۲۰٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
پس از آزادی و بازگشت امامخمینی به قم در فروردین ۱۳۴۳، در برگزاری جشنهای آزادی ایشان در قم نقش داشت. موسوی درچهای در ۴ آبان ۱۳۴۳ در مهیا کردن مقدمات سخنرانی امامخمینی علیه [[کاپیتولاسیون]] نقش داشت و وظیفه مهم او در [[خانه امامخمینی|منزل امامخمینی]] نصب چند بلندگو، پیشبینی چند باتری برای مواقع اضطراری و قطع احتمالی برق و جلوگیری از قطع سیمهای بلندگو توسط مأموران امنیتی بود. در آن روز در فاصله ۵/۱ متری جلوی امامخمینی و در میان جمعیت حضور داشت.<ref>در وادی عشق، ص۱۱۹-۱۲۴.</ref> پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]] در ۱۳ آبان آن سال، با همکاری منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به انتشار شبنامه علیه حکومت پهلوی دست زد. او در بهمن آن سال در برگزاری [[دعای توسل]] در مسجد بالا سر حضرت معصومه(س) سهیم بود و در همان زمان ازجمله طلابی بود که با همکاری [[محمد منتظری]]، تصویر امامخمینی را بر سردر [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] نصب کرد.<ref>در وادی عشق، ص۱۳۴-۱۳۷.</ref> تهیه شعارهای انقلابی بر روی بادبزن، امضای نامههای پیگیری سلامت امامخمینی به نخستوزیر [[امیرعباس هویدا|هویدا]] با برنامهریزی و طراحی یکی از مراجع و [[سیدجلالالدین طاهری اصفهانی]]، سفر تبلیغی به یزد، فعالیت برای لغو حکم اعدام بخارایی و همراهانش (اعضای هیئتهای مؤتلفه اسلامی)، فعالیت در مراسم شهادت سیدکاظم قریشی خمینی همراه با [[سیدمهدی امامجمارانی]] در [[خمین]] و... از دیگر فعالیتهای او پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور بود.<ref>ص۱۳۸-۱۵۸.</ref> | پس از آزادی و بازگشت امامخمینی به قم در فروردین ۱۳۴۳، در برگزاری جشنهای آزادی ایشان در قم نقش داشت. موسوی درچهای در ۴ آبان ۱۳۴۳ در مهیا کردن مقدمات سخنرانی امامخمینی علیه [[کاپیتولاسیون]] نقش داشت و وظیفه مهم او در [[خانه امامخمینی|منزل امامخمینی]] نصب چند بلندگو، پیشبینی چند باتری برای مواقع اضطراری و قطع احتمالی برق و جلوگیری از قطع سیمهای بلندگو توسط مأموران امنیتی بود. در آن روز در فاصله ۵/۱ متری جلوی امامخمینی و در میان جمعیت حضور داشت.<ref>در وادی عشق، ص۱۱۹-۱۲۴.</ref> پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]] در ۱۳ آبان آن سال، با همکاری منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی به انتشار شبنامه علیه حکومت پهلوی دست زد. او در بهمن آن سال در برگزاری [[دعای توسل]] در مسجد بالا سر حضرت معصومه(س) سهیم بود و در همان زمان ازجمله طلابی بود که با همکاری [[محمد منتظری]]، تصویر امامخمینی را بر سردر [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] نصب کرد.<ref>در وادی عشق، ص۱۳۴-۱۳۷.</ref> تهیه شعارهای انقلابی بر روی بادبزن، امضای نامههای پیگیری سلامت امامخمینی به نخستوزیر [[امیرعباس هویدا|هویدا]] با برنامهریزی و طراحی یکی از مراجع و [[سیدجلالالدین طاهری اصفهانی]]، سفر تبلیغی به یزد، فعالیت برای لغو حکم اعدام بخارایی و همراهانش (اعضای هیئتهای مؤتلفه اسلامی)، فعالیت در مراسم شهادت سیدکاظم قریشی خمینی همراه با [[سیدمهدی امامجمارانی]] در [[خمین]] و... از دیگر فعالیتهای او پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور بود.<ref>ص۱۳۸-۱۵۸.</ref> | ||
