۲۱٬۳۲۴
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ کنفرانسهای متعددی در | از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ کنفرانسهای متعددی در کشورهای اسلامی تشکیل و دربارهٔ مسائل [[جهان اسلام]] و خطر ورود عقاید جدید در [[اسلام]] بحث شد؛ چنانکه در سال ۱۳۴۴ کنفرانسی در [[مکه]] با حضور ۱۱۵ شخصیت از ۳۵ کشور اسلامی تشکیل گردید.<ref>وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۵؛ فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۲۳.</ref> گرچه پیش از آن «کنفرانس عمومی اسلامی» در [[بیتالمقدس]] و «[[جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی]]» در [[قاهره]] تشکیل شده بود که زمینهساز سازمان کنفرانس اسلامی به حساب میآیند، اما در این کنفرانس، آدم عثمان رئیسجمهور سومالی، طرحی مبنی بر لزوم تشکیل کنفرانسی متشکل از کشورهای اسلامی مطرح کرد که به تصویب رسید و از [[ملک فیصل]]، پادشاه عربستان، خواسته شد تشکیل این کنفرانس را بر عهده بگیرد.<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۲۳.</ref> [[امامخمینی]] ازجمله شخصیتهای برجسته سیاسی و دینی است که از سالها پیش از تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی ضرورت [[وحدت]] و همبستگی سران کشورهای اسلامی را درک کرده و به آنان هشدار دادهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۷۶ و ۲/۳۳، ۳۲۳.</ref> | ||
سازمان کنفرانس اسلامی که در سال ۲۸/۶/۲۰۱۱م/ ۷/۴/۱۳۹۰ش به سازمان همکاری اسلامی تغییر نام یافت،<ref>پایگاه سازمان همکاری اسلامی، www.oci.org، ۲۰۱۸/۰۵/۱۹م.</ref> در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۸ش با شرکت ۲۴ کشور در رباط پایتخت مراکش تأسیس شد<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۲۶.</ref> و مهمترین اعضای آن، [[الجزایر]]، [[اندونزی]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[عراق]]، [[عربستان]]، [[لبنان]]، [[لیبی]]، [[مراکش]] و [[مصر]] بودند.<ref>مهرداد، فرهنگ جدید سیاسی، ۱۱۶.</ref> پس از این تاریخ، کشورهای دیگری نیز به عضویت این سازمان درآمدند و سازمان دارای ۵۵ عضو شد<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۱۷.</ref> و تا سال ۱۳۹۷ تعداد اعضا به ۵۷ کشور رسیدهاست.<ref>پایگاه سازمان همکاری اسلامی، www.oci.org، ۲۰۱۸/۰۵/۱۹م.</ref> محل دبیرخانه کنفرانس سازمان اسلامی بر اساس ماده ۶، بند ۵، تا زمان آزادی بیتالمقدس، در [[جده]] است و بر اساس ماده ۶، بند ۱، دبیرخانه را دبیرکل سرپرستی میکند. وی برای یک دوره چهارساله با رأی اعضای کنفرانس تعیین میگردد. | سازمان کنفرانس اسلامی که در سال ۲۸/۶/۲۰۱۱م/ ۷/۴/۱۳۹۰ش به سازمان همکاری اسلامی تغییر نام یافت،<ref>پایگاه سازمان همکاری اسلامی، www.oci.org، ۲۰۱۸/۰۵/۱۹م.</ref> در سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۸ش با شرکت ۲۴ کشور در رباط پایتخت مراکش تأسیس شد<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۲۶.</ref> و مهمترین اعضای آن، [[الجزایر]]، [[اندونزی]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[عراق]]، [[عربستان]]، [[لبنان]]، [[لیبی]]، [[مراکش]] و [[مصر]] بودند.<ref>مهرداد، فرهنگ جدید سیاسی، ۱۱۶.</ref> پس از این تاریخ، کشورهای دیگری نیز به عضویت این سازمان درآمدند و سازمان دارای ۵۵ عضو شد<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۱۷.</ref> و تا سال ۱۳۹۷ تعداد اعضا به ۵۷ کشور رسیدهاست.<ref>پایگاه سازمان همکاری اسلامی، www.oci.org، ۲۰۱۸/۰۵/۱۹م.</ref> محل دبیرخانه کنفرانس سازمان اسلامی بر اساس ماده ۶، بند ۵، تا زمان آزادی بیتالمقدس، در [[جده]] است و بر اساس ماده ۶، بند ۱، دبیرخانه را دبیرکل سرپرستی میکند. وی برای یک دوره چهارساله با رأی اعضای کنفرانس تعیین میگردد. | ||
== اهداف و عملکرد == | == اهداف و عملکرد == | ||
از مهمترین اهداف سازمان میتوان به ریشهکنساختن [[فقر]]، بیماری و [[جهل]] در کشورهای اسلامی، پایاندادن به بهرهکشی کشورهای توسعهیافته از کشورهای در حال توسعه، انجام همکاریهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میان کشورهای اسلامی و ایجاد محیط مناسب برای این همکاریها،<ref>منصفی، سازمانهای بینالمللی، ۳۴۰.</ref> کمک به حفظ بناهای اسلامی و [[میراث فرهنگی]]،<ref>شوشتری، کاستیها و بایستههای فرهنگی جهان اسلام، ۴۰.</ref> برقراری شرایط مناسب برای مبادله میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه در زمینه صادرات مواد اولیه و واردات کالاهای صنعتی و نیز تأمین حاکمیت و کنترل کامل کشورهای در حال توسعه بر منابع طبیعی خود و همکاری و همبستگی متقابل اقتصادی میان | از مهمترین اهداف سازمان میتوان به ریشهکنساختن [[فقر]]، بیماری و [[جهل]] در کشورهای اسلامی، پایاندادن به بهرهکشی کشورهای توسعهیافته از کشورهای در حال توسعه، انجام همکاریهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میان کشورهای اسلامی و ایجاد محیط مناسب برای این همکاریها،<ref>منصفی، سازمانهای بینالمللی، ۳۴۰.</ref> کمک به حفظ بناهای اسلامی و [[میراث فرهنگی]]،<ref>شوشتری، کاستیها و بایستههای فرهنگی جهان اسلام، ۴۰.</ref> برقراری شرایط مناسب برای مبادله میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه در زمینه صادرات مواد اولیه و واردات کالاهای صنعتی و نیز تأمین حاکمیت و کنترل کامل کشورهای در حال توسعه بر منابع طبیعی خود و همکاری و همبستگی متقابل اقتصادی میان کشورهای اسلامی اشاره کرد.<ref>وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۸۳–۸۴.</ref> | ||
عملکرد سازمان کنفرانس اسلامی را میتوان به سه بخش کلی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم کرد. این سازمان در بخش سیاسی بیشتر در مسائلی مانند برخورد با مشکل [[فلسطین]] و فلسطینیان، حمایت از مسلمانان در کشورهای غیر عضو مثل [[اقلیتها]] یا پناهندگان مسلمان، تلاش برای رفع مناقشات میان کشورهای عضو، مبارزه با | عملکرد سازمان کنفرانس اسلامی را میتوان به سه بخش کلی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم کرد. این سازمان در بخش سیاسی بیشتر در مسائلی مانند برخورد با مشکل [[فلسطین]] و فلسطینیان، حمایت از مسلمانان در کشورهای غیر عضو مثل [[اقلیتهای دینی|اقلیتها]] یا پناهندگان مسلمان، تلاش برای رفع مناقشات میان کشورهای عضو، مبارزه با نژادپرستی، حمایت از نهضتهای رهاییبخش و تشکیل کمیته دوازده نفره بررسی چگونگی رویارویی با تحولات جهانی فعال بودهاست.<ref>وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۷۷–۸۳.</ref> سازمان در بخش اقتصادی نیز برای تشکیل مراکز اقتصادی منطبق با اهداف و اصول و عملکرد خاص سازمان، مانند تشکیل بانک توسعه اسلامی و برقراری نظام بازرگانی میان اعضا کوشید.<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۰۳–۱۰۶.</ref> این سازمان در بخش فرهنگی به تشکیل مراکز فرهنگی، اطلاعاتی و ورزشی، تدوین اعلامیه [[حقوق بشر]] در [[اسلام]]، ایجاد [[وحدت]] در [[تقویم هجری]] و مقابله با اهانت به ارزشهای اسلامی اقدام کردهاست.<ref>وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۹۰–۹۵.</ref> | ||
== ایران و سازمان کنفرانس اسلامی == | == ایران و سازمان کنفرانس اسلامی == | ||
اساسنامه سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۳۵۱ صورت قانونی به خود گرفت و ایران رسماً به عضویت این سازمان درآمد. یکی از اهداف عضویت ایران پیش از پیروزی انقلاب که یکی از کشورهای فعال در این سازمان بود،<ref>وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۰۱.</ref> کسب مشروعیت در میان کشورهای اسلامی بود؛ زیرا به دنبال روابط وسیع [[رژیم پهلوی]] با رژیم اشغالگر قدس و مخالفت کشورهای اسلامی با آن، جایگاه ایران آسیب دیده بود.<ref>ممدوحی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۲.</ref> | اساسنامه سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۳۵۱ صورت قانونی به خود گرفت و ایران رسماً به عضویت این سازمان درآمد. یکی از اهداف عضویت ایران پیش از پیروزی انقلاب که یکی از کشورهای فعال در این سازمان بود،<ref>وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۰۱.</ref> کسب مشروعیت در میان کشورهای اسلامی بود؛ زیرا به دنبال روابط وسیع [[رژیم پهلوی]] با [[رژیم اشغالگر قدس]] و مخالفت کشورهای اسلامی با آن، جایگاه ایران آسیب دیده بود.<ref>ممدوحی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۲.</ref> | ||
موضع ایران از آغاز تأسیس سازمان کنفرانس، در قالب چهار دوره متفاوت قابل ارزیابی است: | موضع ایران از آغاز تأسیس سازمان کنفرانس، در قالب چهار دوره متفاوت قابل ارزیابی است: | ||
# دوره توجه و مشارکت فعال: این دوره از آغاز فعالیت سازمان تا اجلاس سوم وزیران (جده ـ ۱۹۷۲م/ ۱۳۵۱ش) بود و ایران در این دوره برای تثبیت سازمان، حضوری نیرومند و فعال داشت. در این دوره | # دوره توجه و مشارکت فعال: این دوره از آغاز فعالیت سازمان تا اجلاس سوم وزیران (جده ـ ۱۹۷۲م/ ۱۳۵۱ش) بود و ایران در این دوره برای تثبیت سازمان، حضوری نیرومند و فعال داشت. در این دوره کشورهای عربی حضور چندانی در سازمان نداشتند و به عملکرد سازمان با دید [[انتقاد|انتقادگرایانه]] مینگریستند.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۲۳.</ref> | ||
# دوره کنارهگیری و رکود: این دوره، از اجلاس چهارم وزیران (لیبی ـ ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۲ش) آغاز و تا پایان عمر | # دوره کنارهگیری و رکود: این دوره، از اجلاس چهارم وزیران (لیبی ـ ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۲ش) آغاز و تا پایان عمر رژیم پهلوی ادامه داشت. در این زمان با تیرهشدن روابط کشورهای عربی با [[رژیم اسرائیل]]، این کشورها ارتباط با رژیم اشغالگر را تحریم کرده بودند؛ اما رژیم پهلوی به سبب منافع خود، روابطش را با اسرائیل قطع نکرد و همین موجب تیرهشدن روابط ایران با کشورهای عضو سازمان گردید.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۲۴–۲۲۶.</ref> | ||
# دوره چالش: این دوره از زمان [[پیروزی انقلاب اسلامی]] تا پایان [[جنگ تحمیلی]] در سال ۱۳۶۷ ادامه یافت. حضور اعضای محافظهکار در سازمان و ناتوانی سازمان در حل و فصل مسائل مربوط به جنگ ایران و [[عراق]]، سازمان را در برابر چالش دیگری قرار داد.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۲۶–۲۲۷.</ref> | # دوره چالش: این دوره از زمان [[پیروزی انقلاب اسلامی]] تا پایان [[جنگ تحمیلی]] در سال ۱۳۶۷ ادامه یافت. حضور اعضای محافظهکار در سازمان و ناتوانی سازمان در حل و فصل مسائل مربوط به جنگ ایران و [[عراق]]، سازمان را در برابر چالش دیگری قرار داد.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۲۶–۲۲۷.</ref> | ||
# دوره توجه مجدد: این دوره از زمان پایانیافتن جنگ تحمیلی آغاز شد و تاکنون (۱۳۹۸) ادامه دارد. در این دوره بسیاری از مناقشات مانند جنگ تحمیلی که باعث تیرگی روابط [[جمهوری اسلامی ایران]] با سازمان گردیده بود، خاتمه یافت و اشتراکات فکری فراوانی میان ایران و سازمان فراهم گردید. ایران در این دوره به یکی از فعالترین اعضای سازمان بدل شده و بسیاری از نشستهای سازمان در ایران برگزار میشود و حتی در سال ۱۳۷۶ با برگزاری اجلاس سران کنفرانس اسلامی در [[تهران]]، جمهوری اسلامی ایران ریاست دورهای سازمان را بر عهده گرفت.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۳۱–۲۳۳.</ref> | # دوره توجه مجدد: این دوره از زمان پایانیافتن جنگ تحمیلی آغاز شد و تاکنون (۱۳۹۸) ادامه دارد. در این دوره بسیاری از مناقشات مانند جنگ تحمیلی که باعث تیرگی روابط [[جمهوری اسلامی ایران]] با سازمان گردیده بود، خاتمه یافت و اشتراکات فکری فراوانی میان ایران و سازمان فراهم گردید. ایران در این دوره به یکی از فعالترین اعضای سازمان بدل شده و بسیاری از نشستهای سازمان در ایران برگزار میشود و حتی در سال ۱۳۷۶ با برگزاری اجلاس سران کنفرانس اسلامی در [[تهران]]، جمهوری اسلامی ایران ریاست دورهای سازمان را بر عهده گرفت.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۳۱–۲۳۳.</ref> | ||
== نقد امامخمینی به عملکرد سازمان == | == نقد امامخمینی به عملکرد سازمان == | ||
[[قرآن کریم]] مسلمانان را به وحدت و چنگزدن به ریسمان الهی فرا خواندهاست.<ref>آل عمران، ۱۰۳.</ref> از همین رو این امر همواره از خواستههای مسلمانان بوده و در سدههای اخیر نیز گروهها و شخصیتهای بسیاری برای کسب وحدت میان مسلمانان تلاش کردهاند.<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۲۲.</ref> امامخمینی راهکار برونرفت از مشکلات جهان اسلام را وحدت مسلمانان بهویژه سران کشورهای اسلامی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۴ و ۲/۳۳، ۳۵.</ref>؛ اما آرزوی ایشان برای تحقق چنین وحدتی، حتی پس از تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی نشان میدهد، تشکیل این سازمان نتوانست هدف ایشان را برآورده کند. نقد ایشان به عملکرد سازمان کنفرانس اسلامی را میتوان در دو دوره پیش از پیروزی انقلاب و پس از استقرار جمهوری اسلامی بررسی کرد: | [[قرآن کریم]] مسلمانان را به [[وحدت اسلامی|وحدت]] و چنگزدن به ریسمان الهی فرا خواندهاست.<ref>آل عمران، ۱۰۳.</ref> از همین رو این امر همواره از خواستههای مسلمانان بوده و در سدههای اخیر نیز گروهها و شخصیتهای بسیاری برای کسب وحدت میان مسلمانان تلاش کردهاند.<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۲۲.</ref> امامخمینی راهکار برونرفت از مشکلات [[جهان اسلام]] را وحدت مسلمانان بهویژه سران کشورهای اسلامی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۸۴ و ۲/۳۳، ۳۵.</ref>؛ اما آرزوی ایشان برای تحقق چنین وحدتی، حتی پس از تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی نشان میدهد، تشکیل این سازمان نتوانست هدف ایشان را برآورده کند. [[نقد]] ایشان به عملکرد سازمان کنفرانس اسلامی را میتوان در دو دوره پیش از پیروزی انقلاب و پس از استقرار جمهوری اسلامی بررسی کرد: | ||
=== پیش از انقلاب اسلامی === | === پیش از انقلاب اسلامی === | ||
امامخمینی یک سال پس از تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۳۴۹، در پیامی به مناسبت برگزاری [[مراسم حج]]، دربارهٔ این سازمان اعلام کرد زمانی سران کشورهای اسلامی در برابر [[استعمار]]، ذلیل نخواهند شد که از اختلافات داخلی پرهیز کنند و به سوی اسلام و اهداف متعالی آن گرایش یابند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳.</ref> از نظر ایشان، اختلافات سران کشورهای اسلامی مشکل فلسطین را به وجود آوردهاست و اگر مسلمانان رشد سیاسی داشته باشند و متحد و متشکل در یک صف قرار گیرند، دولتهای بزرگ استعماری نمیتوانند در کشور آنان رخنه کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳.</ref>؛ چنانکه اختلاف کلمه و سرسپردگیهای برخی از سران کشورهای اسلامی باعث شدهاست، مسلمانان با داشتن منابع طبیعی سرشار و ذخایر | امامخمینی یک سال پس از تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۳۴۹، در پیامی به مناسبت برگزاری [[مراسم حج]]، دربارهٔ این سازمان اعلام کرد زمانی سران کشورهای اسلامی در برابر [[استعمار]]، ذلیل نخواهند شد که از اختلافات داخلی پرهیز کنند و به سوی اسلام و اهداف متعالی آن گرایش یابند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳.</ref> از نظر ایشان، اختلافات سران کشورهای اسلامی مشکل فلسطین را به وجود آوردهاست و اگر مسلمانان رشد سیاسی داشته باشند و متحد و متشکل در یک صف قرار گیرند، دولتهای بزرگ استعماری نمیتوانند در کشور آنان رخنه کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۳.</ref>؛ چنانکه اختلاف کلمه و سرسپردگیهای برخی از سران کشورهای اسلامی باعث شدهاست، مسلمانان با داشتن منابع طبیعی سرشار و ذخایر گرانبها و جمعیت قابل توجه نتوانند دست استعمار و [[صهیونیسم]] را از سرزمینهای اسلامی قطع کنند و به نفوذ آنان پایان بخشند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۶۰–۴۶۱.</ref> از نظر ایشان تنها با [[فداکاری]]، پایداری و اتحاد [[دولتهای اسلامی]]، رهایی از شرّ کابوس سیاه استعمار یعنی [[اسرائیل]] امکانپذیر است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۲.</ref> و دولتهایی که به دست استعمار تشکیل میشوند، نمیتوانند جز در خدمت آنها باشند و اختلافات موجود در میان سران دولتهای اسلامی که میراث [[عصر ملوکالطوایفی]] و عصر توحش است و با دست [[بیگانگان]] برای عقب بیگانگان برای عقب نگاهداشتن ملتها ایجاد شدهاست، مجال تفکر در مصالح را از آنان گرفته و چنان روح یأس و ناامیدی در ملتها و حتی در رهبران اسلامی دمیده شده که آنان را از فکر چارهجویی نیز بازداشته است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳.</ref> | ||
[[امامخمینی]] معتقد بود زمانی که حملههای آشکار و پنهان دشمنان اسلام و تجاوزکاران بینالمللی علیه [[قرآن مجید]] و احکام رهاییبخش اسلام از هر سو بهشدت ادامه دارد، بسیاری از دولتهای کشورهای اسلامی حتی آنانی که دم از [[اسلام]] میزنند و کنفرانس اسلامی تشکیل میدهند، میخواهند این اوضاع نکبتبار در جامعه اسلامی ادامه یابد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۸۸.</ref> ایشان از ملتهای اسلامی میخواست در برابر توطئههای دشمنان بیدار باشند و به دنیا بفهمانند این اسلامی که دولتهای دستنشانده از آن دم میزنند و کنفرانس به نام وحدت اسلامی تشکیل میدهند، اسلامِ ساخته و پرداخته | [[امامخمینی]] معتقد بود زمانی که حملههای آشکار و پنهان دشمنان اسلام و تجاوزکاران بینالمللی علیه [[قرآن مجید]] و احکام رهاییبخش اسلام از هر سو بهشدت ادامه دارد، بسیاری از دولتهای کشورهای اسلامی حتی آنانی که دم از [[اسلام]] میزنند و کنفرانس اسلامی تشکیل میدهند، میخواهند این اوضاع نکبتبار در [[جامعه|جامعه اسلامی]] ادامه یابد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۸۸.</ref> ایشان از ملتهای اسلامی میخواست در برابر توطئههای دشمنان بیدار باشند و به دنیا بفهمانند این اسلامی که دولتهای دستنشانده از آن دم میزنند و کنفرانس به نام [[وحدت اسلامی]] تشکیل میدهند، اسلامِ ساخته و پرداخته سلاطین اموی و عباسی است که در برابر [[قرآن]] و آیین مقدس [[پیامبر بزرگ اسلام(ص)]] درست شدهاست. از دیدگاه ایشان، استعمارگران و آنانی که قرآن را بالای دست بلند میکردند و میگفتند تا این قرآن در میان مسلمانان حکمفرماست، نمیتوانند بر مسلمانان دست یابند، اکنون از چنین اسلام و [[اتحاد اسلامی]] پشتیبانی میکنند تا ملت اسلام را منحرف سازند و قرآن کریم را [[مهجوریت قرآن|مهجور]] کنند و راه را برای پیشبرد غرضهای شوم و هدفهای استعماری خود هموار سازند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۸۷.</ref> ایشان اعتقاد داشت کنفرانسهایی که به نام اسلام تشکیل میشوند اما هدف اسلامی ندارند و کسانی که به نام نماینده مسلمانان در این کنفرانسها شرکت میکنند، فاقد نمایندگی مردماند.<ref>امامخمینی، صحیفه، 4/360.</ref> ایشان به مسلمانان و [[دولتهای اسلامی]] یادآور میشد که نباید تنها به فکر رفاه چندروزه خود باشند، بلکه باید به فکر درمان دردهای مسلمانان باشند، زیرا هیچ کنفرانسی علاج درد نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۱.</ref> | ||
=== پس از انقلاب اسلامی === | === پس از انقلاب اسلامی === | ||
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] نیز با اینکه امامخمینی بر وحدت کشورهای اسلامی و سران آنها تأکید میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۳۸ و ۱۵/۱۶۹.</ref> عملکرد نامناسب سازمان کنفرانس اسلامی موجب شد موضع منفی ایشان در برابر این سازمان ادامه یابد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۱.</ref> و در زمان جنگ نیز تغییری پیدا نکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۹.</ref> | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] نیز با اینکه امامخمینی بر وحدت کشورهای اسلامی و سران آنها تأکید میکرد،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۳۸ و ۱۵/۱۶۹.</ref> عملکرد نامناسب سازمان کنفرانس اسلامی موجب شد موضع منفی ایشان در برابر این سازمان ادامه یابد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۱.</ref> و در زمان جنگ نیز تغییری پیدا نکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۹.</ref> | ||
در این سالها موضوعات مهمی چون [[جنگ تحمیلی]] و موضوع اسرائیل انتقاد شدید امامخمینی را به عملکرد سازمان کنفرانس اسلامی برانگیخت: | در این سالها موضوعات مهمی چون [[جنگ تحمیلی]] و موضوع اسرائیل [[انتقاد]] شدید امامخمینی را به عملکرد سازمان کنفرانس اسلامی برانگیخت: | ||
# همراهی با رژیم عراق: با آغاز تجاوز | # همراهی با رژیم عراق: با آغاز تجاوز رژیم عراق به ایران، سازمان کنفرانس اسلامی در سال ۱۳۵۹ با تشکیل اجلاس فوقالعاده در نیویورک، کمیته حسن نیت برای دستیابی به [[صلح]] تشکیل داد.<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۶۷.</ref> امامخمینی در واکنش به این تصمیم در ۲۸ [[مهر]] ۱۳۵۹، ضمن بیان اقدامات [[صدام حسین]] در ایران خاطرنشان ساخت رژیم عراق بدون هیچ دلیلی، با زیر پا نهادن تمام قوانین بینالمللی، به ایران حمله کرده و با کشتن عده زیادی از مردم، خسارتهای زیادی به [[جمهوری اسلامی ایران]] وارد کردهاست؛ از اینرو اگر دولتهایی میخواهند برای برقراری صلح کاری انجام دهند، باید با کسی که مهاجم بوده و به یک کشور اسلامی حمله کرده، بجنگند تا اینکه به امر خدا بازگردد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۸۲.</ref> | ||
در اجلاس سوم سران | در اجلاس سوم سران طائف در سال ۱۳۵۹، موضوع [[جنگ ایران و عراق]] بدون حضور ایران در دستور کار قرار گرفت.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۲۹ و ۲۳۱.</ref> صدام حسین از این خلأ استفاده کرد و در ۲۱ [[دی]] ۱۳۵۹ در اجلاس سران در طائف با سخنرانی ۸۶ دقیقهای خود، به دفاع از تجاوزات خود پرداخت.<ref>وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۰۴–۱۰۵.</ref> سازمان نیز تحت تأثیر این سخنرانی و [[تبلیغات]] رسانهها، گرایشی یکجانبه یافت و متجاوز را محکوم نکرد<ref>وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۰۷–۱۰۸.</ref> و در قطعنامه مستقلی که دربارهٔ آن به تصویب رساند، بدون درخواست برای عقبنشینی به مرزهای بینالمللی، از طرفین خواست که آتشبس فوری را بپذیرند.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۲۹–۲۳۰.</ref> کمیته صلح سازمان نیز از دو طرف درگیری خواست تا پیشنهادهای خود را در مورد آتشبس بیان کنند.<ref>وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۰۷–۱۰۸.</ref> | ||
امامخمینی با اشاره به توطئه برخی کشورهای عضو سازمان در این اجلاس برای ایجاد اختلاف میان [[شیعیان]] و [[اهل سنت]] ایران، یادآور شد اگر دشمنان بتوانند با قوای نظامی به ایران حمله میکنند و اگر نتوانند با تبلیغات سوء در داخل کشور، میان مسلمانان اختلاف میاندازند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۱.</ref>؛ از اینرو ایشان از برادران شیعه و سُنی میخواست هوشیار باشند و اگر دیدند کسانی در میان آنان فتنهانگیزی میکنند، آگاه باشند که این همان نقشه سران کنفرانسی است که برخی از سران فاسدش، نقشه شوم آن را کشیدهاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۱.</ref> ایشان در واکنش به سخنرانی صدام حسین و سکوت سران، سخنان وی را سرپوشی بر جنایات رژیم عراق دانست و توجه داد که صدام با این کار ضمن ساختن تصویری دلسوز از خود برای جهان عرب، همه جنایاتی را که بر کشور و ملت ایران روا داشته، به صورت کاری پرفایده برای اسلام و عربها جلوه داد و برخی سران عرب که در این راه همراه صدام بودند، بر آن مهر تأیید زدند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۵.</ref> امامخمینی با توجه به حدیث نبوی که فرد بیاعتنا به امور مسلمانان را مسلمان نمیداند،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۶۴.</ref> سران کنفرانس اسلامی را در شمار مسلمانان واقعی نمیدانست و اسلامیبودن آنان را تنها یک ادعا میخواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۳۷.</ref> | امامخمینی با اشاره به توطئه برخی کشورهای عضو سازمان در این اجلاس برای ایجاد اختلاف میان [[شیعیان]] و [[اهل سنت]] ایران، یادآور شد اگر دشمنان بتوانند با قوای نظامی به ایران حمله میکنند و اگر نتوانند با تبلیغات سوء در داخل کشور، میان مسلمانان اختلاف میاندازند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۱.</ref>؛ از اینرو ایشان از برادران شیعه و سُنی میخواست هوشیار باشند و اگر دیدند کسانی در میان آنان فتنهانگیزی میکنند، آگاه باشند که این همان نقشه سران کنفرانسی است که برخی از سران فاسدش، نقشه شوم آن را کشیدهاند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۱.</ref> ایشان در واکنش به سخنرانی صدام حسین و سکوت سران، سخنان وی را سرپوشی بر جنایات رژیم عراق دانست و توجه داد که صدام با این کار ضمن ساختن تصویری دلسوز از خود برای جهان عرب، همه جنایاتی را که بر کشور و ملت ایران روا داشته، به صورت کاری پرفایده برای اسلام و عربها جلوه داد و برخی سران عرب که در این راه همراه صدام بودند، بر آن مهر تأیید زدند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۵.</ref> امامخمینی با توجه به [[حدیث|حدیث نبوی]] که فرد بیاعتنا به امور مسلمانان را مسلمان نمیداند،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۶۴.</ref> سران کنفرانس اسلامی را در شمار مسلمانان واقعی نمیدانست و اسلامیبودن آنان را تنها یک ادعا میخواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۳۷.</ref> | ||
پس از درخواست سازمان از ایران و عراق برای دادن پیشنهادها برای صلح، اعضای هیئت بررسی جنگ متشکل از چند تن از سران کشورهای اسلامی، به ریاست | پس از درخواست سازمان از ایران و عراق برای دادن پیشنهادها برای صلح، اعضای هیئت بررسی جنگ متشکل از چند تن از سران کشورهای اسلامی، به ریاست حبیب شطی دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی برای ترغیب ایران به آتشبس وارد ایران شدند و با امامخمینی دیدار کردند.<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۶۸–۱۶۹؛ وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۰۸.</ref> ایشان در این دیدار در ۱۰ اسفند ۱۳۵۹، ضمن برشمردن ادله تجاوز صدام به ایران، به این افراد توصیه کرد بیطرف و بدون غرض موضوع جنگ را بررسی و متجاوز را تنبیه کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۶۳–۱۶۵؛ وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۰۸.</ref> سپس ایران پیشنهادها و درخواست خود را مبنی بر اعلام متجاوز و عقبنشینی عراق از خاک ایران در نخستین سفر کمیته حُسن نیت به [[تهران]] در ۱۲ اسفند ۱۳۵۹ اعلام کرد.<ref>فوزی، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۶۸–۱۶۹؛ وزارت امور خارجه، سازمان کنفرانس اسلامی، ۱۰۸.</ref> | ||
از سوی دیگر، امامخمینی تأکید میکرد ملت ایران از بعضی | از سوی دیگر، امامخمینی تأکید میکرد ملت ایران از بعضی سران کشورهای اسلامی که دیروز در جنایات [[محمدرضا پهلوی]] شریک بودند و امروز در جنایات صدام حسین شریکاند و از خود صدام، توقع ندارند که در کنفرانس طائف حرفهایی علیه ایران بیان نکنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۰.</ref>؛ اما به کنفرانس طائف هشدار داد نباید ساکت بنشینند و فکر کنند تنها ملت ایران از حکومت عراق متنفر است، بلکه ملت عراق از حکومت خود بیشتر تنفر دارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۶۳–۱۶۴.</ref> ایشان سران کشورهای اسلامی را به سبب عملکردشان در قبال مسلمانان، در پیشگاه خدا و ملتها مسئول میدانست و آنان را پاسخگوی خونهای به ناحق ریخته مسلمانان میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۷۸–۳۸۲.</ref> ایشان به دولتهای وابسته منطقه تذکر میداد همین کنفرانسهای بیمحتوا و اعلامیههای توخالی و حمایتهای بیاساس از رژیم متجاوز عراق میتواند منجر به غرقشدن خودشان و گرفتارشدن به [[عذاب دنیا]] و [[عذاب آخرت|آخرت]] شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۴۲.</ref> | ||
# اشغالگری اسرائیل: امامخمینی برگزاری جلسات کنفرانسهای اسلامی را راهی برای شناسایی اسرائیل غاصب و بازکردن دست [[ابرقدرتها]] بهویژه [[آمریکا]] در منطقه و درون کشورهای اسلامی و چپاول ذخایر مسلمانان میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۱.</ref> همچنین از عملکرد این سازمان در بازگرداندن مصر در چهارمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی در | # اشغالگری اسرائیل: امامخمینی برگزاری جلسات کنفرانسهای اسلامی را راهی برای شناسایی اسرائیل غاصب و بازکردن دست [[ابرقدرتها]] بهویژه [[آمریکا]] در منطقه و درون کشورهای اسلامی و چپاول ذخایر مسلمانان میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۱.</ref> همچنین از عملکرد این سازمان در بازگرداندن مصر در چهارمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی در کازابلانکا در ژانویه ۱۹۸۴م، به جمع اعضای این سازمان (پس از اخراج به دلیل [[معاهده کمپ دیوید]]) انتقاد کرد و این کار را راه حلی برای پاککردن عقدههای سران [[مصر]]، [[مراکش]] و [[اردن]] دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۳۰.</ref> ایشان ضمن [[انتقاد]] از عملکرد سازمان کنفرانس اسلامی دربارهٔ خارجشدن مبارزه صوری و ظاهری با اسرائیل از دستور کار جلسات سازمان، این عمل را به سبب نداشتن غیرت و حمیت اسلامی و عربی دانست و آن را معامله کثیف سیاسی و شرمآور خواند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۸۱.</ref> ایشان اعتقاد داشت علت سکوت و [[خضوع و خشوع|خضوع]] سران کنفرانس اسلامی در برابر متجاوزان، [[حب نفس]] و [[حب قدرت]] و ریاست است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۸–۴۵۹.</ref> و تلاش سران این کشورها در قالب کنفرانسها در راهی جز شناسایی اسرائیل غاصب نیست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۱–۳۴۲.</ref> | ||
# سایر مواضع: در سالهای پایانی حیات امامخمینی موضوع اهانتکنندگان به ارزشهای اسلامی باعث شد سازمان قطعنامهای به دنبالهروی از نظر امامخمینی صادر کند. موضع مقابله با اهانتکنندگان به ارزشهای اسلامی، در سازمان از زمانی آغاز شد که امامخمینی [[حکم ارتداد سلمان رشدی]] نویسنده [[کتاب آیات شیطانی]] را در ۲۵ | # سایر مواضع: در سالهای پایانی حیات [[امامخمینی]] موضوع اهانتکنندگان به ارزشهای اسلامی باعث شد سازمان قطعنامهای به دنبالهروی از نظر امامخمینی صادر کند. موضع مقابله با اهانتکنندگان به ارزشهای اسلامی، در سازمان از زمانی آغاز شد که امامخمینی [[حکم ارتداد سلمان رشدی]] نویسنده [[کتاب آیات شیطانی]] را در ۲۵ آذر ۱۳۶۷ صادر کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۶۳.</ref> {{ببینید|سلمان رشدی}} و با پیگیریهای [[جمهوری اسلامی ایران]] اعضای سازمان کنفرانس اسلامی با این حکم همراهی کردند.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۳۱.</ref> همچنین در اجلاس نوزدهم وزرای خارجه سازمان ([[قاهره]] ـ ۱۹۹۰م)، به موضوع سلمان رشدی در قالب قطعنامهای مستقل توجه شد.<ref>آقایی، ایران و سازمانهای بینالمللی، ۲۳۱.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |