لباس روحانیت: تفاوت میان نسخهها
Qavaami.54 (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''لباس روحانیت،''' پوشش رسمی روحانیان شیعه که دارای سه رکن اصلی عَمّامه، عَبا، قَبا یا لَبّاده است. این لباس در قرنهای اخیر به نماد روحانیت شیعه تبدیل شده است. | '''لباس روحانیت،''' پوشش رسمی [[روحانیت|روحانیان شیعه]] که دارای سه رکن اصلی عَمّامه، عَبا، قَبا یا لَبّاده است. این لباس در قرنهای اخیر به نماد روحانیت شیعه تبدیل شده است. | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
تمایز لباس اندیشمندان و سایر مردم، به دوران عباسیان بازمیگردد و نخستین کسی که بین لباس علما و سایر مردم تمایز قائل شد، ابویوسف، قاضی | تمایز لباس اندیشمندان و سایر مردم، به دوران عباسیان بازمیگردد و نخستین کسی که بین لباس علما و سایر مردم تمایز قائل شد، ابویوسف، قاضی هارونالرشید، بود.<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۶، ص۳۷۹.</ref> از آن زمان لباس روحانیت از لباس غیر وحانی جدا شد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۲۱، ص۱۲۶.</ref> | ||
شیعیان از گذشته به دلیل انتساب این لباس به بزرگان دین، برای آن نوعی قداست قائل بودند و برخی نیز پوشیدن آن را مستحب میدانند.<ref>بیاتی، «تحلیل فقهی لباس روحانیت»، ص۱۲</ref> | [[شیعه|شیعیان]] از گذشته به دلیل انتساب این لباس به بزرگان دین، برای آن نوعی قداست قائل بودند و برخی نیز پوشیدن آن را [[مستحب]] میدانند.<ref>بیاتی، «تحلیل فقهی لباس روحانیت»، ص۱۲.</ref> | ||
== قانون متحدالشکل کردن لباس == | == قانون متحدالشکل کردن لباس == | ||
رضا پهلوی در تمام دوران سلطنتش، سیاست فرهنگی یکسانسازی لباس را پی میگرفت.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، سند شماره ۲، ص۱۰-۱۱</ref> بر مبنای این سیاست، مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۷ قانونی تصویب کرد که بر اساس آن به جز برخی از روحانیان و علمای بزرگ، کلیه اتباع ذکور ایران در داخل کشور مکلّف بودند که ملبّس به لباس متحدالشکل شوند.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، سند شماره ۲، ص ۱۰-۱۱</ref> روحانیون برای پوشیدن لباس باید امتحان میدادند و جواز لباس میگرفتند.<ref>پرتال نشست دورهای اساتید سطوح عالی، [https://www.neshasteasatid.com/node/1017 واکنش امام به حیله رضاخان در امتحان از طلاب]</ref> | [[رضا پهلوی]] در تمام دوران سلطنتش، سیاست فرهنگی یکسانسازی لباس را پی میگرفت.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، سند شماره ۲، ص۱۰-۱۱.</ref> بر مبنای این سیاست، [[مجلس شورای ملی]] در سال ۱۳۰۷ قانونی تصویب کرد که بر اساس آن به جز برخی از روحانیان و علمای بزرگ، کلیه اتباع ذکور ایران در داخل کشور مکلّف بودند که ملبّس به لباس متحدالشکل شوند.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، سند شماره ۲، ص ۱۰-۱۱.</ref> روحانیون برای پوشیدن لباس باید امتحان میدادند و جواز لباس میگرفتند.<ref>پرتال نشست دورهای اساتید سطوح عالی، [https://www.neshasteasatid.com/node/1017 واکنش امام به حیله رضاخان در امتحان از طلاب].</ref> | ||
فرمان کشف حجاب و منع پوشش چادر و روبنده برای زنان نیز در همین راستا صادر شد. | [[واقعه کشف حجاب|فرمان کشف حجاب]] و منع پوشش چادر و روبنده برای زنان نیز در همین راستا صادر شد.{{ببینید|واقعه کشف حجاب}} اجرای این قانون که همراه با خشونت و ایجاد محدودیت برای برخی از روحانیون بود، اعتراض مردم، به خصوص مردم [[مشهد]] را در پی داشت. تجمع مردم مشهد در [[مسجد گوهرشاد]] و سرکوب شدید و خونین این اعتراضات، بر واکنشها در برابر فرمان کشف حجاب نیز اثر گذاشت و این وضعیت تا پایان سلطنت رضاخان ادامه یافت.{{ببینید|واقعه کشتار مسجد گوهرشاد}} | ||
== لباس روحانیت در نظر امامخمینی == | == لباس روحانیت در نظر امامخمینی == | ||
