سیدمجتبی رودباری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| اجازه روایت به    =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| تالیفات          = حقوق تجارت اسلامی، کتاب الحج در دو جلد و شرح بر کتاب لمعه
| سایر              =
| سایر              =برگزاری جلسات تفسیر و درس اخلاق در رشت
| سیاسی            =مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]
| سیاسی            =مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]
| اجتماعی          =
| اجتماعی          =احداث کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) و مدرسه علمیه جامع در رشت بنیان
| امضا              =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
خط ۵۰: خط ۵۰:


=== خاطرات از درس امام‌خمینی ===
=== خاطرات از درس امام‌خمینی ===
رودباری یکی از افرادی بود که از امام‌خمینی برای تدریس در نجف اشرف دعوت کرد. خاطرات او دراین‌باره نشان از اهتمام امام‌خمینی به تربیت شاگردان دارد: <blockquote>«در ابتدای ورود امام به عراق جمعی از طلاب خدمتشان شرفیاب شدیم و از‎ ‏محضرشان تقاضا نمودیم برای ما درس بفرمایند. ایشان ضمن اینکه درخواست ما‎ ‏را اجابت فرمودند، گفتند سعی کنید دو باب فقه را خوب بخوانید، نخست ابوابی‎ ‏مانند طهارت و صلوه که مشتمل بر روایات زیادی است تا در فرض ثبوت و تعارض،‎ ‏راه‌های جمع و یا تأویل بین روایات متعارضه را فراگیرید و دیگر ابوابی مانند بیع که‎ ‏روایات وارده در آنها معدود است، تا بتوانید راه‌های استخراج قواعد کثیره را از‎ ‏همان روایات معدوده بیاموزید؛ کما اینکه تدوین کتاب مفصل و مبسوط مرحوم‎ ‏شیخ انصاری بر همین پایه و اساس است».<ref>۱۵ خرداد، ش۵ـ۶، ص۵۸؛ سلسله موی دوست، ص۱۱۲.</ref> </blockquote>رودباری سال‌ها از درس خارج فقه امام‌خمینی در [[مسجد شیخ انصاری]] بهره برد و آن درس را تقریر کرد.<ref>صحیفه دل، ص۹۰-۹۱.</ref> وی درباره نظم‌پذیری امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«‏یک روز امام در موعد مقرر برای درس به مسجد شیخ انصاری تشریف آورده‎ ‏بودند، درحالی‌که هنوز همه شاگردان حضور نداشتند. ایشان پس از ورود به‎ ‏مسجد‏ ‏طبق معمول کنار منبر نشستند تا پس از لحظاتی برای تدریس به منبر تشریف ببرند. ولی چون با غیبت بعضی از شاگردان مواجه شدند، بدون اینکه به منبر‎ ‏تشریف ببرند به ما فرمودند: «امروز می‌خواهم به‌جای درس قضیه‌ای را برای شما‎ ‏بازگو کنم. من این مطلب را از استادم مرحوم شاه‌آبادی ـ رضوان‌الله تعالی علیه ـ نقل‎ ‏می‌کنم و ایشان از پدر بزرگوارش که از شاگردان مرحوم صاحب جواهر بودند نقل‎ ‏می‌نماید که می‌فرمود، صاحب جواهر دارای پسری بود که از فضلای بنام حوزه‎ ‏علمیه نجف به شمار می‌رفت و تصادفاً در حال حیات پدر فوت می‌کند. در روز‎ ‏تشییع با اینکه هاله‌ای از غم و اندوه سرتاسر نجف را گرفته بود، ولی بااین‌حال‎ ‏صاحب جواهر که خود صاحب عزا بود، از فرصت کوتاه استفاده کرده و تا جمع‎ ‏شدن علما و طلاب حوزه و اهالی نجف برای تشییع، نصف صفحه از کتاب جواهر‎ ‏را به رشته تحریر درآورد». امام سپس فرمود: «من که به شما نمی‌گویم به درس من‎ ‏بیایید؛ حال که خود شما بنا دارید در درس من شرکت کنید لااقل به بنای خودتان‎ ‏عمل کنید»».<ref>همان، ص۱۱۲-۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ برداشت‌هایی از سیره امام‌خمینی، ج۵، ص۱۱۷.</ref></blockquote>رودباری درباره اهمیت حدیث از نظر امام‌خمینی خاطره‌ای خواندنی دارد: «یک روز امام ضمن درسشان در نجف به طلاب فرمودند: <blockquote>«در میان علمای‎ ‏سلف‏ ‏اساساً حلقاتی به‌عنوان روخوانی روایات و احادیث متداول بود و‎ ‏نظر‏ ‏سابقین از این کار آن بود که حتی یک واو در روایات دخل و تصرفی نشود و‎ ‏زیاده و نقصانی صورت نگیرد، بلکه روایات به همان نحو که به ما رسیده مورد‎ ‏استفاده قرار گیرد». سپس از علامه محمدخان قزوینی نقل می‌کردند که او گفته بود‎ ‏اگر مرا تخطئه نکنند حتی حمد و سوره‌ام را در موقع نماز از روی قرآن‎ ‏می‌خوانم».<ref>همان، ص۵۹.</ref></blockquote>وی همچنین درباره ضرورت نگرش انتقادی به درس می‌گوید: <blockquote>«یک روز امام در مسجد اعظم قم ضمن درس به ما نصیحت می‌کردند و می‌فرمودند:‎ ‏همیشه گفتار استاد را با سوءظن تلقی کنید و زود تسلیم گفته‌های او نشوید، چون‎ ‏در غیر این صورت ملا بار نخواهید آمد... سعی کنید بعد از گفته‎ ‏استاد، یک نه بگویید و یک ان قلت بزنید». </blockquote>او سپس خاطره‌ای را از امام‌خمینی نقل می‌کند که گویای این رویکرد ایشان است: <blockquote>«امام برای تأیید گفتارشان فرمودند: آقای‎ ‏شیخ محمدعلی اراکی وقتی تقریرات درس مرحوم حاج شیخ (عبدالکریم حائری)‎ ‏را نوشتند و به ایشان ارائه نمودند، مرحوم حاج شیخ بعد از مطالعه به او فرمودند:‎ ‏خوب نوشتی، آنچه را که من گفتم به آن رسیدی و فهمیدی؛ ولی نوشته شما یک‎ ‏بدی دارد، لااقل می‌خواستی یک اشکال به گفتارم بنمایی. حرف‌های من وحی مُنزل‎ ‏نبود که قابل رد کردن نباشد».<ref>همان، ص۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۷۹-۸۰؛ ۱۵ خرداد؛ ش۵ـ۶، ص۵۸.</ref> </blockquote>او در نهایت به این جمع‌بندی می‌رسد که: <blockquote>«بحث امام بینی و بین الله آزاد بود... آزاد اندیشیدن یکی از روش‌های مهم امام بود. همیشه به ما نصیحت می‌فرمود: در نقادی‌ها سعی کنید اول به حرف طرف برسید».<ref>«نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۲۱.</ref></blockquote>
رودباری یکی از افرادی بود که از امام‌خمینی برای تدریس در نجف اشرف دعوت کرد. خاطرات او دراین‌باره نشان از اهتمام امام‌خمینی به تربیت شاگردان دارد: <blockquote>«در ابتدای ورود امام به عراق جمعی از طلاب خدمتشان شرفیاب شدیم و از‎ ‏محضرشان تقاضا نمودیم برای ما درس بفرمایند. ایشان ضمن اینکه درخواست ما‎ ‏را اجابت فرمودند، گفتند سعی کنید دو باب فقه را خوب بخوانید، نخست ابوابی‎ ‏مانند طهارت و صلوه که مشتمل بر روایات زیادی است تا در فرض ثبوت و تعارض،‎ ‏راه‌های جمع و یا تأویل بین روایات متعارضه را فراگیرید و دیگر ابوابی مانند بیع که‎ ‏روایات وارده در آنها معدود است، تا بتوانید راه‌های استخراج قواعد کثیره را از‎ ‏همان روایات معدوده بیاموزید؛ کما اینکه تدوین کتاب مفصل و مبسوط مرحوم‎ ‏شیخ انصاری بر همین پایه و اساس است».<ref>۱۵ خرداد، ش۵ـ۶، ص۵۸؛ سلسله موی دوست، ص۱۱۲.</ref> </blockquote>رودباری سال‌ها از درس خارج فقه امام‌خمینی در [[مسجد شیخ انصاری]] بهره برد و آن درس را تقریر کرد.<ref>صحیفه دل، ص۹۰-۹۱.</ref> وی درباره نظم‌پذیری امام‌خمینی می‌گوید: <blockquote>«‏یک روز امام در موعد مقرر برای درس به مسجد شیخ انصاری تشریف آورده‎ ‏بودند، درحالی‌که هنوز همه شاگردان حضور نداشتند. ایشان پس از ورود به‎ ‏مسجد‏ ‏طبق معمول کنار منبر نشستند تا پس از لحظاتی برای تدریس به منبر تشریف ببرند. ولی چون با غیبت بعضی از شاگردان مواجه شدند، بدون اینکه به منبر‎ ‏تشریف ببرند به ما فرمودند: «امروز می‌خواهم به‌جای درس قضیه‌ای را برای شما‎ ‏بازگو کنم. من این مطلب را از استادم مرحوم شاه‌آبادی ـ رضوان‌الله تعالی علیه ـ نقل‎ ‏می‌کنم و ایشان از پدر بزرگوارش که از شاگردان مرحوم صاحب جواهر بودند نقل‎ ‏می‌نماید که می‌فرمود، صاحب جواهر دارای پسری بود که از فضلای بنام حوزه‎ ‏علمیه نجف به شمار می‌رفت و تصادفاً در حال حیات پدر فوت می‌کند. در روز‎ ‏تشییع با اینکه هاله‌ای از غم و اندوه سرتاسر نجف را گرفته بود، ولی بااین‌حال‎ ‏صاحب جواهر که خود صاحب عزا بود، از فرصت کوتاه استفاده کرده و تا جمع‎ ‏شدن علما و طلاب حوزه و اهالی نجف برای تشییع، نصف صفحه از کتاب جواهر‎ ‏را به رشته تحریر درآورد». امام سپس فرمود: «من که به شما نمی‌گویم به درس من‎ ‏بیایید؛ حال که خود شما بنا دارید در درس من شرکت کنید لااقل به بنای خودتان‎ ‏عمل کنید»».<ref>همان، ص۱۱۲-۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ برداشت‌هایی از سیره امام‌خمینی، ج۵، ص۱۱۷.</ref></blockquote>رودباری درباره اهمیت حدیث از نظر امام‌خمینی خاطره‌ای خواندنی دارد: «یک روز امام ضمن درسشان در نجف به طلاب فرمودند: <blockquote>«در میان علمای‎ ‏سلف‏ ‏اساساً حلقاتی به‌عنوان روخوانی روایات و احادیث متداول بود و‎ ‏نظر‏ ‏سابقین از این کار آن بود که حتی یک واو در روایات دخل و تصرفی نشود و‎ ‏زیاده و نقصانی صورت نگیرد، بلکه روایات به همان نحو که به ما رسیده مورد‎ ‏استفاده قرار گیرد». سپس از علامه محمدخان قزوینی نقل می‌کردند که او گفته بود‎ ‏اگر مرا تخطئه نکنند حتی حمد و سوره‌ام را در موقع نماز از روی قرآن‎ ‏می‌خوانم».<ref>همان، ص۵۹.</ref></blockquote>وی همچنین درباره ضرورت نگرش انتقادی به درس می‌گوید: <blockquote>«یک روز امام در مسجد اعظم قم ضمن درس به ما نصیحت می‌کردند و می‌فرمودند:‎ ‏همیشه گفتار استاد را با سوءظن تلقی کنید و زود تسلیم گفته‌های او نشوید، چون‎ ‏در غیر این صورت ملا بار نخواهید آمد... سعی کنید بعد از گفته‎ ‏استاد، یک نه بگویید و یک ان قلت بزنید». </blockquote>او سپس خاطره‌ای را از امام‌خمینی نقل می‌کند که گویای این رویکرد ایشان است: <blockquote>«امام برای تأیید گفتارشان فرمودند: آقای‎ ‏شیخ محمدعلی اراکی وقتی تقریرات درس مرحوم حاج شیخ (عبدالکریم حائری)‎ ‏را نوشتند و به ایشان ارائه نمودند، مرحوم حاج شیخ بعد از مطالعه به او فرمودند:‎ ‏خوب نوشتی، آنچه را که من گفتم به آن رسیدی و فهمیدی؛ ولی نوشته شما یک‎ ‏بدی دارد، لااقل می‌خواستی یک اشکال به گفتارم بنمایی. حرف‌های من وحی مُنزل‎ ‏نبود که قابل رد کردن نباشد».<ref>همان، ص۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۷۹-۸۰؛ ۱۵ خرداد؛ ش۵ـ۶، ص۵۸.</ref> </blockquote>او در نهایت به این جمع‌بندی می‌رسد که: <blockquote>«بحث امام بینی و بین الله آزاد بود... آزاد اندیشیدن یکی از روش‌های مهم امام بود. همیشه به ما نصیحت می‌فرمود: در نقادی‌ها سعی کنید اول به حرف طرف برسید».<ref>«نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۲۱.</ref></blockquote>


خط ۵۹: خط ۵۷:
=== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب ===
=== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب ===
سیدمجتبی رودباری در شهریور ۱۳۵۸ش به ایران بازگشت و در شهر رشت مقیم شد و به تدریس در آن شهر پرداخت. از جمله جلسات تفسیر قرآن او پس از نماز مغرب و عشا در مسجد صفی رشت برگزار می‌شد و در روزهای چهارشنبه هم درس اخلاق را در مسجد جامع بازار رشت برگزار می‌کرد.<ref>شیرازی، «به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم آیت‌الله سیدمجتبی رودباری: فقیه مردم‌دار»، ص۳.</ref> رودباری همچنین کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) و مدرسه علمیه جامع را در رشت بنیان نهاد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، ص۳۸۵.</ref> کتاب‌های حقوق تجارت اسلامی، کتاب الحج در دو جلد (تقریرات درس آیت‌الله خویی) و شرح بر کتاب لمعه از آثار اوست.
سیدمجتبی رودباری در شهریور ۱۳۵۸ش به ایران بازگشت و در شهر رشت مقیم شد و به تدریس در آن شهر پرداخت. از جمله جلسات تفسیر قرآن او پس از نماز مغرب و عشا در مسجد صفی رشت برگزار می‌شد و در روزهای چهارشنبه هم درس اخلاق را در مسجد جامع بازار رشت برگزار می‌کرد.<ref>شیرازی، «به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم آیت‌الله سیدمجتبی رودباری: فقیه مردم‌دار»، ص۳.</ref> رودباری همچنین کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) و مدرسه علمیه جامع را در رشت بنیان نهاد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، ص۳۸۵.</ref> کتاب‌های حقوق تجارت اسلامی، کتاب الحج در دو جلد (تقریرات درس آیت‌الله خویی) و شرح بر کتاب لمعه از آثار اوست.
== درگذشت ==
سیدمجتبی رودباری در دوم فروردین ۱۴۰۱ در رشت از دنیا رفت و پیکرش در مسجد صفی و کنار مزار پدرش به خاک سپرده شد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، ص۳۸۶.</ref>
سیدمجتبی رودباری در دوم فروردین ۱۴۰۱ در رشت از دنیا رفت و پیکرش در مسجد صفی و کنار مزار پدرش به خاک سپرده شد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، ص۳۸۶.</ref>


خط ۷۷: خط ۷۷:
{{پایان}}
{{پایان}}


[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:مقاله‌های ارزیابی‌شده/پروژه شاگردان]]
[[رده:شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی]]
[[رده:شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۰۴

سیدمجتبی رودباری
سیدمجتبی رودباری.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۳۱۲ش
زادگاهنجف
تاریخ وفات۲ فروردین ۱۴۰۱
محل دفنمسجد صفی رشت
شهر وفاترشت
اطلاعات علمی
استادانمحمدتقی ستوده، علی‌پناه اشتهاردی، حسین نوری همدانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، جعفر سبحانی، علی‌اکبر مشکینی، محمدعلی امینیان، بتولی گیلانی، علامه طباطبایی، محمد مفتح، سیدحسین طباطبایی بروجردی و عباسعلی شاهرودی، امام‌خمینی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحسن حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی، میرزا هاشم آملی
محل تحصیلقم و نجف
تألیفاتحقوق تجارت اسلامی، کتاب الحج در دو جلد و شرح بر کتاب لمعه
سایربرگزاری جلسات تفسیر و درس اخلاق در رشت
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با رژیم پهلوی و حمایت از نهضت امام‌خمینی
اجتماعیاحداث کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) و مدرسه علمیه جامع در رشت بنیان


سیدمجتبی رودباری، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.

زادگاه

او در ۱۳۱۲ش در خانواده‌ای روحانی در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش سیدحسین رودباری از شاگردان آیات سیدابوالحسن اصفهانی و میرزا حسین نائینی و جدش سیدمحمدتقی رودباری از روحانیان گیلان بود.[۱]

تحصیل

سیدمجتبی رودباری خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌ای در نجف اشرف آموخت. در هفت سالگی همراه خانواده در رشت مقیم شد[۲] و دوران ابتدایی را در دبستان فاریابی رشت در آن شهر گذراند.[۳] او از ۱۳۲۶ش به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در رشت و نزد سیدمحمود ضیابری، ظهیری و فقیهی خواند. رودباری در ۱۳۲۹ش راهی قم شد و شرح لمعه را نزد محمدتقی ستوده، شیخ علی‌پناه اصلانی اشتهاردی و حسین نوری همدانی فراگرفت. در درس رسایل هم از شاگردان سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و شیخ جعفر سبحانی (قسمت استصحاب رسایل) بود. آنگاه در درس مکاسب و کفایه‌الاصول میرزا علی‌اکبر مشکینی حضور یافت [۴] مدتی هم از درس‌های شیخ محمدعلی امینیان و بتولی گیلانی استفاده کرد.[۵] هم‌زمان در درس اسفار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و منطق محمد مفتح نیز حاضر می‌شد. پس از تکمیل دروس سطح، مدت دو سال در درس‌های خارج فقه آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی و عباسعلی شاهرودی شرکت کرد و هم زمان با حضور در درس‌های آنان، در درس خارج فقه امام‌خمینی که در هر روز صبح در مسجد سلماسی برگزار می‌شد شرکت می‌کرد.[۶]

رودباری پس از انتقال درس امام‌خمینی به مسجد اعظم (۱۳۴۰ش) به استفاده از محضر ایشان ادامه داد و با استناد به خاطرات رودباری، می‌توان گفت که او مدت ده سال در آن درس حاضر می‌شده است.[۷] در آن سال‌ها (۱۳۴۰-۱۳۴۳ش)، امام‌خمینی درصدد تربیت نیروهایی برای هدایت فعالیت‌های مذهبی ـ سیاسی در مناطق مختلف کشور بود و به همین منظور برای هر منطقه‌ای تعدادی از طلاب کوشا را برگزیده بودند که سیدمجتبی رودباری از طلاب مدنظر ایشان برای هدایت آن فعالیت‌ها در استان گیلان بود.[۸] علاوه بر آن، از درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد محقق داماد و میرزا هاشم آملی بهره‌مند می‌شد.[۹]

او هم‌زمان با تحصیل دروس حوزوی، به‌طور متفرقه تحصیلات نوین خود را تا دریافت دیپلم متوسطه ادامه داد و کلاس نهم را در دبیرستان شاهپور رشت، کلاس‌های ده و یازده را در دبیرستان حکیم نظامی قم و کلاس دوازده را در دبیرستان فیروزکوهی تهران طی کرد.[۱۰]

او در اواخر سال ۱۳۴۲ش همراه با جمعی از فضلای رشتی حوزه علمیه قم، نامه‌ای به امام‌خمینی که در حصر در تهران بود ارسال کردند و موفقیت ایشان را آرزوی همه مسلمانان و روحانیان دانستند و خواستار بازگشت ایشان به قم شدند.[۱۱] در ۱۷ فروردین ۱۳۴۳ نیز پس از آزادی و بازگشت ایشان به قم، همراه با جمعی از علمای گیلانی حوزه علمیه قم، با ارسال تلگرافی به آقایان سیدحسن بحرالعلوم، سیدمحمود ضیابری و سیدحسین رودباری، ورود امام‌خمینی را به قم «سرفرازی عموم شیعیان خاصه روحانیت» دانستند و از آزادی ایشان با عنوان موفقیت علما یاد کردند و آن را به روحانیان مذکور تبریک گفتند.[۱۲]

مهاجرت به نجف

رودباری در ۱۳۴۳ش به نجف اشرف رفت و در حوزه علمیه آن شهر در درس خارج فقه و اصول آیات سیدعبدالهادی شیرازی، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی[۱۳] و میرزا هاشم آملی شرکت کرد.[۱۴]

او در ۱۳۴۴ش پس از اطلاع از ورود امام‌خمینی به عراق، همراه با عبدالله خائفی به کاظمین رفت و با امام‌خمینی دیدار کرد و در مسیر حرکت امام‌خمینی از کاظمین به نجف، همراه ایشان بود.[۱۵] سپس با ارسال نامه‌ای به ضیابری، اخبار مربوط به استقبال از امام‌خمینی در بدو ورد به عراق را به ایشان اطلاع داد که این نامه توسط ساواک ضبط شد.[۱۶]

خاطرات از درس امام‌خمینی

رودباری یکی از افرادی بود که از امام‌خمینی برای تدریس در نجف اشرف دعوت کرد. خاطرات او دراین‌باره نشان از اهتمام امام‌خمینی به تربیت شاگردان دارد:

«در ابتدای ورود امام به عراق جمعی از طلاب خدمتشان شرفیاب شدیم و از‎ ‏محضرشان تقاضا نمودیم برای ما درس بفرمایند. ایشان ضمن اینکه درخواست ما‎ ‏را اجابت فرمودند، گفتند سعی کنید دو باب فقه را خوب بخوانید، نخست ابوابی‎ ‏مانند طهارت و صلوه که مشتمل بر روایات زیادی است تا در فرض ثبوت و تعارض،‎ ‏راه‌های جمع و یا تأویل بین روایات متعارضه را فراگیرید و دیگر ابوابی مانند بیع که‎ ‏روایات وارده در آنها معدود است، تا بتوانید راه‌های استخراج قواعد کثیره را از‎ ‏همان روایات معدوده بیاموزید؛ کما اینکه تدوین کتاب مفصل و مبسوط مرحوم‎ ‏شیخ انصاری بر همین پایه و اساس است».[۱۷]

رودباری سال‌ها از درس خارج فقه امام‌خمینی در مسجد شیخ انصاری بهره برد و آن درس را تقریر کرد.[۱۸] وی درباره نظم‌پذیری امام‌خمینی می‌گوید:

«‏یک روز امام در موعد مقرر برای درس به مسجد شیخ انصاری تشریف آورده‎ ‏بودند، درحالی‌که هنوز همه شاگردان حضور نداشتند. ایشان پس از ورود به‎ ‏مسجد‏ ‏طبق معمول کنار منبر نشستند تا پس از لحظاتی برای تدریس به منبر تشریف ببرند. ولی چون با غیبت بعضی از شاگردان مواجه شدند، بدون اینکه به منبر‎ ‏تشریف ببرند به ما فرمودند: «امروز می‌خواهم به‌جای درس قضیه‌ای را برای شما‎ ‏بازگو کنم. من این مطلب را از استادم مرحوم شاه‌آبادی ـ رضوان‌الله تعالی علیه ـ نقل‎ ‏می‌کنم و ایشان از پدر بزرگوارش که از شاگردان مرحوم صاحب جواهر بودند نقل‎ ‏می‌نماید که می‌فرمود، صاحب جواهر دارای پسری بود که از فضلای بنام حوزه‎ ‏علمیه نجف به شمار می‌رفت و تصادفاً در حال حیات پدر فوت می‌کند. در روز‎ ‏تشییع با اینکه هاله‌ای از غم و اندوه سرتاسر نجف را گرفته بود، ولی بااین‌حال‎ ‏صاحب جواهر که خود صاحب عزا بود، از فرصت کوتاه استفاده کرده و تا جمع‎ ‏شدن علما و طلاب حوزه و اهالی نجف برای تشییع، نصف صفحه از کتاب جواهر‎ ‏را به رشته تحریر درآورد». امام سپس فرمود: «من که به شما نمی‌گویم به درس من‎ ‏بیایید؛ حال که خود شما بنا دارید در درس من شرکت کنید لااقل به بنای خودتان‎ ‏عمل کنید»».[۱۹]

رودباری درباره اهمیت حدیث از نظر امام‌خمینی خاطره‌ای خواندنی دارد: «یک روز امام ضمن درسشان در نجف به طلاب فرمودند:

«در میان علمای‎ ‏سلف‏ ‏اساساً حلقاتی به‌عنوان روخوانی روایات و احادیث متداول بود و‎ ‏نظر‏ ‏سابقین از این کار آن بود که حتی یک واو در روایات دخل و تصرفی نشود و‎ ‏زیاده و نقصانی صورت نگیرد، بلکه روایات به همان نحو که به ما رسیده مورد‎ ‏استفاده قرار گیرد». سپس از علامه محمدخان قزوینی نقل می‌کردند که او گفته بود‎ ‏اگر مرا تخطئه نکنند حتی حمد و سوره‌ام را در موقع نماز از روی قرآن‎ ‏می‌خوانم».[۲۰]

وی همچنین درباره ضرورت نگرش انتقادی به درس می‌گوید:

«یک روز امام در مسجد اعظم قم ضمن درس به ما نصیحت می‌کردند و می‌فرمودند:‎ ‏همیشه گفتار استاد را با سوءظن تلقی کنید و زود تسلیم گفته‌های او نشوید، چون‎ ‏در غیر این صورت ملا بار نخواهید آمد... سعی کنید بعد از گفته‎ ‏استاد، یک نه بگویید و یک ان قلت بزنید».

او سپس خاطره‌ای را از امام‌خمینی نقل می‌کند که گویای این رویکرد ایشان است:

«امام برای تأیید گفتارشان فرمودند: آقای‎ ‏شیخ محمدعلی اراکی وقتی تقریرات درس مرحوم حاج شیخ (عبدالکریم حائری)‎ ‏را نوشتند و به ایشان ارائه نمودند، مرحوم حاج شیخ بعد از مطالعه به او فرمودند:‎ ‏خوب نوشتی، آنچه را که من گفتم به آن رسیدی و فهمیدی؛ ولی نوشته شما یک‎ ‏بدی دارد، لااقل می‌خواستی یک اشکال به گفتارم بنمایی. حرف‌های من وحی مُنزل‎ ‏نبود که قابل رد کردن نباشد».[۲۱]

او در نهایت به این جمع‌بندی می‌رسد که:

«بحث امام بینی و بین الله آزاد بود... آزاد اندیشیدن یکی از روش‌های مهم امام بود. همیشه به ما نصیحت می‌فرمود: در نقادی‌ها سعی کنید اول به حرف طرف برسید».[۲۲]

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی

امام‌خمینی به یکی از افرادی که توسط سیدمجتبی رودباری معرفی شده بود، اجازه‌ای در امور شرعی داده بودند.[۲۳] او در ۱۳۴۶ش همراه با جمعی از طلاب و علمای حوزه علمیه نجف، پس از دستگیری و زندانی شدن آقایان حسینعلی منتظری و عبدالرحیم ربانی شیرازی، با ارسال نامه‌ای به آنان، تأثر خود را از آن اقدام اعلام و بر آزادی فوری آنان تأکید کردند.[۲۴] وی در سال ۱۳۴۹ش واسط بین روحانیان رشت و امام‌خمینی بود؛ پس از رحلت آیت‌الله حکیم، تلگراف تسلیت آنان را به امام‌خمینی تقدیم و سپس پاسخ ایشان را به علمای رشت ارسال کرد.[۲۵]

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب

سیدمجتبی رودباری در شهریور ۱۳۵۸ش به ایران بازگشت و در شهر رشت مقیم شد و به تدریس در آن شهر پرداخت. از جمله جلسات تفسیر قرآن او پس از نماز مغرب و عشا در مسجد صفی رشت برگزار می‌شد و در روزهای چهارشنبه هم درس اخلاق را در مسجد جامع بازار رشت برگزار می‌کرد.[۲۶] رودباری همچنین کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) و مدرسه علمیه جامع را در رشت بنیان نهاد.[۲۷] کتاب‌های حقوق تجارت اسلامی، کتاب الحج در دو جلد (تقریرات درس آیت‌الله خویی) و شرح بر کتاب لمعه از آثار اوست.

درگذشت

سیدمجتبی رودباری در دوم فروردین ۱۴۰۱ در رشت از دنیا رفت و پیکرش در مسجد صفی و کنار مزار پدرش به خاک سپرده شد.[۲۸]

پانویس

  1. انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، ص۳۸۵.
  2. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۲۰.
  3. ادهم‌نژاد، «سیدمحمدتقی رودباری، زلال پارسایی»، ص۱۱۴.
  4. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۲۰.
  5. انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، ص۳۸۵.
  6. شیرازی، «به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم آیت‌الله سیدمجتبی رودباری: فقیه مردم‌دار»، ص۳.
  7. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۲۰.
  8. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۱۵.
  9. ادهم‌نژاد، «سیدمحمدتقی رودباری، زلال پارسایی»، ص۱۱۴ـ۱۱۵.
  10. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۲۰.
  11. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۴۰.
  12. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۵۲.
  13. ادهم‌نژاد، «سیدمحمدتقی رودباری، زلال پارسایی»، ص۱۱۴ـ۱۱۵.
  14. انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، ص۳۸۵.
  15. صحیفه دل، ج۱، ص۸۷؛ «آیت‌الله عبدالله خائفی:...»، ص۲۵.
  16. انقلاب اسلامی به...، ج۱، ص۵۰.
  17. ۱۵ خرداد، ش۵ـ۶، ص۵۸؛ سلسله موی دوست، ص۱۱۲.
  18. صحیفه دل، ص۹۰-۹۱.
  19. همان، ص۱۱۲-۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ برداشت‌هایی از سیره امام‌خمینی، ج۵، ص۱۱۷.
  20. همان، ص۵۹.
  21. همان، ص۱۱۳؛ صحیفه دل، ج۱، ص۷۹-۸۰؛ ۱۵ خرداد؛ ش۵ـ۶، ص۵۸.
  22. «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود»، ص۲۱.
  23. صحیفه امام، ج۱، ص۴۷۸، ۴۸۶، ۴۸۸، ۴۹۸، ۵۰۲.
  24. روحانی، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، ص۲۶۴-۲۶۵.
  25. صحیفه دل، ج۱، ص۹۰.
  26. شیرازی، «به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم آیت‌الله سیدمجتبی رودباری: فقیه مردم‌دار»، ص۳.
  27. انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، ص۳۸۵.
  28. انصاری، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، ص۳۸۶.

منابع

  • ادهم‌نژاد، محمدتقی (۱۳۸۶)، «سیدمحمدتقی رودباری، زلال پارسایی»، ستارگان حرم، ج۲۴، قم، زائر.
  • انصاری، ناصرالدین (۱۴۰۱)، «درگذشتگان: آیت‌الله رودباری»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال سی و دوم، شماره ۱۹۴، خرداد و تیر.
  • انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۹)، استان گیلان، ج۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • روحانی، سیدحمید (۱۳۶۴)، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
  • سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام‌خمینی(س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • شیرازی، علی (۱۴۰۱)، «به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم آیت‌الله سیدمجتبی رودباری: فقیه مردم‌دار»، هفته‌نامه حریم امام، سال دهم، شماره ۴۹۶، ۱۷ اردیبهشت.
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • صحیفه دل، مطالب و خاطرات مکتوب از شاگردان امام‌خمینی (۱۳۸۵)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • «نگاهی به علما و حوزه علمیه گیلان؛ آیت‌الله رودباری: مسئله هجرت باید احیا شود» (۱۳۹۳)، هفته‌نامه حریم امام، شماره ۱۱۳، ۲۸ فروردین.