غلامرضا عرفانیان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
او همچنین همراه با دو نفر دیگر کتاب‌های تحریرالوسیله و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام‌خمینی را مقابله، تطبیق و بررسی می‌کرد و مشکلات و مبهمات آن کتاب‌ها را با ایشان در میان می‌نهاد. یکی دیگر از مهم‌ترین وظایفی که عرفانیان به دستور امام‌خمینی مأمور به انجام آن شد، عضویت در هیئت ممتحنان حوزه علمیه نجف بود؛ طلابی که از امام شهریه دریافت می‌کردند باید در امتحان درسی شرکت می‌نمودند و عرفانیان به دستور ایشان وظیفه گرفتن امتحان از طلاب را بر عهده داشت (حسینی ضیغمیان، ۲۲۸).
او همچنین همراه با دو نفر دیگر کتاب‌های تحریرالوسیله و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام‌خمینی را مقابله، تطبیق و بررسی می‌کرد و مشکلات و مبهمات آن کتاب‌ها را با ایشان در میان می‌نهاد. یکی دیگر از مهم‌ترین وظایفی که عرفانیان به دستور امام‌خمینی مأمور به انجام آن شد، عضویت در هیئت ممتحنان حوزه علمیه نجف بود؛ طلابی که از امام شهریه دریافت می‌کردند باید در امتحان درسی شرکت می‌نمودند و عرفانیان به دستور ایشان وظیفه گرفتن امتحان از طلاب را بر عهده داشت (حسینی ضیغمیان، ۲۲۸).
وقتی حکومت بعث عراق در مهر ۱۳۵۷ امام‌خمینی را تحت فشار قرار داد و در پی آن ایشان به فرانسه مهاجرت کردند، عرفانیان همراه با جمعی از روحانیان مبارز در نجف اشرف، نامه‌ای به امام‌خمینی ارسال کردند و در آن نامه ایشان را «یگانه زعیم باکفایت عالم اسلام، مرجع تقلید شیعیان جهان حضرت آیت‌الله‌العظمی امام‌خمینی» خطاب کردند و آنگاه از محرومیت حوزه علمیه نجف اشرف از وجود ایشان با عنوان «دردناک‌ترین مصیبت و خسارتی جبران‌ناپذیر» یاد کردند و آرزو کردند با سقوط نظام ضداسلامی حاکم بر ایران و ورود آن قائد خردمند و دلاور به ایران، نظام عادلانه اسلامی «به دست باکفایت آن پیشوای انقلابی اسلام» در ایران تشکیل شود و «دشمنان اسلام و غلامان حلقه به گوش استعمار» نابود شوند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۴۰۶-۴۰۷). او سپس همراه با جمعی از فضلا و مدرسان حوزه علمیه نجف اشرف در نامه‌ای به والری ژیسکاردستن رئیس‌جمهور وقت فرانسه، با اشاره به حضور امام‌خمینی در آن کشور، ایشان را روح و قلب ۳۵ میلیون ایرانی نامیدند و از رئیس‌جمهور خواستند از هیچ‌گونه کوشش و بذل و جهدی در جهت حفظ و حراست معظم له دریغ نکند و از ایجاد هر گونه محدودیت و مانعی در راه اهداف و برنامه‌های امام‌خمینی بپرهیزد (همان، ۴۰۸-۴۰۹).
وقتی حکومت بعث عراق در مهر ۱۳۵۷ امام‌خمینی را تحت فشار قرار داد و در پی آن ایشان به فرانسه مهاجرت کردند، عرفانیان همراه با جمعی از روحانیان مبارز در نجف اشرف، نامه‌ای به امام‌خمینی ارسال کردند و در آن نامه ایشان را «یگانه زعیم باکفایت عالم اسلام، مرجع تقلید شیعیان جهان حضرت آیت‌الله‌العظمی امام‌خمینی» خطاب کردند و آنگاه از محرومیت حوزه علمیه نجف اشرف از وجود ایشان با عنوان «دردناک‌ترین مصیبت و خسارتی جبران‌ناپذیر» یاد کردند و آرزو کردند با سقوط نظام ضداسلامی حاکم بر ایران و ورود آن قائد خردمند و دلاور به ایران، نظام عادلانه اسلامی «به دست باکفایت آن پیشوای انقلابی اسلام» در ایران تشکیل شود و «دشمنان اسلام و غلامان حلقه به گوش استعمار» نابود شوند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۴۰۶-۴۰۷). او سپس همراه با جمعی از فضلا و مدرسان حوزه علمیه نجف اشرف در نامه‌ای به والری ژیسکاردستن رئیس‌جمهور وقت فرانسه، با اشاره به حضور امام‌خمینی در آن کشور، ایشان را روح و قلب ۳۵ میلیون ایرانی نامیدند و از رئیس‌جمهور خواستند از هیچ‌گونه کوشش و بذل و جهدی در جهت حفظ و حراست معظم له دریغ نکند و از ایجاد هر گونه محدودیت و مانعی در راه اهداف و برنامه‌های امام‌خمینی بپرهیزد (همان، ۴۰۸-۴۰۹).
