۲۰٬۴۴۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
پس از سقوط [[رضاشاه پهلوی]] و کاهش فضای اختناق و [[استبداد]]، [[سیدحسین طباطبایی بروجردی]] در سال ۱۳۲۳، با دعوت گروهی از علمای حوزه ازجمله [[امامخمینی]]، به [[قم]] رفت و مدیریت [[حوزههای علمیه|حوزه علمیه]] را بر عهده گرفت.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۳۵.</ref> این اقدام نقش بسزایی در تثبیت و گسترش حوزه علمیه قم داشت.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ۳۵؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۰.</ref> گسترش کمی و کیفی حوزه و استقبال روزافزون مشتاقان تحصیل در آن، نیاز به برنامهریزی و آسیبزدایی از حوزه را مطرح کرد؛ بر همین اساس بروجردی در سال ۱۳۲۸، هیئتی با عنوان «هیئت مصلحین یا هیئت حاکمه» متشکل از جمعی از علمای برجسته حوزه ازجمله امامخمینی تشکیل داد،<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۰–۳۱؛ سلطانی طباطبایی، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، ۵۰.</ref> اما طرح پیشنهادی این هیئت برای اصلاح حوزه، به دلایلی با موافقت ایشان مواجه نشد.<ref>مبرقعی، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، ۸۰؛ سلطانی طباطبایی، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، ۵۰–۵۳.</ref> | پس از سقوط [[رضاشاه پهلوی]] و کاهش فضای اختناق و [[استبداد]]، [[سیدحسین طباطبایی بروجردی]] در سال ۱۳۲۳، با دعوت گروهی از علمای حوزه ازجمله [[امامخمینی]]، به [[قم]] رفت و مدیریت [[حوزههای علمیه|حوزه علمیه]] را بر عهده گرفت.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۳۵.</ref> این اقدام نقش بسزایی در تثبیت و گسترش حوزه علمیه قم داشت.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ۳۵؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۰.</ref> گسترش کمی و کیفی حوزه و استقبال روزافزون مشتاقان تحصیل در آن، نیاز به برنامهریزی و آسیبزدایی از حوزه را مطرح کرد؛ بر همین اساس بروجردی در سال ۱۳۲۸، هیئتی با عنوان «هیئت مصلحین یا هیئت حاکمه» متشکل از جمعی از علمای برجسته حوزه ازجمله امامخمینی تشکیل داد،<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۰–۳۱؛ سلطانی طباطبایی، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، ۵۰.</ref> اما طرح پیشنهادی این هیئت برای اصلاح حوزه، به دلایلی با موافقت ایشان مواجه نشد.<ref>مبرقعی، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، ۸۰؛ سلطانی طباطبایی، مصاحبه، چاپشده در چشم و چراغ مرجعیت، ۵۰–۵۳.</ref> | ||
پس از عدم موفقیت این طرح، گروهی از فضلای حوزه در دهه ۱۳۳۰، طرح اصلاح حوزه را پیگیری کردند که باز به توفیقی نرسیدند<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۲.</ref> در کنار طرحهای پیشنهادی، اقدامهای ابتکاری و اصلاحی دیگری نیز انجام شد، مانند انتشار مجلات «[[درسهایی از مکتب اسلام]]» (۱۳۳۷) و «[[نشریه مکتب تشیع|مکتب تشیع]]» (۱۳۳۸)، برپایی کلاسهای آشنایی با علوم جدید برای پاسخگویی به شبهات و اجرای برنامه درسی منظم و جدید در [[مدرسه علوی قم]] (۱۳۴۰) (از مدارس زیر نظر [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]) که دیری نپایید و سپس اجرای همان برنامه در [[مدرسه حقانی]] (۱۳۴۲).<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۴–۴۷.</ref> از دیگر اقدامات اصلاحی برای ساماندهی برنامههای درسی طلاب و آمادهکردن آنان برای امر تبلیغ، تأسیس [[دارالتبلیغ اسلامی]] به دست [[سیدکاظم شریعتمداری]] در سال ۱۳۴۴ بود.<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ۲۸۶–۲۹۲.</ref> | پس از عدم موفقیت این طرح، گروهی از فضلای حوزه در دهه ۱۳۳۰، طرح اصلاح حوزه را پیگیری کردند که باز به توفیقی نرسیدند<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۲.</ref> در کنار طرحهای پیشنهادی، اقدامهای ابتکاری و اصلاحی دیگری نیز انجام شد، مانند انتشار مجلات «[[درسهایی از مکتب اسلام]]» (۱۳۳۷) و «[[نشریه مکتب تشیع|مکتب تشیع]]» (۱۳۳۸)، برپایی کلاسهای آشنایی با علوم جدید برای پاسخگویی به شبهات و اجرای برنامه درسی منظم و جدید در [[مدرسه علوی قم]] (۱۳۴۰) (از مدارس زیر نظر [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]) که دیری نپایید و سپس اجرای همان برنامه در [[مدرسه حقانی]] (۱۳۴۲).<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۴–۴۷.</ref> از دیگر اقدامات اصلاحی برای ساماندهی برنامههای درسی طلاب و آمادهکردن آنان برای امر تبلیغ، تأسیس [[دارالتبلیغ اسلامی]] به دست [[سیدکاظم شریعتمداری]] در سال ۱۳۴۴ بود.<ref>جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ۲۸۶–۲۹۲.</ref> | ||
==شکلگیری == | ==شکلگیری == | ||
پس از درگذشت بروجردی در فروردین ۱۳۴۰ و با توجه به تلاش رژیم پهلوی برای انتقال مرجعیت از قم، گروههای مختلف از فضلای حوزه علمیه قم برای روشنشدن مسئله [[مرجعیت]] جلسات پراکندهای تشکیل دادند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۸.</ref> گروهی از مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم در اطلاعیههای جداگانهای، امامخمینی را مجتهد جایزالتقلید معرفی کردند؛<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۳۷–۳۸.</ref> به پیشنهاد [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]] و در جلسهای که به دعوت او تشکیل شده بود، موضوع مرجع واحد با [[مرجعیت امامخمینی]] مطرح شد که حاضران نپذیرفتند؛ علاوه بر این پیشنهاد وی مبنی بر اتحاد مراجع نیز با مخالفت امامخمینی و [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] روبهرو شد و بر همین اساس تا مدتی اداره [[شهریه]] قم، بر عهده سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدکاظم شریعتمداری بود.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۹.</ref> | پس از درگذشت بروجردی در فروردین ۱۳۴۰ و با توجه به تلاش رژیم پهلوی برای انتقال مرجعیت از قم، گروههای مختلف از فضلای حوزه علمیه قم برای روشنشدن مسئله [[مرجعیت]] جلسات پراکندهای تشکیل دادند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۸.</ref> گروهی از مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم در اطلاعیههای جداگانهای، امامخمینی را مجتهد جایزالتقلید معرفی کردند؛<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۳۷–۳۸.</ref> به پیشنهاد [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]] و در جلسهای که به دعوت او تشکیل شده بود، موضوع مرجع واحد با [[مرجعیت امامخمینی]] مطرح شد که حاضران نپذیرفتند؛ علاوه بر این پیشنهاد وی مبنی بر اتحاد مراجع نیز با مخالفت امامخمینی و [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] روبهرو شد و بر همین اساس تا مدتی اداره [[شهریه]] قم، بر عهده سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدکاظم شریعتمداری بود.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۹.</ref> | ||
