۲۱٬۲۹۴
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنی == | == معنی == | ||
شاگرد، به معنای آموزنده علم یا هنر یا کمال یا صنعت نزد کسی یا در مدرسه است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۲۳۶۹–۱۲۳۷۱.</ref> در عربی، طلاب و طلبه صیغه جمع و برگرفته از «طالب» و به معنای شاگردان است و طالب، از ریشه «طلب» به معنای خواستن و در پی چیزی بودن، از جمله دانش، است؛ از اینرو جویندگان علم و دانشجویان [[علوم حوزوی]] را طلبه و طلاب گویند<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۳۶۶۷؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۸۹۵.</ref> {{ببینید|طلاب}}. | شاگرد، به معنای آموزنده علم یا هنر یا کمال یا صنعت نزد کسی یا در مدرسه است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۸/۱۲۳۶۹–۱۲۳۷۱.</ref> در عربی، طلاب و طلبه صیغه جمع و برگرفته از «طالب» و به معنای شاگردان است و طالب، از ریشه «طلب» به معنای خواستن و در پی چیزی بودن، از جمله دانش، است؛ از اینرو جویندگان علم و دانشجویان [[علوم حوزوی]] را طلبه و طلاب گویند.<ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۳۶۶۷؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۸۹۵.</ref> {{ببینید|طلاب}}. | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
از آغاز [[تاریخ]]، انسانها برای آگاهی و کسب تجربه به دانایان مراجعه میکردهاند و کودکان با شاگردی نزد استاد، حرفه برزگری و صنعتگری میآموختند.<ref>عیوقی، تعلیم و تربیت در ایران، ۳.</ref> [[قرآن کریم]] از ماجرای شاگردی [[موسی(ع)]] نزد بندهای صالح،<ref>کهف، ۶۰–۷۹.</ref> به نام [[خضر]]،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۶/۷۴۵؛ امامخمینی، آداب الصلوة، ۱۹۹.</ref> سخن گفتهاست. در [[اسلام]] موضوع استاد و شاگردی رونق تازهای یافت و مردم به سفارش قرآن و [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[امامان اهل بیت(ع)]] موظف شدند برای دریافت مسائل [[دین]] خود به دانایان مراجعه کنند و [[حوزههای علمیه]] در همین راستا شکل گرفت {{ببینید|حوزههای علمیه}}. | از آغاز [[تاریخ]]، انسانها برای آگاهی و کسب تجربه به دانایان مراجعه میکردهاند و کودکان با شاگردی نزد استاد، حرفه برزگری و صنعتگری میآموختند.<ref>عیوقی، تعلیم و تربیت در ایران، ۳.</ref> [[قرآن کریم]] از ماجرای شاگردی [[موسی(ع)]] نزد بندهای صالح،<ref>کهف، ۶۰–۷۹.</ref> به نام [[خضر]]،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۶/۷۴۵؛ امامخمینی، آداب الصلوة، ۱۹۹.</ref> سخن گفتهاست. در [[اسلام]] موضوع استاد و شاگردی رونق تازهای یافت و مردم به سفارش قرآن و [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[امامان اهل بیت(ع)]] موظف شدند برای دریافت مسائل [[دین]] خود به دانایان مراجعه کنند و [[حوزههای علمیه]] در همین راستا شکل گرفت.{{ببینید|حوزههای علمیه}}. | ||
در حوزههای علمیه، در گذشته انتخاب درس و استاد و مدت تحصیل بر عهده خود طلاب بود.<ref>شریعتی، روش شناخت اسلام، ۴۵۹–۴۶۱.</ref> در این شیوه آموزشی، طلاب پس از مدتی تحصیل، آموختههای خود را به افراد رتبههای پایینتر آموزش میدهند {{ببینید|تدریس امامخمینی}}. روابط استاد و شاگرد در میان طلاب، صمیمی و احترامآمیز است و منشأ آن آموزههای دینی دربارهٔ قداست علم و احترام معلم است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۸۸–۴۸۹.</ref> کموزیادبودن شاگردان حوزه درسی استاد، بستگی به نوع درس، نفوذ، شیوه تدریس و موقعیت حوزوی وی دارد. شیوه آموزش حوزه تکاستادی نیست و طلاب میتوانند از درس چند استاد استفاده کنند.<ref>بروجردی، خاطرات، ۲/۳۹؛ هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۵۵.</ref> | در حوزههای علمیه، در گذشته انتخاب درس و استاد و مدت تحصیل بر عهده خود طلاب بود.<ref>شریعتی، روش شناخت اسلام، ۴۵۹–۴۶۱.</ref> در این شیوه آموزشی، طلاب پس از مدتی تحصیل، آموختههای خود را به افراد رتبههای پایینتر آموزش میدهند{{ببینید|تدریس امامخمینی}}. روابط استاد و شاگرد در میان طلاب، صمیمی و احترامآمیز است و منشأ آن آموزههای دینی دربارهٔ قداست علم و احترام معلم است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۴۸۸–۴۸۹.</ref> کموزیادبودن شاگردان حوزه درسی استاد، بستگی به نوع درس، نفوذ، شیوه تدریس و موقعیت حوزوی وی دارد. شیوه آموزش حوزه تکاستادی نیست و طلاب میتوانند از درس چند استاد استفاده کنند.<ref>بروجردی، خاطرات، ۲/۳۹؛ هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۵۵.</ref> | ||
[[امامخمینی]] که در دورههای مختلف تحصیلی نزد استادانی چند علوم مختلف اسلامی را فرا گرفتهاست {{ببینید|استادان امامخمینی}}، همزمان با تحصیل، تدریس میکرد و شاگردانی داشت.<ref>خوانساری، مصاحبه، ۱/۵۳۵.</ref> آمار دقیقی از شاگردان ایشان در دست نیست، اما از مهمترین خدمتهای ایشان به حوزههای علمیه و [[جامعه اسلامی]]، تربیت جمع بسیاری از شاگردان شایسته، فاضل، محقق، صاحبنظر و آگاه به زمان بود.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۹؛ هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۵۵.</ref> گفته شده از حوزه درسی امامخمینی بیش از پانصد [[مجتهد]] و صاحبنظر فارغالتحصیل شدهاند که برخی از آنان در زمره [[مراجع تقلید]] قرار گرفتند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۸.</ref> مدت شرکت شاگردان در درس ایشان متفاوت بودهاست؛ به عنوان نمونه چهار سال،<ref>طاهری خرمآبادی، مصاحبه، ۴/۳۳۴.</ref> هشت سال،<ref>صانعی، فقیه نواندیش، ۳۵–۳۷.</ref> شش سال،<ref>میریونسی، خاطرات، ۲/۱۳۵.</ref> ده سال،<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱/۶۱۶.</ref> یازده سال،<ref>دینانی، روزنامه وطن امروز، ۷.</ref> دوازده سال<ref>مظاهری، مصاحبه، ۵/۲۰۷.</ref> و چهارده سال<ref>موسوی بجنوردی، مصاحبه، ۵/۲۶۶.</ref> از درس ایشان بهره بردهاند. | [[امامخمینی]] که در دورههای مختلف تحصیلی نزد استادانی چند علوم مختلف اسلامی را فرا گرفتهاست{{ببینید|استادان امامخمینی}}، همزمان با تحصیل، تدریس میکرد و شاگردانی داشت.<ref>خوانساری، مصاحبه، ۱/۵۳۵.</ref> آمار دقیقی از شاگردان ایشان در دست نیست، اما از مهمترین خدمتهای ایشان به حوزههای علمیه و [[جامعه اسلامی]]، تربیت جمع بسیاری از شاگردان شایسته، فاضل، محقق، صاحبنظر و آگاه به زمان بود.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۹؛ هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۵۵.</ref> گفته شده از حوزه درسی امامخمینی بیش از پانصد [[مجتهد]] و صاحبنظر فارغالتحصیل شدهاند که برخی از آنان در زمره [[مراجع تقلید]] قرار گرفتند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۸.</ref> مدت شرکت شاگردان در درس ایشان متفاوت بودهاست؛ به عنوان نمونه چهار سال،<ref>طاهری خرمآبادی، مصاحبه، ۴/۳۳۴.</ref> هشت سال،<ref>صانعی، فقیه نواندیش، ۳۵–۳۷.</ref> شش سال،<ref>میریونسی، خاطرات، ۲/۱۳۵.</ref> ده سال،<ref>فاضل لنکرانی، مصاحبه، ۱/۶۱۶.</ref> یازده سال،<ref>دینانی، روزنامه وطن امروز، ۷.</ref> دوازده سال<ref>مظاهری، مصاحبه، ۵/۲۰۷.</ref> و چهارده سال<ref>موسوی بجنوردی، مصاحبه، ۵/۲۶۶.</ref> از درس ایشان بهره بردهاند. | ||
نخستین شاگردان [[درس خارج اصول]] ایشان، [[مرتضی مطهری]] و [[حسینعلی منتظری]] بودند که بهتدریج [[جعفر سبحانی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[ابوالقاسم خزعلی]] و [[سیدمحمدرضا سعیدی]] به آنان پیوستند<ref>سبحانی، حوزه، ۳۲/۱۲۰.</ref> و نوع شاگردان ایشان بنا بر سنت رایج از دیگر استادان نیز استفاده کردهاند. | نخستین شاگردان [[درس خارج اصول]] ایشان، [[مرتضی مطهری]] و [[حسینعلی منتظری]] بودند که بهتدریج [[جعفر سبحانی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[ابوالقاسم خزعلی]] و [[سیدمحمدرضا سعیدی]] به آنان پیوستند<ref>سبحانی، حوزه، ۳۲/۱۲۰.</ref> و نوع شاگردان ایشان بنا بر سنت رایج از دیگر استادان نیز استفاده کردهاند. | ||
از سوی دیگر، در حوزه علمیه قم پس از درس، مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]]، درس امامخمینی بیشترین جمعیت را به خود اختصاص میداد و پس از رحلت بروجردی بر شاگردان درسهای ایشان افزوده شد.<ref>امینیان، خاطرات، ۲/۳۲.</ref> در [[نجف اشرف]] نیز به گزارشی، پس از آغاز [[تدریس امامخمینی]] روزهای نخست اجتماع خوبی شکل میگرفت که به دلیل شایعات و بدخواهی سفارت [[رژیم پهلوی]] و عوامل وابسته به آن، برخی افراد پراکنده شدند؛ ولی پس از آشکارشدن عمق درس، دوباره بهتدریج بر شمار شاگردان افزوده شد و جمعیت به وضع نخست برگشت.<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۳۷–۳۸/۱۰۴.</ref> | از سوی دیگر، در [[حوزه علمیه قم]] پس از درس، مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]]، درس امامخمینی بیشترین جمعیت را به خود اختصاص میداد و پس از [[رحلت بروجردی]] بر شاگردان درسهای ایشان افزوده شد.<ref>امینیان، خاطرات، ۲/۳۲.</ref> در [[نجف اشرف]] نیز به گزارشی، پس از آغاز [[تدریس امامخمینی]] روزهای نخست اجتماع خوبی شکل میگرفت که به دلیل شایعات و بدخواهی سفارت [[رژیم پهلوی]] و عوامل وابسته به آن، برخی افراد پراکنده شدند؛ ولی پس از آشکارشدن عمق درس، دوباره بهتدریج بر شمار شاگردان افزوده شد و جمعیت به وضع نخست برگشت.<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۳۷–۳۸/۱۰۴.</ref> | ||
== تربیت شاگردان == | == تربیت شاگردان == | ||
رابطه امامخمینی با شاگردان خود ممتاز بود. ایشان به شخصیت شاگردان احترام میگذاشت. برای برخی از شاگردان به سبب [[تقوا]]، فضل و [[نظم]] آنان احترام ویژهای قائل بود<ref>غیوری، مصاحبه، ۵/۹۱.</ref>؛ از جمله ایشان به مرتضی مطهری بیش از همه احترام میگذاشت و اشکالات وی را همراه پاسخ در نوشتههای خود مطرح میکرد.<ref>سبحانی، حوزه، ۱۲۶.</ref> در درس ایشان تفاوتی میان استاد و شاگرد نبود. با شاگردان جلسه میگرفت و گاه ریاست جلسه را به یکی از آنان واگذار میکرد.<ref>بهاءالدینی، مصاحبه، ۱/۱۳۳.</ref> رفتار ایشان با شاگردان پدرانه بود؛ بهویژه با شاگردان مصیبتدیده همدردی نشان میداد<ref>رودباری، خاطرات، ۱/۸۰.</ref> و به نامههای شاگردان پاسخ میداد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۱ و ۲/۴۸–۴۹.</ref>؛ از جمله یکی از شاگردان پس از [[تبعید امامخمینی]] در رنجنامهای از فراق ایشان شکوه کرده بود که ایشان در پاسخ آن نقمت ظاهره را رحمت باطنی نامید و او را تسلی داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۵۹.</ref> ایشان با رفتار و عمل خویش، شاگردانش را تربیت میکرد؛ از جمله ایشان به علت [[غیبتکردن]] یکی از شاگردان دربارهٔ برخی [[مراجع تقلید]]، سه روز درس را به نشانه اعتراض تعطیل کرد.<ref>مظاهری، مصاحبه، ۵/۲۰۸.</ref> | رابطه امامخمینی با شاگردان خود ممتاز بود. ایشان به شخصیت شاگردان احترام میگذاشت. برای برخی از شاگردان به سبب [[تقوا]]، فضل و [[نظم]] آنان احترام ویژهای قائل بود<ref>غیوری، مصاحبه، ۵/۹۱.</ref>؛ از جمله ایشان به مرتضی مطهری بیش از همه احترام میگذاشت و اشکالات وی را همراه پاسخ در نوشتههای خود مطرح میکرد.<ref>سبحانی، حوزه، ۱۲۶.</ref> در درس ایشان تفاوتی میان استاد و شاگرد نبود. با شاگردان جلسه میگرفت و گاه ریاست جلسه را به یکی از آنان واگذار میکرد.<ref>بهاءالدینی، مصاحبه، ۱/۱۳۳.</ref> رفتار ایشان با شاگردان پدرانه بود؛ بهویژه با شاگردان مصیبتدیده همدردی نشان میداد<ref>رودباری، خاطرات، ۱/۸۰.</ref> و به نامههای شاگردان پاسخ میداد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۱ و ۲/۴۸–۴۹.</ref>؛ از جمله یکی از شاگردان پس از [[تبعید امامخمینی]] در رنجنامهای از فراق ایشان شکوه کرده بود که ایشان در پاسخ آن نقمت ظاهره را رحمت باطنی نامید و او را تسلی داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۵۹.</ref> ایشان با رفتار و عمل خویش، شاگردانش را تربیت میکرد؛ از جمله ایشان به علت [[غیبت|غیبتکردن]] یکی از شاگردان دربارهٔ برخی [[مراجع تقلید]]، سه روز درس را به نشانه اعتراض تعطیل کرد.<ref>مظاهری، مصاحبه، ۵/۲۰۸.</ref> | ||
امامخمینی از شاگردان خود تفقد<ref>دوانی، پابهپای آفتاب، ۴/۱۰۲؛ هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت آیتالله هاشمی رفسنجانی، ۸.</ref> و از بیماران آنان عیادت میکرد؛ از جمله به عیادت [[سیدعزالدین زنجانی]] رفت و وسایل مورد نیاز و انتقال او را به بیمارستان فراهم ساخت.<ref>نوروزی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲؛ زنجانی، مصاحبه، ۷۳.</ref> ایشان از تذکر و وعظ شاگردان به خود نیز استقبال میکرد؛ چنانکه وقتی یکی از شاگردان از ایشان خواست جلسه استفتا که نشان [[مرجعیت]] بود، تشکیل دهد، ایشان یادآورشد انتظار داشتهاست به جای پیشنهاد | امامخمینی از شاگردان خود تفقد<ref>دوانی، پابهپای آفتاب، ۴/۱۰۲؛ هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت آیتالله هاشمی رفسنجانی، ۸.</ref> و از بیماران آنان عیادت میکرد؛ از جمله به عیادت [[سیدعزالدین زنجانی]] رفت و وسایل مورد نیاز و انتقال او را به بیمارستان فراهم ساخت.<ref>نوروزی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲؛ زنجانی، مصاحبه، ۷۳.</ref> ایشان از تذکر و وعظ شاگردان به خود نیز استقبال میکرد؛ چنانکه وقتی یکی از شاگردان از ایشان خواست جلسه استفتا که نشان [[مرجعیت]] بود، تشکیل دهد، ایشان یادآورشد انتظار داشتهاست به جای پیشنهاد [[مرجعیت]]، ایشان را موعظه کرده، به اصلاح [[نفس]] و به یاد [[قیامت]] دعوت کند.<ref>فهری، مصاحبه، ۳۶.</ref> ایشان گاه با شاگردان خود در مسائل علمی [[مشورت]] میکرد؛ چنانکه در زمان نگارش [[کتاب کشف اسرار]] بخشی از نسخه خطی آن را به شاگرد خود [[سیدعزالدین زنجانی]] برای مطالعه و اظهار نظر داد و به گفته زنجانی این کار از سر [[تواضع]] و فروتنی ایشان و برای تشویق وی بودهاست.<ref>نوروزی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲.</ref> دقت و فروتنی ایشان باعث میشد گاه در پاسخ پرسشهای شاگردان ابراز کند که باید فکر کند.<ref>موحدی کرمانی، خاطرات، ۵/۹۷.</ref> | ||
از سوی دیگر، امامخمینی روحیه تحقیق را در شاگردان میپروراند؛ به گونهای که تفکرشان بر تتبعشان چیرگی داشت و شاگردان را به نقد و اشکال بر مطالب استاد تشویق میکرد،<ref>سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۴ و ۲۰۷.</ref> به آنان جرئت نقد و اظهار نظر میداد و با آن شهامتی که در ایشان بود، تحولی در شاگردان خود ایجاد کرد<ref>معرفت، مصاحبه، ۱/۶۲۵.</ref>؛ نیز تأکید میکرد سخنان ایشان را تعبدی نپذیرفته، فکرشان را دربارهٔ آن به کار بیندازند<ref>خزعلی، مصاحبه، ۴/۳۸.</ref> {{ببینید|تدریس امامخمینی}}. | از سوی دیگر، امامخمینی روحیه تحقیق را در شاگردان میپروراند؛ به گونهای که تفکرشان بر تتبعشان چیرگی داشت و شاگردان را به نقد و اشکال بر مطالب استاد تشویق میکرد،<ref>سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۴ و ۲۰۷.</ref> به آنان جرئت نقد و اظهار نظر میداد و با آن شهامتی که در ایشان بود، تحولی در شاگردان خود ایجاد کرد<ref>معرفت، مصاحبه، ۱/۶۲۵.</ref>؛ نیز تأکید میکرد سخنان ایشان را تعبدی نپذیرفته، فکرشان را دربارهٔ آن به کار بیندازند<ref>خزعلی، مصاحبه، ۴/۳۸.</ref> {{ببینید|تدریس امامخمینی}}. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
گاه به جای نشاندادن منبع تحقیق، از شاگردان میخواست خود به کتاب مراجعه کنند و به مطالب دست یابند.<ref>غضنفری، خاطرات، ۲/۱۱۷.</ref> ایشان تقریرات شاگردان خود را مطالعه میکرد و اگر بر درس اشکال وارد کرده بودند، پاسخ آن را نیز مینوشت.<ref>عمید زنجانی، سرگذشتهای ویژه، ۵/۱۳۷.</ref> گاه نیز برخی شاگردان را به سبب طرح اشکال و سؤال، بهطور ویژه تشویق میکرد.<ref>قدیری، خاطرات، ۵/۸۵؛ سجادی اصفهانی، خاطرات، ۵/۸۶.</ref> گفته شده [[سیدمصطفی خمینی]]، [[جعفر سبحانی]] و [[صدوقی اراکی]] نیز از جمله اشکالکنندگان اصلی در درس ایشان بودند.<ref>اسحاقنیا، دیدار با یکی از شاگردان امامخمینی، ۲۵۰؛ ایروانی، مصاحبه، ۵/۱۸–۱۹.</ref> افزون بر [[حسینعلی منتظری]] که از اشکالکنندگان معروف درس ایشان بودهاست، در [[نجف]] نیز [[سیدعباس خاتم یزدی]]، [[مصطفی اشرفی]]، سیدمصطفی خمینی و [[سیدمحمود شاهرودی]] بیش از دیگران اشکال میکردند.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۷۹.</ref> | گاه به جای نشاندادن منبع تحقیق، از شاگردان میخواست خود به کتاب مراجعه کنند و به مطالب دست یابند.<ref>غضنفری، خاطرات، ۲/۱۱۷.</ref> ایشان تقریرات شاگردان خود را مطالعه میکرد و اگر بر درس اشکال وارد کرده بودند، پاسخ آن را نیز مینوشت.<ref>عمید زنجانی، سرگذشتهای ویژه، ۵/۱۳۷.</ref> گاه نیز برخی شاگردان را به سبب طرح اشکال و سؤال، بهطور ویژه تشویق میکرد.<ref>قدیری، خاطرات، ۵/۸۵؛ سجادی اصفهانی، خاطرات، ۵/۸۶.</ref> گفته شده [[سیدمصطفی خمینی]]، [[جعفر سبحانی]] و [[صدوقی اراکی]] نیز از جمله اشکالکنندگان اصلی در درس ایشان بودند.<ref>اسحاقنیا، دیدار با یکی از شاگردان امامخمینی، ۲۵۰؛ ایروانی، مصاحبه، ۵/۱۸–۱۹.</ref> افزون بر [[حسینعلی منتظری]] که از اشکالکنندگان معروف درس ایشان بودهاست، در [[نجف]] نیز [[سیدعباس خاتم یزدی]]، [[مصطفی اشرفی]]، سیدمصطفی خمینی و [[سیدمحمود شاهرودی]] بیش از دیگران اشکال میکردند.<ref>خاتم یزدی، خاطرات، ۷۹.</ref> | ||
درس امامخمینی فقیهپرور بود و چگونگی ورود و خروج ایشان در بحثهای فقهی، اصولی و فلسفی، راهگشای استنباط شاگردان و باعث پرورش روحیه تحقیق و شکوفایی و باروری استعدادهای خفته آنان و جدیت زیاد میگردید.<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۱۲۶؛ معرفت، مصاحبه، ۱/۶۲۴–۶۲۵.</ref> ایشان طلاب را به ژرفنگری و تفکر در مطالب درسی دعوت میکرد و برای رسیدن به کنه مطالب به شاگردان خود توصیه میکرد طلبه یک درس و استاد اصلی انتخاب کند و روی آن سرمایهگذاری کند و اگر به درس دیگر میرود، کنار درس اصلی باشد. ایشان از این درس به آن درس رفتن را غیرمفید و شأن طلبه نمیدانست و به شاگردان خود توصیه میکرد یک کتاب از معاملات و یک کتاب از [[عبادات]] را بهدقت خوانده، بقیه را مطالعه کنند<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۹۵–۹۶.</ref> {{ببینید|تدریس امامخمینی}}. ایشان به نوشتهها و تحقیقات غیردرسی و جانبی شاگردان نیز توجه نشان میداد؛ چنانکه [[علی دوانی]] کتابی دربارهٔ [[وحید بهبهانی]] نوشته بود و ایشان پس از | درس امامخمینی فقیهپرور بود و چگونگی ورود و خروج ایشان در بحثهای فقهی، اصولی و فلسفی، راهگشای [[استنباط]] شاگردان و باعث پرورش روحیه تحقیق و شکوفایی و باروری استعدادهای خفته آنان و جدیت زیاد میگردید.<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۱۲۶؛ معرفت، مصاحبه، ۱/۶۲۴–۶۲۵.</ref> ایشان طلاب را به ژرفنگری و تفکر در مطالب درسی دعوت میکرد و برای رسیدن به کنه مطالب به شاگردان خود توصیه میکرد طلبه یک درس و استاد اصلی انتخاب کند و روی آن سرمایهگذاری کند و اگر به درس دیگر میرود، کنار درس اصلی باشد. ایشان از این درس به آن درس رفتن را غیرمفید و شأن طلبه نمیدانست و به شاگردان خود توصیه میکرد یک کتاب از معاملات و یک کتاب از [[عبادات]] را بهدقت خوانده، بقیه را مطالعه کنند<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۹۵–۹۶.</ref> {{ببینید|تدریس امامخمینی}}. ایشان به نوشتهها و تحقیقات غیردرسی و جانبی شاگردان نیز توجه نشان میداد؛ چنانکه [[علی دوانی]] کتابی دربارهٔ [[وحید بهبهانی]] نوشته بود و ایشان پس از مطالعه، وی را [[دعا]] کرد<ref>دوانی، پابهپای آفتاب، ۴/۱۰۳–۱۰۴.</ref> و هنگام نگارش [[کتاب نهضت روحانیون ایران]] به دست دوانی، برای قدردانی، یک عدد عبا برای او [[هدیه]] فرستاد.<ref>رجبی، خاطرات، ۱۷۷.</ref> {{ببینید|اخلاق و سیره امامخمینی}}. | ||
== ویژگیهای شاگردان == | == ویژگیهای شاگردان == | ||
در نگاهی کلی پیروی از سیره اخلاقی، عملی و سیاسی امامخمینی از مهمترین ویژگیهای شاگردان ایشان بود. برخی شاگردان ایشان سعی میکردند از همه حالات [[اخلاق]] و آداب استاد از جمله شیوه راهرفتن، پوشیدن لباس، و حتی نگاهکردن ایشان تقلید کنند<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۱۱۲.</ref>؛ چنانکه تقید ایشان به مرتبکردن خود در آینه<ref>خامنهای، مصاحبه، ۳/۱۷۱.</ref> و جامههای تمیز و مرتب ایشان، الگویی برای شاگردان بهشمار میرفت<ref>امامی کاشانی، مصاحبه، ۳/۲۵۶.</ref> و وجود صدها طلبه تحصیلکرده با ظاهری آراسته و جذاب برای | در نگاهی کلی پیروی از [[سیره اخلاقی و سیاسی امامخمینی|سیره اخلاقی، عملی و سیاسی امامخمینی]] از مهمترین ویژگیهای شاگردان ایشان بود. برخی شاگردان ایشان سعی میکردند از همه حالات [[اخلاق]] و آداب استاد از جمله شیوه راهرفتن، پوشیدن لباس، و حتی نگاهکردن ایشان تقلید کنند<ref>عمید زنجانی، حوزه، ۱۱۲.</ref>؛ چنانکه تقید ایشان به مرتبکردن خود در آینه<ref>خامنهای، مصاحبه، ۳/۱۷۱.</ref> و جامههای تمیز و مرتب ایشان، الگویی برای شاگردان بهشمار میرفت<ref>امامی کاشانی، مصاحبه، ۳/۲۵۶.</ref> و وجود صدها [[طلبه]] تحصیلکرده با ظاهری آراسته و جذاب برای [[حوزههای علمیه|حوزه]]، نمایشی باشکوه بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۷.</ref> ایشان که خود فردی بسیار منظم بود،<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، ۶۳.</ref> سعی داشت شاگردان خود را به نظم در زندگی عادت دهد؛ از جمله روزی با تأثر از دیرآمدن برخی شاگردان به درس، به جای ادامه تدریس از ضرورت نظم در درس سخن گفت و یادآورشد [[صاحب جواهر]] حتی در روز وفات فرزندش تا پیش از جمعشدن [[طلاب]] برای [[تشییع]] جنازه، نصف صفحه از کتاب جواهر الکلام را نوشت.<ref>رودباری، خاطرات، ۱/۷۰–۷۱.</ref> | ||
[[امامخمینی]] توانست طلاب مستعد و باهوش را به درس خود جلب و بزرگترین و پرجمعیتترین حوزه فقاهت و [[اجتهاد]] را تشکیل دهد<ref>آشتیانی، مصاحبه، ۳/۱۹۶.</ref>؛ چنانکه در [[نجف اشرف]]، [[حسین راستی کاشانی]]، خود را بینیاز از تحصیل میدانست؛ اما پس از شرکت در درس امامخمینی در نجف خود را نیازمند شرکت در درس ایشان برای سالها دید. برخی شاگردان درس [[فقه]] ایشان در نجف از شاگردان درس [[سیدابوالقاسم خویی]] و [[حسین حلی]] و [[سیدمحسن حکیم]] و از مدرسان حوزه نجف بودند<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۵۰۳.</ref> و برخی در مناظره بر اساس مبانی ایشان، با شخصیتهای علمی حوزه نجف، غالب آمده، توانستند دیدگاههای استاد خود را به کرسی بنشانند.<ref>امامی کاشانی، مصاحبه، ۳/۲۵۵.</ref> | [[امامخمینی]] توانست طلاب مستعد و باهوش را به درس خود جلب و بزرگترین و پرجمعیتترین حوزه فقاهت و [[اجتهاد]] را تشکیل دهد<ref>آشتیانی، مصاحبه، ۳/۱۹۶.</ref>؛ چنانکه در [[نجف اشرف]]، [[حسین راستی کاشانی]]، خود را بینیاز از تحصیل میدانست؛ اما پس از شرکت در درس امامخمینی در نجف خود را نیازمند شرکت در درس ایشان برای سالها دید. برخی شاگردان درس [[فقه]] ایشان در نجف از شاگردان درس [[سیدابوالقاسم خویی]] و [[حسین حلی]] و [[سیدمحسن حکیم]] و از مدرسان [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] بودند<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۵۰۳.</ref> و برخی در مناظره بر اساس مبانی ایشان، با شخصیتهای علمی حوزه نجف، غالب آمده، توانستند دیدگاههای استاد خود را به کرسی بنشانند.<ref>امامی کاشانی، مصاحبه، ۳/۲۵۵.</ref> | ||
بیشتر شاگردان امامخمینی جوان بودند و بسیاری از آنان افراد خوش استعداد و پرتلاش بودند؛ چنانکه ایشان خود دربارهٔ یوسف صانعی خاطرنشان کردهاست که در سالهای طولانی تدریس، از معلومات وی حظّ میبرده و او را مانند فرزند خود بزرگ کردهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۱.</ref> {{ببینید|یوسف صانعی}}. البته در میان شاگردان افرادی با سن بالا همانند [[مجتبی عراقی]] (متولد ۱۲۹۶) در ایران<ref>عراقی، مصاحبه، ۳۶/۳۲.</ref> و [[عبداللطیف مولوی]] در نجف که سن او از امامخمینی بیشتر بود،<ref>حائری آرام، خاطرات، ۲/۵۹.</ref> وجود داشت؛ چنانکه [[جواد حجت همدانی]] (۱۲۸۸–۱۳۶۸ش)، از افراد همدوره ایشان و از شاگردان درس فقه [[عبدالکریم حائری]] بود.<ref>همدانی، خاطرات، ۶۹؛ مؤسسه تنظیم و نشر…، موسوعه، ۵۰/پانزده.</ref> | بیشتر شاگردان امامخمینی جوان بودند و بسیاری از آنان افراد خوش استعداد و پرتلاش بودند؛ چنانکه ایشان خود دربارهٔ یوسف صانعی خاطرنشان کردهاست که در سالهای طولانی تدریس، از معلومات وی حظّ میبرده و او را مانند فرزند خود بزرگ کردهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۳۱.</ref> {{ببینید|یوسف صانعی}}. البته در میان شاگردان افرادی با سن بالا همانند [[مجتبی عراقی]] (متولد ۱۲۹۶) در ایران<ref>عراقی، مصاحبه، ۳۶/۳۲.</ref> و [[عبداللطیف مولوی]] در نجف که سن او از امامخمینی بیشتر بود،<ref>حائری آرام، خاطرات، ۲/۵۹.</ref> وجود داشت؛ چنانکه [[جواد حجت همدانی]] (۱۲۸۸–۱۳۶۸ش)، از افراد همدوره ایشان و از شاگردان درس فقه [[عبدالکریم حائری]] بود.<ref>همدانی، خاطرات، ۶۹؛ مؤسسه تنظیم و نشر…، موسوعه، ۵۰/پانزده.</ref> | ||
شاگردان امامخمینی در حوزه عمل به مسئولیتهای اجتماعی نیز فعال بودند. سخنرانیها و بیانات امامخمینی در درس یا مناسبتهای پیشآمده در تحریک | شاگردان امامخمینی در حوزه عمل به مسئولیتهای اجتماعی نیز فعال بودند. [[سخنرانیها|سخنرانیها و بیانات امامخمینی]] در درس یا مناسبتهای پیشآمده در تحریک [[روحانیت]]، بهویژه شاگردان نقش بزرگی داشت<ref>خامنهای، مصاحبه، ۳/۱۶۴.</ref> و تربیتشدگان حوزه درسی و فکری ایشان در مبارزه علیه رژیم پهلوی مقاوم و در صف مقدم اطلاعرسانی افکار ایشان بودند.<ref>هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت آیتالله هاشمی رفسنجانی، ۲۵۶.</ref> شاگردان ایشان در [[مرجعیت]] ایشان پس از بروجردی مؤثر بودند و باوجود موضع منفی محافظهکارها دربارهٔ مرجعیت ایشان، نسل جوان حوزه با حضوری فعال ذهنیت جامعه را بر خلاف تمایلات [[رژیم پهلوی]] و [[آمریکا]] شکل دادند و زمینه گرایش به مرجعیت ایشان را فراهم کردند<ref>هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت آیتالله هاشمی رفسنجانی، ۲۸.</ref> {{ببینید|مرجعیت امامخمینی}}. | ||
== قلمرو آموزش == | == قلمرو آموزش == | ||
[[امامخمینی]] در حوزههای علمیه بهویژه قم و نجف، شاگردان بسیاری در عرصههای گوناگون دانش از جمله [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[فلسفه]]، [[عرفان]] و [[اخلاق]] و در سطوح مختلف داشتهاست. ایشان در مقاطع ابتدایی و سطح نیز تدریس داشتهاست {{ببینید|تدریس امامخمینی}}، اما بیشتر گزارشهای موجود دربارهٔ شاگردان ایشان، مربوط به سطوح عالی، خارج فقه، اصول، فلسفه، اخلاق و عرفان است. | [[امامخمینی]] در [[حوزههای علمیه]] بهویژه قم و نجف، شاگردان بسیاری در عرصههای گوناگون دانش از جمله [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[فلسفه]]، [[عرفان]] و [[اخلاق]] و در سطوح مختلف داشتهاست. ایشان در مقاطع ابتدایی و سطح نیز تدریس داشتهاست {{ببینید|تدریس امامخمینی}}، اما بیشتر گزارشهای موجود دربارهٔ شاگردان ایشان، مربوط به سطوح عالی، خارج فقه، اصول، فلسفه، اخلاق و عرفان است. | ||
امامخمینی بیش از بیست سال به تدریس علوم عقلی اشتغال و شاگردانی نیز داشتهاست<ref>مؤسسه تنظیم و نشر…، مقدمه، تقریرات فلسفه، ۱/۱۵–۱۷.</ref>؛ چنانکه گفته شده بیشتر علمایی که در حوزه قم در رشته معقول اطلاعات یا مهارتی داشتهاند، از شاگردان ایشان بودهاند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۵.</ref> جایگاه فلسفی امامخمینی در حدی بودهاست که [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] نزد یکی از مشاهیر | امامخمینی بیش از بیست سال به تدریس علوم عقلی اشتغال و شاگردانی نیز داشتهاست<ref>مؤسسه تنظیم و نشر…، مقدمه، تقریرات فلسفه، ۱/۱۵–۱۷.</ref>؛ چنانکه گفته شده بیشتر علمایی که در [[حوزه قم]] در رشته معقول اطلاعات یا مهارتی داشتهاند، از شاگردان ایشان بودهاند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۵.</ref> جایگاه فلسفی امامخمینی در حدی بودهاست که [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] نزد یکی از مشاهیر فلسفه، ایشان را استاد خود خواند.<ref>محمدی گیلانی، ملازم ولی خدا، ۴۳.</ref> از سوی دیگر، ایشان تنها برای شمار معدود و شناختهشدهای [[علوم عقلی]] تدریس میکرد<ref>مؤسسه تنظیم و نشر…، مقدمه، تقریرات فلسفه، ۱/ ۱۲–۱۶.</ref> و در انتخاب شاگرد و کتاب مورد تدریس، دقت و احتیاط میکرد و مقید بود در مجلس درس فلسفه ایشان افراد ساختهشده، فاضل و معتقد شرکت کنند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۵.</ref> {{ببینید|تدریس امامخمینی}} | ||
امامخمینی همزمان با فلسفه در سالهای ۱۳۱۰–۱۳۲۰، شاگردانی نیز در عرفان داشت و برای افراد خاص، [[عرفان نظری]] و [[عرفان عملی|عملی]] تدریس میکرد.<ref>آشتیانی، مصاحبه، ۳/۱۹۵–۱۹۶؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۵–۵۶.</ref> از دو اجازه عرفانی ایشان برای دو تن از شاگردان درسهای عرفان در سالهای ۱۳۱۴ و ۱۳۱۷<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴ و ۱۴.</ref> میتوان برداشت کرد که ایشان در آن سالها شاگردانی برجسته در حوزه عرفان داشتهاست. | امامخمینی همزمان با فلسفه در سالهای ۱۳۱۰–۱۳۲۰، شاگردانی نیز در عرفان داشت و برای افراد خاص، [[عرفان نظری]] و [[عرفان عملی|عملی]] تدریس میکرد.<ref>آشتیانی، مصاحبه، ۳/۱۹۵–۱۹۶؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۵–۵۶.</ref> از دو اجازه عرفانی ایشان برای دو تن از شاگردان درسهای عرفان در سالهای ۱۳۱۴ و ۱۳۱۷<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴ و ۱۴.</ref> میتوان برداشت کرد که ایشان در آن سالها شاگردانی برجسته در حوزه عرفان داشتهاست. | ||
بخش اصلی تدریس امامخمینی پیش از آمدن بروجردی به [[قم]]، چنانکه خود نوشتهاست، در فلسفه و عرفان و سطوح عالی اصول و فقه بود و پس از آمدن وی (۱۳۲۳) به درخواست برخی افراد مانند مطهری به تدریس خارج فقه پرداخته<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.</ref> و بهتدریج گسترش پیدا کرده و به حدود چهارصد تا پانصد نفر یا بیشتر نیز رسیدهاست. ایشان سالهای متمادی در حوزه علمیه قم تدریس اخلاق نیز داشتهاست.<ref>سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۱۹۵.</ref> این درس در آغاز، با شاگردان محدودی در خانه برگزار میشد؛ اما ایشان در راستای مقابله با محدودیتهای [[رضاشاه پهلوی]] دربارهٔ روحانیت، آن را به [[مدرسه فیضیه]] منتقل کرد<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۵۶، پاورقی.</ref> و به صورت عمومی درآمد؛ به گونهای که افراد غیرطلبه نیز در آن شرکت میکردند و افزون بر قم از دیگر شهرها هم برای استفاده از این درس به قم رفتند<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۶.</ref> {{ببینید|تدریس امامخمینی}}. | بخش اصلی [[تدریس امامخمینی]] پیش از آمدن بروجردی به [[قم]]، چنانکه خود نوشتهاست، در فلسفه و عرفان و سطوح عالی اصول و فقه بود و پس از آمدن وی (۱۳۲۳) به درخواست برخی افراد مانند [[مرتضی مطهری|مطهری]] به تدریس خارج فقه پرداخته<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.</ref> و بهتدریج گسترش پیدا کرده و به حدود چهارصد تا پانصد نفر یا بیشتر نیز رسیدهاست. ایشان سالهای متمادی در حوزه علمیه قم تدریس اخلاق نیز داشتهاست.<ref>سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۱۹۵.</ref> این درس در آغاز، با شاگردان محدودی در خانه برگزار میشد؛ اما ایشان در راستای مقابله با محدودیتهای [[رضاشاه پهلوی]] دربارهٔ روحانیت، آن را به [[مدرسه فیضیه]] منتقل کرد<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۵۶، پاورقی.</ref> و به صورت عمومی درآمد؛ به گونهای که افراد غیرطلبه نیز در آن شرکت میکردند و افزون بر قم از دیگر شهرها هم برای استفاده از این درس به قم رفتند.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۶.</ref> {{ببینید|تدریس امامخمینی}}. | ||
== پیشرفتها و خدمات شاگردان == | == پیشرفتها و خدمات شاگردان == | ||
بسیاری از شاگردان امامخمینی از استادان [[حوزههای علمیه]] و برخی در شمار [[مراجع تقلید]] قرار گرفتهاند و خود دارای شاگردان بسیارند. شاگردان ایشان در عمل به رسالت حوزوی خود موفق عمل کردهاند؛ چنانکه گفته شده بیشتر افراد برجسته روحانیان که در [[قم]] و دیگر شهرستانها برای جامعه کارآمد و نافع بودهاند، از درس و محضر ایشان نیز بهره بردهاند<ref>فیض، مصاحبه، ۵/۱۳۳.</ref> {{ببینید|منصوبان امامخمینی}}. بخش عمدهای از مدیران و استادان حوزهها در گذشته و اکنون، دستپروردگان ایشان هستند و بسیاری از آنان خود در حوزهها بهویژه حوزه علمیه قم به تأسیس مدارس و مراکز علمی و پژوهشی اقدام کردهاند. بسیاری از عالمان و استادان در حوزههای شهرستانها مانند [[مشهد]]، [[اصفهان]] و [[تهران]] از شاگردان ایشان بودهاند. بسیاری از استادان عرصه حکمت نیز در حوزه و [[دانشگاه]] از جمله مطهری، [[مهدی حائری]] و [[محمد مفتح]] از شاگردان ایشان بودهاند. در قلمرو تبلیغ نیز افراد بسیاری از آنان درخشیدند و بسیاری از آنان افزون بر خطابه اهل قلم نیز بودند. بسیاری از مربیان عرصه تربیت اخلاقی طلاب نیز از شاگردان ایشان بودهاند؛ از [[جمله یحیی انصاری]]، [[حسین مظاهری]]، [[علی پهلوانی]] و [[حسین شبزندهدار]].<ref>مختاری، جایگاه آموزشی و پژوهشی علم اخلاق در حوزههای علمیه، ۳–۴/۶۳ و ۶۵.</ref> | بسیاری از شاگردان امامخمینی از استادان [[حوزههای علمیه]] و برخی در شمار [[مراجع تقلید]] قرار گرفتهاند و خود دارای شاگردان بسیارند. شاگردان ایشان در عمل به رسالت حوزوی خود موفق عمل کردهاند؛ چنانکه گفته شده بیشتر افراد برجسته روحانیان که در [[قم]] و دیگر شهرستانها برای [[جامعه]] کارآمد و نافع بودهاند، از درس و محضر ایشان نیز بهره بردهاند<ref>فیض، مصاحبه، ۵/۱۳۳.</ref> {{ببینید|منصوبان امامخمینی}}. بخش عمدهای از مدیران و استادان حوزهها در گذشته و اکنون، دستپروردگان ایشان هستند و بسیاری از آنان خود در حوزهها بهویژه حوزه علمیه قم به تأسیس مدارس و مراکز علمی و پژوهشی اقدام کردهاند. بسیاری از عالمان و استادان در حوزههای شهرستانها مانند [[مشهد]]، [[اصفهان]] و [[تهران]] از شاگردان ایشان بودهاند. بسیاری از استادان عرصه حکمت نیز در حوزه و [[دانشگاه]] از جمله مطهری، [[مهدی حائری]] و [[محمد مفتح]] از شاگردان ایشان بودهاند. در قلمرو تبلیغ نیز افراد بسیاری از آنان درخشیدند و بسیاری از آنان افزون بر خطابه اهل قلم نیز بودند. بسیاری از مربیان عرصه تربیت اخلاقی طلاب نیز از شاگردان ایشان بودهاند؛ از [[جمله یحیی انصاری]]، [[حسین مظاهری]]، [[علی پهلوانی]] و [[حسین شبزندهدار]].<ref>مختاری، جایگاه آموزشی و پژوهشی علم اخلاق در حوزههای علمیه، ۳–۴/۶۳ و ۶۵.</ref> | ||
از آغاز [[نهضت اسلامی]] به رهبری امامخمینی فعالیت اصلی در میان جمعی از شاگردان ایشان شکل گرفت و بار اصلی مبارزه را آنان بر دوش داشتند؛ برخی شاگردان و شرکتکنندگان درسهای امامخمینی که در ادارات و مجلس قانونگذاری رژیم پهلوی شاغل بودند، اخبار مهم مجلس و مسائلی که در ادارات میگذشت را پنهانی به ایشان گزارش میدادند.<ref>بدلا، امام بر قله اخلاق، ۳۲.</ref> برخی از آنان در [[قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی]]، رابط ایشان و علمای سرتاسر کشور بودند<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۲۱۲.</ref> و برای هماهنگی در امر نهضت و رساندن پیام ایشان به شهرها میرفتند؛ از جمله امضای۱۲۰ تن از علمای تهران را گرفتند که بازتاب بسیاری داشت.<ref>محلاتی، خاطرات، ۱/۱۲۸؛ هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۶–۷؛ خامنهای، مصاحبه، ۳/۱۶۴.</ref> | از آغاز [[نهضت اسلامی]] به [[رهبری امامخمینی]] فعالیت اصلی در میان جمعی از شاگردان ایشان شکل گرفت و بار اصلی مبارزه را آنان بر دوش داشتند؛ برخی شاگردان و شرکتکنندگان درسهای امامخمینی که در ادارات و مجلس قانونگذاری رژیم پهلوی شاغل بودند، اخبار مهم مجلس و مسائلی که در ادارات میگذشت را پنهانی به ایشان گزارش میدادند.<ref>بدلا، امام بر قله اخلاق، ۳۲.</ref> برخی از آنان در [[قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی]]، رابط ایشان و علمای سرتاسر کشور بودند<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۲۱۲.</ref> و برای هماهنگی در امر نهضت و رساندن پیام ایشان به شهرها میرفتند؛ از جمله امضای۱۲۰ تن از علمای تهران را گرفتند که بازتاب بسیاری داشت.<ref>محلاتی، خاطرات، ۱/۱۲۸؛ هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۶–۷؛ خامنهای، مصاحبه، ۳/۱۶۴.</ref> | ||
در قضیه کاپیتولاسیون، شاگردان ایشان از جمله مطهری و هاشمی رفسنجانی اسنادی | در قضیه کاپیتولاسیون، شاگردان ایشان از جمله مطهری و [[هاشمی رفسنجانی]] اسنادی از مجلس به دست آورده، برای ایشان بردند و نطق تاریخی ایشان علیه این لایحه بر آن اساس ایراد شد<ref>محلاتی، خاطرات، ۱/۱۲۸.</ref> {{ببینید|کاپیتولاسیون}}. | ||
از سوی دیگر، سران نهضت و رهبران انقلاب در بسیاری از شهرها، از جمله مشهد،<ref>نوروزی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲.</ref> اصفهان،<ref>یاد، ایرانشناسی با نگاهی دیگر، ۲۴۱.</ref> [[تبریز]]،<ref>قاضی طباطبایی، یادکردی از آن مجاهد خستگی ناپذیر، ۹۴–۹۶.</ref> [[قزوین]]<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۰/۱/۱۳۹۶ش، ۴.</ref> و [[گیلان]]<ref>رسالت، مقاله ستاره سرخ، ۱۶/۳/۸۶، ۵.</ref> از شاگردان امامخمینی بودند و افرادی چون [[منتظری]]، مطهری، [[عبدالرحیم شیرازی]]، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، اکبر هاشمی رفسنجانی، [[سیدعبدالکریم هاشمینژاد]]، [[محمدصادق خلخالی]]، [[سیدجلالالدین طاهری]]، [[ابوالقاسم خزعلی]] و [[مهدی کروبی]] از جمله ارکان نهضت امامخمینی بودند و در بیشتر حوادث انقلاب، نقش و مسئولیتهای داشتند و هر یک مقاله جداگانهای دارند. پس از [[پیروزی انقلاب]] نیز نقش اصلی در تثبیت انقلاب و شکلگیری نهادهای انقلاب و اداره کشور و دستگاههای مختلف اجرایی، قانونگذاری و قضایی و حتی نظامی و امنیتی در تهران و شهرستانهای مختلف بر عهده شاگردان امامخمینی بود یا در اداره آنها مشارکت داشتند و برخی از شاگردان ایشان در دوران نهضت اسلامی یا [[جنگ تحمیلی]] به [[شهادت]] رسیدند.{{ببینید|منصوبان امامخمینی}}. | |||
از سوی دیگر، سران نهضت و رهبران انقلاب در بسیاری از شهرها، از جمله مشهد،<ref>نوروزی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۲.</ref> اصفهان،<ref>یاد، ایرانشناسی با نگاهی دیگر، ۲۴۱.</ref> [[تبریز]]،<ref>قاضی طباطبایی، یادکردی از آن مجاهد خستگی ناپذیر، ۹۴–۹۶.</ref> [[قزوین]]<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۰/۱/۱۳۹۶ش، ۴.</ref> و [[گیلان]]<ref>رسالت، مقاله ستاره سرخ، ۱۶/۳/۸۶، ۵.</ref> از شاگردان امامخمینی بودند و افرادی چون [[منتظری]]، | |||
== تعداد شاگردان و منابع == | == تعداد شاگردان و منابع == | ||
شمار شاگردان امامخمینی بسیار است. ایشان در آغاز با ثبت و ضبط اسامی شاگردان به دلایلی، از جمله احتمال تمایل نداشتن برخی به ذکر نام آنان و مشکل تقدیم و تأخیر و چگونگی القاب افراد و نیز ذکر اشخاص محقق و فاضل با افراد عادی و نگرانی از نامنبردن برخی افراد، چندان موافق نبود و اصلح میدانست که فهرستی آورده نشود، ولی پس از گفتوگو با ایشان بهویژه گفتگوی [[سیدمصطفی خمینی]]، با آن موافقت کرد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۹.</ref> ثبت اسامی همه شاگردان استادی که در حوزههای گوناگون دانش که از جمله به مدت سی سال، بزرگترین کرسی تدریس را در اختیار داشتهاست، امکانپذیر نمیباشد و تعیین اینکه هر یک از شاگردان در کدام درس شرکت داشتهاند، بسیار دشوار است.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/.</ref> | شمار شاگردان امامخمینی بسیار است. ایشان در آغاز با ثبت و ضبط اسامی شاگردان به دلایلی، از جمله احتمال تمایل نداشتن برخی به ذکر نام آنان و مشکل تقدیم و تأخیر و چگونگی القاب افراد و نیز ذکر اشخاص محقق و فاضل با افراد عادی و نگرانی از نامنبردن برخی افراد، چندان موافق نبود و اصلح میدانست که فهرستی آورده نشود، ولی پس از گفتوگو با ایشان بهویژه گفتگوی [[سیدمصطفی خمینی]]، با آن موافقت کرد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۹.</ref> ثبت اسامی همه شاگردان استادی که در حوزههای گوناگون دانش که از جمله به مدت سی سال، بزرگترین کرسی تدریس را در اختیار داشتهاست، امکانپذیر نمیباشد و تعیین اینکه هر یک از شاگردان در کدام درس شرکت داشتهاند، بسیار دشوار است.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/.</ref> | ||
نخستین فهرست از بخشی از شاگردان امامخمینی که در علوم معقول یا منقول یا هر دو درس ایشان شرکت کردهاند و شامل ۱۸۹ نفر میشد را [[سیدحمید روحانی|سیدحمید روحانی (زیارتی)]] در سال ۱۳۵۶ در چاپ نخست بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی منتشر کرد (چاپ نخست، ۴۳–۵۰) و در ویرایش دوم کتاب با افزودن اسامی دیگر، آن را به ۲۷۲ نفر افزایش داد؛ با این تأکید دوباره که این فهرست تنها شامل بخشی از شاگران است (چاپ نخست، ۵۹–۶۷)؛ البته برخی از این اسامی دارای کاستی و ابهام است؛ چنانکه آنچه امامخمینی خود دیده و اصلاح کرده، برخلاف آنچه گفته شده،<ref>مقدمی شهیدانی و عبداللهی چیرانی، نقدی بر مدخل «خمینی، روحالله»، ۳۵.</ref> فهرست ویرایش نخست است و فهرست دوم (۲۷۲ نفر) مربوط به ویرایش دوم است که پس از رحلت امامخمینی منتشر شدهاست. | نخستین فهرست از بخشی از شاگردان امامخمینی که در علوم معقول یا منقول یا هر دو درس ایشان شرکت کردهاند و شامل ۱۸۹ نفر میشد را [[سیدحمید روحانی|سیدحمید روحانی (زیارتی)]] در سال ۱۳۵۶ در چاپ نخست بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی منتشر کرد (چاپ نخست، ۴۳–۵۰) و در ویرایش دوم کتاب با افزودن اسامی دیگر، آن را به ۲۷۲ نفر افزایش داد؛ با این تأکید دوباره که این فهرست تنها شامل بخشی از شاگران است (چاپ نخست، ۵۹–۶۷)؛ البته برخی از این اسامی دارای کاستی و ابهام است؛ چنانکه آنچه امامخمینی خود دیده و اصلاح کرده، برخلاف آنچه گفته شده،<ref>مقدمی شهیدانی و عبداللهی چیرانی، نقدی بر مدخل «خمینی، روحالله»، ۳۵.</ref> فهرست ویرایش نخست است و فهرست دوم (۲۷۲ نفر) مربوط به ویرایش دوم است که پس از [[رحلت امامخمینی]] منتشر شدهاست. | ||
برخی شاگردان، شرکتکنندگان شمار شاگردان ایشان را در [[قم]] در درس [[خارج فقه]] بین چهارصد تا پانصد تن تخمین زدهاند<ref>هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۵۵.</ref> که در اواخر به حدود هزار تن افزایش یافتهاست.<ref>بنیفضل، خاطرات، ۲/۴۳.</ref> در گزارشی از سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) مربوط به ۲۲/۱۲/۱۳۳۵ در دوره مرجعیت [[بروجردی]] و نخستین سند ساواک در پرونده امامخمینی، جدولی از تعداد شاگردان شخصیتهای تراز اول حوزه آمدهاست که در آن، از جمله شاگردان هر یک از [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] را حدود سیصد تن، [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] حدود دویست تن، برخی دیگر کمتر از این و امامخمینی حدود پانصد تن گزارش کردهاست.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۳۸ و۴۷.</ref> | برخی شاگردان، شرکتکنندگان شمار شاگردان ایشان را در [[قم]] در درس [[خارج فقه]] بین چهارصد تا پانصد تن تخمین زدهاند<ref>هاشمی رفسنجانی، امامخمینی به روایت هاشمی رفسنجانی، ۲۵۵.</ref> که در اواخر به حدود هزار تن افزایش یافتهاست.<ref>بنیفضل، خاطرات، ۲/۴۳.</ref> در گزارشی از سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) مربوط به ۲۲/۱۲/۱۳۳۵ در دوره مرجعیت [[بروجردی]] و نخستین سند ساواک در پرونده امامخمینی، جدولی از تعداد شاگردان شخصیتهای تراز اول حوزه آمدهاست که در آن، از جمله شاگردان هر یک از [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] را حدود سیصد تن، [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] حدود دویست تن، برخی دیگر کمتر از این و امامخمینی حدود پانصد تن گزارش کردهاست.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۳۸ و۴۷.</ref> | ||
پس از درگذشت بروجردی و به دلیل افزایش شمار شاگردان، درس خارج اصول و فقه امامخمینی، به شبستان [[مسجد اعظم]] منتقل شد. شمار شاگردان در این زمان که مصادف با آغاز مبارزات ایشان و واکنش به طرح [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] بود، به هزار تا ۱۲۰۰ تن میرسید.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۹؛ دوانی، امامخمینی در آینه خاطرهها، ۴۹؛ گلی زواره، فرازهای فروزان، ۱–۱۷۲.</ref> پس از [[تبعید امامخمینی]] به نجف، درسهای فقه ایشان در آن حوزه از بیستم [[رجب]] ۱۳۸۵ق در مسجد شیخ انصاری مشهور به [[مسجد ترکها]] آغاز شد.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۳۱۴.</ref> ایشان در مدت سیزده سال تبعید در نجف، [[بیع]] و [[خیارات]] و خلل [[نماز]] را تدریس کرد.<ref>موسوی بجنوردی، مصاحبه، ۵/۲۶۶؛ مؤسسه تنظیم و نشر…، مقدمه الخلل، ز.</ref> | پس از درگذشت بروجردی و به دلیل افزایش شمار شاگردان، درس خارج اصول و فقه امامخمینی، به شبستان [[مسجد اعظم]] منتقل شد. شمار شاگردان در این زمان که مصادف با آغاز مبارزات ایشان و واکنش به طرح [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] بود، به هزار تا ۱۲۰۰ تن میرسید.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۹؛ دوانی، امامخمینی در آینه خاطرهها، ۴۹؛ گلی زواره، فرازهای فروزان، ۱–۱۷۲.</ref> پس از [[تبعید امامخمینی]] به نجف، درسهای فقه ایشان در آن حوزه از بیستم [[رجب]] ۱۳۸۵ق در [[مسجد شیخ انصاری]] مشهور به [[مسجد ترکها]] آغاز شد.<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۳۱۴.</ref> ایشان در مدت سیزده سال تبعید در نجف، [[بیع]] و [[خیارات]] و خلل [[نماز]] را تدریس کرد.<ref>موسوی بجنوردی، مصاحبه، ۵/۲۶۶؛ مؤسسه تنظیم و نشر…، مقدمه الخلل، ز.</ref> | ||
برخی، شمار شاگردان ایشان در [[نجف]] را سیصد تا ۳۵۰ تن دانسته، از آن میان، حدود هفتاد تن از آنان را نام بردهاند.<ref>← محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۵۰۳–۵۰۵.</ref> آنچه در اینجا به عنوان فهرست شاگردان امامخمینی، شامل ۹۵۵ نام و به ترتیب حروف الفبا آمدهاست، دستاورد کوششی گروهی است که بر پایه فهرست اولیه و خام موجود در [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] و تکمیل و اصلاح فراوان آن، از جمله با بهرهگرفتن از منابع پراکنده دیگر،<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۶۰–۶۷؛ دینانی، دیدار با ابرار آذربایجان، ۱/۲۰۸، ۳/۲۴۲ و ۳۹۷–۳۹۹؛ سلیمانی بروجردی، علمای لرستان و آیتالله العظمی مرعشی نجفی، ۱۶۲–۲۱۰؛ امین، جریان تشکیک در مظاهر وجود، ۹۲؛ حیدر جوادی، مربی قوم و ملت، ۳ و ۵؛ حسینی، مصاحبه، ۱۳، فهرست ناصرالدین انصاری و برخی زندگینامههای دیگر.</ref> مانند: گفتگوی حضوری، و نیز بررسی گروهی از کارشناسان (ناصرالدین انصاری، عبدالرحیم اباذری، محمدکاظم تقوی، محمدعلی نجفی کرمانشاهی) و نیز بازبینیها و اصلاح چندباره مدیر دانشنامه فراهم آمدهاست و به رغم گذشت زمان طولانی از دوره [[تدریس امامخمینی]]، پراکندگی اسامی و اشتباهها و گاه ادعاهای نامعتبر، تلاش شدهاست با بهرهگرفتن از مجموعه اطلاعات، کاستیها و اشتباهات فهرست اولیه و دیگر منابع به حداقل برسد و مواردی نیز که تردید جدی در درستی آنها بوده نیامده است؛ با این حال، این فهرست شامل نام همه شاگردان امامخمینی نیست و رفع نسبی این کاستیها متوقف بر تلاش و بررسی بیشتری است که اینک مجال آن نیست و در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در دست انجام است. | برخی، شمار شاگردان ایشان در [[نجف]] را سیصد تا ۳۵۰ تن دانسته، از آن میان، حدود هفتاد تن از آنان را نام بردهاند.<ref>← محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۵۰۳–۵۰۵.</ref> آنچه در اینجا به عنوان فهرست شاگردان امامخمینی، شامل ۹۵۵ نام و به ترتیب حروف الفبا آمدهاست، دستاورد کوششی گروهی است که بر پایه فهرست اولیه و خام موجود در [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] و تکمیل و اصلاح فراوان آن، از جمله با بهرهگرفتن از منابع پراکنده دیگر،<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۶۰–۶۷؛ دینانی، دیدار با ابرار آذربایجان، ۱/۲۰۸، ۳/۲۴۲ و ۳۹۷–۳۹۹؛ سلیمانی بروجردی، علمای لرستان و آیتالله العظمی مرعشی نجفی، ۱۶۲–۲۱۰؛ امین، جریان تشکیک در مظاهر وجود، ۹۲؛ حیدر جوادی، مربی قوم و ملت، ۳ و ۵؛ حسینی، مصاحبه، ۱۳، فهرست ناصرالدین انصاری و برخی زندگینامههای دیگر.</ref> مانند: گفتگوی حضوری، و نیز بررسی گروهی از کارشناسان (ناصرالدین انصاری، عبدالرحیم اباذری، محمدکاظم تقوی، محمدعلی نجفی کرمانشاهی) و نیز بازبینیها و اصلاح چندباره مدیر دانشنامه فراهم آمدهاست و به رغم گذشت زمان طولانی از دوره [[تدریس امامخمینی]]، پراکندگی اسامی و اشتباهها و گاه ادعاهای نامعتبر، تلاش شدهاست با بهرهگرفتن از مجموعه اطلاعات، کاستیها و اشتباهات فهرست اولیه و دیگر منابع به حداقل برسد و مواردی نیز که تردید جدی در درستی آنها بوده نیامده است؛ با این حال، این فهرست شامل نام همه شاگردان امامخمینی نیست و رفع نسبی این کاستیها متوقف بر تلاش و بررسی بیشتری است که اینک مجال آن نیست و در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در دست انجام است. | ||
از سوی دیگر، گزینش این فهرست به کسانی که به صورت طولانیمدت در درس امامخمینی شرکت داشتهاند و در عرف حوزه عنوان «شاگرد» نوعاً دربارهٔ آنان به کار میرود، محدود نشدهاست و شامل کسانی که مدت کوتاهی نیز در یکی از درسهای [[اصول]]، [[فقه]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] ایشان شرکت داشتهاند، میباشد؛ مانند [[رضا | از سوی دیگر، گزینش این فهرست به کسانی که به صورت طولانیمدت در درس امامخمینی شرکت داشتهاند و در عرف حوزه عنوان «شاگرد» نوعاً دربارهٔ آنان به کار میرود، محدود نشدهاست و شامل کسانی که مدت کوتاهی نیز در یکی از درسهای [[اصول]]، [[فقه]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] ایشان شرکت داشتهاند، میباشد؛ مانند [[رضا استادی]] و [[محمود امجد]]. نیز نام برخی شاگردان [[درس اخلاق امامخمینی|درس اخلاق]] ایشان نیز در این فهرست آمدهاست؛ مانند [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، [[سیدحسین رسولی محلاتی]] و [[محمدعلی انصاری قمی]]؛ با این حال، بیشتر این فهرست مربوط به کسانی است که مدتها در درس ایشان و بهویژه در درس خارج فقه یا اصول شرکت داشتهاند و در عرف حوزوی نیز شاگرد صدق میکند و برخی نیز در چند درس ایشان شاگردی کردهاند. برخی از شاگردان ایشان در دانشنامه دارای مقاله مستقل هستند یا شرحی از آنان ضمن مقاله دیگر آمدهاست و در این فهرست با علامت ستاره (*) مشخص شدهاند. | ||
الف: | الف: |