عرفانیان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به کشور بازگشت و با استناد به گزارش ساواک، در آذر ۱۳۵۷ در ایران بود و به دعوت یکی از روحانیان تربت جام، به آن شهر رفت و به سخنرانی‌های انتقادی در آنجا پرداخت. با استناد به آن گزارش، وی در ۱۶ آذر آن سال در مسجد علوی‌های آن شهر، مردم را به اعتصاب فراخواند و محمدرضا شاه را عامل تمام نابسامانی‌ها و هرج‌ومرج‌ها معرفی کرد و از امام‌خمینی به‌عنوان تنها ناجی مردم ایران نام برد. به همین سبب شهربانی تربت جام به وی تذکر داد (سیر مبارزات یاران...، ج ۱۵، ۲۸۶-۲۸۷). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد دستگاه قضایی شد و چند سال به فعالیت در دادگاه خانواده در تهران پرداخت. در دوره جنگ تحمیلی، در مناطق عملیاتی سنندج، قرارگاه خاتم‌الانبیاء، جزیره مجنون و... حضور می‌یافت (حسینی ضیغمیان، ۲۳۷-۲۳۹).
 
عرفانیان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به کشور بازگشت و با استناد به گزارش ساواک، در آذر ۱۳۵۷ در ایران بود و به دعوت یکی از روحانیان تربت جام، به آن شهر رفت و به سخنرانی‌های انتقادی در آنجا پرداخت. با استناد به آن گزارش، وی در ۱۶ آذر آن سال در مسجد علوی‌های آن شهر، مردم را به اعتصاب فراخواند و محمدرضا شاه را عامل تمام نابسامانی‌ها و هرج‌ومرج‌ها معرفی کرد و از امام‌خمینی به‌عنوان تنها ناجی مردم ایران نام برد. به همین سبب شهربانی تربت جام به وی تذکر داد (سیر مبارزات یاران...، ج ۱۵، ۲۸۶-۲۸۷). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد دستگاه قضایی شد و چند سال به فعالیت در دادگاه خانواده در تهران پرداخت. در دوره جنگ تحمیلی، در مناطق عملیاتی سنندج، قرارگاه خاتم‌الانبیاء، جزیره مجنون و... حضور می‌یافت (حسینی ضیغمیان، ۲۳۷-۲۳۹).
 
او از آذر سال ۱۳۷۷ تا آذر ۱۳۸۲ در دفتر مقام معظم رهبری، پاسخ‌گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشت (حسینی ضیغمیان، ۲۳۴). هم‌زمان به تألیف آثار علمی هم پرداخت. برخی از تألیفات او عبارت است از: تقریرات درس خارج فقه آیت‌الله خویی، تقریرات درس خارج اصول آیت‌الله خویی، آثار ابحاث فی اصول الفقه، تتمیم اصول الفقه مظفر (اصالت البرائة، اصالت الاشتغال، اصالت التخییر)، الثقات فی اسانید کامل الزیارات، الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، تعلیقات علی بعض الاقوال من معجم الرجال (آیت‌الله خویی)، تعلیقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستری)، مشایخ نجاشی؛ ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و ابن ابی نصر بزنطی، مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات، جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، صلات اللیل، تعلیقات بر اجزای ده گانه شرح لمعه، المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی العروة الوثقی، مشتمل ابحاثی در غسل‌های شش‌گانه، التعالیق علی کتاب توضییح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، رساله فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکة)، وضوء در پرتو قرآن و سنت، الوضو و السجود فی الکتاب والسنة، فضائل الشهر ثلاثة التحقیق و تخریج، نجف اشرف، تحقیق، تصحیح و تخریج قصص الانبیاء اثر قطب الدین راوندی، تحقیق و تخریج کتاب الزهد اثر حسین بن سعید اهوازی، ترجمه زندگی مرحوم آقای حاج‌آقا حسین بروجردی به عربی، فهرست مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی در ۱۲ جلد (همان، ۲۳۹-۲۴۱؛ «درگذشتگان: آیت‌الله عرفانیان»، ۱۲۱).
او از آذر سال ۱۳۷۷ تا آذر ۱۳۸۲ در دفتر مقام معظم رهبری، پاسخ‌گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشت (حسینی ضیغمیان، ۲۳۴). هم‌زمان به تألیف آثار علمی هم پرداخت. برخی از تألیفات او عبارت است از: تقریرات درس خارج فقه آیت‌الله خویی، تقریرات درس خارج اصول آیت‌الله خویی، آثار ابحاث فی اصول الفقه، تتمیم اصول الفقه مظفر (اصالت البرائة، اصالت الاشتغال، اصالت التخییر)، الثقات فی اسانید کامل الزیارات، الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، تعلیقات علی بعض الاقوال من معجم الرجال (آیت‌الله خویی)، تعلیقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستری)، مشایخ نجاشی؛ ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و ابن ابی نصر بزنطی، مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات، جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، صلات اللیل، تعلیقات بر اجزای ده گانه شرح لمعه، المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی العروة الوثقی، مشتمل ابحاثی در غسل‌های شش‌گانه، التعالیق علی کتاب توضییح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، رساله فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکة)، وضوء در پرتو قرآن و سنت، الوضو و السجود فی الکتاب والسنة، فضائل الشهر ثلاثة التحقیق و تخریج، نجف اشرف، تحقیق، تصحیح و تخریج قصص الانبیاء اثر قطب الدین راوندی، تحقیق و تخریج کتاب الزهد اثر حسین بن سعید اهوازی، ترجمه زندگی مرحوم آقای حاج‌آقا حسین بروجردی به عربی، فهرست مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی در ۱۲ جلد (همان، ۲۳۹-۲۴۱؛ «درگذشتگان: آیت‌الله عرفانیان»، ۱۲۱).
عرفانیان در نهم آبان ۱۳۸۲ پس از دو ماه بستری در بیمارستان خاتم‌الانبیاء تهران از دنیا رفت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله سیدکاظم حائری در سالن علمای قبرستان باغ بهشت قم ـ روبه‌روی گلزار شهدا ـ به خاک سپرده شد (حسینی ضیغمیان، ۲۴۲-۲۴۳).
عرفانیان در نهم آبان ۱۳۸۲ پس از دو ماه بستری در بیمارستان خاتم‌الانبیاء تهران از دنیا رفت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله سیدکاظم حائری در سالن علمای قبرستان باغ بهشت قم ـ روبه‌روی گلزار شهدا ـ به خاک سپرده شد (حسینی ضیغمیان، ۲۴۲-۲۴۳).
منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حسینی ضیغمیان، سیدمحمدحسین (۱۳۸۶)، «غلامرضا عرفانیان یزدی: ستاره رجالی»، مجموعه ستارگان حرم، ج ۲۰، قم، آستانه مقدسه ـ انتشارات زائر؛ «درگذشتگان: آیت‌الله عرفانیان» (۱۳۸۲)، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۸۴، بهمن ـ اسفند؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۷، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱ و ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه دل، مطالب و خاطرات مکتوب از شاگردان امام‌خمینی (۱۳۸۵)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حسینی ضیغمیان، سیدمحمدحسین (۱۳۸۶)، «غلامرضا عرفانیان یزدی: ستاره رجالی»، مجموعه ستارگان حرم، ج ۲۰، قم، آستانه مقدسه ـ انتشارات زائر؛ «درگذشتگان: آیت‌الله عرفانیان» (۱۳۸۲)، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۸۴، بهمن ـ اسفند؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۷، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱ و ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه دل، مطالب و خاطرات مکتوب از شاگردان امام‌خمینی (۱۳۸۵)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.

نسخهٔ ‏۲۳ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۲

غلامرضا عرفانیان، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.

