سیدتقی موسوی درچه‌ای: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
موسوی درچه‌ای، سید تقی؛ از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی. سید تقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۱۷ ش در درچه اصفهان و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش سید نصرالله درچه‌ای از روحانیان درچه و جد پدری‌اش سید محمدحسین موسوی‏، معروف به «‏محدث درچه‌ای» از شاگردان میرزا حسن شیرازی معروف به میرزا بزرگ و میرزا حبیب‌الله رشتی و جد اعلای او سید مرتضی درچه‌ای‏، از عالمان مورد احترام منطقه بود. جد مادری وی هم سید محمدباقر درچه‌ای، عالم برجسته عصر مشروطه اصفهان بود (در وادی عشق: خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید تقی موسوی درچه‌ای، ۱-۴). سید تقی موسوی درچه‌ای تحصیلات خود را در مکتب‌خانه نزد سید جعفر آغاز کرد و خواندن و نوشتن را در آنجا فراگرفت. او دوران ابتدایی را در دبستان درچه گذراند (همان، ۱۷-۲۰). آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به همین منظور راهی اصفهان شد و قسمت‌هایی از مقدمات و صرف و نحو و شرح لمعه را در مدارس نیم آور، ذوالفقار، صدر، جده بزرگ، جده کوچک، ملا عبدالله و... نزد استادانی چون سید احمد امامی اصفهانی، سید عطاءالله فقیهی (درس‌های مغنی و معالم) و سید نورالله مرتضوی (کتاب ‎ ‏امثله) گذراند. موسوی درچه‌ای در اصفهان و در کنار تحصیل در حوزه، دوره دبیرستان را در مدارس سعدی و هراتی به پایان رساند (همان، ۲۷-۳۱).
'''سیدتقی موسوی درچه‌ای'''، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.  
موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۳۴ ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت. او درس رسایل و مکاسب را پیش شیخ محمدتقی ستوده و ‏شیخ مصطفی اعتمادی فراگرفت. ‏کفایه را هم نزد سید محمدباقر سلطانی طباطبایی‎ ‏و شیخ مرتضی بنی‌فضل آموخت. چند سال نیز در درس خارج فقه و اصول امام خمینی، آیت‌الله میرزاهاشم آملی و حسینعلی منتظری‎ ‏شرکت کرد. در همان زمان به دستور آیت‌الله بروجردی، مدرسه علمیه‌ای در شهرری تأسیس شد و افرادی چون غلامرضا رضوانی، محمد آل اسحاق، توسلی خراسانی، محمد امامی کاشانی و ابراهیم امینی نجف‌آبادی در آنجا تدریس می‌کردند و وی در آن درس‌ها شرکت می‌کرد، ولی این مدرسه مدتی بعد و در دوره حیات آیت‌الله بروجردی تعطیل شد و او بار دیگر به قم بازگشت و به تحصیلات خود در حوزه علمیه قم ادامه داد (همان، ۳۵-۳۶). موسوی درچه‌ای در خاطراتش درباره سال دقیق حضور در درس‌های خارج فقه و اصول امام خمینی گزارشی نداده است، ولی درباره حضور در درس مسائل مستحدثه امام خمینی که ایشان در تابستان ۱۳۴۳ ش در منزل خود برگزار می‌کرد، اطلاعاتی داده است: «در زمان آقای بروجردی دو درس تماشایی و دیدنی بود؛ یکی درس خود آقای بروجردی که در مسجد بالا سر برگزار و بیشتر جنبه تشریفاتی داشت، چون ایشان به خاطر کهولت سن قادر نبودند کلاس را مرتب بیایند، و درس دوم درس امام در مسجد سلماسی بود که بعد از درس آقای بروجردی از لحاظ کیفیت و کمیت حرف اول را می‌زد. خوب به خاطر دارم که پایان درس ایشان خیابان صفائیه قم از ازدحام شاگردان راه‌بندان بود. من بعد از فوت آقای بروجردی یکی دو بار به جهت تماشا به کلاس درس امام خمینی رفتم، ولی شاگرد ایشان نبودم... در همان روزها، حاج‌آقا روح‌الله خمینی در ایام تعطیل دروس حوزوی، یک درس با‎ ‏عنوان مسائل مستحدثه گذاشتند که این کلاس غیر از روال همیشگی حاج‌آقا روح‌الله ‎ ‏بود. حضور من در درس ایشان از همین کلاس شروع شد که در منزل خود ایشان در ‎ ‏«‏یخچال قاضی‏» بود... روزنامه‌ها پس از رحلت آیت‌الله بروجردی گزارش‌هایی درباره شمار شاگردان ‎ ‏برخی عالمان حوزه چاپ کردند که بنا بر این گزارش‌ها، درس آقای گلپایگانی‏، نزدیک ‎ ‏به ۷۰ شاگرد داشت، درس آقای شریعتمداری‏ ۳۰ شاگرد و درس آقای نجفی‎ ‏مرعشی هم در همین حدود بود؛ اما در درس آیت‌الله خمینی، ۴۰۰ طلبه شرکت ‎ ‏می‌کردند که رقم قابل توجهی بود. من سرانجام آیت‌الله خمینی را اعلم و اتقی ‎ ‏تشخیص داده و ایشان را به‌عنوان مرجع تقلید خودم انتخاب کردم» (همان، ۶۴-۷۲). او هم‌زمان با تحصیل، به تدریس هم می‌پرداخت و ازجمله ادبیات عرب و معانی و بیان، از کتاب ‎ ‏مختصر المعانی و ‏مطول را در مسجد اعظم تدریس می‌کرد و برای چند نفر نیز کتاب کلیله و دمنه را درس می‌داد (همان، ۳۷).
 
موسوی درچه‌ای در کنار تحصیل، همراه با جمعی از طلاب چون حجت‌الله کیانی و شیخ اسدالله خادمی نجف‌آبادی، به سفرهای تبلیغی با هدف مبارزه با اعمال غیرشرعی پرداخت و سخنرانی کرد. به همین علت مورد تقدیر و تشویق آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی (که از شاگردان جدش سید محمدباقر درچه‌ای بود) قرار گرفت. در همان زمان وقتی سید علی‌محمد یثربی، از روحانیان برجسته کاشان و از مدرسان حوزه علمیه درگذشت، به دستور آیت‌الله بروجردی ازجمله طلاب شرکت‌کننده در مراسم تشییع آیت‌الله یثربی بود (همان، ۴۷-۵۴). در همین دوران از سوی آیت‌الله کاشانی به آیت‌الله حجتی (از روحانیان بوشهر) معرفی و مأمور تبلیغ در بوشهر شد (همان، ۶۶-۶۹).
سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۱۷ ش در درچه اصفهان و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش سیدنصرالله درچه‌ای از روحانیان درچه و جد پدری‌اش سیدمحمدحسین موسوی‏، معروف به «‏محدث درچه‌ای» از شاگردان میرزا حسن شیرازی معروف به میرزا بزرگ و میرزا حبیب‌الله رشتی و جد اعلای او سیدمرتضی درچه‌ای‏، از عالمان مورد احترام منطقه بود. جد مادری وی هم سیدمحمدباقر درچه‌ای، عالم برجسته عصر مشروطه اصفهان بود (در وادی عشق: خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدتقی موسوی درچه‌ای، ۱-۴). سیدتقی موسوی درچه‌ای تحصیلات خود را در مکتب‌خانه نزد سیدجعفر آغاز کرد و خواندن و نوشتن را در آنجا فراگرفت. او دوران ابتدایی را در دبستان درچه گذراند (همان، ۱۷-۲۰). آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به همین منظور راهی اصفهان شد و قسمت‌هایی از مقدمات و صرف و نحو و شرح لمعه را در مدارس نیم آور، ذوالفقار، صدر، جده بزرگ، جده کوچک، ملا عبدالله و... نزد استادانی چون سیداحمد امامی اصفهانی، سیدعطاءالله فقیهی (درس‌های مغنی و معالم) و سیدنورالله مرتضوی (کتاب ‎ ‏امثله) گذراند. موسوی درچه‌ای در اصفهان و در کنار تحصیل در حوزه، دوره دبیرستان را در مدارس سعدی و هراتی به پایان رساند (همان، ۲۷-۳۱).
سید تقی موسوی درچه‌ای پس از فوت آیت‌الله بروجردی ازجمله طلاب فعال در تبلیغ مرجعیت امام خمینی بود و با شروع نهضت اسلامی به رهبری ایشان، وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد. حضور در سخنرانی امام علیه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، رساندن نامه‌های محرمانه امام خمینی به علمای فارس آقایان شیخ بهاءالدین محلاتی، سید عبدالحسین دستغیب، شیخ صدرالدین حائری شیرازی و برگزاری جلسات هفتگی از اقدامات او بود. او در همان زمان به همراهی یکی دیگر از روحانیان به شهرهای اطراف شیراز ازجمله جهرم و فسا و اردکان رفت و در فسا دستگیر شد، ولی پس از دو روز آزاد و تحت نظر به شیراز منتقل و سپس روانه تهران شد (همان، ۷۴-۷۷). در جشن نیمه شعبان آن سال به توزیع اعلامیه‌ها پرداخت و به همین علت توسط نیروهای حکومت پهلوی شناسایی و دستگیر شد و پس از بازجویی در شهربانی به ساواک قم منتقل شد و مدت سی روز در زندان بود (همان، ۷۸-۸۳). پس از آزادی و در جریان سفر شاه به قم در بهمن ۱۳۴۱، همراه با طلاب در تظاهراتی علیه آن سفر شرکت کرد و همراه با آنان طاق نصرت‌هایی را که به همین مناسبت در قم نصب شده بود، از بین برد (همان، ۹۰-۹۲). چندی بعد دوباره و به زعم ارتباط با محمدحسن املایی خوزانی، از روحانیان مبارز دستگیر و زندانی شد و پس از مدتی بازجویی، با وساطت آیت‌الله گلپایگانی آزاد شد. پس از آن راهی شهرری شد و در مدرسه برهان به تحصیل ادامه داد. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش هم در تهران حضور داشت و در تظاهرات مردم علیه حکومت پهلوی و دستگیری امام خمینی شرکت کرد. با هجرت علما ازجمله مراجع بزرگ به تهران در اعتراض به دستگیری و حبس امام خمینی در تهران، همراه با عبدالرحیم ربانی شیرازی، اکبر هاشمی رفسنجانی و... طومارهایی را در تأیید مرجعیت امام خمینی امضا کردند. همچنین حجره او در مدرسه برهان محل سکونت برخی از روحانیان ازجمله حسینعلی منتظری بود. به همین علت به ساواک احضار شد. پس از آن دوباره به قم بازگشت و به تحصیل در حوزه علمیه قم ادامه داد و در همین دوران در درس‌های حسینعلی منتظری شرکت می‌کرد؛ کلاس‌هایی که در آنجا بحث‌های سیاسی ازجمله درباره انقلاب الجزایر که نقش انگیزشی مهمی در فعالان سیاسی داشت، صورت می‌گرفت (همان، ۹۳-۱۱۰). پس از آزادی و بازگشت امام خمینی به قم در فروردین ۱۳۴۳، در برگزاری جشن‌های آزادی ایشان در قم نقش داشت.
موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۳۴ ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت. او درس رسایل و مکاسب را پیش شیخ محمدتقی ستوده و ‏شیخ مصطفی اعتمادی فراگرفت. ‏کفایه را هم نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی‎ ‏و شیخ مرتضی بنی‌فضل آموخت. چند سال نیز در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی، آیت‌الله میرزاهاشم آملی و حسینعلی منتظری‎ ‏شرکت کرد. در همان زمان به دستور آیت‌الله بروجردی، مدرسه علمیه‌ای در شهرری تأسیس شد و افرادی چون غلامرضا رضوانی، محمد آل اسحاق، توسلی خراسانی، محمد امامی کاشانی و ابراهیم امینی نجف‌آبادی در آنجا تدریس می‌کردند و وی در آن درس‌ها شرکت می‌کرد، ولی این مدرسه مدتی بعد و در دوره حیات آیت‌الله بروجردی تعطیل شد و او بار دیگر به قم بازگشت و به تحصیلات خود در حوزه علمیه قم ادامه داد (همان، ۳۵-۳۶). موسوی درچه‌ای در خاطراتش درباره سال دقیق حضور در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی گزارشی نداده است، ولی درباره حضور در درس مسائل مستحدثه امام‌خمینی که ایشان در تابستان ۱۳۴۳ ش در منزل خود برگزار می‌کرد، اطلاعاتی داده است: «در زمان آقای بروجردی دو درس تماشایی و دیدنی بود؛ یکی درس خود آقای بروجردی که در مسجد بالا سر برگزار و بیشتر جنبه تشریفاتی داشت، چون ایشان به خاطر کهولت سن قادر نبودند کلاس را مرتب بیایند، و درس دوم درس امام در مسجد سلماسی بود که بعد از درس آقای بروجردی از لحاظ کیفیت و کمیت حرف اول را می‌زد. خوب به خاطر دارم که پایان درس ایشان خیابان صفائیه قم از ازدحام شاگردان راه‌بندان بود. من بعد از فوت آقای بروجردی یکی دو بار به جهت تماشا به کلاس درس امام‌خمینی رفتم، ولی شاگرد ایشان نبودم... در همان روزها، حاج‌آقا روح‌الله خمینی در ایام تعطیل دروس حوزوی، یک درس با‎ ‏عنوان مسائل مستحدثه گذاشتند که این کلاس غیر از روال همیشگی حاج‌آقا روح‌الله ‎ ‏بود. حضور من در درس ایشان از همین کلاس شروع شد که در منزل خود ایشان در ‎ ‏«‏یخچال قاضی‏» بود... روزنامه‌ها پس از رحلت آیت‌الله بروجردی گزارش‌هایی درباره شمار شاگردان ‎ ‏برخی عالمان حوزه چاپ کردند که بنا بر این گزارش‌ها، درس آقای گلپایگانی‏، نزدیک ‎ ‏به ۷۰ شاگرد داشت، درس آقای شریعتمداری‏ ۳۰ شاگرد و درس آقای نجفی‎ ‏مرعشی هم در همین حدود بود؛ اما در درس آیت‌الله خمینی، ۴۰۰ طلبه شرکت ‎ ‏می‌کردند که رقم قابل توجهی بود. من سرانجام آیت‌الله خمینی را اعلم و اتقی ‎ ‏تشخیص داده و ایشان را به‌عنوان مرجع تقلید خودم انتخاب کردم» (همان، ۶۴-۷۲). او هم‌زمان با تحصیل، به تدریس هم می‌پرداخت و ازجمله ادبیات عرب و معانی و بیان، از کتاب ‎ ‏مختصر المعانی و ‏مطول را در مسجد اعظم تدریس می‌کرد و برای چند نفر نیز کتاب کلیله و دمنه را درس می‌داد (همان، ۳۷).