امامخمینی معتقد بود جایگاه احترامآمیز روحانیت در میان مسلمانان، مرهون نمایندگی و مظهربودن آنان از نبوت و امامت است و لباس روحانیان نیز به لحاظ شغل آنان مقدس است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۱۴۳؛ ج۱۷، ص۴۹۲</ref> ایشان لباس روحانیت را از شعائر اسلام میدانست و تأکید میکرد فرد ملبس به لباس روحانی باید ملتزم به زیّ طلبگی باشد و شئون آن را حفظ کند، وگرنه پوشیدن این لباس برای او جایز نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۵۲۲–۵۲۳</ref> ایشان از روحانیانی که با اهداف دنیوی چون مالاندوزی و تشخصطلبی، به سلک روحانیت درآمدهاند، ابراز تنفر کرده،<ref>امامخمینی، تقریرات، ج۳، ص۴۶۴–۴۶۵</ref> معتقد بود آخوندهای درباری که دین را به دنیا میفروشند، باید از این لباس خارج و از حوزهها طرد و اخراج شوند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ص۱۳۷</ref> در نظر امامخمینی سیاست یکسانسازی لباس توسط | [[امامخمینی]] معتقد بود جایگاه احترامآمیز روحانیت در میان مسلمانان، مرهون نمایندگی و مظهربودن آنان از نبوت و امامت است و لباس روحانیان نیز به لحاظ شغل آنان مقدس است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۱۴۳؛ ج۱۷، ص۴۹۲.</ref> ایشان لباس روحانیت را از [[شعائر|شعائر اسلام]] میدانست و تأکید میکرد فرد ملبس به لباس روحانی باید ملتزم به زیّ طلبگی باشد و شئون آن را حفظ کند، وگرنه پوشیدن این لباس برای او جایز نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۵۲۲–۵۲۳.</ref> ایشان از روحانیانی که با اهداف دنیوی چون مالاندوزی و تشخصطلبی، به سلک روحانیت درآمدهاند، ابراز تنفر کرده،<ref>امامخمینی، تقریرات، ج۳، ص۴۶۴–۴۶۵.</ref> معتقد بود آخوندهای درباری که دین را به دنیا میفروشند، باید از این لباس خارج و از حوزهها طرد و اخراج شوند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ص۱۳۷.</ref> در نظر امامخمینی سیاست یکسانسازی لباس توسط [[رضا پهلوی|رضاخان]]، و برنامۀ امتحان از طلاب، نقشه و توطئه برای از بین بردن قدرت روحانیت بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۱۷۷ و ۵۲۸.</ref> | ||
== پانویسها == | == پانویسها == | ||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
ابنخلکان، احمد بنمحمد، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، بیروت، دار صادر، ۱۹۰۰م. | {{منابع}} | ||
* ابنخلکان، احمد بنمحمد، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، بیروت، دار صادر، ۱۹۰۰م. | |||
امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵. | * امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹. | |||
امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹. | * امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸. | ||
* بیاتی، محمدحسین و دیگران، «تحلیل فقهی لباس روحانیت»، فصلنامه بلاغ مبین، شماره۶۰ و ۶۱، تابستان و پاییز ۱۴۰۱. | |||
امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸. | * پرتال نشست دورهای اساتید سطوح عالی، [https://www.neshasteasatid.com/node/1017 واکنش امام به حیله رضاخان در امتحان از طلاب]، تاریخ بازدید: ۲۵/۱۲/۱۴۰۳. | ||
* تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، ص۱۰-۱۱. | |||
بیاتی، محمدحسین و دیگران، «تحلیل فقهی لباس روحانیت»، فصلنامه بلاغ مبین، شماره۶۰ و ۶۱، تابستان و پاییز ۱۴۰۱. | * مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، بیتا. | ||
* نوری، محمد، «لباس روحانیت، چراها و بایدها»، مجله پگاه حوزه شماره ۱۵، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، دی ۱۳۸۲. | |||
پرتال نشست دورهای اساتید سطوح عالی، [https://www.neshasteasatid.com/node/1017 واکنش امام به حیله رضاخان در امتحان از طلاب]، تاریخ بازدید: ۲۵/۱۲/۱۴۰۳. | {{پایان}} | ||
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، ص۱۰-۱۱. | |||
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، بیتا. | |||
نوری، محمد، «لباس روحانیت، چراها و بایدها»، مجله پگاه حوزه شماره ۱۵، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، دی ۱۳۸۲. |
نسخهٔ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۰۵
لباس روحانیت، پوشش رسمی روحانیان شیعه که دارای سه رکن اصلی عَمّامه، عَبا، قَبا یا لَبّاده است. این لباس در قرنهای اخیر به نماد روحانیت شیعه تبدیل شده است.
