سیدیحیی عبادی طالقانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


== زادگاه و تحصیل ==
== زادگاه و تحصیل ==
سیدیحیی عبادی طالقانی در سال ۱۲۹۵ ش در تهران زاده شد. پدرش شیخ محمدحسن از علمای برجسته تهران بود. او پس از طی سیکل اول متوسطه در تهران، به تحصیل علوم حوزوی پرداخت<ref>شریف رازی، ج۴، ص۵۰۸.</ref> و به این منظور وارد مدرسه سپهسالار تهران شد و مقدمات علوم حوزوی را در آن مدرسه و دیگر مدارس تهران فراگرفت<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۱، ص۲.</ref> در سال ۱۳۱۳ ش برای تکمیل تحصیلات به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر ادبیات را از میرزا محمدعلی ادیب تهرانی آموخت. آنگاه در درس سطح آیات سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیداحمد زنجانی، سیداحمد لواسانی، میرزا آقا ترابی دامغانی و ادیب تهرانی شرکت کرد. سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدمحمدتقی خوانساری و آیت‌الله سیدصدرالدین صدر حضور یافت<ref>شریف رازی، ج۴، ص۵۰۸؛ اثرآفرینان، ص۱۴۱؛ جواهرکلام، ج۴، ص۲۱۶۱-۲۱۶۲.</ref> او از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۱ ش همراه با افراد معدودی چون عباس زریاب خویی، سیدرضا صدر و... در درس فلسفه امام‌خمینی حضور یافت<ref>زریاب خویی، ۱۳۸۷، ص۶۱-۶۳؛ امام به روایت دانشوران، ص۱۶۷-۱۷۰؛ جواهرکلام، ج۴، ص۲۱۶۲.</ref> و منظومه ملا هادی سبزواری، اسفار، شرح تجرید و... را از محضر امام‌خمینی آموخت<ref>یعقوبی، ص۳۴۵.</ref> سپس شرح فصوص الحکم ابن‌عربی را همراه با جمعی معدود و به‌طور خصوصی نزد امام‌خمینی خواند<ref>زریاب خویی، ص۶۴.</ref> او پس از ورود آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی به قم، از درس خارج فقه ایشان بهره‌مند شد<ref>شریف رازی، ج۴، ص۵۰۸؛ اثرآفرینان، ص۱۴۱.</ref> وی در سال ۱۳۳۱ ش به تهران بازگشت و پس از درگذشت پدرش، امامت جماعت مسجد طالقانی‌های تهران را بر عهده گرفت<ref>یعقوبی، ص۳۴۵؛ شریف رازی، ج۴، ص۵۰۸ ـ ۵۰۹.</ref>
سیدیحیی عبادی طالقانی در سال ۱۲۹۵ ش در تهران زاده شد. پدرش شیخ محمدحسن از علمای برجسته تهران بود. او پس از طی سیکل اول متوسطه در تهران، به تحصیل علوم حوزوی پرداخت<ref>شریف رازی، ج۴، ص۵۰۸.</ref> و به این منظور وارد مدرسه سپهسالار تهران شد و مقدمات علوم حوزوی را در آن مدرسه و دیگر مدارس تهران فراگرفت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۱، ص۲.</ref>  
 
در سال ۱۳۱۳ ش برای تکمیل تحصیلات به [[قم]] رفت و در حوزه علمیه آن شهر ادبیات را از میرزا محمدعلی ادیب تهرانی آموخت. آنگاه در درس سطح آیات [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[سیداحمد زنجانی]]، سیداحمد لواسانی، میرزا آقا ترابی دامغانی و ادیب تهرانی شرکت کرد. سپس به تحصیل دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درس خارج آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، [[سیدمحمدتقی خوانساری]] و آیت‌الله سیدصدرالدین صدر حضور یافت.<ref>شریف رازی، ج۴، ص۵۰۸؛ اثرآفرینان، ص۱۴۱؛ جواهرکلام، ج۴، ص۲۱۶۱-۲۱۶۲.</ref>  
 
او از سال ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۱ ش همراه با افراد معدودی چون [[عباس زریاب خویی]]، [[سیدرضا صدر]] و... در درس فلسفه امام‌خمینی حضور یافت<ref>زریاب خویی، ۱۳۸۷، ص۶۱-۶۳؛ امام به روایت دانشوران، ص۱۶۷-۱۷۰؛ جواهرکلام، ج۴، ص۲۱۶۲.</ref> و منظومه ملا هادی سبزواری، اسفار، شرح تجرید و... را از محضر امام‌خمینی آموخت<ref>یعقوبی، ص۳۴۵.</ref> سپس شرح فصوص‌الحکم ابن‌عربی را همراه با جمعی معدود و به‌طور خصوصی نزد امام‌خمینی خواند<ref>زریاب خویی، ص۶۴.</ref> او پس از ورود [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] به قم، از درس خارج فقه ایشان بهره‌مند شد<ref>شریف رازی، ج۴، ص۵۰۸؛ اثرآفرینان، ص۱۴۱.</ref> وی در سال ۱۳۳۱ش به تهران بازگشت و پس از درگذشت پدرش، امامت جماعت مسجد طالقانی‌های تهران را بر عهده گرفت.<ref>یعقوبی، ص۳۴۵؛ شریف رازی، ج۴، ص۵۰۸ ـ ۵۰۹.</ref>


== فعالیت سیاسی و اجتماعی ==
== فعالیت سیاسی و اجتماعی ==
عبادی همراه با روحانیان برجسته تهران، به موضع‌گیری علیه پاره‌ای از تصمیمات حکومت پهلوی می‌پرداخت. ازجمله در ۷ دی ۱۳۳۹ ش و در جریان طرح بحث‌هایی درباره شرکت زنان در انتخابات مجلسین شورای ملی و سنا، همراه با جمعی از روحانیان تهران به قم رفت و با آیت‌الله بروجردی دیدار کرد و خواستار واکنش ایشان به آن مسئله شد<ref>قیام ۱۵ خرداد به...، ج۱، ص۲۴۰ ـ ۲۴۱.</ref> پس از تصویب‌نامه دولت در مورد لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، به فعالیت علیه آن پرداخت و در اول آذر ۱۳۴۱ همراه با جمعی از روحانیان تهران، به انتقاد از آن تصویب‌نامه پرداخت و با اعلام اینکه «آقای علم ـ نخست‌وزیر وقت ـ نه حاضر به اطاعت از احکام خداوند قادر قاهر و نه مجری قانون اساسی است»، بر غیرشرعی و غیرقانونی بودن آن تصویب‌نامه تأکید و اعلام کرد «تا روزی که به خواسته‌های مشروع علمای اعلام و ملت مسلمان ایران توجه نشود، از پای ننشسته و اجازه نخواهیم داد که احکام اسلامی و قانون اساسی پایمال شود»<ref>دوانی، ج۳، ص۱۳۵-۱۳۸.</ref> وی پس از آن نیز به مبارزات خود ادامه داد و به جرم مخالفت با لوایح شش‌گانه موسوم به انقلاب سفید، در سوم بهمن ۱۳۴۱ دستگیر و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد و مدت پنج روز در آن زندان بود<ref>یاران امام به...، ج۴۱، ص۱-۳.</ref>
عبادی همراه با روحانیان برجسته تهران، به موضع‌گیری علیه پاره‌ای از تصمیمات حکومت پهلوی می‌پرداخت. ازجمله در ۷ دی ۱۳۳۹ ش و در جریان طرح بحث‌هایی درباره شرکت زنان در انتخابات مجلسین [[مجلس شورای ملی|شورای ملی]] و [[مجلس سنا|سنا]]، همراه با جمعی از روحانیان تهران به قم رفت و با [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله بروجردی]] دیدار کرد و خواستار واکنش ایشان به آن مسئله شد<ref>قیام ۱۵ خرداد به...، ج۱، ص۲۴۰ ـ ۲۴۱.</ref> پس از تصویب‌نامه دولت در مورد [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]]، به فعالیت علیه آن پرداخت و در اول آذر ۱۳۴۱ همراه با جمعی از روحانیان تهران، به انتقاد از آن تصویب‌نامه پرداخت و با اعلام اینکه «آقای علم ـ نخست‌وزیر وقت ـ نه حاضر به اطاعت از احکام خداوند قادر قاهر و نه مجری قانون اساسی است»، بر غیرشرعی و غیرقانونی بودن آن تصویب‌نامه تأکید و اعلام کرد «تا روزی که به خواسته‌های مشروع علمای اعلام و ملت مسلمان ایران توجه نشود، از پای ننشسته و اجازه نخواهیم داد که احکام اسلامی و قانون اساسی پایمال شود».<ref>دوانی، ج۳، ص۱۳۵-۱۳۸.</ref> وی پس از آن نیز به مبارزات خود ادامه داد و به جرم مخالفت با لوایح شش‌گانه موسوم به [[انقلاب سفید]]، در سوم بهمن ۱۳۴۱ دستگیر و در زندان قزل‌قلعه زندانی شد و مدت پنج روز در آن زندان بود<ref>یاران امام به...، ج۴۱، ص۱-۳.</ref>
او در ۲۸ اسفند ۱۳۴۱ همراه با روحانیت مبارز تهران و در اعتراض به رفراندوم انقلاب سفید، با صدور اعلامیه‌ای اعلام کردند نوروز آن سال را عید نمی‌گیرند<ref>همان، ص۲۲۶-۲۲۷؛ روحانی، ج۱، ص۳۲۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۸؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج۱، ص۵۷۰ ـ ۵۷۱.</ref> پس از حمله مأموران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم در دوم فروردین ۱۳۴۲ ش و ضرب و شتم طلاب علوم حوزوی، همراه با روحانیان مبارز تهران با ارسال نامه‌ای به آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی، همدردی خود را با حادثه‌دیدگان و نیز مراجع و مردم اعلام و اقدام رژیم در حمله به آن مدرسه را محکوم کردند<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۹.</ref> آیت‌الله گلپایگانی نیز در پاسخ، با ارسال نامه‌ای به سیدعلی‌اصغر خویی، از روحانیان تهران تشکر کرد<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۷۹.</ref>
او در ۲۸ اسفند ۱۳۴۱ همراه با روحانیت مبارز تهران و در اعتراض به رفراندوم انقلاب سفید، با صدور اعلامیه‌ای اعلام کردند نوروز آن سال را عید نمی‌گیرند<ref>همان، ص۲۲۶-۲۲۷؛ روحانی، ج۱، ص۳۲۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۸؛ قیام ۱۵ خرداد به...، ج۱، ص۵۷۰ ـ ۵۷۱.</ref> پس از [[بحث:حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه|حمله مأموران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم]] در دوم فروردین ۱۳۴۲ش و ضرب و شتم طلاب علوم حوزوی، همراه با روحانیان مبارز تهران با ارسال نامه‌ای به [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، همدردی خود را با حادثه‌دیدگان و نیز مراجع و مردم اعلام و اقدام رژیم در حمله به آن مدرسه را محکوم کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۵۹.</ref> آیت‌الله گلپایگانی نیز در پاسخ، با ارسال نامه‌ای به [[سیدعلی‌اصغر خویی]]، از روحانیان تهران تشکر کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۷۹.</ref>


عبادی طالقانی پس از دستگیری امام‌خمینی (۱۵ خرداد ۱۳۴۲) و تحصن روحانیان سراسر کشور در تهران در اعتراض به اقدام فوق، در آن تحصن حضور یافت. یکی از جلسات روحانیان متحصن در منزل او برگزار شد و در آن جلسه از امام‌خمینی به‌عنوان تنها امید اسلام یاد شد و بر لزوم ترویج مرجعیت امام‌خمینی تأکید گردید<ref>سیر مبارزات امام در...، ج۲، ص۱۴۷.</ref> او پس از آن به حمایت از نهضت امام‌خمینی ادامه داد و در شهریور ۱۳۴۳ به قم رفت و با سیدمصطفی خمینی گفتگو کرد. در آن دیدار سیدمصطفی خمینی بر تأثر و ناراحتی امام‌خمینی از عدم استمرار مبارزات تأکید کرد. وی پس از بازگشت به تهران، در جلسه‌ای که به این منظور در منزل سیدمحمود طالقانی برگزار شد، انتقاد امام‌خمینی را مطرح و بر لزوم تداوم مبارزات تأکید کرد<ref>شهید آیت‌الله...، ص۳۵؛ قیام ۱۵ خرداد...، ج۶، ص۳۰۹ ـ ۳۱۰.</ref> در آن سال‌ها برخی از جلسات روحانیان طراز اول تهران در منزل او تشکیل می‌شد<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیت‌الله...، ج۲، ص۸۹.</ref> در دی ۱۳۴۴ و در آستانه ماه رمضان، ساواک نام او را در فهرست «وعاظ ناراحت» قرار داد و وی را ممنوع‌المنبر کرد<ref>سلیمی، ص۳۱۳-۳۱۶.</ref>
عبادی طالقانی پس از [[دستگیری امام‌خمینی]] (۱۵ خرداد ۱۳۴۲) و تحصن روحانیان سراسر کشور در تهران در اعتراض به اقدام فوق، در آن تحصن حضور یافت. یکی از جلسات روحانیان متحصن در منزل او برگزار شد و در آن جلسه از امام‌خمینی به‌عنوان تنها امید اسلام یاد شد و بر لزوم ترویج [[مرجعیت امام‌خمینی]] تأکید گردید.<ref>سیر مبارزات امام در...، ج۲، ص۱۴۷.</ref> او پس از آن به حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]] ادامه داد و در شهریور ۱۳۴۳ به قم رفت و با سیدمصطفی خمینی گفتگو کرد. در آن دیدار سیدمصطفی خمینی بر تأثر و ناراحتی امام‌خمینی از عدم استمرار مبارزات تأکید کرد. وی پس از بازگشت به تهران، در جلسه‌ای که به این منظور در منزل [[سیدمحمود طالقانی]] برگزار شد، انتقاد امام‌خمینی را مطرح و بر لزوم تداوم مبارزات تأکید کرد.<ref>شهید آیت‌الله...، ص۳۵؛ قیام ۱۵ خرداد...، ج۶، ص۳۰۹ ـ ۳۱۰.</ref> در آن سال‌ها برخی از جلسات روحانیان طراز اول تهران در منزل او تشکیل می‌شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیت‌الله...، ج۲، ص۸۹.</ref> در دی ۱۳۴۴ و در آستانه ماه رمضان، [[ساواک]] نام او را در فهرست «وعاظ ناراحت» قرار داد و وی را ممنوع‌المنبر کرد.<ref>سلیمی، ص۳۱۳-۳۱۶.</ref>


عبادی طالقانی در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش همراه با روحانیان مبارز تهران به مبارزه علیه حکومت پهلوی ادامه داد. وقتی حکومت پهلوی پس از سرکوب تظاهرات مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶، درصدد فرافکنی برآمد و نشریات و جراید مقالاتی در تحریف واقعیت منتشر کردند، همراه با جمعی از روحانیان تهران با ارسال نامه‌ای به مراجع تقلید، شهادت جمعی از مردم تبریز را به آنان تسلیت گفت و آن اقدام را محکوم کرد<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۴ ـ ۲۴۵.</ref> وی سپس به فعالیت‌های تبلیغی ـ علمی در تهران ادامه داد و درس‌هایی چون مشاعر ملاصدرا و شرح منظومه ملاهادی سبزواری را تدریس می‌کرد<ref>صدوقی سها، ص۳.</ref>
عبادی طالقانی در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش همراه با روحانیان مبارز تهران به مبارزه علیه [[حکومت پهلوی]] ادامه داد. وقتی حکومت پهلوی پس از سرکوب تظاهرات مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶، درصدد فرافکنی برآمد و نشریات و جراید مقالاتی در تحریف واقعیت منتشر کردند، همراه با جمعی از روحانیان تهران با ارسال نامه‌ای به مراجع تقلید، شهادت جمعی از مردم تبریز را به آنان تسلیت گفت و آن اقدام را محکوم کرد<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۴۴ ـ ۲۴۵.</ref> وی سپس به فعالیت‌های تبلیغی ـ علمی در تهران ادامه داد و درس‌هایی چون مشاعر ملاصدرا و شرح منظومه ملاهادی سبزواری را تدریس می‌کرد.<ref>صدوقی سها، ص۳.</ref>


== تألیفات ==
== تألیفات ==
برخی از آثار علمی او عبارت است از: ۱- رساله جبر و تفویض. ۲-اثبات امر بین‌الامرین. ۳- تقریرات و دراسات آیت‌الله سیدمحمد حجت: مباحث الفاظ در اصول و لباس مشکوک، در فقه <ref>اثرآفرینان، ص۱۴۱.</ref> از فعالیت‌های اجتماعی او هم می‌توان به تعمیر اساسی مسجد طالقانی‌ها [در تهران]، تعمیر مسجد سراج‌الملک در تهران، تکمیل مسجد حسین‌آباد لویزان و تأسیس دبستان اسلامی کنی در حسین‌آباد لویزان اشاره کرد <ref>شریف‌رازی، ج۵، ص۵۰۹.</ref> یحیی عبادی طالقانی در سال اسفند ۱۳۵۹ش در تهران درگذشت و در مسجد طباطبایی در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد <ref>جواهرکلام، ج۴، ص۲۱۶۲.</ref>
برخی از آثار علمی عبادی طالقانی عبارت است از: ۱- رساله جبر و تفویض. ۲-اثبات امر بین‌الامرین. ۳- تقریرات و دراسات آیت‌الله سیدمحمد حجت: مباحث الفاظ در اصول و لباس مشکوک، در فقه.<ref>اثرآفرینان، ص۱۴۱.</ref>  
 
از فعالیت‌های اجتماعی او هم می‌توان به تعمیر اساسی مسجد طالقانی‌ها [در تهران]، تعمیر مسجد سراج‌الملک در تهران، تکمیل مسجد حسین‌آباد لویزان و تأسیس دبستان اسلامی کنی در حسین‌آباد لویزان اشاره کرد <ref>شریف‌رازی، ج۵، ص۵۰۹.</ref>  
 
== درگذشت ==
یحیی عبادی طالقانی در سال اسفند ۱۳۵۹ش در تهران درگذشت و در مسجد طباطبایی در [[حرم حضرت معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>جواهرکلام، ج۴، ص۲۱۶۲.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۲۴٬۹۱۰

ویرایش