موسوی درچه‌ای در ۴ آبان ۱۳۴۳ در مهیا کردن مقدمات سخنرانی امام خمینی علیه کاپیتولاسیون نقش داشت و وظیفه مهم او در منزل امام خمینی نصب چند بلندگو، پیش‌بینی چند باتری برای مواقع اضطراری و قطع احتمالی برق و جلوگیری از قطع سیم‌های بلندگو توسط مأموران امنیتی بود. در آن روز در فاصله ۵/۱ متری جلوی امام خمینی و در میان جمعیت حضور داشت (همان، ۱۱۹-۱۲۴). پس از تبعید امام خمینی به خارج از کشور در ۱۳ آبان آن سال، با همکاری منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به انتشار شبنامه علیه حکومت پهلوی دست زد. او در بهمن آن سال در برگزاری دعای توسل در مسجد بالا سر حضرت معصومه (س) سهیم بود و در همان زمان ازجمله طلابی بود که با همکاری شهید محمد منتظری، تصویر امام خمینی را بر سردر فیضیه نصب کرد (همان، ۱۳۴-۱۳۷). تهیه شعارهای انقلابی بر روی بادبزن، امضای نامه‌های پیگیری سلامت امام خمینی به نخست‌وزیر هویدا با برنامه‌ریزی و طراحی یکی از مراجع و سید جلال‌الدین طاهری اصفهانی، سفر تبلیغی به یزد، فعالیت برای لغو حکم اعدام بخارایی و همراهانش (اعضای هیئت‌های مؤتلفه اسلامی)، فعالیت در مراسم شهادت سید کاظم قریشی خمینی همراه با سید مهدی امام جمارانی در خمین و... از دیگر فعالیت‌های او پس از تبعید امام خمینی به خارج از کشور بود (۱۳۸-۱۵۸).
موسوی درچه‌ای در کنار تحصیل، همراه با جمعی از طلاب چون حجت‌الله کیانی و شیخ اسدالله خادمی نجف‌آبادی، به سفرهای تبلیغی با هدف مبارزه با اعمال غیرشرعی پرداخت و سخنرانی کرد. به همین علت مورد تقدیر و تشویق آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی (که از شاگردان جدش سیدمحمدباقر درچه‌ای بود) قرار گرفت. در همان زمان وقتی سیدعلی‌محمد یثربی، از روحانیان برجسته کاشان و از مدرسان حوزه علمیه درگذشت، به دستور آیت‌الله بروجردی ازجمله طلاب شرکت‌کننده در مراسم تشییع آیت‌الله یثربی بود (همان، ۴۷-۵۴). در همین دوران از سوی آیت‌الله کاشانی به آیت‌الله حجتی (از روحانیان بوشهر) معرفی و مأمور تبلیغ در بوشهر شد (همان، ۶۶-۶۹).
سید تقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۴۴ ش به عراق رفت و به بیت امام رفت‌وآمد داشت و به‌خصوص با سید مصطفی خمینی رابطه‌ای دوستانه برقرار کرد و در پیاده‌روی‌های او به کربلا که همراه با جمعی از روحانیان انجام می‌شد، شرکت می‌کرد (همان، ۱۸۳). با آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) امام خمینی در مسجد شیخ انصاری، در آن درس شرکت می‌کرد و مدت چهار سال در آن درس حضور می‌یافت (در وادی عشق، ۳۳؛ قاسمی، ج ۲، ۲۰۲). البته حضور او مداوم نبود، بلکه در مجموع مدت حضور او در درس خارج فقه امام خمینی به چهار سال می‌رسد. او درباره درس امام خمینی در نجف اشرف می‌گوید: «درس آیت‌الله خمینی ویژگی خاصی داشت، چون آن زمان در نجف رسم بر این بود‎ ‏که در میان درس به استاد اشکال نمی‌کردند، یعنی در بین درس مباحثه‌ای پیش نمی‌آمد و بدون سؤال و جواب کلاس به پایان می‌رسید، اما کلاس‌های درس آقای خمینی به این شکل نبود. ایشان بارها فرموده بودند که کلاس درس، مجلس روضه نیست، طلاب باید اشکال و سؤال و بحث کنند تا در علم و فقه پخته شوند؛ اگر اشکالی به ذهن‌تان آمد بگویید.‏ ‏نخستین کسی که به‌عنوان مستشکل ـ پرسش‌کننده ـ درسِ حضرت آقای خمینی ‎ ‏سؤال و اشکال کرد و ایشان هم پاسخ دادند، حاج‌آقا مصطفی خمینی فرزند ایشان ‎ ‏بود. شاید دیگران نخواستند آغازگر اشکالات درسی باشند، پس از آقا مصطفی، آقای ‎ ‏دکتر محمدصادقی و آقایان دیگر ازجمله آقای رضوانی از ایشان سؤال کرده و ‎ ‏آیت‌الله خمینی هم استقبال نموده و پاسخ گفتند. دوران کوتاه درس خارج آیت‌الله ‎ ‏خمینی، در نجف اشرف در حقیقت یکی از درس‌های عمیق و کم‌نظیر این حوزه به ‎ ‏شمار می‌آمد» (در وادی عشق، ۱۷۲-۱۷۳). هم‌زمان به ‎ ‏مدت چهار سال کتاب مختصرالمعانی و ‏لمعه را در حوزه علمیه قم تدریس می‌کرد (همان، ۳۷).
سیدتقی موسوی درچه‌ای پس از فوت آیت‌الله بروجردی ازجمله طلاب فعال در تبلیغ مرجعیت امام‌خمینی بود و با شروع نهضت اسلامی به رهبری ایشان، وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد. حضور در سخنرانی امام علیه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، رساندن نامه‌های محرمانه امام‌خمینی به علمای فارس آقایان شیخ بهاءالدین محلاتی، سیدعبدالحسین دستغیب، شیخ صدرالدین حائری شیرازی و برگزاری جلسات هفتگی از اقدامات او بود. او در همان زمان به همراهی یکی دیگر از روحانیان به شهرهای اطراف شیراز ازجمله جهرم و فسا و اردکان رفت و در فسا دستگیر شد، ولی پس از دو روز آزاد و تحت نظر به شیراز منتقل و سپس روانه تهران شد (همان، ۷۴-۷۷). در جشن نیمه شعبان آن سال به توزیع اعلامیه‌ها پرداخت و به همین علت توسط نیروهای حکومت پهلوی شناسایی و دستگیر شد و پس از بازجویی در شهربانی به ساواک قم منتقل شد و مدت سی روز در زندان بود (همان، ۷۸-۸۳). پس از آزادی و در جریان سفر شاه به قم در بهمن ۱۳۴۱، همراه با طلاب در تظاهراتی علیه آن سفر شرکت کرد و همراه با آنان طاق نصرت‌هایی را که به همین مناسبت در قم نصب شده بود، از بین برد (همان، ۹۰-۹۲). چندی بعد دوباره و به زعم ارتباط با محمدحسن املایی خوزانی، از روحانیان مبارز دستگیر و زندانی شد و پس از مدتی بازجویی، با وساطت آیت‌الله گلپایگانی آزاد شد. پس از آن راهی شهرری شد و در مدرسه برهان به تحصیل ادامه داد. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش هم در تهران حضور داشت و در تظاهرات مردم علیه حکومت پهلوی و دستگیری امام‌خمینی شرکت کرد. با هجرت علما ازجمله مراجع بزرگ به تهران در اعتراض به دستگیری و حبس امام‌خمینی در تهران، همراه با عبدالرحیم ربانی شیرازی، اکبر هاشمی رفسنجانی و... طومارهایی را در تأیید مرجعیت امام‌خمینی امضا کردند. همچنین حجره او در مدرسه برهان محل سکونت برخی از روحانیان ازجمله حسینعلی منتظری بود. به همین علت به ساواک احضار شد. پس از آن دوباره به قم بازگشت و به تحصیل در حوزه علمیه قم ادامه داد و در همین دوران در درس‌های حسینعلی منتظری شرکت می‌کرد؛ کلاس‌هایی که در آنجا بحث‌های سیاسی ازجمله درباره انقلاب الجزایر که نقش انگیزشی مهمی در فعالان سیاسی داشت، صورت می‌گرفت (همان، ۹۳-۱۱۰). پس از آزادی و بازگشت امام‌خمینی به قم در فروردین ۱۳۴۳، در برگزاری جشن‌های آزادی ایشان در قم نقش داشت.
او در بازگشت به کشور در آبادان دستگیر شد و پس از بازجویی به تهران انتقال یافت و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد و تحت شکنجه قرار گرفت. بر اثر شدت شکنجه‌ها مصدوم شد و مدتی هم در بیمارستان بستری گردید. وی پس از بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد (همان، ۲۰۶-۲۸۵). پس از آزادی راهی شهرری شد و مدتی در مدرسه علمیه برهان در درس خارج مکاسب شیخ محمدرضا بروجردی حضور یافت (همان، ۳۵). هم‌زمان در مدرسه برهان ‎ ‏شهرری، کتاب‌های معالم‌الاصول‏، ‏مغنی باب رابع، ‏مختصرالمعانی‏، ‏سیوطی و حتی ‎ ‏شرایع محقق را درس می‌داد (همان، ۳۷). در کنار آن به تدریس در دبیرستان قدس که از مدارس اسلامی شهرری بود، می‌پرداخت. سپس نظارت و سرپرستی مدرسه سجادی را هم بر عهده گرفت (همان، ۲۹۲-۳۰۲). موسوی درچه‌ای به فعالیت‌های سیاسی نیز ادامه داد. چاپ اعلامیه علیه حکومت پهلوی، مأموریت رساندن نامه منتظری و ربانی شیرازی به آخوند ملاعلی معصومی همدانی (معروف به آخوند همدانی) و سید نصرالدین بنی‌صدر در همدان، آیت‌الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی در قزوین، علی‌اصغر صالحی در کرمان، شیخ عباس پورمحمدی در رفسنجان، شیخ محمد صدوقی یزدی و سید روح‌الله خاتمی در یزد و آیت‌الله خوانساری در قم، سفرهای متعدد برای انتقال اعلامیه‌ها و پیام‌های امام خمینی به عراق و دستگیری و شکنجه در زندان قزل‌قلعه، حضور در جامعه روحانیت مبارز تهران به همراه مرتضی مطهری، سید محمد حسینی بهشتی، محمدجواد باهنر، محمدرضا مهدوی کنی و اکبر هاشمی رفسنجانی و...، فعالیت در تحریم جشن‌های نیمه شعبان، حضور در مدرسه رفاه همراه با شهید محمد منتظری، شمه‌ای از کارنامه هفت هزار روزه آن روحانی وارسته است (همان، ۳۲۰-۳۹۵؛ روحانی صدر، ۹۲-۱۱۲). هم‌زمان با روحانیان مبارز تهران اعلامیه‌هایی را علیه حکومت پهلوی امضا می‌کرد (سیر مبارزات امام خمینی به روایت اسناد ساواک، ج ۱۱، ۴۹۶-۴۹۸؛ همان، ج ۱۲، ۱۱۳-۱۱۴، ۳۰۴-۳۰۵؛ همان، ج ۱۳، ۳۱۴-۳۱۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۹، ۱۹۴، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۸۲، ۲۸۹، ۳۰۸، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۲، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۵، ۵۰۰، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶).
موسوی درچه‌ای در ۴ آبان ۱۳۴۳ در مهیا کردن مقدمات سخنرانی امام‌خمینی علیه کاپیتولاسیون نقش داشت و وظیفه مهم او در منزل امام‌خمینی نصب چند بلندگو، پیش‌بینی چند باتری برای مواقع اضطراری و قطع احتمالی برق و جلوگیری از قطع سیم‌های بلندگو توسط مأموران امنیتی بود. در آن روز در فاصله ۵/۱ متری جلوی امام‌خمینی و در میان جمعیت حضور داشت (همان، ۱۱۹-۱۲۴). پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور در ۱۳ آبان آن سال، با همکاری منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به انتشار شبنامه علیه حکومت پهلوی دست زد. او در بهمن آن سال در برگزاری دعای توسل در مسجد بالا سر حضرت معصومه (س) سهیم بود و در همان زمان ازجمله طلابی بود که با همکاری شهید محمد منتظری، تصویر امام‌خمینی را بر سردر فیضیه نصب کرد (همان، ۱۳۴-۱۳۷). تهیه شعارهای انقلابی بر روی بادبزن، امضای نامه‌های پیگیری سلامت امام‌خمینی به نخست‌وزیر هویدا با برنامه‌ریزی و طراحی یکی از مراجع و سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی، سفر تبلیغی به یزد، فعالیت برای لغو حکم اعدام بخارایی و همراهانش (اعضای هیئت‌های مؤتلفه اسلامی)، فعالیت در مراسم شهادت سیدکاظم قریشی خمینی همراه با سیدمهدی امام جمارانی در خمین و... از دیگر فعالیت‌های او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور بود (۱۳۸-۱۵۸).
