سیدحسن قمی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''سیدحسن قمی'''، مرجع تقلید مبارز. == معرفی == سیدحسن طباطبایی قمی در سال ۱۳۲۹ق/ ۱۲۸۹ش در نجف اشرف به دنیا آمد.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۷/۱۴۲.</ref> نسب پدر وی، سیدحسین با ۲۷ واسطه به امامحسن مجتبی(ع)...» ایجاد کرد) |
جز (added Category:مقالههای آماده ارزیابی using HotCat) |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
سیدحمیدرضا رئوف سیدنژاد | سیدحمیدرضا رئوف سیدنژاد | ||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] |
نسخهٔ ۳۰ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۰۱
سیدحسن قمی، مرجع تقلید مبارز.
معرفی
سیدحسن طباطبایی قمی در سال ۱۳۲۹ق/ ۱۲۸۹ش در نجف اشرف به دنیا آمد.[۱] نسب پدر وی، سیدحسین با ۲۷ واسطه به امامحسن مجتبی(ع) میرسد.[۲] سیدحسن طباطبایی به سبب شهرت پدر، به قمی شناخته میشود. پدر وی، سیدحسین قمی از مراجع تقلید و علمای مبارزی بود که در دوران سلطنت رضاشاه پهلوی نقش مهمی در مخالفت با کارها و اقدامات ضد دینی رژیم پهلوی داشت.[۳]
سیدحسن طباطبایی قمی در کودکی به همراه پدر به ایران آمد و مقدمات و درسهای سطح را در حوزه مشهد نزد استادان این شهر گذراند. وی در سال ۱۳۴۷ق/ ۱۳۰۸ به حج رفت و پس از آن برای مدت کوتاهی ساکن نجف شد. در بازگشت به مشهد، به دلیل بیماری به مدت شش ماه در اصفهان ماند و از مدرسان آن دیار بهره برد. پس از آن دوباره در سال ۱۳۵۰ق/ ۱۳۱۰ بههمراه پدرش به عراق رفت و با اقامت در نجف اشرف از میرزامحمدحسین نایینی، ضیاءالدین عراقی، محمدحسین اصفهانی و سیدمحمدکاظم شیرازی فقه و اصول فقه آموخت.[۴]
فعالیتها
به دنبال اعلام کشف حجاب و یک شکلشدن لباس در سال ۱۳۱۴ از سوی رضاشاه پهلوی، سیدحسن قمی به همراه پدر خود در اعتراض به این اقدام به تهران سفر کرد.[۵] با اقامت آنان در شهر ری، مردم بسیاری برای دیدار با پدر وی حرکت کردند؛ از اینرو مأموران دولت، باغ محل سکونت آنان را محاصره و از دیدارهای مردمی جلوگیری کردند. در آغاز دولت قصد داشت سیدحسین قمی را راضی به بازگشت به مشهد کند؛ اما پس از ناکامی، وی را بازداشت و در تهران زندانی کرد.[۶] در زمان حضور آنان در شهر ری، امامخمینی نیز به دیدار سیدحسین قمی رفته است.[۷]
سیدحسن قمی در تهران بههمراه پدرش به مدت کوتاهی بازداشت بود[۸] و پس از تبعید پدرش به کربلا به دستور رضاشاه در سال ۱۳۱۴،[۹] وی مأمور سرپرستی خانواده و رساندن آنان به کربلا شد. پس از درگذشت پدرش در چهاردهم ربیعالاول ۱۳۶۶ق/ پانزدهم بهمن ۱۳۲۵، وی به مشهد بازگشت و در مسجد گوهرشاد به اقامه نماز جماعت و تدریس درسهای حوزه پرداخت.[۱۰] وی در راستای عمل به تکالیف دینی، در ۶/۱۰/۱۳۳۹ به همراه میرزااحمد کفایی خراسانی، حسین فقیه سبزواری و سیدمحمدهادی میلانی در تلگرامی به عیسی صدیق وزیر فرهنگ خواستار افزودهشدن درس تعلیمات دینی به مواد درسی دانشآموزان شد؛[۱۱] همچنین در ۱۷/۱۲/۱۳۴۰ در دیداری با رئیس بهداشت خراسان، از حضور برخی عناصر بهائی در اداره بهداشت اعلام نگرانی کرد و به وی هشدار داد[۱۲]
همراهی با امام