پیشینه
تمایز لباس اندیشمندان و سایر مردم، به دوران عباسیان بازمیگردد و نخستین کسی که بین لباس علما و سایر مردم تمایز قائل شد، ابویوسف، قاضی هارونالرشید، بود.[۱] از آن زمان لباس روحانیت از لباس غیر وحانی جدا شد.[۲]
شیعیان از گذشته به دلیل انتساب این لباس به بزرگان دین، برای آن نوعی قداست قائل بودند و برخی نیز پوشیدن آن را مستحب میدانند.[۳]
قانون متحدالشکل کردن لباس
رضا پهلوی در تمام دوران سلطنتش، سیاست فرهنگی یکسانسازی لباس را پی میگرفت.[۴] بر مبنای این سیاست، مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۷ قانونی تصویب کرد که بر اساس آن به جز برخی از روحانیان و علمای بزرگ، کلیه اتباع ذکور ایران در داخل کشور مکلّف بودند که ملبّس به لباس متحدالشکل شوند.[۵] روحانیون برای پوشیدن لباس باید امتحان میدادند و جواز لباس میگرفتند.[۶]
فرمان کشف حجاب و منع پوشش چادر و روبنده برای زنان نیز در همین راستا صادر شد. (ببینید: واقعه کشف حجاب) اجرای این قانون که همراه با خشونت و ایجاد محدودیت برای برخی از روحانیون بود، اعتراض مردم، به خصوص مردم مشهد را در پی داشت. تجمع مردم مشهد در مسجد گوهرشاد و سرکوب شدید و خونین این اعتراضات، بر واکنشها در برابر فرمان کشف حجاب نیز اثر گذاشت و این وضعیت تا پایان سلطنت رضاخان ادامه یافت. (ببینید: واقعه کشتار مسجد گوهرشاد)
لباس روحانیت در نظر امامخمینی
امامخمینی معتقد بود جایگاه احترامآمیز روحانیت در میان مسلمانان، مرهون نمایندگی و مظهربودن آنان از نبوت و امامت است و لباس روحانیان نیز به لحاظ شغل آنان مقدس است.[۷] ایشان لباس روحانیت را از شعائر اسلام میدانست و تأکید میکرد فرد ملبس به لباس روحانی باید ملتزم به زیّ طلبگی باشد و شئون آن را حفظ کند، وگرنه پوشیدن این لباس برای او جایز نیست.[۸] ایشان از روحانیانی که با اهداف دنیوی چون مالاندوزی و تشخصطلبی، به سلک روحانیت درآمدهاند، ابراز تنفر کرده،[۹] معتقد بود آخوندهای درباری که دین را به دنیا میفروشند، باید از این لباس خارج و از حوزهها طرد و اخراج شوند.[۱۰] در نظر امامخمینی سیاست یکسانسازی لباس توسط رضاخان، و برنامۀ امتحان از طلاب، نقشه و توطئه برای از بین بردن قدرت روحانیت بود.[۱۱]
پانویسها
- ↑ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۶، ص۳۷۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۲۱، ص۱۲۶.
- ↑ بیاتی، «تحلیل فقهی لباس روحانیت»، ص۱۲.
- ↑ تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، سند شماره ۲، ص۱۰-۱۱.
- ↑ تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، سند شماره ۲، ص ۱۰-۱۱.
- ↑ پرتال نشست دورهای اساتید سطوح عالی، واکنش امام به حیله رضاخان در امتحان از طلاب.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۱۴۳؛ ج۱۷، ص۴۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۵۲۲–۵۲۳.
- ↑ امامخمینی، تقریرات، ج۳، ص۴۶۴–۴۶۵.
- ↑ امامخمینی، ولایت فقیه، ص۱۳۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۱۷۷ و ۵۲۸.
منابع
- ابنخلکان، احمد بنمحمد، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، بیروت، دار صادر، ۱۹۰۰م.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹.
- امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸.
- بیاتی، محمدحسین و دیگران، «تحلیل فقهی لباس روحانیت»، فصلنامه بلاغ مبین، شماره۶۰ و ۶۱، تابستان و پاییز ۱۴۰۱.
- پرتال نشست دورهای اساتید سطوح عالی، واکنش امام به حیله رضاخان در امتحان از طلاب، تاریخ بازدید: ۲۵/۱۲/۱۴۰۳.
- تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، ص۱۰-۱۱.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، بیتا.
- نوری، محمد، «لباس روحانیت، چراها و بایدها»، مجله پگاه حوزه شماره ۱۵، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، دی ۱۳۸۲.