موسوی درچه‌ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حضور در جلسات جامعه روحانیت مبارز، از اموال عمومی در کمیته انقلاب اسلامی در شهرری و مدرسه رفاه حراست می‌کرد. با آغاز جنگ تحمیلی، ضمن حضور دائم در سنگرهای دفاع، لطمات زیاد شکنجه‌های طاقت‌فرسای کمیته مشترک ضدخرابکاری او را به رنج و تعب انداخت، اما او مبارزه در جبهه را ترک نکرد. پس از تأیید تشکیل مجمع روحانیون از سوی امام خمینی، از اعضای فعال آن بود. همچنین در ایام جنگ مدیریت نشریه کودک، نوجوان، جوان و خانواده شاهد را عهده‌دار بود (در وادی عشق، ۴۰۰-۴۰۵). او که در سال ۱۳۶۷ ش از امام خمینی اجازه‌نامه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج ۲۱، ۱۱۲)، در کنار فعالیت‌های اجرایی، بیش از ده سال در دانشکده پیراپزشکی، دانشکده ‎ ‏توانبخشی و دانشکده پرستاری و مامایی، درس‌های معارف، متون، تاریخ تحلیلی و ‎ ‏اخلاق را تدریس می‌کرد. تألیفات او عبارت است از: ‏قصه‌های خواندنی از چهره‌های ماندنی‏، ‏ ستاره‌ای از شرق: شرح احوال و وقایع عصر علامه سید محمدباقر درچه‌ای، ‏کرامات در آیینه خاطرات‏، ‏نمادی از مبلغ اسلام‏، ‏یادمان‌ها‏، ‏مقاله‌های روح و ‏خورشید جهان فقاهت. در کنار کارهای تحقیقاتی، مجله‌ای را به نام صراط‎ ‏منتشر کرد و خودش ‎ ‏مدیرمسئولی و سردبیری آن را بر عهده داشت و تعداد چهارده شماره از آن را چاپ کرد که شامل ‎ ‏مقالات علمی، دینی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی بود. بیش از یک دهه، سردبیر و مدیر مسئول مجله شاهد وابسته به بنیاد شهید بود (همان، ۳۷-۳۸)‏.‏
سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۴۴ ش به عراق رفت و به بیت امام رفت‌وآمد داشت و به‌خصوص با سیدمصطفی خمینی رابطه‌ای دوستانه برقرار کرد و در پیاده‌روی‌های او به کربلا که همراه با جمعی از روحانیان انجام می‌شد، شرکت می‌کرد (همان، ۱۸۳). با آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) امام‌خمینی در مسجد شیخ انصاری، در آن درس شرکت می‌کرد و مدت چهار سال در آن درس حضور می‌یافت (در وادی عشق، ۳۳؛ قاسمی، ج ۲، ۲۰۲). البته حضور او مداوم نبود، بلکه در مجموع مدت حضور او در درس خارج فقه امام‌خمینی به چهار سال می‌رسد. او درباره درس امام‌خمینی در نجف اشرف می‌گوید: «درس آیت‌الله خمینی ویژگی خاصی داشت، چون آن زمان در نجف رسم بر این بود‎ ‏که در میان درس به استاد اشکال نمی‌کردند، یعنی در بین درس مباحثه‌ای پیش نمی‌آمد و بدون سؤال و جواب کلاس به پایان می‌رسید، اما کلاس‌های درس آقای خمینی به این شکل نبود. ایشان بارها فرموده بودند که کلاس درس، مجلس روضه نیست، طلاب باید اشکال و سؤال و بحث کنند تا در علم و فقه پخته شوند؛ اگر اشکالی به ذهن‌تان آمد بگویید.‏ ‏نخستین کسی که به‌عنوان مستشکل ـ پرسش‌کننده ـ درسِ حضرت آقای خمینی ‎ ‏سؤال و اشکال کرد و ایشان هم پاسخ دادند، حاج‌آقا مصطفی خمینی فرزند ایشان ‎ ‏بود. شاید دیگران نخواستند آغازگر اشکالات درسی باشند، پس از آقا مصطفی، آقای ‎ ‏دکتر محمدصادقی و آقایان دیگر ازجمله آقای رضوانی از ایشان سؤال کرده و ‎ ‏آیت‌الله خمینی هم استقبال نموده و پاسخ گفتند. دوران کوتاه درس خارج آیت‌الله ‎ ‏خمینی، در نجف اشرف در حقیقت یکی از درس‌های عمیق و کم‌نظیر این حوزه به ‎ ‏شمار می‌آمد» (در وادی عشق، ۱۷۲-۱۷۳). هم‌زمان به ‎ ‏مدت چهار سال کتاب مختصرالمعانی و ‏لمعه را در حوزه علمیه قم تدریس می‌کرد (همان، ۳۷).
سید تقی موسوی درچه‌ای در روز ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ در شهرری درگذشت و در صحن حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد (همان، ۴۰۵).
او در بازگشت به کشور در آبادان دستگیر شد و پس از بازجویی به تهران انتقال یافت و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد و تحت شکنجه قرار گرفت. بر اثر شدت شکنجه‌ها مصدوم شد و مدتی هم در بیمارستان بستری گردید. وی پس از بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد (همان، ۲۰۶-۲۸۵). پس از آزادی راهی شهرری شد و مدتی در مدرسه علمیه برهان در درس خارج مکاسب شیخ محمدرضا بروجردی حضور یافت (همان، ۳۵). هم‌زمان در مدرسه برهان ‎ ‏شهرری، کتاب‌های معالم‌الاصول‏، ‏مغنی باب رابع، ‏مختصرالمعانی‏، ‏سیوطی و حتی ‎ ‏شرایع محقق را درس می‌داد (همان، ۳۷). در کنار آن به تدریس در دبیرستان قدس که از مدارس اسلامی شهرری بود، می‌پرداخت. سپس نظارت و سرپرستی مدرسه سجادی را هم بر عهده گرفت (همان، ۲۹۲-۳۰۲). موسوی درچه‌ای به فعالیت‌های سیاسی نیز ادامه داد. چاپ اعلامیه علیه حکومت پهلوی، مأموریت رساندن نامه منتظری و ربانی شیرازی به آخوند ملاعلی معصومی همدانی (معروف به آخوند همدانی) و سیدنصرالدین بنی‌صدر در همدان، آیت‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی در قزوین، علی‌اصغر صالحی در کرمان، شیخ عباس پورمحمدی در رفسنجان، شیخ محمد صدوقی یزدی و سیدروح‌الله خاتمی در یزد و آیت‌الله خوانساری در قم، سفرهای متعدد برای انتقال اعلامیه‌ها و پیام‌های امام‌خمینی به عراق و دستگیری و شکنجه در زندان قزل‌قلعه، حضور در جامعه روحانیت مبارز تهران به همراه مرتضی مطهری، سیدمحمد حسینی بهشتی، محمدجواد باهنر، محمدرضا مهدوی کنی و اکبر هاشمی رفسنجانی و...، فعالیت در تحریم جشن‌های نیمه شعبان، حضور در مدرسه رفاه همراه با شهید محمد منتظری، شمه‌ای از کارنامه هفت هزار روزه آن روحانی وارسته است (همان، ۳۲۰-۳۹۵؛ روحانی صدر، ۹۲-۱۱۲). هم‌زمان با روحانیان مبارز تهران اعلامیه‌هایی را علیه حکومت پهلوی امضا می‌کرد (سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک، ج ۱۱، ۴۹۶-۴۹۸؛ همان، ج ۱۲، ۱۱۳-۱۱۴، ۳۰۴-۳۰۵؛ همان، ج ۱۳، ۳۱۴-۳۱۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۹، ۱۹۴، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۸۲، ۲۸۹، ۳۰۸، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۲، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۵، ۵۰۰، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶).
منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در وادی عشق (خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید تقی موسوی درچه‌ای) (۱۳۸۹) تدوین عبدالرحیم اباذری. مشخصات نشر: تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج؛ روحانی صدر، حسین (۱۳۹۱)، «آیت‌الله سید تقی موسوی درچه‌ای»، فصلنامه حضور، شماره ۷۳؛ قاسمی، رحیم (۱۳۹۳)، دره الصدق فیمن تلمذ من علما اصفهان بالنجف، ج ۲، قم، مجمع الذخائر الاسلامیه؛ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۲)، ج ۹، ۱۱، ۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
موسوی درچه‌ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حضور در جلسات جامعه روحانیت مبارز، از اموال عمومی در کمیته انقلاب اسلامی در شهرری و مدرسه رفاه حراست می‌کرد. با آغاز جنگ تحمیلی، ضمن حضور دائم در سنگرهای دفاع، لطمات زیاد شکنجه‌های طاقت‌فرسای کمیته مشترک ضدخرابکاری او را به رنج و تعب انداخت، اما او مبارزه در جبهه را ترک نکرد. پس از تأیید تشکیل مجمع روحانیون از سوی امام‌خمینی، از اعضای فعال آن بود. همچنین در ایام جنگ مدیریت نشریه کودک، نوجوان، جوان و خانواده شاهد را عهده‌دار بود (در وادی عشق، ۴۰۰-۴۰۵). او که در سال ۱۳۶۷ ش از امام‌خمینی اجازه‌نامه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج ۲۱، ۱۱۲)، در کنار فعالیت‌های اجرایی، بیش از ده سال در دانشکده پیراپزشکی، دانشکده ‎ ‏توانبخشی و دانشکده پرستاری و مامایی، درس‌های معارف، متون، تاریخ تحلیلی و ‎ ‏اخلاق را تدریس می‌کرد. تألیفات او عبارت است از: ‏قصه‌های خواندنی از چهره‌های ماندنی‏، ‏ ستاره‌ای از شرق: شرح احوال و وقایع عصر علامه سیدمحمدباقر درچه‌ای، ‏کرامات در آیینه خاطرات‏، ‏نمادی از مبلغ اسلام‏، ‏یادمان‌ها‏، ‏مقاله‌های روح و ‏خورشید جهان فقاهت. در کنار کارهای تحقیقاتی، مجله‌ای را به نام صراط‎ ‏منتشر کرد و خودش ‎ ‏مدیرمسئولی و سردبیری آن را بر عهده داشت و تعداد چهارده شماره از آن را چاپ کرد که شامل ‎ ‏مقالات علمی، دینی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی بود. بیش از یک دهه، سردبیر و مدیر مسئول مجله شاهد وابسته به بنیاد شهید بود (همان، ۳۷-۳۸)‏.‏
سیدتقی موسوی درچه‌ای در روز ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ در شهرری درگذشت و در صحن حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد (همان، ۴۰۵).
منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در وادی عشق (خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدتقی موسوی درچه‌ای) (۱۳۸۹) تدوین عبدالرحیم اباذری. مشخصات نشر: تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج؛ روحانی صدر، حسین (۱۳۹۱)، «آیت‌الله سیدتقی موسوی درچه‌ای»، فصلنامه حضور، شماره ۷۳؛ قاسمی، رحیم (۱۳۹۳)، دره الصدق فیمن تلمذ من علما اصفهان بالنجف، ج ۲، قم، مجمع الذخائر الاسلامیه؛ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۲)، ج ۹، ۱۱، ۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.


[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:پروژه شاگردان]]

نسخهٔ ‏۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۲۰

سیدتقی موسوی درچه‌ای، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.

سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۱۷ ش در درچه اصفهان و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش سیدنصرالله درچه‌ای از روحانیان درچه و جد پدری‌اش سیدمحمدحسین موسوی‏، معروف به «‏محدث درچه‌ای» از شاگردان میرزا حسن شیرازی معروف به میرزا بزرگ و میرزا حبیب‌الله رشتی و جد اعلای او سیدمرتضی درچه‌ای‏، از عالمان مورد احترام منطقه بود. جد مادری وی هم سیدمحمدباقر درچه‌ای، عالم برجسته عصر مشروطه اصفهان بود (در وادی عشق: خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدتقی موسوی درچه‌ای، ۱-۴). سیدتقی موسوی درچه‌ای تحصیلات خود را در مکتب‌خانه نزد سیدجعفر آغاز کرد و خواندن و نوشتن را در آنجا فراگرفت. او دوران ابتدایی را در دبستان درچه گذراند (همان، ۱۷-۲۰). آنگاه به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به همین منظور راهی اصفهان شد و قسمت‌هایی از مقدمات و صرف و نحو و شرح لمعه را در مدارس نیم آور، ذوالفقار، صدر، جده بزرگ، جده کوچک، ملا عبدالله و... نزد استادانی چون سیداحمد امامی اصفهانی، سیدعطاءالله فقیهی (درس‌های مغنی و معالم) و سیدنورالله مرتضوی (کتاب ‎ ‏امثله) گذراند. موسوی درچه‌ای در اصفهان و در کنار تحصیل در حوزه، دوره دبیرستان را در مدارس سعدی و هراتی به پایان رساند (همان، ۲۷-۳۱). موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۳۴ ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت. او درس رسایل و مکاسب را پیش شیخ محمدتقی ستوده و ‏شیخ مصطفی اعتمادی فراگرفت. ‏کفایه را هم نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی‎ ‏و شیخ مرتضی بنی‌فضل آموخت. چند سال نیز در درس خارج فقه و اصول امام‌خمینی، آیت‌الله میرزاهاشم آملی و حسینعلی منتظری‎ ‏شرکت کرد. در همان زمان به دستور آیت‌الله بروجردی، مدرسه علمیه‌ای در شهرری تأسیس شد و افرادی چون غلامرضا رضوانی، محمد آل اسحاق، توسلی خراسانی، محمد امامی کاشانی و ابراهیم امینی نجف‌آبادی در آنجا تدریس می‌کردند و وی در آن درس‌ها شرکت می‌کرد، ولی این مدرسه مدتی بعد و در دوره حیات آیت‌الله بروجردی تعطیل شد و او بار دیگر به قم بازگشت و به تحصیلات خود در حوزه علمیه قم ادامه داد (همان، ۳۵-۳۶). موسوی درچه‌ای در خاطراتش درباره سال دقیق حضور در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی گزارشی نداده است، ولی درباره حضور در درس مسائل مستحدثه امام‌خمینی که ایشان در تابستان ۱۳۴۳ ش در منزل خود برگزار می‌کرد، اطلاعاتی داده است: «در زمان آقای بروجردی دو درس تماشایی و دیدنی بود؛ یکی درس خود آقای بروجردی که در مسجد بالا سر برگزار و بیشتر جنبه تشریفاتی داشت، چون ایشان به خاطر کهولت سن قادر نبودند کلاس را مرتب بیایند، و درس دوم درس امام در مسجد سلماسی بود که بعد از درس آقای بروجردی از لحاظ کیفیت و کمیت حرف اول را می‌زد. خوب به خاطر دارم که پایان درس ایشان خیابان صفائیه قم از ازدحام شاگردان راه‌بندان بود. من بعد از فوت آقای بروجردی یکی دو بار به جهت تماشا به کلاس درس امام‌خمینی رفتم، ولی شاگرد ایشان نبودم... در همان روزها، حاج‌آقا روح‌الله خمینی در ایام تعطیل دروس حوزوی، یک درس با‎ ‏عنوان مسائل مستحدثه گذاشتند که این کلاس غیر از روال همیشگی حاج‌آقا روح‌الله ‎ ‏بود. حضور من در درس ایشان از همین کلاس شروع شد که در منزل خود ایشان در ‎ ‏«‏یخچال قاضی‏» بود... روزنامه‌ها پس از رحلت آیت‌الله بروجردی گزارش‌هایی درباره شمار شاگردان ‎ ‏برخی عالمان حوزه چاپ کردند که بنا بر این گزارش‌ها، درس آقای گلپایگانی‏، نزدیک ‎ ‏به ۷۰ شاگرد داشت، درس آقای شریعتمداری‏ ۳۰ شاگرد و درس آقای نجفی‎ ‏مرعشی هم در همین حدود بود؛ اما در درس آیت‌الله خمینی، ۴۰۰ طلبه شرکت ‎ ‏می‌کردند که رقم قابل توجهی بود. من سرانجام آیت‌الله خمینی را اعلم و اتقی ‎ ‏تشخیص داده و ایشان را به‌عنوان مرجع تقلید خودم انتخاب کردم» (همان، ۶۴-۷۲). او هم‌زمان با تحصیل، به تدریس هم می‌پرداخت و ازجمله ادبیات عرب و معانی و بیان، از کتاب ‎ ‏مختصر المعانی و ‏مطول را در مسجد اعظم تدریس می‌کرد و برای چند نفر نیز کتاب کلیله و دمنه را درس می‌داد (همان، ۳۷). موسوی درچه‌ای در کنار تحصیل، همراه با جمعی از طلاب چون حجت‌الله کیانی و شیخ اسدالله خادمی نجف‌آبادی، به سفرهای تبلیغی با هدف مبارزه با اعمال غیرشرعی پرداخت و سخنرانی کرد. به همین علت مورد تقدیر و تشویق آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی (که از شاگردان جدش سیدمحمدباقر درچه‌ای بود) قرار گرفت. در همان زمان وقتی سیدعلی‌محمد یثربی، از روحانیان برجسته کاشان و از مدرسان حوزه علمیه درگذشت، به دستور آیت‌الله بروجردی ازجمله طلاب شرکت‌کننده در مراسم تشییع آیت‌الله یثربی بود (همان، ۴۷-۵۴). در همین دوران از سوی آیت‌الله کاشانی به آیت‌الله حجتی (از روحانیان بوشهر) معرفی و مأمور تبلیغ در بوشهر شد (همان، ۶۶-۶۹). سیدتقی موسوی درچه‌ای پس از فوت آیت‌الله بروجردی ازجمله طلاب فعال در تبلیغ مرجعیت امام‌خمینی بود و با شروع نهضت اسلامی به رهبری ایشان، وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد. حضور در سخنرانی امام علیه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، رساندن نامه‌های محرمانه امام‌خمینی به علمای فارس آقایان شیخ بهاءالدین محلاتی، سیدعبدالحسین دستغیب، شیخ صدرالدین حائری شیرازی و برگزاری جلسات هفتگی از اقدامات او بود. او در همان زمان به همراهی یکی دیگر از روحانیان به شهرهای اطراف شیراز ازجمله جهرم و فسا و اردکان رفت و در فسا دستگیر شد، ولی پس از دو روز آزاد و تحت نظر به شیراز منتقل و سپس روانه تهران شد (همان، ۷۴-۷۷). در جشن نیمه شعبان آن سال به توزیع اعلامیه‌ها پرداخت و به همین علت توسط نیروهای حکومت پهلوی شناسایی و دستگیر شد و پس از بازجویی در شهربانی به ساواک قم منتقل شد و مدت سی روز در زندان بود (همان، ۷۸-۸۳). پس از آزادی و در جریان سفر شاه به قم در بهمن ۱۳۴۱، همراه با طلاب در تظاهراتی علیه آن سفر شرکت کرد و همراه با آنان طاق نصرت‌هایی را که به همین مناسبت در قم نصب شده بود، از بین برد (همان، ۹۰-۹۲). چندی بعد دوباره و به زعم ارتباط با محمدحسن املایی خوزانی، از روحانیان مبارز دستگیر و زندانی شد و پس از مدتی بازجویی، با وساطت آیت‌الله گلپایگانی آزاد شد. پس از آن راهی شهرری شد و در مدرسه برهان به تحصیل ادامه داد. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش هم در تهران حضور داشت و در تظاهرات مردم علیه حکومت پهلوی و دستگیری امام‌خمینی شرکت کرد. با هجرت علما ازجمله مراجع بزرگ به تهران در اعتراض به دستگیری و حبس امام‌خمینی در تهران، همراه با عبدالرحیم ربانی شیرازی، اکبر هاشمی رفسنجانی و... طومارهایی را در تأیید مرجعیت امام‌خمینی امضا کردند. همچنین حجره او در مدرسه برهان محل سکونت برخی از روحانیان ازجمله حسینعلی منتظری بود. به همین علت به ساواک احضار شد. پس از آن دوباره به قم بازگشت و به تحصیل در حوزه علمیه قم ادامه داد و در همین دوران در درس‌های حسینعلی منتظری شرکت می‌کرد؛ کلاس‌هایی که در آنجا بحث‌های سیاسی ازجمله درباره انقلاب الجزایر که نقش انگیزشی مهمی در فعالان سیاسی داشت، صورت می‌گرفت (همان، ۹۳-۱۱۰). پس از آزادی و بازگشت امام‌خمینی به قم در فروردین ۱۳۴۳، در برگزاری جشن‌های آزادی ایشان در قم نقش داشت. موسوی درچه‌ای در ۴ آبان ۱۳۴۳ در مهیا کردن مقدمات سخنرانی امام‌خمینی علیه کاپیتولاسیون نقش داشت و وظیفه مهم او در منزل امام‌خمینی نصب چند بلندگو، پیش‌بینی چند باتری برای مواقع اضطراری و قطع احتمالی برق و جلوگیری از قطع سیم‌های بلندگو توسط مأموران امنیتی بود. در آن روز در فاصله ۵/۱ متری جلوی امام‌خمینی و در میان جمعیت حضور داشت (همان، ۱۱۹-۱۲۴). پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور در ۱۳ آبان آن سال، با همکاری منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به انتشار شبنامه علیه حکومت پهلوی دست زد. او در بهمن آن سال در برگزاری دعای توسل در مسجد بالا سر حضرت معصومه (س) سهیم بود و در همان زمان ازجمله طلابی بود که با همکاری شهید محمد منتظری، تصویر امام‌خمینی را بر سردر فیضیه نصب کرد (همان، ۱۳۴-۱۳۷). تهیه شعارهای انقلابی بر روی بادبزن، امضای نامه‌های پیگیری سلامت امام‌خمینی به نخست‌وزیر هویدا با برنامه‌ریزی و طراحی یکی از مراجع و سیدجلال‌الدین طاهری اصفهانی، سفر تبلیغی به یزد، فعالیت برای لغو حکم اعدام بخارایی و همراهانش (اعضای هیئت‌های مؤتلفه اسلامی)، فعالیت در مراسم شهادت سیدکاظم قریشی خمینی همراه با سیدمهدی امام جمارانی در خمین و... از دیگر فعالیت‌های او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور بود (۱۳۸-۱۵۸). سیدتقی موسوی درچه‌ای در سال ۱۳۴۴ ش به عراق رفت و به بیت امام رفت‌وآمد داشت و به‌خصوص با سیدمصطفی خمینی رابطه‌ای دوستانه برقرار کرد و در پیاده‌روی‌های او به کربلا که همراه با جمعی از روحانیان انجام می‌شد، شرکت می‌کرد (همان، ۱۸۳). با آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) امام‌خمینی در مسجد شیخ انصاری، در آن درس شرکت می‌کرد و مدت چهار سال در آن درس حضور می‌یافت (در وادی عشق، ۳۳؛ قاسمی، ج ۲، ۲۰۲). البته حضور او مداوم نبود، بلکه در مجموع مدت حضور او در درس خارج فقه امام‌خمینی به چهار سال می‌رسد. او درباره درس امام‌خمینی در نجف اشرف می‌گوید: «درس آیت‌الله خمینی ویژگی خاصی داشت، چون آن زمان در نجف رسم بر این بود‎ ‏که در میان درس به استاد اشکال نمی‌کردند، یعنی در بین درس مباحثه‌ای پیش نمی‌آمد و بدون سؤال و جواب کلاس به پایان می‌رسید، اما کلاس‌های درس آقای خمینی به این شکل نبود. ایشان بارها فرموده بودند که کلاس درس، مجلس روضه نیست، طلاب باید اشکال و سؤال و بحث کنند تا در علم و فقه پخته شوند؛ اگر اشکالی به ذهن‌تان آمد بگویید.