هادی سلیمانی الموتی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
سلیمانی الموتی، هادی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. هادی سلیمانی الموتی قزوینی در سال ۱۳۰۰ ش در الموت قزوین و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدر و اجداد او در سلک روحانیت بودند و از عالمان دینی الموت محسوب می‌شدند. هادی سلیمانی خواندن و نوشتن را در الموت فراگرفت. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و مقدمات را در الموت و نزد استادان آن شهر خواند، ولی درباره استادان او در آنجا اطلاعاتی در دست نیست. سپس راهی قزوین شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت، ولی درباره استادان او در دوره مقدمات و سطح متوسط اطلاعاتی وجود ندارد. سپس در درس‌های سطح عالی آیت‌الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی شرکت کرد. وی سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی رهسپار قم شد و در حوزه علمیه آن شهر در درس خارج فقه و اصول آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، شیخ عباسعلی شاهرودی و امام خمینی حضور یافت (صمدیها، ۱۵۹-۱۶۰). سلیمانی الموتی در سال ۱۳۴۴ ش به قزوین بازگشت (همان)، بنابراین می‌توان احتمال داد که از اواسط دهه ۱۳۳۰ ش تا تبعید امام خمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ از درس‌های خارج فقه و اصول امام خمینی در مساجد محمدیه، سلماسی و اعظم قم استفاده می‌کرده است. او همچنین درس‌های استادان خود را تقریر کرده است (همان)، ولی در این باره که آیا درس‌های امام خمینی را هم تقریر کرده است یا نه؟ گزارشی وجود ندارد. سلیمانی هم‌زمان با حضور در درس‌های امام خمینی، در درس‌های علامه سید محمدحسین طباطبایی هم شرکت می‌کرد و از بحث‌های تفسیری و فلسفی ایشان بهره‌مند می‌شد. همچنین از آیات سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید ابوالقاسم موسوی خویی و آیت‌الله شاهرودی (احتمالاً سید محمود حسینی شاهرودی) اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد (همان).
سلیمانی الموتی، هادی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. هادی سلیمانی الموتی قزوینی در سال ۱۳۰۰ ش در الموت قزوین و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدر و اجداد او در سلک روحانیت بودند و از عالمان دینی الموت محسوب می‌شدند. هادی سلیمانی خواندن و نوشتن را در الموت فراگرفت. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و مقدمات را در الموت و نزد استادان آن شهر خواند، ولی درباره استادان او در آنجا اطلاعاتی در دست نیست. سپس راهی قزوین شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت، ولی درباره استادان او در دوره مقدمات و سطح متوسط اطلاعاتی وجود ندارد. سپس در درس‌های سطح عالی آیت‌الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی شرکت کرد. وی سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی رهسپار قم شد و در حوزه علمیه آن شهر در درس خارج فقه و اصول آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، شیخ عباسعلی شاهرودی و امام خمینی حضور یافت (صمدیها، ۱۵۹-۱۶۰). سلیمانی الموتی در سال ۱۳۴۴ ش به قزوین بازگشت (همان)، بنابراین می‌توان احتمال داد که از اواسط دهه ۱۳۳۰ ش تا تبعید امام خمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ از درس‌های خارج فقه و اصول امام خمینی در مساجد محمدیه، سلماسی و اعظم قم استفاده می‌کرده است. او همچنین درس‌های استادان خود را تقریر کرده است (همان)، ولی در این باره که آیا درس‌های امام خمینی را هم تقریر کرده است یا نه؟ گزارشی وجود ندارد. سلیمانی هم‌زمان با حضور در درس‌های امام خمینی، در درس‌های علامه سید محمدحسین طباطبایی هم شرکت می‌کرد و از بحث‌های تفسیری و فلسفی ایشان بهره‌مند می‌شد. همچنین از آیات سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید ابوالقاسم موسوی خویی و آیت‌الله شاهرودی (احتمالاً سید محمود حسینی شاهرودی) اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد (همان).
