۲۱٬۲۱۰
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
جز (added Category:پروژه شاگردان2 using HotCat) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
یکی از شاگردان امامخمینی که اطلاعاتی درباره او به دست نیامد، سیدمصطفی حسینی گرگانی بود. با استناد به انتساب وی به گرگان میتوان گفت که از اهالی گرگان بود. محمد افشاری از شاگردان امامخمینی در نجف اشرف (اواخر دهه ۱۳۴۰)، از حسینی گرگانی بهعنوان یکی از شاگردان امامخمینی نام برده و خاطرهای را از زبان او درباره درس امامخمینی نقل کرده است. او در این خاطره درباره درس امامخمینی به افشاری گفته بود: «یکی از فضلای نجف که به کلاس امام میآمد نسبت به مسئلهای اشکال کرد. حضرت امام هم جواب ایشان را داد، اما او قانع نشد و مجدداً حضرت امام جواب داد و این امر باز هم تکرار شد. طلبهها احساس کردند که این شخص میخواهد اظهار فضل کند و انگار یک نوع مرضی در قلبش است. در همان زمانی که اشکال میکرد، الاغی که پشت دیوار مسجد بود شروع کرد به عرعر کردن و آواز خواندن. طلبهها هم از این وضعیت پیشآمده خندیدند. یک دفعه امام فرمودند: مثل اینکه امروز مستشکلان زیاد شدند. این جمله امام و وضعیت ایجادشده موجب ناراحتی آن آقا شد و چند روزی هم به کلاس نمیآمد تا اینکه امام شخصی را فرستاد تا از او دلجویی کند و ناراحت نباشد. بعد هم کمکهایی به او کردند» (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین افشاری، ۴۶). با استناد به همین خاطرات میتوان از او بهعنوان یکی از شاگردان درس خارج فقه (بیع مکاسب) امامخمینی در نجف اشرف نام برد که همه روزه در مسجد شیخ انصاری آن شهر (از سال ۱۳۴۴ـ۱۳۵۷) تشکیل میشد. غیر از این مطلب، اطلاعات دیگری از او در منابع مکتوب یافت نشد. | یکی از شاگردان امامخمینی که اطلاعاتی درباره او به دست نیامد، سیدمصطفی حسینی گرگانی بود. با استناد به انتساب وی به گرگان میتوان گفت که از اهالی گرگان بود. محمد افشاری از شاگردان امامخمینی در نجف اشرف (اواخر دهه ۱۳۴۰)، از حسینی گرگانی بهعنوان یکی از شاگردان امامخمینی نام برده و خاطرهای را از زبان او درباره درس امامخمینی نقل کرده است. او در این خاطره درباره درس امامخمینی به افشاری گفته بود: «یکی از فضلای نجف که به کلاس امام میآمد نسبت به مسئلهای اشکال کرد. حضرت امام هم جواب ایشان را داد، اما او قانع نشد و مجدداً حضرت امام جواب داد و این امر باز هم تکرار شد. طلبهها احساس کردند که این شخص میخواهد اظهار فضل کند و انگار یک نوع مرضی در قلبش است. در همان زمانی که اشکال میکرد، الاغی که پشت دیوار مسجد بود شروع کرد به عرعر کردن و آواز خواندن. طلبهها هم از این وضعیت پیشآمده خندیدند. یک دفعه امام فرمودند: مثل اینکه امروز مستشکلان زیاد شدند. این جمله امام و وضعیت ایجادشده موجب ناراحتی آن آقا شد و چند روزی هم به کلاس نمیآمد تا اینکه امام شخصی را فرستاد تا از او دلجویی کند و ناراحت نباشد. بعد هم کمکهایی به او کردند» (خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین افشاری، ۴۶). با استناد به همین خاطرات میتوان از او بهعنوان یکی از شاگردان درس خارج فقه (بیع مکاسب) امامخمینی در نجف اشرف نام برد که همه روزه در مسجد شیخ انصاری آن شهر (از سال ۱۳۴۴ـ۱۳۵۷) تشکیل میشد. غیر از این مطلب، اطلاعات دیگری از او در منابع مکتوب یافت نشد. | ||
منبع: خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین محمد افشاری (۱۳۹۱)، تدوین: محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | منبع: خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین محمد افشاری (۱۳۹۱)، تدوین: محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
[[رده:پروژه شاگردان2]] |