پرش به محتوا

علی دوانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۶۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ مهر ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۰: خط ۱۰:
| تاریخ تولد        =۵ مهر ۱۳۰۸ش
| تاریخ تولد        =۵ مهر ۱۳۰۸ش
| زادگاه            =روستای دوان از توابع کازرون
| زادگاه            =روستای دوان از توابع کازرون
| تاریخ وفات        =
| تاریخ وفات        =۱۸ دی ۱۳۸۵
| شهر وفات          =
| شهر وفات          =تهران
| تاریخ شهادت      =
| تاریخ شهادت      =
| محل شهادت        =
| محل شهادت        =
| محل دفن          =
| محل دفن          =[[حرم حضرت معصومه(س)]]
| خویشاوندان سرشناس =
| خویشاوندان سرشناس =
| استادان          =
| استادان          = [[سیدمحمدحسین طباطبایی]]، [[سیدحسین بروجردی]]، [[سیدکاظم شریعتمداری]]، [[امام‌خمینی]]، محمد غروی، سیدکاظم تبریزی، شیخ کاظم تبریزی، [[سیداسدالله مدنی]]، [[سیدعباس مهری|سیدعباس مُهری]] و میرزا محمد اردبیلی، مجتبی لنکرانی، [[سیدرضا صدر]]، میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری، [[محمد صدوقی]]، [[علی‌اکبر مشکینی]]، [[عبدالجواد جبل‌عاملی]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[محمد فکور یزدی]]، [[سیدرضا صدر]] و [[حسینعلی منتظری]] و...
| شاگردان          =
| شاگردان          =
| محل تحصیل        =
| محل تحصیل        =نجف، [[قم]] و مشهد
| اجازه روایت از    =
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به    =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| تالیفات          =مفاخر اسلام در شرح‌حال علما و دانشمندان شیعه از عصر غیبت تاکنون، نهضت روحانیون ایران از قرن هفتم تا سال ۱۳۶۰ش، مهدی موعود و....
| سایر              =
| سایر              =
| سیاسی            =
| سیاسی            =مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]
| اجتماعی          =
| اجتماعی          =همکاری علمی با مراکز آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی و دانشگاه‌ها
| امضا              =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
}}'''علی دوانی'''، از شاگردان [[درس خارج فقه امام‌خمینی|درس خارج فقه]] و [[درس خارج اصول امام‌خمینی|اصول امام‌خمینی]].  
}}'''علی دوانی'''، از شاگردان [[تدریس امام‌خمینی|درس خارج]] فقه و اصول امام‌خمینی.  


== تولد و تحصیل ==
== زادگاه و تحصیل ==
علی رجبی دوانی معروف به علی دوانی در ۵ مهر ۱۳۰۸ش در روستای دوان از توابع کازرون در استان فارس به دنیا آمد. پدرش اسماعیل از خرده‌مالکان آن روستا بود و به کشاورزی و باغداری اشتغال داشت.<ref>دوانی، ج۱، ص۱۹.</ref> علی دوانی در هفت‌سالگی همراه خانواده راهی آبادان شد و در آن شهر مقیم شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۳۹.</ref> از سال ۱۳۱۸ش در دبستان اکابر مخصوص بزرگسالان در آبادان به تحصیل پرداخت و در مدت دو سال، دوره ابتدایی را به پایان رساند.<ref>دوانی، ج۱، ص۴۲.</ref> هم‌زمان با تحصیل، از ده‌سالگی در یکی از بخش‌های شرکت نفت ایران و انگلیس که زیر نظر مهندسان انگلیسی اداره می‌شد به‌عنوان پیک و نامه‌رسان مشغول کار شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۴۰.</ref> دو سال بعد به آموزشگاه فنی شرکت نفت آبادان رفت و در آنجا به تحصیلات خود ادامه داد.<ref>دوانی، ج۱، ص۶۰.</ref> پس از یک سال و نیم تحصیل در آنجا، تصمیم گرفت با عزیمت به عراق، در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] به تحصیل دروس حوزوی بپردازد.<ref>دوانی، ج۱، ص۶۵.</ref> به همین سبب در اواخر بهمن ۱۳۲۲ ش راهی عراق شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۷۳.</ref>  
علی رجبی دوانی معروف به علی دوانی در ۵ مهر ۱۳۰۸ش در روستای دوان از توابع کازرون در استان فارس به دنیا آمد. پدرش اسماعیل از خرده‌مالکان آن روستا بود و به کشاورزی و باغداری اشتغال داشت.<ref>دوانی، ج۱، ص۱۹.</ref> علی دوانی در هفت‌سالگی همراه خانواده راهی آبادان شد و در آن شهر مقیم شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۳۹.</ref> از سال ۱۳۱۸ش در دبستان اکابر مخصوص بزرگسالان در آبادان به تحصیل پرداخت و در مدت دو سال، دوره ابتدایی را به پایان رساند.<ref>دوانی، ج۱، ص۴۲.</ref> هم‌زمان با تحصیل، از ده‌سالگی در یکی از بخش‌های شرکت نفت ایران و انگلیس که زیر نظر مهندسان انگلیسی اداره می‌شد به‌عنوان پیک و نامه‌رسان مشغول کار شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۴۰.</ref> دو سال بعد به آموزشگاه فنی شرکت نفت آبادان رفت و در آنجا به تحصیلات خود ادامه داد.<ref>دوانی، ج۱، ص۶۰.</ref> پس از یک سال و نیم تحصیل در آنجا، تصمیم گرفت با عزیمت به عراق، در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]] به تحصیل دروس حوزوی بپردازد.<ref>دوانی، ج۱، ص۶۵.</ref> به همین سبب در اواخر بهمن ۱۳۲۲ ش راهی عراق شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۷۳.</ref>  


خط ۳۸: خط ۳۸:
علی دوانی در فروردین سال ۱۳۲۷ به سبب کسالت و تغییر آب‌وهوا به کشور بازگشت و در برخی از شهرها در درس استادان حاضر شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۱۶۶.</ref> ازجمله در قم در درس مطول [[سیدرضا صدر]] شرکت کرد<ref>دوانی، ج۱، ص۱۶۹.</ref> و پس از دو ماه و نیم، راهی مشهد شد<ref>دوانی، ج۱، ص۱۷۴.</ref> و در حوزه علمیه آنجا مدتی از درس ادبیات میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری بهره برد.<ref>دوانی، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> در سال ۱۳۲۸ش در حالی که قصد عزیمت به نجف اشرف را داشت، پس از ازدواج با یکی از نوادگان مرحوم وحید بهبهانی، از بازگشت به نجف منصرف شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۱۸۷.</ref> و از همان سال در قم اقامت گزید و تحصیلات خود را در حوزه علمیه این شهر که با زعامت آیت‌الله بروجردی نظم و رونقی گرفته بود، پی گرفت. او دروس سطح را در آنجا و نزد [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]]، شیخ محمد لاکانی رشتی، [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]]، [[عبدالجواد جبل‌عاملی|شیخ عبدالجواد جبل‌عاملی اصفهانی]]، میرزا ابوالفضل زاهدی، آقا شیخ علی آقانجفی کاشانی، شیخ محمد وحید خورگامی رشتی، فاضل قفقازی، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، سیدمحمد حائری گلپایگانی و شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی تکمیل کرد. وی همچنین در شرح منظومه [[محمد فکور یزدی|شیخ محمد فکور یزدی]]، سیدرضا صدر و [[حسینعلی منتظری|شیخ حسینعلی منتظری]] شرکت می‌کرد. در کنار آن، در درس تفسیر قرآن [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] هم حضور می‌یافت.
علی دوانی در فروردین سال ۱۳۲۷ به سبب کسالت و تغییر آب‌وهوا به کشور بازگشت و در برخی از شهرها در درس استادان حاضر شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۱۶۶.</ref> ازجمله در قم در درس مطول [[سیدرضا صدر]] شرکت کرد<ref>دوانی، ج۱، ص۱۶۹.</ref> و پس از دو ماه و نیم، راهی مشهد شد<ref>دوانی، ج۱، ص۱۷۴.</ref> و در حوزه علمیه آنجا مدتی از درس ادبیات میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری بهره برد.<ref>دوانی، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref> در سال ۱۳۲۸ش در حالی که قصد عزیمت به نجف اشرف را داشت، پس از ازدواج با یکی از نوادگان مرحوم وحید بهبهانی، از بازگشت به نجف منصرف شد.<ref>دوانی، ج۱، ص۱۸۷.</ref> و از همان سال در قم اقامت گزید و تحصیلات خود را در حوزه علمیه این شهر که با زعامت آیت‌الله بروجردی نظم و رونقی گرفته بود، پی گرفت. او دروس سطح را در آنجا و نزد [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]]، شیخ محمد لاکانی رشتی، [[علی‌اکبر مشکینی|میرزا علی‌اکبر مشکینی]]، [[عبدالجواد جبل‌عاملی|شیخ عبدالجواد جبل‌عاملی اصفهانی]]، میرزا ابوالفضل زاهدی، آقا شیخ علی آقانجفی کاشانی، شیخ محمد وحید خورگامی رشتی، فاضل قفقازی، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، سیدمحمد حائری گلپایگانی و شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی تکمیل کرد. وی همچنین در شرح منظومه [[محمد فکور یزدی|شیخ محمد فکور یزدی]]، سیدرضا صدر و [[حسینعلی منتظری|شیخ حسینعلی منتظری]] شرکت می‌کرد. در کنار آن، در درس تفسیر قرآن [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] هم حضور می‌یافت.


علی دوانی در سال ۱۳۳۶ش پس از قبولی در آزمون درس خارج، وارد درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شد. هم‌زمان در درس خارج فقه [[سیدکاظم شریعتمداری]] و [[درس خارج اصول امام‌خمینی|خارج اصول امام‌خمینی]] هم شرکت می‌کرد.<ref>دوانی، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.</ref> او درباره درس [[امام‌خمینی]] می‌گوید: <blockquote>«مهابت و صلابت امام طوری بود که در درس ایشان کمتر کسی به خود جرئت‎ ‏می‌داد اشکال کند. بااین‌حال اگر چند روزی کسی اشکال نمی‌کرد و توضیحی‎ ‏نمی‌خواست، امام اعتراض می‌نمودند که چرا کسی حرف نمی‌زند و اشکال‎ ‏نمی‌کند».<ref>سلسله موی دوست، ۱۰۱؛ سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام‌خمینی، ج۶، ص۵۲.</ref> </blockquote>وی هنگام تحصیل در نجف اشرف با [[سیدمجتبی نواب صفوی]] آشنا شد و پس از تشکیل [[جمعیت فدائیان اسلام]]، با سیدعبدالحسین واحدی (مرد شماره ۲ فدائیان اسلام که نسبت سببی نیز داشت) همسایه خانه به خانه شد و ازاین‌رو در جریان فعالیت‌های آنان قرار می‌گرفت. او هیچ‌گاه عضو آن جمعیت نشد، بلکه در مقاطعی، به میانجی‌گری میان آنان و برخی از پیرامونیان آیت‌الله بروجردی که به اقدامات آنان بدبین بودند، می‌پرداخت. پس از اعلام حکم اعدام نواب صفوی و سه تن دیگر از فدائیان، دوانی تلاش فراوانی برای جلوگیری از اجرای آن حکم کرد، ازجمله به امام‌خمینی متوسل شد تا با آیت‌الله بروجردی دیدار کند و از طریق ایشان مانع اعدام آنها شوند.<ref>دوانی، ص۲۵۲-۲۶۱.</ref> که البته نتیجه‌ای نداشت.
علی دوانی در سال ۱۳۳۶ش پس از قبولی در آزمون درس خارج، وارد درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]] شد. هم‌زمان در درس خارج فقه [[سیدکاظم شریعتمداری]] و [[درس خارج اصول امام‌خمینی|خارج اصول امام‌خمینی]] هم شرکت می‌کرد.<ref>دوانی، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲.</ref> او درباره درس [[امام‌خمینی]] می‌گوید: <blockquote>«مهابت و صلابت امام طوری بود که در درس ایشان کمتر کسی به خود جرئت‎ ‏می‌داد اشکال کند. بااین‌حال اگر چند روزی کسی اشکال نمی‌کرد و توضیحی‎ ‏نمی‌خواست، امام اعتراض می‌نمودند که چرا کسی حرف نمی‌زند و اشکال‎ ‏نمی‌کند».<ref>سلسله موی دوست، ۱۰۱؛ سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام‌خمینی، ج۶، ص۵۲.</ref> </blockquote>
 
== فعالیت سیاسی و مبارزاتی ==
دوانی هنگام تحصیل در نجف اشرف با [[سیدمجتبی نواب صفوی]] آشنا شد و پس از تشکیل [[جمعیت فدائیان اسلام]]، با سیدعبدالحسین واحدی (مرد شماره ۲ فدائیان اسلام که نسبت سببی نیز داشت) همسایه خانه به خانه شد و ازاین‌رو در جریان فعالیت‌های آنان قرار می‌گرفت. او هیچ‌گاه عضو آن جمعیت نشد، بلکه در مقاطعی، به میانجی‌گری میان آنان و برخی از پیرامونیان آیت‌الله بروجردی که به اقدامات آنان بدبین بودند، می‌پرداخت. پس از اعلام حکم اعدام نواب صفوی و سه تن دیگر از فدائیان، دوانی تلاش فراوانی برای جلوگیری از اجرای آن حکم کرد، ازجمله به امام‌خمینی متوسل شد تا با آیت‌الله بروجردی دیدار کند و از طریق ایشان مانع اعدام آنها شوند.<ref>دوانی، ص۲۵۲-۲۶۱.</ref> که البته نتیجه‌ای نداشت.


دوانی در موسم تبلیغ به شهرهای مختلف سفر می‌کرد که از آن جمله می‌توان به کرمانشاه،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۲۹.</ref> نهاوند،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۳۲.</ref>تهران،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۷۱-۳۷۵.</ref> جزیره خارک،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۷۵.</ref> کاشان،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۸۶.</ref> بندر معشور (ماهشهر فعلی)،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۹۴.</ref> رامهرمز<ref>دوانی، ج۱، ص۴۰۴.</ref> و آبادان و نیز به مدت هفت سال (۱۳۴۰–۱۳۴۷) در کویت اشاره کرد.<ref>دوانی، ج۱، ص۴۰۷–۴۱۲.</ref> که [[ساواک]] ایران در کویت گزارش‌هایی از سخنرانی‌ها و فعالیت‌های وی در آن کشور به مرکز مخابره می‌کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ش ۵۳: صفحات متعدد.</ref> در آبادان به سبب شناخت قبلی از وضعیت آن شهر و همچنین موقعیت سیاسی شرکت نفت ایران و انگلیس، حضور جدی‌تری داشت و در [[ملی شدن صنعت نفت|جریان ملی شدن صنعت نفت]]، به تبعیت از [[سیدابوالقاسم کاشانی|آیت‌الله کاشانی]] در آن شهر فعالیت و در انتشار اعلامیه‌های ایشان نقش عمده‌ای ایفا کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ش ۵۳، ص۳۳۳-۳۴۶.</ref> پس از صدور اعلامیه تاریخی آیت‌الله کاشانی علیه احمد قوام در ۳۰ تیر ۱۳۳۰ش و بازگشت مجدد [[محمد مصدق|دکتر مصدق]] به ریاست دولت، دوانی طی تلگرافی، آن پیروزی را به آیت‌الله کاشانی تبریک گفت و ایشان نیز مدتی بعد به تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۳۱ این تلگراف را برای ایشان صادر کردند: <blockquote>«واعظ محترم، آقای دوانی دامت افاضاته، از احساسات خداپسندانه و عواطف وطن‌خواهانه جنابعالی کمال امتنان حاصل است. از درگاه خداوند متعال [برای شما] توفیق می‌طلبم. از تأخیر جواب معذرت می‌خواهم». <ref>دوانی، ج۱، ص۵۲۳.</ref></blockquote>دوانی از همان ابتدا که وارد [[حوزه علمیه قم]] شد، به همکاری با نشریات و مجلات مذهبی قم و تهران پرداخت و مقالاتی در موضوعات دینی، سیاسی و اجتماعی در نشریات ندای حق، وظیفه، استوار و مجموعه حکمت می‌نوشت.<ref>دوانی، ج۱، ۲۲۴.</ref> در جریان همین فعالیت‌های مطبوعاتی، با فعالان متدین سیاسی ـ فرهنگی مطبوعات همچون حاج سراج انصاری، سیدغلامرضا سعیدی، دکتر حسن عدنانی و شیخ مصطفی رهنما آشنا شد.<ref>یاران امام...، ش ۵۳: ص‌بیست.</ref> در آبان سال ۱۳۳۵ش و در جریان تهاجم اسرائیل، انگلستان و فرانسه به مصر، وی در ۲۳ آبان، مقاله‌ای تحت عنوان «برای همدردی با برادران مصری: تعطیل حوزه علمیه قم و شرکت در [مجلس] دعا» در روزنامه دینی ندای حق نوشت و واکنش مرجعیت وقت و حوزه علمیه قم را به اطلاع عموم رساند.<ref>دوانی، ج ۱، ۳۳۴، ۳۵۵.</ref> وی در غزلی هم که با عنوان «خطر جهود» سرود، آن تجاوز را محکوم کرد.<ref>یادی از دلداده‌ای، ص۱۵۴، ۱۵۵.</ref> مدتی نیز با مجله مسلمین همکاری می‌کرد و مقالاتی دینی در آن می‌نوشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۳، ص۷۸.</ref> به سبب نگارش چنین مقالاتی بود که [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله شریعتمداری]] از ایشان تقدیر کرد.<ref>دوانی، ج ۱، ص۲۲۵.</ref>  
دوانی در موسم تبلیغ به شهرهای مختلف سفر می‌کرد که از آن جمله می‌توان به کرمانشاه،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۲۹.</ref> نهاوند،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۳۲.</ref>تهران،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۷۱-۳۷۵.</ref> جزیره خارک،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۷۵.</ref> کاشان،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۸۶.</ref> بندر معشور (ماهشهر فعلی)،<ref>دوانی، ج۱، ص۳۹۴.</ref> رامهرمز<ref>دوانی، ج۱، ص۴۰۴.</ref> و آبادان و نیز به مدت هفت سال (۱۳۴۰–۱۳۴۷) در کویت اشاره کرد.<ref>دوانی، ج۱، ص۴۰۷–۴۱۲.</ref> که [[ساواک]] ایران در کویت گزارش‌هایی از سخنرانی‌ها و فعالیت‌های وی در آن کشور به مرکز مخابره می‌کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ش ۵۳: صفحات متعدد.</ref> در آبادان به سبب شناخت قبلی از وضعیت آن شهر و همچنین موقعیت سیاسی شرکت نفت ایران و انگلیس، حضور جدی‌تری داشت و در [[ملی شدن صنعت نفت|جریان ملی شدن صنعت نفت]]، به تبعیت از [[سیدابوالقاسم کاشانی|آیت‌الله کاشانی]] در آن شهر فعالیت و در انتشار اعلامیه‌های ایشان نقش عمده‌ای ایفا کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ش ۵۳، ص۳۳۳-۳۴۶.</ref> پس از صدور اعلامیه تاریخی آیت‌الله کاشانی علیه احمد قوام در ۳۰ تیر ۱۳۳۰ش و بازگشت مجدد [[محمد مصدق|دکتر مصدق]] به ریاست دولت، دوانی طی تلگرافی، آن پیروزی را به آیت‌الله کاشانی تبریک گفت و ایشان نیز مدتی بعد به تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۳۱ این تلگراف را برای ایشان صادر کردند: <blockquote>«واعظ محترم، آقای دوانی دامت افاضاته، از احساسات خداپسندانه و عواطف وطن‌خواهانه جنابعالی کمال امتنان حاصل است. از درگاه خداوند متعال [برای شما] توفیق می‌طلبم. از تأخیر جواب معذرت می‌خواهم». <ref>دوانی، ج۱، ص۵۲۳.</ref></blockquote>دوانی از همان ابتدا که وارد [[حوزه علمیه قم]] شد، به همکاری با نشریات و مجلات مذهبی قم و تهران پرداخت و مقالاتی در موضوعات دینی، سیاسی و اجتماعی در نشریات ندای حق، وظیفه، استوار و مجموعه حکمت می‌نوشت.<ref>دوانی، ج۱، ۲۲۴.</ref> در جریان همین فعالیت‌های مطبوعاتی، با فعالان متدین سیاسی ـ فرهنگی مطبوعات همچون حاج سراج انصاری، سیدغلامرضا سعیدی، دکتر حسن عدنانی و شیخ مصطفی رهنما آشنا شد.<ref>یاران امام...، ش ۵۳: ص‌بیست.</ref> در آبان سال ۱۳۳۵ش و در جریان تهاجم اسرائیل، انگلستان و فرانسه به مصر، وی در ۲۳ آبان، مقاله‌ای تحت عنوان «برای همدردی با برادران مصری: تعطیل حوزه علمیه قم و شرکت در [مجلس] دعا» در روزنامه دینی ندای حق نوشت و واکنش مرجعیت وقت و حوزه علمیه قم را به اطلاع عموم رساند.<ref>دوانی، ج ۱، ۳۳۴، ۳۵۵.</ref> وی در غزلی هم که با عنوان «خطر جهود» سرود، آن تجاوز را محکوم کرد.<ref>یادی از دلداده‌ای، ص۱۵۴، ۱۵۵.</ref> مدتی نیز با مجله مسلمین همکاری می‌کرد و مقالاتی دینی در آن می‌نوشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۳، ص۷۸.</ref> به سبب نگارش چنین مقالاتی بود که [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله شریعتمداری]] از ایشان تقدیر کرد.<ref>دوانی، ج ۱، ص۲۲۵.</ref>  
خط ۴۵: خط ۴۸:


دومین اثر وی که به شرح زندگی و آرا و آثار علمی استاد کل وحید بهبهانی اختصاص داشت، با تقدیر بی‌نظیر [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] مواجه شد که بازتاب زیادی در میان حوزه و علما و فضلای حوزه به همراه داشت<ref>دوانی، ج۲، ص۲۲.</ref> در دیدار حضوری خصوصی که پس از آن استاد دوانی با آیت‌الله بروجردی داشت، ایشان ضمن تقدیر مجدد و اهدای جایزه نقدی به مؤلف کتاب، از ایشان خواستند تا جلد سیزدهم بحارالانوار علامه مجلسی را که مورد سوءاستفاده [[بهائیت|بهاییان]] قرار گرفته بود، ترجمه و تهذیب کند که وی آن را طی مدت کمتر از دو سال با مقدمه مفصل و ملحقات فراوان به انجام رساند که با رحلت آیت‌الله بروجردی مصادف شد<ref>دوانی، ج۲، ص۲۲، ۲۳.</ref> در مقدمه مبسوط این کتاب به دو مطلب مهم سیاسی اشاره شده است: ارتباط میان دانش ایران‌شناسی و [[استعمار]]؛ و نیز پیوند تنگاتنگ میان بهاییت و استعمار که در همین رابطه شش عامل را که موجب پیدایش بهاییگری و بقا و تقویت آن شده، برشمرده است<ref>دوانی، مهدی موعود، صد و بیست ـ صد و بیست و یک.</ref> او به‌منظور ایجاد اصلاحات و تحول لازم در نظام آموزشی و تشکیلات حوزه‌های علمیه و تربیت طلاب آشنا و آگاه به نیازهای فکری جامعه، در تأسیس مجله دینی مکتب اسلام (سال ۱۳۳۷) و [[دارالتبلیغ اسلامی]] (سال ۱۳۴۳)، نقش عمده‌ای ایفا کرد.<ref>رجبی دوانی، ص۷۴؛ دوانی، ج۲، ص۴۷-۶۰.</ref> وی تا سال ۱۳۵۰ش که به تهران مهاجرت کرد، با مکتب اسلام همکاری داشت و سلسله مقالاتی در شرح‌حال و آثار علمای اسلام می‌نوشت که بعداً تحت عنوان مفاخر اسلام به‌تدریج در ۱۰ جلد انتشار یافت.
دومین اثر وی که به شرح زندگی و آرا و آثار علمی استاد کل وحید بهبهانی اختصاص داشت، با تقدیر بی‌نظیر [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] مواجه شد که بازتاب زیادی در میان حوزه و علما و فضلای حوزه به همراه داشت<ref>دوانی، ج۲، ص۲۲.</ref> در دیدار حضوری خصوصی که پس از آن استاد دوانی با آیت‌الله بروجردی داشت، ایشان ضمن تقدیر مجدد و اهدای جایزه نقدی به مؤلف کتاب، از ایشان خواستند تا جلد سیزدهم بحارالانوار علامه مجلسی را که مورد سوءاستفاده [[بهائیت|بهاییان]] قرار گرفته بود، ترجمه و تهذیب کند که وی آن را طی مدت کمتر از دو سال با مقدمه مفصل و ملحقات فراوان به انجام رساند که با رحلت آیت‌الله بروجردی مصادف شد<ref>دوانی، ج۲، ص۲۲، ۲۳.</ref> در مقدمه مبسوط این کتاب به دو مطلب مهم سیاسی اشاره شده است: ارتباط میان دانش ایران‌شناسی و [[استعمار]]؛ و نیز پیوند تنگاتنگ میان بهاییت و استعمار که در همین رابطه شش عامل را که موجب پیدایش بهاییگری و بقا و تقویت آن شده، برشمرده است<ref>دوانی، مهدی موعود، صد و بیست ـ صد و بیست و یک.</ref> او به‌منظور ایجاد اصلاحات و تحول لازم در نظام آموزشی و تشکیلات حوزه‌های علمیه و تربیت طلاب آشنا و آگاه به نیازهای فکری جامعه، در تأسیس مجله دینی مکتب اسلام (سال ۱۳۳۷) و [[دارالتبلیغ اسلامی]] (سال ۱۳۴۳)، نقش عمده‌ای ایفا کرد.<ref>رجبی دوانی، ص۷۴؛ دوانی، ج۲، ص۴۷-۶۰.</ref> وی تا سال ۱۳۵۰ش که به تهران مهاجرت کرد، با مکتب اسلام همکاری داشت و سلسله مقالاتی در شرح‌حال و آثار علمای اسلام می‌نوشت که بعداً تحت عنوان مفاخر اسلام به‌تدریج در ۱۰ جلد انتشار یافت.
 
===حمایت از نهضت امام‌خمینی===
با آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی، دوانی حضوری فعال داشت. وی شرح مخالفت سراسری مراجع، علما و مجامع روحانی ایران علیه [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] (مهر ۱۳۴۱) را که به فسخ و لغو آن انجامید، یک ماه بعد از پایان آن غائله، تحت عنوان [[نهضت دوماهه روحانیون ایران (کتاب)|نهضت دوماهه روحانیون ایران]] به رشته تحریر درآورد و منتشر کرد.<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ج ۱۳، ص۶۳۹؛ نهضت دوماهه روحانیون ایران، ص۸.</ref> و بدین ترتیب آن واقعه را جاودانه ساخت. این کتاب بعدها مبنای تألیف سترگی به نام [[نهضت روحانیون ایران (کتاب)|نهضت روحانیون ایران]] در ۱۱ جلد شد. ساواک قم در همان زمان گزارشی درباره کتاب نهضت دوماهه روحانیون ایران تهیه کرد و در نامه‌ای به اداره کل سوم ساواک، خواستار اظهارنظر درباره انتشار یا عدم انتشار آن شد.<ref>یاران امام...، ش ۵۳، ص۵.</ref> پس از [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|یورش کماندوهای رژیم شاه به مدرسه فیضیه]] و ضرب و شتم و دستگیری طلاب، وی از نخستین روحانیانی بود که روز بعد دستگیر و بازداشت شد. اتهام وی تألیف کتاب نهضت دوماهه روحانیون ایران بود که ساواک قم همه آنها را از چاپخانه جمع‌آوری کرده و آتش زده بود.<ref>دوانی، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، ص۱۲۰.</ref> احتمالاً به سبب نگارش این کتاب، [[ساواک]] از عزیمت او به کویت جلوگیری کرد.<ref>دوانی، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، ص۸.</ref> اما علی‌رغم این ممنوعیت وی به کویت رفت.<ref>دوانی، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، ص۹.</ref> و ساواک در گزارشی اعلام کرد که او از طرف [[امام‌خمینی]] به کویت رفته است.<ref>دوانی، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، ص۱۶.</ref>
با آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] به رهبری امام‌خمینی، دوانی حضوری فعال داشت. وی شرح مخالفت سراسری مراجع، علما و مجامع روحانی ایران علیه [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] (مهر ۱۳۴۱) را که به فسخ و لغو آن انجامید، یک ماه بعد از پایان آن غائله، تحت عنوان [[نهضت دوماهه روحانیون ایران (کتاب)|نهضت دوماهه روحانیون ایران]] به رشته تحریر درآورد و منتشر کرد.<ref>دوانی، مفاخر اسلام، ج ۱۳، ص۶۳۹؛ نهضت دوماهه روحانیون ایران، ص۸.</ref> و بدین ترتیب آن واقعه را جاودانه ساخت. این کتاب بعدها مبنای تألیف سترگی به نام [[نهضت روحانیون ایران (کتاب)|نهضت روحانیون ایران]] در ۱۱ جلد شد. ساواک قم در همان زمان گزارشی درباره کتاب نهضت دوماهه روحانیون ایران تهیه کرد و در نامه‌ای به اداره کل سوم ساواک، خواستار اظهارنظر درباره انتشار یا عدم انتشار آن شد.<ref>یاران امام...، ش ۵۳، ص۵.</ref> پس از [[حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|یورش کماندوهای رژیم شاه به مدرسه فیضیه]] و ضرب و شتم و دستگیری طلاب، وی از نخستین روحانیانی بود که روز بعد دستگیر و بازداشت شد. اتهام وی تألیف کتاب نهضت دوماهه روحانیون ایران بود که ساواک قم همه آنها را از چاپخانه جمع‌آوری کرده و آتش زده بود.<ref>دوانی، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، ص۱۲۰.</ref> احتمالاً به سبب نگارش این کتاب، [[ساواک]] از عزیمت او به کویت جلوگیری کرد.<ref>دوانی، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، ص۸.</ref> اما علی‌رغم این ممنوعیت وی به کویت رفت.<ref>دوانی، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، ص۹.</ref> و ساواک در گزارشی اعلام کرد که او از طرف [[امام‌خمینی]] به کویت رفته است.<ref>دوانی، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، ص۱۶.</ref>


خط ۶۰: خط ۶۳:
در تابستان ۱۳۵۳ به دستور رئیس بندهای سیاسی زندان قصر مقرر شد فقط زندانیان سیاسی بالاتر از چهل سال بند ۲ مجازند که نماز صبح بخوانند، آن هم مشروط بر آنکه شواهد موثقی ارائه کنند که قبلاً نمازخوان بوده‌اند! این دستور تحمیلی، از سوی زندانیان سیاسی نادیده گرفته شد، اما هنگام ادای نماز صبح پلیس به نمازگزاران حمله کرد و آنان را مورد ضرب‌وجرح قرار داد. استاد دوانی که پس از ملاقات با پسرش، از ماجرا اطلاع یافت، بلافاصله به [[قم]] رفت و با [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله شریعتمداری]] دیدار کرد و شرح واقعه را داد و از ایشان مصرانه خواست تا راجع به رفع آن ـ که به امور مذهبی مربوط می‌شد ـ اقدام عاجلی نماید که چنین نیز شد و بعد از چند روز آن غائله پایان یافت.<ref>دوانی، نقد عمر، ج۲، ص۹۶، ۹۷.</ref> در ۱۳ آبان ۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت فرزند امام‌خمینی، [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]]، مجلس ختمی در اهواز برگزار گردید. استاد دوانی در حضور پنج هزار نفر سخنان مهمی بیان کرد. چهار روز بعد ساواک اهواز به سبب اهمیت آن مجلس، دو گزارش به تهران ارسال کرد. در یکی از آنها آمده بود که «سخنران، نخست به بیان فضایل علمی و مکارم اخلاقی وی (آقا سیدمصطفی) اشاره کرد و مصیبت درگذشت او را به آیت‌الله خمینی تسلیت گفت. در ادامه ضمن انتقاد شدید از تقلید کورکورانه دولتمردان از غرب و رواج [[غرب‌زدگی]] در جامعه، به نقش برجسته و مؤثر روحانیت شیعه در تاریخ معاصر ایران پرداخت و از صبر و شکیبایی امام در غم از دست دادن فرزندش تجلیل کرد».<ref>یاران امام...، ۵۳، ص۲۵۵-۲۶۰.</ref>
در تابستان ۱۳۵۳ به دستور رئیس بندهای سیاسی زندان قصر مقرر شد فقط زندانیان سیاسی بالاتر از چهل سال بند ۲ مجازند که نماز صبح بخوانند، آن هم مشروط بر آنکه شواهد موثقی ارائه کنند که قبلاً نمازخوان بوده‌اند! این دستور تحمیلی، از سوی زندانیان سیاسی نادیده گرفته شد، اما هنگام ادای نماز صبح پلیس به نمازگزاران حمله کرد و آنان را مورد ضرب‌وجرح قرار داد. استاد دوانی که پس از ملاقات با پسرش، از ماجرا اطلاع یافت، بلافاصله به [[قم]] رفت و با [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله شریعتمداری]] دیدار کرد و شرح واقعه را داد و از ایشان مصرانه خواست تا راجع به رفع آن ـ که به امور مذهبی مربوط می‌شد ـ اقدام عاجلی نماید که چنین نیز شد و بعد از چند روز آن غائله پایان یافت.<ref>دوانی، نقد عمر، ج۲، ص۹۶، ۹۷.</ref> در ۱۳ آبان ۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت فرزند امام‌خمینی، [[سیدمصطفی خمینی|سیدمصطفی]]، مجلس ختمی در اهواز برگزار گردید. استاد دوانی در حضور پنج هزار نفر سخنان مهمی بیان کرد. چهار روز بعد ساواک اهواز به سبب اهمیت آن مجلس، دو گزارش به تهران ارسال کرد. در یکی از آنها آمده بود که «سخنران، نخست به بیان فضایل علمی و مکارم اخلاقی وی (آقا سیدمصطفی) اشاره کرد و مصیبت درگذشت او را به آیت‌الله خمینی تسلیت گفت. در ادامه ضمن انتقاد شدید از تقلید کورکورانه دولتمردان از غرب و رواج [[غرب‌زدگی]] در جامعه، به نقش برجسته و مؤثر روحانیت شیعه در تاریخ معاصر ایران پرداخت و از صبر و شکیبایی امام در غم از دست دادن فرزندش تجلیل کرد».<ref>یاران امام...، ۵۳، ص۲۵۵-۲۶۰.</ref>


دوانی در سال ۱۳۵۶ با زحمت و تلاش زیاد به گردآوری پیام‌ها، اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های مراجع، علما، فضلا، طلاب، اهل منبر، دانشگاهیان، [[حزب و تشکل|احزاب]]، جمعیت‌ها، فعالان سیاسی، اصناف و بازاریان و نیز ثبت و ضبط رویدادهای سیاسی کشور پرداخت و جلد اول نهضت روحانیون ایران را در مهر ۱۳۵۷ و جلد دوم را در اردیبهشت ۱۳۵۸ و سایر مجلدات را تا رویدادهای سال ۱۳۶۰ به نگارش درآورد و دوره ۱۱ جلدی کتاب را در همان سال منتشر کرد. او سپس قلم و بیان خود را در خدمت [[جمهوری اسلامی]] قرار داد و در مراکز آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی و [[دانشگاه|دانشگاه‌ها]] به تدریس تاریخ اسلام، سیره معصومین(ع)، جنگ‌های صدر اسلام و... پرداخت و در بسیاری از همایش‌های علمی با ارائه مقاله و ایراد سخنرانی شرکت جست و در یادواره‌هایی که برای بزرگداشت شهدای ارتش، [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] و [[بسیج مستضعفین|بسیج]] تشکیل می‌شد حضور می‌یافت و از فداکاری‌های آنها تجلیل می‌کرد. وی با وجود مشغله فراوان، دعوت صداوسیما را می‌پذیرفت و در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی شرکت می‌کرد. استاد دوانی ۱۱۰ جلد تألیف، ترجمه و تصحیح، در موضوعات تراجم رجال، تاریخ اسلام و ایران، سیره معصومین(ع) و نهضت‌های اسلامی و ده‌ها مقاله و سخنرانی از خود به یادگار گذاشت. ازجمله معروف‌ترین آثار ایشان می‌توان به مهدی موعود که تاکنون بیش از ۴۰ بار به چاپ رسیده است، دوره ۱۰ جلدی مفاخر اسلام در شرح‌حال علما و دانشمندان شیعه از عصر غیبت تاکنون و دوره ۱۱ جلدی نهضت روحانیون ایران از قرن هفتم تا سال ۱۳۶۰ش اشاره کرد.
== تألیفات ==
دوانی در سال ۱۳۵۶ با زحمت و تلاش زیاد به گردآوری پیام‌ها، اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های مراجع، علما، فضلا، طلاب، اهل منبر، دانشگاهیان، [[حزب و تشکل|احزاب]]، جمعیت‌ها، فعالان سیاسی، اصناف و بازاریان و نیز ثبت و ضبط رویدادهای سیاسی کشور پرداخت و جلد اول نهضت روحانیون ایران را در مهر ۱۳۵۷ و جلد دوم را در اردیبهشت ۱۳۵۸ و سایر مجلدات را تا رویدادهای سال ۱۳۶۰ به نگارش درآورد و دوره ۱۱ جلدی کتاب را در همان سال منتشر کرد. او سپس قلم و بیان خود را در خدمت [[جمهوری اسلامی]] قرار داد و در مراکز آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی و [[دانشگاه|دانشگاه‌ها]] به تدریس تاریخ اسلام، سیره معصومین(ع)، جنگ‌های صدر اسلام و... پرداخت و در بسیاری از همایش‌های علمی با ارائه مقاله و ایراد سخنرانی شرکت جست و در یادواره‌هایی که برای بزرگداشت شهدای ارتش، [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] و [[بسیج مستضعفین|بسیج]] تشکیل می‌شد حضور می‌یافت و از فداکاری‌های آنها تجلیل می‌کرد. وی با وجود مشغله فراوان، دعوت صداوسیما را می‌پذیرفت و در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی شرکت می‌کرد.  
 
استاد دوانی ۱۱۰ جلد تألیف، ترجمه و تصحیح، در موضوعات تراجم رجال، تاریخ اسلام و ایران، سیره معصومین(ع) و نهضت‌های اسلامی و ده‌ها مقاله و سخنرانی از خود به یادگار گذاشت. ازجمله معروف‌ترین آثار ایشان می‌توان به مهدی موعود که تاکنون بیش از ۴۰ بار به چاپ رسیده است، دوره ۱۰ جلدی مفاخر اسلام در شرح‌حال علما و دانشمندان شیعه از عصر غیبت تاکنون و دوره ۱۱ جلدی نهضت روحانیون ایران از قرن هفتم تا سال ۱۳۶۰ش اشاره کرد.


== درگذشت ==
== درگذشت ==
خط ۷۳: خط ۷۹:
* دوانی، علی (۱۳۹۲)، نهضت دوماهه روحانیون ایران، تهران، نشر رهنمون.  
* دوانی، علی (۱۳۹۲)، نهضت دوماهه روحانیون ایران، تهران، نشر رهنمون.  
* دوانی، علی (۱۳۸۴)، نقد عمر: زندگی و خاطرات، ج۱ و ۲، تهران، رهنمون.
* دوانی، علی (۱۳۸۴)، نقد عمر: زندگی و خاطرات، ج۱ و ۲، تهران، رهنمون.
* دوانی، علی (۱۳۸۸)، یادی از دلداده‌ای؛ گزیده اشعار، مصاحبه و سه مقاله ادبی، به کوشش محمد رجبی دوانی، تهران، نشر رهنمون؛
* دوانی، علی (۱۳۸۸)، یادی از دلداده‌ای؛ گزیده اشعار، مصاحبه و سه مقاله ادبی، به کوشش محمد رجبی دوانی، تهران، نشر رهنمون.
* دوانی، علی (۱۳۷۳)، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، تهران، نشر مطهر؛
* دوانی، علی (۱۳۷۳)، امام‌خمینی در آیینه خاطره‌ها، تهران، نشر مطهر.
* دوانی، علی (۱۳۸۷)، مفاخر اسلام، جلد سیزدهم: معاصران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* دوانی، علی (۱۳۸۷)، مفاخر اسلام، جلد سیزدهم: معاصران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام‌خمینی (۱۳۶۸)، ج۶، تهران، پیام آزادی.
* سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام‌خمینی (۱۳۶۸)، ج۶، تهران، پیام آزادی.
خط ۸۴: خط ۹۰:
* آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک؛ کتاب اول (خرداد ۱۳۳۲- اسفند ۱۳۵۱)، (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک؛ کتاب اول (خرداد ۱۳۳۲- اسفند ۱۳۵۱)، (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:مقاله‌های ارزیابی‌شده/پروژه شاگردان]]
[[رده:شاگردان درس خارج اصول امام‌خمینی]]
[[رده:شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی]]
۲۶٬۷۱۴

ویرایش