عبدالرحمان حیدری ایلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =عبدالرحمان حیدری ایلامی
| تصویر            =عبدالرحمان حیدری ایلامی.jpg
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| سرشناسی          =
| نام کامل          =
| لقب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        =۱۳۰۴ش
| زادگاه            =ایلام
| تاریخ وفات        =
| شهر وفات          =
| تاریخ شهادت      =
| محل شهادت        =
| محل دفن          =
| خویشاوندان سرشناس =
| استادان          =
| شاگردان          =
| محل تحصیل        =
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| سایر              =
| سیاسی            =
| اجتماعی          =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        = 
}}
'''عبدالرحمن حیدری'''، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.  
'''عبدالرحمن حیدری'''، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.  


عبدالرحمن حیدری معروف به حیدری ایلامی در سال ۱۳۰۴ ش در ایلام به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی را در ایلام گذراند و سپس در کسوت معلّمی به تدریس در شهر ملکشاهی مشغول شد. حیدری در اواخر سال ۱۳۲۳ ه ش کسوت معلمی را ترک و راهی کربلا شد و در حوزه علمیه آنجا مقدمات و سطح را تا پایان شرح لمعه نزد آقایان سعید تنکابنی، شیخ جعفر رشتی، شیخ محمدحسین مازندرانی و میرزا یوسف بیارجمندی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۴ ش به سامرا رفت و در مدرسه میرزای شیرازی، رسایل و مکاسب و بخشی از دروس خارج فقه و اصول را پیش آیات شیخ مجتبی لنکرانی، شیخ عبدالرسول اصفهانی و شیخ عبدالرحمن اصفهانی خواند. او پس از هشت سال راه نجف اشرف را در پیش گرفت و در حوزه علمیه آنجا در دروس خارج فقه و اصول آیات سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمود حسینی شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و شیخ حسین حلی شرکت کرد. او پس از ورود امام‌خمینی به عراق و آغاز تدریس خارج فقه (بیع مکاسب) در مسجد شیخ انصاری آن شهر، در آن درس حضور یافت و ازجمله افرادی بود که در درس ولایت فقیه ایشان نیز حاضر بود. همچنین از آیات حکیم، خویی، سیداحمد موسوی خوانساری، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، سیدعبدالهادی حسینی شیرازی و امام‌خمینی اجازاتی در امور شرعیه دریافت کرد و در هیئت استفتای برخی از مراجع عضویت یافت. حیدری ایلامی پس از سال‌ها اقامت در نجف اشرف به دعوت کردهای فیلی بغداد و به نمایندگی از مراجع عظام تقلید در سال ۱۳۴۹ ه ش راهی بغداد شد و در «حسینیه ابوسیفین» به اقامه نماز جماعت، تبلیغ معارف دینی و ارشاد مردم پرداخت و با همکاری مؤمنان به دستگیری از ایتام و مستمندان پرداخت. همچنین در حل اختلافات ساکنان این مناطق (باب الشیخ، شورجه، الثوره، جمیله و جمهوری) نیز نقش داشت. همکاری نزدیک او با هیئت‌های مذهبی حسینیه ابوسیفین و حسینیه اکراد فیلی در منطقه باب الشیخ بغداد و مشارکت وی در برنامه‌های مذهبی و به ویژه ایام سوگواری پیامبر اعظم (ص)، ماه‌های محرم، صفر و رمضان موجب نزدیکی بیشتر مؤمنین به ایشان شده بود و این امر موجب شد همواره از سوی دستگاه امنیتی حزب بعث احضار و مورد آزار و اذیت قرار گیرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۵ آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، مقدمه؛ قاسم‌پور، ۱۴۵).
== زادگاه و تحصیل ==