سیدتقی موسوی درچهای در سال ۱۳۴۴ش به عراق رفت و به بیت امام رفتوآمد داشت و بهخصوص با [[سیدمصطفی خمینی]] رابطهای دوستانه برقرار کرد و در پیادهرویهای او به کربلا که همراه با جمعی از روحانیان انجام میشد، شرکت میکرد.<ref>در وادی عشق، ص۱۸۳.</ref> با آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) امامخمینی در [[مسجد شیخ انصاری]]، در آن درس شرکت میکرد و مدت چهار سال در آن درس حضور مییافت.<ref>در وادی عشق، ص۳۳؛ قاسمی، ج۲، ص۲۰۲.</ref> البته حضور او مداوم نبود، بلکه در مجموع مدت حضور او در [[درس خارج فقه امامخمینی]] به چهار سال میرسد. او درباره درس امامخمینی در نجف اشرف میگوید: <blockquote>«درس آیتالله خمینی ویژگی خاصی داشت، چون آن زمان در نجف رسم بر این بود که در میان درس به استاد اشکال نمیکردند، یعنی در بین درس مباحثهای پیش نمیآمد و بدون سؤال و جواب کلاس به پایان میرسید، اما کلاسهای درس آقای خمینی به این شکل نبود. ایشان بارها فرموده بودند که کلاس درس، مجلس روضه نیست، طلاب باید اشکال و سؤال و بحث کنند تا در علم و فقه پخته شوند؛ اگر اشکالی به ذهنتان آمد بگویید. نخستین کسی که بهعنوان مستشکل ـ پرسشکننده ـ درسِ حضرت آقای خمینی سؤال و اشکال کرد و ایشان هم پاسخ دادند، حاجآقا مصطفی خمینی فرزند ایشان بود. شاید دیگران نخواستند آغازگر اشکالات درسی باشند، پس از آقا مصطفی، آقای دکتر محمدصادقی و آقایان دیگر ازجمله آقای رضوانی از ایشان سؤال کرده و آیتالله خمینی هم استقبال نموده و پاسخ گفتند. دوران کوتاه درس خارج آیتالله خمینی، در نجف اشرف در حقیقت یکی از درسهای عمیق و کمنظیر این حوزه به شمار میآمد».<ref>در وادی عشق، ص۱۷۲-۱۷۳.</ref> </blockquote>همزمان به مدت چهار سال کتاب مختصرالمعانی و لمعه را در حوزه علمیه قم تدریس میکرد.<ref>در وادی عشق، ص۳۷.</ref> او در بازگشت به کشور در آبادان دستگیر شد و پس از بازجویی به تهران انتقال یافت و در زندان قزلقلعه زندانی شد و تحت [[شکنجه]] قرار گرفت. بر اثر شدت شکنجهها مصدوم شد و مدتی هم در بیمارستان بستری گردید. وی پس از بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد.<ref>در وادی عشق، ص۲۰۶-۲۸۵.</ref> پس از آزادی راهی شهرری شد و مدتی در مدرسه علمیه برهان در درس خارج مکاسب شیخ محمدرضا بروجردی حضور یافت.<ref>در وادی عشق، ص۳۵.</ref> همزمان در مدرسه برهان شهرری، کتابهای معالمالاصول، مغنی باب رابع، مختصرالمعانی، سیوطی و حتی شرایع محقق را درس میداد.<ref>در وادی عشق، ص۳۷.</ref> در کنار آن به تدریس در دبیرستان قدس که از مدارس اسلامی شهرری بود، میپرداخت. سپس نظارت و سرپرستی مدرسه سجادی را هم بر عهده گرفت.<ref>در وادی عشق، ص۲۹۲-۳۰۲.</ref> | سیدتقی موسوی درچهای در سال ۱۳۴۴ش به عراق رفت و به بیت امام رفتوآمد داشت و بهخصوص با [[سیدمصطفی خمینی]] رابطهای دوستانه برقرار کرد و در پیادهرویهای او به کربلا که همراه با جمعی از روحانیان انجام میشد، شرکت میکرد.<ref>در وادی عشق، ص۱۸۳.</ref> با آغاز درس خارج فقه (بیع مکاسب) امامخمینی در [[مسجد شیخ انصاری]]، در آن درس شرکت میکرد و مدت چهار سال در آن درس حضور مییافت.<ref>در وادی عشق، ص۳۳؛ قاسمی، دره الصدق فیمن تلمذ من علما اصفهان بالنجف، ج۲، ص۲۰۲.</ref> البته حضور او مداوم نبود، بلکه در مجموع مدت حضور او در [[درس خارج فقه امامخمینی]] به چهار سال میرسد. او درباره درس امامخمینی در نجف اشرف میگوید: <blockquote>«درس آیتالله خمینی ویژگی خاصی داشت، چون آن زمان در نجف رسم بر این بود که در میان درس به استاد اشکال نمیکردند، یعنی در بین درس مباحثهای پیش نمیآمد و بدون سؤال و جواب کلاس به پایان میرسید، اما کلاسهای درس آقای خمینی به این شکل نبود. ایشان بارها فرموده بودند که کلاس درس، مجلس روضه نیست، طلاب باید اشکال و سؤال و بحث کنند تا در علم و فقه پخته شوند؛ اگر اشکالی به ذهنتان آمد بگویید. نخستین کسی که بهعنوان مستشکل ـ پرسشکننده ـ درسِ حضرت آقای خمینی سؤال و اشکال کرد و ایشان هم پاسخ دادند، حاجآقا مصطفی خمینی فرزند ایشان بود. شاید دیگران نخواستند آغازگر اشکالات درسی باشند، پس از آقا مصطفی، آقای دکتر محمدصادقی و آقایان دیگر ازجمله آقای رضوانی از ایشان سؤال کرده و آیتالله خمینی هم استقبال نموده و پاسخ گفتند. دوران کوتاه درس خارج آیتالله خمینی، در نجف اشرف در حقیقت یکی از درسهای عمیق و کمنظیر این حوزه به شمار میآمد».<ref>در وادی عشق، ص۱۷۲-۱۷۳.</ref> </blockquote>همزمان به مدت چهار سال کتاب مختصرالمعانی و لمعه را در حوزه علمیه قم تدریس میکرد.<ref>در وادی عشق، ص۳۷.</ref> او در بازگشت به کشور در آبادان دستگیر شد و پس از بازجویی به تهران انتقال یافت و در زندان قزلقلعه زندانی شد و تحت [[شکنجه]] قرار گرفت. بر اثر شدت شکنجهها مصدوم شد و مدتی هم در بیمارستان بستری گردید. وی پس از بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد.<ref>در وادی عشق، ص۲۰۶-۲۸۵.</ref> پس از آزادی راهی شهرری شد و مدتی در مدرسه علمیه برهان در درس خارج مکاسب شیخ محمدرضا بروجردی حضور یافت.<ref>در وادی عشق، ص۳۵.</ref> همزمان در مدرسه برهان شهرری، کتابهای معالمالاصول، مغنی باب رابع، مختصرالمعانی، سیوطی و حتی شرایع محقق را درس میداد.<ref>در وادی عشق، ص۳۷.</ref> در کنار آن به تدریس در دبیرستان قدس که از مدارس اسلامی شهرری بود، میپرداخت. سپس نظارت و سرپرستی مدرسه سجادی را هم بر عهده گرفت.<ref>در وادی عشق، ص۲۹۲-۳۰۲.</ref> | ||
موسوی درچهای به فعالیتهای سیاسی نیز ادامه داد. چاپ اعلامیه علیه [[حکومت پهلوی]]، مأموریت رساندن نامه منتظری و ربانی شیرازی به آخوند ملاعلی معصومی همدانی (معروف به آخوند همدانی) و سیدنصرالدین بنیصدر در همدان، [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] در قزوین، علیاصغر صالحی در کرمان، شیخ عباس پورمحمدی در رفسنجان، [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] و [[سیدروحالله خاتمی]] در یزد و آیتالله خوانساری در قم، سفرهای متعدد برای انتقال [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیهها و پیامهای امامخمینی]] به عراق و دستگیری و شکنجه در زندان قزلقلعه، حضور در [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] به همراه [[مرتضی مطهری]]، [[سیدمحمد بهشتی]]، [[محمدجواد باهنر]]، [[محمدرضا مهدوی کنی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و...، فعالیت در تحریم جشنهای نیمه شعبان، حضور در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه رفاه]] همراه با محمد منتظری، شمهای از کارنامه هفت هزار روزه آن روحانی وارسته است.<ref>در وادی عشق، ص۳۲۰-۳۹۵؛ روحانی صدر، ص۹۲-۱۱۲.</ref> همزمان با روحانیان مبارز تهران اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی امضا میکرد.<ref>سیر مبارزات امامخمینی به روایت اسناد ساواک، ج۱۱، ص۴۹۶-۴۹۸؛ ج۱۲، ۱۱۳-۱۱۴، ۳۰۴-۳۰۵؛ ج۱۳، ۳۱۴-۳۱۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۹، ۱۹۴، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۸۲، ۲۸۹، ۳۰۸، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۲، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۵، ۵۰۰، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶.</ref> | موسوی درچهای به فعالیتهای سیاسی نیز ادامه داد. چاپ اعلامیه علیه [[حکومت پهلوی]]، مأموریت رساندن نامه منتظری و ربانی شیرازی به آخوند ملاعلی معصومی همدانی (معروف به آخوند همدانی) و سیدنصرالدین بنیصدر در همدان، [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]] در قزوین، علیاصغر صالحی در کرمان، شیخ عباس پورمحمدی در رفسنجان، [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] و [[سیدروحالله خاتمی]] در یزد و آیتالله خوانساری در قم، سفرهای متعدد برای انتقال [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیهها و پیامهای امامخمینی]] به عراق و دستگیری و شکنجه در زندان قزلقلعه، حضور در [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] به همراه [[مرتضی مطهری]]، [[سیدمحمد بهشتی]]، [[محمدجواد باهنر]]، [[محمدرضا مهدوی کنی]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و...، فعالیت در تحریم جشنهای نیمه شعبان، حضور در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه رفاه]] همراه با محمد منتظری، شمهای از کارنامه هفت هزار روزه آن روحانی وارسته است.<ref>در وادی عشق، ص۳۲۰-۳۹۵؛ روحانی صدر، ص۹۲-۱۱۲.</ref> همزمان با روحانیان مبارز تهران اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی امضا میکرد.<ref>سیر مبارزات امامخمینی به روایت اسناد ساواک، ج۱۱، ص۴۹۶-۴۹۸؛ ج۱۲، ۱۱۳-۱۱۴، ۳۰۴-۳۰۵؛ ج۱۳، ۳۱۴-۳۱۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ۱۳۸، ۱۷۵، ۱۸۹، ۱۹۴، ۲۳۱، ۲۳۳، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۸۲، ۲۸۹، ۳۰۸، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۲، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۵، ۵۰۰، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶.</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
== تألیفات == | == تألیفات == | ||
تألیفات درچهای عبارت است از: قصههای خواندنی از چهرههای ماندنی، ستارهای از شرق: شرح احوال و وقایع عصر علامه سیدمحمدباقر درچهای، کرامات در آیینه خاطرات، نمادی از مبلغ اسلام، یادمانها، مقالههای روح و خورشید جهان فقاهت. در کنار کارهای تحقیقاتی، مجلهای را به نام صراط منتشر کرد و خودش مدیرمسئولی و سردبیری آن را بر عهده داشت و تعداد چهارده شماره از آن را چاپ کرد که شامل مقالات علمی، دینی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی بود. بیش از یک دهه، سردبیر و مدیر مسئول مجله شاهد وابسته به بنیاد شهید بود.<ref>همان، ص۳۷-۳۸.</ref> | تألیفات درچهای عبارت است از: قصههای خواندنی از چهرههای ماندنی، ستارهای از شرق: شرح احوال و وقایع عصر علامه سیدمحمدباقر درچهای، کرامات در آیینه خاطرات، نمادی از مبلغ اسلام، یادمانها، مقالههای روح و خورشید جهان فقاهت. در کنار کارهای تحقیقاتی، مجلهای را به نام صراط منتشر کرد و خودش مدیرمسئولی و سردبیری آن را بر عهده داشت و تعداد چهارده شماره از آن را چاپ کرد که شامل مقالات علمی، دینی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی بود. بیش از یک دهه، سردبیر و مدیر مسئول مجله شاهد وابسته به [[بنیاد شهید]] بود.<ref>همان، ص۳۷-۳۸.</ref> | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | * اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* در وادی عشق (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین سیدتقی موسوی درچهای) (۱۳۸۹) تدوین عبدالرحیم اباذری. مشخصات نشر: تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج. | * در وادی عشق (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین سیدتقی موسوی درچهای) (۱۳۸۹) تدوین عبدالرحیم اباذری. مشخصات نشر: تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج. | ||
* روحانی صدر، حسین (۱۳۹۱)، «آیتالله سیدتقی موسوی درچهای»، فصلنامه حضور، شماره | * روحانی صدر، حسین (۱۳۹۱)، «آیتالله سیدتقی موسوی درچهای»، فصلنامه حضور، شماره ۷۳. | ||
* قاسمی، رحیم (۱۳۹۳)، دره الصدق فیمن تلمذ من علما اصفهان بالنجف، ج۲، قم، مجمع الذخائر الاسلامیه. | |||
* سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۲)، ج۹، ۱۱، ۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | * سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۲)، ج۹، ۱۱، ۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:پروژه شاگردان]] | [[رده:پروژه شاگردان]] | ||
[[رده:شاگردان درس خارج فقه امامخمینی]] | [[رده:شاگردان درس خارج فقه امامخمینی]] |