حزب و تشکل: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۵: خط ۳۵:
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]]، در اصل ۲۶ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]] حق آزادی فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی به رسمیت شناخته شد. با این حال، در آغاز انقلاب، دوره تعارض‌های جدیدی بود که از یک سو مناسب حال تحزب و از سوی دیگر، به حال آن زیان‌آور بود. در این دوره آزادی و یکپارچگی و وحدت ملی، هم‌زمان مورد تقاضای مردم شد و از این‌رو تحقق و ایجاد وحدت ملی اجازه تحزب را نمی‌داد <ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۴.</ref>. در آغاز پیروزی شور و هیجان سیاسی، مذهبی و مردمی حاکم بر کشور که موجب گسترش آزادی‌های سیاسی و اجتماعی نیز شد، اعلام وجود صدها حزب و گروه در عرصه کشور را به دنبال داشت. در یک پژوهش، نام ۱۸۲ تشکل همراه با تاریخ اعلام موجودیت آنها ذکر شده است. شصت مورد از آن تشکل‌ها نام حزب بر خود نهاده بودند و بقیه گروه‌ها از عناوینی مانند اتحاد، اتحادیه، اتفاق، انجمن، جامعه، بنیاد، تشکیلات، جبهه، نهضت، جنبش، سازمان، فرقه، گروه، جمعیت، هیئت، کانون، کمیته و نیرو استفاده کرده بودند. در چنین دورانی، گروه‌های سازمان‌یافته‌تر مارکسیستی، التقاطی و مخالف انقلاب و نظام اسلامی، به مخالفت و مبارزه با انقلاب پرداختند. اوج فعالیت این گروه‌ها و احزاب، از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۰ بود <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۳.</ref>.
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]]، در اصل ۲۶ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]] حق آزادی فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی به رسمیت شناخته شد. با این حال، در آغاز انقلاب، دوره تعارض‌های جدیدی بود که از یک سو مناسب حال تحزب و از سوی دیگر، به حال آن زیان‌آور بود. در این دوره آزادی و یکپارچگی و وحدت ملی، هم‌زمان مورد تقاضای مردم شد و از این‌رو تحقق و ایجاد وحدت ملی اجازه تحزب را نمی‌داد <ref>نقیب‌زاده، حزب سیاسی، ۱۸۴.</ref>. در آغاز پیروزی شور و هیجان سیاسی، مذهبی و مردمی حاکم بر کشور که موجب گسترش آزادی‌های سیاسی و اجتماعی نیز شد، اعلام وجود صدها حزب و گروه در عرصه کشور را به دنبال داشت. در یک پژوهش، نام ۱۸۲ تشکل همراه با تاریخ اعلام موجودیت آنها ذکر شده است. شصت مورد از آن تشکل‌ها نام حزب بر خود نهاده بودند و بقیه گروه‌ها از عناوینی مانند اتحاد، اتحادیه، اتفاق، انجمن، جامعه، بنیاد، تشکیلات، جبهه، نهضت، جنبش، سازمان، فرقه، گروه، جمعیت، هیئت، کانون، کمیته و نیرو استفاده کرده بودند. در چنین دورانی، گروه‌های سازمان‌یافته‌تر مارکسیستی، التقاطی و مخالف انقلاب و نظام اسلامی، به مخالفت و مبارزه با انقلاب پرداختند. اوج فعالیت این گروه‌ها و احزاب، از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۶۰ بود <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۳.</ref>.


با تثبیت [[جمهوری اسلامی ایران]] به‌تدریج فعالیت گروه‌های معاند نظام برچیده شد یا مرکزیت خود را به خارج از ایران منتقل کردند. در این دوره، تشکل‌های سیاسی طرفدار نظام نیز که سرآمد آنها حزب جمهوری اسلامی بود، به وجود آمدند <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۵.</ref>. این حزب نخستین حزبی بود که در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشکیل شد و نقش برجسته‌ای در جریان‌های سیاسی داشت و امام‌خمینی با تأیید مؤسسان آن، همراهی خود را با این حزب نشان داد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۰۰ و ۲۰/۲۷۵.</ref>؛ اما به دنبال بروز اختلاف‌نظرها و برخی عملکردها، سرانجام بنیانگذاران حزب با مشورت امام‌خمینی در سال ۱۳۶۶، به طور رسمی این حزب را تعطیل کردند تا در فضای جنگی کشور، مانع شکاف و تفرقه میان نیروهای انقلابی باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۵ ـ ۲۷۶؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۶۱ ـ ۲۶۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری اسلامی}}. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز که در پایان سال ۱۳۵۷ از اتحاد هفت گروه مبارز مسلمان به وجود آمده بود، تا حدی به این سرنوشت دچار شد و در سال ۱۳۶۵ با موافقت امام‌خمینی منحل شد {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی}}. پس از انحلال حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، تنها تشکل‌های موجود که البته جنبه حزبی هم نداشتند، جامعه روحانیت مبارز تهران و هیئت‌های مؤتلفه بودند. در سال ۱۳۶۷ جامعه روحانیت مبارز تهران با انشعاب روبه‌رو شد و مجمع روحانیون مبارز تهران حاصل این انشقاق بود {{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران؛ مجمع روحانیون مبارز تهران}}. در دوره جمهوری اسلامی در کنار تشکل‌ها و احزاب سیاسی باید از ایجاد تشکل‌های دینی (هیئت‌های مذهبی و انجمن‌های اسلامی)، صنفی، انجمن‌های علمی و اجتماعی نیز نام برد.
با تثبیت [[جمهوری اسلامی ایران]] به‌تدریج فعالیت گروه‌های معاند نظام برچیده شد یا مرکزیت خود را به خارج از ایران منتقل کردند. در این دوره، تشکل‌های سیاسی طرفدار نظام نیز که سرآمد آنها حزب جمهوری اسلامی بود، به وجود آمدند <ref>اخوان کاظمی، علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران، ۱۴۵.</ref>. این حزب نخستین حزبی بود که در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشکیل شد و نقش برجسته‌ای در جریان‌های سیاسی داشت و امام‌خمینی با تأیید مؤسسان آن، همراهی خود را با این حزب نشان داد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۰۰ و ۲۰/۲۷۵.</ref>؛ اما به دنبال بروز اختلاف‌نظرها و برخی عملکردها، سرانجام بنیانگذاران حزب با مشورت امام‌خمینی در سال ۱۳۶۶، به طور رسمی این حزب را تعطیل کردند تا در فضای جنگی کشور، مانع شکاف و تفرقه میان نیروهای انقلابی باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۵ ـ ۲۷۶؛ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۲۶۱ ـ ۲۶۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|حزب جمهوری اسلامی}}. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز که در پایان سال ۱۳۵۷ از اتحاد هفت گروه مبارز مسلمان به وجود آمده بود، تا حدی به این سرنوشت دچار شد و در سال ۱۳۶۵ با موافقت امام‌خمینی منحل شد {{ببینید|متن=ببینید|سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی}}. پس از انحلال حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، تنها تشکل‌های موجود که البته جنبه حزبی هم نداشتند، جامعه روحانیت مبارز تهران و هیئت‌های مؤتلفه بودند. در سال ۱۳۶۷ جامعه روحانیت مبارز تهران با انشعاب روبه‌رو شد و مجمع روحانیون مبارز تهران حاصل این انشقاق بود {{ببینید|متن=ببینید|جامعه روحانیت مبارز تهران|مجمع روحانیون مبارز تهران}}. در دوره جمهوری اسلامی در کنار تشکل‌ها و احزاب سیاسی باید از ایجاد تشکل‌های دینی (هیئت‌های مذهبی و انجمن‌های اسلامی)، صنفی، انجمن‌های علمی و اجتماعی نیز نام برد.
 
==نگاه مشروط امام‌خمینی==
==نگاه مشروط امام‌خمینی==
امام‌خمینی با تقسیم‌بندی حزب به دو نوع الهی و غیر الهی، تشکل و تحزب را در عرصه جامعه سیاسی می‌پذیرفت؛ اما در عین حال، ملاک خوب یا بدبودن حزب را ایده و هدف آن حزب قرار می‌داد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۱ و ۱۹۳.</ref>. به علت اینکه در ‌اندیشه سیاسی ایشان محور [[اسلام]] است، تنها در این فضاست که موضوع تشکل و تحزب نیز قابل بررسی است <ref>قیصری و فاطمی، تشکل‌های سیاسی در گفتمان سیاسی امام‌خمینی، ۱۴۳.</ref>؛ چنان‌که ایشان در آغاز نهضت، به تشکل‌هایی که بر مبنای غیر دینی حرکت می‌کردند هشدار می‌داد یا باید حرکت خود را تغییر دهند و در حرکت عمومی دینی شرکت کنند یا نباید در رهبری سیاسی جامعه نقشی داشته باشند <ref>بادامچیان، تحزب و تشکل از دیدگاه علمی و تاریخی، ۳۱ ـ ۳۵.</ref>.
امام‌خمینی با تقسیم‌بندی حزب به دو نوع الهی و غیر الهی، تشکل و تحزب را در عرصه جامعه سیاسی می‌پذیرفت؛ اما در عین حال، ملاک خوب یا بدبودن حزب را ایده و هدف آن حزب قرار می‌داد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۹۱ و ۱۹۳.</ref>. به علت اینکه در ‌اندیشه سیاسی ایشان محور [[اسلام]] است، تنها در این فضاست که موضوع تشکل و تحزب نیز قابل بررسی است <ref>قیصری و فاطمی، تشکل‌های سیاسی در گفتمان سیاسی امام‌خمینی، ۱۴۳.</ref>؛ چنان‌که ایشان در آغاز نهضت، به تشکل‌هایی که بر مبنای غیر دینی حرکت می‌کردند هشدار می‌داد یا باید حرکت خود را تغییر دهند و در حرکت عمومی دینی شرکت کنند یا نباید در رهبری سیاسی جامعه نقشی داشته باشند <ref>بادامچیان، تحزب و تشکل از دیدگاه علمی و تاریخی، ۳۱ ـ ۳۵.</ref>.
۳۹۲

ویرایش