فعالیت‌های حیدری در بغداد حساسیت حکومت بعث عراق را برانگیخت و سرانجام وی در تاریخ پنجم دی ۱۳۵۰ از سوی دستگاه امنیتی عراق دستگیر و در نزدیکی یکی از پاسگاه‌های منطقه مرزی فکه در استان خوزستان به ایران بازگردانده شد. او پس از بازگشت به کشور، به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر به مدت دو سال به تدریس فقه و اصول پرداخت. سپس با درخواست جمعی از اهالی ایلام، به زادگاهش بازگشت و فعالیت علیه برخی از جریان‌ها ازجمله بهاییان را آغاز کرد. او در مراسم و مجالسی که توسط حکومت پهلوی برگزار می‌شد حضور نمی‌یافت و در سفر محمدرضا پهلوی به ایلام، برای خودداری از حضور در مراسم استقبال از او از ایلام خارج شد. این اقدامات حساسیت مقامات ایلام را برانگیخت و او را تحت فشار قرار دادند. این فشارها او را واداشت تا بار دیگر راهی قم شود (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۵ آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، مقدمه). وی در ۲۷ شهریور ۱۳۵۵ از اام خمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد (همان، ۱۵۳؛ اجازات امام‌خمینی، ۲۷۵).
عبدالرحمن حیدری معروف به حیدری ایلامی در سال ۱۳۰۴ش در ایلام به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی را در ایلام گذراند و سپس در کسوت معلّمی به تدریس در شهر ملکشاهی مشغول شد.  
حیدری ایلامی در آغازین روزهای سال ۱۳۵۷ به ایلام بازگشت و در رأس مبارزان و فعالان سیاسی علیه حکومت پهلوی قرار گرفت. او در ۱۹ اردیبهشت آن سال مجلس بزرگداشتی برای شهدای قم در خانه‌اش برگزار کرد و در آن مجلس انتقاداتی را علیه حکومت پهلوی مطرح نمود که گزارشگر ساواک از آن با عنوان «اظهارات تحریک‌آمیز» نام برد. پس از آن، اغلب تجمعات و راهپیمایی‌های سیاسی از مسجد جامع و با محوریت او آغاز می‌شد. نگاهی به اسناد مبارزاتی حیدری نشان می‌دهد وی محور همه مبارزات و تلاش‌های نیروهای انقلابی و مخالف حکومت پهلوی در شهر ایلام بود و به سبب همین فعالیت‌ها همواره تحت نظر ماموران قرار داشت و رفتارهای او توسطماموران ساواک به تهران منتقل می‌شد(یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۵ آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، ۸۷-۱۴۹). یکی از مهم‌ترین اقدامات وی در ایلام، برگزاری دادگاه عدل اسلامی در خانه‌اش بود؛ وی شش ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به مرجعی برای رسیدگی به اختلافات میان مردم ایلام تبدیل شد و با این اقدام، قدرت حکومت پهلوی در ایلام را به چالش کشید. حیدری در آبان آن سال همراه با روحانیان ایلام، با صدور اعلامیه‌ای به دستگاه‌های امنیتی و اداری ایلام، درباره اقدامات ایذایی و تخریب وجهه انقلابیان هشدار دادند و آنان را تهدید کردند که به سزای اعمالشان خواهند رسید(سیر مبارزات یاران...، ج ۱۳، ۴۶۰-۴۶۱). وی سپس همراه با روحانیان مبارز غرب کشور (استان‌های ایلام و کرمانشاه)، در اول بهمن ۱۳۵۷ با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم و عشایر غرب کشور، خواستار هوشمندی و اجرای بی‌درنگ دستورات «زعیم کبیر حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی» شدند، استعفای نمایندگان غرب کشور در مجلسین سنا و شورای ملی و همچنین حمایت مردم از هوانیروز کرمانشاه شدند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۵۴۰-۵۴۱). او در روزهای پایانی حکومت پهلوی، مدیریت شهر ایلام را بر عهده گرفت و از افتادن سلاح به دست مردم جلوگیری کرد و مانع تخریب ادارات و مکان‌های دولتی شد. با پیروزی انقلاب اسلامی، ستادهای کمیته انقلاب اسلامی را در ایلام بنیان نهاد و سرپرستی آنها را بر عهده گرفت.
 