سلیمانی الموتی در سال ۱۳۴۴ ش به درخواست استادش آیت‌الله رفیعی قزوینی به قزوین بازگشت و به اقامه نماز جماعت در مسجد نوبنیاد مهدیه آن شهر پرداخت. هم‌زمان در حوزه علمیه التفاتیه قزوین تدریس می‌کرد (صمدیها، ۱۶۰-۱۶۱). او از عالمان برجسته قزوین بود و در جلسات هم‌اندیشی روحانیان قزوین شرکت می‌کرد. در یک مورد وقتی یکی از طلاب علوم حوزوی در سال ۱۳۵۱ ش در قزوین به سربازی اعزام شد، همراه با روحانیان شاخص قزوین درصدد آزادی او برآمدند. همچنین در همان زمان یکی از طلاب را از مدرسه التفاتیه اخراج کردند (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین، ج ۲، ۵۳)، ولی درباره هویت این طلبه اطلاعاتی در دست نیست. او پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ (که در اعتراض به توهین روزنامه اطلاعات به امام خمینی دست به راهپیمایی زده بودند)، همراه با روحانیان قزوین نامه‌ای را به مراجع تقلید ارسال کردند و ضمن محکوم کردن حمله به مردم قم، آن واقعه را به مراجع و مردم قم تسلیت گفتند (همان، ۴۳۰). در اردیبهشت ۱۳۵۷ همراه با علمای برجسته قزوین نامه‌ای را از آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری دریافت کرد (همان). به نظر می‌رسد سلیمانی همراه با برخی دیگر از روحانیان قزوین، پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به بیت آیت‌الله شریعتمداری، نامه‌ای در محکومیت آن اقدام به ایشان ارسال کردند و نامه آیت‌الله شریعتمداری به عالمان قزوینی و ازجمله سلیمانی، در پاسخ به آن نامه بود. ساواک در گزارشی از روحانیان طراز اول قزوین در سال ۱۳۵۷ ش، نام او را هم در ردیف عالمان طراز اول آن شهر آورده بود (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین، ج ۴، ۴۷۳؛ همان، ج ۳، ۱۴۰-۱۴۱). همچنین ازجمله روحانیانی بود که پس از دستگیری و تبعید دو تن از عالمان قزوینی (هادی باریک‌بین و سید نورالدین اشکوری) از قزوین و همچنین دستگیری و زندانی شدن سید عباس ابوترابی در ۲۲ مرداد ۱۳۵۷، با صدور اعلامیه‌ای، «اعمال شنیع و غیرانسانی دستگاه حاکم» را محکوم کردند و بر ضرورت اتحاد برای مقابله با حکومت پهلوی تأکید نمودند و در پایان از مردم قزوین خواستند با به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام و برقراری حکومت اسلامی و اجرای احکام، همدوش سایر برادران تحت رهبری روحانیت به مبارزات صحیح و منطقی خود ادامه دهند و از پای ننشینند (همان، ۳۲۳-۳۲۴؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۲۳۷-۲۳۸).
 
سلیمانی الموتی در سال ۱۳۴۴ ش به درخواست استادش آیت‌الله رفیعی قزوینی به قزوین بازگشت و به اقامه نماز جماعت در مسجد نوبنیاد مهدیه آن شهر پرداخت. هم‌زمان در حوزه علمیه التفاتیه قزوین تدریس می‌کرد (صمدیها، ۱۶۰-۱۶۱). او از عالمان برجسته قزوین بود و در جلسات هم‌اندیشی روحانیان قزوین شرکت می‌کرد. در یک مورد وقتی یکی از طلاب علوم حوزوی در سال ۱۳۵۱ ش در قزوین به سربازی اعزام شد، همراه با روحانیان شاخص قزوین درصدد آزادی او برآمدند. همچنین در همان زمان یکی از طلاب را از مدرسه التفاتیه اخراج کردند (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین، ج ۲، ۵۳)، ولی درباره هویت این طلبه اطلاعاتی در دست نیست. او پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ (که در اعتراض به توهین روزنامه اطلاعات به امام خمینی دست به راهپیمایی زده بودند)، همراه با روحانیان قزوین نامه‌ای را به مراجع تقلید ارسال کردند و ضمن محکوم کردن حمله به مردم قم، آن واقعه را به مراجع و مردم قم تسلیت گفتند (همان، ۴۳۰). در اردیبهشت ۱۳۵۷ همراه با علمای برجسته قزوین نامه‌ای را از آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری دریافت کرد (همان). به نظر می‌رسد سلیمانی همراه با برخی دیگر از روحانیان قزوین، پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به بیت آیت‌الله شریعتمداری، نامه‌ای در محکومیت آن اقدام به ایشان ارسال کردند و نامه آیت‌الله شریعتمداری به عالمان قزوینی و ازجمله سلیمانی، در پاسخ به آن نامه بود. ساواک در گزارشی از روحانیان طراز اول قزوین در سال ۱۳۵۷ ش، نام او را هم در ردیف عالمان طراز اول آن شهر آورده بود (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین، ج ۴، ۴۷۳؛ همان، ج ۳، ۱۴۰-۱۴۱). همچنین ازجمله روحانیانی بود که پس از دستگیری و تبعید دو تن از عالمان قزوینی (هادی باریک‌بین و سید نورالدین اشکوری) از قزوین و همچنین دستگیری و زندانی شدن سید عباس ابوترابی در ۲۲ مرداد ۱۳۵۷، با صدور اعلامیه‌ای، «اعمال شنیع و غیرانسانی دستگاه حاکم» را محکوم کردند و بر ضرورت اتحاد برای مقابله با حکومت پهلوی تأکید نمودند و در پایان از مردم قزوین خواستند با به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام و برقراری حکومت اسلامی و اجرای احکام، همدوش سایر برادران تحت رهبری روحانیت به مبارزات صحیح و منطقی خود ادامه دهند و از پای ننشینند (همان، ۳۲۳-۳۲۴؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۲۳۷-۲۳۸).
 
هادی سلیمانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اقامه نماز در مسجد مهدیه قزوین و همچنین تدریس در مدرسه التفاتیه آن شهر ادامه داد. او در در نوزدهم اردیبهشت ۱۳۷۸ در همان شهر از دنیا رفت (صمدیها، ۱۶۰).
هادی سلیمانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اقامه نماز در مسجد مهدیه قزوین و همچنین تدریس در مدرسه التفاتیه آن شهر ادامه داد. او در در نوزدهم اردیبهشت ۱۳۷۸ در همان شهر از دنیا رفت (صمدیها، ۱۶۰).
منابع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین (۱۳۹۳)، ج ۳، ۲ و ۴، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ شیرخانی، علی (۱۳۸۸)، انقلاب اسلامی در قزوین، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صمدیها، (۱۳۷۹)، فرزانگان علم و سخن قزوین، قزوین، بحرالعلوم؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۱ آیت‌الله سید عباس ابوترابی (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
منابع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین (۱۳۹۳)، ج ۳، ۲ و ۴، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ شیرخانی، علی (۱۳۸۸)، انقلاب اسلامی در قزوین، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صمدیها، (۱۳۷۹)، فرزانگان علم و سخن قزوین، قزوین، بحرالعلوم؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۱ آیت‌الله سید عباس ابوترابی (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.

نسخهٔ ‏۲۱ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۱۴

سلیمانی الموتی، هادی؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. هادی سلیمانی الموتی قزوینی در سال ۱۳۰۰ ش در الموت قزوین و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدر و اجداد او در سلک روحانیت بودند و از عالمان دینی الموت محسوب می‌شدند. هادی سلیمانی خواندن و نوشتن را در الموت فراگرفت. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و مقدمات را در الموت و نزد استادان آن شهر خواند، ولی درباره استادان او در آنجا اطلاعاتی در دست نیست. سپس راهی قزوین شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت، ولی درباره استادان او در دوره مقدمات و سطح متوسط اطلاعاتی وجود ندارد. سپس در درس‌های سطح عالی آیت‌الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی شرکت کرد. وی سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی رهسپار قم شد و در حوزه علمیه آن شهر در درس خارج فقه و اصول آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، شیخ عباسعلی شاهرودی و امام خمینی حضور یافت (صمدیها، ۱۵۹-۱۶۰). سلیمانی الموتی در سال ۱۳۴۴ ش به قزوین بازگشت (همان)، بنابراین می‌توان احتمال داد که از اواسط دهه ۱۳۳۰ ش تا تبعید امام خمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ از درس‌های خارج فقه و اصول امام خمینی در مساجد محمدیه، سلماسی و اعظم قم استفاده می‌کرده است. او همچنین درس‌های استادان خود را تقریر کرده است (همان)، ولی در این باره که آیا درس‌های امام خمینی را هم تقریر کرده است یا نه؟ گزارشی وجود ندارد. سلیمانی هم‌زمان با حضور در درس‌های امام خمینی، در درس‌های علامه سید محمدحسین طباطبایی هم شرکت می‌کرد و از بحث‌های تفسیری و فلسفی ایشان بهره‌مند می‌شد. همچنین از آیات سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید ابوالقاسم موسوی خویی و آیت‌الله شاهرودی (احتمالاً سید محمود حسینی شاهرودی) اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد (همان).

سلیمانی الموتی در سال ۱۳۴۴ ش به درخواست استادش آیت‌الله رفیعی قزوینی به قزوین بازگشت و به اقامه نماز جماعت در مسجد نوبنیاد مهدیه آن شهر پرداخت. هم‌زمان در حوزه علمیه التفاتیه قزوین تدریس می‌کرد (صمدیها، ۱۶۰-۱۶۱). او از عالمان برجسته قزوین بود و در جلسات هم‌اندیشی روحانیان قزوین شرکت می‌کرد. در یک مورد وقتی یکی از طلاب علوم حوزوی در سال ۱۳۵۱ ش در قزوین به سربازی اعزام شد، همراه با روحانیان شاخص قزوین درصدد آزادی او برآمدند. همچنین در همان زمان یکی از طلاب را از مدرسه التفاتیه اخراج کردند (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین، ج ۲، ۵۳)، ولی درباره هویت این طلبه اطلاعاتی در دست نیست. او پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶ (که در اعتراض به توهین روزنامه اطلاعات به امام خمینی دست به راهپیمایی زده بودند)، همراه با روحانیان قزوین نامه‌ای را به مراجع تقلید ارسال کردند و ضمن محکوم کردن حمله به مردم قم، آن واقعه را به مراجع و مردم قم تسلیت گفتند (همان، ۴۳۰). در اردیبهشت ۱۳۵۷ همراه با علمای برجسته قزوین نامه‌ای را از آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری دریافت کرد (همان). به نظر می‌رسد سلیمانی همراه با برخی دیگر از روحانیان قزوین، پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به بیت آیت‌الله شریعتمداری، نامه‌ای در محکومیت آن اقدام به ایشان ارسال کردند و نامه آیت‌الله شریعتمداری به عالمان قزوینی و ازجمله سلیمانی، در پاسخ به آن نامه بود. ساواک در گزارشی از روحانیان طراز اول قزوین در سال ۱۳۵۷ ش، نام او را هم در ردیف عالمان طراز اول آن شهر آورده بود (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین، ج ۴، ۴۷۳؛ همان، ج ۳، ۱۴۰-۱۴۱). همچنین ازجمله روحانیانی بود که پس از دستگیری و تبعید دو تن از عالمان قزوینی (هادی باریک‌بین و سید نورالدین اشکوری) از قزوین و همچنین دستگیری و زندانی شدن سید عباس ابوترابی در ۲۲ مرداد ۱۳۵۷، با صدور اعلامیه‌ای، «اعمال شنیع و غیرانسانی دستگاه حاکم» را محکوم کردند و بر ضرورت اتحاد برای مقابله با حکومت پهلوی تأکید نمودند و در پایان از مردم قزوین خواستند با به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام و برقراری حکومت اسلامی و اجرای احکام، همدوش سایر برادران تحت رهبری روحانیت به مبارزات صحیح و منطقی خود ادامه دهند و از پای ننشینند (همان، ۳۲۳-۳۲۴؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ۲۳۷-۲۳۸).

هادی سلیمانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اقامه نماز در مسجد مهدیه قزوین و همچنین تدریس در مدرسه التفاتیه آن شهر ادامه داد. او در در نوزدهم اردیبهشت ۱۳۷۸ در همان شهر از دنیا رفت (صمدیها، ۱۶۰). منابع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین (۱۳۹۳)، ج ۳، ۲ و ۴، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ شیرخانی، علی (۱۳۸۸)، انقلاب اسلامی در قزوین، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صمدیها، (۱۳۷۹)، فرزانگان علم و سخن قزوین، قزوین، بحرالعلوم؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۱ آیت‌الله سید عباس ابوترابی (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.