سیدمحمدعلی موسوی جزایری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۸: | خط ۸: | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| نسب = | | نسب = | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد =۱۳۲۲ش | ||
| زادگاه = | | زادگاه = | ||
| تاریخ وفات = | | تاریخ وفات = | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = | | محل تحصیل = | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از =آقابزرگ تهرانی | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
| اجازه روایت به = | | اجازه روایت به = | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== تحصیل == | == تحصیل == | ||
سیدمحمد موسوی جزایری فردی بسیار متشرع و محتاط بود و به همین سبب از فرستادن فرزندش به مدرسه دولتی ـ که از نظر او اشکال شرعی داشتـ امتناع کرد؛ در عوض او را به مکتبخانهای فرستاد که متعلق به مرحوم ملا محمدعلی حقانی بود.<ref>رشیدی، ص۴۲۲.</ref> دروس آن مکتبخانه مخلوطی از درسهای قدیم و جدید بود<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۳.</ref> و سیدمحمدعلی موسوی جزایری ادبیات فارسی، انشا، ریاضیات، قرآن و مسائل دینی<ref> | سیدمحمد موسوی جزایری فردی بسیار متشرع و محتاط بود و به همین سبب از فرستادن فرزندش به مدرسه دولتی ـ که از نظر او اشکال شرعی داشتـ امتناع کرد؛ در عوض او را به مکتبخانهای فرستاد که متعلق به مرحوم ملا محمدعلی حقانی بود.<ref>رشیدی، ص۴۲۲.</ref> دروس آن مکتبخانه مخلوطی از درسهای قدیم و جدید بود<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۳.</ref> و سیدمحمدعلی موسوی جزایری ادبیات فارسی، انشا، ریاضیات، قرآن و مسائل دینی<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۳.</ref> و دروس متفرقهای نظیر زبان انگلیسی را در آن مکتبخانه آموخت. | ||
او در ۱۴ سالگی به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در شوشتر و نزد پدر و داییاش محمدحسن آل طیب، از [[مراجع تقلید]] و رئیسالعلمای شوشتر خواند.<ref>رشیدی، ص۴۲۳.</ref> آنگاه به فراگیری دروس سطح پرداخت و علاوه بر استفاده از درس پدر و داییاش، مدتی هم در درس علامه شیخ محمدتقی شوشتری حضور یافت.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۳.</ref> منظومه و کفایهالاصول را هم نزد طیب فراگرفت. | او در ۱۴ سالگی به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در شوشتر و نزد پدر و داییاش محمدحسن آل طیب، از [[مراجع تقلید]] و رئیسالعلمای شوشتر خواند.<ref>رشیدی، ص۴۲۳.</ref> آنگاه به فراگیری دروس سطح پرداخت و علاوه بر استفاده از درس پدر و داییاش، مدتی هم در درس علامه شیخ محمدتقی شوشتری حضور یافت.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۳.</ref> منظومه و کفایهالاصول را هم نزد طیب فراگرفت. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
او برای ادامه تحصیل راهی [[عراق]] شد. او در [[نجف اشرف]] از درس و بحث آقایان سیدمحمدجعفر مروج، آقا سیدجعفر جزایری، سیدمحمدباقر صدر، سیدعلی حسینی سیستانی، سیدمحمد روحانی، میرزاعلی غروی تبریزی و آقا سیدعلی بهشتی بهره برد و سپس در درس خارج فقه و اصول [[سیدابوالقاسم خویی|آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] شرکت کرد. در همان زمان بود که [[امامخمینی]] وارد نجف شد و درس خارج فقه (بیع مکاسب) را در [[مسجد شیخ انصاری]] آغاز کرد و سیدمحمدعلی موسوی جزایری ازجمله افرادی بود که در آن درس شرکت کرد.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۴.</ref> او درباره حضور در درس امامخمینی و شیوه برخورد ایشان با اشکالهای شاگردان میگوید: <blockquote>«حضرت امام (س) مقید بودند بعد از درس حدود ربع ساعتی مینشستند تا اگر برای طلاب اشکال و ابهامی در درس پیدا شده باشد، مطرح کرده و امام روشن فرمایند. من هم که شبههای برایم پیدا شده بود، در جمع آن حلقه حضور یافتم... مقداری با خجالت و اضطراب شروع به صحبت کردم... با طراوت و نشاط و تبسم و چهره نورانی و محبت وصفناشدنی، با من روبرو شدند که آناً ذهنیت من متحول شد. خود را در برابر استادی مهربان و متواضع یافتم و امام با یک کلمه جواب مرا دادند».<ref>صحیفه دل، ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> </blockquote>به باور موسوی جزایری، «درس امامخمینی انصافاً بسیار عمیق و نیازمند مطالعه زیادی بود».<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۴.</ref> او درباره مدت حضور در درس امامخمینی به صراحت اظهارنظر نکرده، ولی با استناد به اتوبیوگرافی او، میتوان احتمال داد که از بدو ورود امامخمینی به نجف اشرف و آغاز درس خارج فقه تا اخراج از عراق در ۱۳۵۰ش، در آن درس شرکت داشته است. او گذشته از حضور در درس خارج فقه و اصول آیتالله خویی و درس خارج فقه امامخمینی، در درس خارج اصول آیتالله میرزا باقر زنجانی هم شرکت میکرد.<ref>رشیدی، ص۴۲۳.</ref> در همان زمان با شهید سیدعبدالصاحب حکیم از فرزندان [[سیدمحسن حکیم|آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم]] هممباحثه بود.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۴.</ref> | او برای ادامه تحصیل راهی [[عراق]] شد. او در [[نجف اشرف]] از درس و بحث آقایان سیدمحمدجعفر مروج، آقا سیدجعفر جزایری، سیدمحمدباقر صدر، سیدعلی حسینی سیستانی، سیدمحمد روحانی، میرزاعلی غروی تبریزی و آقا سیدعلی بهشتی بهره برد و سپس در درس خارج فقه و اصول [[سیدابوالقاسم خویی|آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] شرکت کرد. در همان زمان بود که [[امامخمینی]] وارد نجف شد و درس خارج فقه (بیع مکاسب) را در [[مسجد شیخ انصاری]] آغاز کرد و سیدمحمدعلی موسوی جزایری ازجمله افرادی بود که در آن درس شرکت کرد.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۴.</ref> او درباره حضور در درس امامخمینی و شیوه برخورد ایشان با اشکالهای شاگردان میگوید: <blockquote>«حضرت امام (س) مقید بودند بعد از درس حدود ربع ساعتی مینشستند تا اگر برای طلاب اشکال و ابهامی در درس پیدا شده باشد، مطرح کرده و امام روشن فرمایند. من هم که شبههای برایم پیدا شده بود، در جمع آن حلقه حضور یافتم... مقداری با خجالت و اضطراب شروع به صحبت کردم... با طراوت و نشاط و تبسم و چهره نورانی و محبت وصفناشدنی، با من روبرو شدند که آناً ذهنیت من متحول شد. خود را در برابر استادی مهربان و متواضع یافتم و امام با یک کلمه جواب مرا دادند».<ref>صحیفه دل، ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> </blockquote>به باور موسوی جزایری، «درس امامخمینی انصافاً بسیار عمیق و نیازمند مطالعه زیادی بود».<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۴.</ref> او درباره مدت حضور در درس امامخمینی به صراحت اظهارنظر نکرده، ولی با استناد به اتوبیوگرافی او، میتوان احتمال داد که از بدو ورود امامخمینی به نجف اشرف و آغاز درس خارج فقه تا اخراج از عراق در ۱۳۵۰ش، در آن درس شرکت داشته است. او گذشته از حضور در درس خارج فقه و اصول آیتالله خویی و درس خارج فقه امامخمینی، در درس خارج اصول آیتالله میرزا باقر زنجانی هم شرکت میکرد.<ref>رشیدی، ص۴۲۳.</ref> در همان زمان با شهید سیدعبدالصاحب حکیم از فرزندان [[سیدمحسن حکیم|آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم]] هممباحثه بود.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۴.</ref> | ||