با آغاز مخالفت امامخمینی با کارهای ضد اسلامی رژیم پهلوی، در سال ۱۳۴۱، قمی نیز در کنار دیگر علما و مردم به مبارزه پرداخت؛[۱۳] از اینرو به دنبال تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، در هجدهم مهر ۱۳۴۱ فقیه سبزواری، سیدحسن قمی و کفایی در خانه میلانی جمع شدند و درخواست حضور استاندار وقت خراسان سیدجلالالدین تهرانی کردند. در این جلسه، قمی تهدید کرد که از مردم خواهد خواست در مسجد گوهرشاد تحصن کنند و استاندار قول داد مخالفت آنان را به محمدرضا پهلوی اعلام کند.[۱۴] قمی در آذر ۱۳۴۱ در تلگرامی به اسدالله عَلَم، این لایحه را تخلف از قوانین دینی و موجب انزجار شدید و تشویش اذهان عمومی مردم جامعه اسلامی برشمرد و دولت را ملزم به صرفنظرکردن از تمامی مصوبات خلاف شرع دانست.[۱۵] وی همچنین در پی حمله عوامل رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه در فروردین ۱۳۴۲، در نامهای به امامخمینی با ایشان اظهار همدردی کرد و ایشان نیز در پاسخ ضمن سپاسگزاری از اظهار همدردی وی، این واقعه را فاجعه عظیم از طرف رژیم جبار بر اسلام و مسلمین دانست که خاطرات زمان مغول را زنده کرده است.[۱۶]
- (ببینید: انجمنهای ایالتی و ولایتی)
پس از سخنرانی امامخمینی در عصر عاشورای ۱۳۸۳ق/ سیزدهم خرداد ۱۳۴۲ش و بازداشت ایشان، سیدحسن قمی به دلیل همراهی با نهضت، در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ در مشهد بازداشت و به تهران منتقل و در زندان قصر، در سلولی نزدیک سلول امامخمینی زندانی شد.[۱۷] وی در تهران به مدت پانزده روز در زندان قصر به سر برد؛ سپس همراه امامخمینی به پادگان عشرتآباد منتقل و پس از تبدیلشدن حکم زندان امامخمینی به حصر، به همراه ایشان در خانه رضا روغنی در قیطریه تهران ساکن شد.[۱۸] وی در ۱۷/۱/۱۳۴۳ به همراه امامخمینی آزاد شد و به مشهد بازگشت،[۱۹] اما به مبارزه علیه رژیم پهلوی ادامه داد.[۲۰] وی در خرداد ۱۳۴۳ به همراه امامخمینی، میلانی و سیدشهابالدین مرعشی نجفی اعلامیه مشترکی را بهمناسبت نخستین سالگرد قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ صادر کردند؛[۲۱] همچنین در پی تبعید امامخمینی در سال ۱۳۴۳ به ترکیه، وی تلگرامی را برای مراجع تقلید قم فرستاد و ضمن اعلام شگفتی و تأسف از خبر تبعید ایشان، این اقدام رژیم را خلاف قانون اساسی دانست.[۲۲]
قمی بههمراه میلانی در پی جلسات مشترک مدرسان حوزه مشهد در بیستم آذر ۱۳۴۳ اعلامیه مبسوطی صادر کرد و ضمن تأکید بر مواضع قبلی خود تبعید امامخمینی و تصویب لایحه کاپیتولاسیون را محکوم کرد.[۲۳] با انتشار اعلامیه قمی، کنسول امریکا در مشهد با وی دیدار کرد و قمی در این دیدار با انتقاد از مصونیت مستشاران امریکایی در ایران اعلام کرد درگیرشدن با روحانیان ایران به زیان امریکا خواهد بود.[۲۴] وی پس از انتقال امامخمینی از ترکیه به عراق، در مهر ۱۳۴۴ در پیامی تأسف خود را از تبعید ایشان به عراق اعلام و برای رهایی ایشان دعا کرد[۲۵]
از سوی دیگر، همزمان با انتشار لایحه قانون حمایت از خانواده در سال ۱۳۴۵، قمی در اعلامیهای در ۱۷/۱۲/۱۳۴۵، این لایحه را مخالف شرع دانست و با فرستادن تلگرامی به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت، ضمن اعتراض به اقدام وزیر دادگستری از تقدیم چنین لایحهای به مجلس، بعضی از مفاد آن در زمینه ازدواج و طلاق را مخالف قرآن و احکام شرع دانست و از دولت خواست این لایحه را پس بگیرد.[۲۶]