جلسات همفکری در میان فضلا و مدرسان، با محوریت مسائل مربوط به حوزه، تا مهر ۱۳۴۱ و آغاز اعتراضها به [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] به [[رهبری امامخمینی]]، ادامه یافت. از این تاریخ به بعد، گروههای پراکنده مدرسان به یک جریان گسترده تبدیل و دغدغهها و فعالیتهای آنان بیشتر به مسائل سیاسی معطوف شد؛<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۹–۵۰.</ref> به این ترتیب در مهر ۱۳۴۱، تشکل یا هیئت مدرسان، تأسیس شد و نخستین اطلاعیه خود را دربارهٔ لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی با نام «مدرسین حوزه علمیه قم» منتشر کرد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۵۳–۵۴.</ref> این تشکل به دلیل احساس وظیفه و با هدف ایجاد هماهنگی میان مراجع و مدرسان حوزه در خصوص قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی تشکیل شد. در کنار این تشکل، مجموعهای یازدهنفره شامل [[حسینعلی منتظری]]، [[احمد آذری قمی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[مهدی حائری تهرانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، [[سیدمحمد خامنهای]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[محمدتقی مصباح یزدی]]، [[علی قدوسی]] و [[علی مشکینی]] که تا اندازهای متأثر از تشکل مدرسان بود، زیر پوشش اصلاح حوزه، در اواخر سال ۱۳۴۲ تشکیل شد؛ ولی بیشتر، اهداف سیاسی را دنبال میکرد و جنبه سرّی داشت.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۱/۲۰۹، ۲۱۱ و ۲۱۳–۲۱۴.</ref> اگرچه این هیئت کار خود را پس از یک سال متوقف کرد، اما به دلیل جایگاه محوری برخی از اعضای آن در میان فضلا و مدرسان، تا حد زیادی به انسجام «تشکل مدرسین» کمک کرد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۵۵.</ref> | جلسات همفکری در میان فضلا و مدرسان، با محوریت مسائل مربوط به حوزه، تا مهر ۱۳۴۱ و آغاز اعتراضها به [[لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] به [[رهبری امامخمینی]]، ادامه یافت. از این تاریخ به بعد، گروههای پراکنده مدرسان به یک جریان گسترده تبدیل و دغدغهها و فعالیتهای آنان بیشتر به مسائل سیاسی معطوف شد؛<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۹–۵۰.</ref> به این ترتیب در مهر ۱۳۴۱، تشکل یا هیئت مدرسان، تأسیس شد و نخستین اطلاعیه خود را دربارهٔ لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی با نام «مدرسین حوزه علمیه قم» منتشر کرد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۵۳–۵۴.</ref> این تشکل به دلیل احساس وظیفه و با هدف ایجاد هماهنگی میان مراجع و مدرسان حوزه در خصوص قضیه انجمنهای ایالتی و ولایتی تشکیل شد. در کنار این تشکل، مجموعهای یازدهنفره شامل [[حسینعلی منتظری]]، [[احمد آذری قمی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[مهدی حائری تهرانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، [[سیدمحمد خامنهای]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[محمدتقی مصباح یزدی]]، [[علی قدوسی]] و [[علی مشکینی]] که تا اندازهای متأثر از تشکل مدرسان بود، زیر پوشش اصلاح حوزه، در اواخر سال ۱۳۴۲ تشکیل شد؛ ولی بیشتر، اهداف سیاسی را دنبال میکرد و جنبه سرّی داشت.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۱/۲۰۹، ۲۱۱ و ۲۱۳–۲۱۴.</ref> اگرچه این هیئت کار خود را پس از یک سال متوقف کرد، اما به دلیل جایگاه محوری برخی از اعضای آن در میان فضلا و مدرسان، تا حد زیادی به انسجام «تشکل مدرسین» کمک کرد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۵۵.</ref> | ||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== | ||
فعالیتهای سیاسی تشکل مدرسین پس از [[تبعید امامخمینی]] از [[ترکیه]] به [[نجف]] در اواسط سال ۱۳۴۴ و دستگیری گروهی از مدرسان فعال، در اوایل سال ۱۳۴۵ رو به کاهش گذاشت؛ با این حال، در مواقع لزوم، جلساتی با حضور چهار تا پنج تن از اعضا تشکیل میشد<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۶۶–۶۷.</ref> در این دوره برخی از اعضا مانند حائری تهرانی، خامنهای، [[سیدمحمدرضا سعیدی]] و هاشمی رفسنجانی به دلیل خروج از قم و رفتن به [[تهران]] و [[مشهد]] از جلسات و فعالیتهای مدرسان، فاصله گرفتند و جمعی دیگر مانند [[مسلم ملکوتی]] و [[حسین راستی کاشانی]]، [[محمد مؤمن]] و [[سیدابوالفضل موسوی تبریزی]] به تشکل پیوستند<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۶۷.</ref> هسته اولیه جامعه روحانیت مبارز تهران نیز در همین زمان با حضور هاشمی رفسنجانی، خامنهای، سعیدی و حضور جمعی از روحانیان مبارز تهران شکل گرفت.<ref>هاشمی رفسنجانی، خاطرات، ۴۳–۴۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران}} | فعالیتهای سیاسی تشکل مدرسین پس از [[تبعید امامخمینی]] از [[ترکیه]] به [[نجف]] در اواسط سال ۱۳۴۴ و دستگیری گروهی از مدرسان فعال، در اوایل سال ۱۳۴۵ رو به کاهش گذاشت؛ با این حال، در مواقع لزوم، جلساتی با حضور چهار تا پنج تن از اعضا تشکیل میشد<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۶۶–۶۷.</ref> در این دوره برخی از اعضا مانند حائری تهرانی، خامنهای، [[سیدمحمدرضا سعیدی]] و هاشمی رفسنجانی به دلیل خروج از قم و رفتن به [[تهران]] و [[مشهد]] از جلسات و فعالیتهای مدرسان، فاصله گرفتند و جمعی دیگر مانند [[مسلم ملکوتی]] و [[حسین راستی کاشانی]]، [[محمد مؤمن]] و [[سیدابوالفضل موسوی تبریزی]] به تشکل پیوستند<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۶۷.</ref> هسته اولیه جامعه روحانیت مبارز تهران نیز در همین زمان با حضور هاشمی رفسنجانی، خامنهای، سعیدی و حضور جمعی از روحانیان مبارز تهران شکل گرفت.<ref>هاشمی رفسنجانی، خاطرات، ۴۳–۴۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران}} | ||
در این دوره تا سال ۱۳۵۶، جدای از کنارهگرفتن برخی از مدرسان از فعالیتهای سیاسی و اشتغال به دروس حوزوی، سه رویکرد کلی در میان مدرسین در برابر رژیم وجود داشت: | در این دوره تا سال ۱۳۵۶، جدای از کنارهگرفتن برخی از مدرسان از فعالیتهای سیاسی و اشتغال به دروس حوزوی، سه رویکرد کلی در میان مدرسین در برابر رژیم وجود داشت: | ||
# گروهی به فعالیت مستقیم سیاسی در قالب سخنرانی، تنظیم و نشر اعلامیه، ایجاد هماهنگی میان مبارزان و رسیدگی به وضعیت آنان پرداختند و در این راه، متحمل زندان و تبعید شدند. | # گروهی به فعالیت مستقیم سیاسی در قالب سخنرانی، تنظیم و نشر اعلامیه، ایجاد هماهنگی میان مبارزان و رسیدگی به وضعیت آنان پرداختند و در این راه، متحمل زندان و تبعید شدند. | ||
خط ۱۸: | خط ۲۱: | ||
==اساسنامه و پایهگذاران== | ==اساسنامه و پایهگذاران== | ||
دربارهٔ تاریخ تدوین اساسنامه برای جامعه مدرسین اختلاف نظر وجود دارد. از نظر برخی، نخستین اساسنامه جامعه مدرسین، همان اساسنامه تدوینشده برای «هیئت مدرسین»، یا جمعیت یازده نفره در سال ۱۳۴۳ است.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۲۳.</ref> این اساسنامه در ۹ فصل و ۶۳ ماده به ضمیمه آئیننامه انضباطی تدوین شد؛<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۲۴.</ref> اما بعضی معتقدند این هیئت، غیر از جامعه مدرسین بود.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۱/۲۱۳.</ref> و اساسنامه جامعه مدرسین پس از پیروزی انقلاب اسلامی،<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ۳۸.</ref> در (۲۸/۵/۱۳۵۸) در دو فصل و ۳۸ ماده و ۳ تبصره تنظیم شد و با امضای [[علی مشکینی]]، [[حسینعلی منتظری]]، [[ابراهیم امینی]] و [[احمد آذری قمی]] به عنوان هیئت مؤسس به تصویب رسید.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۵.</ref> | دربارهٔ تاریخ تدوین اساسنامه برای جامعه مدرسین اختلاف نظر وجود دارد. از نظر برخی، نخستین اساسنامه جامعه مدرسین، همان اساسنامه تدوینشده برای «هیئت مدرسین»، یا جمعیت یازده نفره در سال ۱۳۴۳ است.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۲۳.</ref> این اساسنامه در ۹ فصل و ۶۳ ماده به ضمیمه آئیننامه انضباطی تدوین شد؛<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۲۴.</ref> اما بعضی معتقدند این هیئت، غیر از جامعه مدرسین بود.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۱/۲۱۳.</ref> و اساسنامه جامعه مدرسین پس از پیروزی انقلاب اسلامی،<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ۳۸.</ref> در (۲۸/۵/۱۳۵۸) در دو فصل و ۳۸ ماده و ۳ تبصره تنظیم شد و با امضای [[علی مشکینی]]، [[حسینعلی منتظری]]، [[ابراهیم امینی]] و [[احمد آذری قمی]] به عنوان هیئت مؤسس به تصویب رسید.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۵.</ref> | ||
پس از مراحل تکمیل اساسنامه که حدود دو سال به طول انجامید، با اضافهشدن یا انصراف برخی از اعضا سرانجام در ۳/۵/۱۳۶۰ اساسنامه جدید با امضای شش نفر از علما، (علی مشکینی، [[محمد فاضل]]، [[محمد یزدی]]، احمد آذری قمی، [[احمد جنتی]] و [[ابوالقاسم خزعلی]]) به تصویب رسید.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۵–۵۰.</ref> و در ۱۷/۵/۱۳۶۰ در اداره ثبت اسناد قم ثبت شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۶۷.</ref> | پس از مراحل تکمیل اساسنامه که حدود دو سال به طول انجامید، با اضافهشدن یا انصراف برخی از اعضا سرانجام در ۳/۵/۱۳۶۰ اساسنامه جدید با امضای شش نفر از علما، (علی مشکینی، [[محمد فاضل]]، [[محمد یزدی]]، احمد آذری قمی، [[احمد جنتی]] و [[ابوالقاسم خزعلی]]) به تصویب رسید.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۵–۵۰.</ref> و در ۱۷/۵/۱۳۶۰ در اداره ثبت اسناد قم ثبت شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۶۷.</ref> | ||
خط ۳۲: | خط ۳۶: | ||
#[[عبدالرحیم ربانی شیرازی]].<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۵۸.</ref> | #[[عبدالرحیم ربانی شیرازی]].<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۵۸.</ref> | ||
منتظری در خاطرات خود از افراد دیگری چون [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، [[ابوالفضل خوانساری]]، [[سیدمحمد ابطحی کاشانی]]، علی مشکینی، [[علی احمدی میانجی]]، ابراهیم امینی، [[جعفر سبحانی]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[محمد شاهآبادی]]، [[هاشم تقدیری]]، [[عباس محفوظی]]، [[محمدمهدی ربانی املشی]]، [[حسین نوری همدانی]]، [[محمدعلی گرامی]]، [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]]، [[جلال طاهرشمس]]، [[محمد محمدی گیلانی]]، ابوالقاسم خزعلی، احمد جنتی، [[عبدالعظیم محصلی]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی]]، [[مرتضی حائری یزدی]] و دیگران نام بردهاست که برخی فعال و دایمی بودند و بعضی دیگر حضور موقت داشتند.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۱/۲۱۲–۲۱۳.</ref> این گروه در سال ۱۳۵۸ پس از تغییرات بسیار در تعداد اعضا، با ۲۶ نفر کار خود را آغاز کرد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۱۲۳–۱۲۴.</ref> در سال ۱۳۶۱ اعضای جامعه به ۳۹ نفر افزایش یافت.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۲/۱۳۲–۱۳۴.</ref> و در سالهای بعد، در چند نوبت، اعضای جدیدی به آن افزوده شدند و برخی از اعضای اولیه، از آن کناره گرفتند.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۲/۱۳۴–۱۴۱.</ref> | منتظری در خاطرات خود از افراد دیگری چون [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، [[ابوالفضل خوانساری]]، [[سیدمحمد ابطحی کاشانی]]، علی مشکینی، [[علی احمدی میانجی]]، ابراهیم امینی، [[جعفر سبحانی]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[محمد شاهآبادی]]، [[هاشم تقدیری]]، [[عباس محفوظی]]، [[محمدمهدی ربانی املشی]]، [[حسین نوری همدانی]]، [[محمدعلی گرامی]]، [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]]، [[جلال طاهرشمس]]، [[محمد محمدی گیلانی]]، ابوالقاسم خزعلی، احمد جنتی، [[عبدالعظیم محصلی]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی]]، [[مرتضی حائری یزدی]] و دیگران نام بردهاست که برخی فعال و دایمی بودند و بعضی دیگر حضور موقت داشتند.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۱/۲۱۲–۲۱۳.</ref> این گروه در سال ۱۳۵۸ پس از تغییرات بسیار در تعداد اعضا، با ۲۶ نفر کار خود را آغاز کرد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۱۲۳–۱۲۴.</ref> در سال ۱۳۶۱ اعضای جامعه به ۳۹ نفر افزایش یافت.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۲/۱۳۲–۱۳۴.</ref> و در سالهای بعد، در چند نوبت، اعضای جدیدی به آن افزوده شدند و برخی از اعضای اولیه، از آن کناره گرفتند.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۲/۱۳۴–۱۴۱.</ref> | ||
طبق اساسنامه جامعه مدرسین، هدف کلی تشکیل جامعه، تمرکز تلاشهای فکری، مادی، معنوی و سیاسی گروهی از استادان و فضلای [[حوزههای علمیه]] است که علاقهمند به بهتر شناختن و شناساندن دین مبین [[اسلام]] و اجرای تعالیم آن در همه [[جامعه|جوامع]] بشریاند.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۲/۵۰–۵۴.</ref> | طبق اساسنامه جامعه مدرسین، هدف کلی تشکیل جامعه، تمرکز تلاشهای فکری، مادی، معنوی و سیاسی گروهی از استادان و فضلای [[حوزههای علمیه]] است که علاقهمند به بهتر شناختن و شناساندن دین مبین [[اسلام]] و اجرای تعالیم آن در همه [[جامعه|جوامع]] بشریاند.<ref>منتظری، بخشی از خاطرات، ۲/۵۰–۵۴.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۴۲: | ||
حضور فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم در عرصه مبارزه با [[رژیم پهلوی]]، با معرفی امامخمینی با عنوان مجتهد جایزالتقلید در سال ۱۳۴۰ پس از [[رحلت بروجردی]] آغاز شد و در قضیه [[انجمنهای ایالتی ولایتی]] به صورت چشمگیری افزایش یافت.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۳۷–۳۸.</ref> در این زمان، سازماندهی، برنامهریزی، تکثیر اعلامیهها و اطلاعیهها و پخش آن از طریق نمایندگیهای [[مجله مکتب تشیع]] که به صورت شبکهای فراگیر در سراسر کشور درآمده بود، انجام میشد و تجمعات، افشاگریها، سخنرانیها و بسیاری اقدامات دیگر برای مقابله با رژیم را مدرسان حوزه انجام میدادند.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۲۰–۱۲۱؛ منتظری، بخشی از خاطرات، ۱/۲۱۰–۲۱۳؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱۰۹–۱۱۰.</ref> نشریه مکتب تشیع پیش از رحلت بروجردی، به کمک نسل [[جوان]] حوزه و با هدف ایجاد شبکه سراسری ارتباطی منتشر شد؛ چنانکه علاوه بر انتشار مقالات متنوع و آمادهکردن افکار مردم، با پذیرش نمایندگی در سراسر کشور و حتی خارج از کشور، شبکهای فرهنگی سیاسی تنظیم شد که به هنگام نیاز از آن استفاده میشد.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۱۳.</ref> | حضور فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم در عرصه مبارزه با [[رژیم پهلوی]]، با معرفی امامخمینی با عنوان مجتهد جایزالتقلید در سال ۱۳۴۰ پس از [[رحلت بروجردی]] آغاز شد و در قضیه [[انجمنهای ایالتی ولایتی]] به صورت چشمگیری افزایش یافت.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۳۷–۳۸.</ref> در این زمان، سازماندهی، برنامهریزی، تکثیر اعلامیهها و اطلاعیهها و پخش آن از طریق نمایندگیهای [[مجله مکتب تشیع]] که به صورت شبکهای فراگیر در سراسر کشور درآمده بود، انجام میشد و تجمعات، افشاگریها، سخنرانیها و بسیاری اقدامات دیگر برای مقابله با رژیم را مدرسان حوزه انجام میدادند.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۲۰–۱۲۱؛ منتظری، بخشی از خاطرات، ۱/۲۱۰–۲۱۳؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱۰۹–۱۱۰.</ref> نشریه مکتب تشیع پیش از رحلت بروجردی، به کمک نسل [[جوان]] حوزه و با هدف ایجاد شبکه سراسری ارتباطی منتشر شد؛ چنانکه علاوه بر انتشار مقالات متنوع و آمادهکردن افکار مردم، با پذیرش نمایندگی در سراسر کشور و حتی خارج از کشور، شبکهای فرهنگی سیاسی تنظیم شد که به هنگام نیاز از آن استفاده میشد.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۱۳.</ref> | ||
پس از لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، مدرسان حوزه علمیه با هماهنگی و همکاری با مراجع، با انتشار مقاله و نقد حقوقی مصوبه و سخنرانی، علیه لایحه موضع گرفتند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۷۵–۸۶؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۸۴–۹۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}} فضلا و مدرسان در رویدادهای سیاسی دیگر همچون [[رفراندوم]] لوایح ششگانه، واقعه [[پانزده خرداد]] و قضیه [[کاپیتولاسیون]] نیز با اعلام موضع انفرادی و گاهی جمعی، به فعالیت سیاسی خود ادامه دادند.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۳۸.</ref> در جریان رفراندوم انقلاب سفید، مدرسان حوزه علمیه قم، ضمن سفر به شهرهای مختلف، به انتشار اعلامیههای تحریم رفراندوم از سوی مراجع تقلید و تشکیل [[اعتصاب]] و تجمع برای مخالفت با رفراندوم پرداختند<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۱۰۲–۱۰۹؛ خزعلی، خاطرات، ۱۰۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انقلاب سفید}} در این روزها [[مدرسه فیضیه]] نقش یک حزب زنده و فعال را داشت که مرکز بحثها و جلسات بود و سفرهای تبلیغی [[طلاب]] نیز موجب میشد مسائل سیاسی حوزه بهسرعت در سراسر کشور منعکس شود.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۲۷–۱۲۸.