اواخر سال ۱۳۵۰، زمانی که بسیاری از علما و طلاب ایرانی بهصورت اجباری به ایران منتقل شدند، موسوی جزایری نیز به ایران بازگشت و این بار در [[حوزه علمیه قم]] تحصیلات خود را پی گرفت؛ در آن شهر در درس خارج فقه و اصول شیخ حسین وحید خراسانی حضور یافت و گاهی هم در درسهای ایشان که در خانهاش برگزار میشد شرکت میکرد. مدتی هم از درس خارج اصول [[محمدعلی اراکی|آیتالله شیخ محمدعلی اراکی]] در [[مدرسه فیضیه]] حاضر میشد. او که از شیخ آقابزرگ تهرانی اجازه روایت دریافت کرده بود، در سال ۱۳۵۳ش به دعوت جمعی از اهالی اهواز، راهی آن شهر شد و به اقامه [[نماز جماعت]] در مسجد جزایری آنجا پرداخت.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref> | اواخر سال ۱۳۵۰، زمانی که بسیاری از علما و طلاب ایرانی بهصورت اجباری به ایران منتقل شدند، موسوی جزایری نیز به ایران بازگشت و این بار در [[حوزه علمیه قم]] تحصیلات خود را پی گرفت؛ در آن شهر در درس خارج فقه و اصول شیخ حسین وحید خراسانی حضور یافت و گاهی هم در درسهای ایشان که در خانهاش برگزار میشد شرکت میکرد. مدتی هم از درس خارج اصول [[محمدعلی اراکی|آیتالله شیخ محمدعلی اراکی]] در [[مدرسه فیضیه]] حاضر میشد. او که از شیخ آقابزرگ تهرانی اجازه روایت دریافت کرده بود، در سال ۱۳۵۳ش به دعوت جمعی از اهالی اهواز، راهی آن شهر شد و به اقامه [[نماز جماعت]] در مسجد جزایری آنجا پرداخت.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref> | ||
== فعالیت سیاسی و اجتماعی == | |||
درباره فعالیتهای سیاسی موسوی جزایری در سالهای حضور در عراق گزارشی در دست نیست و او در اتوبیوگرافیاش اشارهای به آن نکرده است. وی پس از استقرار در اهواز، توسط [[سیدمرتضی پسندیده]] (به وکالت از طرف امامخمینی)، از ایشان اجازهنامهای در امور شرعیه و اخذ وجوهات شرعی دریافت کرد.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۶.</ref> در آن شهر مبارزات سیاسی خود را با جدیت بیشتری دنبال کرد و برای برگزاری مجالس سخنرانی و دعوت از خطبای بزرگ در بازار و دانشگاه بسیار کوشید.<ref>رشیدی، ص۴۲۴.</ref> بهویژه جلساتی را با هدف آشنایی جوانان با مباحث دینی برگزار میکرد و از برخی از روحانیان برای سخنرانی دعوت میکرد که دعوت از [[محسن قرائتی]] از آن جمله است. او همچنین در هدایت جوانان برای مبارزه با گروهها و جریانهای مخالف مشی و رویکرد امامخمینی در مبارزه با [[حکومت پهلوی]] نقش داشت.<ref>علم، ج۱، ص۳۹۸-۳۹۹.</ref> | درباره فعالیتهای سیاسی موسوی جزایری در سالهای حضور در عراق گزارشی در دست نیست و او در اتوبیوگرافیاش اشارهای به آن نکرده است. وی پس از استقرار در اهواز، توسط [[سیدمرتضی پسندیده]] (به وکالت از طرف امامخمینی)، از ایشان اجازهنامهای در امور شرعیه و اخذ وجوهات شرعی دریافت کرد.<ref>خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۶.</ref> در آن شهر مبارزات سیاسی خود را با جدیت بیشتری دنبال کرد و برای برگزاری مجالس سخنرانی و دعوت از خطبای بزرگ در بازار و دانشگاه بسیار کوشید.<ref>رشیدی، ص۴۲۴.</ref> بهویژه جلساتی را با هدف آشنایی جوانان با مباحث دینی برگزار میکرد و از برخی از روحانیان برای سخنرانی دعوت میکرد که دعوت از [[محسن قرائتی]] از آن جمله است. او همچنین در هدایت جوانان برای مبارزه با گروهها و جریانهای مخالف مشی و رویکرد امامخمینی در مبارزه با [[حکومت پهلوی]] نقش داشت.<ref>علم، ج۱، ص۳۹۸-۳۹۹.</ref> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۵۴
اطلاعات فردی | |
---|---|
تاریخ تولد | ۱۳۲۲ش |
اطلاعات علمی | |
اجازه روایت از | آقابزرگ تهرانی |
سیدمحمدعلی موسوی جزایری، از شاگردان درس خارج فقه امامخمینی.
تولد و خاندان
سیدمحمدعلی موسوی جزایری در سال ۱۳۲۲ش در خانوادهای با پیشینه درخشان علمی به دنیا آمد. پدرش سیدمحمد موسوی جزایری از علمای برجسته شوشتر و مادرش دختر سیدمهدی آل طیب از مجتهدان وقت بود.[۱] و نسب پدری و مادری او هر دو به سیدنعمتالله جزایری، محدث نامی عصر صفویه میرسد.[۲]
تحصیل
سیدمحمد موسوی جزایری فردی بسیار متشرع و محتاط بود و به همین سبب از فرستادن فرزندش به مدرسه دولتی ـ که از نظر او اشکال شرعی داشتـ امتناع کرد؛ در عوض او را به مکتبخانهای فرستاد که متعلق به مرحوم ملا محمدعلی حقانی بود.[۳] دروس آن مکتبخانه مخلوطی از درسهای قدیم و جدید بود[۴] و سیدمحمدعلی موسوی جزایری ادبیات فارسی، انشا، ریاضیات، قرآن و مسائل دینی[۵] و دروس متفرقهای نظیر زبان انگلیسی را در آن مکتبخانه آموخت.
او در ۱۴ سالگی به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در شوشتر و نزد پدر و داییاش محمدحسن آل طیب، از مراجع تقلید و رئیسالعلمای شوشتر خواند.[۶] آنگاه به فراگیری دروس سطح پرداخت و علاوه بر استفاده از درس پدر و داییاش، مدتی هم در درس علامه شیخ محمدتقی شوشتری حضور یافت.[۷] منظومه و کفایهالاصول را هم نزد طیب فراگرفت.
او برای ادامه تحصیل راهی عراق شد. او در نجف اشرف از درس و بحث آقایان سیدمحمدجعفر مروج، آقا سیدجعفر جزایری، سیدمحمدباقر صدر، سیدعلی حسینی سیستانی، سیدمحمد روحانی، میرزاعلی غروی تبریزی و آقا سیدعلی بهشتی بهره برد و سپس در درس خارج فقه و اصول آیتالله سیدابوالقاسم موسوی خویی شرکت کرد. در همان زمان بود که امامخمینی وارد نجف شد و درس خارج فقه (بیع مکاسب) را در مسجد شیخ انصاری آغاز کرد و سیدمحمدعلی موسوی جزایری ازجمله افرادی بود که در آن درس شرکت کرد.[۸] او درباره حضور در درس امامخمینی و شیوه برخورد ایشان با اشکالهای شاگردان میگوید:
«حضرت امام (س) مقید بودند بعد از درس حدود ربع ساعتی مینشستند تا اگر برای طلاب اشکال و ابهامی در درس پیدا شده باشد، مطرح کرده و امام روشن فرمایند. من هم که شبههای برایم پیدا شده بود، در جمع آن حلقه حضور یافتم... مقداری با خجالت و اضطراب شروع به صحبت کردم... با طراوت و نشاط و تبسم و چهره نورانی و محبت وصفناشدنی، با من روبرو شدند که آناً ذهنیت من متحول شد. خود را در برابر استادی مهربان و متواضع یافتم و امام با یک کلمه جواب مرا دادند».[۹]
به باور موسوی جزایری، «درس امامخمینی انصافاً بسیار عمیق و نیازمند مطالعه زیادی بود».[۱۰] او درباره مدت حضور در درس امامخمینی به صراحت اظهارنظر نکرده، ولی با استناد به اتوبیوگرافی او، میتوان احتمال داد که از بدو ورود امامخمینی به نجف اشرف و آغاز درس خارج فقه تا اخراج از عراق در ۱۳۵۰ش، در آن درس شرکت داشته است. او گذشته از حضور در درس خارج فقه و اصول آیتالله خویی و درس خارج فقه امامخمینی، در درس خارج اصول آیتالله میرزا باقر زنجانی هم شرکت میکرد.[۱۱] در همان زمان با شهید سیدعبدالصاحب حکیم از فرزندان آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم هممباحثه بود.[۱۲]
اواخر سال ۱۳۵۰، زمانی که بسیاری از علما و طلاب ایرانی بهصورت اجباری به ایران منتقل شدند، موسوی جزایری نیز به ایران بازگشت و این بار در حوزه علمیه قم تحصیلات خود را پی گرفت؛ در آن شهر در درس خارج فقه و اصول شیخ حسین وحید خراسانی حضور یافت و گاهی هم در درسهای ایشان که در خانهاش برگزار میشد شرکت میکرد. مدتی هم از درس خارج اصول آیتالله شیخ محمدعلی اراکی در مدرسه فیضیه حاضر میشد. او که از شیخ آقابزرگ تهرانی اجازه روایت دریافت کرده بود، در سال ۱۳۵۳ش به دعوت جمعی از اهالی اهواز، راهی آن شهر شد و به اقامه نماز جماعت در مسجد جزایری آنجا پرداخت.[۱۳]
فعالیت سیاسی و اجتماعی
درباره فعالیتهای سیاسی موسوی جزایری در سالهای حضور در عراق گزارشی در دست نیست و او در اتوبیوگرافیاش اشارهای به آن نکرده است. وی پس از استقرار در اهواز، توسط سیدمرتضی پسندیده (به وکالت از طرف امامخمینی)، از ایشان اجازهنامهای در امور شرعیه و اخذ وجوهات شرعی دریافت کرد.[۱۴] در آن شهر مبارزات سیاسی خود را با جدیت بیشتری دنبال کرد و برای برگزاری مجالس سخنرانی و دعوت از خطبای بزرگ در بازار و دانشگاه بسیار کوشید.[۱۵] بهویژه جلساتی را با هدف آشنایی جوانان با مباحث دینی برگزار میکرد و از برخی از روحانیان برای سخنرانی دعوت میکرد که دعوت از محسن قرائتی از آن جمله است. او همچنین در هدایت جوانان برای مبارزه با گروهها و جریانهای مخالف مشی و رویکرد امامخمینی در مبارزه با حکومت پهلوی نقش داشت.[۱۶]
یکی از ابتکارات مهم او بهمنظور کمک به مبارزان سیاسی، تأسیس کتابخانهای در مسجد جزایری با انگیزه تبدیل آن به کانون و پایگاه اصلی مبارزه بود. کتابخانه مسجد جزایری با رهبری و هدایت موسوی جزایری، درسهایی نظیر اصول عقاید، تفسیر قرآن و بحثهای اقتصادی اسلامی برگزار میکرد و فعالیت آن تا اواخر سال ۱۳۵۶ ادامه داشت. او همچنین از طریق همین پایگاه مبارزاتی، با روحانیان تبعیدی به خوزستان ازجمله محمدمهدی ربانی املشی ـ که به شوشتر تبعید شده بود ـ و سایر علمای مبارزی چون حاج شیخ حسن طاهری و شیخ محمد یزدی ارتباط تنگاتنگی برقرار نمود و مبارزات سیاسی خود را با همکاری و همفکری آنها دنبال کرد.[۱۷] این فعالیتها باعث شده بود مسجد جزایری به مرکز فعالیتهای سیاسی و دینی در اهواز تبدیل شود.[۱۸] موسوی جزایری همچنین با دانشجویان دانشگاه اهواز همکاری میکرد و با دعوت آنان در آن دانشگاه حضور مییافت.[۱۹]
در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، اعلامیهای به آن مناسبت صادر کرد و از امامخمینی نام برد. سپس به دعوت سیدمرتضی پسندیده، اعلامیههایی را در این زمینه در اهواز توزیع کرد و آنگاه به قم رفت و در مجلس ترحیم او حضور یافت.[۲۰] پس از سرکوب تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، در اعتراض به آن، به مدت یک هفته مساجد اهواز را تعطیل کرد و سپس به سخنرانی درباره آن پرداخت. در چهلمین روز شهدای قم و همچنین چهلمین روز شهدای یزد مجالسی را برگزار کرد که در واقعه اخیر، مأموران حکومت پهلوی به مردم اهواز حملهور شدند و آنان را به گلوله بستند و در این میان یکی از تظاهرکنندگان به شهادت رسید.
موسوی جزایری در مهر ۱۳۵۷ برای معالجه راهی انگلستان شد و در بازگشت، با امامخمینی در نوفللوشاتو دیدار کرد. پس از بازگشت به اهواز، پیام ایشان را به علمای آن شهر ابلاغ کرد و سپس همراه با آنان، در برگزاری تظاهرات گسترده در آن شهر سهیم بود. او در تهیه و توزیع اعلامیههای امامخمینی در اهواز نقش مهمی داشت؛ او آن اعلامیهها را از طریق تلفن دریافت و در اهواز تکثیر و توزیع مینمود. در پی یورش مأموران حکومت پهلوی به مردم اهواز و دستگیری یکی از سخنرانان در آبان آن سال، در برگزاری تحصن در عباسیه اهواز نقش محوری ایفا کرد. در پی آن تحصن، عباسیه به محاصره مأموران حکومتی درآمد و سپس مردم مورد حمله قرار گرفتند، ولی دست از تحصن برنداشتند. او همچنین در تحصن پزشکان در بیمارستان اهواز سخنرانی کرد. همچنین از سخنرانان تظاهرات تاسوعا و عاشورای آن سال اهواز بود. همچنین در جریان اعتصاب کارکنان صنعت نفت، به تشویق آنان میپرداخت.[۲۱] در جریان اعزام هیئتی از سوی امامخمینی به اهواز به سرپرستی مهدی بازرگان، با آنان همکاری میکرد.[۲۲] و سپس همراه با هیئت اعزامی از سوی امامخمینی با کارگران اعتصابکننده دیدار نمود.[۲۳]
او در ۱۶ آبان ۱۳۵۷ همراه با روحانیان مبارز اهواز، اعلامیهای را خطاب به مردم صادر کردند و با اشاره به اعلامیه «آیتاللهالعظمی نایب الامامخمینی»، مبنی بر تداوم مبارزات، ضمن اعلام حمایت از اعتصاب کارکنان صنعت نفت، با اشاره به حمله مأموران حکومت پهلوی به دانشگاه تهران در ۱۳ آبان ماه، روزهای ۱۸، ۱۹ و ۲۰ آن ماه را به آن مناسبت عزای عمومی اعلام کردند.[۲۴] در ۱۱ آذر آن سال هم پس از سرکوب تظاهرات مردم تهران در نخستین روز ماه محرم، همراه با جامعه روحانیت مبارز اهواز، ضمن ابراز همدردی با بازماندگان شهدای آن روز، آن اقدام را تقبیح کردند.[۲۵] او در آذر آن سال و پس از برگزاری تظاهرات باشکوه تاسوعا و عاشورای آن سال، همراه با جمع کثیری از روحانیان سراسر کشور، با صدور اعلامیهای در چهار ماده، خلع شاه از سلطنت را اعلام کردند و بر اساس آن ضمن غیرقانونی خواندن دولت ازهاری و نیز مقامات کشوری و لشکری، محمدرضاشاه را مخلوع دانستند و بر عدم مشروعیت حکومت پهلوی تأکید کردند و سپس به دولتهای خارجی درباره ارتباط با این نظام غیرمشروع هشدار دادند و از دولتهای خارجی خواستند از هر گونه همکاری با حکومت پهلوی خودداری کنند.[۲۶]
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
سیدمحمدعلی جزایری پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرپرستی کمیتههای انقلاب اسلامی اهواز را بر عهده گرفت. سپس به سمت نمایندگی امامخمینی در استان خوزستان برگزیده شد. او در سال ۱۳۵۸ش در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی از سوی مردم استان خوزستان به نمایندگی برگزیده شد.[۲۷] و پس از پایان کار مجلس خبرگان قانون اساسی به اهواز بازگشت و در مقام نماینده امامخمینی و امام جمعه اهواز، به خدمت ادامه داد.[۲۸] با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بارها در خط مقدم جبهه حضور داشت و در آن شرایط نماز جمعه را در اهواز اقامه میکرد.[۲۹] امامخمینی در ۱۳ دی ۱۳۶۱ در حکمی، او را به سمت نماینده خویش در اهواز منصوب کردند و اجازه دخالت در امور حسبیه و شرعیه به او دادند و وی را مأمور رسیدگی به حوزه علمیه اهواز و مسائل و مشکلات آن سامان کردند.[۳۰] او در تدارکات جبهههای جنگ هم فعال بود و اقداماتی چون بازدید و سرکشی به مناطق جنگی و خط مقدم جبهه، ذخیره کردن مقدار زیادی از اقلام و کالاهای ضروری برای ارسال به جبهههای جنگ، ساماندهی به کمکهای مردمی و تشکیل ستاد پشتیبانی مرکز قدس به همین منظور و... را انجام داد.[۳۱] او در دوره اول مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان خوزستان به نمایندگی انتخاب شد.[۳۲] موسوی جزایری در جلسهای که بهمنظور پذیرش آتشبس در حضور امامخمینی تشکیل شده بود شرکت داشت و پیشنهادهایی را در آنجا مطرح کرد.[۳۳] او در دورههای دوم، سوم.[۳۴] چهارم و پنجم آن مجلس نیز نمایندگی مردم آن استان را بر عهده گرفت.
موسوی جزایری در کنار فعالیتهای سیاسی ـ اجرایی فوق، به تدریس در مدارس علمیه اهواز میپرداخت؛ او دارالعلم آیتالله بهبهانی را احیا کرد و سپس مدرسه الامام الخمینی را در اهواز بنیان نهاد. تأسیس حوزه علمیه خواهران و مکتب الزهرا، تأسیس دارالتحقیق و برگزاری دورههای تخصصی فقه و اصول، تأسیس کانون مقدس خانواده، مرکز اختلافات عشایری و مجمع ملی پاسخگویی به مسائل شرعیه،[۳۵] احداث بیمارستان و زایشگاه حضرت زهرا(س) در اهواز، تأسیس دارالحفیظ و اداره حوزه علمیه اهواز از دیگر فعالیتهای اجتماعی اوست.[۳۶]
او در بهمن ۱۳۹۷ به سبب بیماری از نمایندگی مقام معظم رهبری در استان خوزستان و امامت جمعه استعفا داد.
پانویس
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۲.
- ↑ رشیدی، ص۴۲۲.
- ↑ رشیدی، ص۴۲۲.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۳.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۳.
- ↑ رشیدی، ص۴۲۳.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۳.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۴.
- ↑ صحیفه دل، ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۴.
- ↑ رشیدی، ص۴۲۳.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۴.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۵-۴۷۶.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۶.
- ↑ رشیدی، ص۴۲۴.
- ↑ علم، ج۱، ص۳۹۸-۳۹۹.
- ↑ رشیدی، ص۴۲۴.
- ↑ علم، ج۱، ص۴۳۶.
- ↑ علم، ج۱، ص۶۱۹.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۶.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۶-۴۷۸.
- ↑ سیر مبارزات یاران...، ج ۱۶، ص۲۴.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۷۶-۴۷۸.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۲۴.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۴۵۸.
- ↑ قاسمپور، ج۲، ص۴۱۹-۴۲۰.
- ↑ راهنمای استفاده از...، ج ۴، ص۳۹۸.
- ↑ رشیدی، ص۴۲۴.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۸۰-۴۸۱.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۱۴.
- ↑ کاظمینی، ج۲، ص۸۶۱.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر اول، ص۵۸۸.
- ↑ کاظمینی، ج ۱، ص۸۶۱.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر اول، ص۵۸۸، ۵۹۳، ۵۹۸.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص۴۸۲-۴۸۴.
- ↑ کاظمینی، ج۲، ص۸۶۲.
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- خبرگان ملت، شرححال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (۱۳۷۹)، دفتر دوم، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری.
- رشیدی، احمد (۱۳۸۹)، «موسوی جزایری، سیدمحمدعلی»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- راهنمای استفاده از مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی (۱۳۶۸)، ج۴، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی.
- سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- صحیفه دل، مطالب و خاطراتی از شاگردان حضرت امامخمینی(س) (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س).
- علم، محمدرضا (۱۳۸۶)، انقلاب اسلامی در اهواز، ج۱ و ۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۲، تهران، برگ رضوان.