با ادامه فعالیتهای قمی و سخنرانی او در نهم فروردین ۱۳۴۶ در مسجد جامع گوهرشاد علیه رژیم پهلوی، وی در ۱۰/۱/۱۳۴۶ شبانه بازداشت و برای تبعید به خاش، به زاهدان منتقل شد.[۲۷] او پس از چهارده ماه اقامت در خاش به کرج منتقل شد و در حصر کامل و مراقبت ویژه قرار گرفت. قمی حدود یازده سال را در حبس خانگی در کرج گذراند.[۲۸] وی در دوران تبعید نیز مخالفت خود را با رژیم پهلوی اعلام و در اعلامیههایی به افشاگری علیه آن پرداخت.[۲۹]
با اوجگیری انقلاب اسلامی، قمی در هفدهم شهریور ۱۳۵۷ از تبعید در کرج آزاد شد و به مشهد بازگشت و با استقبال پرشور مردم روبهرو شد. با ورود وی به مشهد، خانه او به مرکز تجمع انقلابیان تبدیل شد. او در ۲۴ شهریور ۱۳۵۷ در سخنرانی در خانه خود، ضمن ستایش از مقاومت مردم، شعار «خدا، شاه، میهن» را شرک دانست.[۳۰] وی در جریان زلزله طبس در شهریور ۱۳۵۷ که کمکرسانی به زلزلهزدگان جنبه سیاسی یافته بود، در اعلامیهای مردم را برای همیاری به زلزلهزدگان فرا خواند.[۳۱]
- (ببینید: زلزله طبس)
با ربودهشدن امامموسی صدر که خواهرزاده سیدحسن قمی بود، در شهریور ۱۳۵۷ وی در نامهای خطاب به مسلمانان جهان، از همه براى اعمال فشار بینالمللى و همهجانبه بر حکومت لیبى براى تعیین ضرب الاجل برای آزادی امامموسی صدر دعوت کرد؛[۳۲] همچنین در پی محاصرهشدن بیت امامخمینی در نجف در مهر ۱۳۵۷، قمی اعلامیههایی را در چهارم و پنجم مهر ۱۳۵۷ صادر و از بروز این مسئله ابراز تأسف کرد.[۳۳] وی در جریان تهاجم نیروهای نظامی رژیم پهلوی به حرم امامرضا(ع) در ۲۹/۸/۱۳۵۷ در اعلامیهای با محکومکردن این تهاجم، روز ۵/۹/۱۳۵۷ را در سراسر کشور عزای عمومی و تعطیل اعلام کرد؛[۳۴] همچنین بهمناسبت جنایتهای رژیم در کشتار مردم مشهد، روزهای یازدهم و دوازدهم آذر ۱۳۵۷ را عزای عمومی و تعطیل اعلام کرد.[۳۵] او به دنبال گسترش اعتراضها علیه رژیم، یک روحانی را به نام رضا قاسمی برای تشویق مردم علیه سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) و شهربانی به تربت حیدریه فرستاد.[۳۶]
- (ببینید: امامموسی صدر)
سیدحسن قمی در موارد مختلف از امامخمینی ستایش کرده است. وی امامخمینی را مرجع تقلید و شخصیت بزرگ روحانی برشمرده که هدفی جز دفاع از حریم قرآن و اسلام و استقلال و عظمت کشور نداشته است. او توهین رژیم پهلوی به ایشان را حیرتانگیز شمرده و ایشان را زبان گویای روحانیت، بلکه بیانکننده خواستههای واقعی همه مسلمانان جهان برشمرده است.[۳۷] وی امامخمینی را از مراجع بزرگ تقلید دانسته که چهره رژیم پهلوی را برای مردم افشا کرد و به همین جرم تبعید شد.[۳۸] او از انتقال امامخمینی از ترکیه و حضور ایشان در نجف اظهار خوشحالی کرد؛ ولی تصریح کرد تشرف ایشان به نجف، نباید پایان تبعید ایشان تلقی شود، بلکه مبارزه برای تحقق اهداف مقدسی که ایشان به سبب آن به ترکیه تبعید شد، باید ادامه داده شود.[۳۹]
امامخمینی چنانکه خود یادآور شده از زمان فعالیتهای انقلابی پدر سیدحسن قمی، علیه رضاشاه با این خانواده آشنایی داشت.[۴۰] ایشان در آغاز مبارزات و در فروردین ۱۳۴۳، در دیدار با برخی از مردم مشهد، سیدحسن قمی را مردی فعال در راه دین معرفی میکرد که نزد خدا و مردم عزیز است و مردم وظیفه دارند در احترام به او بکوشند؛ ایشان همچنین در واکنش به اقبال برخی از طلبههای مشهد به فعالیتهای سازمانی، به قمی پیغام داد که به نصیحت و هدایت این جوانان اقدام کند.[۴۱] امامخمینی پس از محاصره خانه سیدحسن قمی در مشهد از سوی رژیم، در نامهای در ۲۴ مهر ۱۳۴۳ به میلانی، این اقدام رژیم را محکوم کرد.[۴۲] همچنین در ۲۵ فروردین ۱۳۴۶ پس از اطلاع از بازداشت قمی، سلامت وی را از طریق میلانی جویا شد؛[۴۳] چنانکه پس از آزادی قمی در شهریور ۱۳۵۷ نامه تبریکی در رهایی از تبعید و اسارت برای وی فرستاد.[۴۴]
پس از انقلاب
ارتباط قمی پس از پیروزی انقلاب نیز با امامخمینی ادامه یافت؛ ولی با شکلگیری برخی نهادهای انقلابی در نظام جمهوری اسلامی، مخالفتهای صریح قمی با نظام بروز کرد. وی در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۸ خطاب به شورای انقلاب، اتهامات تندی را که بخشی از آن پیامد بینظمیهای پس از انقلاب بود، متوجه دستگاههای نظام اسلامی کرد.[۴۵] وی همچنین از سخنان امامخمینی در سوم خرداد ۱۳۵۸ درباره جلوگیری از محاکمههای نظامی بدون تحقیق و غیر قانونی و ضرورت تحول در دادگستری و سازمانهای اداری،[۴۶] قدردانی کرد و از تأثیر بالای آن سخن گفت و بر ادامهیافتن این تذکرها در سخنان ایشان تأکید کرد.[۴۷] امامخمینی نیز در پاسخ، وی را بر لزوم وحدت کلمه و هوشیاری در برابر دسیسه دشمنان فرا خواند؛[۴۸] همچنین در تلگرامی از حمایت وی در سرکوب ضد انقلاب در کردستان تشکر کرد.[۴۹]
قمی در ادامه نیز ولایت فقها را تنها در امور حسبیه، امور مربوط به کودکان و افراد مجنون و فروع قضاوت دانست و در مجموع به شورای رهبری متشکل از مراجع تقلید قائل بود.[۵۰] وی برخی لوایح در دولت جمهوری اسلامی را خلاف شرع دانست و اعمال برخی نهادهای دولتی، مانند بنیاد مستضعفان، بنیاد مسکن و عملکرد حزب جمهوری اسلامی را نکوهش کرد؛[۵۱] همچنین قانون اساسی جمهوری اسلامی را رد کرد. وی ازجمله به اصل ۱۰۷ و ۱۱۲ که درباره تعیین رهبری است، شدیداً حمله کرد و انتخاب رهبر به دست اقشار مردم را غیر منطقی برشمرد. او همچنین در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز مخالفت خود را با ادامه جنگ پس از آزادی خرمشهر به دست نیروهای ایرانی اعلام کرد.[۵۲]
وفات
با گسترش مخالفتهای صریح قمی، در پایان بهار ۱۳۶۱ خانه وی زیر نظر مأموران انتظامی قرار گرفت.[۵۳] با گذشت زمان و بهدلیل کسالت شدید، در میانه دهه ۱۳۷۰ خانهنشینی قمی خاتمه یافت و او به کربلا و مکه سفر کرد. قمی در ۲۱ خرداد ۱۳۸۶ در ۹۶سالگی درگذشت و در حرم امامرضا(ع) به خاک سپرده شد.[۵۴]
آثار
از طباطبایی قمی آثار و تألیفاتی بر جای مانده است ازجمله: حاشیه بر عروة الوثقی، رساله عملیه فارسی، کتاب الحجّ (در سه مجلد)، مناسک حج (فارسی) و نصایح و وصایای اخلاقی. جزوهای نیز در قالب پرسش و پاسخ از وی درباره مسائل روز منتشر شده است.[۵۵]
پانویس
- ↑ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۷/۱۴۲.
- ↑ مختاری، حاجآقاحسین قمی، ۴۵.
- ↑ پورامینی، گلشن ابرار، ۲/۵۹۷.
- ↑ جلالی، مشهد در بامداد، ۹۷؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۷/۱۴۲.
- ↑ جعفریان، جریانها، ۴۳ ـ ۴۰؛ شاهآبادی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۱.
- ↑ شمسآبادی، نقش علمای مشهد در انقلاب اسلامی، ۹۵؛ صلاح، کشف حجاب۱۸۷؛ پورامینی، گلشن ابرار، ۲/۵۹۷.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۳۰۲ و ۴/۲۱۷.
- ↑ رائین، واقعه گوهرشاد به روایت دیگر۷۴.
- ↑ جعفریان، داستان حجاب، ۶۰؛ پورامینی، گلشن ابرار، ۲/۵۹۸.
- ↑ خامنهای، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، ۸۳.
- ↑ جلالی، تقویم تاریخ خراسان، ۱۶۹.
- ↑ جلالی، تقویم تاریخ خراسان، ۱۷۴.
- ↑ حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳، ۱۵۴؛ مرکز بررسی اسناد، قیام ۱۵ خرداد، ۵/۳۶۷ ـ ۳۶۸.
- ↑ جلالی، مشهد در بامداد، ۱۴۲ ـ ۱۴۳.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵/۲۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۱/۱۶۹.
- ↑ جلالی، تقویم تاریخ خراسان، ۱۸۵؛ جلالی، مشهد در بامداد، ۱۷۲ ـ ۱۷۵.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱۸۵.
- ↑ جلالی، تقویم تاریخ خراسان، ۱۹۳؛ جلالی، مشهد در بامداد، ۲۱۳.
- ↑ جلالی، مشهد در بامداد، ۳۳۸ ـ ۳۳۹.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۴۲ ـ ۲۴۴.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵/۱۰۷؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ ـ ۵/۳۹؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۲۷۳.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵/۱۱۲؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۳۴۷ ـ ۳۵۰.
- ↑ جلالی، مشهد در بامداد، ۲۳۱.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵/۱۱۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۴۴۰ ـ ۴۴۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۵/۱۲۵.
- ↑ شمسآبادی، نقش علمای مشهد در انقلاب اسلامی، ۳۰؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۱۶۳.
- ↑ خسروشاهی، اسناد نهضت اسلامى ایران، ۳/۱۷۵.
- ↑ ← مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵/۱۴۰ ـ ۱۴۳، ۱۹۳ ـ ۲۰۰ و ۲۱۰ ـ ۲۱۱؛ جلالی، تقویم تاریخ خراسان، ۲۳۴؛ جلالی، مشهد در بامداد، ۳۳۹.
- ↑ جلالی، مشهد در بامداد، ۳۳۹.
- ↑ جلالی، تقویم تاریخ خراسان، ۲۷۸.
- ↑ پورامینی، گزارش کمیته، ۲۰۱.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵/۲۳۳ ـ ۲۳۲.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱۷/۳۲ و ۷۰.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱۸/۸۰؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵/۲۴۸ و ۲۵۴ ـ ۲۵۶.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی، ۱۸/۷۸.