</ref> | پس از لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، مدرسان حوزه علمیه با هماهنگی و همکاری با مراجع، با انتشار مقاله و نقد حقوقی مصوبه و سخنرانی، علیه لایحه موضع گرفتند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۷۵–۸۶؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۸۴–۹۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}} فضلا و مدرسان در رویدادهای سیاسی دیگر همچون [[رفراندوم]] لوایح ششگانه، واقعه [[پانزده خرداد]] و قضیه [[کاپیتولاسیون]] نیز با اعلام موضع انفرادی و گاهی جمعی، به فعالیت سیاسی خود ادامه دادند.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۳۸.</ref> در جریان رفراندوم انقلاب سفید، مدرسان حوزه علمیه قم، ضمن سفر به شهرهای مختلف، به انتشار اعلامیههای تحریم رفراندوم از سوی مراجع تقلید و تشکیل [[اعتصاب]] و تجمع برای مخالفت با رفراندوم پرداختند<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۱۰۲–۱۰۹؛ خزعلی، خاطرات، ۱۰۴.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|انقلاب سفید}} در این روزها [[مدرسه فیضیه]] نقش یک حزب زنده و فعال را داشت که مرکز بحثها و جلسات بود و سفرهای تبلیغی [[طلاب]] نیز موجب میشد مسائل سیاسی حوزه بهسرعت در سراسر کشور منعکس شود.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۲۷–۱۲۸.</ref> | ||
با زندانیشدن امامخمینی پس از سخنرانی روز عاشورا سال ۱۳۴۲، یکی از مهمترین اقدامات برای آزادی ایشان از زندان، مهاجرت علما از شهرهای مختلف به تهران بود که مدرسان حوزه در ایجاد انگیزه برای مهاجرت برخی از علما نقش داشتند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۱۳۳–۱۳۴.</ref> دیگر اقدام مهم مدرسان به همراه علمای دیگر، تأکید بر [[مرجعیت امامخمینی]] با صدور بیانیهها و فرستادن تلگرامها برای جلوگیری از محاکمه ایشان به دست رژیم پهلوی بود.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۱۳۸–۱۳۹؛ یزدی، خاطرات، ۳۱۸–۳۱۹.</ref> افشاگریها، سخنرانیها و فراهمکردن زمینه مهاجرت علما و فضلا به تهران و صدور اعلامیههایی مبنی بر لزوم آزادی امامخمینی، در نهایت منجر به آزادی ایشان شد.<ref>مرکز اسناد، ۳/۸۳؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱۴۰–۱۴۳ و ۱۴۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|دستگیری امامخمینی}} استقبال از امامخمینی و برپایی جشن آزادی ایشان در سال ۱۳۴۳<ref>یزدی، خاطرات، ۳۱۹؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۴۶.</ref> و برپایی مجالس عزا برای گرامیداشت شهدای پانزده خرداد، برقراری تماس میان علمای شهرستانها با [[امامخمینی]] به عنوان رهبر مبارزه، ازجمله اقدامات مدرسان حوزه، پس از آزادی امامخمینی از حصر بود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۳۵۸–۵۶۷.</ref> | با زندانیشدن امامخمینی پس از سخنرانی روز عاشورا سال ۱۳۴۲، یکی از مهمترین اقدامات برای آزادی ایشان از زندان، مهاجرت علما از شهرهای مختلف به تهران بود که مدرسان حوزه در ایجاد انگیزه برای مهاجرت برخی از علما نقش داشتند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۱۳۳–۱۳۴.</ref> دیگر اقدام مهم مدرسان به همراه علمای دیگر، تأکید بر [[مرجعیت امامخمینی]] با صدور بیانیهها و فرستادن تلگرامها برای جلوگیری از محاکمه ایشان به دست رژیم پهلوی بود.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۱۳۸–۱۳۹؛ یزدی، خاطرات، ۳۱۸–۳۱۹.</ref> افشاگریها، سخنرانیها و فراهمکردن زمینه مهاجرت علما و فضلا به تهران و صدور اعلامیههایی مبنی بر لزوم آزادی امامخمینی، در نهایت منجر به آزادی ایشان شد.<ref>مرکز اسناد، ۳/۸۳؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱۴۰–۱۴۳ و ۱۴۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|دستگیری امامخمینی}} استقبال از امامخمینی و برپایی جشن آزادی ایشان در سال ۱۳۴۳<ref>یزدی، خاطرات، ۳۱۹؛ موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۱۴۶.</ref> و برپایی مجالس عزا برای گرامیداشت شهدای پانزده خرداد، برقراری تماس میان علمای شهرستانها با [[امامخمینی]] به عنوان رهبر مبارزه، ازجمله اقدامات مدرسان حوزه، پس از آزادی امامخمینی از حصر بود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴–۳/۳۵۸–۵۶۷.</ref> | ||
مخالفت امامخمینی با لایحه کاپیتولاسیون و سخنرانی علیه آن، بار دیگر امامخمینی را در کانون مبارزه قرار داد و مدرسان، اعلامیه و سخنرانی ایشان را به صورت گسترده در تهران و دیگر مناطق کشور پخش کردند.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۹۷؛ مسعودی خمینی، خاطرات، ۲۹۶–۲۹۹.</ref> پس از دستگیری امامخمینی، مدرسان قم، فعالیت خود را برای جلب حمایت مراجع و تلاش برای آزادی ایشان آغاز کردند<ref>یزدی، خاطرات، ۳۲۵.</ref> | مخالفت امامخمینی با لایحه کاپیتولاسیون و سخنرانی علیه آن، بار دیگر امامخمینی را در کانون مبارزه قرار داد و مدرسان، اعلامیه و سخنرانی ایشان را به صورت گسترده در تهران و دیگر مناطق کشور پخش کردند.<ref>هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۱۹۷؛ مسعودی خمینی، خاطرات، ۲۹۶–۲۹۹.</ref> پس از دستگیری امامخمینی، مدرسان قم، فعالیت خود را برای جلب حمایت مراجع و تلاش برای آزادی ایشان آغاز کردند<ref>یزدی، خاطرات، ۳۲۵.</ref> | ||
مکاتبه و مراوده اعضای مدرسان حوزه با امامخمینی در نجف پس از تبعید ایشان و تلاش برای تبلیغ مرجعیت امامخمینی پس از رحلت [[سیدمحسن حکیم]] در سال [[۱۳۴۹]] و صدور اعلامیهای با امضای دوازده تن از مدرسان برجسته مبنی بر اعلمیت امامخمینی، ازجمله اقدامات مدرسان حوزه بود.<ref>مسعودی خمینی، خاطرات، ۳۰۱؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۲/۷۷–۸۱.</ref> که در نتیجه آن سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) حکم بازداشت دوازده تن از آنان را صادر و برخی را دستگیر و تبعید کرد و برخی را تحت تعقیب قرار داد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۲۶۴–۲۶۵.</ref> | مکاتبه و مراوده اعضای مدرسان حوزه با امامخمینی در نجف پس از تبعید ایشان و تلاش برای تبلیغ مرجعیت امامخمینی پس از رحلت [[سیدمحسن حکیم]] در سال [[۱۳۴۹]] و صدور اعلامیهای با امضای دوازده تن از مدرسان برجسته مبنی بر اعلمیت امامخمینی، ازجمله اقدامات مدرسان حوزه بود.<ref>مسعودی خمینی، خاطرات، ۳۰۱؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۲/۷۷–۸۱.</ref> که در نتیجه آن سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) حکم بازداشت دوازده تن از آنان را صادر و برخی را دستگیر و تبعید کرد و برخی را تحت تعقیب قرار داد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۲۶۴–۲۶۵.</ref> | ||
فعالیتهای مدرسان در سالهای ۱۳۴۹–۱۳۵۲ تا حدودی تحت الشعاع سه مسئله انتشار [[کتاب شهید جاوید]]، فعالیتهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] و برنامههای [[حسینیه ارشاد]] و سخنرانیهای [[علی شریعتی]]، واقع شد. موضوع یکی از جلسات مدرسین حوزه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، اعلام نظر دربارهٔ مباحث مطرحشده از سوی شریعتی و اختلافات بهوجودآمده در این زمینه بود که نظر برخی از علما بر صدور حکم [[تکفیر]] قرار داشت؛ ولی به اقتضای مصلحت و با الگوگیری از سکوت امامخمینی دراینباره، از هر گونه اعلام نظری خودداری شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۸۱–۴۸۲.</ref> علاوه بر فعالیتهای جمعی و گروهی تشکل مدرسان، بسیاری از آنان در فاصله سالهای ۱۳۴۳–۱۳۵۶، فعالیتهای فردی سیاسی نیز در مناطق مختلف کشور داشتند که به بازداشت و تبعید آنان انجامید.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۳۶–۴۶۲.</ref> | فعالیتهای مدرسان در سالهای ۱۳۴۹–۱۳۵۲ تا حدودی تحت الشعاع سه مسئله انتشار [[کتاب شهید جاوید]]، فعالیتهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] و برنامههای [[حسینیه ارشاد]] و سخنرانیهای [[علی شریعتی]]، واقع شد. موضوع یکی از جلسات مدرسین حوزه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، اعلام نظر دربارهٔ مباحث مطرحشده از سوی شریعتی و اختلافات بهوجودآمده در این زمینه بود که نظر برخی از علما بر صدور حکم [[تکفیر]] قرار داشت؛ ولی به اقتضای مصلحت و با الگوگیری از سکوت امامخمینی دراینباره، از هر گونه اعلام نظری خودداری شد.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۸۱–۴۸۲.</ref> علاوه بر فعالیتهای جمعی و گروهی تشکل مدرسان، بسیاری از آنان در فاصله سالهای ۱۳۴۳–۱۳۵۶، فعالیتهای فردی سیاسی نیز در مناطق مختلف کشور داشتند که به بازداشت و تبعید آنان انجامید.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۳۳۶–۴۶۲.</ref> | ||
پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در سال ۱۳۵۶ و آغاز مرحله جدیدی در نهضت، فعالیت جمعی مدرسین حوزه علمیه قم دوباره آغاز شد و نخستین اقدام رسمی آنان برگزاری مراسم ختم به مناسبت چهلمین روز رحلت وی بود. پس از پایان این مراسم که با حضور همه مراجع بزرگ قم برگزار شد، [[رژیم پهلوی]] سخنرانان این جلسه، [[محمدجواد حجتی کرمانی]]، [[محمدمهدی ربانی املشی]] و [[صادق خلخالی]] را دستگیر و تبعید کرد.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۸۲–۳۸۳.</ref> مدرسان حوزه همچنین در واکنش به [[مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در ۱۷/۱۰/۱۳۵۶، با تشکیل جلسه و تعطیلی دروس حوزه، در شکلگیری [[قیام ۱۹ دی]] و حوادث پس از آن که نقطه عطف نهضت شد، نقشی تعیینکننده داشتند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۶۴–۴۷۶.</ref> | پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در سال ۱۳۵۶ و آغاز مرحله جدیدی در نهضت، فعالیت جمعی مدرسین حوزه علمیه قم دوباره آغاز شد و نخستین اقدام رسمی آنان برگزاری مراسم ختم به مناسبت چهلمین روز رحلت وی بود. پس از پایان این مراسم که با حضور همه مراجع بزرگ قم برگزار شد، [[رژیم پهلوی]] سخنرانان این جلسه، [[محمدجواد حجتی کرمانی]]، [[محمدمهدی ربانی املشی]] و [[صادق خلخالی]] را دستگیر و تبعید کرد.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۳۸۲–۳۸۳.</ref> مدرسان حوزه همچنین در واکنش به [[مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در ۱۷/۱۰/۱۳۵۶، با تشکیل جلسه و تعطیلی دروس حوزه، در شکلگیری [[قیام ۱۹ دی]] و حوادث پس از آن که نقطه عطف نهضت شد، نقشی تعیینکننده داشتند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۶۴–۴۷۶.</ref> | ||
یکی از مهمترین بیانیههای مدرسین حوزه در طول دوران مبارزات، اعلامیه خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت در ۲۹/۹/۱۳۵۷ پس از [[تظاهرات]] عاشورا {{ببینید|متن=ببینید|تاسوعا و عاشورا}} بود.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۵۶۲–۵۶۴؛ مسعودی خمینی، خاطرات، ۴۰۰–۴۰۱؛ یزدی، خاطرات، ۲۶۵–۲۶۷.</ref> این اعلامیه پس از پیام امامخمینی به علما مبنی بر خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت، صادر شد و به امضای بیش از صد تن از علمای سرشناس شهرهای مختلف رسید و در مراسم سالگرد شهدای ۱۹ دی در قم، قرائت شد.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۴۷۷–۴۷۸.</ref> | یکی از مهمترین بیانیههای مدرسین حوزه در طول دوران مبارزات، اعلامیه خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت در ۲۹/۹/۱۳۵۷ پس از [[تظاهرات]] عاشورا {{ببینید|متن=ببینید|تاسوعا و عاشورا}} بود.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۵۶۲–۵۶۴؛ مسعودی خمینی، خاطرات، ۴۰۰–۴۰۱؛ یزدی، خاطرات، ۲۶۵–۲۶۷.</ref> این اعلامیه پس از پیام امامخمینی به علما مبنی بر خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت، صادر شد و به امضای بیش از صد تن از علمای سرشناس شهرهای مختلف رسید و در مراسم سالگرد شهدای ۱۹ دی در قم، قرائت شد.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۱/۴۷۷–۴۷۸.</ref> | ||
پس از [[خروج محمدرضا پهلوی]] از ایران و اعلام آمادگی امامخمینی برای بازگشت، مدرسان حوزه جلسات متعددی برای باشکوهترکردن مراسم استقبال از ایشان برپا کردند و با گمان ورود مستقیم امامخمینی به قم، [[کمیته استقبال از امامخمینی|کمیته استقبال از ایشان]] در این شهر تشکیل شد؛ اما پس از آگاهی از اقامت موقت ایشان در تهران، مدرسان ضمن همکاری با کمیته استقبال تهران، به همراه علمای انقلابی دیگر سخنرانیهای اعتراضآمیز و سپس تحصن در دانشگاه تهران را در دستور کار خود قراردادند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۶۰۲–۶۰۴ و ۶۰۸–۶۱۶.</ref> | پس از [[خروج محمدرضا پهلوی]] از ایران و اعلام آمادگی امامخمینی برای بازگشت، مدرسان حوزه جلسات متعددی برای باشکوهترکردن مراسم استقبال از ایشان برپا کردند و با گمان ورود مستقیم امامخمینی به قم، [[کمیته استقبال از امامخمینی|کمیته استقبال از ایشان]] در این شهر تشکیل شد؛ اما پس از آگاهی از اقامت موقت ایشان در تهران، مدرسان ضمن همکاری با کمیته استقبال تهران، به همراه علمای انقلابی دیگر سخنرانیهای اعتراضآمیز و سپس تحصن در دانشگاه تهران را در دستور کار خود قراردادند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۶۰۲–۶۰۴ و ۶۰۸–۶۱۶.</ref> | ||
پس از [[بازگشت امامخمینی]] و انتصاب [[مهدی بازرگان]] به نخستوزیری دولت موقت، مدرسین حوزه علمیه قم با فرستادن پیام تبریک برای بازرگان در ۱۹/۱۱/۱۳۵۷ و برنامهریزی برای برگزاری راهپیمایی در حمایت از [[دولت موقت]]، از این انتخاب پشتیبانی کردند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۶۱۹.</ref> روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدرسین برای رفع مشکلات پیش رو هر روز جلسه داشت. برخی از این جلسات در [[مدرسه فیضیه]] تشکیل میشد.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۲/۳۲۱–۳۲۳.</ref> | پس از [[بازگشت امامخمینی]] و انتصاب [[مهدی بازرگان]] به نخستوزیری دولت موقت، مدرسین حوزه علمیه قم با فرستادن پیام تبریک برای بازرگان در ۱۹/۱۱/۱۳۵۷ و برنامهریزی برای برگزاری راهپیمایی در حمایت از [[دولت موقت]]، از این انتخاب پشتیبانی کردند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۶۱۹.</ref> روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدرسین برای رفع مشکلات پیش رو هر روز جلسه داشت. برخی از این جلسات در [[مدرسه فیضیه]] تشکیل میشد.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات، ۲/۳۲۱–۳۲۳.</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۷۲: | ||
==اختلاف نظر با دیگر نهادها== | ==اختلاف نظر با دیگر نهادها== | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دو نوع دیدگاه و تفکر دربارهٔ مسائل کلان اقتصادی همچون مالکیتهای بزرگ، اداره مراکز مهم اقتصادی، [[عدالت اجتماعی]] و میزان اختیارات و مداخله دولت در اقتصاد به وجود آمد<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۴۲–۴۴۶.</ref> جامعه مدرسین و [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، به عنوان نمایندگان حوزه علمیه و مجموعه موسوم به جناح راست که [[شورای نگهبان]] را نیز در اختیار داشت، بر اساس مبانی فقهیِ فردمحور، خواستار عدم دخالت گسترده دولت در اقتصاد، عدم کنترل تجارت خارجی و داخلی و دفاع از مالکیت خصوصی بودند.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم تحولات حوزه علمیه قم ۲۲۳–۲۲۴؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۰۸–۱۰۹.</ref> خط مشی دولت [[میرحسین موسوی]] و [[مجمع روحانیون مبارز تهران|مجمع روحانیون مبارز]] که در سال [[۱۳۶۷]] از جامعه روحانیت مبارز جدا شد و بهطور کلی جناح موسوم به چپ، در برابر این دیدگاه قرار داشت.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۲۲۴.</ref> این جناح بر اساس مبانی فقهی جمعمحور، از مداخله همهجانبه دولت در اقتصاد، ملیکردن تجارت خارجی، محدودکردن مالکیت خصوصی و کنترل سرمایهداران دفاع میکرد و سیاستها و برنامههای خود را با توجه به جهتگیریهای [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]]، حمایت امامخمینی و شرایط جنگی کشور به پیش میبرد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۰۸–۱۰۹.</ref> | پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دو نوع دیدگاه و تفکر دربارهٔ مسائل کلان اقتصادی همچون مالکیتهای بزرگ، اداره مراکز مهم اقتصادی، [[عدالت اجتماعی]] و میزان اختیارات و مداخله دولت در اقتصاد به وجود آمد<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۴۲–۴۴۶.</ref> جامعه مدرسین و [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، به عنوان نمایندگان حوزه علمیه و مجموعه موسوم به جناح راست که [[شورای نگهبان]] را نیز در اختیار داشت، بر اساس مبانی فقهیِ فردمحور، خواستار عدم دخالت گسترده دولت در اقتصاد، عدم کنترل تجارت خارجی و داخلی و دفاع از مالکیت خصوصی بودند.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم تحولات حوزه علمیه قم ۲۲۳–۲۲۴؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۰۸–۱۰۹.</ref> خط مشی دولت [[میرحسین موسوی]] و [[مجمع روحانیون مبارز تهران|مجمع روحانیون مبارز]] که در سال [[۱۳۶۷]] از جامعه روحانیت مبارز جدا شد و بهطور کلی جناح موسوم به چپ، در برابر این دیدگاه قرار داشت.<ref>شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم ۲۲۴.</ref> این جناح بر اساس مبانی فقهی جمعمحور، از مداخله همهجانبه دولت در اقتصاد، ملیکردن تجارت خارجی، محدودکردن مالکیت خصوصی و کنترل سرمایهداران دفاع میکرد و سیاستها و برنامههای خود را با توجه به جهتگیریهای [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]]، حمایت امامخمینی و شرایط جنگی کشور به پیش میبرد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۰۸–۱۰۹.</ref> | ||
این دو نوع نگاه و تفکر از اوایل پیروزی انقلاب، اختلاف و تضاد خود را در لوایح و قوانین مهمی چون تقسیم اراضی و گرفتن مازاد زمینهای (به خصوص بایر، بند ج) مالکان بزرگ و واگذارکردن آن به کشاورزان بدون زمین، {{ببینید|متن=ببینید|هیئتهای هفتنفره}} قانون کار، تعاونیها، انحصار تجارت خارجی در دست دولت و مبارزه با [[احتکار]] و [[گرانفروشی]] نشان داد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۰۸–۱۰۹.</ref> شورای نگهبان، جامعه مدرسین و برخی از مراجع تقلید، مبنای مخالفت خود با این لوایح و مقررات را احکام و قوانین اولیه اسلام قرار میدادند و [[مجلس شورای اسلامی]] و دولت، با توجه به مجموعه احکام اسلام اعم از اولیه، ثانویه و [[احکام حکومتی]] مبتنی بر [[ولایت فقیه]] و در نظر گرفتن مصالح و مقتضیات زمان و مسائل کشور، اقدام به تصویب و اجرای آن میکردند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۲۶۴–۲۸۵؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۲۹–۱۳۴.</ref> امامخمینی با صدور برخی احکام و فتاوا و طرح دیدگاههای خود در زمینه مسائل حکومتی، ضمن از میانبرداشتن موانع نظری، به تقویت دولت و مبانی نظری دیدگاه آن پرداخت.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۰۹.</ref> | این دو نوع نگاه و تفکر از اوایل پیروزی انقلاب، اختلاف و تضاد خود را در لوایح و قوانین مهمی چون تقسیم اراضی و گرفتن مازاد زمینهای (به خصوص بایر، بند ج) مالکان بزرگ و واگذارکردن آن به کشاورزان بدون زمین، {{ببینید|متن=ببینید|هیئتهای هفتنفره}} قانون کار، تعاونیها، انحصار تجارت خارجی در دست دولت و مبارزه با [[احتکار]] و [[گرانفروشی]] نشان داد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۰۸–۱۰۹.</ref> شورای نگهبان، جامعه مدرسین و برخی از مراجع تقلید، مبنای مخالفت خود با این لوایح و مقررات را احکام و قوانین اولیه اسلام قرار میدادند و [[مجلس شورای اسلامی]] و دولت، با توجه به مجموعه احکام اسلام اعم از اولیه، ثانویه و [[احکام حکومتی]] مبتنی بر [[ولایت فقیه]] و در نظر گرفتن مصالح و مقتضیات زمان و مسائل کشور، اقدام به تصویب و اجرای آن میکردند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۲۶۴–۲۸۵؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۲۹–۱۳۴.</ref> امامخمینی با صدور برخی احکام و فتاوا و طرح دیدگاههای خود در زمینه مسائل حکومتی، ضمن از میانبرداشتن موانع نظری، به تقویت دولت و مبانی نظری دیدگاه آن پرداخت.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۲/۱۰۹.</ref> | ||
بعضی از بیانات و فتاوای امامخمینی دراینباره چنین است: | بعضی از بیانات و فتاوای امامخمینی دراینباره چنین است: | ||
خط ۶۸: | خط ۸۰: | ||
#تذکر به شورای نگهبان برای در نظر گرفتن مصالح کشور و شرایط زمان و مکان در [[اجتهاد]] و عدم طرح مباحث طلبگی و نظری که نتیجهای جز ناکارآمد نشاندادن دین اسلام و به بنبست کشاندن کشور ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۱۷–۲۱۸.</ref> | #تذکر به شورای نگهبان برای در نظر گرفتن مصالح کشور و شرایط زمان و مکان در [[اجتهاد]] و عدم طرح مباحث طلبگی و نظری که نتیجهای جز ناکارآمد نشاندادن دین اسلام و به بنبست کشاندن کشور ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۱۷–۲۱۸.</ref> | ||
در سال ۱۳۶۲ معضل گرانی، سبب حمله شدید به دولت گردید. در همان سال دو تن از کارشناسان اقتصادی جامعه مدرسین، نامهای برای نمایندگان مجلس ارسال کردند و در آن از موارد اختلاف فراوان با دولت ازجمله مشروعنبودن مالیاتگرفتن، سخن به میان آمد،<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۶۲ و ۳۷۵.</ref> [[امامخمینی]] در ۲۶ آذر ۱۳۶۲حمله به دولت را نقشهای برنامهریزیشده برای تضعیف این نهاد و نهادهای دیگر و در نهایت نظام اسلامی برشمرد و در بخش دیگری از سخنان خود با توجه به نامه مذکور، جایزنبودن مالیاتگرفتن را نشانه ناآگاهی و تأثیرپذیری برخی از علما دانست،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۵۴–۲۵۵.</ref> جامعه مدرسین این نامه را حاوی نظر شخصی نویسندگان آن دانست.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۷۷.</ref> | در سال ۱۳۶۲ معضل گرانی، سبب حمله شدید به دولت گردید. در همان سال دو تن از کارشناسان اقتصادی جامعه مدرسین، نامهای برای نمایندگان مجلس ارسال کردند و در آن از موارد اختلاف فراوان با دولت ازجمله مشروعنبودن مالیاتگرفتن، سخن به میان آمد،<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۶۲ و ۳۷۵.</ref> [[امامخمینی]] در ۲۶ آذر ۱۳۶۲حمله به دولت را نقشهای برنامهریزیشده برای تضعیف این نهاد و نهادهای دیگر و در نهایت نظام اسلامی برشمرد و در بخش دیگری از سخنان خود با توجه به نامه مذکور، جایزنبودن مالیاتگرفتن را نشانه ناآگاهی و تأثیرپذیری برخی از علما دانست،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۲۵۴–۲۵۵.</ref> جامعه مدرسین این نامه را حاوی نظر شخصی نویسندگان آن دانست.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۷۷.</ref> | ||
امامخمینی در کنار حمایت از دولت، تذکرات و نقدهایی هم به عملکرد دولت و مجلس داشت. ایشان در چهارم بهمن ۱۳۶۱ از آنان خواست تحت تأثیر مکاتب [[سرمایهداری]] و کمونیستی قرار نگیرند و در صدد تصویب قوانین اسلامی و مورد تأیید شورای نگهبان برآیند؛ ایشان رفت و برگشت مکرر مصوبات میان مجلس و شورای نگهبان را موجب ایجاد شبهه و بدبینی مردم به مجلس دانست و از دولت نیز خواست در مسیر مردم حرکت کند و به اقشار مختلف مردم اعم از بازاری و غیره توجه کند و با وضع مالیاتهای بدون وجه، ایجاد نارضایتی نکند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۲۴۸–۲۵۰.</ref> امامخمینی همچنین در شهریور ۱۳۶۳ ضمن انتقاد از انحصارگرایی دولت، خواهان شریککردن بازار در امور اقتصادی و برخورداری مردم از آزادی در امر [[تجارت]] و صنعت همراه با نظارت دولت شد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۵.</ref> | امامخمینی در کنار حمایت از دولت، تذکرات و نقدهایی هم به عملکرد دولت و مجلس داشت. ایشان در چهارم بهمن ۱۳۶۱ از آنان خواست تحت تأثیر مکاتب [[سرمایهداری]] و کمونیستی قرار نگیرند و در صدد تصویب قوانین اسلامی و مورد تأیید شورای نگهبان برآیند؛ ایشان رفت و برگشت مکرر مصوبات میان مجلس و شورای نگهبان را موجب ایجاد شبهه و بدبینی مردم به مجلس دانست و از دولت نیز خواست در مسیر مردم حرکت کند و به اقشار مختلف مردم اعم از بازاری و غیره توجه کند و با وضع مالیاتهای بدون وجه، ایجاد نارضایتی نکند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۲۴۸–۲۵۰.</ref> امامخمینی همچنین در شهریور ۱۳۶۳ ضمن انتقاد از انحصارگرایی دولت، خواهان شریککردن بازار در امور اقتصادی و برخورداری مردم از آزادی در امر [[تجارت]] و صنعت همراه با نظارت دولت شد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۵.</ref> | ||
در ماههای پایانی سال ۱۳۶۳ که با وجود معضلات فراوان اقتصادی همچون گرانی، کاهش محصولات کشاورزی، بحران مسکن و اختلال و کاهش صادرات، با مخالفان دولت برخورد تند میشد، جامعه مدرسین طی نامهای به امامخمینی برخی کاستیها و نارسایی را متذکر شد و آمادگی خود را برای ارائه طرح و راهکار عملی اعلام کرد. با استقبال امامخمینی جامعه مدرسین به واسطه [[یوسف صانعی]] طرح خود را به صورت محرمانه برای امامخمینی فرستاد؛ اما پس از فاششدن این نامه محرمانه در مجلس، فضای سنگینی علیه جامعه مدرسین و دیگر منتقدان دولت پدید آمد. امامخمینی در پیامی شفاهی خطاب به جامعه مدرسین، [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، بازاریان متدین و [[حزب جمهوری اسلامی]] که [[محمدرضا توسلی]] آن را ابلاغ کرد، تضعیف دولت را به ضرر اسلام دانست و تغییر آن را غیرممکن شمرد و خواهان تقویت همکاری با دولت گردید. جامعه مدرسین ضمن قدردانی از عنایت امامخمینی به جامعه، در نامهای خطاب به ایشان اظهار کرد جامعه مدرسین هیچگاه در صدد تضعیف یا تغییر دولت مورد تأیید ایشان نبوده، تنها به جهت نگرانی از رویگردانی مردم از [[روحانیت]] و [[انقلاب اسلامی|انقلاب]] و [[اسلام]]، به برخی عملکردها انتقاد کردهاست.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۸۹–۳۹۲.</ref> | در ماههای پایانی سال ۱۳۶۳ که با وجود معضلات فراوان اقتصادی همچون گرانی، کاهش محصولات کشاورزی، بحران مسکن و اختلال و کاهش صادرات، با مخالفان دولت برخورد تند میشد، جامعه مدرسین طی نامهای به امامخمینی برخی کاستیها و نارسایی را متذکر شد و آمادگی خود را برای ارائه طرح و راهکار عملی اعلام کرد. با استقبال امامخمینی جامعه مدرسین به واسطه [[یوسف صانعی]] طرح خود را به صورت محرمانه برای امامخمینی فرستاد؛ اما پس از فاششدن این نامه محرمانه در مجلس، فضای سنگینی علیه جامعه مدرسین و دیگر منتقدان دولت پدید آمد. امامخمینی در پیامی شفاهی خطاب به جامعه مدرسین، [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، بازاریان متدین و [[حزب جمهوری اسلامی]] که [[محمدرضا توسلی]] آن را ابلاغ کرد، تضعیف دولت را به ضرر اسلام دانست و تغییر آن را غیرممکن شمرد و خواهان تقویت همکاری با دولت گردید. جامعه مدرسین ضمن قدردانی از عنایت امامخمینی به جامعه، در نامهای خطاب به ایشان اظهار کرد جامعه مدرسین هیچگاه در صدد تضعیف یا تغییر دولت مورد تأیید ایشان نبوده، تنها به جهت نگرانی از رویگردانی مردم از [[روحانیت]] و [[انقلاب اسلامی|انقلاب]] و [[اسلام]]، به برخی عملکردها انتقاد کردهاست.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۳۸۹–۳۹۲.</ref> | ||
امامخمینی در دیدار با اعضای جامعه مدرسین در تاریخ نهم تیر ۱۳۶۴، با تأکید بر حفظ [[وحدت]] و تحت تأثیر افراد مغرض قرارنگرفتن، اختلافات موجود میان جامعه مدرسین و دولت یا مجلس را موجب شکست دانست و هدایت، خیرخواهی و پشتیبانی جامعه مدرسین از گزینههای موجود در دولت و مجلس را خواستار شد. ایشان حفظ بیطرفی جامعه مدرسین در مناقشات سیاسی را لازم شمرد و بر عدم غفلت از درس و فقه و بر اشتغال دایم گروهی از اعضای جامعه به این مهم تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۰۲–۳۰۵.</ref> | امامخمینی در دیدار با اعضای جامعه مدرسین در تاریخ نهم تیر ۱۳۶۴، با تأکید بر حفظ [[وحدت]] و تحت تأثیر افراد مغرض قرارنگرفتن، اختلافات موجود میان جامعه مدرسین و دولت یا مجلس را موجب شکست دانست و هدایت، خیرخواهی و پشتیبانی جامعه مدرسین از گزینههای موجود در دولت و مجلس را خواستار شد. ایشان حفظ بیطرفی جامعه مدرسین در مناقشات سیاسی را لازم شمرد و بر عدم غفلت از درس و فقه و بر اشتغال دایم گروهی از اعضای جامعه به این مهم تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۰۲–۳۰۵.</ref> | ||
پس از انتخابات چهارمین دوره ریاستجمهوری و به هنگام معرفی مجدد [[میرحسین موسوی]] برای نخستوزیری به [[مجلس شورای اسلامی]]، باوجود تأیید امامخمینی این انتخاب با مخالفت جامعه مدرسین و جناح راست همراه بود.<ref>محتشمیپور، چندصدایی در جامعه و روحانیت، ۲۸–۳۰؛ هاشمی رفسنجانی، به سوی سرنوشت، ۲۲۳–۲۲۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|موسوی، میرحسین}} | پس از انتخابات چهارمین دوره ریاستجمهوری و به هنگام معرفی مجدد [[میرحسین موسوی]] برای نخستوزیری به [[مجلس شورای اسلامی]]، باوجود تأیید امامخمینی این انتخاب با مخالفت جامعه مدرسین و جناح راست همراه بود.<ref>محتشمیپور، چندصدایی در جامعه و روحانیت، ۲۸–۳۰؛ هاشمی رفسنجانی، به سوی سرنوشت، ۲۲۳–۲۲۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|موسوی، میرحسین}} | ||
به دنبال تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، به فرمان امامخمینی در سال ۱۳۶۷{{ببینید|متن=ببینید|مجمع تشخیص مصلحت نظام}} و اوجگیری اختلافات و انشعاب در میان جامعه روحانیت، جامعه مدرسین طی نامهای به امامخمینی دغدغه خود را دربارهٔ مجمع تشخیص مصلحت و تضعیف شورای نگهبان، انشعاب در میان روحانیت و کنارزدن روحانیت با طرح شعار [[اسلام آمریکایی]]، به اطلاع ایشان رساند. این نامه که با ادبیات و لحن خاصی نوشته شده بود، انعکاس نامناسبی پیدا کرد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۱۴.</ref> همزمانی این نامه با پذیرش [[قطعنامه ۵۹۸]] و انتخابات مجلس شورای اسلامی و احتمال ابطال انتخابات برخی حوزهها که با دخالت امامخمینی رفع اختلاف شد، حساسیت فوقالعاده این نامه وگمانهزنی دربارهٔ آن و نیز انتشار وسیع شبنامههایی علیه جامعه مدرسین را موجب گردید. در یکی از شبنامهها آمده بود که امامخمینی این نامه را مشابه مطالب و دیدگاههای نهضت آزادی و مزین به فحش شمردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۱۹.</ref> جامعه مدرسین طی نامهای از امامخمینی به جهت تکدر خاطر ایشان، عذرخواهی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۲۳–۴۲۴.</ref> | به دنبال تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، به فرمان امامخمینی در سال ۱۳۶۷{{ببینید|متن=ببینید|مجمع تشخیص مصلحت نظام}} و اوجگیری اختلافات و انشعاب در میان جامعه روحانیت، جامعه مدرسین طی نامهای به امامخمینی دغدغه خود را دربارهٔ مجمع تشخیص مصلحت و تضعیف شورای نگهبان، انشعاب در میان روحانیت و کنارزدن روحانیت با طرح شعار [[اسلام آمریکایی]]، به اطلاع ایشان رساند. این نامه که با ادبیات و لحن خاصی نوشته شده بود، انعکاس نامناسبی پیدا کرد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۱۴.</ref> همزمانی این نامه با پذیرش [[قطعنامه ۵۹۸]] و انتخابات مجلس شورای اسلامی و احتمال ابطال انتخابات برخی حوزهها که با دخالت امامخمینی رفع اختلاف شد، حساسیت فوقالعاده این نامه وگمانهزنی دربارهٔ آن و نیز انتشار وسیع شبنامههایی علیه جامعه مدرسین را موجب گردید. در یکی از شبنامهها آمده بود که امامخمینی این نامه را مشابه مطالب و دیدگاههای نهضت آزادی و مزین به فحش شمردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۱۹.</ref> جامعه مدرسین طی نامهای از امامخمینی به جهت تکدر خاطر ایشان، عذرخواهی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۴۲۳–۴۲۴.</ref> | ||