‏ ‏نخستین کسی که به‌عنوان مستشکل ـ پرسش‌کننده ـ درسِ حضرت آقای خمینی ‎ ‏سؤال و اشکال کرد و ایشان هم پاسخ دادند، حاج‌آقا مصطفی خمینی فرزند ایشان ‎ ‏بود. شاید دیگران نخواستند آغازگر اشکالات درسی باشند، پس از آقا مصطفی، آقای ‎ ‏دکتر محمدصادقی و آقایان دیگر ازجمله آقای رضوانی از ایشان سؤال کرده و ‎ ‏آیت‌الله خمینی هم استقبال نموده و پاسخ گفتند. دوران کوتاه درس خارج آیت‌الله ‎ ‏خمینی، در نجف اشرف در حقیقت یکی از درس‌های عمیق و کم‌نظیر این حوزه به ‎ ‏شمار می‌آمد» (در وادی عشق، ۱۷۲-۱۷۳). هم‌زمان به ‎ ‏مدت چهار سال کتاب مختصرالمعانی و ‏لمعه را در حوزه علمیه قم تدریس می‌کرد (همان، ۳۷). او در بازگشت به کشور در آبادان دستگیر شد و پس از بازجویی به تهران انتقال یافت و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد و تحت شکنجه قرار گرفت. بر اثر شدت شکنجه‌ها مصدوم شد و مدتی هم در بیمارستان بستری گردید. وی پس از بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد (همان، ۲۰۶-۲۸۵). پس از آزادی راهی شهرری شد و مدتی در مدرسه علمیه برهان در درس خارج مکاسب شیخ محمدرضا بروجردی حضور یافت (همان، ۳۵). هم‌زمان در مدرسه برهان ‎ ‏شهرری، کتاب‌های معالم‌الاصول‏، ‏مغنی باب رابع، ‏مختصرالمعانی‏، ‏سیوطی و حتی ‎ ‏شرایع محقق را درس می‌داد (همان، ۳۷). در کنار آن به تدریس در دبیرستان قدس که از مدارس اسلامی شهرری بود، می‌پرداخت. سپس نظارت و سرپرستی مدرسه سجادی را هم بر عهده گرفت (همان، ۲۹۲-۳۰۲). موسوی درچه‌ای به فعالیت‌های سیاسی نیز ادامه داد. چاپ اعلامیه علیه حکومت پهلوی، مأموریت رساندن نامه منتظری و ربانی شیرازی به آخوند ملاعلی معصومی همدانی (معروف به آخوند همدانی) و سیدنصرالدین بنی‌صدر در همدان، آیت‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی در قزوین، علی‌اصغر صالحی در کرمان، شیخ عباس پورمحمدی در رفسنجان، شیخ محمد صدوقی یزدی و سیدروح‌الله خاتمی در یزد و آیت‌الله خوانساری در قم، سفرهای متعدد برای انتقال اعلامیه‌ها و پیام‌های امام‌خمینی به عراق و دستگیری و شکنجه در زندان قزل‌قلعه، حضور در جامعه روحانیت مبارز تهران به همراه مرتضی مطهری، سیدمحمد حسینی بهشتی، محمدجواد باهنر، محمدرضا مهدوی کنی و اکبر هاشمی رفسنجانی و...، فعالیت در تحریم جشن‌های نیمه شعبان، حضور در مدرسه رفاه همراه با شهید محمد منتظری، شمه‌ای از کارنامه هفت هزار روزه آن روحانی وارسته است (همان، ۳۲۰-۳۹۵؛ روحانی صدر، ۹۲-۱۱۲). هم‌زمان با روحانیان مبارز تهران اعلامیه‌هایی را علیه حکومت پهلوی امضا می‌کرد (سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک، ج ۱۱، ۴۹۶-۴۹۸؛ همان، ج ۱۲، ۱۱۳-۱۱۴، ۳۰۴-۳۰۵؛ همان، ج ۱۳، ۳۱۴-۳۱۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۹، ۱۹۴، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۸۲، ۲۸۹، ۳۰۸، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۲، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۵، ۵۰۰، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶). موسوی درچه‌ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حضور در جلسات جامعه روحانیت مبارز، از اموال عمومی در کمیته انقلاب اسلامی در شهرری و مدرسه رفاه حراست می‌کرد. با آغاز جنگ تحمیلی، ضمن حضور دائم در سنگرهای دفاع، لطمات زیاد شکنجه‌های طاقت‌فرسای کمیته مشترک ضدخرابکاری او را به رنج و تعب انداخت، اما او مبارزه در جبهه را ترک نکرد. پس از تأیید تشکیل مجمع روحانیون از سوی امام‌خمینی، از اعضای فعال آن بود. همچنین در ایام جنگ مدیریت نشریه کودک، نوجوان، جوان و خانواده شاهد را عهده‌دار بود (در وادی عشق، ۴۰۰-۴۰۵). او که در سال ۱۳۶۷ ش از امام‌خمینی اجازه‌نامه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج ۲۱، ۱۱۲)، در کنار فعالیت‌های اجرایی، بیش از ده سال در دانشکده پیراپزشکی، دانشکده ‎ ‏توانبخشی و دانشکده پرستاری و مامایی، درس‌های معارف، متون، تاریخ تحلیلی و ‎ ‏اخلاق را تدریس می‌کرد. تألیفات او عبارت است از: ‏قصه‌های خواندنی از چهره‌های ماندنی‏، ‏ ستاره‌ای از شرق: شرح احوال و وقایع عصر علامه سیدمحمدباقر درچه‌ای، ‏کرامات در آیینه خاطرات‏، ‏نمادی از مبلغ اسلام‏، ‏یادمان‌ها‏، ‏مقاله‌های روح و ‏خورشید جهان فقاهت. در کنار کارهای تحقیقاتی، مجله‌ای را به نام صراط‎ ‏منتشر کرد و خودش ‎ ‏مدیرمسئولی و سردبیری آن را بر عهده داشت و تعداد چهارده شماره از آن را چاپ کرد که شامل ‎ ‏مقالات علمی، دینی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی بود. بیش از یک دهه، سردبیر و مدیر مسئول مجله شاهد وابسته به بنیاد شهید بود (همان، ۳۷-۳۸)‏.‏ سیدتقی موسوی درچه‌ای در روز ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ در شهرری درگذشت و در صحن حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد (همان، ۴۰۵). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در وادی عشق (خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدتقی موسوی درچه‌ای) (۱۳۸۹) تدوین عبدالرحیم اباذری. مشخصات نشر: تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج؛ روحانی صدر، حسین (۱۳۹۱)، «آیت‌الله سیدتقی موسوی درچه‌ای»، فصلنامه حضور، شماره ۷۳؛ قاسمی، رحیم (۱۳۹۳)، دره الصدق فیمن تلمذ من علما اصفهان بالنجف، ج ۲، قم، مجمع الذخائر الاسلامیه؛ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۲)، ج ۹، ۱۱، ۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.