- ↑ حاضری، اسناد ماندگار، ۱/۲۶۳.
- ↑ حاضری، اسناد ماندگار، ۱/۲۸۳ و ۲۸۶.
- ↑ حاضری، اسناد ماندگار، ۱/۲۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۲۱۷.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳/۲۱۷ ـ ۲۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۴۷۸؛ جلالی، تقویم تاریخ خراسان، ۲۷۸.
- ↑ قمی، سؤال و جواب، ۲۳ ـ ۲۵؛ قمی، بیست و پنج سال، ۲/۱۱۳ ـ ۱۱۶.
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۴۷۸ ـ ۴۸۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۵۲۶، پاورقی.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۵۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام۹/۳۲۰.
- ↑ قمی، سؤال و جواب، ۶ ـ ۹؛ قمی، بیست و پنج سال، ۲/۱۲۳ ـ ۱۲۴.
- ↑ قمی، سؤال و جواب، ۱۴؛ قمی، بیست و پنج سال، ۲/۱۱۸ ـ ۱۱۹ و ۱۲۲؛ صالحی مازندرانی، خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ۲۷۱.
- ↑ قمی، بیست و پنج سال، ۲/۱۱۶ ـ ۱۱۷ و ۱۱۹.
- ↑ خامنهای، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، ۱۲۳.
- ↑ جلالی، مشاهیر مدفون، ۳۳۹ ـ ۳۴۰.
- ↑ سجادی، سیدحسن طباطبایی قمی، ۱۳/۳۰۲.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- پورامینی، محمدباقر، آیتالله العظمی حاجآقاحسین قمی، چاپشده در گزارش کمیته پیگیری سرنوشت امامموسی صدر، تهران، انتشارات مجلس شورای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- پورامینی، محمدباقر، آیتالله العظمی حاجآقاحسین قمی، چاپشده در گلشن ابرار، قم، معروف، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ـ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۸۳ش.
- جعفریان، رسول، داستان حجاب در ایران پیش از انقلاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- جلالی، غلامرضا، تقویم تاریخ خراسان از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ش.
- جلالی، غلامرضا، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- جلالی، غلامرضا، مشهد در بامداد نهضت امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- حاضری، مهدی، اسناد ماندگار، نامهها، پیامها، و تلگرافها، (امام و مراجع تقلید) بهمن ۱۳۴۱ ـ آبان ۱۳۴۴، تهران، معاونت فرهنگی ستاد بزرگداشت امامخمینی، ۱۳۹۳ش.
- حسینیان، روحالله، سه سال ستیز مرجعیت شیعه ۱۳۴۱ ـ ۱۳۴۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- خامنهای، سیدعلی، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا علیهالسلام ـ آستان قدس رضوی، ۱۳۶۵ش.
- خسروشاهى، سیدهادى، اسناد نهضت اسلامى ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
- رائین، اسماعیل، واقعه گوهرشاد به روایت دیگر.
- از مجموعه اسناد چاپنشده «اسماعیل رائین»، تهران، نشر رائین، ۱۳۷۹ش.
- سجادی، سیداحمد، سیدحسن طباطبایی قمی، چاپشده در دائرةالمعارف تشیع، تهران، شهید سعید محبّی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- شاهآبادی، مهدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تصحیح سیدهدایتالله مسترحمی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
- شمسآبادی، حسین، نقش علمای مشهد در انقلاب اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- صالحی مازندرانی، اسماعیل، خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- صلاح، مهدی، کشف حجاب.
- زمینهها، واکنشها و پیامدها، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- قمی، سیدحسن، سؤال و جوابهایی از محضر مجاهد و مرجع عالیقدر آیتالله العظمی قمی، تهیه و تنظیم سیداحمد اندیشه، تهران، سیداحمد اندیشه، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
- قمی، سیدحسن، مصاحبه، چاپشده در بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ از بازرگان تا خاتمی، تدوین داود علیبابایی، تهران، امید فردا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- مختاری، رضا، حاجآقاحسین قمی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، چاپ اول، تهران ۱۳۸۳ش.
- مرکزاسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
سیدحمیدرضا رئوف سیدنژاد