۲۱٬۳۲۴
ویرایش
جز (added Category:مقالههای آماده ارزیابی using HotCat) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''ابرقدرتها'''، کشورهای دارای قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی برتر در جهان. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
ابرقدرت کشوری است که به سبب برخورداری از نیروی نظامی و اقتصادی بیشتر، قدرت برتر و مسلط شناخته | ابرقدرت کشوری است که به سبب برخورداری از نیروی نظامی و اقتصادی بیشتر، قدرت برتر و مسلط شناخته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۱۴.</ref> اصطلاح ابرقدرت نخستین بار در سال ۱۹۴۴م/ ۱۳۲۳ش در کتابی به همین نام از سوی «[[ویلیام فاکس]]» برای اشاره به دو ابرقدرت بزرگ نظامی و سیاسی جهان، یعنی [[آمریکا]] و اتحاد جماهیر شوروی سابق بهکار رفت و از آنجاکه [[شوروی]] هرگز از دیدگاه اقتصادی ابرقدرت نبود، اصطلاح ابرقدرت اقتصادی برای [[اتحادیه اروپا]] و [[ژاپن]] بهکار میرفت.<ref>علیبابایی، فرهنگ روابط، ۴.</ref> ابرقدرتها به دلیل ویژگیهای برتر ازجمله تسلط بر منابع جهان و سازمانهای تصمیمساز بینالمللی، خطوط کلی [[نظام بینالملل]] را ترسیم میکنند و سیاستگذاران کشورهای دیگر، نوعاً تصمیمات خود را بر مبنای شاخصهای مرتبط با این خطوط میگیرند.<ref>کاظمی، روابط بینالملل، ۷۷–۷۸.</ref> نظام بینالملل همواره از قدرتهای بزرگ تأثیر پذیرفته و تغییر ابرقدرتها نظم جدیدی را بر آن استوار کردهاست<ref>جهانبین، دیدگاههای جهانی امامخمینی، ۹۰.</ref>؛ چه زمانی که [[مصر]]، [[ایران]] و [[روم باستان]] قدرتهای برتر بودند<ref>علیبابایی، فرهنگ سیاسی، ۶۳–۶۴.</ref> و چه در دوران جدید که کشورهای اروپایی و پس از [[جنگ جهانی دوم]]، شوروی و آمریکا ابرقدرت شدند.<ref>علیبابایی، فرهنگ سیاسی، ۶۴.</ref> | ||
در طول تاریخ، منطقه [[خاورمیانه]] و [[خلیج فارس]] به دلیل اهمیت ژئواستراتژیک و ژئوپولتیک، همواره کانون توجه | در طول تاریخ، منطقه [[خاورمیانه]] و [[خلیج فارس]] به دلیل اهمیت ژئواستراتژیک و ژئوپولتیک، همواره کانون توجه قدرتهای بزرگ بودهاست و ابرقدرتها میکوشیدند دامنه نفوذ خود را در این منطقه گسترش دهند.<ref>ابوغزاله، جنگ ایران و عراق، ۲/۲۹.</ref> پس از جنگ جهانی دوم وجود بخش عظیمی از منابع انرژی دنیا در این منطقه، بازار بزرگ برای تسلیحات و کالاهای ابرقدرتها و اهمیت آن در رقابت ایدئولوژیک میان قدرتها، موجب توجه بیشتر آنان به خاورمیانه و خلیج فارس شد.<ref>ایزدی، درآمدی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۹۳–۹۴؛ ابوغزاله، جنگ ایران و عراق، ۲/۳۲–۳۳.</ref> ایران نیز در جایگاه دومین کشور بزرگ منطقه خاورمیانه و خلیج فارس با موقعیت خاص ژئوپولتیک<ref>اسدی، خلیج فارس و مسائل آن، ۲۱۶.</ref> از اهمیت فراوانی برای ابرقدرتها برخوردار بودهاست؛ بر این اساس آنان برای تأمین منافع خود نقش پررنگی در تحولات داخلی ایران ایفا کردند.<ref>اطاعت، جاذبههای ژئوپولیتیک ایران، ۵۹–۶۰.</ref> | ||
رقابت | رقابت قدرتهای خارجی در ایران از سال ۱۷۹۸م/ ۱۱۷۷ش، با اعزام هیئتی از سوی «[[ناپلئون]]» پادشاه فرانسه به ایران آغاز شد و سپس با مداخله روسها و تحمیل قراردادهای ننگین بر ایران و سپس با نفوذ [[انگلستان]] و به دست آوردن امتیازات گوناگون نفتی و غیرنفتی از ایران ادامه یافت.<ref>غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۱۹۱–۱۹۲/۲۴–۲۶.</ref> قدرتهای بیگانه در سالیان بعد نیز همچنان در امور ایران دخالت میکردند و برکناری [[رضاشاه پهلوی]] و انتخاب [[محمدرضا شاه]] به پادشاهی در دوران اشغال کشور در زمان جنگ جهانی دوم به دست [[متفقین]] و [[کودتای بیستوهشتم مرداد ۱۳۳۲]] از آن جمله است.<ref>غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۱۹۳–۱۹۴/۱۱۵–۱۱۸.</ref> شکلگیری نظام دوقطبی در سطح بینالملل و جنگ ایدئولوژیک میان دو ابرقدرت شرق و غرب، موجب شد هر یک از آنان در صدد جذب ایران به سوی خود برآیند. ضمن اینکه منابع نفتی و خام ایران و زمینههای سرمایهگذاری در ایران از حوزههای مورد علاقه ابرقدرتها در خاک ایران بود.<ref>اطاعت، جاذبههای ژئوپولیتیک ایران، ۶۹.</ref> | ||
[[امامخمینی]] با توجه به برنامه ابرقدرتها برای گسترش سلطه خود بر تمام جهان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۷۶؛ ۱۲/۳۱۸ و ۱۸/۲۰۶.</ref> تمام برنامهها و شعارهای آنان همچون حقوق بشر و امنیت را در راستای سلطه بر ملتهای ضعیف میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۵۱۸.</ref> ایشان معتقد بود ابرقدرتها بهویژه امریکا{{ببینید|متن=ببینید|امریکا}} و شوروی، {{ببینید|متن=ببینید|شوروی}} جهان را به دو بخش آزاد تقسیم کردهاند که هیچ حد و مرز و قانونی نمیشناسد و یک قرنطینه سیاسی | == رابطه سلطهآمیز ابرقدرتها با جهان اسلام == | ||
[[امامخمینی]] با توجه به برنامه ابرقدرتها برای گسترش سلطه خود بر تمام جهان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۷۶؛ ۱۲/۳۱۸ و ۱۸/۲۰۶.</ref> تمام برنامهها و شعارهای آنان همچون حقوق بشر و امنیت را در راستای سلطه بر ملتهای ضعیف میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۵۱۸.</ref> ایشان معتقد بود ابرقدرتها بهویژه امریکا{{ببینید|متن=ببینید|امریکا}} و شوروی، {{ببینید|متن=ببینید|شوروی}} جهان را به دو بخش آزاد تقسیم کردهاند که هیچ حد و مرز و قانونی نمیشناسد و یک قرنطینه سیاسی پدیدآوردهاند که ملتها در آن حق حیات و اظهار نظر ندارند. آنان به وسیله عوامل اجرایی و حاکمان تحمیلشده، منافعشان را دنبال میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۷۹.</ref> ایشان با توجه به برنامه [[اسلام]] برای هدایت فکری و عملی انسانها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۱.</ref> و دستور [[قرآن کریم]] بر نپذیرفتن سلطه [[کافران]] بر [[مؤمنان]]،<ref>نساء، ۱۴۱.</ref> سلطهجویی ابرقدرتها بر جهان و بهویژه [[کشورهای اسلامی]] و مسلمانان را خلاف آموزههای الهی و حرکت [[پیامبران(ع)]] قلمداد میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۰۷.</ref> و معتقد بود اگر سلطهجویی و چیرگی آنان موجب ناتوانی [[امت اسلام]] شود، بر مسلمانان واجب است از این روابط پرهیز کنند و ایشان این رابطه را [[حرام]] میدانست.<ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱–۴۶۳.</ref> | |||
امامخمینی گرفتاری کشورهای اسلامی را از | امامخمینی گرفتاری کشورهای اسلامی را از ابرقدرتها میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۷۹–۸۰.</ref> و به مسلمانان سفارش میکرد برای بازپسگرفتن حق خود با قیام و ایستادگی در برابر ابرقدرتها، دست آنان را از کشورهای اسلامی کوتاه کنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۴۴۴؛ ۱۲/۱۳۶، ۱۴۷ و ۲۱/۱۲۰–۱۲۱.</ref> ایشان مهمترین راهکار برای قطع سلطه ابرقدرتهای مستکبر را وحدت میان مسلمانان میدید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۹۴.</ref> و معتقد بود با توجه بهاندوختههای مادی و معنوی جهان اسلام، اگر مسلمانان با کنار نهادن اختلافات، متحد شوند، به ابرقدرتی تبدیل خواهند شد که مانع سلطه ابرقدرتها بر [[جهان اسلام]] میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۸۲.</ref> ایشان با تأکید بر اینکه ابرقدرتها با تأکید بر [[ملیگرایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۳–۴۴۴.</ref> و شکاف میان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۱–۳۸۲.</ref> در پی اختلافافکنی میان مسلمانان هستند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۴۹–۳۵۰ و ۱۸/۴۲۴.</ref> جامعیت اسلام را راه رهایی افراد گرفتار از چنگال ابرقدرتها معرفی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۱۹.</ref> | ||
امامخمینی جدایی | امامخمینی جدایی حکومتها از ملتها و اختلافهای میان دولتهای اسلامی را از علتهای ضعف مسلمانان در برابر قدرتهای بزرگ برمیشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۸۶–۴۸۷ و ۱۱/۹۵، ۱۶۳.</ref> و معتقد بود وابستگی برخی دولتهای اسلامی به قدرتهای بزرگ، عامل این جدایی است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸۲–۲۸۳.</ref> و راه حل مسئله، قیام ملتهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۷۲–۷۵ و ۱۵/۳۱۵–۳۱۷.</ref> از دیدگاه ایشان آنچه موجب هراس مسلمانان از ابرقدرتها میشود و آنان را از قیام بازمیدارد، تبلیغات دامنهداری است که ابرقدرتها را آسیبناپذیر نشان میدهد و پیشرفت کشورهای ضعیف را منوط به وابستگی به ابرقدرتها معرفی میکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۵ و ۱۲/۱۰۸–۱۱۱.</ref> ایشان باور داشت خطر ابرقدرت شرق، کمتر از غرب نیست و هر دو کمر به نابودی ملتهای مستضعف بستهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۰۲.</ref> و رفع خطر و خروج از سلطه همه ابرقدرتها را نیازمند بیداری مسلمانان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۱۸–۳۱۹.</ref> و طرحریزی سران کشورهای اسلامی برای تماس بیشتر با یکدیگر و بیدارکردن ملتهای محروم<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۴۲–۳۴۳.</ref> میدانست. ایشان با تأکید بر ترس ابرقدرتها از اسلام، از مسلمانان میخواست با تمسک به قدرت اسلام، هراسی از ابرقدرتها به خود راه ندهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۰ و ۱۹/۳۱۹–۳۲۰.</ref> | ||
امامخمینی اشغال [[ | امامخمینی اشغال [[بیتالمقدس|قبله اول مسلمانان]] به دست [[اسرائیل]] را از مصیبتهای بزرگی میدانست که از سوی ابرقدرتها بر همه مسلمانان وارد شدهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۳۷ و ۱۰/۱۵۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|فلسطین}}؛ از اینرو با نامگذاری آخرین جمعه [[ماه رمضان]] به نام «روز قدس» این روز را روز مقابله مسلمانان با ابرقدرتها معرفی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۷۶–۲۷۸.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|روز جهانی قدس}} ایشان وظیفه [[انقلاب اسلامی]] را ارائه الگوی مقاومت در برابر ابرقدرتها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۳۶–۳۳۷ و ۱۷/۳۳۰.</ref> و آگاهکردن مسلمانان جهان از ستمی اعلام میکرد که ابرقدرتها بر آنان وارد میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۷۲–۲۷۳ و ۱۵/۲۴۰.</ref> | ||
ترس از [[کمونیسم]] و ابرقدرت شرق و همبستگی با ابرقدرت غرب، نمایی از وضعیت [[رژیم پهلوی]] در برخورد با | == رابطه ابرقدرتها با رژیم پهلوی == | ||
امامخمینی در واکنش به روابط رژیم پهلوی با | ترس از [[کمونیسم]] و ابرقدرت شرق و همبستگی با ابرقدرت غرب، نمایی از وضعیت [[رژیم پهلوی]] در برخورد با ابرقدرتها بود.<ref>ازغندی، روابط خارجی ایران، ۹.</ref> برای محمدرضا پهلوی، امنیت، مهمترین اصل در [[سیاست]] بود. او بزرگترین خطر برای امنیت ایران را از جانب قدرتهای امپریالیستی (به نظر وی، شوروی) میدانست؛ از اینرو برای تأمین امنیت کشور در برابر ابرقدرت شرق، به ابرقدرت غرب تمایل یافت<ref>ازغندی، روابط خارجی ایران، ۴۴–۴۵.</ref> و در این راستا، افزون بر دادن امتیازات اقتصادی به غرب و بستن پیمان نظامی با آنان،<ref>ازغندی، روابط خارجی ایران، ۴۷.</ref> پیرو سیاستهای جهانی آمریکا نیز شد.<ref>ازغندی، روابط خارجی ایران، ۵۸.</ref> این وضعیت، ناخرسندی گروههای گوناگون سیاسی و مردم از سیاست خارجی پهلوی را در پی داشت.<ref>رمضانی، چارچوبی تحلیلی، ۵۸.</ref> | ||
امامخمینی در واکنش به روابط رژیم پهلوی با ابرقدرتها، بارها از تلاش محمدرضا پهلوی و حاکمان پیش از او برای گسترش سلطه قدرتهای بزرگ بر مردم و اندوختههای کشور سخن گفته بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۹–۳۷۰؛ ۴/۱۳–۱۴ و ۱۸/۱۸۹.</ref> و هدف بیگانگان از رابطه با رژیم پهلوی را اجرای نقشههای خود، غارت افتخارات تاریخی، منابع و ثروت ایران میدانست<ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۲۴.</ref> و هدف نهضت اسلامی مردم ایران را کوتاهکردن دست ابرقدرتها بیان میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۹۶–۴۹۷، ۵۱۱ و ۵/۹۷.</ref> ایشان باور داشت ابرقدرتها برای حل بحرانهای خود در پی نابودی کشورهای زیر سلطه هستند و برای فریب افکار عمومی، مبارزههای حقطلبانه و ترقیخواهانه آنان را محافظهکارانه جلوه میدهند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۶۰.</ref> ایشان حمایت ابرقدرتها از پهلوی را در راستای تأمین منافع آنان میدانست و معتقد بود همین حمایتها موجب کشتار مردم و ناآرامیها شده و تا این حمایتها برقرار است، وضعیت ناآرام کشور تداوم دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۹۴، ۴۱۵ و ۵/۳۸۴، ۴۳۸.</ref> و اصلاح امور کشور، در گروی برکناری [[محمدرضا پهلوی]] از حکومت و قطع دست ابرقدرتهاست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۲۵، ۴۰۷ و ۵۱۱.</ref> و این مهم به اعتقاد ایشان با خواست و اراده [[ملت]] که از هر قدرتی برتر است، دستیافتنی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۵۲۳؛ ۴/۱۵۶ و ۱۴/۲۴.</ref> ایشان با تأکید بر قدرت اسلام که قدرتی فراتر از قدرت مادی ابرقدرتهاست، مجهزبودن نهضت به این قدرت را موجب پیروزی آن میدید<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۹۰ و ۷/۱۹۲.</ref> و معتقد بود آنچه عامل وابستگی رژیم پهلوی به ابرقدرتها شد، بیتعهدی پهلوی به اسلام بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۵.</ref> | |||
[[امامخمینی]] با توجه به اوضاع حاکم بر [[ایران]]، شعارهای حقوق بشری قدرتهای بزرگ و نهادهای بینالمللی ساخته آنان را در راستای بلعیدن ملتهای ضعیف | [[امامخمینی]] با توجه به اوضاع حاکم بر [[ایران]]، شعارهای حقوق بشری قدرتهای بزرگ و نهادهای بینالمللی ساخته آنان را در راستای بلعیدن ملتهای ضعیف میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۵۱۸–۵۱۹ و ۸/۵۶، ۸۲–۸۳.</ref> و سکوت آنان در برابر کشتارها و جنایتهای رژیم پهلوی را شاهد و دلیلی بر این مدعا میآورد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۵۳.</ref> ایشان دربارهٔ وضعیت منطقه و مداخله ابرقدرتها در آن-ضمن رد دخالت قدرتهای بزرگ-بر حفظ امنیت منطقه با تلاش مشترک کشورهای منطقه تأکید داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۰۹.</ref> | ||
در اندیشه امامخمینی و انقلاب اسلامی، تقابل و تضاد با نظام حاکم بر [[روابط بینالملل]]، از اصولی بود که به صورت شعار «نه شرقی، نه غربی» و یک سیاست آشکار، تجلی یافت<ref>محمدی، بازتاب جهانی، | == رابطه ابرقدرتها با انقلاب و نظام اسلامی == | ||
در اندیشه امامخمینی و انقلاب اسلامی، تقابل و تضاد با نظام حاکم بر [[روابط بینالملل]]، از اصولی بود که به صورت شعار «نه شرقی، نه غربی» و یک سیاست آشکار، تجلی یافت<ref>محمدی، بازتاب جهانی، ۹۲–۹۳.</ref>؛ از اینرو ایشان چه پیش و چه پس از پیروزی انقلاب، به نفی ابرقدرتهای مسلط جهانی میپرداخت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۲۰ و ۱۲/۲۰۲.</ref> ابرقدرتهای وقت، یعنی [[شوروی]] و [[آمریکا]] در ظاهر انقلاب ایران را به رسمیت شناختند<ref>منصوری، ۲۱۱–۲۱۲؛ علیبابایی، تاریخ سیاست، ۱۲۰.</ref>؛ ولی آشتیناپذیری انقلاب اسلامی با کمونیسم از یکسو و مبارزه با سلطه ابرقدرت غرب از سوی دیگر،<ref>اطاعت، جاذبههای ژئوپولیتیک ایران، ۷۰–۷۱.</ref> موجب شد هیچکدام از ابرقدرتها به وقوع انقلاب راضی نباشند و این امر، اثباتکننده تاثیرناپذیری انقلاب اسلامی از قدرتهای جهانی و ضدیت آن با ابرقدرتها بود.<ref>کاتم، واکنشهای آمریکا و اتحاد شوروی، ۲۱۴–۲۱۵.</ref> از سوی دیگر، گسترش موج انقلاب اسلامی، منافع دو ابرقدرت شرق و غرب را به خطر میانداخت؛ ولی توان دخالت در روند انقلاب را نداشتند و مداخله هر یک از آنان، توازن کلی شرق و غرب در منطقه را برهم میزد؛ بنابراین هر گونه کنش عملی در برابر تحولات ایران، با هشدار و واکنش ابرقدرت دیگر روبهرو میشد.<ref>هرمن، نقش ایران در ادراکات و سیاستهای اتحاد جماهیر شوروی، ۶۶.</ref> امامخمینی نیز با تأکید بر این نکته، در پاسخ به پرسش امکان مداخله ابرقدرتها در امور ایران-ضمن منتفی دانستن آن-بروز چنین مداخلهای را زمینهساز [[جنگ جهانی]] دیگری میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۲۶–۱۲۸، ۳۴۵ و ۱۱/۱۶۴.</ref> و بر آن بود که مسئله ایران، با مداخله ابرقدرتها حل نمیشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۴۴–۱۴۵.</ref> ایشان در روزهای پایانی حکومت پهلوی وحدت و ایمان را رمز پیروزی و غلبه بر ابرقدرتها و قطع نفوذ ابرقدرتها شمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۷۷، ۵۰۳–۵۰۴ و ۶/۱۷۸.</ref> و یکی از ویژگیهای دولت آینده را دستیابی به [[استقلال]] و قطع [[وابستگی]] از طریق قطع نفوذ ابرقدرتها برشمرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۸۱، ۴۱۱ و ۶/۳۰۹.</ref>؛ همچنین تأکید کرد که اجازه مداخله در امور ایران را به ابرقدرتها داده نمیشود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۹۱.</ref> و برقراری روابط حسنه با آنان، مشروط به دخالت نکردن آنان است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۸۰ و ۴۱۹–۴۲۰.</ref> | |||
امامخمینی با | امامخمینی با تأکید بر [[ایمان]]، [[وحدت کلمه]] و اتکا به [[قرآن]] و [[اسلام]] به عنوان رمز پیروزی بر رژیم پهلوی و غلبه بر ابرقدرتهای حامی آن،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۵، ۵۱۶؛ ۷/۱۸، ۹۷؛ ۱۳/۳۹۹ و ۱۹/۴۰۸.</ref> بزرگی انقلاب ایران را در این میدانست که مردم با ایستادگی در برابر ابرقدرتها، رژیمی را سرنگون کردند که از حمایت همه قدرتهای جهانی برخوردار بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹۷–۹۸ و ۸/۲۰۹.</ref> ایشان پیروزی انقلاب را موجب شکست سیطره ابرقدرتها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۸۴.</ref> و سیلیخوردن آنان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۹۷ و ۱۷/۲۴۳.</ref> میدانست و معتقد بود این مسئله به رویارویی آنان با انقلاب ایران و تلاش برای شکست آن میانجامد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹۹–۱۰۰.</ref> از نظر ایشان، راه مقابله با این وضعیت، نهراسیدن از ابرقدرتهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۲؛ ۱۳/۱۰۶ و ۱۹/۴۶۹–۴۷۰.</ref> ایشان خروج ملت ایران از فشار ابرقدرتها در پی پیروزی انقلاب را نشانه برترییافتن ملت میدانست و معتقد بود این مسئله زمینه را برای گسترش و پیشبرد مکتب اسلام و [[صدور انقلاب]] فراهم آوردهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۲۹.</ref> | ||
از دیدگاه امامخمینی طرفداری ابرقدرتها از سردمداران محکوم به اعدام نظام پهلوی و مخالفت با | از دیدگاه امامخمینی طرفداری ابرقدرتها از سردمداران محکوم به اعدام نظام پهلوی و مخالفت با اعدامها در قالب شعارهای حقوق بشری و نهادهای مربوط به آن<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۵۹–۴۶۰ و ۱۸/۴۶۹.</ref> و حمایت از برخی گروههای سیاسی برای ایجاد ناآرامی در کشور<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۷۰، ۸۱؛ ۹/۹۷ و ۱۵/۳۳۲.</ref> بههدف فشار بر نظام و حتی براندازی [[نظام جمهوری اسلامی]] بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۹–۱۱، ۱۷ و ۲۰.</ref> ایشان با تأکید بر وابستگی گروههای [[ضدانقلاب]] به ابرقدرتها،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۶۸؛ ۱۲/۸۰ و ۱۷/۱۰۹.</ref> اقدامات خرابکارانه آنان را توطئهای داخلی برای بازگرداندن سلطه ابرقدرتها میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۱۱.</ref> و معتقد بود آنان عامل ابرقدرتها هستند و رد پای قدرتهای بزرگ در کارهای تروریستی این گروهها دیده میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۹۵ و ۱۵/۲۵۷.</ref> | ||
از | == قطع وابستگی از ابرقدرتها == | ||
از دغدغههای مهم [[امامخمینی]] پس از پیروزی انقلاب، ادامه وابستگی کشور به ابرقدرتها بود و در این زمینه وابستگی فکری را مهمتر و سرچشمه وابستگیهای دیگر میدانست و بر استقلال فکری و فرهنگی به عنوان نخستین گام استقلال در ابعاد دیگر تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۱۶؛ ۱۰/۵۲ و ۱۵/۴۳۲.</ref> ایشان معتقد بود تسلیم ابرقدرتها شدن ممکن است امنیت و رفاه ظاهری را تأمین کند؛ ولی استقلال، [[آزادی]] و [[شرافت]] را از میان میبرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۵.</ref> از دیدگاه ایشان قطع وابستگی، نیازمند تداوم مبارزه،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴۷، ۲۲۲؛ ۱۶/۱۳۰ و ۲۰/۱۹۹.</ref> تحمل رنج و زحمت و هوشیاری در برابر توطئهها<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۵۵–۵۶.</ref> است؛ همچنانکه تندادن به وابستگی و سازش با ابرقدرتها نتیجهای جز خودباختگی و خیانت به اسلام دربر ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴۸.</ref> | |||
امامخمینی [[تحریم]] و [[محاصره اقتصادی]]، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۴۴؛ ۱۳/۴۶۵ و ۱۸/۳۳۰.</ref> ایجاد [[تفرقه]] و اختلاف، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۳۵ و ۱۴/۳۰، ۷۴.</ref> انحراف در دانشگاهیان و جوانان، <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/ | امامخمینی [[تحریم]] و [[محاصره اقتصادی]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۴۴؛ ۱۳/۴۶۵ و ۱۸/۳۳۰.</ref> ایجاد [[تفرقه]] و اختلاف،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۳۵ و ۱۴/۳۰، ۷۴.</ref> انحراف در دانشگاهیان و جوانان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲–۳ و ۱۵/۲۴۴.</ref> تبلیغات علیه جمهوری اسلامی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۹؛ ۱۴/۵۳ و ۱۵/۳۴۸.</ref> و ایجاد ناآرامی و توطئه در کشور<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۳۶–۴۳۷ و ۱۵/۲۶–۲۷.</ref> را از اقدامات ابرقدرتها برای رویارویی با انقلاب اسلامی میدانست و معتقد بود ازجمله راههای جلوگیری از تعدی به انقلاب از سوی آنان، پیروی از روحانیون و حکومت اسلامی،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۸۷–۱۸۸.</ref> توجه به [[معنویت]] و [[شهادتطلبی]]،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۷.</ref> [[سادهزیستی]] و پرهیز از تعلق خاطر به مال و مقام<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۷۱.</ref> است. | ||
در پیشگرفتن سیاست «نه شرقی، نه غربی» در سیاست خارجی [[جمهوری اسلامی ایران]]، اقدامی در مخالفت برخی با موازین ناعادلانه حاکم بینالمللی و سیاست خارجی موجود<ref>علیخانی، مواضع و عملکرد نظام بینالملل، ۱۶۵.</ref> و سیاستی تهاجمی، فعال و پویا بر ضد دو ابرقدرت شرق و غرب<ref>محمدی، سیاست خارجی، ۴۸.</ref> قلمداد | در پیشگرفتن سیاست «نه شرقی، نه غربی» در سیاست خارجی [[جمهوری اسلامی ایران]]، اقدامی در مخالفت برخی با موازین ناعادلانه حاکم بینالمللی و سیاست خارجی موجود<ref>علیخانی، مواضع و عملکرد نظام بینالملل، ۱۶۵.</ref> و سیاستی تهاجمی، فعال و پویا بر ضد دو ابرقدرت شرق و غرب<ref>محمدی، سیاست خارجی، ۴۸.</ref> قلمداد میشد؛ چنانچه در اصول ۱۵۲ و ۱۵۳ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] به این سیاست اشاره شدهاست. امامخمینی نیز این سیاست را سرلوحه [[حکومت اسلامی]] و نفی سلطه ابرقدرتها، وابستگی نداشتن به هیچیک از ابرقدرتها و رویارویی با آنان و نهراسیدن از هیچکدام از آنان معرفی کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۸ و ۱۸/۴۶۲.</ref> و پایبندی به این اصل را نیازمند آمادهشدن در همه زمینهها و ایستادگی دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۷.</ref> کمک به جنبشهای رهاییبخش، ارتباط جدیتر با [[جهان اسلام]]، نفی وابستگی از قدرتهای بزرگ، ناسازگاری با [[صهیونیسم بینالملل]]، همدردی و حمایت از مردم [[فلسطین]]، ازجمله سیاستهای جمهوری اسلامی در راستای اصل «نه شرقی، نه غربی» بود<ref>عیوضی، انقلاب اسلامی و کارآمدی، ۳۶.</ref> که با دو رویداد [[اشغال سفارت آمریکا]]<ref>ستوده، انقلاب اسلامی ایران و روابط بینالمللی، ۲۱۹.</ref> و دستگیری سران [[حزب توده]] که به [[جاسوسی]] برای شوروی معترف بودند<ref>هوکلند، سیاست دولت ریگان نسبت به ایران، ۱۴۷.</ref>؛ تأیید شد. امامخمینی این دو اقدام را نشانه نترسیدن جمهوری اسلامی از ابرقدرتها میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۴۵.</ref> | ||
با تسخیر سفارت | با تسخیر سفارت آمریکا در [[ایران]] به دست [[دانشجویان پیرو خط امام]]، روابط دو کشور قطع شد؛ ولی امامخمینی بدون اظهار هیچگونه ناراحتی از این رویداد، ضمن ذلتبارخواندن رابطه یادشده با آمریکا، اعلام کرد روابط با ابرقدرتها، شرافتی ندارد که قطع آن موجب نارضایتی شود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۰۳ و ۱۲/۲۳۳.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|تسخیر لانه جاسوسی امریکا}} | ||
ناتوانی | == ابرقدرتها در جنگ تحمیلی == | ||
ناتوانی ابرقدرتها و آمریکا در رویارویی با انقلاب اسلامی، به این منجر شد که آنان به [[جنگ تحمیلی]] عراق بر ضد ایران دامن بزنند<ref>کاتم، واکنشهای آمریکا و اتحاد شوروی، ۲۲۳.</ref> و به حمایت سیاسی، نظامی و مالی [[عراق]] بپردازند.<ref>کاتم، واکنشهای آمریکا و اتحاد شوروی، ۲۲۵–۲۲۶؛ هوکلند، سیاست دولت ریگان نسبت به ایران، ۱۶۰؛ علیخانی، مواضع و عملکرد نظام بینالملل، ۱۶۵–۱۶۶.</ref> ابرقدرتهای آن زمان ([[شوروی]] و [[آمریکا]]) از عراق حمایتهای تسلیحاتی و سیاسی کردند و در مواردی، آمریکا بهطور مستقیم با اعمال تحریمها، ایجاد اختلال در صادرات نفت ایران، حمله به سکوهای نفتی ایران و سرنگونکردن هواپیمای مسافربری ایران، به مقابله با انقلاب اسلامی ایران پرداخت.<ref>دهقانی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۳۴۰–۳۴۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری}} | |||
امامخمینی نیز بر این واقعیت | امامخمینی نیز بر این واقعیت تأکید میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۰.</ref> و ابرقدرتها را حامی رژیم عراق<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۳۰، ۲۶۸ و ۱۸/۱۴۲–۱۴۵.</ref> و مجهزکننده ارتش این کشور میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷؛ ۱۷/۲۷۵ و ۲۰/۱۹۹.</ref> و ایستادگی ایران در جنگ تحمیلی را جنگ با همه قدرتهای بزرگ میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۶۳.</ref> ایشان معتقد بود ایستادگی و پیروزی رزمندگان اسلام در طول جنگ، موجب تشدید مخالفت ابرقدرتها با ایران شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۱۱–۳۱۴.</ref> با پذیرش [[قطعنامه ۵۹۸]] و پایان جنگ تحمیلی، امامخمینی اعلام کرد این جنگ، نشانه شکست ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب بود و ملت ایران به جهان نشان داد که میتوان با تمام ابرقدرتها مبارزه کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۳.</ref> ایشان با پایان جنگ، دربارهٔ حیله و نیرنگ ابرقدرتها در آینده که ناشی از خوی اسلامستیزی آنان است، هشدار داد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۹۵–۱۹۶.</ref> و از مردم خواست از شیطنتهایی که عوامل نفوذی استکبار با تبلیغات خود خواهندکرد، غفلت نکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۳۲–۲۳۳.</ref> | ||
==پانویس == | |||
{{پانویس}} | == پانویس == | ||
==منابع== | {{پانویس|۲}} | ||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* ابوغزاله، عبدالحلیم، جنگ ایران و عراق، ترجمه نادر نوروزشاد، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | * ابوغزاله، عبدالحلیم، جنگ ایران و عراق، ترجمه نادر نوروزشاد، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
* ازغندی، علیرضا، روابط خارجی ایران (دولت دستنشانده) | * ازغندی، علیرضا، روابط خارجی ایران (دولت دستنشانده) ۱۳۵۷–۱۳۲۰، تهران، قومس، چاپ نهم، ۱۳۸۸ش. | ||
* اسدی، بیژن، خلیج فارس و مسائل آن، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | * اسدی، بیژن، خلیج فارس و مسائل آن، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | ||
* اطاعت، محمدجواد، | * اطاعت، محمدجواد، جاذبههای ژئوپولیتیک ایران، رفتار روسیه تزاری و اتحاد جماهیر شوروی، مجله ۱۵ خرداد، شماره ۲۴، ۱۳۷۵ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | * امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه | * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | ||
* امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا. | * امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، محمد، بیتا. | ||
* انوری، فرهنگ بزرگ سخن، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | * انوری، فرهنگ بزرگ سخن، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش. | ||
* ایزدی، بیژن، درآمدی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش. | * ایزدی، بیژن، درآمدی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش. | ||
* جهانبین، اسماعیل، | * جهانبین، اسماعیل، دیدگاههای جهانی امامخمینی، مجله حصون، شماره ۳، ۱۳۸۴ش. | ||
* دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، سمت، چاپ سوم، ۱۳۸۹ش. | * دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، سمت، چاپ سوم، ۱۳۸۹ش. | ||
* رمضانی، روحالله، چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ترجمه علیرضا طیب، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | * رمضانی، روحالله، چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ترجمه علیرضا طیب، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۷: | ||
* علیخانی، علیاکبر، مواضع و عملکرد نظام بینالملل در قبال جنگ عراق علیه ایران، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، چاپشده در مجموعه مقالات دفاع مقدس، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش. | * علیخانی، علیاکبر، مواضع و عملکرد نظام بینالملل در قبال جنگ عراق علیه ایران، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، چاپشده در مجموعه مقالات دفاع مقدس، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش. | ||
* عیوضی، محمدرحیم، انقلاب اسلامی و کارآمدی سیاست نه شرقی و نه غربی، مجلهاندیشه انقلاب اسلامی، شماره ۴، ۱۳۸۱ش. | * عیوضی، محمدرحیم، انقلاب اسلامی و کارآمدی سیاست نه شرقی و نه غربی، مجلهاندیشه انقلاب اسلامی، شماره ۴، ۱۳۸۱ش. | ||
* غفاری هشجین، زاهد، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، از مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، | * غفاری هشجین، زاهد، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، از مشروطیت تا انقلاب اسلامی، تهران، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شمارههای ۱۹۱–۱۹۲ و ۱۹۳–۱۹۴، ۱۳۸۲ش. | ||
* کاتم، ریچارد، واکنشهای | * کاتم، ریچارد، واکنشهای آمریکا و اتحاد شوروی به ستیزهجوییهای سیاسی اسلام در ایران، چاپشده در کتاب نه شرقی، نه غربی (روابط خارجی ایران با آمریکا و شوروی)، ترجمه ابراهیم متقی و الهه کولایی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* کاظمی، علیاصغر، روابط بینالملل در تئوری و در عمل، تهران، قومس، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | * کاظمی، علیاصغر، روابط بینالملل در تئوری و در عمل، تهران، قومس، چاپ اول، ۱۳۷۲ش. | ||
* محمدی، منوچهر، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ | * محمدی، منوچهر، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش. | ||
* محمدی، منوچهر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اصول و مسائل، تهران، دادگستر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | * محمدی، منوچهر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اصول و مسائل، تهران، دادگستر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | ||
* منصوری، جواد، ۲۵ سال حاکمیت | * منصوری، جواد، ۲۵ سال حاکمیت آمریکا بر ایران، بیجا، بینا، ۱۳۶۴ش. | ||
* هرمن، ریچارد، نقش ایران در ادراکات و سیاستهای اتحاد جماهیر شوروی، چاپشده در کتاب نه شرقی، نه غربی (روابط خارجی ایران با | * هرمن، ریچارد، نقش ایران در ادراکات و سیاستهای اتحاد جماهیر شوروی، چاپشده در کتاب نه شرقی، نه غربی (روابط خارجی ایران با آمریکا و شوروی)، ترجمه ابراهیم متقی و الهه کولایی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
* هوکلند، اریک، سیاست دولت ریگان نسبت به ایران، چاپشده در کتاب نه شرقی، نه غربی (روابط خارجی ایران با | * هوکلند، اریک، سیاست دولت ریگان نسبت به ایران، چاپشده در کتاب نه شرقی، نه غربی (روابط خارجی ایران با آمریکا و شوروی)، ترجمه ابراهیم متقی و الهه کولایی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | |||
اسماعیل رضوانیفر، «[https://books.khomeini.ir/books/10001/399/ ابرقدرتها]»، دانشنامه | == پیوند به بیرون == | ||
اسماعیل رضوانیفر، «[https://books.khomeini.ir/books/10001/399/ ابرقدرتها]»، دانشنامه امامخمینی (ره)، ج۱، ص۳۹۹_۴۰۵. | |||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] |