حیدری در سال ۱۳۵۸ ش و در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی با رأی مردم ایلام به نمایندگی برگزیده شد. او در سال‌های نخست جمهوری اسلامی به سبب تبلیغات شدید گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی، برای حفظ آرامش، ایلام را ترک گفت، ولی با حکم امام‌خمینی بار دیگر به زادگاهش بازگشت. وی که شناخت خوبی از رژیم بعث عراق داشت، تکاپوهای نیروهای بعثی در مرز با ایران را رصد می‌کرد و پس از بازدید از پاسگاه‌های مرزی، در نامه‌ای به امام‌خمینی در ۲۷ شهریور ۱۳۵۹، چهار روز پیش از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ایشان را در جریان وضعیت منطقه قرار داد. پس از حمله عراق به ایران و سقوط شهر مهران، لباس رزم پوشید و به خط مقدم جنگ شتافت و با مسلح کردن عشایر آن مناطق، تیپ امیرالمؤمنین (ع) را در آنجا بنیان نهاد و به مقابله با حمله دشمن پرداخت و در عملیات میمک که با همکاری مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی آغاز شد، از فرماندهان بود. او در نخستین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان ایلام به نمایندگی برگزیده شد. حیدری در ۱۱ دی ۱۳۶۵ در ایلام درگذشت و پیکرش پس از انتقال به قم در جوار حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد (گلشن ابرار، ۱۲ ـ ۹۰۷).
حیدری در اواخر سال ۱۳۲۳ش کسوت معلمی را ترک و راهی [[کربلا]] شد و در حوزه علمیه آنجا مقدمات و سطح را تا پایان شرح لمعه نزد آقایان سعید تنکابنی، شیخ جعفر رشتی، شیخ محمدحسین مازندرانی و میرزا یوسف بیارجمندی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۴ش به سامرا رفت و در مدرسه میرزای شیرازی، رسایل و مکاسب و بخشی از دروس خارج فقه و اصول را پیش آیات شیخ مجتبی لنکرانی، شیخ عبدالرسول اصفهانی و شیخ عبدالرحمن اصفهانی خواند. او پس از هشت سال راه [[نجف اشرف]] را در پیش گرفت و در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه آنجا]] در دروس خارج فقه و اصول آیات [[سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[سیدابوالقاسم موسوی خویی]]، سیدمحمود حسینی شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و شیخ حسین حلی شرکت کرد. او پس از ورود [[امام‌خمینی]] به عراق و آغاز تدریس خارج فقه (بیع مکاسب) در [[مسجد شیخ انصاری نجف|مسجد شیخ انصاری آن شهر]]، در آن درس حضور یافت و ازجمله افرادی بود که در درس ولایت فقیه ایشان نیز حاضر بود. همچنین از آیات حکیم، خویی، [[سیداحمد خوانساری|سیداحمد موسوی خوانساری]]، [[سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، سیدعبدالهادی حسینی شیرازی و امام‌خمینی اجازاتی در امور شرعیه دریافت کرد و در هیئت استفتای برخی از مراجع عضویت یافت.  
منابع: اجازات امام‌خمینی (۱۳۹۴)، به کوشش مهدی حاضری، مقدمه‌نویس: کاظم رحمان ستایش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛  اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۲)، تربت پاکان قم، قم، انصاریان؛ خبرگان ملت: شرح‌حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (۱۳۷۹)، دفتر دوم، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۷ و ۹ و ۱۲ و ۱۳ و ۱۰، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ قاسم‌پور، داود (۱۳۸۸)، «حیدری ایلامی، عبدالرحمن»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ گلشن ابرار (۱۳۷۹)، به کوشش جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، زیر نظر: پژوهشکده باقرالعلوم، قم، معروف؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۰)، کتاب ۴۳: حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۲)، کتاب ۴۵: حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
 
حیدری ایلامی پس از سال‌ها اقامت در نجف اشرف به دعوت کردهای فیلی بغداد و به نمایندگی از مراجع عظام تقلید در سال ۱۳۴۹ش راهی بغداد شد و در «حسینیه ابوسیفین» به اقامه [[نماز جماعت]]، تبلیغ معارف دینی و ارشاد مردم پرداخت و با همکاری مؤمنان به دستگیری از ایتام و مستمندان پرداخت. همچنین در حل اختلافات ساکنان این مناطق (باب الشیخ، شورجه، الثوره، جمیله و جمهوری) نیز نقش داشت. همکاری نزدیک او با هیئت‌های مذهبی حسینیه ابوسیفین و حسینیه اکراد فیلی در منطقه باب الشیخ بغداد و مشارکت وی در برنامه‌های مذهبی و به ویژه ایام سوگواری پیامبر اعظم(ص)، ماه‌های محرم، صفر و رمضان موجب نزدیکی بیشتر مؤمنین به ایشان شده بود و این امر موجب شد همواره از سوی دستگاه امنیتی حزب بعث احضار و مورد آزار و اذیت قرار گیرد <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۵ آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، مقدمه؛ قاسم‌پور، ص۱۴۵).</ref>
 
فعالیت‌های حیدری در بغداد حساسیت [[حزب بعث عراق|حکومت بعث عراق]] را برانگیخت و سرانجام وی در تاریخ پنجم دی ۱۳۵۰ از سوی دستگاه امنیتی عراق دستگیر و در نزدیکی یکی از پاسگاه‌های منطقه مرزی فکه در استان خوزستان به ایران بازگردانده شد. او پس از بازگشت به کشور، به [[قم]] رفت و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] به مدت دو سال به تدریس [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] پرداخت. سپس با درخواست جمعی از اهالی ایلام، به زادگاهش بازگشت و فعالیت علیه برخی از جریان‌ها ازجمله [[بهاییان]] را آغاز کرد. او در مراسم و مجالسی که توسط [[حکومت پهلوی]] برگزار می‌شد حضور نمی‌یافت و در سفر [[محمدرضا پهلوی]] به ایلام، برای خودداری از حضور در مراسم استقبال از او از ایلام خارج شد. این اقدامات حساسیت مقامات ایلام را برانگیخت و او را تحت فشار قرار دادند. این فشارها او را واداشت تا بار دیگر راهی قم شود (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۵ آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، مقدمه). وی در ۲۷ شهریور ۱۳۵۵ از امام خمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد <ref>(همان، ص۱۵۳؛ اجازات امام‌خمینی، ص۲۷۵).</ref>
 
حیدری ایلامی در آغازین روزهای سال ۱۳۵۷ به ایلام بازگشت و در رأس مبارزان و فعالان سیاسی علیه حکومت پهلوی قرار گرفت. او در ۱۹ اردیبهشت آن سال مجلس بزرگداشتی برای شهدای قم در خانه‌اش برگزار کرد و در آن مجلس انتقاداتی را علیه حکومت پهلوی مطرح نمود که گزارشگر [[ساواک]] از آن با عنوان «اظهارات تحریک‌آمیز» نام برد. پس از آن، اغلب تجمعات و راهپیمایی‌های سیاسی از مسجد جامع و با محوریت او آغاز می‌شد. نگاهی به اسناد مبارزاتی حیدری نشان می‌دهد وی محور همه مبارزات و تلاش‌های نیروهای انقلابی و مخالف حکومت پهلوی در شهر ایلام بود و به سبب همین فعالیت‌ها همواره تحت نظر ماموران قرار داشت و رفتارهای او توسط ماموران ساواک به تهران منتقل می‌شد<ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۵ آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، ص۸۷-۱۴۹).</ref>
 
یکی از مهم‌ترین اقدامات وی در ایلام، برگزاری دادگاه عدل اسلامی در خانه‌اش بود؛ وی شش ماه پیش از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به مرجعی برای رسیدگی به اختلافات میان مردم ایلام تبدیل شد و با این اقدام، قدرت حکومت پهلوی در ایلام را به چالش کشید. حیدری در آبان آن سال همراه با روحانیان ایلام، با صدور اعلامیه‌ای به دستگاه‌های امنیتی و اداری ایلام، درباره اقدامات ایذایی و تخریب وجهه انقلابیان هشدار دادند و آنان را تهدید کردند که به سزای اعمالشان خواهند رسید<ref>(سیر مبارزات یاران...، ج۱۳، ص۴۶۰-۴۶۱).</ref> وی سپس همراه با روحانیان مبارز غرب کشور (استان‌های ایلام و کرمانشاه)، در اول بهمن ۱۳۵۷ با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم و عشایر غرب کشور، خواستار هوشمندی و اجرای بی‌درنگ دستورات «زعیم کبیر حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی» شدند، استعفای نمایندگان غرب کشور در [[مجلس سنا|مجلسین سنا]] و [[مجلس شورای ملی|شورای ملی]] و همچنین حمایت مردم از هوانیروز کرمانشاه شدند (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۴۰-۵۴۱). او در روزهای پایانی حکومت پهلوی، مدیریت شهر ایلام را بر عهده گرفت و از افتادن سلاح به دست مردم جلوگیری کرد و مانع تخریب ادارات و مکان‌های دولتی شد.
 
== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
با [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]]، ستادهای کمیته انقلاب اسلامی را در ایلام بنیان نهاد و سرپرستی آنها را بر عهده گرفت.
 
حیدری در سال ۱۳۵۸ش و در انتخابات [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] با رأی مردم ایلام به نمایندگی برگزیده شد. او در سال‌های نخست [[جمهوری اسلامی]] به سبب تبلیغات شدید گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی، برای حفظ آرامش، ایلام را ترک گفت، ولی با حکم [[امام‌خمینی]] بار دیگر به زادگاهش بازگشت. وی که شناخت خوبی از [[رژیم بعث عراق]] داشت، تکاپوهای نیروهای بعثی در مرز با ایران را رصد می‌کرد و پس از بازدید از پاسگاه‌های مرزی، در نامه‌ای به امام‌خمینی در ۲۷ شهریور ۱۳۵۹، چهار روز پیش از آغاز [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، ایشان را در جریان وضعیت منطقه قرار داد. پس از حمله عراق به ایران و سقوط شهر مهران، لباس رزم پوشید و به خط مقدم جنگ شتافت و با مسلح کردن عشایر آن مناطق، تیپ امیرالمؤمنین(ع) را در آنجا بنیان نهاد و به مقابله با حمله دشمن پرداخت و در عملیات میمک که با همکاری مشترک [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] و ارتش جمهوری اسلامی آغاز شد، از فرماندهان بود.
 
او در نخستین دوره انتخابات [[مجلس خبرگان رهبری]] از سوی مردم استان ایلام به نمایندگی برگزیده شد.  
 
== درگذشت ==
حیدری در ۱۱ دی ۱۳۶۵ در ایلام درگذشت و پیکرش پس از انتقال به قم در جوار حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد <ref>(گلشن ابرار، ۱۲ ـ ص۹۰۷).</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
* اجازات امام‌خمینی (۱۳۹۴)، به کوشش مهدی حاضری، مقدمه‌نویس: کاظم رحمان ستایش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۲)، تربت پاکان قم، قم، انصاریان.
* خبرگان ملت: شرح‌حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (۱۳۷۹)، دفتر دوم، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری.
* سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۷ و ۹ و ۱۲ و ۱۳ و ۱۰، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* قاسم‌پور، داود (۱۳۸۸)، «حیدری ایلامی، عبدالرحمن»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* گلشن ابرار (۱۳۷۹)، به کوشش جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، زیر نظر: پژوهشکده باقرالعلوم، قم، معروف.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۰)، کتاب ۴۳: حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۲)، کتاب ۴۵: حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
{{پایان}}
 
[[رده:پروژه شاگردان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۳۶

عبدالرحمان حیدری ایلامی
عبدالرحمان حیدری ایلامی.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۳۰۴ش
زادگاهایلام
اطلاعات علمی
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
وبگاه رسمی 


عبدالرحمن حیدری، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.

زادگاه و تحصیل

عبدالرحمن حیدری معروف به حیدری ایلامی در سال ۱۳۰۴ش در ایلام به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی را در ایلام گذراند و سپس در کسوت معلّمی به تدریس در شهر ملکشاهی مشغول شد.

حیدری در اواخر سال ۱۳۲۳ش کسوت معلمی را ترک و راهی کربلا شد و در حوزه علمیه آنجا مقدمات و سطح را تا پایان شرح لمعه نزد آقایان سعید تنکابنی، شیخ جعفر رشتی، شیخ محمدحسین مازندرانی و میرزا یوسف بیارجمندی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۴ش به سامرا رفت و در مدرسه میرزای شیرازی، رسایل و مکاسب و بخشی از دروس خارج فقه و اصول را پیش آیات شیخ مجتبی لنکرانی، شیخ عبدالرسول اصفهانی و شیخ عبدالرحمن اصفهانی خواند. او پس از هشت سال راه نجف اشرف را در پیش گرفت و در حوزه علمیه آنجا در دروس خارج فقه و اصول آیات سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدمحمود حسینی شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و شیخ حسین حلی شرکت کرد. او پس از ورود امام‌خمینی به عراق و آغاز تدریس خارج فقه (بیع مکاسب) در مسجد شیخ انصاری آن شهر، در آن درس حضور یافت و ازجمله افرادی بود که در درس ولایت فقیه ایشان نیز حاضر بود. همچنین از آیات حکیم، خویی، سیداحمد موسوی خوانساری، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی، سیدعبدالهادی حسینی شیرازی و امام‌خمینی اجازاتی در امور شرعیه دریافت کرد و در هیئت استفتای برخی از مراجع عضویت یافت.

حیدری ایلامی پس از سال‌ها اقامت در نجف اشرف به دعوت کردهای فیلی بغداد و به نمایندگی از مراجع عظام تقلید در سال ۱۳۴۹ش راهی بغداد شد و در «حسینیه ابوسیفین» به اقامه نماز جماعت، تبلیغ معارف دینی و ارشاد مردم پرداخت و با همکاری مؤمنان به دستگیری از ایتام و مستمندان پرداخت. همچنین در حل اختلافات ساکنان این مناطق (باب الشیخ، شورجه، الثوره، جمیله و جمهوری) نیز نقش داشت. همکاری نزدیک او با هیئت‌های مذهبی حسینیه ابوسیفین و حسینیه اکراد فیلی در منطقه باب الشیخ بغداد و مشارکت وی در برنامه‌های مذهبی و به ویژه ایام سوگواری پیامبر اعظم(ص)، ماه‌های محرم، صفر و رمضان موجب نزدیکی بیشتر مؤمنین به ایشان شده بود و این امر موجب شد همواره از سوی دستگاه امنیتی حزب بعث احضار و مورد آزار و اذیت قرار گیرد [۱]

فعالیت‌های حیدری در بغداد حساسیت حکومت بعث عراق را برانگیخت و سرانجام وی در تاریخ پنجم دی ۱۳۵۰ از سوی دستگاه امنیتی عراق دستگیر و در نزدیکی یکی از پاسگاه‌های منطقه مرزی فکه در استان خوزستان به ایران بازگردانده شد. او پس از بازگشت به کشور، به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر به مدت دو سال به تدریس فقه و اصول پرداخت. سپس با درخواست جمعی از اهالی ایلام، به زادگاهش بازگشت و فعالیت علیه برخی از جریان‌ها ازجمله بهاییان را آغاز کرد. او در مراسم و مجالسی که توسط حکومت پهلوی برگزار می‌شد حضور نمی‌یافت و در سفر محمدرضا پهلوی به ایلام، برای خودداری از حضور در مراسم استقبال از او از ایلام خارج شد. این اقدامات حساسیت مقامات ایلام را برانگیخت و او را تحت فشار قرار دادند. این فشارها او را واداشت تا بار دیگر راهی قم شود (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۵ آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، مقدمه). وی در ۲۷ شهریور ۱۳۵۵ از امام خمینی اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد [۲]

حیدری ایلامی در آغازین روزهای سال ۱۳۵۷ به ایلام بازگشت و در رأس مبارزان و فعالان سیاسی علیه حکومت پهلوی قرار گرفت. او در ۱۹ اردیبهشت آن سال مجلس بزرگداشتی برای شهدای قم در خانه‌اش برگزار کرد و در آن مجلس انتقاداتی را علیه حکومت پهلوی مطرح نمود که گزارشگر ساواک از آن با عنوان «اظهارات تحریک‌آمیز» نام برد. پس از آن، اغلب تجمعات و راهپیمایی‌های سیاسی از مسجد جامع و با محوریت او آغاز می‌شد. نگاهی به اسناد مبارزاتی حیدری نشان می‌دهد وی محور همه مبارزات و تلاش‌های نیروهای انقلابی و مخالف حکومت پهلوی در شهر ایلام بود و به سبب همین فعالیت‌ها همواره تحت نظر ماموران قرار داشت و رفتارهای او توسط ماموران ساواک به تهران منتقل می‌شد[۳]

یکی از مهم‌ترین اقدامات وی در ایلام، برگزاری دادگاه عدل اسلامی در خانه‌اش بود؛ وی شش ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به مرجعی برای رسیدگی به اختلافات میان مردم ایلام تبدیل شد و با این اقدام، قدرت حکومت پهلوی در ایلام را به چالش کشید. حیدری در آبان آن سال همراه با روحانیان ایلام، با صدور اعلامیه‌ای به دستگاه‌های امنیتی و اداری ایلام، درباره اقدامات ایذایی و تخریب وجهه انقلابیان هشدار دادند و آنان را تهدید کردند که به سزای اعمالشان خواهند رسید[۴] وی سپس همراه با روحانیان مبارز غرب کشور (استان‌های ایلام و کرمانشاه)، در اول بهمن ۱۳۵۷ با صدور اعلامیه‌ای خطاب به مردم و عشایر غرب کشور، خواستار هوشمندی و اجرای بی‌درنگ دستورات «زعیم کبیر حضرت آیت‌الله‌العظمی خمینی» شدند، استعفای نمایندگان غرب کشور در مجلسین سنا و شورای ملی و همچنین حمایت مردم از هوانیروز کرمانشاه شدند (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۴۰-۵۴۱). او در روزهای پایانی حکومت پهلوی، مدیریت شهر ایلام را بر عهده گرفت و از افتادن سلاح به دست مردم جلوگیری کرد و مانع تخریب ادارات و مکان‌های دولتی شد.

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی، ستادهای کمیته انقلاب اسلامی را در ایلام بنیان نهاد و سرپرستی آنها را بر عهده گرفت.

حیدری در سال ۱۳۵۸ش و در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی با رأی مردم ایلام به نمایندگی برگزیده شد. او در سال‌های نخست جمهوری اسلامی به سبب تبلیغات شدید گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی، برای حفظ آرامش، ایلام را ترک گفت، ولی با حکم امام‌خمینی بار دیگر به زادگاهش بازگشت. وی که شناخت خوبی از رژیم بعث عراق داشت، تکاپوهای نیروهای بعثی در مرز با ایران را رصد می‌کرد و پس از بازدید از پاسگاه‌های مرزی، در نامه‌ای به امام‌خمینی در ۲۷ شهریور ۱۳۵۹، چهار روز پیش از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ایشان را در جریان وضعیت منطقه قرار داد. پس از حمله عراق به ایران و سقوط شهر مهران، لباس رزم پوشید و به خط مقدم جنگ شتافت و با مسلح کردن عشایر آن مناطق، تیپ امیرالمؤمنین(ع) را در آنجا بنیان نهاد و به مقابله با حمله دشمن پرداخت و در عملیات میمک که با همکاری مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی آغاز شد، از فرماندهان بود.

او در نخستین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان ایلام به نمایندگی برگزیده شد.

درگذشت

حیدری در ۱۱ دی ۱۳۶۵ در ایلام درگذشت و پیکرش پس از انتقال به قم در جوار حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد [۵]

پانویس

  1. (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۵ آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، مقدمه؛ قاسم‌پور، ص۱۴۵).
  2. (همان، ص۱۵۳؛ اجازات امام‌خمینی، ص۲۷۵).
  3. (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۴۵ آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، ص۸۷-۱۴۹).
  4. (سیر مبارزات یاران...، ج۱۳، ص۴۶۰-۴۶۱).
  5. (گلشن ابرار، ۱۲ ـ ص۹۰۷).

منابع

  • اجازات امام‌خمینی (۱۳۹۴)، به کوشش مهدی حاضری، مقدمه‌نویس: کاظم رحمان ستایش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۲)، تربت پاکان قم، قم، انصاریان.
  • خبرگان ملت: شرح‌حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (۱۳۷۹)، دفتر دوم، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری.
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۷ و ۹ و ۱۲ و ۱۳ و ۱۰، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • قاسم‌پور، داود (۱۳۸۸)، «حیدری ایلامی، عبدالرحمن»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • گلشن ابرار (۱۳۷۹)، به کوشش جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، زیر نظر: پژوهشکده باقرالعلوم، قم، معروف.
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۰)، کتاب ۴۳: حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۲)، کتاب ۴۵: حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات