سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | |||
| عنوان =سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی | |||
| تصویر =سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی.jpg | |||
| توضیح تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| سرشناسی = | |||
| نام کامل = | |||
| لقب = | |||
| نسب = | |||
| تاریخ تولد =۱۳۰۷ش | |||
| زادگاه =نجف | |||
| تاریخ وفات = | |||
| شهر وفات = | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| محل دفن = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| استادان = | |||
| شاگردان = | |||
| محل تحصیل = | |||
| اجازه روایت از = | |||
| اجازه اجتهاد از = | |||
| اجازه روایت به = | |||
| اجازه اجتهاد به = | |||
| تالیفات = | |||
| سایر = | |||
| سیاسی = | |||
| اجتماعی = | |||
| امضا = | |||
| وبگاه رسمی = | |||
}} | |||
'''سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | '''سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | ||
او در سال ۱۳۰۷ش در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش سیدمرتضی حسینی لنگرودی، یکی از مراجع تقلید عصر خود و از مدرسان دروس عالی در حوزه علمیه قم بود. سیدمحمدحسین مرتضوی در حالی که پنجساله بود، توسط پدرش ملبس به لباس روحانیت شد.<ref>ادهمنژاد، ص۱۹۳.</ref> و مقدمات را در حوزه علمیه نجف اشرف نزد پدرش خواند و سپس در دروس سطح و بخشی از دروس خارج فقه و اصول او حاضر شد. مرتضوی در سال | او در سال ۱۳۰۷ش در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش سیدمرتضی حسینی لنگرودی، یکی از مراجع تقلید عصر خود و از مدرسان دروس عالی در حوزه علمیه قم بود. سیدمحمدحسین مرتضوی در حالی که پنجساله بود، توسط پدرش ملبس به لباس روحانیت شد.<ref>ادهمنژاد، ص۱۹۳.</ref> و مقدمات را در حوزه علمیه نجف اشرف نزد پدرش خواند و سپس در دروس سطح و بخشی از دروس خارج فقه و اصول او حاضر شد. مرتضوی در سال ۱۳۲۹ش از نجف به قم مهاجرت کرد و در درس خارج فقه و اصول آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی و امامخمینی حضور یافت.<ref>شریفرازی، ج۹، ص۳۱۹.</ref> درباره سالهای حضور او در درس امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امامخمینی شرکت میکرد و به همین سبب نیز حمید روحانی در تدوین اسامی شاگردان امامخمینی، نام او را در فهرست شاگردان امامخمینی قرار داد.<ref>روحانی، ج۱، ص۴۶.</ref> او همچنین با آغاز تدریس درس خارج فقه و اصول پدرش در مسجد عشقعلی آن شهر، در آن درسها حضور مییافت. در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، به تحصیل دروس فلسفه و علوم عقلی نزد علامه سیدمحمدحسین طباطبایی میپرداخت.<ref>شریفرازی، ج ۹، ص۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref> علاوه بر آن از درسهای آیات محمدتقی آملی، میرزا مهدی الهی قمشهای و شیخ ابوالحسن شعرانی در تهران حضور مییافت.<ref>«به مناسبت ۲۷ آذر سالروز درگذشت آیتالله شیخ محمدتقی آملی: سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی: در علم و اخلاق عالی و بیادعا بود»، ص۵).</ref> | ||
مرتضوی در سال ۱۳۴۰ ش به درخواست جمعی از متدینان تهران و با تأکید پدرش و جمعی دیگر از بزرگان، به آن شهر رفت و سرپرستی مسجد و مدرسه حاج ابوالفتح را بر عهده گرفت و به تدریس در آن مدرسه پرداخت. او بهطور موقت چنین مسئولیتی را پذیرفته بود، ولی در نهایت در آنجا ماندگار شد.<ref>شریفرازی، ج۹، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> در جریان تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، همراه با روحانیان تهران با صدور اعلامیهای، از آن تصویبنامه با عنوان تسلط بر دین و مقدرات مسلمانان نام بردند و سپس مردم را به شرکت در مجلس دعایی در مسجد حاج عزیزالله تهران دعوت کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۲ ـ ۵۵.</ref> پس از تبعید امامخمینی با ایشان ارتباط داشت و امامخمینی در ۸ مرداد ۱۳۴۵ خطاب به او اجازهنامهای در امور شرعیه صادر کرد.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۵.</ref> همچنین در همان سال به یکی از نامههای وی (احتمالاً درباره مدرسه ابوالفتح تهران) پاسخ داده بود.<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۱۰۸).</ref> | مرتضوی در سال ۱۳۴۰ ش به درخواست جمعی از متدینان تهران و با تأکید پدرش و جمعی دیگر از بزرگان، به آن شهر رفت و سرپرستی مسجد و مدرسه حاج ابوالفتح را بر عهده گرفت و به تدریس در آن مدرسه پرداخت. او بهطور موقت چنین مسئولیتی را پذیرفته بود، ولی در نهایت در آنجا ماندگار شد.<ref>شریفرازی، ج۹، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> در جریان تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، همراه با روحانیان تهران با صدور اعلامیهای، از آن تصویبنامه با عنوان تسلط بر دین و مقدرات مسلمانان نام بردند و سپس مردم را به شرکت در مجلس دعایی در مسجد حاج عزیزالله تهران دعوت کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۲ ـ ۵۵.</ref> پس از تبعید امامخمینی با ایشان ارتباط داشت و امامخمینی در ۸ مرداد ۱۳۴۵ خطاب به او اجازهنامهای در امور شرعیه صادر کرد.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۵.</ref> همچنین در همان سال به یکی از نامههای وی (احتمالاً درباره مدرسه ابوالفتح تهران) پاسخ داده بود.<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۱۰۸).</ref> |
نسخهٔ ۱۰ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۳۵
اطلاعات فردی | |
---|---|
تاریخ تولد | ۱۳۰۷ش |
زادگاه | نجف |
اطلاعات علمی |
سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
او در سال ۱۳۰۷ش در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش سیدمرتضی حسینی لنگرودی، یکی از مراجع تقلید عصر خود و از مدرسان دروس عالی در حوزه علمیه قم بود. سیدمحمدحسین مرتضوی در حالی که پنجساله بود، توسط پدرش ملبس به لباس روحانیت شد.[۱] و مقدمات را در حوزه علمیه نجف اشرف نزد پدرش خواند و سپس در دروس سطح و بخشی از دروس خارج فقه و اصول او حاضر شد. مرتضوی در سال ۱۳۲۹ش از نجف به قم مهاجرت کرد و در درس خارج فقه و اصول آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی و امامخمینی حضور یافت.[۲] درباره سالهای حضور او در درس امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امامخمینی شرکت میکرد و به همین سبب نیز حمید روحانی در تدوین اسامی شاگردان امامخمینی، نام او را در فهرست شاگردان امامخمینی قرار داد.[۳] او همچنین با آغاز تدریس درس خارج فقه و اصول پدرش در مسجد عشقعلی آن شهر، در آن درسها حضور مییافت. در کنار تحصیل دروس خارج فقه و اصول، به تحصیل دروس فلسفه و علوم عقلی نزد علامه سیدمحمدحسین طباطبایی میپرداخت.[۴] علاوه بر آن از درسهای آیات محمدتقی آملی، میرزا مهدی الهی قمشهای و شیخ ابوالحسن شعرانی در تهران حضور مییافت.[۵]
مرتضوی در سال ۱۳۴۰ ش به درخواست جمعی از متدینان تهران و با تأکید پدرش و جمعی دیگر از بزرگان، به آن شهر رفت و سرپرستی مسجد و مدرسه حاج ابوالفتح را بر عهده گرفت و به تدریس در آن مدرسه پرداخت. او بهطور موقت چنین مسئولیتی را پذیرفته بود، ولی در نهایت در آنجا ماندگار شد.[۶] در جریان تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، همراه با روحانیان تهران با صدور اعلامیهای، از آن تصویبنامه با عنوان تسلط بر دین و مقدرات مسلمانان نام بردند و سپس مردم را به شرکت در مجلس دعایی در مسجد حاج عزیزالله تهران دعوت کردند.[۷] پس از تبعید امامخمینی با ایشان ارتباط داشت و امامخمینی در ۸ مرداد ۱۳۴۵ خطاب به او اجازهنامهای در امور شرعیه صادر کرد.[۸] همچنین در همان سال به یکی از نامههای وی (احتمالاً درباره مدرسه ابوالفتح تهران) پاسخ داده بود.[۹]
سیدمحمدحسین مرتضوی در جریان دخالت اوقاف در امور مدارس دینی از طریق امتحانگیری از طلاب، در برابر خواست حکومت مقاومت و از دخالت اوقاف در امور آن مدرسه جلوگیری کرد.[۱۰] وقتی دخالتهای اوقاف در امور آن مدرسه فزونی گرفت، در پاسخ به اعتراض طلاب، رسماً اعلام نمود که در امور آن مدرسه دخالتی ندارد و به این ترتیب مخالفت خود را با اقدامات اوقاف اعلام کرد. دخالت اوقاف در امور آن مدرسه به اندازهای بود که جمعی از محصلان آن مدرسه با ارسال نامههایی به آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم، خواستار تذکر به اوقاف مبنی بر عدم مداخله در امور آن مدرسه شدند. آنان در آن نامه تأکید کردند که «محمدحسین لنگرودی چون خیلی خوشبین به وعدههای ادارات دولتی خاصه اوقاف نبوده، از حضور در جلسه امتحانی که از طرف آقایان معظم الیهما تشکیل شده بود و از ایشان هم دعوت به عمل آمده بود، عذر خواستند».[۱۱] این گزارش نشان از موضع او نسبت به دخالتهای اوقاف در امور مدرسه فوق دارد. رئیس ساواک تهران در گزارشی درباره خودداری طلاب آن مدرسه از شرکت در امتحان مقررشده توسط اوقاف، سیدمحمدحسین مرتضوی را محرک آنان معرفی کرد و تأکید نمود «سیدمحمدحسین لنگرودی از روحانیون ناراحت و مشکوک میباشد که در مواقع مقتضی علیه دولت تبلیغ میکند. ضمناً اعمال و رفتار وی تا حدودی تحت مراقبت میباشد».[۱۲] امامخمینی در ۴ مهر ۱۳۴۶ در نامهای به مرتضوی لنگرودی، از مقاومت وی تقدیر کرد.[۱۳] مرتضوی نیز با ارسال نامهای به امامخمینی، ایشان را در جریان اقدامات اوقاف علیه مدرسه مزبور قرار داد و نگرانی خود را از دخالتهای اوقاف ابراز نمود.[۱۴] او سپس از امامخمینی برای پرداخت شهریه به طلاب آن مدرسه کمک خواست. این درخواست مورد قبول ایشان قرار گرفت و مبلغی را برای مرتضوی لنگرودی ارسال کرد. بر اساس گزارش ساواک، مقرر شده بود سیدصادق لواسانی ماهانه مبلغ یکهزار تومان برای پرداخت شهریه در اختیار او قرار دهد.[۱۵] بر اساس گزارش ساواک، وی با کمک امامخمینی امور مدرسه فوق را با موفقیت اداره میکرد.[۱۶] و «با طلابش، افکار [امام] خمینی را در بین مردم اشاعه» میداد.[۱۷] او پس از آن نیز به فعالیتهای خود بهخصوص در مدرسه ابوالفتح ادامه داد و در اغلب مسائل سیاسی حساس از امامخمینی استفتا میکرد. ازجمله در سال ۱۳۴۹ ش درباره سربازی طلاب یا گرفتن معافیت، نامهای به امامخمینی با عنوان «آیتاللهالعظمی سیدنا الخمینی» نوشت و از ایشان استفتا کرد.[۱۸] در پی بروز شایعاتی مبنی بر موافقت امامخمینی با دخالت اوقاف در امور مدرسه ابوالفتح تهران و یا داده شدن سرپرستی آن به فرد دیگری، امامخمینی با ارسال نامهای به او، موارد فوق را تکذیب کرد.[۱۹]
مرتضوی لنگرودی در جریان برگزاری جشن تاجگذاری شاه در همان سال، در اقدام هماهنگ روحانیان مبارز تهران در اعتراض علیه آن جشن نقش داشت.[۲۰] مرتضوی پس از دستگیری و تبعید سیدصادق لواسانی، از اقدام حکومت پهلوی انتقاد کرد و آن را نشانه ترس آن حکومت دانست و تأکید کرد
«این دستگاه چون خائف است، دست به هر اقدامی میزند، والا معنی ندارد چون مردم مسلمان {امام} خمینی را مجتهد میدانند و وجوه خود را به علت عدم دسترسی به ایشان، به نماینده او {سیدصادق لواسانی} میدهند و این کار جرم نیست، ولی آقای لواسانی را به این جرم که پول میگیرد و یا پول میدهد دستگیر میکنند».[۲۱]
بر اساس گزارش ساواک، وی پس از آن مسئولیت تقسیم شهریه امامخمینی در تهران را بر عهده داشت و به این سبب از طرف ساواک تحت کنترل قرار گرفت.[۲۲] او در ۱۳۵۲ با ارسال نامهای به امامخمینی از برخی اقدامات حکومت پهلوی در هجمه به دین اظهار نگرانی کرده بود و امامخمینی نیز در پاسخ به نامه او، آن اقدامات را ناشی از سستی و ضعف علما در مبارزه با حکومت پهلوی دانسته و بر تداوم مبارزه تأکید کرده بود.[۲۳] امامخمینی همچنین در زمستان ۱۳۵۲ در نامهای به دامادشان محمدحسن اعرابی، محمدحسین مرتضوی لنگرودی را یکی از معتمدان خود در تهران معرفی کرده و خواستار ارسال وجوهات به او شده بود.[۲۴] ایشان در نامهای دیگر در همان سال و خطاب به سیداحمد خمینی در تهران، از سیدمحمدحسین مرتضوی بهعنوان یکی از افراد مورد اعتماد خود در تهران نام برد.[۲۵]
مرتضوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس و اداره مدرسه ابوالفتح تهران ادامه داد و امامخمینی در ۱۳۵۸ در دیدار با جمعی از اعضای کمیته انقلاب اسلامی مستقر در مدرسه حاج ابوالفتح، از وی به نیکی نام برد.[۲۶] وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدریس در مدرسه مزبور ادامه داد و بهویژه در خانهشان به تدریس درس خارج فقه و اصول پرداخت. وی همچنین تولیت مدرسه حاج ابوالفتح تهران را برعهده دارد.[۲۷]
پانویس
- ↑ ادهمنژاد، ص۱۹۳.
- ↑ شریفرازی، ج۹، ص۳۱۹.
- ↑ روحانی، ج۱، ص۴۶.
- ↑ شریفرازی، ج ۹، ص۳۱۹ ـ ۳۲۰.
- ↑ «به مناسبت ۲۷ آذر سالروز درگذشت آیتالله شیخ محمدتقی آملی: سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی: در علم و اخلاق عالی و بیادعا بود»، ص۵).
- ↑ شریفرازی، ج۹، ص۳۱۹-۳۲۰.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۲ ـ ۵۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۱۰۸).
- ↑ آیتاللهالعظمی سید...، ج۱، ص۴۴۵.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۱۴ ـ ۲۱۷.
- ↑ آیتاللهالعظمی سید...، ج۱، ص۴۴۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۱۵۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۱۵۹.
- ↑ سیر مبارزات یاران...، ج۵، ص۴۷۶؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۱۹۰.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۶۳.
- ↑ سیر مبارزات یاران...، ج۶، ص۴۲۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۲۸۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۲، ص۳۹۴).
- ↑ سیر مبارزات یاران...، ج۴، ص۲۷۶ و ۲۷۹؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۱۵۵.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹، ص۲۶۳.
- ↑ سیر مبارات امام در...، ج۱۱، ص۴۲۶.
- ↑ صحیفه امام، ج۳، ص۱۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۳، ص۶۳.
- ↑ سیر مبارزات امام در...، ج۷، ص۳۶۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۷، ص۱۸۸.
- ↑ «به مناسبت ۲۷ آذر سالروز درگذشت آیتالله شیخ محمدتقی آملی: سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی: در علم و اخلاق عالی و بیادعا بود»، ص۵.
منابع
- آیتاللهالعظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۵)، ج۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- ادهمنژاد، محمدتقی (۱۳۸۶)، «سیدمحمدعلی مرتضوی لنگرودی دانشور شکیبا»، ستارگان حرم، ج۲۰، قم، آستانه مقدسه قم: انتشارات زائر.
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- «به مناسبت ۲۷ آذر سالروز درگذشت آیتالله شیخ محمدتقی آملی: سیدمحمدحسین مرتضوی لنگرودی: در علم و اخلاق عالی و بیادعا بود» (۱۳۹۸)، هفتهنامه حریم امام، سال هفتم، شماره ۳۹۹، ۲۱ آذر.
- روحانی، حمید (۱۳۵۸)، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، قم، دارالعلم ـ دارالفکر.
- سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۸۶)، ج۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک (۱۳۹۳)، ج۵ و ۵، ۶، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- شریفرازی، محمد (۱۳۷۲)، گنجینه دانشمندان، ج۹، قم، مؤلف.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، ۲، ۳، ۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۹: آیتالله حاج سیدمحمدصادق لواسانی (۱۳۹۵)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.