امامخمینی در سوم تیر ۱۳۶۷ با نامهای به جامعه مدرسین، نیت آنان را برای دفاع از اسلام و خدمت به محرومان، غیرقابل تردید دانست و دربارهٔ اتخاذ مواضعی که جامعه را مدافع فئودالها و سرمایهداران نشان میداد، هشدار داد. ایشان در عین حال، متهمکردن جامعه مدرسین به طرفداری از اسلام آمریکایی را ناروا دانست و آن را ناشی از مارکسیستیدانستن اسلامِ برخی نیروهای انقلاب در حوزه و دانشگاه، از سوی جامعه مدرسین شمرد و هر دو فکر و ایده را دو برداشت از اسلام خواند. ایشان از اعضای جامعه مدرسین خواست مراقب اظهار نظرهای فردی خود و همچنین افراد وابسته به گروهها و جریاناتی باشند که به نام جامعه مدرسین، مقاصد خود را اجرا میکنند و اگر برخی از اعضای جامعه میخواهند کار حزبی بکنند، باید میان حزب و جامعه مدرسین، یکی را انتخاب کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۸۲–۶۸۵.</ref> افزون بر این، امامخمینی به دلیل ضرورت حفظ [[وحدت]] در شرایط جنگ و دوری جبههها از مناقشات سیاسی، دستور منع توزیع [[روزنامه رسالت]] در جبهه را صادر کرد <ref>خرازی، مصاحبه.</ref> نامه امامخمینی بهویژه بخش مربوط به وابستگی برخی از اعضای جامعه مدرسین به گروهها، در جلسات جامعه بحث و بررسی شد و برخی از اعضا، کلام امامخمینی را ازجمله ناظر به این موضوعات دانستند: | امامخمینی در سوم تیر ۱۳۶۷ با نامهای به جامعه مدرسین، نیت آنان را برای دفاع از اسلام و خدمت به محرومان، غیرقابل تردید دانست و دربارهٔ اتخاذ مواضعی که جامعه را مدافع فئودالها و سرمایهداران نشان میداد، هشدار داد. ایشان در عین حال، متهمکردن جامعه مدرسین به طرفداری از اسلام آمریکایی را ناروا دانست و آن را ناشی از مارکسیستیدانستن اسلامِ برخی نیروهای انقلاب در حوزه و دانشگاه، از سوی جامعه مدرسین شمرد و هر دو فکر و ایده را دو برداشت از اسلام خواند. ایشان از اعضای جامعه مدرسین خواست مراقب اظهار نظرهای فردی خود و همچنین افراد وابسته به گروهها و جریاناتی باشند که به نام جامعه مدرسین، مقاصد خود را اجرا میکنند و اگر برخی از اعضای جامعه میخواهند کار حزبی بکنند، باید میان حزب و جامعه مدرسین، یکی را انتخاب کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۸۲–۶۸۵.</ref> افزون بر این، امامخمینی به دلیل ضرورت حفظ [[وحدت]] در شرایط جنگ و دوری جبههها از مناقشات سیاسی، دستور منع توزیع [[روزنامه رسالت]] در جبهه را صادر کرد <ref>خرازی، مصاحبه.</ref> نامه امامخمینی بهویژه بخش مربوط به وابستگی برخی از اعضای جامعه مدرسین به گروهها، در جلسات جامعه بحث و بررسی شد و برخی از اعضا، کلام امامخمینی را ازجمله ناظر به این موضوعات دانستند: | ||
# روزنامه رسالت و مقالات [[احمد آذری قمی]] در مخالفت با دولت با این تصور که روزنامه مذکور زیر نظر جامعه اداره میشود؛ | # روزنامه رسالت و مقالات [[احمد آذری قمی]] در مخالفت با دولت با این تصور که روزنامه مذکور زیر نظر جامعه اداره میشود؛ | ||
خط ۷۸: | خط ۹۵: | ||
#نقش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (جریان راست در اداره جامعه مدرسین به واسطه [[حسین راستی کاشانی]]){{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی}} | #نقش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (جریان راست در اداره جامعه مدرسین به واسطه [[حسین راستی کاشانی]]){{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی}} | ||
#ارتباط [[ابوالقاسم خزعلی]] با انجمن حجتیه. این اعضا معتقد بودند نظر امامخمینی بر قطع ارتباط جامعه با این گروهها و روزنامه رسالت است؛ اما برخی دیگر این نظر را رد کردند و ارتباط این افراد با سازمانهای یادشده را با تأیید امامخمینی دانستند و معتقد بودند ایشان روزنامه رسالت را تأیید و دستور ارسال آن به جبههها را صادر کردهاست. در جمعبندی نهایی این جلسه، مقرر شد اعلام شود جامعه مدرسین با هیچ گروه و حزبی، ارتباط تشکیلاتی ندارد و ارتباط تکتک اعضا با برخی روزنامهها و گروهها، شخصی و با مسئولیت خود آنان است.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۳۲–۴۳۴.</ref> در همین زمینه آذری قمی طی نامهای به امامخمینی، در خصوص ادامه همکاری خود با جامعه مدرسین و روزنامه رسالت کسب تکلیف کرد؛<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۳۵–۴۳۶.</ref> امامخمینی ضمن ابراز علاقه و تأیید سوابق علمی و دینی وی،{{ببینید|متن=ببینید|احمد آذری قمی}} تشخیص مصلحت را بر عهده جامعه مدرسین و خود ایشان واگذار کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۴۱.</ref> | #ارتباط [[ابوالقاسم خزعلی]] با انجمن حجتیه. این اعضا معتقد بودند نظر امامخمینی بر قطع ارتباط جامعه با این گروهها و روزنامه رسالت است؛ اما برخی دیگر این نظر را رد کردند و ارتباط این افراد با سازمانهای یادشده را با تأیید امامخمینی دانستند و معتقد بودند ایشان روزنامه رسالت را تأیید و دستور ارسال آن به جبههها را صادر کردهاست. در جمعبندی نهایی این جلسه، مقرر شد اعلام شود جامعه مدرسین با هیچ گروه و حزبی، ارتباط تشکیلاتی ندارد و ارتباط تکتک اعضا با برخی روزنامهها و گروهها، شخصی و با مسئولیت خود آنان است.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۳۲–۴۳۴.</ref> در همین زمینه آذری قمی طی نامهای به امامخمینی، در خصوص ادامه همکاری خود با جامعه مدرسین و روزنامه رسالت کسب تکلیف کرد؛<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۴۳۵–۴۳۶.</ref> امامخمینی ضمن ابراز علاقه و تأیید سوابق علمی و دینی وی،{{ببینید|متن=ببینید|احمد آذری قمی}} تشخیص مصلحت را بر عهده جامعه مدرسین و خود ایشان واگذار کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۴۱.</ref> | ||
چندی بعد، امامخمینی در پیام [[منشور روحانیت]]، خطاب به روحانیان، مراجع، مدرسان و طلاب، ضمن نکوهش روحانیان [[متحجر]]، وابسته و مقدسنمای حوزه که مروج اسلام امریکاییاند و علیه انقلاب و [[اسلام ناب محمدی]] فعالیت میکنند، اظهار امیدواری کرد اختلاف اصولی میان طلاب انقلابی و جامعه مدرسین نباشد. ایشان ضمن یادآوری مبارزات جامعه مدرسین در دوران نهضت و پشتیبانی آنان از جبههها و [[رزمندگان]]، آنان را ستون محکم انقلاب در [[حوزههای علمیه]] نامید و شکست جامعه مدرسین و هر جناح از روحانیان انقلابی را موجب حاکمیت غیر روحانیان یا روحانیان وابسته به استکبار بر حوزه برشمرد. از نظر ایشان اختلاف و جبههبندی میان نیروهای انقلاب، به هر شکلی که باشد کوبنده و مایه سوء استفاده [[دشمن]] خواهد بود. ایشان همچنین در این پیام با فراخواندن روحانیان طرفدار اسلام ناب محمدی و انقلاب به تحرک برای حل مسائل و اختلافات میان خود، از جامعه مدرسین خواست، طلاب انقلابی و زجرکشیده را از خود بداند و با آنان [[مشورت]] کند و از دیدگاه آنان بهره گیرد؛ چنانکه از [[طلاب]] هم خواست، مدرسان طرفدار انقلاب را محترم بشمرند<ref>۲۱/۲۸۶–۲۸۸.</ref> | چندی بعد، امامخمینی در پیام [[منشور روحانیت]]، خطاب به روحانیان، مراجع، مدرسان و طلاب، ضمن نکوهش روحانیان [[متحجر]]، وابسته و مقدسنمای حوزه که مروج اسلام امریکاییاند و علیه انقلاب و [[اسلام ناب محمدی]] فعالیت میکنند، اظهار امیدواری کرد اختلاف اصولی میان طلاب انقلابی و جامعه مدرسین نباشد. ایشان ضمن یادآوری مبارزات جامعه مدرسین در دوران نهضت و پشتیبانی آنان از جبههها و [[رزمندگان]]، آنان را ستون محکم انقلاب در [[حوزههای علمیه]] نامید و شکست جامعه مدرسین و هر جناح از روحانیان انقلابی را موجب حاکمیت غیر روحانیان یا روحانیان وابسته به استکبار بر حوزه برشمرد. از نظر ایشان اختلاف و جبههبندی میان نیروهای انقلاب، به هر شکلی که باشد کوبنده و مایه سوء استفاده [[دشمن]] خواهد بود. ایشان همچنین در این پیام با فراخواندن روحانیان طرفدار اسلام ناب محمدی و انقلاب به تحرک برای حل مسائل و اختلافات میان خود، از جامعه مدرسین خواست، طلاب انقلابی و زجرکشیده را از خود بداند و با آنان [[مشورت]] کند و از دیدگاه آنان بهره گیرد؛ چنانکه از [[طلاب]] هم خواست، مدرسان طرفدار انقلاب را محترم بشمرند<ref>۲۱/۲۸۶–۲۸۸.</ref> | ||
[[امامخمینی]] همچنین در [[انتخابات]] حوزه علمیه قم در اردیبهشت ۱۳۶۸، با دفاع از عملکرد جامعه مدرسین و تشویق طلاب جوان در اقبال به آن، بیان کرد رویگردانی از جامعه مدرسین گرفتاری به مروجان [[اسلام آمریکایی]] را در پی خواهد داشت. ایشان همچنین بار دیگر با درخواست از جامعه مدرسین و طلاب انقلابی برای هماهنگ عمل کردن در امور انقلاب و تلاش برای رسیدن به نقطه وحدت، هشدار داد در غیر این صورت هر دو شکننده خواهند بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۳۶۷.</ref> | [[امامخمینی]] همچنین در [[انتخابات]] حوزه علمیه قم در اردیبهشت ۱۳۶۸، با دفاع از عملکرد جامعه مدرسین و تشویق طلاب جوان در اقبال به آن، بیان کرد رویگردانی از جامعه مدرسین گرفتاری به مروجان [[اسلام آمریکایی]] را در پی خواهد داشت. ایشان همچنین بار دیگر با درخواست از جامعه مدرسین و طلاب انقلابی برای هماهنگ عمل کردن در امور انقلاب و تلاش برای رسیدن به نقطه وحدت، هشدار داد در غیر این صورت هر دو شکننده خواهند بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۳۶۷.</ref> |