۲۴٬۹۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''سیدنورالدین رحیمی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | '''سیدنورالدین رحیمی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | ||
سیدنورالدین رحیمی در سال ۱۳۱۴ در خرمآباد به دنیا آمد. پدرش آقا سیدعلیاکبر رحیمی از روحانیان برجسته خرمآباد بود. سیدنورالدین رحیمی خواندن و نوشتن را در خرمآباد و در مکتبخانههای آنجا فراگرفت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و از دوازده سالگی ملبس به لباس روحانیت شد.<ref>«حجتالاسلاموالمسلمین حاج سیدنورالدین رحیمی»، orestan.farhang.gov.ir.</ref> او مدت شش سال در قم به تحصیل اشتغال داشت و دروس سطح را در همانجا به پایان رساند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، ص ۴۱۰.</ref> سپس در درسهای خارج فقه و اصول آیات سیدحسین طباطبایی | == زادگاه و تحصیل == | ||
سیدنورالدین رحیمی در سال ۱۳۱۴ در خرمآباد به دنیا آمد. پدرش آقا سیدعلیاکبر رحیمی از روحانیان برجسته خرمآباد بود. | |||
سیدنورالدین رحیمی خواندن و نوشتن را در خرمآباد و در مکتبخانههای آنجا فراگرفت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و از دوازده سالگی ملبس به لباس روحانیت شد.<ref>«حجتالاسلاموالمسلمین حاج سیدنورالدین رحیمی»، orestan.farhang.gov.ir.</ref> او مدت شش سال در [[قم]] به تحصیل اشتغال داشت و دروس سطح را در همانجا به پایان رساند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، ص ۴۱۰.</ref> سپس در درسهای خارج فقه و اصول آیات [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[امامخمینی]] و سیدمحمد محقق داماد شرکت کرد.<ref>آیتاللهالعظمی میرسیدعلی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک، ص ۲۳۸؛ آیتاللهالعظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، ج ۳، ص ۳۹۵؛ شهید آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص ۴۵۸؛ «حجتالاسلاموالمسلمین حاج سیدنورالدین رحیم»، orestan.farhang.gov.ir.</ref> او در سال ۱۳۴۰ به خرمآباد بازگشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، ص ۴۱۰</ref> بنابراین از اواخر دهه ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۴۰ در درسهای امامخمینی در [[مسجد سلماسی]] شرکت میکرده است. | |||
او پس از بازگشت به قم، در مدرسه علمیه کمالیه آن شهر در درسهای [[روحالله کمالوند]] و [[محمدتقی صدیقین اصفهانی|محمدتقی صدیقین]] شرکت میکرد. در همان زمان به تدریس در حوزه علمیه کمالیه هم میپرداخت.<ref>همان.</ref> | |||
رحیمی در آذر ۱۳۴۱ از [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|آیتالله گلپایگانی]]،<ref>همان، ص ۲۸۸</ref> [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم موسوی خویی]]،<ref>همان، ص ۴۲۴</ref> و سیدمحمود حسینی شاهرودی اجازه تصدی در امور حسبیه دریافت کرد.<ref>همان، ص ۳۹۵.</ref> او ابتدا در مسجد معمار خرمآباد به اقامه [[نماز جماعت]] پرداخت.<ref>همان، ص ۴۳۲</ref> و سپس امامت جماعت مسجد سلطانی را بر عهده گرفت.<ref>همان، ص ۳۰۱.</ref> | |||
وی در دوران [[نهضت اسلامی]] با [[حکومت پهلوی]] مبارزه میکرد. از جمله در سال ۱۳۴۱ همراه با روحانیان برجسته خرمآباد در نامهای به مراجع تقلید، پشتیبانی خود را از تلاش آنان علیه [[انجمنهای ایالتی و ولایتی|تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] اعلام کردند.<ref>آیتالله روحالله کمالوند به روایت اسناد ساواک، ص ۵۸.</ref> همچنین [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیههای امامخمینی]] را در خرمآباد توزیع میکرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، ص ۳۰۹.</ref> وی در عید فطر ۱۳۴۷ ش برای امامخمینی دعا میکرد و او را یکی از مراجع تقلید شیعیان نامید.<ref>همان، ص ۳۰۵.</ref> [[ساواک]] در یکی از گزارشها درباره رحیمینوشت: <blockquote>«نامبرده فردی ناراحت و متعصب مذهبی است که در اکثر مجالس و محافل علیه دولت و له خمینی تبلیغ و اظهارات خلافی مینماید و با آنکه از آیتالله خمینی به علت تحریکات و مخالفت با لوایح مترقیانه انقلاب سفید طبق مصالح عالیه مملکت سلب مسئولیت شده، متهم بهعنوان تحریک افکار عمومی با صراحت از خمینی دفاع نموده و خود را معتقد به او معرفی مینماید».<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهیدان حجج اسلام سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمی، ص ۲۹۱.</ref> </blockquote>وی به همین علت در دی ۱۳۴۷ به ساواک احضار و ممنوعالمنبر<ref>همان، ص ۲۹۴</ref> و زندانی شد و در بازجویی [[امامخمینی]] را یکی از مراجع نامید.<ref>همان، ص ۲۹۶.</ref> وی سپس به زندان شهربانی انتقال داده شد،<ref>همان، ص ۳۰۲</ref> اما دو روز بعد با قرار وثیقه آزاد گردید،<ref>همان، ص ۳۰۴</ref> ولی ساواک در گزارشی دراینباره خواستار برخورد جدی در این زمینه شد و اعلام کرد: <blockquote>«چنانچه شدت عملی از طرف ساواک و سایر مراجع انتظامی نسبت به خنثی نمودن این اقدامات انجام نگیرد، بهطور قطع مسئلهای به نام خمینی در منطقه لرستان زنده خواهد شد».<ref>همان، ص ۳۱۳.</ref> </blockquote>در پی این گزارش، رفتار او همواره تحت نظر مأموران ساواک قرار داشت و گزارش ساواک در سال ۱۳۴۹ نشان از این ادعا دارد.<ref>همان، ص ۳۲۹ـ۳۳۱.</ref> رحیمی در توزیع [[رساله توضیح المسائل امامخمینی|رسالههای امامخمینی]] در خرمآباد فعال بود<ref>همان، ص ۳۳۹</ref> و ساواک او را از طرفداران متعصب امامخمینی در خرمآباد میدانست<ref>همان، ص ۳۴۸</ref> و در آستانه [[جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی ایران|جشنهای ۲۵۰۰ ساله]] دستور داد رفتار او تحت مراقبت قرار گیرد.<ref>همان، ص ۳۳۷.</ref> | |||
وی وقتی در سال ۱۳۵۳ درصدد عضویت در هیئتمدیره مؤسسه فاطمیه لرستان برآمد، ساواک با آن مخالفت کرد.<ref>همان، ص ۳۵۶.</ref> او در سال ۱۳۵۴ هم پس از تبعید [[سیداسدالله مدنی]] از خرمآباد به نورآباد ممسنی، درصدد عزیمت به آنجا برای دیدار با ایشان برآمد.<ref>همان، ص ۳۷۰.</ref> پس از سرکوب قیام مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ نیز همراه با جمعی از روحانیان خرمآباد درصدد برگزاری مجلس ختمی به همان مناسبت برآمد، ولی ساواک از آن جلوگیری کرد.<ref>همان، ص ۳۷۹.</ref> او در آن سال امام جماعت حوزه علمیه خرمآباد بود و از نظر ساواک، از گردانندگان آنجا محسوب میشد.<ref>همان، ص ۳۸۰.</ref> همچنین از اعضای صندوق انصارالحجت خرمآباد بود که با هدف کمک به نیازمندان تشکیل شده بود.<ref>همان، ص ۳۸۳.</ref> | |||
رحیمی که در سال ۱۳۵۷ امامت جماعت مسجد موسی بن جعفر(ع) خرمآباد را بر عهده داشت،<ref>همان، ص ۴۳۲</ref> در آن سال از روحانیان فعال در خرمآباد بود و در تظاهرات مردم خرمآباد در آن شهر فعال بود و به همین علت خانهاش توسط ساواک مورد بازرسی قرار گرفت.<ref>همان، ص ۳۹۶ـ۳۹۷</ref> و در ۲۵ مرداد ۱۳۵۷ به اتهام «ایراد سخنان خلاف مصالح مملکت و تحریک و تشویق مردم به ایجاد تظاهرات و آشوب و بلوا در خرمآباد» دستگیر شد.<ref>همان، ص ۴۰۰.</ref> وی سپس به تهران انتقال داده شد، ولی دو روز بعد به قرار التزام عدم خروج از تهران آزاد شد.<ref>همان، ص ۴۴۸.</ref> | |||
رحیمی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] در حوزه علمیه کمالیه و [[کمیته انقلاب اسلامی]] خرمآباد به فعالیت ادامه داد و بعد از شهادت برادرش فخرالدین رحیمی، نماینده ملاوی در [[مجلس شورای اسلامی]] در [[انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی|حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰]]، از سوی مردم ملاوی به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. وی در دوره دوم مجلس شورای اسلامی هم نماینده مردم ملاوی بود و سرانجام در اول اسفند ۱۳۶۴، هنگامی که همراه با عدهای از شخصیتها و مسئولان کشوری با یک هواپیمای غیرنظامی عازم [[جنگ عراق علیه ایران|جبهههای جنوب]] بود، در نزدیکی اهواز با حمله هواپیمای متجاوز [[حزب بعث عراق|عراق]] به [[شهادت]] رسید.<ref>شهید آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص ۴۵۸.</ref> پیکر او در قبرستان خضر شهر خرمآباد به خاک سپرده شد. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |