌پرداخت.

احمد مجتهدی تهرانی تا سال ۱۳۳۶ش، همچنان به امر تدریس در مسجد مرحوم حاج سید عزیزالله واقع در بازار تهران مشغول بود تا آنکه عده‌ای از علما و متدینین، از او درخواست کردند حوزه علمیه را به مسجد حاج ملا محمدجعفر منتقل کند که در آن زمان انبار خاک زغال و خمره ترشی کسبه محل بود. هنگام درخواست انتقال حوزه علمیه از مسجد حاج سید عزیزالله بازار به مسجد مرحوم ملا محمدجعفر، با همت تجار و مردم متدین، حوزه علمیه مجتهدی را تأسیس کرد و به اداره و همچنین تدریس در آنجا پرداخت. این مدرسه ابتدا یک حجره هم نداشت، ولی در حال حاضر ۳۱ حجره، ۷ مَدرَس بزرگ و ۳ اتاق به‌عنوان دفتر، کتاب‌خانه و سالن مطالعه بزرگی ساخته شده و یکی از حوزه‌های علمیه معتبر کشور است.[۲]

فعالیت‌های مجتهدی در طی سالیان طولانی بیشتر رنگ و بوی فرهنگی ـ آموزشی داشت تا صبغه سیاسی، ولی این امر باعث نشد ساواک اقدامات وی را نادیده بگیرد. وی یکی از افراد مورد اعتماد امام خمینی بود و امام خمینی در نامه‌ای به فرزندش سید احمد خمینی، او را یکی از افراد مورد اعتماد خود در تهران نامیده بود (سیر مبارزات امام خمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ج ۷، ۳۶۵). او همچنین در ارسال وجوهات شرعیه به امام خمینی در نجف فعال بود.[۳] مجتهدی در سال ۱۳۴۶ ش به نجف اشرف رفت و در آن شهر ضمن حضور در درس امام خمینی، مسائلی را با ایشان در میان نهاد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۳۴، ۲۶۰). سپس امام خمینی در سال ۱۳۴۶ ش به او اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه داد (صحیفه امام، ج ۱، ۴۶۴). از مهم‌ترین و پرثمرترین فعالیت‌های مجتهدی، تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانانی بود که تمام‌وقت یا پاره‌وقت در حوزه علمیه ایشان حضور می‌یافتند و با فراگیری علوم اسلامی و تهذیب نفس غالباً افراد مفیدی شدند. ازجمله معروف‌ترین شاگردان ایشان می‌توان به غلامحسین حقّانی، مجتبی صالحی خوانساری، مصطفی چمران، محمدعلی فیاض‌بخش، محمود قندی، محمد بروجردی، محمدجواد تندگویان و... اشاره کرد. این بخش از اقدامات و کوشش‌های او نیز از چشمان مأموران امنیتی حکومت پهلوی مخفی نماند. ساواک تهران در تاریخ ۱۷/۱۰/۴۶ طی گزارشی به اداره کل سوم چنین اعلام کرد: «... در اثر تبلیغ نامبرده، عده‌ای از جوانان به لباس روحانیت درآمده‌اند و در تاریخ ۱۳/۱۰/۴۶ اظهار داشت تصمیم دارد مجلسی برگزار و چند نفر از طلاب را عمامه بگذارد و اظهار نمود در این موقع که دولت می‌خواهد آهسته‌آهسته عمامه را بردارد من مشغول هستم یک عده جوان تازه‌نفس را آماده نموده و به سرشان عمامه بگذارم تا ببینم من غالب می‌شوم یا دانشگاه ضدروحانی». گزارشگر ساواک در ادامه قید کرده بود: ۱ـ عمل شیخ مزبور از جهت تعلیم دادن جوانان به درس دینی اشکالی ندارد. اشکال کار از این جهت است که نامبرده فوق‌العاده در جوانان نفوذ دارد. چنانچه بخواهد جوانان را علیه دولت تحریک نماید، جلوگیری از آن خیلی مشکل است. ۲ ـ تبلیغات سوئی که شخص مزبور از جهت دشمنی با دولت در مغز جوانان وارد می‌نماید، بسیار مضر است. ۳ ـ نامبرده جوانانی را ضد دولت و ضد برنامه دولت تربیت می‌نماید، مثلاً اقوام چند نفر از این جوانان از نظر مادی و معنوی بسیار قوی هستند، ولی این جوانان با وضع بسیار بدی در حیاط مسجد زندگی نموده و در اثر تبلیغات شیخ مزبور فعالیت در این جامعه را حرام و کمک به دولت و اجرا کردن برنامه‌های دولت را برخلاف دین خود می‌دانند.

ناصر مقدم مدیرکل اداره کل سوم ساواک در پاسخ به این گزارش طی نامه‌ای به ساواک تهران دستور داده بود: «... ضمن نفوذ در جلسات متشکله این مسجد با استفاده از منابع مربوطه اعمال و رفتار و تماس‌های این شخص را تحت نظر قرار داده و به‌محض مشاهده فعالیت مضره و مشکوکی از او مراتب را با تعیین مشخصات کامل و ارسال یک قطعه عکس وی اعلام دارند». گزارش‌های بعدی ساواک تهران حاکی از تشدید فعالیت‌های مجتهدی است. ساواک مزبور در گزارش مورخ ۲۵/۴/۴۷ خود به مرکز این‌گونه اعلام کرد: «نامبرده بالا که یکی از روحانیون مخالف بوده و عده‌ای طلاب را مطابق عقیده و روش خود پرورش و تعلیم می‌دهد، اخیراً تعداد شاگردان خویش را افزایش داده است. این محصلین جدید دانش‌آموزان دبیرستانی و دبستانی می‌باشند که مشارالیه اولیاء آنها را تبلیغ نموده مبنی بر اینکه در مدارس دولتی علاوه بر اینکه به امور دینی توجه نمی‌شود، بین فرزندان مسلمانان تبلیغات ضددینی می‌نمایند؛ بنابراین اولیاء دانش‌آموزان وظیفه دارند که از فرزندانشان نسبت به امور دینی مراقبت بیشتری بنمایند. در نتیجه عده‌ای از اولیاء دانش‌آموزان فرزندان خود را مجبور کرده‌اند که با استفاده از تعطیلات تابستان در جلسات مجتهدی حاضر شوند». به دنبال این گزارش، ساواک مرکز در تاریخ ۱۰/۵/۴۷ با ارسال نامه‌ای برای ساواک تهران ضمن تأکید مجدد بر مراقبت کامل از جلسات ایشان و تسریع در ارسال یک نسخه بیوگرافی ملصق به عکس ایشان، اطلاعات تکمیلی ذیل را خواستار شد: «... هدف و انگیزه مجتهدی از تشکیل این قبیل جلسات، روشن و هرگونه سوابقی دال بر مخالفت وی موجود است اعلام دارند».[۴]

مجتهدی با وجود مشغله فراوان از قبیل تدریس، منبر، نظارت بر طلاب و اداره امور حوزه علمیه، هیچ‌گاه از امر تألیف غافل نشد. رساله محرم و نامحرم، رساله گناهان کبیره، رساله احکام الغیبه و کتاب ارث، ازجمله تألیفات منتشرشده او است. کتاب احادیث اهل‌بیت علیهم‌السلام و کتاب زندگینامه مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد نیز توسط او تألیف شده که هنوز منتشر نشده است. همچنین کتاب آداب الطلاب تألیف شاکر برخوردار فرید، حاوی زندگینامه و سخنان مجتهدی است. احمد مجتهدی در تاریخ ۲۳ دی‌ماه ۱۳۸۶ در بیمارستان بازرگانان تهران درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسّط محمدرضا مهدوی کنی در حوزه علمیه مجتهدی به خاک سپرده شد.[۵]

پانویس

  1. «درگذشت آیت‌الله مجتهدی تهرانی»، ص۹۶-۹۷؛ «زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله»، مدیریت حوزه علمیه تهران.
  2. «زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله»، مدیریت حوزه علمیه تهران.
  3. «زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله»، مدیریت حوزه علمیه تهران.
  4. «زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله»، مدیریت حوزه علمیه تهران.
  5. «زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله»، مدیریت حوزه علمیه تهران.

منابع

  • «درگذشت آیت‌الله مجتهدی تهرانی» (۱۳۸۶)، هفته‌نامه اطلاعات حکمت و معرفت، سال دوم، شماره ۱۰، دی.
  • «زندگینامه آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی رحمۀ‌الله»، مدیریت حوزه علمیه تهران، تاریخ درج بازدید: 28 تیر 1403ش.
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
  • سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۳۴: حجت‌الاسلام شهید غلامحسین حقانی (۱۳۸۴)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.