حسن نوری همدانی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «نوري همداني، حسن؛ از شاگردان درس کلام و خارج فقه و اصول امام خمینی. حسن نوری همدانی در سال 1302 ش در خانوادهای روحانی در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش ميرزا ابراهيم نوري از روحانيان و مدرسان دروس ديني در همدان بود که در دوره رضاشاه برای در امان م...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۷
نوري همداني، حسن؛ از شاگردان درس کلام و خارج فقه و اصول امام خمینی. حسن نوری همدانی در سال 1302 ش در خانوادهای روحانی در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش ميرزا ابراهيم نوري از روحانيان و مدرسان دروس ديني در همدان بود که در دوره رضاشاه برای در امان ماندن از سختگیریهای او علیه روحانیان، چندی را در روستای پاینده در نزدیکی همدان توطن گزیده بود و در آنجا به تبلیغ دین و ارشاد مردم میپرداخت (ادهمنژاد، 114). حسن نوری خواندن و نوشتن را در همدان آموخت. آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و به همین منظور وارد مدرسه علمیه آخوند همدان شد. او در آن مدرسه مقدمات و بخشی از دروس سطح را نزد پدرش و آخوند ملاعلی معصومی همدانی معروف به آخوند همدانی آموخت. در سال 1322 ش همراه با برادرش حسين نوري همدانی راهي شهر قم شد و دوره سطح را در آنجا و نزد استادان حوزه علمیه قم تکمیل کرد (شریف رازی، ج 2، 294؛ صلاحی، ج 2، 262-263). درباره استادان او در دوره سطح اطلاعاتی در دست نیست. او در کنار تحصیل دروس سطح، در درس شوارق امام خمینی که به گفته محمدعلی امینیان، درس خاصی بود و تعداد معدودی اجازه حضور در آن درس را داشتند، شرکت میکرد (رخ نگار در صفاي آستانه، خاطرات آیتالله محمدعلي امينيان، 140). درباره سال دقیق حضور او در درس شوارق (کلام) امام خمینی اطلاعاتی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که در نخستین سالهای ورود حسن نوری همدانی به قم بوده است. نوری همدانی سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سید محمد حجت کوهکمری، سید حسین طباطبایی بروجردی (هجده سال)، سید محمد محقق داماد، امام خمینی و سید شهابالدین مرعشی نجفی شرکت کرد (شریف رازی، ج 2، 294). درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه یا اصول یا هر دو درس امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی شریف رازی از حضور او در «سالهای متمادی» در درس و استفاده از تحقیقات امام خمینی سخن گفته است (همان)، بنابراین میتوان احتمال داد که در دهه 1330 ش در هر دو درس ایشان شرکت میکرده است. او از اصحاب خاص آیتالله مرعشی نجفی بود و همزمان با حضور در درس و بحث ایشان، از درس فلسفه علامه سید محمدحسین طباطبایی هم استفاده میکرد (همان). نوری همدانی در هنر خوشنویسی چیرهدست بود و به سبب همین هنر (ادهمنژاد، 120)، در سالهای جوانی در کنار آیتالله بروجردی، به استنساخ آثار ایشان میپرداخت (جعفریان، 293). وی سپس به یکی از کاتبان آیتالله بروجردی بدل شد و برخی از نامههای سیاسی ایشان را هم مینگاشت (ادهمنژاد، 120). میرزا حسن نوری همدانی ازجمله خطبای برجسته قم بود که از نخستین سالهای تحصیل در قم، با سفر به شهرهای مختلف، به تبلیغ دین میپرداخت. ازجمله در سال 1327 ش به نهاوند رفت و همراه با افرادی چون حسین نوری همدانی، علی دوانی و علیاصغر مروارید، جلسات دینی در آن شهر را اداره میکرد (دوانی، ج 6، 384). او همچنین در قم و در خانههای مراجع تقلید به منبر میرفت و سخنرانی میکرد (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، 136) و بهویژه سخنران اصلی حسینیه آیتالله مرعشی نجفی بود (شریف رازی، ج 2، 294). همچنین به تدریس فن خطابه در حوزه علمیه قم میپرداخت (ادهمنژاد، 121). نوری همدانی اهتمام ویژهای به تشکیل و اداره کانونهای فرهنگی داشت و در سال 1337 ش مکتب ولیعصر (عج) را در قم بنیان نهاد. سپس کانون مهدیه را با هدف هدایت و راهنمایی جوانان تأسیس کرد و بر اساس اسناد ساواک، در سال 1345 ش کانون قائمیه را هم در قم بنیان نهاده بود. این کانون با هدف برگزاری بحثهای دینی برای دانشآموزان تأسیس شده بود و اغلب شرکتکنندگان آن دانشآموزان و دانشجویان بودند. کانون فوق فاقد مجوز قانونی بود و ساواک همواره او را برای دریافت مجوز تحت فشار قرار میداد. نوری همدانی در سال 1346 ش اغلب کانونها و انجمنهای مذهبی قم چون کانون نقدی، کانون اثنی عشری، انجمن قائمیه و انجمن صادقیه را با هم ادغام کرد و انجمنهای اسلامی قم را تشکیل داد و خود مسئولیت آن را بر عهده گرفت. این انجمن دارای دوشاخه مکتب ولیعصر و انجمن مهدیه بود. مکتب ولیعصر به جوانان مذهبی دبیرستانها، ادارات، کسبه و بازار اختصاص داشت و هر جمعه شب در مکانی در کنار خانه میرزا حسن نوری تشکیل جلسه میداد و چند تن از جوانان، پیرامون موضوعات دینی، علمی، اخلاقی و فرهنگی ـ اجتماعی بحث میکردند و حسن نوری همدانی سخنران ثابت آن جلسات بود. گاهی هم یکی از نویسندگان بهعنوان سخنران دعوت میشد. این انجمن در برگزاری اعیادی چون نیمه شعبان فعال بود و آن را با شکوه تمام برگزار میکرد. در کنار شاخه فوق، انجمن مهدیه، برای نوجوانان اختصاص داشت و صبحگاه هر جمعه در مکتب ولیعصر تشکیل میشد و سخنران آن نیز میرزا حسن نوری همدانی بود. به همین سبب، ساواک از او بهعنوان گرداننده اصلی کانونهای مذهبی قم نام میبرد (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، 136-137). این انجمنها، فضای جالبی را در قم ایجاد کرده بود و در آنجا جوانان پرشور مذهبی تغذیه فکری میشدند. در برخی از جلسات آن انجمنها، بالغ بر 150 نفر شرکت میکردند که اغلب از جوانان فعال به شمار میرفتند (جعفریان، 293). ساواک در گزارشی که از فعالیتهای این انجمنها تهیه کرد، اعلام نمود که «فعالیتهای آن تحت مراقبت ساواک قرار دارد و عوامل و گردانندگان این کانونها از طرفداران [امام] خمینی میباشند و در جلسه، به نحوی از انحاء ذکری از نامبرده به میان میآورند« (همان، 142). نوری همدانی به سبب این فعالیت بارها به ساواک احضار شد (همان، 136). او در 1344 ش پس از تبعید امام خمینی به نجف اشرف، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم نامهای به امام خمینی ارسال کرد و در آن، انتقال ایشان از ترکيه به عتبات عاليات را مایه خرسندی دانست، ولی با اشاره به غیرقانونی بودن تبعید ایشان به خارج از کشور به سبب «دفاع از قرآن و حقوق ملت ایران اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران»، تنفر و تأثر خود را از تداوم تبعید ایشان اعلام کردند و بر پیروی خود از «منویات مقدس آن قائد عظیمالشأن» تأکید کردند و خواستار رفع موانع بازگشت ایشان به کشور شدند (اسناد انقلاب اسلامي، ج 3، 178- 173؛ سير مبارزات امام در آيينه...، ج 5، 372-369؛ دوانی، 158-163). تداوم فعالیتهای سیاسی باعث شد تا او در ماه رمضان سال 1346 ش توسط ساواک ممنوعالمنبر شود (همان، 150). ساواک در گزارشی دیگر در اردیبهشت 1347، از میرزا حسن نوری و برادرش حسین نوری همدانی بهعنوان روحانیان افراطی نام برد و در همان سال نیز رفع ممنوعیت آنان از سخنرانی را به سپردن تعهد منوط کرد (همان، 162). او در آذر 1348 ش به ساواک احضار شد (همان، 195). همچنین ساواک بارها به او درباره فعالیتهای مکتب ولیعصر تذکر داد و در نهایت با توجه به نقش آن انجمن در باروری فکری طلاب جوان قم، آنجا را در سال 1355 ش تعطيل کرد (جعفریان، 293) و حسن نوری همدانی هم توسط ساواک دستگیر و مدتی زندانی شد (ادهمنژاد، 119). او پس از آزادی از زندان و در پی تعطيل شدن انجمن اسلامي وليعصر (عج)، به كارهاي تبليغي ديگر مشغول گرديد و با شيوه جديد به ميدان مبارزه فرهنگي وارد شد. وي در مهر 1357 عامل توزيع اعلاميه مضره در مدرسه حجتيه شهر قم بود (انقلاب اسلامي به...، ج 12، 365). حسن نوری همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای فرهنگی ـ تبلیغی ادامه داد و در سال 1359 ش به دستور امام خميني براي تبليغ و هدايت نيروهاي مسلمان ساكن انگلستان، به آنجا اعزام شد و به راهنمايي اسلامدوستان (دانشجو و غيردانشجو) پرداخت. او پس از ورود به انگلستان و ابلاغ پيام رهبر انقلاب اسلامي، به سازماندهی فكري ـ سياسي نيروها پرداخت و محل زندگي و كار او، محفل اجتماع و برنامهريزي براي پوياسازي انديشه جوانان شد. ازجمله فعاليتهای او در همان سال، برنامه اعتصاب در مقابل سفارت آمريكا در انگليس بود كه در روز اعتصاب و به هنگام فرارسیدن وقت نماز، اعتصابکنندگان نماز جماعت را به امامت او در یکی از خیابانهای لندن برگزار کردند. پس از آن به کشور بازگشت و به سخنرانی و تبلیغ دین ادامه داد و به شهرهای مختلف سفر میکرد. همچنین به تألیف آثار علمی نیز میپرداخت و برخی از آثار او عبارت است از: 1- مجموعه آثار شامل اشعار علمي ـ عرفاني. 2 ـ پيروزي در سايه شكست (تاريخ انقلاب خونين حسيني (ع)). 3 ـ توضیح المسائل جيبي (شامل فتاواي مراجع). 4 ـ مجموعه آثار علمي ـ تاريخي ( مجموعه سخنرانیهای او در 20 جلد). 5ـ رجال آیتالله بروجردي (در هفت جلد). 6- تنظيم فهرست كتابخانه آیتالله العظمى مرعشى نجفى (شریف رازی، ج 2، 295). نوری همدانی در اواسط اسفندماه سال 1369 (قبل از ماه مبارك رمضان) در حالی که عازم سیرجان بود، در مسیر تهران ـ سیرجان و بين يزد و كرمان براثر تصادف درگذشت. پیکر او به قم منتقل و در جوار حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد (صادقي، 75-77). منابع: آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (1396)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ ادهمنژاد، محمدتقی (1387)، «واعظ وارسته میرزا حسن نوری همدانی»، نشریه مبلغان، شماره 106؛ اسناد انقلاب اسلامی (1374)، ج 3، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (1381)، ج 12، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران (از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی) سالهای 1320-1357 (1383)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ رخ نگار در صفای آستانه: خاطرات آیتالله محمدعلی امینیان (1395)، تدوین: محمدهادی فلاح، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی و مؤسسه چاپ و نشر عروج؛ شریف رازی، محمد (1352)، گنجینه دانشمندان، ج 2، تهران، اسلامیه؛ صادقي، غلامحسين (1378)، «حسن نوري همداني، اسوه¬ اخلاص»، ستارگان حرم، ج 5، گروهي از نويسندگان ماهنامه¬ كوثر، قم: زائر؛ صلاحی، احمد (1397)، مشاهیر و مفاخر شهرستان رزن (سخنوران، ادیبان، نویسندگان، شاعران و...)، ج 2، قم، یاس بخشایش.