سیدعلی غیوری: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ مهر ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
غیوری هم‌زمان با شهرری، همراه با روحانیان تهران نیز به فعالیت‌های سیاسی ادامه می‌داد و اعلامیه‌هایی را علیه حکومت پهلوی صادر می‌کرد؛ فعالیتی که تشکل «جامعه روحانیت مبارز» از دل آن سر برآورد.<ref>خاطرات آیت‌الله غیوری، ص۹۰-۹۱.</ref> در سال ۱۳۴۹ش و پس از رحلت [[سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، همراه با جمعی از روحانیان تهران، با ارسال تلگرافی به امام‌خمینی، آن واقعه را به آن «پیشوای عظیم‌الشأن» تسلیت گفتند.<ref>روحانی، ج۲، ص۵۷۷-۵۷۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>  
غیوری هم‌زمان با شهرری، همراه با روحانیان تهران نیز به فعالیت‌های سیاسی ادامه می‌داد و اعلامیه‌هایی را علیه حکومت پهلوی صادر می‌کرد؛ فعالیتی که تشکل «جامعه روحانیت مبارز» از دل آن سر برآورد.<ref>خاطرات آیت‌الله غیوری، ص۹۰-۹۱.</ref> در سال ۱۳۴۹ش و پس از رحلت [[سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، همراه با جمعی از روحانیان تهران، با ارسال تلگرافی به امام‌خمینی، آن واقعه را به آن «پیشوای عظیم‌الشأن» تسلیت گفتند.<ref>روحانی، ج۲، ص۵۷۷-۵۷۸؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>  


او در کنار مبارزه با حکومت پهلوی در امور اجتماعی هم فعال بود. دو دبستان به نام‌های «سجادیه» و «رضویه» برای دختران و پسران منطقه ساخت و مکانی را نیز برای سرپرستی ایتام ایجاد کرد و صندوق قرض‌الحسنه‌ای را هم به همین منظور بنیان نهاد.<ref>آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ص۷۴-۷۶.</ref> به همت او خیابان «سیمان» شهرری که از لحاظ مفاسد شهره بود، محیطی فرهنگی و مذهبی شد؛ چنان‌که او با پول گزافی، قهوه‌خانه مجاور مسجد را که محل فساد بود، خراب و تبدیل به کتابخانه کرد. همچنین برخی از جلسات روحانیان مبارز تهران در خانه او برگزار می‌شد. غیوری در سال ۱۳۵۰ش به سبب مشارکت در انتشار اعلامیه امام‌خمینی در تقبیح تاج‌گذاری شاه، دستگیر و به زندان قزل‌قلعه منتقل شد و تحت [[شکنجه]] قرار گرفت و پس از یک سال آزاد گردید.<ref>آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ص۹۶-۱۰۵؛ حاجی بیگی کندری، «غیوری، سیدعلی»، ص۲۷۵.</ref> پس از آزادی به فعالیت‌های سیاسی ادامه داد؛ به‌ویژه در برگزاری جلسات روحانیان مبارز فعال بود. تداوم این فعالیت‌ها باعث شد تا ساواک درصدد تبعید او از تهران برآید. ساواک ابتدا تصمیم گرفت تا او را به بندر دیلم در جنوب کشور تبعید کند، ولی با مخالفت رئیس دادگستری شهرری که از دوستان او بود در نهایت در سال ۱۳۵۲ش به سه سال اقامت اجباری در شهرستان سیرجان محکوم شد.<ref>آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ص۱۱۳-۱۱۴؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۷۵.</ref> غیوری در سیرجان به فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی ادامه داد و ازجمله به اقامه نماز جماعت در مسجد حاج غلامحسین خان آن شهر پرداخت که با ممانعت ساواک مواجه شد. پس از آن، جلساتی را در منزل خود برگزار می‌کرد و در دعوت از روحانیان برای سخنرانی در سیرجان فعال بود. همچنین در سوق دادن جمعی از جوانان آن شهر به تحصیل دروس حوزوی نقش داشت. یکی دیگر از اقدامات او در سیرجان، راهنمایی روحانیان غیر بومی درباره نحوه مواجهه با مأموران ساواک بود و با این راهنمایی‌ها، از شکنجه شدن آنان جلوگیری می‌کرد. او در همان زمان نگارش تفسیر قرآن را آغاز کرد و سیزده جزء قرآن را تفسیر نمود که آن تفسیر پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] با عنوان تفسیر مبین در دو جلد منتشر شد.<ref>افاضاتی، ص۱۸۱-۱۸۵.</ref> در گزارشی از ساواک از حضور او در کرمان سخن رفته است. او در همان سال ممنوع‌المنبر شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۷۹.</ref> در سال ۱۳۵۴ش نیز از سوی ساواک ممنوع‌المنبر گردید.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۱۹۷-۱۹۹.</ref>
او در کنار مبارزه با حکومت پهلوی در امور اجتماعی هم فعال بود. دو دبستان به نام‌های «سجادیه» و «رضویه» برای دختران و پسران منطقه ساخت و مکانی را نیز برای سرپرستی ایتام ایجاد کرد و صندوق قرض‌الحسنه‌ای را هم به همین منظور بنیان نهاد.<ref>آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ص۷۴-۷۶.</ref> به همت او خیابان «سیمان» شهرری که از لحاظ مفاسد شهره بود، محیطی فرهنگی و مذهبی شد؛ چنان‌که او با پول گزافی، قهوه‌خانه مجاور مسجد را که محل فساد بود، خراب و تبدیل به کتابخانه کرد. همچنین برخی از جلسات روحانیان مبارز تهران در خانه او برگزار می‌شد. غیوری در سال ۱۳۵۰ش به سبب مشارکت در انتشار اعلامیه امام‌خمینی در تقبیح تاج‌گذاری شاه، دستگیر و به زندان قزل‌قلعه منتقل شد و تحت [[شکنجه]] قرار گرفت و پس از یک سال آزاد گردید.<ref>آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ص۹۶-۱۰۵؛ حاجی بیگی کندری، «غیوری، سیدعلی»، ص۲۷۵.</ref> پس از آزادی به فعالیت‌های سیاسی ادامه داد؛ به‌ویژه در برگزاری جلسات روحانیان مبارز فعال بود. تداوم این فعالیت‌ها باعث شد تا ساواک درصدد تبعید او از تهران برآید. ساواک ابتدا تصمیم گرفت تا او را به بندر دیلم در جنوب کشور تبعید کند، ولی با مخالفت رئیس دادگستری شهرری که از دوستان او بود در نهایت در سال ۱۳۵۲ش به سه سال اقامت اجباری در شهرستان سیرجان محکوم شد.<ref>آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری، ص۱۱۳-۱۱۴؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۷۵.</ref> غیوری در سیرجان به فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی ادامه داد و ازجمله به اقامه نماز جماعت در مسجد حاج غلامحسین خان آن شهر پرداخت که با ممانعت ساواک مواجه شد. پس از آن، جلساتی را در منزل خود برگزار می‌کرد و در دعوت از روحانیان برای سخنرانی در سیرجان فعال بود. همچنین در سوق دادن جمعی از جوانان آن شهر به تحصیل دروس حوزوی نقش داشت. یکی دیگر از اقدامات او در سیرجان، راهنمایی روحانیان غیر بومی درباره نحوه مواجهه با مأموران ساواک بود و با این راهنمایی‌ها، از شکنجه شدن آنان جلوگیری می‌کرد. او در همان زمان نگارش تفسیر قرآن را آغاز کرد و سیزده جزء قرآن را تفسیر نمود که آن تفسیر پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] با عنوان تفسیر مبین در دو جلد منتشر شد.<ref>افاضاتی، انقلاب اسلامی در سیرجان، ص۱۸۱-۱۸۵.</ref> در گزارشی از ساواک از حضور او در کرمان سخن رفته است. او در همان سال ممنوع‌المنبر شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۷۹.</ref> در سال ۱۳۵۴ش نیز از سوی ساواک ممنوع‌المنبر گردید.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۳، ص۱۹۷-۱۹۹.</ref>


غیوری پس از آزادی و بازگشت به شهرری، همراه با روحانیان مبارز تهران با صدور اعلامیه‌های انتقادی، به مبارزه با آن حکومت ادامه داد و امضای او در اغلب اعلامیه‌های فوق دیده می‌شود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۱، ۲۳۳، ۲۳۷، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۶۵، ۲۸۳، ۲۸۹، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۰، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۶، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶.</ref>
غیوری پس از آزادی و بازگشت به شهرری، همراه با روحانیان مبارز تهران با صدور اعلامیه‌های انتقادی، به مبارزه با آن حکومت ادامه داد و امضای او در اغلب اعلامیه‌های فوق دیده می‌شود.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۱، ۲۳۳، ۲۳۷، ۲۴۳، ۲۵۵، ۲۶۵، ۲۸۳، ۲۸۹، ۳۰۹، ۳۱۴، ۳۲۴، ۳۷۰، ۳۸۸، ۳۹۱، ۳۹۷، ۴۱۰، ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۳۰، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۶، ۵۰۴، ۵۱۱، ۵۱۶، ۵۳۶.</ref>
خط ۶۲: خط ۶۲:
* آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری (۱۳۸۶)، به کوشش محمدرضا سرابندی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* آئینه دار مهر: خاطرات آیت‌الله غیوری (۱۳۸۶)، به کوشش محمدرضا سرابندی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ افاضاتی، علی (۱۳۸۵)، انقلاب اسلامی در سیرجان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
*افاضاتی، علی (۱۳۸۵)، انقلاب اسلامی در سیرجان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۳)، «درگذشتگان: آیت‌الله غیوری»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۴۹-۱۵۰، آذر- اسفند.
* انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۳)، «درگذشتگان: آیت‌الله غیوری»، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۴۹-۱۵۰، آذر- اسفند.
* حاجی بیگی کندری، محمدعلی (۱۳۸۹)، «غیوری، سیدعلی»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* حاجی بیگی کندری، محمدعلی (۱۳۸۹)، «غیوری، سیدعلی»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
۲۰٬۴۷۸

ویرایش