او در سال ۱۳۱۰ ش در شهر مشهد دیده به جهان گشود. پدرش شیخ عبدالنبی خراسانی از روحانیان برجسته مشهد بود. غلامرضا عرفانیان خواندن و نوشتن را در مشهد و نزد پدر و مادرش آموخت. آنگاه به مدرسه بالاسر مشهد رفت و مقدمات را نزد شیخ محمد نهاوندی، میرزا عبدالجواد فلاطوری، سیدکمال سیستانی و شیخ عبدالنبی استرآبادی میرکتولی آموخت. منطق را هم نزد شیخ علی فریدالاسلام کاشانی و شیخ محمد عیدگاهی فراگرفت و فلسفه (میزان الطالب و منظومه سبزواری) را پیش میرزا جواد آقای تهرانی خواند. آنگاه در درس معالم شیخ حسین بجستانی و لمعتین میرزا احمد مدرس یزدی شرکت کرد و بخش‌هایی از رسایل، مکاسب و کفایه‌الاصول را نزد شیخ هاشم قزوینی خواند (حسینی ضیغمیان، ۲۲۶-۲۲۷). در آن سال‌ها در ایام تبلیغ به شهرهای سرخس، نیشابور، استرآباد و مهریز یزد سفر می‌کرد و به تبلیغ دین و بیان احکام اسلام می‌پرداخت (همان، ۲۳۰). عرفانیان در سال ۱۳۳۵ ش راهی عراق شد و در حوزه علمیه نجف اشرف در درس عالی سطح شیخ صدرا بادکوبه‌ای، مجتبی لنکرانی و خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی شرکت کرد و یک دوره و نیم در درس خارج اصول ایشان حضور یافت و از این استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه شرعی دریافت نمود (همان، ۲۲۷-۲۲۸). سپس وارد حلقه معجم الرجال احادیث آیت‌الله خویی شد و به‌طور منظم روزی هشت ساعت ایشان را در تدوین آن مجموعه حدیثی یاری کرد (حسینی ضیغمیان، ۲۲۷-۲۲۸). همچنین در تحقیق برخی از مجلدات بحارالانوار شرکت داشت. مدتی هم از درس خارج آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم بهره برد («درگذشتگان: آیت‌الله عرفانیان»، ۱۲۱). او در نجف اشرف با آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر آشنا شد و برخی از مسائل علمی را با او در میان می‌نهاد. فلسفه (مبدأ و معاد ملاصدرا و نهایت الدرایه) را هم نزد شیخ محمدرضا مظفر خواند و مدتی هم در درس خارج اصول ایشان شرکت کرد و از ایشان اجازه روایت، حدیث و تدریس دریافت نمود. او در سال‌های ۱۳۳۵-۱۳۴۲ ش (پیش از رحلت آیت‌الله سیدعبدالهادی شیرازی)، به حکم آن مرجع به آبادی کپری در شهر مندلی (در استان دیاله عراق) می‌رفت و به اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین در آن منطقه می‌پرداخت. حضور او در آن منطقه با استقبال اهالی روبه‌رو شد و به همین سبب وی چندین سال در آن منطقه حضور می‌یافت و یک بار نیز توسط مأموران امنیتی آن منطقه دستگیر شد و مدت ۲۴ ساعت در بازداشت بود تا اینکه با دخالت آیت‌الله عبدالکریم علیخان از علمای آن سامان، آزاد شد (حسینی ضیغمیان، ۲۲۹-۲۳۱). عرفانیان پس از ورود امام‌خمینی به عراق و آغاز تدریس در مسجد شیخ انصاری، در درس خارج فقه ایشان (بیع مکاسب، خلل فی الصلوه و ولایت فقیه) حاضر شد (صحیفه دل، ج ۲، ۱۱۱-۱۱۲) بنابراین می‌توان گفت که از سال ۱۳۴۴ ش در درس ایشان حضور می‌یافت. او که در درس ولایت فقیه امام‌خمینی هم حضور داشت، درباره این درس و تأثیر آن می‌گوید: «در یک فرصتی (رسیدن سخن در درس مکاسب به بحث‌های ولایت فقیه)‎ ‏[‏مبحث‏]‏ ولایت فقیه را به طرز کلاسیک و دسته‌بندی شده در دوازده درس‎ ‏ـ که در قالب شش جزء چاپ شد ـ طرح فرمودند و پیاده کردند. برای ‎ ‏فراگیری و استماع آن ابحاث، مسجد شیخ از خاص و عام مملو می‌شد که قلم‎ ‏و بیان از وصف جلوه آن اوضاع عاجز است. شیوه تدریس حضرت امام‎ ‏(قدس سره) بسیار شیوا و مدخل و مخرج هر درسی مرتب و مربوط بود و‎ ‏پیکره درس‌های ایشان دارای فرازهای آموزنده و مبانی اصولی و فروعی‎ ‏مشهور و معروف بود و تخطی از روال فقهای طائفه نداشتند. آنچه شایسته‎ ‏ذکر است، انقطاع حضرت امام (قدس سره) به ذات اقدس احدیت ـ جلت‎ ‏قدرته ـ و توجه و توسل ایشان به مناسبتی به اولیاءالله و ائمه طاهرین ‏(علیهم‌السلام) بود که در گفتار و نوشته‌های ایشان تجلی داشته و دارد چه در‎ ‏اذهان و چه در خارج» (صحیفه دل، ج ۲، ۱۱۲-۱۱۳).‏ عرفانیان در نجف اشرف از نزدیکان و افراد مورد اعتماد امام‌خمینی بود و ایشان به برخی از افرادی که توسط عرفانیان معرفی شده بودند، اجازاتی در امور شرعیه صادر کردند (صحیفه امام، ج ۱، ۴۹۴ و ۵۰۱ ). عرفانیان خودش نیز در ۲۲ مهر ۱۳۵۰ از امام‌خمینی اجازه دخالت در امور شرعیه دریافت کرد (همان، ج ۲، ۳۸۹). عرفانیان علاوه بر دریافت اجازات روایی، تدریس و تأیید رتبه علمی از شیخ محمدرضا مظفر و دریافت دو اجازه روایی و تدریس از آیت‌الله خویی و اجازه‌ای در امور حسبیه از امام‌خمینی، از آیات سیدمحمدباقر صدر، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی و شیخ آقابزرگ تهرانی اجازه روایی و از سیدمحمدتقی بحرالعلوم اجازه‌ای در امور حسبیه دریافت کرده بود (حسینی ضیغمیان، ۲۳۸) او همچنین همراه با دو نفر دیگر کتاب‌های تحریرالوسیله و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام‌خمینی را مقابله، تطبیق و بررسی می‌کرد و مشکلات و مبهمات آن کتاب‌ها را با ایشان در میان می‌نهاد. یکی دیگر از مهم‌ترین وظایفی که عرفانیان به دستور امام‌خمینی مأمور به انجام آن شد، عضویت در هیئت ممتحنان حوزه علمیه نجف بود؛ طلابی که از امام شهریه دریافت می‌کردند باید در امتحان درسی شرکت می‌نمودند و عرفانیان به دستور ایشان وظیفه گرفتن امتحان از طلاب را بر عهده داشت (حسینی ضیغمیان، ۲۲۸). وقتی حکومت بعث عراق در مهر ۱۳۵۷ امام‌خمینی را تحت فشار قرار داد و در پی آن ایشان به فرانسه مهاجرت کردند، عرفانیان همراه با جمعی از روحانیان مبارز در نجف اشرف، نامه‌ای به امام‌خمینی ارسال کردند و در آن نامه ایشان را «یگانه زعیم باکفایت عالم اسلام، مرجع تقلید شیعیان جهان حضرت آیت‌الله‌العظمی امام‌خمینی» خطاب کردند و آنگاه از محرومیت حوزه علمیه نجف اشرف از وجود ایشان با عنوان «دردناک‌ترین مصیبت و خسارتی جبران‌ناپذیر» یاد کردند و آرزو کردند با سقوط نظام ضداسلامی حاکم بر ایران و ورود آن قائد خردمند و دلاور به ایران، نظام عادلانه اسلامی «به دست باکفایت آن پیشوای انقلابی اسلام» در ایران تشکیل شود و «دشمنان اسلام و غلامان حلقه به گوش استعمار» نابود شوند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۴۰۶-۴۰۷). او سپس همراه با جمعی از فضلا و مدرسان حوزه علمیه نجف اشرف در نامه‌ای به والری ژیسکاردستن رئیس‌جمهور وقت فرانسه، با اشاره به حضور امام‌خمینی در آن کشور، ایشان را روح و قلب ۳۵ میلیون ایرانی نامیدند و از رئیس‌جمهور خواستند از هیچ‌گونه کوشش و بذل و جهدی در جهت حفظ و حراست معظم له دریغ نکند و از ایجاد هر گونه محدودیت و مانعی در راه اهداف و برنامه‌های امام‌خمینی بپرهیزد (همان، ۴۰۸-۴۰۹).

عرفانیان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به کشور بازگشت و با استناد به گزارش ساواک، در آذر ۱۳۵۷ در ایران بود و به دعوت یکی از روحانیان تربت جام، به آن شهر رفت و به سخنرانی‌های انتقادی در آنجا پرداخت. با استناد به آن گزارش، وی در ۱۶ آذر آن سال در مسجد علوی‌های آن شهر، مردم را به اعتصاب فراخواند و محمدرضا شاه را عامل تمام نابسامانی‌ها و هرج‌ومرج‌ها معرفی کرد و از امام‌خمینی به‌عنوان تنها ناجی مردم ایران نام برد. به همین سبب شهربانی تربت جام به وی تذکر داد (سیر مبارزات یاران...، ج ۱۵، ۲۸۶-۲۸۷). او پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد دستگاه قضایی شد و چند سال به فعالیت در دادگاه خانواده در تهران پرداخت. در دوره جنگ تحمیلی، در مناطق عملیاتی سنندج، قرارگاه خاتم‌الانبیاء، جزیره مجنون و... حضور می‌یافت (حسینی ضیغمیان، ۲۳۷-۲۳۹).

او از آذر سال ۱۳۷۷ تا آذر ۱۳۸۲ در دفتر مقام معظم رهبری، پاسخ‌گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشت (حسینی ضیغمیان، ۲۳۴). هم‌زمان به تألیف آثار علمی هم پرداخت. برخی از تألیفات او عبارت است از: تقریرات درس خارج فقه آیت‌الله خویی، تقریرات درس خارج اصول آیت‌الله خویی، آثار ابحاث فی اصول الفقه، تتمیم اصول الفقه مظفر (اصالت البرائة، اصالت الاشتغال، اصالت التخییر)، الثقات فی اسانید کامل الزیارات، الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، تعلیقات علی بعض الاقوال من معجم الرجال (آیت‌الله خویی)، تعلیقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستری)، مشایخ نجاشی؛ ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و ابن ابی نصر بزنطی، مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات، جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، صلات اللیل، تعلیقات بر اجزای ده گانه شرح لمعه، المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی العروة الوثقی، مشتمل ابحاثی در غسل‌های شش‌گانه، التعالیق علی کتاب توضییح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، رساله فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکة)، وضوء در پرتو قرآن و سنت، الوضو و السجود فی الکتاب والسنة، فضائل الشهر ثلاثة التحقیق و تخریج، نجف اشرف، تحقیق، تصحیح و تخریج قصص الانبیاء اثر قطب الدین راوندی، تحقیق و تخریج کتاب الزهد اثر حسین بن سعید اهوازی، ترجمه زندگی مرحوم آقای حاج‌آقا حسین بروجردی به عربی، فهرست مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی در ۱۲ جلد (همان، ۲۳۹-۲۴۱؛ «درگذشتگان: آیت‌الله عرفانیان»، ۱۲۱). عرفانیان در نهم آبان ۱۳۸۲ پس از دو ماه بستری در بیمارستان خاتم‌الانبیاء تهران از دنیا رفت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط آیت‌الله سیدکاظم حائری در سالن علمای قبرستان باغ بهشت قم ـ روبه‌روی گلزار شهدا ـ به خاک سپرده شد (حسینی ضیغمیان، ۲۴۲-۲۴۳). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حسینی ضیغمیان، سیدمحمدحسین (۱۳۸۶)، «غلامرضا عرفانیان یزدی: ستاره رجالی»، مجموعه ستارگان حرم، ج ۲۰، قم، آستانه مقدسه ـ انتشارات زائر؛ «درگذشتگان: آیت‌الله عرفانیان» (۱۳۸۲)، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۸۴، بهمن ـ اسفند؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۷، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱ و ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه دل، مطالب و خاطرات مکتوب از شاگردان امام‌خمینی (۱۳۸۵)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.